يك سال پس از اجلاس توسعه پايدار در ژوهانسبورگ
سه سياره ديگرلازم داريم
|
|
اشاره: سال گذشته شهر ژوهانسبورگ آفريقاي جنوبي شاهد برگزاري اجلاس جهاني توسعه پايدار بود. اين مقاله با ديدي انتقادي اجلاس مذكور را ناكارآمد توصيف مي كند و با اشاره به فاصله عميق بين سازمان هاي غيردولتي و دولتها، برنامه اجرايي پذيرفته شده در اين اجلاس را فاقد هر گونه هدف مهم براي رسيدن به توسعه پايدار مي داند.
نويسنده مقاله متذكر مي شود كه در اين همايش فرصتهاي زيادي براي پرداختن به مسائل زيست محيطي از دست رفت، اما در ادامه معتقد است كه در آينده جامعه مدني و سازمانهاي غيردولتي با تلاشهاي خود خواهند توانست تا گامهاي محكمي را جهت حفظ سياره زمين بردارند.
در درون شهر ژوهانسبورگ آفريقاي جنوبي دو جهان متفاوت وجود دارد. در يك طرف مكانهاي بسيار ثروتمندي نظير سندتون وجود دارد كه داراي بخشهاي تجاري و نمايشگاه هاي لوكس اتومبيل هستند و در سوي ديگر جاهايي مانند شهرك سياه پوست نشين الكساندر يافت مي شود كه در آن صدها هزار نفر بدون شغل در آلونك هاي حلبي يا خانه هاي خيلي كوچك زندگي مي كنند. ما فكر مي كرديم كه آپارتايد(تبعيض نژادي) نابود شده و به زباله دان تاريخ پيوسته است، اما ديديم كه هنوز هم اين نگرش در آفريقاي جنوبي وجود دارد. در اين كشور به طور شگفت انگيزي توزيع نابرابر ثروت ديده مي شود كه نشانه اي از يك سرزمين تقسيم شده مي باشد.
در اجلاس ژوهانسبورگ سال ۲۰۰۲، دولت ميزبان در بين كشورهاي فقير و ثروتمند گرفتار شده بود: در طرح مقدماتي بيانيه سياسي اين اجلاس، به وجود آپارتايد جهاني اشاره شده بود، اما كشورهاي غربي اين اصطلاح را رد كردند و هرگونه مسئوليت در قبال بدبختي ميلياردها فقير جهاني را انكار نمودند. هر گونه اميد جهت جمع كردن كشورهاي فقير و ثروتمند در درون يك واحد هدفمند جديد بيهوده بود. دفاع سرسختانه از منافع ثروتمندان مانع از ايجاد جهان پايدار پس از آپارتايد شده بود. اين حقيقت كه يكصد مورد از بزرگترين سازمانهاي اقتصادي جهان را شركت ها و نه كشورها، تشكيل مي دهند مي تواند در نتايج حاصله نقش مهمي را داشته باشد.
در ژوهانسبورگ معلوم شد كه روند كلان جهاني شدن اقتصاد، كه به وسيله شركت هاي چندمليتي به وجود آمده، نابرابري هاي جهان را گسترده تر كرده است: هم اكنون يك دهم انسانها حدود ۷۰ درصد منابع جهان را مصرف مي كنند. ۲/۱ ميليارد انسان از چاقي صدمه مي بينند در حالي كه حدود همين تعداد از انسانها نيز در جاهاي ديگر شبها گرسنه مي خوابند.
غلبه كامل انسان بر طبيعت در حال افزايش است: امروزه از بين دهها ميليون گونه زنده جهان، تنها يك گونه(انسان) ادعا مي كند كه صاحب نيمي از توليدات طبيعي و همه ذخاير طبيعي جهان است. گونه هاي حيواني و گياهي سريع تر از گذشته در حال نابودي و پايان يافتن مي باشند. ثبات حيات سياره زمين(سامانه هاي تأمين كننده)، اقليم، جنگل هاي باراني، اقيانوسها و خاك شديداً در حال متزلزل شدن است.
در طول مدت اجلاس مذكور اعلام شد كه يخچال هاي سياره زمين و كوه هاي يخي به سرعت در حال ذوب شدن مي باشند. احتمالاً درجه حرارت متوسط اين قرن تا ۶ درجه سانتي گراد و سطح آب درياها حداقل تا يك متر افزايش پيدا مي كند. بهره كشي از خاك بي سابقه شده است: مناطق وسيعي كه داراي زمين هاي تحت آبياري هستند در معرض شور شدن قرار گرفته اند. به واسطه قطع درختان، كشاورزي بر روي زمينهاي شيبدار و روشهاي نامناسب توليد غذا، سالانه به ازاي هر نفر ۶ تن خاك(به طور كلي حدود ۲۴ ميليارد تن) از سطح زمين هاي كره زمين فرسايش مي يابد.
چپاول منابع معدني و طبيعت زنده بيش از هر زمان ديگر رواج دارد. گزارشي با عنوان «سياره زنده سال ۲۰۰۲» كه درست قبل از اجلاس ذكر شده، منتشر شد نشان داد كه بيش از يك سوم منابع طبيعي در طول ۳۰ سال گذشته نابود شده اند. اگر همه ساكنان زمين به طور متوسط از الگوهاي مصرفي غربي تقليد كنند، علاوه بر اين سياره اي كه ما بر روي آن زندگي مي كنيم، سه سياره ديگر نيز لازم است. با وجود اين كه همه اين موضوعات حياتي در اجلاس ژوهانسبورگ مطرح شدند اما به آنها توجهي نشد. به رغم آشكار بودن وضعيت نامطمئن آينده براي انسانها و سياره زمين، اجلاس ژوهانسبورگ نشان داد كه شكاف عميقي بين سازمانهاي غيردولتي(كه به طور قطع خواهان مشخص شدن اهدافي براي پايداري جهاني هستند) و دولتها و شركتها(كه اكثر آنها مي خواهند وضع سابق حفظ شود) وجود دارد. طبق گزارش هاي منتشر شده، برنامه اجرايي پذيرفته شده به وسيله اجلاس ژوهانسبورگ فاقد هر گونه هدف معيني براي فعاليتهاي پايدار مي باشد.
اولين اجلاس مربوط به محيط زيست در سال ۱۹۷۲ در استكهلم برگزار شد كه شعار «تنها يك زمين» را عنوان كرده بود. اين اجلاس سعي مي كرد تا وسعت تأثيرات جديد انساني را نشان دهد و در صدد بود تا شيوه هاي مناسبي را براي برخورد با اين تأثيرات پيدا كند. نيت اجلاس ژوهانسبورگ با نيت اجلاس استكهلم كاملاً متفاوت بود.
بيست سال پس از اجلاس استكهلم، در اجلاس سران زمين سال ۱۹۹۲ در ريودوژانيرو برزيل، توجه به وضعيت وخيم محيط زيست جهاني تبديل به يك قطعيت علمي گرديد. دانشمندان علوم زمين با تحقيقات دقيق تر خود توانسته بودند خطرات جنگلزدايي، نابودي گونه ها، تخريب خاك، بيابانزايي، صدمات بارانهاي اسيدي، تغييرات اقليمي و انواع آلودگي ها را به صورت كمي بيان كنند. اجلاس ريو ضرورت توسعه پايدار را به گونه اي تشريح كرد كه برآورده شدن نيازهاي ضروري همه انسانها(نسل كنوني و آينده) ادامه تنوع زيستي را نيز تضمين كند.
بعد از مذاكرات اساسي اجلاس ريو، «دستور جلسه ۲۱» توسط دولتها پذيرفته شد. اين دستور جلسه اولين پيمان بين المللي براي برخورد با تأثيرات انسان بر طبيعت و همچنين جستجوي رفاه مشترك همه انسانها بود. چند موافقتنامه مهم ديگر نيز عبارت بودند از: پيمان تنوع زيستي، اصول جنگلداري و پيمان تغييرات اقليمي.
اين پيمان داراي دستاوردهاي مهمي براي آگاه كردن جامعه جهاني بود. با اين همه پس از اجلاس ريو، فاصله زيادي بين اين پيمان هاي بين المللي و اقدامات لازم، آشكار گرديد: دولتها و شركتهاي چند مليتي سراسر جهان تقريباً بدون پرداخت هيچ هزينه اي براي محيط زيست، به رشد اقتصادي مورد نظر خود ادامه داده اند و فقط توجه بسيار محدودي به پيامدهاي فرهنگي يا زيانهاي زيست محيطي آن دارند.
نتايج حاصله از اجلاس ژوهانسبورگ تأييد كننده اين هستند كه شرايط نظام هاي سرمايه داري جهاني با شرايط نظام هاي جهان پايدار كاملاً متفاوت و بسيار ناسازگار مي باشد. نظام هاي سرمايه داري جهان معاصر ما خواهان رشد اقتصادي مداوم هستند، در حالي كه اصل پايداري، ما را ملزم مي كند تا بپذيريم كه در يك جهان متناهي اين امر به سادگي ممكن نيست.
در اجلاس ژوهانسبورگ، كشورهاي جنوبي خواهان اقداماتي براي توسعه و كاهش فقر بودند در حالي كه كشورهاي شمالي به طور عمده حفظ و ارتقاي منافع تجاري خود را مي خواستند. موضوع اصلي مورد توافق كشورهاي شمال و جنوب اين بود كه شهرگرايي انساني بايد شرايط زندگي بهتري را براي همه ساكنان شهرهاي بزرگ تضمين نمايد. ويژگي مهم جهان پس از اجلاس ژوهانسبورگ تجاري كردن خدمات شهري اي خواهد بود كه قبلاً رايگان بوده اند. براي برآورده كردن نياز آب تميز و خدمات بهداشتي مردم شهرهاي كشورهاي جنوب، قراردادهاي جديدي بين شمال و جنوب منعقد گشت.
با شروع هزاره جديد، انسان هويت شهري جديدي را پيدا كرده است، شيوه هاي زندگي روستايي در بسياري از فرهنگ هاي محلي پرسابقه در سراسر كره زمين جاي خود را به شيوه زندگي شهري داده اند. فن آوري جديد روز به روز در حال تغيير مي باشد، موتور جاي نيروي بازو را گرفته و فن آوري جديد به ما امكان مي دهد تا ظرف مدت چند روز به دور سياره زمين پرواز كنيم. همچنين اين فن آوري ها ما را به مخلوقات تقويت شده اي تبديل كرده اند كه داراي قدرت فراوان و تأثيرات زيست محيطي وسيعي هستيم. اما استفاده بي چون و چرا از آن، نگراني هاي زيادي را نيز در مورد غارت بي سابقه از سياره اي كه خانه ما محسوب مي شود، به وجود مي آورد. آيا ما بايد تا اجلاس بعدي منتظر بمانيم تا به اين موضوعات خيلي اضطراري پرداخته شود؟
اجلاس ژوهانسبورگ اولين فرصت در قرن بيست و يكم بود كه مي توانست با انتخاب و اجراي راهكارهاي ضروري، فراتر از آن اهدافي برود كه دولتمردان آن را احتمالي تلقي مي كنند. در اين اجلاس فرصت هاي زيادي از دست رفت و تعداد كمي از دولتها داراي حس خلاقيت در جهت حل مسائل زيست محيطي بودند و حل اين مسائل را ضروري مي دانستند. در اين اجلاس بي تفاوتي، تزلزل و نگرش منفي رواج داشت.
اما شايد همه فرصتها از دست نرفته باشند. نتايج كم اين اجلاس قطعاً باعث مي شود تا جامعه مدني دست به ابتكارات جديد و جدي بزند: درجايي كه دولتمردان با شكست مواجه شوند، سازمانهاي غير دولتي بر خلاف گذشته، دست به فعاليت مي زنند تاهمكاري هاي بي سابقه اي را در سراسر سياره زمين به وجود آورند. هم اكنون شبكه هاي جديدي ايجاد شده اند كه دلسردي رايج در محافل سياسي(در رابطه با مسائل زيست محيطي) را به چالش خواهند كشاند. در اين شرايط، روياي دهكده جهاني دهه ۱۹۶۰، ارتباط و اضطرار جديدي را كسب نموده است.
آنچه كه در بسياري از مباحث غيررسمي خارج از اجلاس ظاهر گرديد اين بود كه ما در آينده شاهد تغييرات قابل توجهي در فعاليت سازمانهاي غير دولتي خواهيم بود. شبكه هاي جديد به طور روزافزوني موضع خود را از «محكوم كردن جهاني شدن اقتصاد» به طرف «مشخص كردن ابتكارات جهاني مثبت، مشترك وجديد» تغيير خواهند داد. تصور شده است كه يك ديدگاه جهاني زمين محور باعث تنوع غني دانش بشري در فرهنگهاي سراسر جهان مي شود. حقوق دانان با سازمانهاي غيردولتي همكاري مي كنند و سياستمداران مترقي سراسر جهان، در حال تعريف مفاهيم جديدي از قوانين هستند تا به وسيله آن همه انسانها و موجودات زنده(حال وآينده) از آن منتفع گردند.
امروزه شناخت كل سياره زمين امتياز منحصر به فردي به حساب مي آيد. در گذشته، فرهنگهاي مختلف انساني با گوشه و كنار سرزمينشان بسيار آشنا بودند و تعداد نسبتاً معدودي از انسانها كه شانس مسافرت كردن داشتند، اطلاعاتي را در مورد مكانهاي دور از سرزمين خود به دست آورده بودند. اما امروزه توانايي در كسب يك ديدگاه جهاني، فرصت جديد بزرگي براي انسانها به شمار مي رود.
جنبش شهروندان جهان در جهت پايداري، بر وجود معيارهاي توسعه انساني متفاوت از مصرف فزاينده منابع زمين تأكيد مي كند. اين جنبش خواهان نظام جديد ماليات بندي براي صرفه جويي در منابع و محرك هايي براي كمك به كنترل بر فعاليت هاي انساني مي باشد. همچنين خواهان اين است كه سوخت هاي فسيلي و فن آوري هاي انرِژي هسته اي به سرعت جاي خود را به انرژي هاي تجديدپذيري نظير انرژي خورشيدي، باد، امواج و بيوماس بدهند، زيرا اين انرژي هاي جديد داراي بازدهي بسيار بالايي مي باشند. پافشاري اين جنبش بر اين است كه كشاورزي، اساس پايداري را دنبال كند و وابستگي خود را به آفت كش ها، حاصلخيز كننده ها و گونه هاي اصلاح ژنتيك شده كاهش دهد. جنبش جهاني در جهت پايداري، خواهان اصلاح و بازسازي جنگل هاي نابود شده سراسر دنيا است، نه اين كه اين اصلاح فقط در بخش هاي محدودي انجام شود. همچنين اين جنبش به فوري بودن توجه به اقيانوس ها و زندگي درون آنها واقف مي باشد. مهم تر اين كه، دهكده جهاني دلالت بر همكاري هاي بين المللي جهت دستيابي به پايداري اقتصادهاي محلي دارد به طوري كه تضمين كننده اين باشد كه همه مصارف محلي به وسيله توليدات محلي برآورده شود. تجارت مي تواند به طور فزاينده اي جنبه غيرمادي پيدا كند و در سراسر جهان، مبادله ايده ها و نظرات بيش از مبادله محصولات صورت بگيرد. شبكه هاي جديد جامعه مدني باعث مي شوند تا به جاي اين كه عليه جهاني شدن اعتراض كنيم، به سوي فعاليت هاي مثبت مشتركي هدايت شويم تا خط مشي پايداري جهان، امنيت و عدالت تحقق پيدا كند. بياييد اميدوار باشيم كه جامعه جهاني با عبور از ناكامي هاي اجلاس ژوهانسبورگ، آماده برخورد با اين چالش تاريخي بشود.
نوشته: هربرت گيراردت
ترجمه: مهدي دهقان
كارشناس ارشد جغرافيا و برنامه ريزي شهري
|