تاليف و اقتباس ناصرفرهمند
مامور وارد سرسرا شد، ميكروفن در مكان كنفرانس نصب مي شود. از اين پس جمهوري خواهان هر روز نسبت به تبليغات انتخاباتي دموكرات ها تا يك هفته جلو هستند. دموكرات ها كلافه شده اند. آيا جاسوس ميان آنان وجود داشت؟ چگونه ممكن بود جمهوري خواهان تا اين اندازه در تبليغات انتخاباتي از دموكرات ها پيش بيفتند و سازوكارهاي آنان را نقش بر آب كنند؟ اين سؤال مهم انگيزه اصلي براي يك جست وجوي فراگير در محل هتل «واترگيت» بود. ماموران به سرعت با دستگاه هاي مربوط شروع به تفتيش كردند، حدس ها و گمان ها به واقعيت پيوست، جمهوري خواهان، ستاد انتخاباتي دموكرات ها را شنود مي كردند. اين بمبي بود كه در تابستان ۱۹۷۲ در ايالات متحده منفجر شد و بار ديگر رسانه هاي مطبوعات پرده از رازي بزرگ برداشتند. نيكسون در لبه پرتگاه قرار گرفته بود و مي رفت كه به يك كمردرد تاريخي دچار شود. دو روزنامه نگار به نام هاي باب وود وارد و كارل  برنشتاين، با افشاي توطئه استراق سمع در ستاد انتخاباتي دموكرات ها در هتلي به نام واترگيت، باعث شدند، نيكسون رئيس جمهور ايالات متحده در دوره دوم رياست جمهوري اش مجبور به استعفا شود. محافظه كاران قافيه را باخته بودند. اما چه كسي ماجرا را لو داده بود؟ موضوع كار گذاشتن ميكروفن توسط جمهوري خواهان در ستاد انتخاباتي دموكرات ها، از طريق يك منبع ناشناس كه به «ديپ تروت» مشهور شد و تاكنون ناشناخته مانده بود و به اين دو خبرنگار واشنگتن پست انتقال داده شد. از همه مهمتر آنكه جمهوري خواهان مايل بودند دو روزنامه نگار واشنگتن پست را با يك محاكمه جنجالي به خاموشي بكشانند و براي هميشه جرات چنين گستاخي هايي را از نظام رسانه اي بستانند. اما اين دو روزنامه نگار با كمك ديپ تروت توانستند از اتهام افترا، بگريزند و با ارائه مدارك مستندي، نيكسون  را كه در اوج محبوبيت خود بود، مجبور به استعفا كنند.
درباره اين اتفاق بدون استثنا هزاران نشريه مختلف با نام هاي مختلف و با تيراژ ميليوني در سراسر جهان نوشتند. چند فيلم نيز ساخته شد كه در اين ميان مي توان به فيلم تمام مردان رئيس جمهور با بازي داستين  ها فمن و رابرت ردفورد در نقش هاي اين دو خبرنگار اشاره كرد. نظام رسانه اي جهان حيثيت محافظه كاران حزب جمهوري خواه را به باد داده بود. اما يك مسئله كماكان لاينحل باقي مانده بود، «ديپ تروت» كه با چهره اي نامشخص از طريق ارسال نامه هاي ناشناس و تماس حضوري از راه دور با دو خبرنگار مذكور ارتباط برقرار مي كرد و اخبار مهم را سر وقت به آنها مي رساند، كه بود؟ پاسخ به اين سؤال براي محافظه كاران جمهوري خواه مسئله اي حيثيتي به شمار مي رفت، آنان مي خواستند با شنود و استراق سمع، پيروز شوند، اما اكنون افتضاح آفريده بودند. نظام رسانه اي، اهداف سياه آنان را روشن كرده بود. اكنون بايد مشخص مي شد كه نام اين منبع رسانه اي چه بوده است؟ به كجا وابسته بوده و چه انگيزه اي براي اين كار داشته است؟ اينها سؤال هايي بود كه دانشجويان دانشگاه ايلينويز آمريكا، بالاخره بعد از ۴ سال تحقيق و جمع آوري اطلاعات به جواب آنها رسيدند. جمع آوري اطلاعاتي از قبيل زمان همكاري و ميزان همكاري ديپ تروت به جمهوري خواهان و علايق شخصي اين منبع خبري ناشناس باعث شد بعد از طي دوازده مرحله، ۶۰ دانشجوي كنجكاو بتوانند ثابت كنند كه «ديپ تروت» كسي نيست جز «فرد فيلدينگ»، دستيار مشاور رئيس جمهور وقت، يعني جان دين كه در جريان تمام جزئيات فعاليت هاي نيكسون قرار داشت. نتيجه اين ۴ سال تحقيق كه به اطلاع خود فيلدينگ رسيد، فيلدينگ ۶۴ ساله را كه سال ها به دلايل حفاظتي اين اتهام را رد كرده بود، مجبور به اعتراف كرد. فيلدينگ اقرار كرد كه «ديپ تروت» خود او بوده است كه با نوشتن يادداشت روي دستمال كاغذي و روزنامه باطله، كارل برنشتاين و باب وود وارد را در جريان وقايع قرار مي داده است. هتل واترگيت در روز ۲۲ آوريل ميزبان تيمي بود كه توانستند ناشناخته ترين منبع خبري را در تاريخ روزنامه نگاري كشف كنند.
پروفسور بيل گينز روزنامه نگار،  استاد دانشگاه و برنده دو جايزه پوليتزر كه سرپرستي اين تيم را بر عهده داشت، در ساعت ۴ بعدازظهر به وقت محلي اعلام كرد كه قضيه «ديپ تروت» در دنياي رسانه ها ديگر يك راز نيست.
با اين همه آيا محافظه كاران جمهوري خواه باز هم جرات آن را خواهند داشت كه در يك رقابت آزاد، پنهانكاري را به روابط آشكار رقابتي ترجيح دهند؟ اين سؤالي است كه بايد آينده به آن پاسخ دهد.

شبكه بي.بي.سي از ۲۵ هزار كارمند خود خواسته است علايق و گرايش هاي سياسي و درآمدهاي مالي خود را در وب سايت داخلي اين شبكه مقابل نام خود ثبت كنند. اتحاديه شبكه هاي خبري تلويزيوني و ماهواره اي بكتيو،  بي.بي.سي را به خاطر اين اقدام،  متهم به تحميل عقايد خود بر كارمندانش كرده است. اين اتحاديه از اعضاي خود خواسته تا طرح الكترونيكي برخورد آرا را تحريم و از دادن اطلاعات شخصي به اين وب سايت خودداري كنند،  زيرا اقدامات امنيتي لازم براي حفظ اطلاعات شخصي افراد در اين وب سايت در نظر گرفته نشده و اين موجب نقض قانون حفاظت از اطلاعات مي شود.
براي تمامي كارمندان بي.بي.سي پست الكترونيكي ارسال شده و در آن از آنها خواسته شده تا فعاليت ها و گرايش هاي سياسي خود و خانواده و دوستان نزديكشان را ذكر كنند. كارمندان همچنين بايد اطلاعات مربوط به فعاليت هايشان در ديگر موسسات رسانه اي و ميزان درآمدشان را ثبت كنند و علاوه بر اينها،  كارمندان بايد روابط تجاريي را كه احياناً با طرف هاي بي.بي.سي دارند، ذكر كنند.
توني لنون، مدير بكتيو،  در گفت وگويي اطلاعات خواسته شده در اين وب سايت را هجوم باورنكردني به حريم خصوصي افرادي كه هيچ گونه نقش حساسي در شبكه ندارند، خوانده است. به گفته وي، نسبت گرايش هاي سياسي و مالي و نيز ميزان درآمد در مورد سردبيران ارشد و مديران رسانه ها كاربرد دارد كه مسئوليت هاي حساسي در رسانه ها دارند. مدير اتحاديه بكتيو همچنين گفته است كه فرم درخواست اطلاعات موردنظر اين وب سايت جايگزين فرم كاغذي شده كه پيشتر زير آن را پركننده فرم امضا مي كرد، اما در شكل الكترونيكي ديگر امكان امضاكردن فرد وجود ندارد و هركسي با دانستن نام و شماره كارمند بي.بي.سي مي تواند اطلاعات او را بخواند و حتي تغيير دهد.
اما بي.بي.سي اين اتهام را رد كرد و گفت كه اقدامات لازم را براي حفظ اطلاعات شخصي انجام داده است. به گفته مقامات شبكه،  داده ها در محيطي امن نگهداري و پردازش مي شود و به مشروح ديدگاه ها و اطلاعات افراد فقط برنامه ريزان سايت و مسئولان شبكه مي توانند دسترسي داشته باشند. لاك كرالي،  ناظر رسمي بكيتو بر فعاليت هاي بي.بي.سي، اين فرم آن لاين را نوعي اجبار خوانده و گفته است: معتقديم اين كار در بعضي موارد لازم است، اما نه براي تمام كارمندان شبكه بكتيو. همچنين به كارمندان بي.بي.سي تاكيد مي كند كه فرم هاي مذكور را تا مشخص شدن نتيجه مذاكرات اعضاي اتحاديه با مديران بي.بي.سي پر نكنند.
سخنگوي بي.بي.سي اين فرم ها را رعايت بخشي از ضوابط سختي مي داند كه از سال گذشته اعمال شده و از جمله آنها ملزم كردن اعضاي شبكه به شفاف بيان كردن ديدگاه هاي خود در هر مقاله اي كه براي رسانه هايي غير از بي.بي.سي مي نويسند براي مديران بخش خود بود. وي همچنين گفته است كه شبكه، اطلاعات شخصي خاصي را از اعضا نخواسته، بلكه قصد داشته صرفاً از برخي اختلافات سليقه ها ميان اعضا آگاهي پيدا كند. مقامات شبكه بي.بي.سي معتقدند كه براي يك شبكه خبري دولتي كه اعضايش بايد از استانداردهاي بالايي برخوردار باشند، دانستن اين مطالب لازم است و پر كردن اين فرم ها كه قرار است هر سال انجام گيرد، مي تواند همواره به اعضا يادآوري كند كه اين مسائل براي شبكه اهميت دارند.

واترگيت رگ سياسي نيكسون
فروزان آصف نخعي
واترگيت، نيكسون را در افكار عمومي آمريكا، سكه يك پول كرد. آيا اين روزنامه واشنگتن پست بود كه با اتكا به قدرت رسانه اي خود به اين امر مبادرت كرد؟ اين مهمترين سؤالي است كه مي توان راجع به قدرت رسانه اي پرسيد؟ آن چه محور مركزي سؤال مذكور به شمار مي رود، مربوط به ماهيت قدرت رسانه اي از يك سو و ماهيت حوادث و رخدادها از سوي ديگر است. تحليل امر واقع، تاريخ، عمق زمان و رويدادها براي خبرنگاران روز به روز مشكل تر مي شود، در اين هيچ ترديدي نيست كه رسانه  ها توانايي ايجاد جريان ها و مسائل جديد را در جامعه دارا هستند، اما نبايد در اين موضوع ترديد روا داشت كه ماهيت پيچيده مناسبات اجتماعي نيز خارج از حوزه قدرت رسانه اي به حيات و بقا خود ادامه مي دهد و هيچ رسانه اي بدون توجه به اين مناسبات نمي تواند جايي را براي خود باز كند. استقرار رسانه اي يك نشريه يا روزنامه، در حوزه گسسته ها و گسل هاي اجتماعي، سياسي ،فرهنگي و اقتصادي است. مسائل اين گسسته ها و گسل ها موضوع تهيه خبر، گزارش، گفت و گو،  نقد و... رسانه اي هستند.
بنابراين سؤال اصلي اين است كه اخبار واترگيت از كداميك از گسست ها و گسله هاي گفتماني حاكم در جامعه متولد شد؟
در پاسخ به اين سؤال بايد گفت آنچه واترگيت را به يك پديده مطرح در سطح جهان مطرح كرد، ماهيت ساخت و روابطي بود كه فارغ از هنجارهاي پذيرفته شده جامعه، به دنبال ايجاد تبليغات خبر پراكني و تبديل آنها به شيوه اي مشروع به نفع حزب حاكم بود.جمهوري خواهان، در آمريكا، با انجام شنود از ستاد تبليغات دمكرات ها در هتل واترگيت، به بي سابقه ترين تقلب رقابت انتخاباتي دست زدند، اين امر باعث شده بود تا كليه طرح ها و تبليغات رقيب بي اثر شود و در يك رقابت نابرابر رقابت را به قدرت حاكم يعني نيكسون واگذار كنند. اما آيا وجدان جمعي و هنجار رسانه اي چنين موضوعي را مي پذيرفت؟ پاسخ به اين سؤال بسيار آسان بود. اگر اخبار استراق سمع و شنود، در روزنامه ها به چاپ مي رسيد و جامعه از خود واكنشي نشان نمي داد، بديهي بود كه موضوع استراق سمع به هر ترتيب از سوي مردم تحت عنوان نرم اجتماعي تلقي شود و يا حداقل در صورتيكه نرم تلقي نشود، با آن مخالفتي نيز نمي شود. اما اگر پخش خبر آن با كاهش محبوبيت جمهور ي خواهان در افكار عمومي منجر مي شد،  طبيعي بود كه آنان بايد نسبت به رفتار خويش پاسخگو بودند و مسئوليت آن را بر عهده مي گرفتند. تاريخ نشان مي دهد كه فشار اجتماعي، جمهور ي خواهان را به پاسخگويي كشاند و اين پاسخگويي منجر به استعفاي نيكسون از رياست جمهوري شد.
اگر نيكسون از قدرت كناره گيري نمي كرد، چه حادثه اي متحمل بود؟ بر اساس آموزه پارسونزي، اخبار تزريق شده به جامعه قادر بود اتمسفر اجتماعي را در آستانه انفجار سياسي قرار دهد و ساز و كارها و فرآيندهاي حقوق شهروندي را كه بر اثر تعهد شهروندان به روح و اصول انقلاب آمريكا به وجود آمده بود، در معرض خطر و فروپاشي قرار دهد. زيرا در جريان اطلاع رساني روزنامه ها و رسانه ها، مردم دريافته بودندكه جمهور ي خواهان فعاليت سياسي را نه به مثابه يك روش و هدف، بلكه تنها به مثابه ابزاري براي رسيدن به هدف يعني قدرت تلقي كرده بودند.
در نگاه شهروندان،استراق سمع در مبارزات انتخاباتي، مي توانست نخستين پله از پله هاي تشكيل دولت جامع القوا محسوب شود. به عبارت ديگر اگر نيرويي مي تواند با استراق سمع، فشار و تقلب در انتخابات به پيروزي برسد، چرا نبايد كل قدرت و قدرت مطلق را از آن خود كند؟
وجوداين پرسش ها افكار عمومي كه ناشي از عملكرد نظام رسانه اي بود، ضربه نهايي را به نيكسون وارد ساخت. وي وادار به استعفا شد. به ديگر سخن جمهوري خواهان با عملكرد خود وارد حوزه اي شده بودند كه نهايت آن ايجاد حكومت جامع القوا و نقض هرگونه حقوق شهروندي بود و اين امر خود منجر به ايجاد گسست گفتماني ميان مفاد اعلاميه استقلال، اعلاميه حقوق با گفتمان جمهوري خواهان در حركت به سوي حكومت جامع القوا و به دست آوردن قدرت به هر شكل ممكن بود. چرا كه از نگاه شهروندان آمريكايي اخبار رسانه ها راجع به رسوايي واترگيت، واجد عناصري بود كه همگي ارزش هاي رقابت، مشاركت، فردگرايي، خودگراني،خوداتكايي جمعي و فردي، تعاون، همياري و همبستگي را به تمامي نقض مي كرد. بنابراين سياست دمكرات ها، علي الخصوص مديريت رسانه اي واشنگتن پست، و با عملكرد خبري باب وود وارد و برنشتاين، حول محور گسست گفتماني مذكور كه مي توانست به گسل هاي قدرتمندي تبديل شود شكل گرفت.احساس خطر از اينكه در بالاترين مناصب قدرت،كسي يا گروهي و حزبي به خود جرات تجاوز به قدرت انتخاب هر يك از شهروندان را بدهد، اتمسفر اصلي در جامعه بود. اتمسفر مذكور، تك تك شهروندان آمريكايي را رودر روي نيكسون قرار داد. ساختار خود آگاهي فردي، جمعي و تاريخي در برابر خطر پيش  آمده، جدايي از پايه هاي قدرت دولت را در نزد شهروندان در نقطه زاويه صفر درجه قرار داد. بي ترديد اگر خبر استعفاي نيكسون به تيتر يك روزنامه  و ... تبديل نمي شد،پايه هاي روانشناسي سياسي جامعه، افكار و آرا سياسي شهروندان را در مجاري ديگري خارج از تصميمات در حوزه جامعه مدني و در چارچوب صندوق هاي راي قرار مي داد و حداقل مي توانست پديده هاي اعتراض نويني را فرا روي دولت نيكسون قرار دهد. در اين باره ضرباهنگ پخش اخبار در رسانه ها نشان مي دهد كنش نابهنجار جمهوري خواهان، شمارش معكوس را براي پايان قدرت آنان و همچنين پايان اينگونه از رقابت هاي انتخابي آغاز كرده بود. اين « آغاز پايان»، ماهيت نوين خبر و قدرت رسانه اي را آشكار مي كرد. نظام رسانه اي و خبر علاوه بر اينكه قادر بود براي اتخاذ تصميم صحيح شهروندان، زمينه را مساعد نقش آفريني آنان كند، بلكه قادر شد روال و شيوه هاي نا بهنجار استراق سمع را براي استفاده در انتخابات و .... با پايان تاريخي مواجه سازد.
منسوخ شدن يك موضوع به عنوان امر ناروا آن هم در يك دوره تاريخي خاص، موضوع بحث علوم انساني است كه در عصر رسانه ها، توسط علم ارتباطات و روزنامه نگاري پايه هاي علمي آن در قالب اخبار روزانه منتشر مي شود. از اين زاويه، عملكر خبري - تحليلي باب وود وارد و برنشتاين به عنوان دو خبرنگار چيره دست با منابع خبري مهمي چون فرد فيلد ينگ دستيار مشاور نيكسون يعني جان دين،اهميت برجسته اي مي يابد. آنان قادر شدند با عملكرد خبري خود، قبح رقابت انتخاباتي ناسالم را با استعفاي يك رئيس جمهور و مرگ سياسي آن، براي هميشه در تاريخ آمريكا و تاريخ روزنامه نگاري جهان تثبيت كنند و آن را به عنوان نمونه اي از واكنش وجدان عمومي مردم در پاسخ به اطلاع رساني صحيح نسبت به ناهنجاري ها، در تاريخ علم روزنامه نگاري قرار دادند.

حزب كمونيست چين راه هاي آزادسازي رسانه ها را بررسي مي كند
رهبران حزب كمونيست چين در حال بررسي راه هاي آزادسازي رسانه ها همگام با پيشبرد سياست اصلاحات و درهاي باز در اين كشور هستند.
روزنامه هنگ كنگي ساوت چاينا مورنينگ پست ديروز نوشت: اعضاي دفتر سياسي حزب كمونيست چين در نشست اخير خود در پكن مراحل آزادسازي رسانه هاي اين كشور را مورد بحث و تبادل نظر قرار دادند.
بنا به اين گزارش هوجين تائو رئيس جمهور و دبيركل حزب كمونيست چين در اين نشست خاطرنشان كرد كه چين روند اصلاحات و درهاي باز را در كشور تسريع كرده و در نتيجه آن مناقشه ميان انديشه هاي سنتي و نوگرا فزوني گرفته است.
وي افزود: بايد راه هاي جديدي براي آنچه وي توسعه صنعت فرهنگي خواند، پيدا و روند آزادسازي رسانه ها را تسهيل كرد.
تحليلگران اعتقاد دارند كه مقصود وي از توسعه صنعت فرهنگ كاهش كنترل بر رسانه هاي اين كشور از جمله كتاب،  مجلات و رسانه هاي خبري ديگر است.
حزب كمونيست چين اكنون در حال بررسي اين مسئله است كه چگونه در حين كاراتر كردن ماشيني رسانه در اين كشور كنترل خود را بر آنها با توجه به زمينه هاي ايدئولوژيك حفظ كند.

اعتراض پليس استراليا به شبكه تلويزيوني اي بي سي
وزير پليس منطقه « نيو ساوت ولز»، استراليا به اقدامات تلويزيون « اي بي سي» اين كشور براي نمايش دادن يك مجموعه مستند درباره ساخت بمب، به شدت اعتراض كرد.
به گزارش راديو استراليا « جان واتكينز» گفت : نمايش فيلم هايي از اين نوع كه نشان مي دهد ساخت يك بمب با قدرت تخريب بالا بسيار آسان است سبب ايجاد انگيزه در ساير افراد براي دست زدن به اقدامات مشابه مي شود. وي در ادامه تاكيد كرد كه تلويزيون  «اي  بي سي» بايد از ادامه نمايش اين فيلم خودداري كند.
بر اساس همين گزارش سخنگوي تلويزيون «اي بي سي» در واكنش به سخنان جان واتكينز گفت: ما در اين برنامه مستند يكي از حقايق ملموس جامعه را به تصوير كشيده ايم و در آن نشان داده ايم كه خريد مواد شيميايي موجود در بازار براي ساختن بمب هاي قوي بسيار آسان است.
سخنگوي تلويزيون هاي اي بي سي افزود: ما به هيچ وجه قصد نداشته ايم نشان دهيم كه ساخت بمب آسان است بلكه آنچه كه در اين سريال مورد نظر توليد كننده است تاكيد فراوان بر اين نكته است كه مواد شيميايي موجود در بازار به آساني در دسترس همگان قرار دارد و اين موضوع امنيت ملي را به مخاطره انداخته است.وي تاكيد كرد تلويزيون اي بي سي هيچ وظيفه اي براي آموزش نحوه ساختن بمب به شهروندان اين كشور را ندارد.

ساماندهي تلويزيون هاي كابلي در افغانستان
شبكه هاي تلويزيوني كابلي در افغانستان با برنامه هاي جديد از راه مي رسند.
اين شبكه ها با اجازه رسمي دولت، به زودي كار خود را شروع مي كنند. چند ماه پيش دولت افغانستان به صورت رسمي فعاليت چند شبكه تلويزيوني كابلي را ممنوع اعلام كرد و مانع از ادامه كار و فعاليت آنها شد. به اعتقاد مسئولان افغاني اين شبكه ها، برنامه ها، نمايش ها و فيلم هايي پخش مي كردند كه مغاير با مسائل اسلامي بود و حساسيت هايي را در بين مردم عادي برانگيخته بود؛  اما حالا خبر مي رسد كه دولت افغانستان با بازگشايي مجدد اين شبكه ها موافقت كرده است،  اما برنامه هاي آنها بايد تحت كنترل دولت باشد. وزير فرهنگ و اطلاعات افغانستان با اعلام مطلب بالا،  فهرستي از برنامه ها و فيلم هايي كه نمايش آنها مجاز نيست، ارائه كرده است.
به اين ترتيب مسئولان تلويزيون هاي كابلي اكنون مي دانند كه چه نوع برنامه هايي را مي توانند به روي آنتن بفرستند و چه نوع برنامه هايي را خير. پخش برنامه هاي خبري (اخبار و گزارش) و ورزشي به صورت كلي آزاد اعلام شده است،  اما موسيقي غربي به دليل بدآموزي هايي كه دارد،  اجازه پخش ندارد. پخش فيلم هاي خارجي هم به صورت مشروط آزاد است،  اما اين فيلم ها بايد با فرهنگ جامعه افغانستان همخواني داشته باشد و نمايش صحنه هاي غيراخلاقي كاملاً ممنوع است.

استفاده رايگان ۹۸ درصد دانشجويان اتحاديه اروپا از اينترنت
به همت انجمن مهندسي صنايع دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب، همايش «  روش هاي جست وجو در اينترنت»، با هدف معرفي سايت هاي مفيد بين المللي جهت تحقيقات مهندسي و آشنايي و دسترسي به مشهورترين موتورها و داير كتوري هاي وب  Wab)) دردانشكده فني اين واحد برگزار شد.
به گزارش سرويس IT ايسنا ، از روابط عمومي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب، در اين همايش مهندس نجفي - فارغ التحصيل رشته صنايع - با تاكيد بر اين نكته كه امروزه اينترنت به عنوان يكي از ابزارهاي موثر در جهت ارتباط و دستيابي سريع و وسيع به اطلاعات روزمره مورد استفاده قرار مي گيرد، اظهار داشت: هزينه اي كه در ايران براي استفاده از اينترنت پرداخت مي شود حدود ۷ برابر مخارجي است كه در كشورهاي اروپايي بدين منظور صرف  مي شود، به طوريكه ۹۸ درصد دانشجويان اتحاديه اروپا به طور رايگان از اينترنت بهره مي گيرند.