جمعه 11 مهر۱۳۸۲
سال يازدهم - شماره ۳۱۸۴
جامعه
Friday.htm

افكار منفي
مريم مقدم
004338.jpg

كارشناس روانشناسي
آدمي ساخته افكار خويش است، فردا همان خواهد شد كه امروز مي انديشيده است. «موريس مترلينگ»
آيا تا به حال به نظام فكري كه در آن سير مي كنيد، توجه كرده ايد؟
آيا جنس افكار خودتان را مي شناسيد؟ براي تجزيه و تحليل افكار خود چه مقدار وقت صرف كرده ايد؟
وقتي فيلسوف تلخ انديشي چون مترلينگ كيفيت زندگي و آينده بشر را بر پايه افكار او ارزيابي مي كند، اهميت اين موضوع و نقش جنس تفكر در روند زندگي فردي و اجتماعي، برجسته تر مي شود. انسان در تمام فعاليت هاي خود حتي فعاليت هاي روتين كه به صورت عادت درآمده اند، با افكار خويش دست به گريبان است. حتي براي كوچكترين و بي اهميت ترين مسايل زندگي، باز پاي افكار به ميان مي آيد. پس ما مدام در دنياي افكارمان زندگي مي كنيم و آنچه را كه در دنياي واقعيت پيش روي خود مي بينيم محصول دنياي افكارمان است.
شايد به همين دليل است كه حضرت مسيح براي پيروان خود زندگي را بازي بزرگ داد و ستد تعريف مي كند. چرا داد و ستد؟ به اين دليل كه انسان آنچه را مي كارد درو مي كند. يعني هر طرزفكري كه در ذهن خود دارد و آن را با سخن يا عمل آشكار مي كند، به خود او بازمي گردد. اگر نفرت بورزد، نفرت را جذب مي كند و اگر عشق ببخشد، عشق خواهد ستاند. پس بايد مراقب دهليزهاي ذهن خود باشيم و بدانيم كه چه نوع افكاري در آن خانه كرده اند.

دهليزهاي ذهن كدامند؟
يونانيان قديم مي گفتند: خود را بشناس!
همه ما كم و بيش با ساختار ذهن آشنايي داريم، ذهن ما و در واقع شعور و آگاهي ما به دو بخش هوشيار و نيمه هوشيار تقسيم مي شود. بخش هوشيار و يا خودآگاه ذهن براي همه ما قابل لمس است. همان بخشي كه ما به طور روزمره با آن سروكار داريم و تمام تصميمات و انتخاب هاي ما را دربرمي گيرد، بخشي كه از محتويات آن كاملاً آگاهيم و از آن استفاده مي كنيم.
و اما بخش ناخودآگاه يا نيمه هوشيار ذهن،  همان بخشي است كه قسمت اعظم ذهن را در برمي گيرد و تقريباً  دور از دسترس ماست و به سادگي قابل رويت نيست. جالب است بدانيد كه اين بخش از ذهن، هدايت كننده اصلي تمامي افكار است و بخش هوشيار ذهن را كاملاً  تحت سيطره خود دارد. هر آنچه را كه ما عميقاً  احساس يا به روشني مجسم كنيم، بر ذهن نيمه هوشيار ما اثر مي گذارد. روان ناخودآگاه ما سرشار است از خاطرات و تجارب تلخ و شيرين كه از دوران كودكي تا به حال تلنبار شده اند. محتوياتي كه در پس ذهن ما وجود دارند و بدون اينكه متوجه شويم نظام تفكر هوشيار ما را تحت نفوذ خود دارند. جنس اين محتويات بستگي به نوع تجارب و همچنين نوع بايدها و نبايدهايي دارد كه فرد در طول زندگي از والدين و كلاً محيط زندگي خود دريافت كرده است، و مسلماً از فردي به فرد ديگر متفاوت است.
اگر محتويات ذهن نيمه هوشيار ما سرشار از تجربيات شكست، سركوب و ناكامي باشد، چندان تعجب آور نخواهد بود.اگر تفكرمان، تفكري منفي و پرتشويش باشد ،جاي شكي هم باقي نخواهد ماند اگر در دنياي واقعيت نيز بازخوردهاي منفي دريافت كنيم!
با دريافت اين موضوع، مي توانيم به اهميت نحوه برخورد و شيوه تربيتي  اي كه براي كودكان،  در نظر گرفته مي شود،پي ببريم. تمام افكار، تصورات، اعتقادات و باورهايي كه والدين در طول زندگي، در دهليزهاي ذهن كودك خود جاي مي دهند، الگو و روش زندگي آينده او شده و به نوعي دنيا را با همان تفكرات و ذهنيات تصور مي كند. هرچند كه كودك با بالا رفتن سن و رشد ذهن استدلالي، دست به تجزيه و تحليل عقايد و افكار خود مي زند و چه بسا كه بسياري از اين ذهنيات و باورها را دور بريزد، اما مايه و شالوده اصلي نگرشي را كه از والدين و محيط اخذ كرده، همچنان حفظ مي كند. پس چندان دور از ذهن نخواهد بود اگر بگوييم، اكثر افراد در اسارت اين نظامات فكري قرار گرفته، مطابق با آنها جهان بيني خود را شكل مي دهند.
به طور كلي شيوه برخورد والدين با كودك به او مي فهماند كه آيا دنيا محلي امن، قابل اعتماد و شادي بخش است و يا نه،  دنيا محل ستيز و گريز است و سرانجام محصولي جز ترس و نااميدي و غم ندارد. عينكي كه بدين نحو بر چشم هاي ذهن كودك گذاشته مي شود،  رنگ جهان او را مشخص مي كند: آبي يا خاكستري!!
عنصر مهم ديگري كه در ذهن، جايگاه بسيار مهمي دارد، قوه تخيل است. قوه تخيل، در بازي زندگي نقش عمده اي را ايفا مي كند، همه ما در خيالمان طرح ها، نقشه ها و رنگ هاي گوناگوني را [چه مثبت، چه منفي] پي ريزي مي كنيم. مسلم است كه اين قوه از فردي به فرد ديگر داراي شدت و ضعف است.
اگر قوه تخيل در فردي قوي باشد،  بسته به افكارش، مي تواند سودمند و يا زيانمند باشد. چراكه هر تفكري در ذهن ما، به وسيله قوه تخيل پررنگ تر شده، تثبيت مي شود. اين قوه قادر است افكار مثبت و منفي را به تصوير كشيده قدرت نفوذ آنها را دو برابر كند. در واقع قوه تخيل، قيچي ذهن نيز خوانده مي شود. اين قيچي شبانه روز در حال بريدن تصاوير است. ما در دنياي ذهن خود،  تصاوير را طرح كرده، دير يا زود با آفريده هاي آن، روبه رو مي شويم!

افكار منفي چه نوع افكاري هستند؟
شايد اين سؤال پيش بيايد كه افكار منفي چه نوع افكاري هستند و چه خصوصياتي دارند و اصولاً ما چگونه بفهميم كه تفكر ما، تفكري منفي است؟
هر فكري كه شما را از ادامه مسير و هدف مورد نظرتان سرد كند و ترس و تشويش و دلهره را به خانه ذهنتان هديه دهد، تفكري منفي است. تفكري كه روحيه مثبت را از شما بگيرد و تصويري نه چندان جالب و زيبا از خودتان ايجاد مي كند. تفكري كه به جاي ايجاد راهكارهاي مفيد و خوب، روزنه هاي اميد را نيز به رويتان مي بندد و شما را در هاله اي از نااميدي و افسردگي رها مي كند. تفكري كه از محيط اطراف توقعي جز نزول بلا و ناكامي و شكست ندارد و اغلب انتظار تجربه اي منفي و ناخوشايند را مي كشد.
اين افكار مي توانند در حوزه هاي مختلفي از شخصيت شما رخنه كنند. مثلاً  در حوزه فردي، اعتمادبه نفس و عزت نفس (دوست داشتن خود و احترام گذاشتن به خويش) شما را محاصره كرده، تصويري نااميدكننده از شخصيت و خود شما در صحنه ذهن ايجاد كند. ممكن است اين افكار پا را فراتر نهاده و در حوزه زندگي اجتماعي شما نيز حضور داشته باشند. در چنين وضعيتي محيط را ناامن تصور كرده،  اميدها و انتظارات شما را از محيط، بي تاثير و بي فايده جلوه مي دهند و شما را از عضويت در گروه هاي مختلف اجتماعي دلسرد مي كنند.

آيا ما برده افكار خويشيم؟!
با اين توضيحات، به راستي آيا ما برده افكار خود هستيم؟ مسلماً  خير، چراكه هيچ نيرويي ياراي مقاومت در مقابل اراده و خواست انسان را ندارد. به شرط آنكه، در ابتدا لزوم تغيير در افكار برايمان به وضوح روشن شود. به عبارتي به درك اين موضوع نايل آمده باشيم كه محتويات ذهنمان احتياج به تصفيه دارد.
به اين ترتيب نيمي از راه را پيموده ايم. بايد توجه داشت كه قبول همين موضوع به ظاهر ساده نيز از عهده بسياري از ما خارج است. چراكه اساساً اغلب ما انسان ها، تا مدت ها و شايد تا آخر عمر هم متوجه فاسد بودن برخي از افكارمان نمي شويم و همچنان به زندگي پرتشويش و نااميدانه خود ادامه مي دهيم. در اين صورت آيا نمي توانيم بگوييم كه بسياري از ما، برده افكار خويشتن هستيم؟!
004332.jpg

چه بايد كرد؟
اگر در مسير افكارتان به اين سؤال رسيده ايد كه چه بايد بكنيد، بايد به شما تبريك گفت.
در مقابله با افكار منفي و مزاحم، اولين قدمي كه به نظر مي رسد بايد برداشته شود، اين است كه بياييم و به جست وجو در افكار و ذهنيات خود بپردازيم. بدين ترتيب كه بر روي كاغذي، تمام افكار منفي را در رابطه با خود و هر مسئله ديگري ليست كنيم. در اين مورد حتي از جزييات نيز نبايد گذشت. مثلاً افكار منفي كه در رابطه با شغلمان داريم، يا تحصيلمان، ازدواج و يا هر مسئله اي كه به ذهن مي رسد.
پس از دقت لازم در اين امر، تازه متوجه مي شويم كه افكار منفي فراواني را در ذهن تلنبار كرده، به طور عادي و روزمره از آن بي خبريم! حسن روي كاغذ آوردن اين افكار در آن است كه شما به وضوح با مشكل خود رودررو شده آن را مي خوانيد و به ماهيت و نتايج آن بيشتر پي مي بريد.
در مرحله بعد به تعداد جملات منفي كه در صفحه داريد، يك جمله مثبت كاملاً مغاير با آن را بنويسيد.
به طور مثال اگر فرض بگيريم جمله منفي شما اين باشد كه: من آدم دست و پا چلفتي هستم! مي توانيم در جواب، اين جمله را بنويسيم: من آدم مسلط و بالياقتي هستم. به همين منوال در برابر هر جمله منفي كه در صفحه وجود دارد، يك جمله مثبت [جمله مثبتي كه خود در نظر داريد و بهتر مي توانيد با آن رابطه برقرار كنيد] بنويسيد.
تا اين مرحله افكار مثبت شما صرفاً بر روي صفحه نوشته شده اند و هنوز در فايل هاي ذهن شما جايگزين نشده اند در واقع اين جملات آرمان هايي هستند كه هنوز جانشين جملات منفي نشده اند، بنابراين تلاش بعدي شما بايد تكرار مداوم اين جملات باشد، تكرار بيش از حد!!
براي سهولت جاي گيري اين افكار در ذهن تان، مي توانيد اين جملات را روي تكه كاغذهاي سفيد يا رنگي كه در قطعات معيني برش داده ايد،نوشته و در قسمت هايي از خانه يا محل كار،  كه بيشترين رفت و آمد را داريد، نصب كنيد، تا مدام در معرض ديدتان باشد. توجه داشته باشيد كه تكرار بيش از حد جملات تاكيدي، روي سيستم ناخودآگاه اثر گذاشته و بعد از مدتي [كه اين مدت از شخصي به شخص ديگر متفاوت است] جزيي از ناخودآگاه شما محسوب مي شوند.
بنابراين ممارست و تمرين بيشتر در اين موضوع به نفع شماست. تصور كنيد كه اگر شما بخواهيد افكار مثبت تازه تولديافته را جانشين افكار منفي زنگار بسته چندين ساله بكنيد، احتياج به صرف وقت و انرژي رواني فوق العاده اي دارد. افكار مثبت ويتامين ها و مواد آلي هستند كه روح و روان شما به آنها احتياج دارند و ميزان مصرف آنها كاملاً به عهده خودتان است!
مسئله ديگري كه بسيار حايز اهميت است، ترس و نگراني احتمالي شما از موثر نبودن اين جملات است. وقتي هراسانيد، آنچه را كه از آن بيم داريد به سوي خود جذب مي كنيد. شما در هر مسئله اي، انرژي ذهني خود را صرف كرده و بدان مشغول شويد. براساس تمركز ذهن بر روي موضوع [چه مثبت ـ چه منفي] آن موضوع به وقوع مي پيوندد. بنابراين ترس مايه شكست است. ترس و دلهره، شما را به سمت شكست و ناكامي مي كشاند و به قواي ذهني شما اجازه انديشيدن و تمركز بر جنبه هاي مثبت قضيه را نمي دهد. پس ترديد را هرچه زودتر از خود دور كنيد و كلاً  در دو راهي هاي زندگي، سريع و مسلط دست به انتخاب بزنيد و اجازه جولان دادن را به ترس و دلهره و ترديد ندهيد.
گفتيم يكي از ابزارهاي ذهن در پرورش افكار تخيل است. قوه خيال! در اين مورد شما مي توانيد از قوه تخيل خود به طرزي مثبت بهره ببريد. براي تمامي افكار مثبتي كه فراهم كرده ايد، تصويرسازي ذهني به عمل آوريد. سعي كنيد كه تصاوير هر چه عيني تر، واضح تر و شفاف تر ايجاد شوند. به طوريكه كوچكترين جزييات نيز از قلم خيالتان نيفتد! تصاوير بايد چنان با تمركز و واضح و روشن ساخته شوند كه در عينيت شان هيچ شكي، به ميان نيايد، يعني باور مطلق! بدين ترتيب، قوه تخيل به كمك ذهن شما آمده و افكار مثبت را در آن رسوب داده، ته نشين مي كند. اما به خاطر داشته باشيد كه اين نهال نورسيده را به طور مرتب، با تكرار مداوم، آبياري كرده از خشكيدنش جلوگيري كنيد.
مطلب مهم ديگر، احتياط در سخن گفتن است. مراقب حرف هايي كه مي زنيد و قضاوت هايي كه راجع به خود و موقعيت ها مي كنيد، باشيد. به خاطر داشته باشيد كه كلام شما،  عصاي معجزه گر شماست!
عيسي مسيح در كتاب مقدس به نفوذ كلام تاكيد فراواني دارد: از سخنان خود عادل شمرده خواهي شد و از سخن هاي تو بر تو حكم خواهد شد،  زندگي و مرگ در قدرت زبان است!
بنابراين سعي كنيد به هنگام سخن گفتن از انرژي مضاعف افكار مثبت بهره گرفته و ترس و نااميدي را در هر مسئله اي از خود دور سازيد.
مطمئن باشيد اين شما هستيد كه با نفوذ افكار مثبت و بيان كلام مثبت در بازي زندگي، درِ مخفي توفيق را به روي خود مي گشاييد!

زير يك سقف
اولين نفر
روانشناسي زن و مرد
004340.jpg
ناهيد نوري
در دو شماره قبل به بررسي تفاوت هاي روانشناسي بين زن و مرد پرداختيم. در اين شماره نيز به برخي فاكتورهاي جزيي تر در خصوص تفاوت هاي موجود بين زن و مرد مي پردازيم.
قضاوت
زنان در مقايسه با مردان نسبت به هم جنسان خود قضاوت سخت تري مي كنند. به عبارت ديگر زنان نسبت به اشتباهات همديگر حساس تر و غير قابل گذشت تر به نظر مي رسند در حاليكه اگر همان خلاف يا اشتباه از مردي سر بزند، راحت تر با آن كنار آمده و زودتر از آن گذشت مي كنند. ولي مردان نسبت به هم جنسان خود از ديده اغماض بيشتري برخوردارند. به  عنوان مثال مثلاً اگر در يك اتوبوس مردي اسباب مزاحمتي براي يك زن فراهم كند، احتمال كمتري وجود دارد كه مورد انتقاد آقايان قرار بگيرد مگر يكي دو مورد كه اصطلاحاً غيرتي شده، و برخورد تندي كنند. ولي درهمان شرايط زنان بيشتر تقصير را برگردن آن زن مي اندازند كه حتماً كاري كرده و... شايد همين طرز تفكر و بي گذشتي خانم ها نسبت به يكديگر در جامعه منتشر شده و تبديل به يك قاعده شده كه مشكل از خود خانم هاست، حتماً كاري كرده و... و يا حتي ضرب المثل كرم از خود درخت است را در اين گونه مواقع مورد استفاده قرار مي دهند.
اولين نفر
از ديد برخي از انديشمندان مردان تمايل دارندكه اولين مرد در زندگي همسرشان باشند ولي زنان مايلند كه آخرين نفر در زندگي همسرشان باشند و بين چندين نفر انتخاب شوند.
آرزوهاي جنس مخالف
زنان در مقايسه با مردان بيشتر آرزو مي كنند كه اي كاش مرد بودند ولي در مردان به ندرت مي توان مواردي را يافت كه آرزوي جنسيتي غير از جنسيت فعلي خودشان را داشته باشند كه البته ممكن است دليل آن بيشتر فشارهايي باشد كه جنس مونث بايد متحمل شوند و يا به دليل احساس امنيتي كه جنس مذكر از آن بيشتر برخوردار است. به هر حال اين آرزوها نشان دهنده اين است كه زنان بيشتر احساس فقدان مي كنند و از جنسيت خود ناراضي هستند.

غار تنهايي
مردان در مقايسه با زنان، وقتي از موضوعي ناراحت هستند بيشتر به تنهايي پناه مي برند و ترجيح مي دهند در تنهايي و سكوت با مسايل خود كنار بيايند و آنرا حل كنند. پس در مواقع استرس و ناراحتي، كم حرف تر به  نظر مي آيند. ولي زنان در مقايسه، وقتي از موضوعي رنج مي برند ترجيح مي دهند حرف بزنند و خود را تخليه كنند، پس در اين گونه مواقع بيشتر، به هم صحبت و همدلي نياز دارند. حال تصور كنيد هر دو جنس اگر از اين تفاوت ها اطلاعي نداشته باشند، درست در نقاط بحراني و حساس نمي توانند به يكديگر كمك مناسبي بكنند چرا كه هر كس از دريچه چشم خود بر ديگري مي نگرد. پس مرد در موقع ناراحتي زن، سعي مي كند سكوت كند و به او فرصت فكر كردن بدهد، در حاليكه زن مي انديشد شوهر نسبت به او بي تفاوت است و برايش مهم نيست كه همسرش ناراحت است. همچنين زن در موقع ناراحتي دايماً دور فرد مي گردد و با او حرف مي زند تا او را از ناراحتي خارج سازد در حاليكه مرد مي انديشد كه اسير زن است ، يك دقيقه هم مخصوص به خود ندارد و زن مي خواهد سر از كارش در بياورد و...

حمايت
مردان بيشتر تمايل دارند كه نقش حمايت كنندگي و كنترل را از افراد تحت تكلف خود ايفا كنند و زنان بيشتر مايلند كه نقش پرورش دهندگي را ايفا كنند. اين نقش ها حتي با ويژگي هاي جسماني آن دو نيز در توافق است.
به عبارت ديگر زن همانند زمين مي ماند كه دانه در آن كاشته مي شود، پرورش مي يابد و مرد همانند حصار اطراف اين زمين كه نقش حفاظت و حمايت از آن را بر عهده دارد.

امرار معاش
تحقيقات نشان مي دهند كه مردان در مقايسه با زنان از دغدغه بيشتري جهت امرار معاش برخوردارند و از كودكي مي آموزند اول كار، بعد خانواده. يعني با يك واسطه، به خانواده مي انديشند و فايل هاي خالي ذهنشان جهت پر كردن سبد خانواده بيشتر است و مجبورند همزمان به چندين موضوع فكر كنند و هر چيزي را براي فرصتي نگه دارند تا در موقع لزوم با بهر ه گيري از فرصت ها، جهت امرار معاش خانواده استفاده كنند. به عبارت ديگر شايد يك مرد در شرايط مختلف،ارتباطش را با افراد گوناگون نگه دارد تا در موقع لزوم از آنها استفاده كند ولي يك زن تنها موضوع مهمش همسرش است و همه كارها را براي رضايت او انجام مي دهد چون حتي اگر شاغل هم باشد مسئول مستقيم امرار معاش نخواهد بود بنابراين زن بدون واسطه تنها به خانواده اش مي انديشد،ولي مرد با يك واسطه به نام شغل و كار به خانواده مي انديشد تا اسباب رفاه خانواده را فراهم كند.

گزارش يك طرح ملي درباره كار زنان
004334.jpg
در چهارصد و هفتادمين  جلسه  رسمي  شوراي  زنان  گزارشي  از طرح  ملي  بررسي فرهنگي  - اجتماعي  زنان  و  ارايه ، راهكارهاي  عملي  ارايه  شد. دكتر «شكوه  نوابي نژاد»، مجري  اين  طرح  گفت : هدف  اصلي  از اين  بررسي ، شناخت  وضعيت  فرهنگي  ـ اجتماعي  زنان  در ابعاد گوناگون  در استان هاي  مختلف  ايران  است  . وي  تهيه  و تدوين  ابزاري  براي  شناخت  و ترميم  شاخص هاي  مطلوب  رشد و توسعه  وضعيت  زنان  بر اساس  منابع  غني  اسلامي  و نيز استفاده  از ديدگاه هاي  علماي  معاصر را از ديگر اهداف  اين  طرح  ملي  عنوان  كرد. يافته  هاي  موجود در اين  بررسي  از عرصه  هاي  گوناگون  وضعيت  فرهنگي  و اجتماعي  زنان  و از يك  جامعه  ۲۰هزار نفري  آماري  و با استفاده  از پرسشنامه  و يا از طريق  مصاحبه  گرد آورده  شده  است . وضعيت  فرهنگي  - اجتماعي  زنان  ايران  در اين  تحقيق  در هشت  عرصه  زن  و آفرينش ، زن  و حيات  فردي ، زن  و مذهب ، زن  و روابط اجتماعي ، زن  و اقتصاد، زن  و سياست  ، زن  و فرهنگ  و معارف  اسلامي  و زن  و حقوق  جا داده  شده است  . سن  افراد مورد بررسي  در اين  طرح  بين  ۱۸ تا۳۰ سال ، ۳۱ تا ۴۴ سال  و نيز ۴۵ تا ۵۹ سال  است  . يافته ها نشان  مي دهد كه  گروه  سني  دوم  كه  در آغاز انقلاب  ۱۱تا ۲۴ سال  داشتند، در مقايسه  با ساير گروه هاي  سني  در اكثر عرصه ها مطلوب ترين  شرايط را داشته  و بيشترين  اثرگذاري  نظام  بر روي  آن  بوده  است  . گروه  سني  ۴۵ تا ۵۹ سال  نيز مشابه  گروه  قبل  در حيطه هاي  فردي ، مذهبي  و روابط اجتماعي  و در زمينه هاي  سياسي ، فرهنگ  و معارف  اسلامي  داراي  شرايط مطلوبي  بوده  است  . گروه  الف  كه  اعضاي  آن  در آغاز انقلاب  بين  يك  تا ۱۰سال  داشتند، در اغلب عرصه ها به  استثناي  عرصه  حيات  فردي  و اقتصادي  در وضعيت  مطلوبي  نبوده اند. همچنين  زناني  كه  تحصيلات  آنان  كمتر از ديپلم  بوده  است ، در همه  زمينه ها در سطح  قابل  قبولي  نبوده اند . نوابي نژاد درباره  زنان  داراي  تحصيلات  بالا گفت : اعضاي  اين  گروه  متاسفانه  به رغم  موقعيت  مطلوب  اجتماعي  در تمامي  عرصه ها، عمدتاً در زمينه  مذهب  و معارف  اسلامي  آگاهي  كافي  نداشتند . بر اساس  يافته هاي  اين  پژوهش ، زنان  ميانسال  باوجود آنكه  خود در شرايط مطلوبي  بودند اما نتوانسته اند تاثيرات  سازنده  و مثبتي  بر روي  فرزندان  خود داشته  باشند . وي  بهبود وضعيت  فرهنگي  و اجتماعي  زنان  را نيازمند اصلاح  نگرش هاي  غلط  فرهنگي  نسبت  به  زنان  عنوان  كرد و افزود: زنان  نه  تنها عامل  توسعه  درجامعه  بلكه  مهمترين  عامل  تربيت  نسل ها و به  تعبير امام  (ره ) مربيان  جامعه  هستند .
در اين  جلسه  مطرح  شد كه  توجه  به  نقش  حساس  و فرهنگ ساز رسانه ها به  ويژه  راديو و تلويزيون  و تشكيل  يك  شوراي  جامع  سياستگذاري  با حضور كارشناسان  و متخصصان  همه  علوم  و با سرپرستي  رييس  صدا و سيما از جمله  پيشنهادهاي  مطرح  شده ، در اين  پروژه  بوده  است  . همچنين  پيشنهاد ضرورت  تشكيل  كميته هاي  مختلف  كاري  بر اساس  يافته هاي  موجود و ضرورت  تحول  در محتوا  و روش  تحصيل  در آموزش  و پرورش  در اين  نشست  مورد بحث  قرار گرفت .

پنجره
راه فروبسته تشكل هاي غيردولتي
004336.jpg
جمعي از اعضاي تشكل غيردولتي «آفتاب» در سيستان و بلوچستان كه پس از دو سال فعاليت به دليل مشكلات مالي منحل شد،معتقدند بقاي تشكل هاي غيردولتي در مناطق محروم نيازمند ساز وكارهاي ويژه و مشخص است.
يكي از اعضاي اين تشكل منحل شده به خبرگزاري جمهوري اسلامي گفت: تشكل هاي غيردولتي با تكيه بر نيروهاي مردمي توان و انگيزه زيادي براي حل معضلات اجتماعي دارند و مناطق محروم بيش از ساير مناطق به وجود اين تشكل ها نيازمندند.اما مهمتر از تشكيل اين تشكل ها پيش بيني سازوكار مناسب براي بقاي آنهاست.
وي ادامه داد: عده اي جوان علاقه مند در راستاي هدفي خاص و با مشاركت يكديگر تشكلي را شكل مي دهند ولي به دليل ناآشنايي با نحوه اداره و مديريت و نيز چگونگي تامين هزينه فعاليت هايشان در كوتاه مدت با شكست مواجه مي شوند.اين مشكلات به ويژه بحث تامين مالي در مناطق محرومي چون سيستان و بلوچستان بيشتر است و به نظر مي رسد شكل گيري و بقاي تشكل ها در اين مناطق نيازمند حمايت مي باشد.
وي اظهار داشت: هرچند ماهيت فعاليت اين تشكل ها،غيردولتي است و وابسته كردن آنها به اعتبارات دولتي اقدامي ناصحيح، اما اين يك واقعيت است كه به دليل وسيع بودن دامنه مشكلات در اين مناطق هزينه فعاليت تشكل ها بالاست و تامين تمام آنها از طريق حق عضويت اعضا امكان پذير نيست.
اردشير بايگان يكي ديگر از اعضا گفت: مردم و حتي دستگاه هاي دولتي در زمينه تشكل هاي دولتي آگاهي چنداني ندارند و نسبت به اثرگذار بودن فعاليت آنها نامطمئن هستند و از اين رو همكاري چنداني با آنها ندارند.
وي افزود: غيردولتي بودن تشكل ها موجب شده تمامي امور آنها به خودشان واگذار شود درحالي كه مديريت و اداره تشكل، استفاده از توانايي هاي موجود، توانمند ساختن اعضا، شناساندن تشكل به جامعه و جذب كمك هاي مردمي موارد مهمي هستند كه اعضاي تشكل ها در مورد آنها اطلاعات كمي دارند.
بايگان ادامه داد: بنابراين آموزش و نظارت بر تشكل ها و كمك فكري به آنها از جمله مواردي است كه مسئولان مربوطه نبايد نسبت به آن بي تفاوت باشند.
عضو ديگري مي گويد: سازمان ملي جوانان از تشكل هاي غيردولتي فعال تا حدودي حمايت مي كند اما در ارتباط با فعاليت آنها هنوز حلقه هاي گمشده بسياري وجود دارد.
مليحه ابراهيمي افزود: هنوز جامعه بر اهميت فعاليت اين تشكل ها واقف نيست،بنابراين زمينه براي پا گرفتن خودجوش تشكل ها مناسب نيست و تا اين زمينه فراهم نشود عملاً قوانين حمايتي نيز كاربردي نخواهند داشت.وي افزود: انتظار مي رود سازمان ملي جوانان و ديگر سازمان هايي كه مي توانند در بالا بردن سطح آگاهي هاي مردم موثر باشند در اين زمينه،فعاليت بيشتري از خود نشان دهند.
مسئول نمايندگي سازمان ملي جوانان در سيستان و بلوچستان هم گفت: به رغم تاكيد قانون اساسي هنوز قانون ثبت تشكل هاي غيردولتي تدوين نشده است، اما اميدواريم با هم انديشي و پيگيري دولت، مجلس و شوراي نگهبان اين بحث به نتيجه برسد و تشكل ها از جايگاه قانوني برخوردار شوند.
حجت الاسلام والمسلمين علي اصغر كشاورزمقدم افزود: براساس ماده ۱۵۷ قانون برنامه سوم توسعه و ماموريتي كه در اين راستا برعهده اين سازمان نهاده شده، اعتبارنامه موقت در اختيار اين تشكل ها قرار مي دهيم و از فعاليت هاي قانونمند آنها حمايت مي كنيم.وي ادامه داد: منابع تامين مالي اين تشكل ها شامل حق عضويت اعضا، كمك هاي مردمي و خيريه و كمك هاي دولتي است و در اين ميان ميزان كمك هاي مردمي و خيريه به شدت بستگي به سطح آگاهي هاي جامعه دارد.
او افزود: در مورد كمك هاي دولتي، از محل مجوزهاي كمك به بخش خصوصي و غيردولتي هرساله مبالغي براساس برنامه هاي ارايه شده از سوي حوزه معاونت ساماندهي تشكل هاي جوانان در سازمان در اختيار اين عزيزان قرار مي گيرد.
وي در زمينه اطلاع رساني گفت: سعي بر اين است كه با يك ارتباط مستمر و دوسويه با جوانان و برگزاري نشست هايي در شهرستان ها بستر شكل گيري تشكل هاي جوانان در عرصه هاي مختلف را هموارتر كنيم.در اين راستا مراكزي با عنوان مراكز ويژه جوانان با همكاري استانداري ايجاد شده كه توسط خود جوانان اداره مي شود.
مسئول نمايندگي سازمان ملي جوانان در استان افزود: وظيفه اين مراكز شناسايي جوانان فعال، خلاق و مستعد و جذب آنها به تشكل هاي غيردولتي، ايجاد زمينه رشد و توانمندي بيشتر جوانان، توسعه تشكل ها در سطح بخش و روستا و تقويت حس همكاري و مشاركت در ميان جوانان عضو تشكل هاست.
برگزاري كارگاه هاي آموزشي براي تشكل ها از ديگر برنامه هاي اين نمايندگي است كه اميدواريم از اين پس با حمايت مسئولان كشوري و استاني در اين زمينه توفيق بيشتري حاصل شود.

چرا ماشين زمان نمي تواند كار كند؟
سفر در زمان
ايده ساخت يك «ماشين زمان» كه زماني در ميان نويسندگان داستان هاي علمي - تخيلي و نيز برخي از دانشمندان بسيار مورد توجه بود، اينك در ميان فيزيكدانان جذابيت خود را از دست داده است.
004294.jpg

نظريه هاي جديد فيزيكي امكان چنين مسافرتي را مردود دانسته اند. به گفته «آماندا پيت» فيزيكدان دانشگاه تورنتو، اغلب فيزيكدانان مايلند از شر چنين ايده اي خلاص شوند، زيرا با فهم بنيادين آنان در تعارض است.
دليل اين امر روشن است. هر چند قوانين فيزيك وجود ماشين زمان را امكان پذير اعلام مي كنند، اما چنين وسيله اي با اصل اساسي عليت، يعني اين اصل كه علت مسبوق بر معلول است، در تعارض است.
مشكلي كه تاكنون در راه رهايي از شر ماشين زمان برقرار بوده آن است كه تاكنون كسي اين نكته را به خوبي تبيين نكرده كه چرا «ماشين زمان» نمي تواند كار كند.
بهترين تفسيري كه تاكنون ارايه شده از جانب فيزيكدان انگليسي استفن هاوكينگ بوده كه فرضيه اي تحت عنوان «فرضيه حمايت از گاهشماري» پيشنهاد كرده كه به طور خلاصه مي گويد، كيهان داراي يك پليس زمان است كه اجازه نمي دهد از نظم زماني موجود در آن تخلف شود.
واقعيت اين است كه كسي تاكنون چنين پليسي را مشاهده نكرده و در عين حال قوانين فيزيكي ساخت ماشين زمان را مجاز مي داند، اما به نظر مي رسد تحولي اساسي در اين زمينه در شرف وقوع است.
شماري از گروه هاي پژوهشي مدعي شده اند كه سرنخ محل اين پليس زمان را پيدا كرده اند. طي سال گذشته چند رهيافت متفاوت و مستقل از سوي گروه هاي مختلف فيزيكدانان براي حل مشكل ماشين زمان پيشنهاد شد.
اين رهيافت ها علي رغم تنوع در يك زمينه مشتركند: همگي از نظريه اي موسوم به نظريه ريسمان ها بهره مي گيرند.
مشكل جدي براي فيزيكدانان در ارتباط با مفهوم «ماشين زمان» از زماني مطرح شد كه انيشتين نظريه نسبيت عام خود را پيشنهاد كرد. اين نظريه راه حل هاي مختلفي را مجاز مي دارد كه براساس بعضي از آنها سفر در زمان امكان پذير به شمار مي آيد.
اين قبيل راه حل ها تا قبل از ظهور نظريه نسبيت قابل طرح نبودند. در كيهاني كه بر اساس نظريه نيوتن فهم مي شود، جهت حركت زمان يكسويه و غير قابل تغيير است، اما در نظريه نسبيت عام،  از يك زمان عام و كيهاني خبري نيست، بلكه تنها قواعدي براي محاسبه زمان هاي محلي وجود دارد.
در نظريه نسبيت عام كيهانشناسان نمي توانند راجع به زمان و مكان به طور مطلق مدعايي مطرح سازند. برخي از معادلات انيشتين اين نكته را القا مي كردند كه در كيهان مسيرهاي خاصي در پيوسته زمان- مكان وجود دارد كه اين امكان را به وجود مي آورد كه با ورود در آنها به زمان هاي گذشته سفر كرد. شايد به همين جهت است كه فيزيكدانان در زبان تخصصي خود براي ناميدن آن قسمت از بخش هاي كيهان كه اين مسيرها در آنها يافت مي شود از واژه «بيمار» استفاده كرده اند.
لااقل دو دليل براي نارضايتي در خصوص امكان وجود چنين مسيرهايي در دست است. دليل اول همان پارادوكس مشهور پدربزرگ است: يك مسافر در زمان مي تواند به زماني در گذشته سير كند و يكي از اجداد خود را به قتل برساند و به اين ترتيب امكان به دنيا آمدن خود را از بين ببرد.
داستان هاي تخيلي- علمي سرشار از اين قبيل سناريو هاست كه در آن مسافران زمان مسير تاريخ را تغيير مي دهند.
دليل دوم پارادوكس ديگري است موسوم به «امر مقوم خود» كسي را در نظر بگيريد كه لطيفه اي را براي دوستش تعريف مي كند و او را مي خنداند.
اين دوست آنگاه به يك هفته قبل سفر مي كند و در جمع شماري از دوستان مشترك همين لطيفه را بازگو مي كند و آنان را مي خنداند. اين لطيفه به زودي از طريق نقل افراد، در هفته بعد به خود او مي رسد و برايش بازگو مي شود. سؤال اين است كه اين لطيفه از كجا آمده است؟
به عبارت ديگر در پارادوكس نخست معلول سبب از بين رفتن علت خود مي شود و در پارادوكس دوم معلول به علت ايجاد خود بدل مي شود.
با اين همه شرايط فيزيكي وقوع اين رويدادها در معادلات فيزيك انيشتين موجود است.البته ساخت و ايجاد مسيرهايي كه در آنها بتوان در زمان به مسافرت پرداخت بسيار فراتر از تكنولوژي كنوني است.
برمبناي نظريه هاي تازه، هفت راه براي سفر در زمان وجود دارد:
راه اول مبتني بر شيوه پيشنهادي گودل منطق دان آلماني براي حل معادلات انيشتين است. در اين شيوه اجزاي كيهان براي جلوگيري از انقباض تحت قوه جاذبه در مدارهايي دايره شكل به دوران مي پردازند.
در اين نوع كيهان نور در همين مدارهاي دايره اي سير مي كند. يك ناظر مقيم اين نوع كيهان مي تواند با انتخاب يك راه ميان بر در يك مسير طولاني، به گونه اي حركت كند كه زودتر از زماني كه حركت را شروع كرد به مبدا بازگردد.
004290.jpg

راه دوم موسوم به زمان - مكان ون استاكيوم متكي به چرخش سريع يك ريسمان كيهاني، با يك رشته چگال از ماده اوليه به دور كيهان است. در اين مكان مسافري كه در حلقه اين ريسمان سير مي كند، مي تواند به زمان گذشته بازگردد. هر چه دفعات گردش در ريسمان بيشتر باشد مسافر به زمان دورتري باز مي گردد.
راه سوم استفاده از سياهچاله هاي نوع كر است كه حاوي يك نقطه تكنيكي با چگالي بي نهايت در مركز خود هستند و در حال دوران قرار دارند.
دوران موجب مي شود نقطه تكنيكي به يك رشته يا حلقه مبدل شود. با گذر در مسير حلقه در راستايي مناسب مي توان به زمان گذشته سفر كرد.
مشكل اين شيوه در آن است كه هيچ راهي براي خروج از سياهچاله  وجود ندارد. يك نوع ديگر از اين سياهچاله ها كه داراي پنج بعد هستند و با نام بي ام پي وي ناميده مي شوند حلقه بسته اي در خارج از سياهچاله ايجاد مي كنند كه با گردش در  آن مي توان به زمان گذشته سفر كرد.
اين نوع ماشين زمان به وسيله چهار فيزيكدان از جمله فيزيكدان ايراني كامران وفا كه در هاروارد تدريس مي كند، پيشنهاد شده است.
چهارمين شيوه سفر به گذشته استفاده از ماشين زمان گات است. ريچارد گات فيزيكدان دانشگاه پرينسون پيشنهاد كرده كه دو رشته كيهاني كه به موازات يكديگر و در دو جهت مختلف به حركت در آيند شبيه يك ماشين زمان عمل مي كنند.
مسافراني كه بين اين دو رشته جا به جا شوند، در حالتي كه رشته ها در فاصله اي بسيار نزديك به هم قرار دارند، مي توانند به زمان آغاز كيهان بازگردند.
امكان ديگر براي بازگشت به گذشته، استفاده از «كف زمان - مكان» است. فيزيكدانان پيش بيني مي كنند در كوچكترين مقياس ممكن، يعني ۱ متر تقسيم بر ۱۰ به توان ۳۵ (۱۰ با ۳۵ صفر در جلوي آن) زمان - مكان از حالت پيوسته خود خارج مي شود و نظير كف و موج روي اقيانوس به باتلاقي حاوي حباب هاي توپولوژيك غيرمنظم بدل مي شود.در اين مقياس بسيار كوچك سفر به زمان گذشته و آينده نظير بالا و پايين رفتن روي موج هاي اقيانوس است.
ششمين راه براي سفر در زمان استفاده از ساختارهاي كيهاني است كه به تمثيل با سواخ هايي كه كرم ها در روي زمين ايجاد مي كنند، «كرم - كندك آنچه كرم در زمين كنده» ناميده شده است.
004286.jpg

در دهه ۱۹۹۰ مايكا موريس از دانشگاه مينه سوتا و كيپ تورن از موسسه فناوري كاليفرنيا اين فرض را پيشنهاد كردند كه با نزديك كردن دو دهانه اين تونل كيهاني مي توان از يك دهانه وارد شد و با خروج از دهانه ديگر به زمان گذشته بازگشت. محدوديت اين روش در آن است كه براي نگاه داشتن دهانه تونل بايد از انرژي منفي استفاده كرد.
هفتمين راه پيچيدن و حلقه كردن مكان و ايجاد دو شكاف در اين حلقه است.
اين نوع ماشين زمان كه در سال ۱۹۹۴ به وسيله ميگوئل آلكوبيره در دانشگاه ويلز پيشنهاد شد، امكان سفر در زمان با سرعت فراتر از نور را فراهم مي آورد.
اما دشواري اين راه هاي پيشنهادي چنان است كه عملاً ساخت اين نوع ماشين هاي زمان را لااقل در آينده قابل پيش بيني ناممكن مي سازد.
با اين همه از آنجا كه قوانين فيزيك انيشتين ساخت اين گونه ماشين ها را ناممكن نمي دانند، ظاهراً تنها چالشي كه بر سر راه ايجاد اين نوع ماشين ها باقي مي ماند نوعي چالش فني و عملي است و نه عدم امكان نظري. اما فيزيكدانان با توجه به همين جنبه استدلال مي كنند كه نظريه نسبيت عام كامل نيست و موضع آن در قبال سفر در زمان، نشان دهنده اين جنبه است كه نظريه اي فراگيرتر، كه خالي از اين نقيصه است، مي بايد آن را در خود جاي دهد.
نظريه نسبيت نظريه اي است مربوط به نيروي جاذبه، اما در طبيعت نيروهاي بنيادين ديگري نيز وجود دارند كه آنها را از طريق نظريه كوانتومي شناسايي مي كنند.
فيزيكدانان چندين دهه در تلاش بوده اند تا نظريه فراگيرتري از تركيب دو نظريه نسبيت و كوانتوم تحت عنوان «كوانتوم گرانشي» توليد كنند و در حال حاضر بهترين نامزد احراز اين مقام نظريه هاي ريسمان است.
نظريه ريسمان نوعي توضيح كيهان از طريق استفاده از ابعاد چندگانه و در هم پيچيده است. از آنجا كه عليت بخشي از يك توصيف كامل از واقعيت است بسياري از فيزيكدانان انتظار دارند كه نظريه ريسمان ها به نحو صريح هر نوع سفر در زمان را ممنوع اعلام كند.
به اعتقاد فيزيكدانان اگر فهم متعارف ما در مورد گاهشماري در درك ما از ساختار و شكل گيري كيهان مندرج باشد، در آن صورت بايد بتوان با كمك نظريه ريسمان ها اين گاهشماري را محفوظ نگاه داشت.
يك تحول مثبت، هر چند در ابعاد نسبتاً محدود در اين زمينه به وسيله فيزيكداني به نام جروم گانتلت از دانشگاه لندن (كوئين مري كالج) آغاز شد. اين فيزيكدان كه بر روي مدل ساده شده اي از نظريه ريسمان موسوم به ابر - گرانش پنج بعدي كار مي كرد به اين نكته پي برد كه در اين مدل نيز راه حل هاي مبتني به امكان سفر در زمان راه پيدا مي كند.
فيزيكدان ديگري به نام پيتر هوراوا از دانشگاه ام آي تي كوشيد، اين جنبه ها را از مدل ابر - گرانش ۵ بعدي حذف كند. در اين مسير او از راه حل گودل براي حل معادلات انيشتين كمك گرفت.
كيهاني كه گودل پيشنهاد مي كند نه منقبض مي شود نه منبسط، بلكه ماده و انرژي در آن در مسيرهاي دايره اي شكل دوران مي كنند.
در اين كيهان اگر در مسيرهاي منحني بسته حركت شود مي توان در زمان به عقب بازگشت.گانتلت در بررسي خود نشان داده بود كه در كيهان پنج بعدي نيز منحني هاي بسته به وجود مي آيد كه با حركت در آن مي توان در زمان به عقب بازگشت.
هوراوا و شاگردانش تصميم گرفتند با استفاده از اصلي موسوم به اصل هولوگرافيك اين مسيرهاي بسته را آزمايش كنند. اصل هولوگرافيك مي گويد مي توان همه اطلاعاتي را كه در يك نقطه معين از فضا قرار دارد در سطح آن و يا بر روي يك صفحه هوگرافيك كه آن محدوده فضايي را در بر مي گيرد، نمايش داد.
بر طبق اين اصل آنچه كه ما از واقعيت مي دانيم نوعي فرافكني در يك هولوگرام دو بعدي است. با كاربرد اين اصل در مورد كيهان گودل، هوراوا دريافت كه صفحه نمايش هولوگرافيك واقعيت را از تخيل جدا مي كند و به اين ترتيب همه ناظراني كه در عالمي زندگي مي كنند كه در آن عليت برقرار است، هيچگاه به عالمي كه عليت در آن زير پا گذارده مي شود و در آن سفر به گذشته امكان پذير است،دسترسي نخواهند داشت.
اين نتيجه حايز اهميت است، اما كاربرد آن محدود است، زيرا كيهان گودا در مورد ناظراني كاربرد دارد كه در حال حركت شتابدار نيستند. با اين همه نتايج اين تحقيق حكايت از آن دارد كه مي توان از نظريه ريسمان براي حل معضل عليت، كمك گرفت.
يك مدل ديگر از كيهان پنج بعدي مدلي است كه كامران وفا فيزيكدان ايراني در تكميل آن نقش داشته و با عنوان مدل بي ام پ و (مختصر شده اول نام فاميل چهار فيزيكداني كه آن را تكميل كرده اند) ناميده مي شود.
خانم فيزيكداني به نام ليزا دايسن در بررسي بر روي اين مدل به اين نكته پي برد كه در اينجا نظير مدل قبلي، محدوديتي براي حركت در زمان وجود دارد در اين مدل هيچگاه نمي توان سياهچاله  را با سرعتي به گردش در آورد كه امكان دسترسي به حلقه بسته ماشين زمان به وجود آيد.
البته در اين مورد نيز نتايج به دست آمده كاربرد محدودي دارند و نمي توان از آنها نتيجه گرفت كه امكان ساخت ماشين زمان به طور كلي منتفي است اما به نوشته هفته نامه علمي نيوساينتيست در عين حال اين موفقيت ها نشان مي دهد كه راه براي پيشرفت اين زمينه مسدود نيست و شايد بتوان در آينده با شناخت دقيق تر ساختار كيهان به نتيجه روشن تري در اين زمينه دست يافت.

توصيه پزشكان براي چگونه نوشتن دانش آموزان
004296.jpg
دانش آموزان به ويژه دانش آموزان مقطع ابتدايي، مدت زمان زيادي را با مداد و قلم صرف مي كنند از همين رو پزشكان توصيه هايي را درخصوص نحوه استفاده صحيح از مداد و پيشگيري از سندرم «تونل كارپال» ارايه كرده اند. سندرم تونل كارپال يا مچ دست شامل درد و احساس سوزش يا گزگز در انگشتان و دست است كه گاه تا آرنج كشيده مي شود و ناشي از فشردگي عصب در اين ناحيه است.
دكتر «گري برازينا» متخصص جراح ارتوپد و دكتر «ميشل كوليك» متخصص جراحي پلاستيك به والدين و دانش آموزان توصيه مي كنند كه ابزار نوشتاري مناسبي براي سال تحصيلي انتخاب كنند.
به گفته اين محققان مهمترين نكته اي كه والدين و معلمان بايد به كودكان درحال آموزش نوشتن ياد دهند اين است كه چگونه مداد را به طور صحيح در دست گيرند.
بيشتر كودكان مداد را همراه با نوعي فشار، به طور سخت و محكم به دست مي گيرند. مهمترين دليل احساس ناراحتي كودكان به هنگام استفاده از مداد اين است كه غالباَ مداد را بسيار محكم و بسيار نزديك به نوك آن در دست مي گيرند. اين امر سبب گرفتگي عضلات دست و بازو مي شود.
به توصيه محققان، كودكان بايد براي كاهش گرفتگي عضلات دست و بهتر شدن دستخط خود قلم و مداد را راحت تر و آزادانه تر در دست گيرند.
محققان خاطرنشان مي كنند كه بهترين روش براي بسياري از مردم قرار دادن مداد بين انگشت سبابه يا اشاره و سومين انگشت است. از انگشت سوم براي تكيه دادن مداد و انگشت اشاره براي حركت آن بهره مي گيرند.
كودكان چپ دست در معرض بيشترين خطر به كارگيري يك شيوه نوشتاري ناسالم هستند.
بسياري از كودكان چپ دست با مشت منقبض و آرنج زاويه دار مداد خود را به گونه اي در دست مي گيرند كه فشار زيادي بر مشت آنان وارد مي شود.
پزشكان توصيه مي كنند كه معلمان كودكان دست چپ را ترغيب كنند با مشت خود در وضعيت خنثي يا اندكي آزادتر بنويسند و كاغذ را موازي با ساعد خود قرار دهند. اين وضعيت از خستگي و آسيب احتمالي به بازو پيشگيري مي كند.
براي تمامي كودكان استفاده از يك مداد يا قلم با سطح اتكا پهن تر، يادگيري خوشنويسي را آسانتر مي كند، زيرا كودكان به هنگام يادگيري نوشتن هنوز در حال تكامل مهارت هاي حركتي ظريف و دقيق هستند.
به توصيه محققان هركسي كه با مداد يا قلم كار مي كند بايد هر نيم ساعت از نوشتن دست كشيده و براي استراحت، دست خود را به آرامي باز و بسته كند. اين امر به افزايش جريان خون و شل شدن انگشتان و عضلات دست كمك مي كند.
محققان همچنين بلند كردن مكرر مچ دست را براي كاستن از فشار وارده به ساعد توصيه مي كنند.

ذره بين
004292.jpg
هنوز امكان پيش بيني زلزله وجود ندارد
به دنبال وقوع زلزله  هشت ريشتري در جزيره هوكايدو ژاپن، زلزله شناسان تايواني اعلام كردند دانشمندان در سراسر جهان هنوز نمي توانند وقوع زمين لرزه ها را پيش بيني كنند.با اين حال به گفته اين دانشمندان پيشرفت هايي در پيش بيني زلزله و اقدامات پيشگيرانه به دست آمده است.
به گزارش خبرگزاري آلمان از تايپه، اين زلزله هفت روز بعد از آنكه يك دانشمند ژاپني هشدار داد زلزله هفت ريشتري منطقه توكيو را خواهد لرزاند و ۲۵ روز بعد از آنكه ژاپن تمرين ملي پيشگيري از زلزله را برگزار كرد،اتفاق افتاد.كميته تحقيقات زمين لرزه ژاپن در ماه مارس پيش بيني كرد احتمال وقوع زلزله شديد در هوكايدو ۱۰ تا ۲۰ درصد است، اما اطلاعات دقيق تري در اين زمينه ارايه نداد.
زلزله شناسان تايواني در حال مطالعه زلزله هوكايدو هستند، زيرا تايوان و ژاپن بر روي يك كمربند زلزله قرار گرفته اند كه جزاير آليوتين، فيليپين، اندونيز، و نيوزيلند را نيز در بر مي گيرد. حدود ۶۸ درصد از زمين لرزه ها در اين منطقه اتفاق مي افتد.زلزله هوكايدو قدرت ۵۱۲ بمب اتمي را داشت و ۱۰ برابر قويتر از زلزله ۳/۷ ريشتري ايالت نانتو در تايوان بود كه در سال ۱۹۹۹ باعث كشته شدن ۲۴۰۰ تن شد.
يك كارشناس زلزله در اين باره گفت: خوشبختانه مركز زمين لرزه در فاصله ۹۰ كيلومتري ساحل هوكايدو و ۴۱ كيلومتر زيربستر دريا بوده است.اگر اين زلزله در جزيره هوكايدو رخ مي داد ميزان تلفات غيرقابل تصور بود.
در روز ۲۸ ژوييه ۱۹۷۶ نيز يك زلزله ۸/۷ ريشتري تانگشان در شمال چين را لرزاند كه ۲۴۰ هزار نفر تلفات داشت و نيمي از ساختمان هاي شهر فرو ريخت.
كشور تايوان به منظور كاهش آثار زلزله اقدام به ايجاد يك سامانه انتشار سريع اطلاعات زلزله كرده است كه مركز زمين لرزه را ۱۰۰ ثانيه بعد از وقوع تعيين مي كند و ظرف ۵ تا ۱۰ دقيقه گزارش زلزله را در اختيار رسانه ها قرار مي دهد. انجام اين كار در كاهش تلفات زلزله بسيار بااهميت است، زيرا با تخمين ميزان خسارات و اطلاع رساني به موقع به امدادگران مي توان ميزان تلفات را بسيار كاهش داد.
مشكل پيش بيني زلزله اين است كه انسان هنوز نمي داند چرا و چه زماني زلزله رخ مي دهد.
دانشمندان فقط مي دانند زلزله در اثر اصطكاك بين صفحات تكتونيك رخ مي دهد، اما نمي توانند زمان وقوع آن را پيش بيني كنند. دانشمندان تلاش كرده اند زلزله را از روي علايمي مثل تغيير ميدان مغناطيسي زمين يا بروز رفتار غيرعادي در حيوانات پيش بيني كنند، اما اين قاعده در مورد همه زلزله ها صدق نمي كند.
زلزله شناسان چيني موفق به پيش بيني برخي زلزله ها در شين جيانگ و يونان شدند، زيرا متوجه تجمع فعاليت زمين در اين منطقه شدند، اما اين امر در مورد تايوان كارآيي ندارد. در تايوان هر روز زلزله اي رخ مي دهد كه به علت اصطكاك ميان صفحه «اروپا - آسيا» و صفحه «فيليپينو» است و هيچ نشانه اي پيش از زلزله مشاهده نمي شود.

شناسايي سنگ هاي آسماني
نزديك زمين
شناسايي  يك  سنگ  آسماني  نسبتاً كوچك  كه  چند روز قبل  از كنار زمين  عبور كرد،نشان  مي دهد كه  ستاره شناسان  در زمينه  شناسايي  اجرام  آسماني  نزديك  زمين  به  پيشرفت  زيادي  دست  پيدا كرده اند.
به  گزارش  سايت  اينترنتي  «بي بي سي نيوز»، اين  سنگ  آسماني  كه  «۲۰۰۳ اس  دبليو ۱۳۰» نامگذاري  شده  تنها پنج  متر قطر داشت  و حتي  اگر به  جو زمين  نيز وارد مي شد، به  احتمال  زياد تا قبل  از رسيدن  به  زمين  كاملاً سوخته  و نابود مي شده  است .ستاره شناسان  تاكنون  ۱۰ بار موفق  شده اند نزديك  شدن  يك  سنگ  آسماني  به  كره  زمين  را شناسايي  كنند كه  از اين  تعداد ۵ مورد آنها در دو سال  اخير صورت  گرفته  است .سنگ  آسماني  «۲۰۰۳ اس  دبليو ۱۳۰» ابتدا توسط  ستاره شناسان  آمريكايي  و با استفاده  از تلسكوپ  ۸/۱ متري  «اسپيس واچ » در «آريزونا» شناسايي  شد و چند ساعت  بعد نيز رصدخانه  «كلت » در جمهوري  چك  آن  را رصد كرد.بررسي ها نشان  مي دهد كه  اين  سنگ  آسماني  در روز ۱۹ سپتامبر از فاصله  ۱۶۸ هزار كيلومتري  زمين  عبور كرده  است . تاكنون  تنها چهار مورد عبور اجرام  سماوي  از نزديكي  زمين  گزارش  شده  كه  فاصله شان  تا زمين  كمتر از اين  مقدار بوده  است .
توانايي  ستاره شناسان  در كشف  سنگ هاي  آسماني  كه  از نزديكي  زمين  عبور مي كنند، روزبه روز افزايش  مي يابد. سال  گذشته  دانشمندان  سنگ هاي  «۲۰۰۲ ايكس  وي  ۹۰» و «۲۰۰۲ ام ان » را شناسايي  كردند كه  در فهرست  اجرام  آسماني  كه  از كنار زمين  عبور كرده اند، مكان  دوم  و سوم  در اختيار اين  دو سنگ  آسماني  است .
كمترين  فاصله  شناسايي  شده  يك  سنگ  آسماني  از كره  زمين  به  سنگ  آسماني  «۱۹۹۴ ايكس ام ۱» مربوط  مي شود كه  در سال  ۱۹۹۴ با فاصله اي  در حدود ۱۱۲ هزار كيلومتر از كنار زمين  عبور كرد.
هر از چندگاهي  برخي  از اين  اجرام  آسماني  با كره  زمين  برخورد مي كنند كه  يك  نمونه  مهم  آن  برخورد سنگ  آسماني  «تونگوسكا» با زمين  در سال  ۱۹۰۴ بود.

نسخه
004288.jpg
خطرات  صحبت  كردن  با تلفن  همراه  به  هنگام  رانندگي 
محققان  فرانسوي  در تحقيقي  جديد دريافتند استفاده  از تلفن  همراه  گوشي دار (هندزفري ) براي  صحبت  كردن  به  هنگام  رانندگي  حتي  خطرناك تر از استفاده  از اين  دستگاه  به طور مستقيم  و با دست  است .
به  گزارش  خبرگزاري  فرانسه  از پاريس ، «اندرو كاپون » از موسسه  تحقيقاتي  «اينرتس» گفت : افراد بايد از خطرات  استفاده  از دستگاه هاي  تلفن  همراه  گوشي دار به  هنگام  رانندگي  آگاه  شوند.
آزمايش هاي  وي  بر روي  افرادي  كه  به  هنگام  نشستن  در يك  دستگاه  شبيه ساز رانندگي  با تلفن  همراه  صحبت  مي كردند نشان  داد، تمركز مورد نياز براي  انجام  مكالمه  تلفني  مهارت ها و تمركز مورد نياز براي  برخورداري  از شرايط  رانندگي  سالم  را كاهش  مي دهد.
هنگامي  كه  رانندگان  از دستگاه هاي  تلفن  همراه  متشكل  از گوشي  و ميكروفن  استفاده  كردند به طور متوسط  ۴/ ۷ درصد از چراغ هاي  قرمز را بدون  توقف  رد مي كردند و اين  رقم  به  هنگام  عدم  استفاده  از اين  دستگاه ها ۱/۱ درصد بود.
زمان  ترمزكردن  نيز به  هنگام  عبور يك  شي  ۲۵ درصد طولاني تر بود.
كاپون  گفت : ماهيت  مكالمه  نيز نقش  مهمي  در تعيين  ميزان  تمركز راننده  بر جاده  و تلفن  ايفا مي كند.
به  گفته  وي ، يك  مكالمه  گزارشي  مانند خريد كردن  از يك  فروشگاه  كم خطرتر از يك  گفت وگو در خصوص  برنامه ريزي  مثلاً براي  مسافرت  يا يك  ملاقات  يا حتي  بدتر صحبت  كردن  با يك  موكل  يا مشتري  است .
اگرچه  اين  تحقيق  هيچ  مقايسه اي  بين  دستگاه هاي  گوشي دار و بدون گوشي  به  عمل  نياورده  است ، اما به  اعتقاد كاپون  تلفن هاي  همراه  گوشي دار مفهوم  غلطي  از امنيت  و عدم خطر را براي  استفاده كنندگان  ايجاد كرده  است .
به  گفته  كاپون  در دست  داشتن  تلفن  همراه  به  راننده  نوعي  احساسي  عدم  تسلط  را القا مي كند و بنابراين  سرعت  خود را كم  كرده  يا در سمت  راست  جاده  توقف  مي كند. راننده  در صورت  استفاده  از تلفن  همراه  گوشي دار ايده  عدم  تسلط  و نامساعد بودن  شرايط  را ندارد و همچنان  با سرعت  به  رانندگي  ادامه  مي دهد.

دستگاه جديد براي تشخيص بيماري هاي ريوي
پزشكان اسپانيايي موفق به ابداع دستگاهي شده اند كه مي تواند عملكرد ريه را بدون نياز به عمل دم و بازدم شديد كه در ساير روش ها انجام مي شود، اندازه گيري كند.
به گزارش پايگاه اينترنتي بي بي سي نيوز، آزمايش هاي اوليه بر روي اين دستگاه، كارايي و استفاده آسان از آن را نشان داد.
به گفته محققان، حتي امكان انجام اين آزمايش توسط خود بيماران براي كنترل بيماري ميسر است.
در حال حاضر افرادي كه مشكوك به ابتلا به بيماري هاي ريوي آسم يا بيماري مزمن ريوي هستند بايد آزمايش «اسپيرومتري» يا عملكرد ريه را انجام دهند.
در صورت مثبت بودن نتايج اين آزمايش پزشك براي كنترل بيماري اين آزمايش را در فواصل منظم تكرار مي كند.
در اين روش بيمار بايد به طور مكرر و تا آنجا كه قدرت دارد نفس عميق بكشد و عمل بازدم را به شدت انجام دهد.
از دستگاه اسپيرومتري يا نفس سنج براي ارزيابي قدرت ريه ها و توانايي تنفس استفاده مي شود. اما استفاده از اين شيوه مشكلاتي دربر دارد، اين شيوه كاملاً قابل اطمينان نيست، زيرا بيمار بايد عمل دم و بازدم را به درستي انجام دهد. اين كار براي برخي بيماران به خصوص كودكان و سالمندان هميشه امكانپذير نيست.
دكتر رامون فاره و همكارانش در دانشگاه بارسلونا معتقدند كه دستگاه جديد هر دو اين مشكلات را حل مي كند.
اين دستگاه با به كارگيري مقدار كمي فشار هوا به درون دهان بيمار در حالي كه بيمار به طور طبيعي نفس مي كشد، عمل مي كند. فشار هوا با قدرت هاي مختلف و با سرعت بسيار بيشتر از آهنگ تنفس طبيعي بيمار اعمال مي شود. اين كار نوسانات اندكي در جريان هوا بيمار ايجاد مي كند كه براي محاسبه مقاومت در مجاري تنفسي بيمار قابل كاربرد است.
آزمايش اوليه بر روي ۹ بيمار كارايي آن را در تشخيص و ارزيابي بيماري هاي ريوي نشان داد.
اين بيماران توانستند بدون كمك پزشك در منزل نيز از اين دستگاه به درستي استفاده كنند.
از آنجايي كه اين تست نياز به تنفس عميق ندارد براي كودكان و سالمندان نيز مناسب است.
دكتر فاره بر اين باور است كه اين دستگاه براي همه قابل استفاده است. چنانچه دستگاه به رايانه وصل شود، پزشكان مي توانند از طريق شبكه اينترنت روند بيماري را در بيماران خود كنترل كنند.
اگر نوع دستي و قابل حمل اين دستگاه از طريق شبكه اينترنت يا تلفن به بيمارستان وصل شود مي توان بيماران را از راه دور هم تحت كنترل و درمان قرار داد.

|  ادبيات  |   ايران  |   جامعه  |   رسانه  |   زمين  |   شهر  |
|  عكس  |   ورزش  |   هنر  |   صفحه آخر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |