شنبه ۱۲ مهر ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۸۵ - Oct.4, 2003
شهر
Front Page

تولد يك صنف شهري
زباله جمع كن هاي قاهره امروز بخشي از شهروندان اين شهر بزرگ و قديمي را تشكيل مي دهند. آنها در يك شهرك مسكوني واقع در حومه قاهره زندگي مي كنند و حرفه شان به رسميت شناخته شده است.
آنها يك اتحاديه صنفي هم دارند ساماندهي اين صنف ۱۵ سال پيش توسط شهرداري قاهره به انجام رسيد تا از روشهاي مضر، زباله جمع كني غيربهداشتي كه توسط افراد گوناگون صورت مي گرفت جلوگيري شود. اين ساماندهي به عمليات غيرقانوني و زيانبار افراد غيرمسئول پايان داد.
آنها پيش از اين به تفكيك زباله مي پرداختند و پس از جداكردن اشياء قابل بازيافت، بقيه را رها مي كردند اين عمل كه بيشتر به سرقت زباله ها شبيه بود، لطمه سنگيني به بهداشت عمومي وارد مي ساخت. اكنون اتحاديه اي كه از صنف دست اندركاران تفكيك زباله در قاهره تشكيل شده عرصه را خود به خود بر فعاليتهاي غيررسمي بسته است. دست اندركاران جمع آوري و تفكيك زباله در مصر از درآمد مكفي برخوردارند و سطح درآمد آنها از حقوق و درآمد بسياري از كارمندان بيشتر است. اين صنف از طريق قانون با دخالت افراد غيرمسئول در تفكيك زباله به شدت برخورد مي كند و سالهاست كه سرقت زباله در كوچه ها و خيابانهاي قاهره متوقف شده است.
جواد سفري

نگاهي نو به توسعه  شتابان شهرها و رشد سكونتگاه هاي غيررسمي در كشورهاي روبه رشد
خوش نشيني بر بام هاي قاهره
اشاره: گسترش شهرها و شهرنشيني بويژه در كشورهاي روبه رشد از ويژگي هاي توسعه در اشكال مختلف، در دهه هاي پاياني قرن بيستم و آغاز قرن بيست و يكم است. اين روند اغلب ناپايدار بوده و باعث متروك ماندن و فروپاشي روستاها و شتاب گرفتن زيانبار مهاجرت روستاييان به شهرها مي شود. پديد آمدن كلان شهرها از پيامدهاي مهم توسعه بي رويه شهرنشيني بوده است. كلان شهرهايي كه آلودگي هوا، حاشيه نشيني،ترافيك سنگين و جرايم اجتماعي همواره در آنها روبه رشد است. اما حاشيه نشيني كه خود برآمده از افزايش مهاجرت است، به نوعي مسأله مشترك بسياري از شهرهاي بزرگ جهان است. در برخي شهرها، تراكم حاشيه نشيني و آلونك ها چنان چشمگير است كه به ناچار به مثابه بخشي از بافت جمعيتي شهر پذيرفته  شده اند.
سكونتگاه هاي غيررسمي «خوش نشيني» در شهرهاي بزرگ به شكل هاي گوناگون موجوديت يافته اند. در مقاله حاضر، فرآيند پيدايش وتحولات حاشيه نشيني و سكونتگاه هاي غيررسمي در كشورهاي روبه رشد، بررسي شده است.

016314.jpg
مشكل مسكن در كشورهاي روبه توسعه به طور واقعي از اوايل دهه ۱۹۴۰ ظاهر شد.در كشورهاي روبه رشد حداقل سه گونه مشخص از ساكنان فقير شهري وجود دارند. اولين گروه بي خانمانان و خيابان خوابها هستند. در اوايل دهه ۱۹۶۰ برآورد شده بود كه بيش از ۶۰۰ هزار نفر از ساكنان كلكته در خيابانها مي خوابيدند، در حالي كه در بمبئي از هر ۶۶ نفر ساكن اين شهر يك نفر بي خانمان بود و بيش از ۷۷ هزار نفر در زير پلكانها و روي اسكله سواحل و نظاير آن زندگي مي كردند.
دوم، گروه بزرگي هستند كه در مكانهاي اجاره اي واقع در محله هاي فقيرنشين سكونت دارند. امروزه مشخص شده است كه بسياري از اجاره نشينان، در سكونتگاه هاي خوديار و به همراه صاحبخانه هاي زاغه نشين خود زندگي مي كنند و سومين گروه، متصرفان عدواني (كساني كه ملكي را بدون اجازه تصاحب كرده اند) و ساكنان حلبي آبادها هستند. به عنوان نمونه، در قاهره، كمبود شديد مسكن منجر به عكس العملهاي جديدي شده است. بخش قديم شهر ، منطقه وسيع زاغه هاي اجاره اي به شمار مي آيد. شايد شگفت آورترين سكونتگاه ها، شهرهاي مقبره اي يا شهرهاي مردگان (قبرستانها) باشند كه در حاشيه شرقي شهر قاهره واقع شده اند. هم اكنون در آنجا اتاقهاي ساخته شده براي سرايداران يا افرادي كه براي زيارت قبرها مي آيند، به وسيله افراد فقير، جهت سكونت دائمي آنها، اشغال شده است.
واكنش جديد ديگر در قاهره، زندگي بر روي پشت بام آپارتمانها مي باشد و فقط زماني اجازه سكونت بر روي پشت بامها داده مي شود كه از مصالح ساختماني دائمي استفاده نشود!  برآورد شده است كه در اين شهر حدود ۵۰۰ هزار نفر از مردم در آلونك هاي روي پشت بامها زندگي مي كنند، غالباً رشد جمعيت سكونتگاه هاي كم درآمد حدود ۱۲ تا ۱۵ درصد در سال مي باشد. پيش بيني شده است كه در اغلب موارد، حلبي آبادها و سكونتگاه هاي تصرف شده غيرقانوني حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد كل جمعيت شهري يك منطقه را تشكيل مي دهند. اما گاهي اين نسبت بسيار بالاتر است، به طوري كه اين نسبت براي شهر بوگاتا ۶۰ درصد، كازابلانكا ۷۰ درصد و آديس آبابا ۹۰ درصد مي باشد.
در كشورهاي روبه رشد، اين سكونتگاه هاي تصرف شده غيرقانوني و حلبي آبادها هستند كه نشانه بارز رشد شتابان توسعه هاي شهري محسوب مي شوند. همچنين انواع مختلفي از صفات نيز به اين نوع سكونتگاه هااشاره دارند: سكونتگاه هاي خودجوش، غيررسمي، كنترل نشده، موقتي، غيرمعمول، برنامه ريزي نشده، غيرقانوني، خوديار، حاشيه اي و پيراموني. مجموعه تقريباً گيج كننده اي از نامهاي خاص محلي در پرو، برزيل، مكزيك، تركيه، هند، الجزاير،  مراكش، تونس و ... وجود دارند كه داراي اين صفات هستند.
بايد تأكيد كرد كه در كشورهاي توسعه يافته اي نظير ايالات متحده، آلمان و فرانسه نيز در مواقع سخت اقتصادي، واكنش هاي خوديار و خودجوشي براي تأمين مسكن رخ داده است. در واقع قبل از شيوه توليد سرمايه داري، روشهاي خوديار تأمين مسكن در سراسر جهان رايج بوده است. همچنين در انگلستان بعضي از مردم سرپناههاي خودياري را به شكل خانه هاي كنار رودخانه، واحدهاي پيش ساخته و كلبه هاي ساحلي بوجود آورده اند. همچنان كه در پاييز سال ۱۹۹۵ ميلادي مهاجران مراكشي در مادريد خانه هاي زاغه مانندي را به طور غيرقانوني ايجاد كردند.
تنوع گسترده برچسبهاي استفاده شده براي توصيف اين قبيل سكونتگاه ها، به ويژگي مهمي اشاره دارد و آن گوناگوني شديد از لحاظ ريخت  و نما، مصالح ساختماني، ويژگي كالبدي و ساكنان آنها مي باشد. اصطلاح سكونتگاه تصرف عدواني يا غيرقانوني بارها مورد استفاده قرار گرفته است، اما اين واژه به طور بالقوه اي گمراه كننده مي باشد. سكونتگاه هاي تصرف عدواني آنهايي هستند كه در آن افرادي ساكن شده اند كه فاقد حق مالكيت قانوني زمين، يا فاقد اجازه ساخت آن مي باشند. «باريوس كلاندسشن»هاي موجود در شهر پورتو پرتغال نمونه اي از سكونتگاه هايي هستند كه اجازه ساخت نداشته اند. سكونتگاه هاي تصرف عدواني اغلب بر روي زمينهاي تحت مالكيت دولت يا كليسا قرار گرفته اند. با اين همه، غيرقانوني بودن هميشه ويژگي آنها به شمار نمي رود. بعضي زمينها پس از تقسيم فروخته شده اند و بعضي خانواده هاي كم درآمد مالك خانه شان مي باشند. همچنين، بعضي از خانه ها يا زمين ها اجاره اي هستند. اين چنين محوطه هاي اجاره اي در بسياري از شهرهاي كوچك و بزرگ آمريكاي لاتين و كارائيب رايج مي باشد. با اين همه، ديگر ويژگي عمومي اين سكونتگاه ها اين است كه اغلب، سكونتگاه هايي موقت و سردستي يا آلونك مانند هستند و از هر نوع مصالحي كه در دسترس بوده، ساخته  شده اند.از جمله سرپناههاي ساده ساخته شده از صندوقها، بشكه ها، كارتن هاي مقوايي و حتي روزنامه ها قابل توصيف است كه در منطقه مونلايت سيتي واقع در غرب كينگستون جامائيكا وجود دارند. معمولاً  براي ساخت اين سرپناهها از چوب و آهن هاي بازيافت شده استفاده مي شود، به همراه آن غلتك دستگاههاي چاپ براي ساخت ديوارهاي كناري و سقف به كار مي رود. ديگر موادي كه غالباً در ساخت اين قبيل خانه ها به كار مي روند عبارتند از: حلبي پهن شده، قوطي هاي كنسرو، حصير و گوني.
016316.jpg

همچنين اين سكونتگاه ها ممكن است از اين جهت سردستي باشند كه در آغاز به وجود آمدنشان فاقد هرگونه خدمات اساسي شهري نظير آب، برق يا سيستم دفع فاضلاب بوده اند. اما بايد متذكر شد كه اغلب اين سكونتگاه ها با گذشت زمان چنين خدماتي را به دست آورده اند و ممكن است به تدريج خانه هاي  آجري جاي آلونكهاي سردستي قبلي را بگيرند. بدون ترديد،  تمايز اساسي (اما اغلب ناديده گرفته شده) بين سكونتگاه هاي تصرف عدواني كه مشخصه آنها غيرقانوني بودن آنها مي باشد و حلبي آبادها كه به خاطر بافت كالبدي بي ارزش شان شناخته مي شوند، بايد كاملاًً  درك و به خاطر سپرده شود.
با اين همه، سكونتگاه هاي ديگر نيز به دليل ماهيت برنامه ريزي نشده، غيرمعمول، و غيررسمي بودنشان يا به وسيله منشأ آنها در دست اندازي انبوه به زمينها مشخص مي شوند. اين توسعه بي نظم و سريع  نشان دهنده ويژگي خودانگيختگي يا خودجوش بودن مي باشد. كاربرد اين اصطلاحات در بعضي جاها كاملاً مناسب و در بعضي جاها گمراه   كننده است. بنابراين در حالي كه بسياري از محله هاي فقيرنشين، از لحاظ شهرسازي و معماري تخصصي، بدون برنامه ريزي ايجاد شده اند،  بعضي ديگر نتيجه دورانديشي حساب شده عده اي از ساكنان (مخصوصاً آنهايي كه به طور سازمان يافته به زمين دست يافته اند) مي باشند. با وجود اين، در آفريقا، آسيا و خاورميانه، معمولاً گسترش مساكن كم ارزش يك فرآيند تدريجي مي باشد كه مبتني بر نفوذ آهسته و ابتكار عمل افراد بوده است. بنابراين چنين توسعه هايي نقطه مقابل خودانگيختگي مي باشند.
چنين اظهار مي شود كه واژه هايي نظير حاشيه نشيني و سكونتگاه هاي پيراموني، چه از لحاظ جغرافيايي به كار روند يا به مفهوم اقتصادي، فاقد كاربرد جهاني هستند و سرانجام اين كه، اگر چه اصطلاحات خوديار و خودساز براي بيان كردن اين كه ساخت چنين خانه هايي مورد قبول متخصصان نيست، مفيد مي باشد، اما تصور اين كه اين خانه ها به طور كامل به وسيله ساكنان كنوني يا قبلي آنها ساخته شده اند بسيار اشتباه است. در واقع اغلب، خانواده و دوستان در ساخت اين خانه ها كمك مي كنند و افراد خبره و اهل فن نيز آن را تكميل مي نمايند.
به طور خلاصه، ويژگي واقعي اين سكونتگاه ها ايجاب مي كند كه تعريف جامعي از آنها صورت بگيرد. بنابراين با توجه به واكنش هايي كه افراد فقير در برابر تأمين مسكن انجام مي دهند مي توان عبارت مسكن خوديار يا مسكن غيررسمي و كم ارزش را انتخاب كرد. اما نكته اساسي آن است كه اين سكونتگاه ها بسيار متنوع مي باشند و گوناگوني آنها با توجه به ويژگي هاي مهمي نظير مصالح ساختماني، نحوه تصرف، غيرقانوني بودن، سرعت اشغال، اندازه، موقعيت، منشأ و ماهيت ساكنان و آرمانهاي آنها است.
ترجمه :مهدي دهقان
كارشناس ارشد جغرافيا
و برنامه ريزي شهري
* منبع: شهر در جهان توسعه

|   اجتماعي    |    اقتصادي    |    آموزشي    |    انديشه    |    خارجي    |    سياسي    |
|   شهر    |    شهري    |    علمي فرهنگي    |    ورزش    |    ورزش جهان    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |