زماني كه رئيس كمپاني «كلمبيا پيكچرز»، امي پاسكال، دو سال پيش به اسپايك جونز براي ساختن فيلم استثنايي اقتباس چراغ سبز نشان داد به او اخطار هم كرد كه «از بودجه تعيين شده فراتر نرو» يا به عبارت ديگر امي پاسكال در امور توليد فيلم دخالت كرد. اسپايك جونز از بودجه بيست ميليون دلاري فراتر نرفت و كمپاني هم به ديدگاه او احترام گذاشت.
اما اقتباس با بداقبالي روبه رو شد، زيرا «سوني» (كمپاني شريك كلمبيا) بيست ميليون دلار ديگر صرف بازاريابي فيلم كرد. اقتباس علي رغم نامزدي اسكار بهترين فيلمنامه براي چارلي كوفمن و بازيگران نيكلاس كيج، مريل استريپ و كريس كوپر (كه برنده شد) فقط بيست ميليون دلار در آمريكا فروخت.
امي پاسكال با تأسف مي گويد: «اي كاش فروش بهتري داشت، سزاوار بود تا تماشاگران بهتري پيدا كند.»
اما اقتباس تنها فيلم معتبر و مورد پسند منتقدان از كمپاني هاي معظم هاليوودي نيست كه در فروش دچار مشكل مي شود. كلافه عشق ساخته پل تامس اندرسن، كه اميد كمپاني «سوني» و «رولوشنز استوديوز» را در مراسم اسكار بر باد داد، بيست ميليون دلار هزينه توليد و چند ميليون دلار هم هزينه بازاريابي اش شد كه در آمريكا فقط هجده ميليون دلار، علي رغم حضور ستاره بازيگر آدام سندلر فروخت.
كمپاني «فاكس قرن بيستم»، چهل و هفت ميليون دلار به پاي فيلم هوشمندانه و علمي- تخيلي، سولاريس به كارگرداني استيون سودربرگ و با بازي جورج كلوني ريخت و سي ميليون دلار ديگر هم براي بازاريابي فشرده فيلم هزينه كرد اما درآمد آن فقط پانزده ميليون دلار بود.
كمپاني هاي «پارامونت» و «ميراماكس» به اتفاق ساعات ساخته استيون دالدري را با بيست و پنج ميليون دلار تهيه كردند، سي ميليون دلار ديگر هم صرف بازاريابي فشرده فيلم شد كه در نهايت به چندين نامزدي اسكار در رشته هاي مختلف انجاميد از جمله تنديس اسكار بهترين بازيگر زن نقش نخست براي نيكول كيدمن. اما مردم مبلغ خيلي معمولي، چهل ميليون دلار براي تماشاي آن پرداختند.
سال هاست كه استوديوهاي هاليوود، توليد فيلم هاي جدي و معتبر را به كمپاني هايي چون «ميراماكس» و گاهي «دريم وركس» سپرده اند كه اين آخري فيلم هاي پول پاروكن و تجاري تر و كمدي رمانتيك را ترجيح مي دهد. اما مديران كمپاني ها دوباره شروع به توليد فيلم هاي جدي و مورد پسند اسكار با حضور نسل جديدي از كارگردانان مؤلف كرده اند. همچنين آنان پي برده اند كه سوددهي چنين فيلم هايي بسيار دشوار است به ويژه زماني كه تبليغات، هم مي تواند راي دهندگان مراسم اسكار را تحت تاثير قرار دهد و هم فيلم را پرفروش كند.
سال گذشته تنها استثنا درباره اشميد ساخته الكساندر پين با حضور جك نيكلسن و هزينه سي ميليون دلار بود كه شصت و چهار ميليون دلار براي كمپاني «نيولاين» سود داشت. نمونه معمولي تر، آنت وون فيشر با بازي و كارگرداني دنزل واشنگتن است. «فاكس سرچ لايت» بخشي از كمپاني «فاكس» كه وظيفه اش توليد فيلم هاي كوچك تر و خاص تر است، دوازده و نيم ميليون دلار بابت توليد و ده ميليون دلار براي بازاريابي فيلم پرداخت.
مدير «فاكس سرچ لايت»، پيتر رايس مي گويد: «دلم مي خواست آنت وون فيشر، صد ميليون دلار مي فروخت و برنده اسكار بهترين فيلم مي شد.» اما فيلم نامزد اسكار نشد و فقط بيست و يك ميليون دلار فروش كرد. حتي پيانيست ساخت رومن پولانسكي، كه توسط بخش توليد فيلم هاي هنري كمپاني «يونيورسال» «فوكس فيچرز» حدود هفت ميليون دلار خريداري شد، پيش از مراسم اسكار علي رغم ده ميليون دلار هزينه بازاريابي، هفده ميليون دلار در آمريكا فروش كرد.
به محض آنكه تنديس اسكار بهترين بازيگر نقش مرد نخست، كارگرداني و فيلمنامه را برد، فروشش به مرز سي ميليون دلار رسيد.
مسئول بازاريابي «فوكس فيچرز»، ديويد بروكس ساده ترين ادعا را مطرح مي كند. «پيانيست براي ما سودآور خواهد شد.» كمپاني با خشونت نيمي از دريافتي فروش فيلم را به چنگ آورد و با صاحبان سينماها تقسيم كرد.
ميشل «رولوشنز»، جوروث مي گويد كه كلافه عشق براي كمپاني او ضرر نخواهد داشت چرا كه او با تلويزيون و شبكه هاي كابلي نيز قرارداد امضا كرده اما اين آگاهي را مي دهد كه شريكش «سوني» كه هزينه بازاريابي را تقبل كرده احتمالاً ضرر خواهد ديد.
در مجموع اوضاع به گونه اي است كه باعث نگراني فيلمسازان خوش آتيه هاليودي شده است. چرا كه هزينه روزافزون توليد و بازاريابي شايد جلوي انتخاب هاي نوي تهيه كنندگان را بگيرد.
نويسنده و كارگردان ديويد راسل مي گويد: «اگر بخواهيد سولاريس ديگري بسازيد، استوديوها دست به اسلحه خواهند شد.»
ديويد راسل در تلاش است تا براي فيلم آينده اش كه هنوز عنواني ندارد، تهيه كننده بيابد. در اين كمدي سياه، گوئينت پالترو و جود لو قرار است ايفاي نقش كنند. سرانجام ديويد راسل با «فاكس سرچ لايت» به توافق رسيد.
راسل مي گويد: «تصور مديران كمپاني اين است كه اگر ما با حضور استيون سودربرگ و جورج كلوني شكست خورديم، چطور مطمئن باشيم تا با گوئينت پالترو و جود لو به سوددهي مي رسيم؟ (گوئينت پالترو را از اين پروژه بيرون انداختند.)
«فاكس قرن بيستم»، تهيه كننده سولاريس جزو كمپاني هايي بود كه پروژه راسل را رد كرد.
نويسنده و كارگردان استيون شينبرگ كه سال گذشته فيلم مستقل و مورد ستايش منتقدان منشي را ساخت، مي گويد: «در مورد فيلم هايي كه صحبت مي كنيم- منشي، اقتباس يا كلافه عشق- براي كارگردان امر حياتي است تا بر تدوين هم كنترل داشته باشد. اگر كنترل نداشته باشد، يك صداي كوچك در فيلم مي تواند آن را نابود كند.»
شينبرگ كه قرار است چندين پروژه را به استوديوهاي معظم هاليوودي بفروشد، آگاهي دارد كه بودجه فيلم وابسته به كمپاني تهيه كننده در نوسان است. شينبرگ پس از كارگرداني منشي با سي ميليون دلار براي ورود به حيطه فيلم هاي پرهزينه دچار نگراني است.
«زماني كه كمپاني ها شروع به پرداختن بيست، سي يا چهل ميليون دلار مي كنند، درك مي كنم چرا بايد اين نظريه را ارائه دهند كه كارگردانان مي توانند فيلم هاي جالبي با هزينه اي كمتر از بيست ميليون دلار براي مردم بسازند.»
هزينه كاذب فيلم هاي معتبر بخشي از عملكرد سيستم استوديويي است كه همه چيز اعم از پوسترها تا تيزرهاي شان گران تر از كمپاني هاي فيلم هاي جمع و جورتر است. استوديوهاي معظم و شعبه هاي توليد فيلم هاي هنري شان عادت به پرداختن پول هاي هنگفت براي بازاريابي دارند به ويژه زماني كه مي كوشند اسكاري را تصاحب كنند. (و برنده شدن تنديس اسكار مي تواند مردم را ترغيب به ديدن فيلمي «متفاوت» كند.)
مدير اجرايي كمپاني فاكس توني سافورد اعتقاد دارد كه براي نمايش موفقيت آميز افتتاحيه چنين فيلم هايي «بايد سروصدا به پا كرد.» اما استوديوها از عهده ساختن فيلم هاي موفق در مراسم اسكار برنمي آيند مگر آنكه به طور كلي آنان سودده باشند.
سافورد مي گويد: «شما نمي توانيد ادعا كنيد كه از فيلمي استفاده خواهيد كرد كه شكست خورده واقعي باشد.»
نخستين فيلم اسپايك جونز، جان مالكوويچ بودن با شش ميليون دلار در «پولي گرام» تهيه شد. دومين فيلم جونز، اقتباس بودجه بيست ميليون دلاري داشت كه با استاندارد استوديوها مبلغي ناچيز و براي اسپايك جونز بسيار هنگفت است.
تهيه كننده و شريك اسپايك جونز، وينسنت لندي مي گويد: «ما مي كوشيم تلاش آگاهانه اي براي كنترل هزينه توليد فيلم داشته باشيم. هزينه هر دو فيلم بالاتر از مبلغي بود كه اسپايك جونز مي خواست.»
امي پاسكال، سرمايه گذار خارجي پيدا كرد تا حدود دو ميليون دلار از هزينه توليد را تقبل كند و نيكلاس كيج را متقاعد كرد تا يك دهم دستمزد واقعي اش را بگيرد كه معمولاً بيست ميليون دلار است.
پاسكال مي گويد: «تمايل داشتم اين مقدار پول سرمايه گذاري كنم كه همان قدر پول خرج شد.»
او اعتقاد دارد كه اقتباس پرفروش خواهد شد.
«من قوانين خاصي را براي توليد چنين فيلم هايي به كار نمي برم بايد باور كنم كه آنان تجاري هستند يا توليدشان نكنم.»
كمپاني ها مي توانند علاوه بر نمايش عمومي، به زور از فيلم ها سود به دست آورند. چون آنان فيلم ها را پخش بين المللي مي كنند و به شبكه هاي ماهواره اي و تلويزيون مي فروشند و نسخه DVD آن را عرضه مي كنند. براي مثال، پاسكال مي گويد: «فكر نمي كنم اقتباس در دوره اش ضرر كند.»
اما تا حدي از كمپاني ها اين سؤال را مي پرسند كه با توجه به گذشت سال هاي متمادي و نمايش ناموفق فيلم هاي پرهزينه، آيا آنان در بهترين موقعيت براي پخش فليم هستند؟
پاييز سال گذشته «برادران وارنر»، خرزهره سفيد را با بازي ميشل فايفر در ۱۵۰۰ سينما به نمايش درآورد و پانزده ميليون دلار هزينه تبليغاتش كرد. اما اين فيلم شانزده ميليون دلار فروخت.
حتي در داخل استوديوها برخي از مديران متعجب هستند كه آيا اين نوع اكران وسيع، بهترين استراتژي است؟
اخيراً «برادران وارنر» اعلام كرد كه بخش مخصوص توليد فيلم هاي هنري تاسيس مي كند تا فيلم هايي با بودجه متوسط بسازد. در نهايت، براي مديران استوديوها، ترفند، استحكام بخشيدن به رابطه دوستي با كارگردان هايي است كه زيبايي آمريكايي و بيمار انگليسي بعدي را خواهند ساخت كه هر دو برندگان اسكار و پرفروش بودند.
براي رسيدن به اين هدف، مديران كمپاني ها بايد تمايل به سرمايه گذاري روي استعدادهاي هنري داشته باشند.
پاسكال مي گويد: «من هر نوع فيلمي را با استيون سودربرگ، الكساندر پين، اسپايك جونز، ديويد راسل تهيه مي كنم. چه تهيه كننده اي هست كه دلش نخواهد با اين كارگردان ها همكاري نكند؟»
به هر حال راسل مدعي است كه پاسكال شانس تهيه فيلم كمدي جديد او را از دست داد. زماني كه از پاسكال اين سؤال پرسيده مي شود او مي گويد كه به خاطر ندارد چنين كاري انجام داده است.
ترجمه: ارغوان اشتري