اشكان نعمت پور- تلاش براي بنيان نهادن ارتش ستاره هاي برنابئو زماني ريشه دوانيد كه رئال مادريد لوئيس فيگو را از دشمن ديرينه اش بارسلونا خريد، امري كه نه تنها اسپانيا بلكه تمام دوستداران فوتبال در سراسر دنيا را در بهت فرو برد. البته اين انتقال بيش از آن كه به مسائل فني بازگردد به ستيز قدرت و جدال هاي مالي مربوط بود، جنگي كه مقتدرانه به سود رئال پايان پذيرفت و در پي آن، واكنش هايي چون هنگام انتقال بكهام به اسپانيا و با همان شدت بروز كردند. شايد بتوان سبب اصلي جا افتادن سريع دو چهره شاخص رئال در تركيب تيم را در همين امر جست وجو كرد، هر دو از انگيزه هاي والايي براي اثبات سزاواري هايشان برخوردار بودند.
جذب فيگو در آن هنگام براي مادريد سي و هفت ميليون پوند هزينه در پي داشت، فلورنتينو پرز با پشت سر گذاشتن ركوردهاي جهاني نشان داد قصد به تحقق درآوردن تمام وعده هاي انتخاباتي اش را دارد و رفته رفته خاطره لورنزو سانز (رئيس پيشين باشگاه) مثل چيزي گنگ و مبهم، لابه لاي غبارهاي ذهن هواداران نشست. فيگو با به ياد آوردن آن روزها، انگيزه اصلي مديران تيم پايتخت نشين را مالي برمي شمارد، همچنين آنها با اين كار نه تنها هواداران حريف را به خشم آوردند كه دوستداران رئال را در شعف ربودن تك خال دشمن فرو بردند.
اينك سه سال سپري شده و فيگو كه تا به حال تك خال بزرگ مادريدي ها به شمار مي رفت، به تدريج زيرسايه ديويد بكهام محو مي شود، ديگر نه از آن همه استقبال پرشور خبري است و نه از شكوه پيشين او در جمع ستاره هاي رئال.
حالا تمام چشم ها به ديويد بكهام دوخته شده ولي هنوز بارقه اي از اميد در دل مرد پرتغالي جرقه مي زند. اگر چه او هنوز همچون گذشته ميان دلدادگان متعصب تيم محبوب است ولي مهمترين مسأله ورود كارلوس كوئيروز به برنابئو است، قطعاً استاد روزهاي دور همواره جايي براي شاگردش در ميان يازده مرد اصلي در نظر خواهد گرفت.
هرگز چنين نيست!
فيگو، البته، چنين امري را به شدت تكذيب مي كند. او چنان به توانايي هايش ايمان دارد كه خود را بي نياز از هر توجه بيهوده اي مي بيند:« ديرزماني است كارلوس را مي شناسم، او مربي بسيار هوشمندي است كه همواره آميزه اي از بهترين ها را روانه ميدان مي كند. اما از ديد يك بازيكن، ما بازيكنان مستعد بسياري در اختيار داريم كه هر يك از شرايط آرماني خود به دور افتد، در تركيب تيم جايي نخواهد داشت.»
فيگو در ادامه درباره انتصاب كوئيروز مي گويد: «... قرارداد او من را شگفت زده ساخت؛ هيچ كس انتظارش را نداشت، به هر روي نامزدهاي زياد ديگري بودند كه بيشتر مورد توجه قرار داشتند.
وقتي كه كارلوس جانشين وينسنته دل بوسكه شد در تعطيلات به سر مي بردم. در طول سه سال گذشته به يكديگر عادت كرده بوديم و پاياني چنين، اصلاً دلنشين نبود. فوتبال سرشار از شگفتي ها است كه همه آنها مطابق ميل ما پيش نمي روند.»
امر ديگري كه فيگو را - دست كم در ظاهر- به تعجب واداشته، شايعات روزافزوني است كه پيرامون برگزيدن فيگو يا بكهام، براي بازي در سمت راست زمين شكل گرفته اند. او معتقد است اگر كشاكشي نيز در اين ميان بوجود بيايد، حداقل از جانب او آغاز نخواهد شد: «پيشتر هيچ گاه با هم تيمي هايم مشكلي نداشته ام و اهميتي هم به آنچه شايع مي شود، نمي دهم. بدون در نظر گرفتن خوشامد شما، اين مربي است كه محل بازيتان را تعيين مي كند. اين مسأله چه در مورد من و چه در مورد بكهام، صدق مي كند. بهروزي تيم بر تمايلات فردي ارجحيت دارد.»
فيگو سپس تصريح مي كند:«براي من مهم ،بازي كردن است. كي، كجا و يا چطور، به مربي برمي گردد. در آن صورت ديگر نمي توانم همانگونه كه در سمت راست بازي مي كردم، مدافعان حريف را پشت سر بگذارم و سانتر كنم بلكه ما بايد توانايي هايم را به سياقي ديگر نمايش دهم.» شاخص ترين چهره فوتبال پرتغال در يك دهه اخير مي افزايد: «بكهام بازيكني با تجربه در سطح والاي جهاني است كه تمام اهتمام خود را براي كاموري تيم به كار مي بندد. اميدوارم از حضور در مادريد خوشنود باشد و به كاميابي تيم نيز كمك كند. به هر جهت اگر همه چيز بر وفق مراد پيش برود، همه جامها را به كف خواهيم آورد.»
اگر چه بكهام بيش از هر بازيكن ديگري در متن جنجالهاي تبليغاتي قرار دارد اما اين سبب نشده تا بزرگاني چون زيدان، فيگو، كارلوس و رونالدو به حاشيه رانده شوند. در سفر پيش از آغاز فصل به شرق دور، اقبال عمومي و توجه كم نظير رسانه ها آنان را در بهت فرو برد.واقعاً غيرطبيعي بود. فيگو مي افزايد: «مثل اين كه شاهد يك ستاره راك و نه گروهي از بازيكنان فوتبال بودند. در چنين شرايطي پرهيز از خودستايي و تمركز بر آنچه در ميدان مي گذرد بسيار دشوار مي نمايد. از ديگر سو، ديگر تيم ها و بازيكنان با شوري دو چندان برابر شما ظاهر مي شوند تا از اريكه قدرت و شهرت، به زيرتان بكشند. از اين رو است كه هر روز سخت تر تمرين مي كنيم. اما هميشه بر فشار روحي كه پوشيدن پيراهن رئال مادريد به همراه دارد، واقف بوده ام.»
با فروكش كردن هيجانات، فيگو كمي واقع بينانه تر حرف مي زند: «همه درباره بهترين تيم دنيا سخن مي گويند. خب، تنها نتايج مي توانند آن را به اثبات برسانند و هيچ بازيكني نمي تواند چنين چيزي را تضمين كند. ما مجموعه اي از بازيكنان بسياري مستعد و با انگيزه داريم، فلورنتينو پرز هم ما را برترين مي داند اما همه اينها نظرات او هستند. من در اين باره اصلاً زياده روي نمي كنم به چيزهاي بيهوده نمي بالم. جواب اين پرسش در پايان فصل آشكار خواهد شد.»
روزهاي خوب، دوران حضيض
«برخي اوقات دوران دشواري را در اينجا سپري كرده ام. شركت در تعداد زيادي مسابقه از سري رقابتهاي بي شمار گوناگون و مسافرتهاي متعدد، سخت و خسته كننده هستند اما زمان به سرعت مي گذرد.» فيگو نظراتش را در قالب همين سخنان محصور مي كند و از گفتن خاطراتش در برنابئو، خوب يا بد، سر باز مي زند. اما مسلماً خيلي ها هنوز آن سر خوكي را كه فصل پيش در نيوكمپ به سوي او پرتاب شد را به خاطر دارند. در مقابل فيگو به بيان چند كلمه محتاطانه بسنده مي كند: «خيال مي كنم از پيشامدهاي ناگوار درس هاي بيشتري آموخته باشم. فوتبال به هيچ وجه قابل پيش بيني نيست. زماني كه به رئال مادريد پيوستم نظري پيرامون حوادث حاشيه اي نداشتم. البته از برخي رويدادها و روند به ثبات رسيدن من در تيم تكان دهنده بود. به هر روي اگر همه چيز طبق برنامه پيش برود مي خواهم سه سال باقيمانده از قراردادم را هم در اينجا سپري كنم. اما چنين خيالپردازي براي آينده در فوتبال، چندان عاقلانه نيست.»
به هر روي نمي توان كتمان كرد در سانتياگو برنابئو بود كه اقبال به فيگو روي كرد. عنوانهاي بهترين بازيكن سال فوتبال دنيا و اروپا در مادريد بدست آمدند: «از لحاظ فردي، رئال مادريد برايم بسيار خوش يمن بود و موفقيت هاي زيادي براي من در برداشت، برخورد مديران باشگاه هم در اين مدت فوق العاده بود. مردم هيچ گاه در نمي يابند روند
رسيدن به جام، به همه جام ها و نه فقط در يك فصل، بلكه پي در پي و هميشه چقدر مشكل و پيچيده است اما در مدتي كه اينجا بوده ام، چنين افتخاراتي را به دست آورده ايم و از اين كه سهمي در كاميابي تيم داشته ام، به خودم مي بالم.»
اما مدالهاي جور واجور، آتش اشتياق او را نكاسته بلكه ورود بكهام آن را شعله ورتر ساخته است:«امسال مي خواهم همه افتخارات را بدست بياورم. بقيه بازيكنان هم همين انگيزه را دارند. اين وظيفه ما است، هواداران به چيزي كمتر از اين رضايت نخواهند داد.»