از ميان نوشته هاي خوانندگان
راهي براي استحكام پيوند ازدواج
اگر حمل بر مبالغه و بدبيني نباشد فكرمي كنم اكثر مردم به اين نتيجه رسيده باشند كه ۸۰ درصد زندگيها يا به خاطر وجود فرزندان يا به خاطر آبرو و حرف مردم يا به خاطر حفظ موقعيت اجتماعي و يا به دليل داشتن روحيه ايثار و گذشت يكي از طرفين ادامه پيدا مي كند. از وقتي كه خودم را شناختم رسوماتي دست و پاگير و خسته كننده در امر ازدواج متداول بوده كه تمام قشر جامعه از بالا تا پائين در هر موقعيت و شرايطي را به نوعي گرفتار خود كرده و هركس هم اگر خواسته تغييري در آن بدهد به غير عادي بودن معروف شده يا مي شود در حالي كه همگي هم به نامناسب بودن اين گونه روشها لااقل در شرايط فعلي زماني اذعان دارند و تا به حال هم هيچ شخصي يا گروهي نخواسته يا نتوانسته تغييري بنيادي و اساسي در اين نگرش و رفتارها بدهد اگر فردي شهامت بخرج دهد و يك تغيير كلي در اين امر خطير بدهد به طوري كه ديگران هم بتوانند به راحتي از آن الگوبرداري كنند شايد زندگي ها پرمعناتر، زيباتر، منسجم تر و عميق تر و پرتداوم تر شود و همگي هر روز شاهد جدايي زوجين نشوند به طوري كه اخيراً مشاهده مي شود برخي ازدواجها ديگر به ماه نرسيده به طلاق منجر مي شود. اما فكري كه به ذهن من راجع به ازدواج و زندگي به عنوان يك ايراني ميانسال رسيده است به قرار زير مي باشد.
۱- بزرگ ترين بدعت شكني تاريخ- اين بار خانواده عروس براي خواستگاري به منزل خانواده داماد براي اولين بار قدم بگذارند و سنت حقيقي پيامبر اسلام را اجرا كنند. شايد با عوض كردن جايگاهها كه به دست خود بشر تعيين شده نفس ازدواج مطلوب تر شود و در اين راستا هم اگر دختري خواهان پسري شد مجبور نباشد طبق سنت تبعيضانه منتظر پسر شود و در نتيجه زودتر از حركت پسر متوجه علاقه يا عدم علاقه او شده و خيالش راحت مي شود.
۲- مهريه ها اعم از سنگين و سبك به طريقه مرسوم ملغي شود و اگر داماد علاقه دارد به رسم يادبود پولي، وجهي، ملكي، طلايي خلاصه چيزي به اندازه وسعش به عروس هديه كند. همان في المجلس در موقع خواندن خطبه عقد اين عمل زيبا را انجام دهد كه معروف است كه كم نقد پر ارزش تر و قابل اعتماد تر از بسيار نسيه مي باشد... از همه مهمتر اين مهريه هاي صرفاً تشريفاتي بعدها وسيله اي براي درگيريها و بهانه گيريها و در نهايت جدايي ها نخواهد شد كه در اين ميانه يا عروس مجبور به بخشش مي شود يا داماد كه يا علي رغم ميل باطني هستي اش را بايد بدهد يا تحمل قسط يا زندان را بكند.
۳- ازدواج نبايد برمبناي ظواهر بنا شود خصوصاً پول، مقام، زيبايي كه اينها همه ممكن است به شبي و تبي بند باشد. دو نفر صرفاً بايد به خاطر وجود يكديگر با هم پيوند بندند.
۴- قبل از دل بستن به يكديگر دقت كنند كه از هر لحاظ با يكديگر سنخيت داشته باشند. سن و سال، قيافه ظاهري، نوع رفتارها، نوع فرهنگ و سنن، ميزان تحصيلات خانوادگي، ميزان ثروت، درآمد و گذران خانوادگي.
۵- عجله در امر ازدواج را واجب ندانند كه عجله كار شيطان است. مهمترين مسئله اي كه در زندگي احتياج به تأمل، تفكر و تعمق دارد و صبر و حوصله و متانت را مي طلبد ازدواج است چون هرگز ازدواج نكردن بهتر از اين ازدواجهاي بچه گانه رايج مي باشد.
۶- ساده نگري و سطحي و بي محتوا برخورد كردن با امر ازدواج به نام سنت: به اين شكل كه سنت و تجدد را مخلوط مي كنند و از مجموع شرق و غرب چندين مجلس به وجود مي آورند كه باعث تبعات بسيار بسيار بدي مي شود كه اين مجالس عبارتنداز ۱- چند بار خواستگاري پرخرج كه در اين قسمت تمام مدت حرفهاي تكراري كه يك ذره به درد آينده عروس و داماد نمي خورد زده مي شود و بيشتر در حول و حوش ماديات بحث مي شود. ۲- بله برون ۳- حنابندان نامزدي ۵- عقد كنان و محرم شدن ۶- جشن عقد كنان ۷- جشن عروسي ۸- پاتختي ۹- پدر مادر سلام ۱۰- ماه عسل .بعداز فارغ شدن از همه اين مسائل صوري تازه عروس و داماد متوجه مي شوند كه چقدر يكديگر را نمي فهمند؟ كه اميدواريم ساده برگزار كردن از بزرگان مملكت شروع شود تا تسري پيدا كند به عموم.
۷-بهترين نوع هديه دادن شب عروسي اينكه شماره حساب مشترك عروس و داماد را بگيرند و اعلام كنند فرداي روز عروسي هر كسي به فراخور حالش وجهي به حساب آنها واريز كند كه روز بعد از عروسي عروس و داماد مجبور نشوند بنشينند در ميان هدايا و از مشابهت هدايا با يكديگر سردرگم شوند در ضمن اول ازدواج هيچ چيز مثل پول به درد زوجها نمي خورد در ضمن اين به رخ كشيدن هدايا هم به وجود نمي آيد و فقط عروس و داماد از مقدار وجه باخبر مي شوند حال اگر هم نزديكان خيلي علاقه دارند هديه اي بيشتر تقديم كنند بعدها در خلوت برايشان ببرند.
۸- يكي ازمسائل خيلي مهم و كليدي قبل از هر چيز علاقه خانواده ها به زوجين است چون خانواده هاي ايراني عاطفي هستند و زوجين بعداز ازدواج نمي توانند خانواده هاي خود را رها كنند.
۹- در تمام امور تعادل و خير الامور اوسطها را مد نظر داشته باشند.
۱۰- از مطلق گرايي و سياه سياه يا سفيد سفيد دوري كنند كه در زندگي فاجعه به وجود مي آورد.
۱۱- در اولين ماهها و سالها اگر از خانواده ها دور باشند بهتر قدر يكديگر را مي دانند.
۱۲- سعي شود كه نوع نگاه ، استنباط، برداشت و نظراتشان به تمام مسائل خرد و كلان تا حدود زيادي به هم نزديك باشد كه در نيمه راه زندگي مجبور نباشند در جهت مخالف يكديگر حركت كنند.
و اما مهمترين و اصلي ترين اصل، كه شايد از نظر شرعي با آن مخالفت شود كه من با اطلاع كمي كه از مسائل شرعي دارم مطمئن هستم مي شود با اين قسمت خيلي شرعي هم برخورد كرد و آن اينست كه به مدت يك ماه بعداز آشنايي دقيق خانواده ها و اينكه از هر لحاظ با هم سنخيت دارند به دليل همخواني روحي و رواني قبل از نامزدي و عقد، عروس و داماد در خانواده يكديگر تردد داشته باشند بدون هيچ گونه ظاهرسازي و خودعوض كردن و موجه جلوه دادن خود درست همان طوري كه هميشه بوده اند در برابر طرف مقابل زندگي روزمره خود را بكنيد كه اين تردد عاقلانه و متفكرانه بايد باشد نه عاشقانه و از روي احساس و غفلت و عاطفه و با حضور كامل تمام اعضاي خانواده يعني يك ماه كامل عروس با كل خانواده داماد و يك ماه كامل داماد با خانواده عروس ارتباط داشته باشند و در اين ميان داماد با رفتاري كه مادر عروس با همسرش دارد متوجه مي شود كه مي تواند با دختر چنين زني زندگي كند يا نه. آيا مي تواند از صفت هاي بدهمسرش چشم پوشي كند و فقط حسن هاي او راببيند يا نه اگر آري كه بسم الله كه بعدها بايد جوابگوي خودش خودش باشد و اگر هم نه كه خداحافظ با دوستي و مهر و همچنين عروس خانم وقتي كه رفتار پدرشوهر آينده خود را با همسرش مي بيند مي فهمد كه اين پسر از پدرش طي سالها زندگي الگو گرفته و او هرگز نمي تواند شخصيت ساخته شده او را عوض كند. در اين يك ماه با خودش خلوت مي كند كه آيا مي تواند نقش مادرشوهرش را به خوبي ايفا كند آيا صبر و تحمل و گذشت و بردباري او را لااقل در حد زمان و مكان خودش مي تواند داشته باشد و مي فهمد كه داماد در كنار همه حسن هايش مقدار زيادي هم نقص دارد لااقل از نظر او آيا تحمل دارد يا نه اگر بله كه بله را مي گويد اگر نه كه خداحافظ كه نه شوهر قحط است و نه زن . اين گونه تفكرهاي اصيل و مقيد باعث مي شوند كه چندين فرزند معلول كه در آينده ضايعه اي براي جامعه مي شوند تحويل اجتماع نشود و از همه مهمتر اين گونه زوجها واقعاً احساس مسئوليت قوي پيدا خواهند كرد و متوجه مي شوند كه ازدواج صرفاً معنايش خوشگذراني، درست كردن بهشت موعود و خوشبخت شدن صرف نيست بلكه ازدواج راه سخت خطير و ناهمواري است كه با شناخت محبت دوستي و ايثار و صداقت و امانت و درستكاري و راستگويي و بي ريايي و يكرنگي زن و مرد هموار و زيبا و دوست داشتني و مفيد و پرتداوم مي شود و در نهايت به كمك يكديگر اين راه سخت را آنچنان مي توانند راحت و قابل عبور كنند كه در نهايت منتهي شود به همان بهشت موعود كه مد نظر همه مي باشد و داشتن و دانستن همه اين موارد در وهله اول شرط توكل داشتن به خدا را احتياج دارد يعني با تمام وجود ايمان داشته باشند و هر كاري را با تمام وجود به توسل و توكل به خداي يگانه شروع كنند.
و در نهايت شما هم مي توانيد
ازدواجي موفق، فرزندي باهوش، كودكي خلاق، نوجواني پيروز، جواني باانگيزه، دوستي خوب، ارتباطي مؤثر، تفكري منطقي، انتخابي عالي، تصميماتي صحيح، لحظاتي شاد، پيشرفتي چشمگير و چشم اندازي زيبا براي آينده خود داشته باشيد.
اگر واقعيت را بپذيريد.
مريم فلاحيان
|