يك، دو، سه... دست نگه داريد!
تأملاتي درباره آموزش رياضيات به كودكان دبستاني
|
|
امروزه همه انسانها بايد بتوانند از دانش رياضيات به گونه اي استفاده كنند و عادي ترين و معمول ترين شيوه استفاده از رياضيات، به كارگيري روشهاي استدلالي و منطق عقلاني در حل مسايل روزمره است.
رياضيات به عنوان يك تلاش انساني، علاوه بر كاربردهاي متعدد، باعث تقويت قوه استدلال و ايجاد نظم فكري در ذهن دانش آموز مي شود. ايجاد نظم فكري در قضاياي حساب و هندسه، مي تواند موجب برانگيختن حس زيبايي شناختي انسان شود. منطق موجود در درسهاي رياضي باعث مي شود كه فرد از مهارت تفكر برتر برخوردار گردد، چنانچه كارشناسان آموزشي مي گويند: رياضيات درسي است براي نمايش قدرت ذهن.
آموزش صحيح رياضيات يعني پرورش افرادي منطقي؛ افرادي كه موضوعي را بدون استدلال صحيح و منطقي نپذيرند. رياضيات، همچنين نحوه استدلال ذهن را فراگير و قوي مي كند.
كودكان قبل از ورود به مدرسه، اطلاعات و دانسته هاي مقدماتي خود را از محيط زندگي دريافت و كسب مي كنند. اين اطلاعات اغلب متفرق، سطحي و پراكنده است و از گستردگي و عمق كافي برخوردار نيست.
كودكان با چنين زمينه فكري و تجربي، وارد مراكز آموزش قبل از دبستان مي شوند و علاوه بر آن كه از لحاظ فكري و تجربي با هم تفاوت دارند، از لحاظ زبان كه تنها وسيله تفهيم و تفاهم بين آنهاست، با هم فرق دارند. اين كودكان، به ويژه در مناطق دوزبانه، علا وه بر اين كه با مشكلات فراوان روبه رو هستند بر دشواري وظايف اوليا و مربيان خود نيز مي افزايند.
والدين و همچنين مربيان در اين دوره سني، وظيفه اي ويژه به عهده دارند. آنها مجبورند قبل از دست زدن به هركاري، كودكان را از لحاظ زبان گفتاري تقويت كنند و پرورش دهند و آنها را براي فراهم آوردن زمينه هاي آموزشي مهيا كنند، اطلاعات و دانسته هاي آنها را به شكل منظم و منطقي درآورند، مفاهيم را عمق ببخشند، رفتارهاي كودكانه را در جهت صحيح هدايت كنند، زمينه هاي اخلاقي، اجتماعي و معنوي را در كودكان پرورش دهند و تحكيم بخشند و آنها را با بينشي توحيدي، از راه شناخت آثار و پديده هاي طبيعي به سوي مبدأ آفرينش هدايت كنند.
براي آموزش هر موضوعي در هر سني به دانش آموز، بايد آن را به همان گونه اي كه كودك محيط خود را درك مي كند و با همان معنايي كه جهان براي او دارد، بياموزيم. در حقيقت وظيفه ما ترجمه موضوع به زبان فكري خاص كودك در مرحله رشد اوست.
به بيان ديگر، هر موضوعي را مي توان به زبان فكري خاص كودك تبديل كرد و در قالب معنايي او ريخت و پس از ادامه يافتن رشد، مي توان معناها را با عمق و دقت بيشتري بيان كرد.
موضوعات آموزش
آموزش رياضي شامل فعاليت هايي در جهت تقويت و هماهنگي حواس (چشم و دست) به منظور تقويت و استفاده از عضلات كوچك دست و آماده كردن براي شروع زندگي تحصيلي و استفاده از ابزار آموزشي و حل مسايل ساده به منظور زمينه سازي براي رشد و پرورش جسمي و ذهني آمده است.
به طبقه بندي، به عنوان عاملي براي زمينه سازي فراگيري مجموعه ها و مجموعه سازي اهميت داده مي شود و سپس به بيان مطالبي چون؛ ترتيب و رديف سازي، ارتباط و همبستگي، ابقا كميت (تعداد، سطح، حجم) شمارش بي معنا، شمارش بامعنا و مقابله يك به يك، اندازه ها و مقايسه هاي آنها، شناخت سكه هاي رايج و سپس به مفاهيم زماني اشاره مختصري مي گردد.
هدفهاي آموزش رياضي، معمولاً به سه دسته هدف عمده محدود مي شود:
۱- هدف هاي شناختي
۲- هدف هاي عاطفي
۳- مهارت هاي رياضي
هدف هاي شناختي: شامل دانش نظري و شناختي رياضيات و قاعدتاً به صورت محتوا و متون درسي ارائه مي شوند و موارد زير را دربرمي گيرند:
* اصطلاحات رياضي؛
* دانش مفاهيم؛
* روندها و توالي ها؛
* دانش معيارها؛
* دانش حقايق و خاص؛
* دانش قراردادها؛
* دانش روش ها.
تذكر: در رياضيات اصول و قواعد كلي و قابل تعميم بسيار است.
هدف هاي عاطفي: كليه رفتارهايي كه به علاقه، احساس، نگرش ها، باورها و ارزشها مربوط مي شوند، در اين دسته قرار مي گيرند. داشتن اعتمادبه نفس، نداشتن اضطراب، قدرت تصميم گيري به هنگام حل مسايل رياضي، نمونه هايي از توانايي عاطفي در رياضيات است.
اظهار نااميدي نسبت به يادگيري رياضيات، يك احساس عاطفي گرم، ولي منفي است. در مقابل داشتن اين عقيده كه فرمول هاي رياضي را مي توان حفظ كرد، يك عاطفه سرد محسوب مي شود، زيرا فاقد احساس است.
حيطه عاطفي در رياضيات را به سه دسته تقسيم مي كنند:
۱- باورهاي فردي؛
۲- نگرش هاي فرد نسبت به رياضيات؛
۳- احساساتي شامل: احساس شادي از حل مسايل غيرعادي يا حظ هنري از استدلال و منطق رياضي است.
مهارت هاي رياضي: مهارت هايي كه حاصل آموزش رياضي شامل انواع مختلف ذهني، عملكردي، فرآيندِي، موقعيتي، ارتباطي، پنهان و... است. مهارت هاي رياضي مهم در چهار دسته زير طبقه بندي مي شود:
۱- مهارت هاي ذهني: به توانايي تفكر و تجسم اطلاق مي شود؛ و در آن دسته فعاليت هاي رياضي كه جنبه خلاقيت، ابداع، نوآوري، تجسم و غيره دارند، به كار مي رود. (به كارگيري ذهن براي حل مسئله).
۲- مهارت هاي عملكردي: به توانايي تبديل مهارت ذهني به عمل يا رفتار گفته مي شود. (انجام محاسبات چهار عمل اصلي)
۳- مهارت فرآيندي: بر دانستن چگونگي انجام دادن فعاليت هاي شناختي دلالت دارد. (توانايي رسم جدول و نمودار)
۴- مهارت موقعيتي: اين مهارت به دانستن اين كه چه هنگام، دانش هاي مختلف اجرا مي شوند، ارتباط مي يابد و به تشخيص اهميت انجام كار دلالت دارد.
زمينه سازي براي درك مفاهيم رياضي
كودك براي يادگيري مفاهيم رياضي در دبستان، بايد آمادگي ذهني لازم را داشته باشد. اساس اين آمادگي، درك مفهوم عدد است. بسياري از والدين در سنين قبل از دبستان، براي تسهيل در امر يادگيري كودكانشان در مدرسه، شمارش اعداد را به آنها مي آموزند، غافل از آن كه شمارش اعداد؛ يا به عبارتي دقيق تر، به خاطر سپردن اسامي اعداد، هيچ گونه كمكي به درك مفهوم عدد كه كليد رياضيات است، نمي كند؛ بلكه آنچه به كودك براي درك اين مفهوم ياري مي بخشد، تجارب واقعي و عملي او در زمينه هاي گروه بندي، رديف بندي (ترتيب) و تقابل يك به يك است. زيرا عدد، يك مفهوم منطقي است كه از تركيب گروه بندي، رديف بندي و تقابل به وجود مي آيد.
بديهي است رشد توانايي هاي كودك براي تفكر و يادگيري در الگوهاي منطقي، از طريق تجربه كودك با اشيا واقعي (دست كاري كردن) حاصل مي شود، زيرا كودكان از طريق فعاليت هايشان با اشيا مختلف، مي فهمند و درك مي كنند، نه از طريق مشاهده اشيا و يا چيزهايي كه راجع به اشيا به آنها گفته مي شود.
از اين رو فعاليت هايي كه در سنين قبل از دبستان، در زمينه درك مفهوم عدد به كودك داده مي شود، بايستي به صورت تجارب واقعي و عملي باشد، نه به خاطر سپردن و حفظ كردن اسامي اعداد (شمارش اعداد).
گروه بندي اساس تفكر خلاقه است و مستلزم اين توانايي است كه كودك تشابهات و تفاوت هاي اشيا را تشخيص داده و آنها را به نسبت تشابه و تفاوتشان گروه بندي كند، گروه بندي را مي توان براساس معيارهاي مختلف، ازجمله رنگ، شكل، مقدار و اندازه انجام داد.
معصومه زماني- كارشناس ارشد روانشناسي
فريده صيادي- تكنولوژيست آموزشي
|