چهارشنبه ۷ آبان ۱۳۸۲
شماره ۳۲۰۹- Oct. 29, 2003
ورزش
Front Page

صلح با خبرنگار...
000320.jpg

مسيح فرزانه- انگلستان، سرانجام به ديدارهاي نهايي يورو۲۰۰۴ راه يافت و اين را بايد مديون «اسون گوران اريكسون» باشد،  وي در ۵ فوريه سال ۱۹۴۸ در شهر «توزبي» كشور سوئد متولد شد و فوتبال خود را از تيم دسته دومي «كارلز كوگا» به عنوان يك مدافع راست آغاز كرد. سپس به تيم «ديگر فورس» پيوست و تا سال ۱۹۷۵ و تا سن ۲۷ سالگي در اين تيم ماندگار شد، اما در آن سال با مصدوميت شديدي از ناحيه زانو مواجه شد و مجبور به ترك دنياي فوتبال براي هميشه شد. سپس، بعد از رفع مصدوميت و كسب بهبودي كامل، مربي تيم سابقش، «ديگر فورس» شد و موفق شد تا اين تيم را از ليگ دسته سوم سوئد به دسته اول بازگرداند، البته اين كار ۳ سال به طول انجاميد. وي پس از كسب اين موفقيت در سال ۱۹۷۹ به عنوان مربي «اي- اف- ك گوته برگ» يكي از بهترين تيم هاي دسته اول سوئد برگزيده شد و با اين تيم به قهرماني ليگ سوئد رسيد و حتي توانست با اين تيم، با شكست بنفيكا در سال ۱۹۸۲ به ديدار فينال جام يوفا برسد و با شكست هامبورگ با نتيجه ۴ بر صفر- همراه «گوته برگ» قهرمان جام يوفا شود. سال بعد نيز پيروزيها ادامه داشت و او مجدداً  با «گوته برگ» قهرمان ليگ شد،آن هم تنها با يك شكست. آن سال نيز «اريكسون»  با تيمش به فينال جام يوفا رسيد اما اين بار بازي را به «اندرلشت» واگذار كرد. پس از سپري شدن اين سالها، تغييرو تحول بزرگي در زندگي اش رخ داد و ايده هاي نوين او، سبب شد تا مسئولين «بنفيكا» از او دعوت به همكاري كنند، وي با اين تيم در سالهاي ۱۹۸۳ و ۸۴ قهرمان ليگ پرتغال و در سال ۱۹۸۳ قهرمان جام حذفي گرديد. پس از پايان كار در سال ۱۹۸۴ با «بنفيكا» با «رم»  وارد مذاكره شد و براي اولين بار پاي به يك ليگ تماماً حرفه اي و پر از استرس گذاشت. «رم» قبل از ورود وي به هيچ وجه خوب نتيجه نمي گرفت. پس از آمدن «اريكسون» نيز اين تيم تنها به مقام هفتمي ليگ دست يافت، اما از آن طرف به نايب قهرماني «كوپا ايتاليا» رسيد. اين عملكرد مثبت وي سبب گرديد تا «فيورنتينا» براي جذب او ابراز علاقه كند و وي در سال ۱۹۸۷ بر مسند مربيگري اين تيم نشست. حضور وي در «فلورانس» توأم با ظهور پديده اي به نام «روبرتو باجو» بود، اما به دليل مشكلاتي كه با اين بازيكن جنجالي پيدا كرد، «فيورنتينا» را ترك و در سال ۱۹۸۹ مجدداً  راهي «بنفيكا» شد. در همان سال با اين تيم پرتغالي به ديدار فينال جام باشگاههاي اروپا رسيد، اما با نتيجه يك بر صفر بازي را به «ميلان» واگذار كرد. سپس ،با قهرماني در ليگ پرتغال در سال ۱۹۹۱، تا حدودي خاطره بد آن اتفاق به فراموشي سپرده شد. وي مجدداً  به ايتاليا بازگشت و اين بار نوبت «سمپدوريا» بود،  اريكسون با اين تيم در كسب مقام قهرماني و سپس «اسكودتو» ناكام ماند، اما در سال ۱۹۹۴ با پيروزي مقابل «آنكونا» در ديدار فينال جام حذفي، به قهرماني رسيد، وي در سال ۱۹۹۷ به فعاليت خود پايان داد، زيرا آرزوهاي مرد بزرگي نظير او با تيم كوچكي نظير سمپدوريا دور از تحقق به نظر مي رسيد و براي رسيدن به اين آرزوها او به تيم «لاتزيو»، رقيب قديمي «رم» رفت، تيمي به مراتب پرستاره تر و پرآوازه تر از «رم»، اما قبل از آمدن به «لاتزيو»، پيشنهادي از «بلك برن راورز» داشت، كه با اين حال ترجيح داد، در ايتاليا به كارش ادامه دهد. در ايتاليا اوضاع خوب پيش رفت ودر سال ۱۹۹۸ با «لاتزيو» قهرمان جام حذفي و در سال ۲۰۰۰ مجدداً  قهرمان همين جام و ليگ سري A شد و در سال ۱۹۹۹ پس از شكست «منچستر يونايتد» به فينال سوپر كاپ اروپا رسيد و در آخرين دور اين مسابقات با غلبه بر «مايوركا» اين جام را به باشگاه «لاتزيو» برد و اين قهرماني پس از ۲۶ سال به المپيك رم منتقل گرديد، پيشنهادات لحظه به لحظه بزرگتر مي شد، «انگلستان و تيم ملي».
000318.jpg

و او به عنوان اولين مربي غيربومي بر مسند مربيگري تيم ملي فوتبال انگستان نشست. خود «اريكسون» در اين ارتباط مي گويد: در ابتداي ورودم به انگلستان و با توجه به شناختي كه از مطبوعات اين كشور داشتم حس مي كردم به مشكل بر بخورم اما سعي كردم روابطم را با رسانه ها در حد معقولي حفظ كنم و فكر مي كردم روابط ما با مطبوعات بسيار مهم است و براين عقيده ام كه ما به راحتي مي توانيم در كنار يكديگر كار كنيم، نه اين كه با هم بجنگيم. اين حرفها را به مسخره نمي زنم، اما اگر روزي مربي نمي شدم مطمئناً  يك روزنامه نگار مي شدم، حتي در دوران جواني و براي ورود به دانشگاه تصميم داشتم در اين رشته تحصيل كنم، موفقيت يك مربي با روابط خوب با روزنامه نگاران تضمين مي شود. در هنگام بازيگري ام نيز من هيچ گاه فوتباليست مطرح و يا خوبي نبودم، اما هميشه سعي داشتم در كسوت يك مربي موفق عمل كنم و پس از پايان دوران فوتبالم، سريعاً  شروع به آموختن و رفتن به دوره هاي مربي گري نمودم.« وي در ادامه مي گويد»: در سوئد هيچ گاه نتوانستم در سطح اول اروپا و يا در تيم ملي حضور داشته باشم و دقيقاً  در سال ۱۹۷۹ كه به عنوان مربي «گوته برگ» انتخاب شدم، بسيار اضطراب داشتم،  زيرا براي نخستين باري بود كه مربي تيمي شده بودم كه كاپيتان آن داراي ۱۲۰ بازي ملي بود، واقعاً  تعجب كرده بودم كه مي توانم، مربي چنين شخصي باشم. وي در ادامه صحبتهايش اضافه مي كند: هنگامي كه در ژانويه سال ۲۰۰۱ و پس از رفتن «كوين كيگان» از اين تيم صحبتهايي مبني بر مربي جديد براي تيم ملي انگلستان بود، پيشنهادي به من شد.« در ابتدا فكر مي كردم با من شوخي مي كنند، اما كم كم اوضاع جدي شد، كمي گيج شده بودم، اما نمي توانستم جواب نه بدهم، زيرا من اولين مربي غيرانگليسي بودم كه شانس حضور در پست مربيگري اين تيم را داشتم » با اين انتخاب همه چيز تغيير مي كرد، اما بايد شرايط را مي سنجيدم زيرا اين كار از نظر عده زيادي از مردم انگلستان يك بي احترامي به سنت كشوري بود كه خودش محل تولد و رشد فوتبال بوده است. به هر صورت كمي اضطراب هم داشتم و از اين كه تعدادي از عكاسان و خبرنگاران براي ديدار من به اتاق كنفرانس آمده بودند شگفت زده شده بودم. وي در ادامه مي گويد: در اينجا استعدادهاي بزرگ و فراواني وجود دارد، انگليسيها فوتبال را خوب تدريس مي كنند و خوب مي فهمند و البته علمي بازي مي كنند و مسلماً  براي كشوري كه مهد فوتبال است اين امر كاملاً  طبيعي به نظر مي رسد. وي همچنين به وجود بازيكن جواني همچون «وين روني» اشاره مي كند و مي گويد: معتقدم كه اين پسر در آينده مبدل به ستاره بزرگي خواهد شد و «ديويد مويس» مربي او در «اورتون»  به درستي مي داند كه چگونه بايد از چنين گوهري استفاده كند. او هر روز بهتر از قبل مي شود و براي باشگاه «اورتون» هميشه مفيد و مثبت عمل كرده است. او در ادامه اشاره مي كند: هنگامي كه شما در ۱۷ سالگي براي يكي از بزرگترين تيمهاي ملي فوتبال بازي مي كنيد، مطمئناً  حس شادي و كنجكاوي ساير مردم را نيز برمي انگيزيد. «روني» هر گاه صاحب توپ مي شود بايد انتظار يك اتفاق را داشته باشيد، او به خوبي پاس مي دهد، به جلو حركت مي كند و يك فوتباليست ايده آل است و همين فاكتورهاست كه فوتبال او را براي همه جذاب كرده است. او بسيار جوان است، اما هيچ گاه در چهره اش تشويش يا ترس را نديده ام، هميشه داراي اعتماد به نفس بالايي است، مي داند چه موقع بايد كاري را انجام دهد و چه موقع نه. در تيم ملي فوتبال انگلستان هم «اسون گوران اريكسون»  توانست با متوقف نمودن تركيه در ورزشگاه فنرباغچه و با آن همه حاشيه به رقابتهاي نهايي يورو ۲۰۰۴ راه يابد. «اريكسون» در اين ارتباط مي گويد: بازي با تركيه هميشه داراي حساسيتهاي خودش بوده است، مثل ديدار ما با آلمانها. خوب تركها در آن بازي به عقيده من جو ورزشگاه را به كلي در دست داشتند و به دنبال تشنج بودند. با توجه به شناختي كه از «بكام» داشتند دائماً  به دنبال تحريك وي بودند، درگيري «آلپاي» در تونل ورودي زمين، يك نمونه بارز آن بود، از لحاظ نتيجه نيز ما تنها به يك مساوي نياز داشتيم، البته بازيكنان كليدي مانند «فرديناند» و يا «اوون» را در اختيار نداشتيم، اما جمع حاضر تمام توقعات كادر فني را برآورده كرد و ما در نهايت به هدف اصلي، يعني حضور در جام ملتهاي اروپا رسيديم. اما «اريسكون» در ادامه در مورد مسائل اخيري كه «فرديناند» بوجود آورده است مي گويد : بردن يا نبردن او به تركيه در حيطه وظايف من نبود و مسئولين فدراسيون او را جريمه كردند، البته به عقيده من، با توجه به شرايط حساسي كه ما در آن قرار داشتيم و درست در زماني كه ما به وي به شدت نياز داشتيم، عكس العملهاي مسئولان اتحاديه فوتبال معقول و درست نبود. در اين چنين شرايطي هم بايد براي كمك به تيم ملي، در اختيار اين تيم باشند، نه اين كه بر مشكلات و مسائل حاشيه اي اضافه كنند. او در مورد پيوستنش به چلسي مي گويد: بارها اين حرف را در مطبوعات زده ام كه تا زماني كه مربي تيم ملي فوتبال انگلستان باشم، به مربيگري و پيشنهاد هيچ باشگاهي فكر نمي كنم،  خودم به شخصه دوست دارم روزي مجدداً  به فوتبال باشگاهي باز گردم، اما همه اينها به عملكرد من با انگلستان در يورو ۲۰۰۴ بستگي دارد و سپس تصميم مي گيرم كه مي مانم و يا مي روم. به هر صورت «اريكسون» با انگلستان قدمهاي اوليه را برداشته است و به گفته خودش قهرماني در يورو ۲۰۰۴ قدم آخر است، او بايد تا آن زمان در خط آتش بايستد، يك خط پرتلاطم و خبرساز.

ليگ برتر در ايستگاه سوم
جوانان از راه مي رسند
000324.jpg

علي شاكري: ليگ برتر واليبال باشگاه هاي ايران امروز پا به هفته سوم خود مي گذارد. حوادث ريز و درشت اتفاق افتاد در هفته قبل باعث شده است تا اين بار تيم هاي مدعي از همين ابتداي بازي ها احساس خطر كنند و به قولي تنها دلخوش به بازيكنان اسمي خود نباشند. در دو هفته گذشته بسياري از تيم ها كه با ذهنيت غلط قبلي پا به ديدار با تيم هاي به ظاهر ضعيف تر از خود نهادند چوب اين تفكر و غرور را خورده و تن به شكست هايي دردناك و دور از انتظار دادند.
برق و صنام از اين دسته تيم ها بودند و لغزش نئوپان و لوله سازان اهوازي را هم مي توان از اين زاويه ديد. ترديدي نيست كه اتفاقات به وقوع پيوسته ابتداي فصل باعث هوشياري تيم ها در بازي هاي آينده خواهد شد.
واليبال باشگاهي ايران كه سال هاي سال در تيول بازيكنان مسن و اسمي بود، با نسيم اصلاحاتي كه از سال گذشته با ورود جوانان به صحنه بازي ها وزيدن گرفت حال و هوايي ديگر پيدا كرده است. حالا ديگر هيچكس جرأت نمي كند كه جوانان باانگيزه و با روحيه را روي نيمكت ذخيره ها بنشاند. نكته اميدواركننده ديگر اين كه تيم هاي به ظاهر ضعيف در مقابله با تيم هاي قدرتمند و مدعي براي رفع تكليف از خود به ميدان نمي روند و ردپاي طرح و نقشه و تفكر را به خوبي مي توان در خطوط چهره مربيان آنان خواند.
ليگ برتر واليبال با وجود كاستي هايي كه مي توان بر آن برشمرد، نقاط قوت زيادي دارد، نقاط قوتي كه حاصل آن بدون شك باعث تقويت تيم ملي در مسابقات بين المللي خواهد شد.
سفرهاي نابه هنگام
يكي از كاستي هاي ليگ اين فصل كه نظم هميشگي را از رقابت هاي واليبال گرفت، اعزام دو تيم پيكان و صنام مدعيان قهرماني به مسافرت هاي خارج از كشور بود. واليبال نبايد با دست خود از ارزش و اعتبار مسابقاتش بكاهد. هرچند كه صنام با فتح تورنمنت كويت با شكست مقابل پاس تاوان سختي داد و چنين وضعيتي نيز انتظار تيم سفر كرده پيكان به روسيه را هم مي كشد. ناكامي صنام تجربه خوبي بود كه ساير تيم ها را در حين انجام مسابقات از سفر به تورنمنت هاي نازل بازدارد. واقعيت آن كه بازيكنان واليبال به دليل مراودات كم بين المللي هنوز قادر به تطبيق خود در كمترين زمان با مسابقات داخل و خارج از كشور نبوده و شرايط روحي و رواني براي آنان كاملا مهيا نيست.
وقتي صنام در اين زمينه با ملي پوشان چندين و چندساله اش با مشكل روبه رو مي شود، معلوم نيست چه سرنوشتي در انتظار تيم هايي است كه بازيكنانش از نظر تجربه بين المللي در ابتداي راه هستند. بازي هاي هفته سوم در شرايطي امروز در تهران آغاز مي شود كه دو تيم صنام و برق محكوم به برد در رويارويي با هم هستند. ديدار اين دو تيم را از منظر ديگر مي توان تقابل ملي پوشان بزرگسال وجوان ناميد. ديداري كه در انتخاب آتي نفرات تيم ملي هم نقشي تعيين كننده خواهد داشت و پاسخگوي بسياري از ابهامات خواهد بود.
تقابل انديشه دو مربي ملي
برق كه بازي هاي هفته اول و دوم خود را ناباورانه مغلوب تيم هاي دخانيات و فولاد سبا شده است. براي مصون ماندن از دگرگوني، چاره اي جز پيروزي در مقابل صنام ندارد. از سوي ديگر صنام هم كه يك شكست غافلگيرانه در كارنامه اش به چشم مي خورد براي ماندن در جمع مدعيان فقط به عبور از تمامي حريفان تا پايان بازي هاي نيم فصل مي انديشد. صنام در ميدان، از نقطه نظر تجربه و بازيكنان كارآمد بر حريف جوانش مي چربد، اما برق درمجموع در ميدان و در روي نيمكت ذخيره ها وضعيتي به مراتب بهتر از حريف مدعي خود دارد. اين بازي از زاويه ديگر تقابل انديشه مربيان تيم هاي جوانان و نوجوانان كشور است. «كارخانه» با تجارب و كارنامه اي پربار در يك سوي ميدان و سوي ديگر شهنازي كه در ابتداي راه طولاني با نوجوانان مدال برنز جهان را در مشت خود دارد.
... ساير ميدان ها
در ساير ميدان ها، در گنبد پاس به مصاف تيم نئوپان مي رود. بازي در گنبد هميشه براي همه تيم ها و در هر سطحي سخت و دشوار مي نمايد. پاس فردا با روحيه مضاعف از غلبه بر صنام چشم به بردي ديگر دارد. نئوپان در اين فصل برخلاف فصول پيشين چيزي از خود نشان نداده است و شايد منتظر فرصتي است. در اهواز لوله سازان براي كسب نخستين پيروزي خود لحظه شماري مي كنند. حريف فرداي نماينده اهواز، قند شيروان بهترين تيم شهرستاني فصل قبل است.
در اصفهان «فولاد سبا» جانشين ذوب آهن در پي درخشش هفته پيش در تهران همه نگاه ها را به دنبال خود دارد. بازي با دخانيات اثبات كننده بسياري از ابهامات خواهد بود. اگر مجوز بازي «كراسيك» بازيكن صربستاني فولاد صادر شده باشد، او نخستين بازيكن خارجي خواهد بود كه در ليگ اين فصل به ميدان مي رود. به جز كراسيك صحبت حضور چند بازيكن خارجي از جمله ماكسيم ميليان روسي در پيكان است.
برنامه بازي هاي هفته سوم
چهارشنبه ۷ آبان: سالن ۷ تير
ساعت ۳۰/۱۹: برق تهران - صنام تهران
پنج شنبه ۸ آبان
ساعت ۳۰/۱۹: لوله سازي اهواز - قند شيروان
ساعت ۳۰/۱۹: نئوپان گنبد - پاس تهران
ساعت ۳۰/۱۹: فولاد سبا اصفهان - دخانيات تهران
جمعه ۹ آبان
ساعت ۳۰/۱۹: پيكان تهران - سايپا تهران

سايه روشن ورزش

براي حرفه اي شدن
000326.jpg

چند سالي است واژه فوتبال در ايران الفباي حرفه اي گري را آغاز كرده است مهمترين حرف در اين الفبا، اقتصاد در ورزش است كه باعث شده اسپانسرهاي مالي و باشگاه هاي ورزشي لازم و ملزوم يكديگر شوند. مصطفي آجرلو مدير باشگاه پاس مي گويد: «ورزش و بخصوص فوتبال يك پديده چند بعدي و مهيج است كه جنبه هاي فرهنگي، سياسي و اقتصادي را در بر مي گيرد و مهم ترين جنبه آن براي پيشرفت، بخش اقتصاد است. وي با اساسي قلمداد كردن حمايت اسپانسر مالي در فعاليت باشگاه ها اظهار داشت: «به نظر مي رسد باشگاه هايي كه از حمايت اسپانسرهاي مالي بهره مي گيرند در اجراي اهداف خود موفق ترند. همچنين اگر مخالف اين انجام شود باشگاهها با مشكلاتي مواجه خواهند شد». وي تأكيد كرد امروزه بسياري از حمايت كنندگان مالي در بخش ورزش وابسته به قدرتهاي خاص هستند و در اين راستا دولت بايد با ايجاد قوانين خاص، كمكها و تخفيفات ويژه اي براي شركت هاي خصوصي و تجاري در حمايت از باشگاهها انجام دهد تا انگيزه و رغبت حمايت كنندگان مالي افزايش يابد. همچنين وي گفت: «دعوت از اساتيد بين  المللي، بازيكنان و مربيان خارجي در ورزش كشورمان بخصوص فوتبال را يك عمل كاملا حرفه اي و نو دانست و گفت مسئولان بايد نسبت به اين موضوع احساس مسئوليت كنند زيرا به نفع فوتبال كشورمان مي باشد آجرلو اظهار داشت كه هيچ منافاتي بين باشگاههاي دولتي و حمايت شركتهاي خصوصي وجود ندارد و مي بايست در كنار يك باشگاه ورزشي چند شركت خصوصي به همراه يك شركت دولتي حضور داشته باشد تا كيفيت و عملكرد باشگاهها بالا برود. آجرلو در پايان درباره صداوسيما و پرداخت حق پخش بازيهاي فوتبال گفت: اين مسأله معضلي است كه هنوز به نتيجه نرسيده ايم .به طور مثال در تركيه ۱۳۰ ميليون دلار از فروش بازيهاي فوتبال به تلويزيون حاصل مي شود و طبيعي است كه اين روند تأثيرات بسزايي در وضع باشگاهها خواهد داشت.
000322.jpg

تيراندازي بدون تير
معراج مژده:تا سال ۸۱ رشته تيروكمان تحت پوشش فدراسيون تيراندازي قرار داشت ولي در سال جاري بصورت مجزا در قالب يك فدراسيون مي بايست كار خود را دنبال كند اما تاكنون كسي در رأس اين فدراسيون قرار نگرفته و هيچ مجمعي براي انتخاب رئيس فدراسيون تيروكمان و رؤساي هيأت هاي استاني تشكيل نگرديده و در واقع تيروكمان، بلاتكليف است. مهدي شاه ولي يكي از رؤساي هيأت هاي تيراندازي گفت: هيأت تيراندازي استان يزد از سال ۱۳۶۰ آغاز بكار كرده و با توجه به محدود بودن سلاح هاي كشور عملكرد خوبي از خود نشان داده است ولي بخاطر عدم تأمين اسلحه از طرف فدراسيون هم اكنون بعد از گذشت ۲۲ سال از تأسيس اين هيأت تنها ۴ اسلحه تفنگ بادي و ۴ قبضه طپانچه بادي در اختيار ما گذاشته اند. وي سلاح هاي مورد استفاده در كشور را از رده خارج عنوان كرد و اظهار داشت: در حال حاضر تيراندازي ايران ۵ يا ۶ سال از ديگر كشورها عقب مي باشد. شاه ولي تيراندازي را يك ورزش تكنيكي و گران قيمت معرفي كرده و خاطرنشان كرده است در كشور ما يك سالن اختصاصي براي تيراندازي وجود ندارد. وي در پايان خاطرنشان كرد كه تيراندازي در دنيا در ۱۸ رشته مي باشد ولي در كشور ما فقط در ۵ رشته فعاليت مي كند.
مشكلات كشتي فرنگي
000330.jpg

رضا سيم خواه سرمربي اسبق تيم ملي كشتي فرنگي گفت:  «با اينكه ديگر در تركيب تيم ملي حضور ندارم، اما با اين حال تمام سعي خود را خواهم كرد تا حسن رنگرز را به آرزوي خود كه همانا رسيدن به مدال طلاي المپيك است، برسانم». سيم خواه اظهار داشت:« من براي تمام كساني كه در جلسه كشتي فرنگي حاضر بودند، احترام ويژه اي قائل هستم اما فكر مي كنم كه مشكلات موجود با اين جلسات برطرف نخواهد شد بلكه بايد مشكلات را ريشه يابي كرد و به فكر برطرف كردن آنها باشيم و مادام به فكر تغيير كادر فني نباشيم چرا كه يك روز «حسن بابك» از تيم ملي مي رود و بعد از او پازاج مي آيد و او نيز به همان سرنوشت بابك دچار مي شود.» وي در خصوص همكاري يا عدم همكاري خود با كادر جديد كشتي فرنگي گفت: حاضر نيستم دوباره به كشتي فرنگي باز گردم چرا كه هنوز محاكمه نشده حكم اعدام مرا صادر كردند. من بايد در جواب همه كساني كه مرا به باد انتقاد گرفتند بگويم هر كسي ديگر جاي من بود نمي توانست با اين شرايط اين نتايج مناسب را بگيرد. سرمربي اسبق تيم ملي كشتي فرنگي در مورد فعاليتش در آينده خود گفت: «سعي مي كنم از اين پس وارد جرگه كشتي نشوم از همين رو به غير از مسايل مربوط به رنگرز به هيچ وجه خود را در موضوعات ديگري كه مربوط به كشتي است دخالت نمي دهم.»
ورزشگاه لوز در شهر ليسبون محل برگزاري ديدار پاياني جام ملتهاي اروپا
ورزشگاه محل برگزاري ديدار پاياني رقابت هاي فوتبال جام ملتهاي اروپا ۲۰۰۴ به ميزباني پرتغال با برگزاري ديداري دوستانه ميان تيم بنفيكا و ناسيونال اروگوئه گشايش يافت. اين ورزشگاه نامش لوز مي باشد و يكي از ۱۰ ورزشگاه تازه تأسيس يا تجهيز شده پرتغال به منظور برگزاري رقابت هاي جام ملتهاي اروپا در سال ۲۰۰۴ است. اين ورزشگاه كه در شهر ليسبون واقع شده است در ۱۳ تيرماه ۱۳۸۳ شاهد برگزاري ديدار نهايي جام ملت هاي اروپا خواهد بود.

خبرها و نگاهها

وظيفه سرپرست
000328.jpg

علي شاكري ـ سرپرست تيم واليبال برق به دنبال دومين شكست پياپي اين تيم اظهار نظر جالبي پيرامون عوامل ناكامي اين تيم داشت كه بد نيست به آن اشاره اي داشته باشيم.
دكتر نفرزاده در دومين فصل حضورش در تيم برق عنوان داشت:« متاسفانه ملي پوشان جوان اين تيم حريفان را جدي نمي گيرند و هنور در حال و هواي مسابقات نوجوانان و جوانان جهان هستند». راستي وظيفه سرپرست و دست اندركاران يك تيم چيست؟ از دكتر نفرزاده مي پرسيم چه كسي و چه افرادي وظيفه دارند كه زمينه هاي ذهني و رواني بازيكنان را قبل از حضور در يك دوره مسابقه آماده سازند؟ آيا افرادي غير از كادر فني و بدون داشتن مسئوليت بايد نوع نگاه بازيكنان را تغيير دهند يا اينكه اين وظيفه در حيطه كاري شما و ساير دوستان دست اندركار در اين تيم است.
دليل جديد
هنگامي كه تيم با سابقه و ريشه دار راه آهن در بسكتبال ليگ برتر ايران با سومين باخت پياپي مواجه شد، مربي اين تيم نكته جديدي را پيرامون شكست هاي متوالي تيمش برشمرد كه تاكنون كمتر از زبان مربيان رشته هاي ورزشي شنيده بوديم.
رضا محمدي منش در گفتگو با ايسنا اعلام كرد كه بازيكنان اين تيم نزديك به ۸ ماه است حقوق دريافت نداشته اند.
وي افزود: مسئولان باشگاه اعلام كردند كه در صورت كسب پيروزي در بازيها حق و حقوق بازيكنان را مي پردازند و همين مسئله باعث شد تا بازيكنان با استرس زياد نتوانند بازيهاي قابل قبولي از خود ارائه دهند.
محمدي منش چاره رهايي از اين وضعيت را حمايت باشگاه در حل مشكل روحي و رواني بازيكنان مي داند و معتقد است كه در صورت برآورده شدن اين خواسته يكي از جوان ترين تيمهاي شركت كننده در ليگ برتر بسكتبال شگفتي ساز هم خواهد شد.
000332.jpg

بي مهري به مشت زني چرا؟!
بهرام توكلي: از زمانيكه ورزش مشت زني (بوكس) مورد بي مهري و بي اعتنايي قرار گرفت و تا زمانيكه بار ديگر به دليل تلاشهاي شخصي احمد ناطق نوري اين ورزش مجددا پا گرفت و رشد نمود، هرگز تصور نمي رفت كه در سراسر كشورمان حتي در زمانهاي ممنوعيت اين ورزش تلاشهاي زيادي صورت بگيرد تا اين ورزش كه پيشينه اي در تاريخ ورزشهاي كشورمان دارد از بين نرود و به غلط و يا صحيح باشگاههاي زيرزميني به صورت مخفيانه تشكيل شد تا نگذارند اين رشته ورزشي از بين برود. ورزشي كه في نفسه داراي ابعاد وسيعي در آمادگي جسماني، چالاكي و تعداد زياد علاقمندان است. با نگاهي به پيشينه تاريخي اين رشته در كشورمان متوجه مي شويم كه قهرمانان زيادي در اين رشته در آسيا كسب افتخار كرده اند و از بدو حضور در بازيهاي آسيايي هميشه صاحب عنوان بوديم. اما امروز اين رشته مورد بي مهري قرار گرفته است به گونه اي كه حتي يك فريم تصوير از مسابقات بوكس در هيچيك از كانال هاي تلويزيوني نشان داده نمي شود و حتي مطبوعات نيز آنچنان كه شايسته است به اين ورزش نمي پردازند، ميزان علاقمندي به بوكس به قدري زياد است كه در مقابل اين ناملايمات همچنان علاقمندان به آن روي مي آورند و در اين رشته فعاليت مي كنند. هم اكنون جوانان بسياري در صف پيوستن به تيم ملي قرار دارند. شور و هيجان مشت زنان در مسابقاتي كه به مناسبت حصر آبادان در اين شهر برگزار شد به واقع ديدني و لذت بخش بود. انبوه تماشاگران مشتاق و دوستدار اين ورزش از ساعتها قبل از شروع مسابقات در صف تماشاي مسابقات قرار مي گرفتند. با اشتياق فراوان نظاره گر چابكي، تلاش و حركات زيبا و موزون قهرمانان بودند به راستي كه پس از مدتها بار ديگر هيجان را در ديدارهاي مسابقات آبادان نظاره گر بوديم. البته مسابقات طبق موازين استاندارد و بين المللي در جريان بود و تمامي مشت زنان از دستكش هاي استاندارد و كلاه ايمني كه بر روي گوشها قرار مي گرفت استفاده مي كردند. ديگر دوران ناهنجاري هاي اين رشته ورزشي به پايان رسيده است و امروزه اين رشته ورزشي پر طرفدار بر موازين صحيح قرار گرفته است حركات رقص پا و استفاده به جا و صحيح از ضربات زيبايي دوچندان به اين رشته ورزشي مي دهد. فدراسيون بوكس با استخدام، مربي قزاق كه در واقع يكي از بهترين هاي روسيه درورزش مشتزني است تلاش دارد تا بار ديگر قهرمانان را بر سكوي قهرماني آسيا قرار دهد و نماينده شايسته اي به ميادين بين المللي اعزام كند و بار ديگر ياد و خاطره قهرمانان اين رشته را زنده نمايد. ان شاءالله.
فرصت كافي براي بازسازي تيم ملي واليبال
تيم ملي واليبال ايران يكي از پنج تيم آسيايي راه يافته به مسابقات انتخابي المپيك آتن در ژاپن است. مسابقاتي كه خردادماه سال آينده برگزار مي شود و مسئولان واليبال و «پارك كي ون» سرمربي كره اي اين تيم فرصت دارند تا با جذب چند بازيكن تيم جوانان مقام ششم مسابقات جهاني تهران و بازيكنان شاخص دوره هاي قبل و شناسايي نفرات شايسته در ليگ فصل جديد پايه هاي يك تيم ملي پرقدرت و باانگيزه را براي اين بازي ها بريزند.
واقعيت آنكه تني چند از بازيكنان افتخار آفرين تيم ملي فعلي به پايان دوران قهرماني رسيده و ديگر فاقد انگيزه و توان جسماني لازم براي يك دوره مسابقات سخت هستند.
در مسابقات آسيايي «تيان جين» تيم هاي ايران، چين و ژاپن بالاترين ميانگين سني را در ميان ۱۵ تيم حاضر داشتند و اگر چين و ايران كه به ترتيب نايب قهرمان و مقام سوم اين مسابقات را به دست آوردند همانند ساير تيم ها از جوانگرايي اجتناب ورزند، بلاي ژاپن انتظار آنها را مي كشد.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   سفر و طبيعت  |   سياست  |   علم  |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |