شنبه ۲۴ آبان ۱۳۸۲
سال يازدهم - شماره ۳۲۲۶
دانشجو-۴
Front Page

۶۰ درصد نخبگان فارغ التحصيل از كشور خارج مي شوند
دبير انجمن نخبگان كشور گفت: بيش از ۶۰ درصد نخبگان علمي كشور پس از فارغ التحصيلي به ساير كشورها مهاجرت مي كنند.
دكتر قدرت الله نصيري دبير انجمن نخبگان كشور، توضيح داد: نبود آينده روشن و سياستگذاري هاي كلان در جهت رشد علمي، عدم استفاده بهينه از نيروهاي جوان و نخبه با عدم امنيت شغلي، اجتماعي، رفاهي و سياسي از عوامل مهاجرت نخبگان به خارج از كشور است.

نگاهي به منابع پژوهشي دانشگاهها در حوزه علوم انساني در گفت وگو با كارشناسان
آموزش گرا پژوهش زدا
گزارش: ترانه بني يعقوب، فريده غائب
000146.jpg
* دكتر صادق آينه وند عضو هيأت علمي دانشگاه تربيت مدرس: مهم ترين مشكل دانشجويان و علاقه مندان پژوهش براي دسترسي به منابع اطلاعاتي، نداشتن اطلاعات كافي از وجود منابع اطلاعاتي در كتابخانه ها، دانشگاههاو مراكز پژوهشي و نيز نداشتن وقت كافي است

در مورد وجود منابع تحقيقاتي و پژوهشي در دسترس دانشجويان علوم انساني نظريات متفاوتي وجود دارد، عده اي بر اين باورند كه منابع پژوهشي در اين حوزه به ميزان كافي است و آنچه سبب استفاده نامطلوب از اين منابع مي شود عدم توجه دانشجويان اين رشته ها به منابع پژوهشي و تخصصي است.
از سوي ديگر برخي صاحبنظران بر اين اعتقادند كه منابع در اين حوزه به روز و كارآمد نيست و نياز مبرم به منابع جديدتر در اين حوزه به صورت جدي احساس مي شود. در اين باره با متخصصان، صاحبنظران و دانشجويان رشته هاي حوزه  علوم انساني به گفت وگو نشسته ايم:
دكتر محمود كوثري جامعه شناس و رييس كتابخانه تخصصي دانشگاه علوم اجتماعي دانشگاه تهران در اين باره مي گويد: منابع مورد استفاده دانشجويان دو دسته اند: منابع مرجع (دايره المعارف ها، فرهنگ لغات و ...) و منابعي كه به شكل مقاله و ژورنال و مجلات داخلي و خارجي اند.
وي همچنين نياز دانشجويان به هر كدام از منابع پژوهشي را در مقاطع مختلف تحصيلي متفاوت ارزيابي مي كند.
وي در ادامه با تأكيد بر افزايش فعاليت بخش ترجمه در دو دهه دوم انقلاب مي افزايد: به دو دليل منابع فارسي جوابگوي نيازهاي دانشجويان نيست. نخست تأليفات كم مطابق سليقه دانشجويان ايراني و دوم اينكه همه منابع موجود در غرب ترجمه نمي شود و تنها معروفترين آثار منتشر شده در غرب گلچين و ترجمه مي شود. در اين ميان ترجمه بسياري از كتابهاي سنگين و قابل توجه مورد غفلت قرار مي گيرد، از جمله كتاب مهم چهار جلدي نظم و تاريخ لئو انتزاس كه ادامه تفكرات ماكس وبر است و به دليل حجم زياد و سنگين بودن مطالب براي دانشجويان مقطع كارشناسي ترجمه نمي شود و به جاي آن كتاب كوتاهي درباره فلسفه سياسي از همين نويسنده منتشر و چاپ مي شود.
000148.jpg
* دكتر شهلا كاظمي پور جمعيت شناس و عضو هيأت علمي دانشگاه تهران: در حال حاضر آن قدر كه با فقر آگاهي روبه رو هستيم با كمبود منابع مواجه نيستيم. چرا كه دانشجويان ما بر اين گمان هستند كه دانشگاه بايد به همه نيازهايشان پاسخ دهد.

اما دكتر علي اصغر سعيدي جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران با مقايسه منابع تخصصي موجود و ده سال پيش مي گويد: ده سال پيش كه براي تحصيل در مقطع دكترا ايران را ترك كردم ميزان منابع پژوهشي تخصصي در حوزه علوم انساني بسيار اندك و ناچيز بود. اما وقتي به ايران بازگشتم منابعي را در كتابخانه دانشگاه تهران ديدم كه در دانشگاه لندن وجود نداشت.
او با تأكيد بر وجود تعداد منابع كافي براي دانشجويان علوم انساني و بخصوص جامعه شناسي اظهار مي كند: به همه كساني كه منابع پژوهشي و تخصصي در حوزه علوم انساني را اندك مي دانند مي توانم ثابت كنم كه اين گونه نيست و هر منبعي در قلمرو جامعه شناسي و ديگر رشته ها به زبان لاتين و ديگر زبانهاي زنده دنيا در حال حاضر در دانشكده علوم اجتماعي تهران وجود دارد.
دكتر صادق آينه وند عضو هيأت علمي دانشگاه تربيت مدرس نيز از منابع موجود در كتابخانه دانشكده علوم انساني دانشگاه اظهار رضايت مي كند و مي گويد: كتابخانه ما همه ژورنال ها و اطلاعات روز دنيا را در اختيار دارد و بازتاب اين اطلاعات در پايان نامه هاي دانشجويان و پروژه هاي تحقيقاتي آنان تبيين كننده همين مطلب است.
به گفته وي: جوينده يابنده است و در حد توان و امكانات دانشجو هم منابع يافت مي شود و آنچه مهم است همت دانشجو است.
به عقيده اين استاد دانشگاه مهمترين مشكل براي دسترسي به اين منابع نداشتن اطلاعات كافي از وجود آنها و وقت كافي است.
نصرت نيلساز كه هم اكنون دانشجوي مقطع دكترا در رشته علوم قرآني دانشگاه تربيت مدرس است از عدم تبحر كتابداران در معرفي منابع و راهنمايي درست از سوي آنان سخن مي گويد:
دانشگاه تهران به لحاظ وجود منابع تخصصي بسيار غني است اما به دليل كمبود فضاي كتابخانه و نبود نيروي انساني متخصص براي راهنمايي دانشجويان مشكلاتي دارد.
000150.jpg
* دكتر سعيد وصالي جامعه شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبايي: يكي از مسائل دانشگاههاي كشور به اين مسئله برمي گردد كه اعضاي هيأت علمي بيشتر تدريس مي كنند تا تأليف. چون درآمد تدريس آني است، ولي كار تأليف مشكلات فراواني دارد.

وي مي افزايد: مسئولان كتابخانه گاهي آن قدر بي حوصله و بي توجه اند كه اگر منبع مورد نياز حتي در كتابخانه  دانشگاه هم موجود باشد از كمك به دانشجو خودداري مي كنند.
«علي مرداني» دانشجوي مقطع دكتراي رشته علوم سياسي دانشگاه تربيت مدرس نيز بي توجهي مسئولان كتابخانه ها و همچنين بي انگيزگي استادان را از مسائل عمده توجه كم و بي علاقگي دانشجويان به تحقيق و تفحص منابع تخصصي مي داند و مي گويد: استادان ما با بي حوصلگي منابع را به ما معرفي مي كنند و راهنمايي چنداني به ما ارائه نمي كنند. مسئولان كتابخانه هاي تخصصي دانشگاهها هم معمولاً از سواد و دانش كافي در معرفي منابع به خصوص منابع لاتين بي بهره اند و همه اين مسائل در مجموع انگيزه دانشجو را نيز از ميان برداشته است.
دكتر سعيد وصالي جامعه شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبايي نيز كمبود منابع پژوهشي و تخصصي را ناشي از دو دليل عمده ضعف تأليف كتاب و عدم ترجمه كتابهاي مفيد مي داند. وي در عين حال معتقد است:
در كشور ما استادان بيشتر تدريس مي كنند تا تأليف، چرا كه درآمد تدريس عيني و آني است در حالي كه كار تأليف مشكلات بي شماري را پيش رو دارد. وي همچنين به ضرورت شكل گيري نهضت ترجمه اشاره مي كند و مي افزايد: عده اي بايد به صورت دائم كار ترجمه آثار را به عهده بگيرند همانگونه كه كشورهاي غربي زماني به اين كار دست زدند و پيشرفتهاي آنان هم از همان زمان آغاز شد.
دكتر شهلا كاظمي پور جمعيت شناس و عضو هيأت علمي دانشگاه تهران درباره وضعيت منابع تحقيقاتي و پژوهشي اظهار مي دارد: ما آنقدر با كمبود منابع مواجه نيستيم كه با فقر آگاهي مواجهيم. دانشجويان بر اين گمانند كه دانشكده بايد همه نيازهايشان را پاسخ دهد ولي به اين اصل مهم كه در كشوري جهان سومي زندگي مي كنند و همواره در معرض معضلات اقتصادي قرار دارند توجهي نمي كنند. چرا كه محيط هاي علمي و دانشگاهي معضلات اقتصادي را خيلي بيشتر و واضح تر نمايان مي كنند. اين مراكز كمترين بودجه را در اختيار دارند كه امكان غني سازي كتابخانه ها و منابع تخصصي را كمرنگ مي كند.
000152.jpg
* دكتر محمد كوثري جامعه شناس و رييس كتابخانه تخصصي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران: منابع فارسي، جوابگوي نيازهاي دانشجويان نيست، چون همه تأليفات موجود در غرب ترجمه نمي شود و تأليفات حاضر در مراكز پژوهشي و دانشگاهها نيز به دليل كم بودن آنها مطابق با سليقه دانشجويان ايراني نيست.

وي در ادامه آموزش روش تحقيق و شناسايي منابع را يكي از شرط هاي اساسي تحقيق ارزيابي مي كند و مي گويد: دانشجو روشهاي تحقيق را بلد نيست و در تحقيق و يافتن منابع تحقيقي سردرگم است.
دكتر اصغر عسگري خانقاه معاون آموزشي دانشكده علوم اجتماعي تهران معتقد است: هر منبعي در قلمرو علوم اجتماعي به زبان لاتين در اين دانشكده وجود دارد.
وي مي افزايد: اگر دانش زبان انگليسي دانشجويان بالا باشد مشكلات آنها تا حدود زيادي مرتفع مي شود پژوهشگر بايد براي آشنايي با قلمرو علوم ديگر با زبان هاي زنده دنيا آشنا باشد.
وي مي گويد: اگر منابع كافي موجود نيست پس چرا عده اي از دانشجويان اين گونه مي درخشند و ممتاز مي شوند.
*ميزان اهتمام دانشجويان به منابع موجود
رشد روزافزون گرايش به مدرك گرايي در كشور سبب كم توجهي به پژوهش و همچنين مطالعه منابع پژوهشي شده است و دانشجويان كشور علاقه زيادي به مطالعه رشته هاي تخصصي شان نشان نمي دهند چرا كه شخص علاقه مند براي به دست آوردن منابع مورد نياز شهر را زير و رو مي كند.
دكتر سعيد وصالي ضمن بيان اين مطلب مي گويد: براي دانشجويان منابع به حد كافي وجود دارد اما آنها تنها به كتابخانه ها متكي هستند و جست وجو و كنكاش نمي كنند اما دكتر مسعود كوثري اهتمام دانشجويان به منابع پژوهشي را هم اكنون بهتر از گذشته ارزيابي مي كند و معتقد است: وضعيت زبان انگليسي دانشجويان بهبود يافته و آنان بهتر از گذشته از منابع لاتين استفاده مي كنند.
دكتر صادق آينه وند مسأله ميزان اهتمام دانشجويان به منابع پژوهشي را امري مرتبط با فرهنگ جامعه مي داند و مي افزايد:  متأسفانه دانشگاههاي ايران آموزش زده است تا اين كه پژوهش محور باشد. در حال حاضر وزارت علوم و مجموعه محققان در تلاشند كه حركت در مسير پژوهش را تسريع كنند تا آموزش نيز تقويت شود.
000154.jpg
* دكتر علي اصغر سعيدي جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران: به همه كساني كه منابع پژوهشي و تخصصي در حوزه علوم انساني را اندك مي دانند، مي توانم ثابت كنم كه هر منبعي در قلمرو جامعه شناسي و ديگر رشته ها، به زبان لاتين و ساير زبان هاي زنده دنيا در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران موجود است.

وي مي افزايد: تأكيد دانشگاههاي ما صرفاً به بيان جزوه و... خلاصه مي شود و اين نوع انتقال شفاهي و امري سبب مي شود كه اهتمام دانشجويان به منابع و مآخذ كم شود.
* مقايسه وضعيت منابع تخصصي و تحقيقاتي در مراكز دولتي و غيردولتي
دانشگاههاي غيردولتي نيز مانند دانشگاههاي دولتي در زمينه دستيابي به منابع تخصصي و پژوهشي رشد چشمگيري ندارند دكتر مسعود كوثري با بيان اين مطلب مي افزايد: تهيه كتابهاي لاتين و مرجع سرمايه هنگفتي نياز دارد كه فقط چند مركز غيردانشگاهي دولتي مثل مركز گفت  وگوي تمدنها توانسته اند كتابخانه تخصصي قابل توجهي را گردآوري كنند و اين كتابخانه تقريباً منحصر به فرد است .وي همچنين مي گويد: حتي كتابهاي كتابخانه مركز پژوهش ها و تحقيقات فرهنگي وزارت علوم كه پژوهشگاه بزرگي محسوب مي شود مربوط به دهه هاي گذشته است.
اما «علي مرداني» معتقد است كه دانشگاههاي غيردولتي از منابع تخصصي و پژوهشي معتبري بويژه در زمينه منابع لاتين برخوردارند وي كتابهاي مراكز غيردولتي ديگر همچون مركز مطالعات تاريخ، دفتر مطالعات وزارت خارجه و مركز اسناد انقلاب اسلامي را براي استفاده دانشجويان مفيدتر و قابل استفاده تر مي داند.
* ميزان نياز دانشجويان به منابع تخصصي در مقاطع مختلف تحصيلي
نياز دانشجويان مقاطع مختلف تحصيلي براي دستيابي به منابع تخصصي متفاوت است به گونه اي كه اكثر متخصصان و كارشناسان و استادان دانشگاه بر اين عقيده اند: كه نيازهاي دانشجويان مقطع كارشناسي با منابع و مآخذ فارسي در دسترس مرتفع مي شود اما اين وضعيت در مورد دانشجويان مقطع كارشناسي ارشد و دكترا بسيار متفاوت است و اين دانشجويان براي انجام تحقيقات به منابع وسيع تري نياز دارند كه اين مطالبات با امكانات موجود به هيچ وجه همخواني ندارد.
دكتر مجيدي مشكلات دستيابي به منابع تخصصي به خصوص در مقطع دكترا را مهم ارزيابي مي كند و مي گويد: خيلي از دانشجويان چون بايد در تز و پايان نامه شان اسامي منابع زيادي را ذكر كنند، به خصوص منابع لاتين و اين منابع را نمي يابند در نتيجه فقط به شكل صوري اسامي اين منابع را در پايان كار تحقيقي خود ذكر مي كنند.
000156.jpg
* دكتر اصغر عسگري خانقاه معاون آموزشي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، اگر دانش زبان انگليسي دانشجويان بالا باشد مشكلات آنها تا حدود زيادي رفع مي شود، چون پژوهشگر بايد براي آشنايي با قلمرو علوم ديگر، با زبان هاي زنده دنيا آشنا باشد.ولي آشنايي دانشجويان مابا ساير زبانها كم است

مسعود كوثري در اين باره تصريح مي كند: اگر چه در مقاطع كارشناسي كتابهاي فارسي جوابگوي نيازهاي دانشجويان است اما در مقطع كارشناسي ارشد و دكترا دانشجويان احتياج به منابع بيشتري دارند.
وي با اشاره به اينكه در دوره دكترا براي كتاب شناسي حداقل به ۲۰۰ اثر مرتبط با موضوع احتياج است تأكيد مي كند: بخش منابع فارسي اصلاً  جوابگوي اين نياز نيست و بايد به وسيله كتابهاي لاتين اين كمبود منابع جبران شود .دكتر سعيد وصالي ضمن تأكيد بر ضعف منابع در كتابخانه ها مي گويد: منابع استفاده شده در رساله هاي كارشناسي ارشد و دكترا كم و بيش قبلاً هم توسط ديگران استفاده شده و همه از وجود اين منابع مطلع اند و دانشجويان كمتر به سراغ منابع نو مي روند.
* راهكارهاي ارائه شده
دكتر «سعيدي» استفاده از اينترنت را يكي از راههايي مي داند كه به رفع كمبود منابع موجود در كتابخانه ها كمك مي رساند، وي مي گويد: متأسفانه قريب به اتفاق دانشجويان كم كار هستند و زحمت استفاده از اينترنت را به خود نمي دهند، شايد هم به دليل ضعف زبان انگليسي كمتر به اينترنت توجه دارند وي اميدوار است كه به اين مسأله توجه بيشتري شود.
شهلا كاظمي پور تصريح مي كند: اگر دانشجو منبع ندارد يا اظهار مي كند كه منبع در اختيارش نيست بايد در پي يافتن اين علت كه چرا اين چنين است برود وي در ادامه لزوم برنامه ريزي طولاني مدت را ضروري مي داند و مي افزايد :حتي اگر بر روي تحقيق هاي خوب هم تأكيد كنيم آنها نيز از منابع در دسترس استفاده مي كنند يكي از مشكلات تحقيق در ايران اين است كه حيطه كار بسيار وسيع و توان ديدن اين حيطه ها اندك است.
از سوي ديگر دكتر اصغر عسگري خانقاه پژوهش را امري مقدس مي داند و مي گويد: پژوهش يك كار بازاري نيست بلكه زاييده فكر و انديشه بشر است بنابراين بايد به اين موضوع بها دهيم وي براي بها دادن به امر پژوهش ارتقا علوم اجتماعي در جامعه را ضروري برمي شمارد و معتقد است: هر كسي از قبول شدن در كنكور محروم مي شود به علوم انساني و اجتماعي روي مي آورد كه بايد اين نگرش را تغيير داد.
افزايش سرمايه گذاري در بخش منابع كتابخانه اي از ديگر راههايي است كه مسعود كوثري بيان مي كند و مي گويد: وزارت علوم و دانشگاهها بايد مثل گذشته سرمايه قابل توجهي را براي تجهيز منابع به روز كتابخانه ها اختصاص دهند و منابع قديمي كه روزگارشان به سر آمده را از كتابخانه ها خارج كنند چون منابع مربوط به دهه هاي ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ ديگر جوابگوي نيازهاي دانشجويان و استادان نيست.

بازتاب
نشريه اي براي تعامل دانشجويان و مسئولان
مهدخت بروجردي علوي استاد دانشگاه علامه طباطبايي
انتشار ويژه نامه همشهري دانشجو را به دست اندركاران اين نشريه و همچنين به مخاطبان آن تبريك مي گويم و انتشار اين نشريه را براي عرصه علم، تحقيق و فناوري كشور بسيار مثبت ارزيابي مي كنم.
در شرايطي كه كشور ما داراي يكي از جوانترين جمعيت هاي دنياست و جمعيت دانشجويي ما نيز بالغ بر ۵/۱ ميليون نفر است، انتشار نشريه اي كه بتواند با اطلاع رساني صحيح و به موقع، نيازهاي اين قشر را برآورده سازد، يك ضرورت اجتناب ناپذير است.
با توجه به ضرورت انتشار نشريات تخصصي در عصر ارتباطات و با در نظر گرفتن تعريفي خاص از مخاطبان، نشريه مي تواند گامهاي بلندي رو به جلو بردارد. اولين و مهم ترين نكته اي كه به نظر من، اين گونه نشريات بايد به آن توجه كنند، استفاده از مطالبي است كه ارزش «دربرگيري» را داشته باشد، يعني مخاطب بايد پاسخ سئوالها و مشكلات خود را در لابه لاي صفحات اين نشريه پيدا كند و بعد از مدتي، اين احساس براي او به وجود آيد كه اگر اين نشريه را نخواند، احتمالا ممكن است به خاطر بي اطلاعي، چيزي را از دست داده باشد.
نكته بعدي، استفاده از زبان ساده و غير نخبه گراست. فراموش نكنيم كه مخاطبان بالقوه ما در حد ديپلم و يا يكي دو سال بالاتر هستند و بنا به عادت، خواندن متون با زبان پيچيده و غيرارتباطي براي آنها مشكل بوده و سبب قطع ارتباط مي شود.
زمان انتشار نشريه هم مي تواند يكي ديگر از عوامل جذب مخاطب باشد. اگر فاصله انتشار كم باشد، قاعدتا محتواي مطالب به سمت غير كيفي شدن، ميل پيدا مي كند و حساسيت ها نسبت به مطالب كم مي شود.
اگر بخواهم صحبتهاي خودم را جمع بندي كنم، بايد بگويم كه نشريه بايد آنچنان صداقتي در ارائه اخبار و اطلاعات مربوط به دانشگاهها و خبرهاي دانشگاهي از خود نشان بدهد كه اعتماد شديد مخاطبان را جلب كند. ارائه اخبار جعلي، غيرواقعي و جنجالي ، به طور قطع خيلي زود مخاطب را متوجه كرده و اعتماد او را سلب خواهد كرد.
نشريه همشهري دانشجو همچنين مي تواند موجبات تعامل دانشجويان با مسئولان را هم فراهم آورد و با انعكاس نظرات دانشجويان به روابط عمومي وزارتخانه يا دانشگاههاي مختلف، محيط درس و تحصيل را براي دانشجويان جذاب تر و ديدگاه آنان را نسبت به آينده اميدوارتر كند. رسالت يك نشريه مردمي هم چيزي جز اين نيست.
من بسيار اميدوارم كه نشريه نوپاي همشهري دانشجو بتواند از پس اين رسالت بزرگ به خوبي برآيد.

نامه هاي رسيده
ضوابط كتابخانه هاي دانشگاهي!
* دانشجويان و اعضاي هيأت علمي دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي مي توانند درباره هرچيزي كه به بخش آموزش عالي كشور مربوط مي شود اعم از مسائل و مشكلات، مقاله در رابطه با مباحث دانشگاهي و... براي همشهري دانشجو نامه بنويسند. نامه ها را مي توانيد به نشاني تهران، خيابان آفريقا، كوچه تنديس، پلاك ۱۰، همشهري دانشجو بفرستيد و يا به شماره ۲۰۵۸۸۱۱ فاكس كنيد.
۵ سال پيش وقتي اسم من و خيلي از دوستانم را در روزنامه، لابه لاي اسامي قبول شدگان دانشگاه ديدم، خيلي خوشحال شدم. خوشحال از اينكه در آن رشته اي كه دوست داشتم قبول شدم؛ نه من كه همه دوستانم. صميمي ترين تا دورترين همكلاسي! فرقي برايم نداشت كه اسم من بين «دانشگاه آزادي ها» بود و اسم آنها بين «دانشگاه دولتي ها»!
اما؛ ديروز براي نوشتن پايان نامه ام؛ بنا به توصيه استادم؛ به دانشگاه شهيد بهشتي رفتم تا از كتابخانه آنجا استفاده كنم. از كتابخانه يكي از دانشگاه هاي كشورم، شهرم تهران.
اما به من گفتند: «با نامه اي كه از «معاونت پژوهشي» مي آوري؛ فقط ۲ بار در تمام طول مدت تحصيلت مي تواني از كتابخانه دانشگاه هاي دولتي استفاده كني...!» به ياد دوستم افتادم كه چقدر دلش شكسته بود وقتي براي تحقيق به «انستيتو تحقيقات تغذيه اي» رفته بود و آنها اصلاً به او اجازه استفاده از هيچ گونه تسهيلاتي را نداده بودند و گفته بودند: «شما دانشجوي دانشگاه آزاد هستيد و نمي توانيد استفاده كنيد!»
راستي چرا؟... در حالي كه همه افراد در همه جاي دنيا؛ بدون هيچ گونه مدرك علمي؛ مي توانند از هر كتابخانه اي كه دوست دارند، استفاده كنند... چه كساني چنين تصميم گيري هايي مي كنند؟

دانشگاه تهران ترم آينده دانشجوي ميهمان نمي پذيرد
دانشگاه تهران به دليل پذيرش زياد دانشجو، نيم سال تحصيلي آينده، دانشجوي ميهمان نمي پذيرد.
دكتر حسن ابراهيمي مدير كل آموزشي دانشگاه تهران با اعلام اين مطلب گفت: پذيرايي از دانشجويان ميهمان در نيم سال دوم علاوه بر دانشجويان ميهمان پذيرفته شده نيم سال اول، بيش از حد توان دانشگاه است، لذا دانشگاه تهران قطعا در نيم سال دوم سال جاري دانشجوي ميهمان نمي پذيرد.

فرصت هاي مطالعاتي براي استادان دانشگاه آزاد
معاون پژوهشي دانشگاه آزاد اسلامي از ايجاد فرصت مطالعاتي براي اعضاي هيأت علمي تمام وقت دانشگاه آزاد در داخل و خارج از كشور خبر داد.
دكتر كريم زارع در اين باره اظهارداشت: فرصت مطالعاتي براي ۲۰۰ نفر از ۲۰ هزار نفر اعضاي هيأت علمي تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامي ايجاد شده است و معرفي استادان از سوي معاونت پژوهشي واحدهاي دانشگاهي به دفتر پژوهشي سازمان مركزي دانشگاه آزاد اسلامي، صورت مي گيرد.
وي تصريح كرد: اين طرح درحال حاضر براي اعضاي هيأت علمي تمام وقت دانشگاه تصويب شده و درمورد مربي هاي دانشگاه آزاد پس از تأييد رييس دانشگاه و با توجه به تعداد مقالات چاپ شده در خارج و داخل كشور، انجام مي شود.

«اهداف و نحوه برگزاري همايشها و نقش آن در توسعه ملي»
تأليف: دكتر مسعود شفيعي
چاپ: ۱۳۸۲
ناشر: مركز تحقيقات سياست علمي كشور با همكاري مركز مطالعات و همكاريهاي علمي بين المللي(ISMO)
شمارگان: ۱۵۰۰ جلد
همايشهاي علمي موجب مي شود تا فعاليتهاي علمي هدفمندتر شده، مشاركت و همدلي ميان مراكز علمي و صنعتي بيش از پيش تقويت شود. علاوه بر اين، همايش ميان صاحبان تخصص و انديشه، زمينه مناسبي براي ايجاد همياري و همسويي دانشگاه و صنعت است. امروز اين واقعيت در سطح وسيع پذيرفته شده است كه نهادهاي علمي و تشكلهاي حرفه اي پيشگامان اصلي پيشبرد رشته هاي علمي- تخصصي هستند.
تفكر اصلي ناظر بر عملكرد همايشهاي علمي از طريق نشستهاي علمي به منظور خلق پديده هاي نو، فراهم آوردن شرايط مناسب براي گفت وشنود انتقادي، تبادل انديشه و مشاركت در تصميم گيري، اشاعه دستاوردهاي علمي همراه با انتظام بنيانهاي قواعد عملي جمعي براي مشاركت در توليد دانش است. چنين همايشهايي در صورت برخورداري از هدفمندي و استمرار قادرند ارتباط ميان بخشهاي رسمي و غيررسمي جامعه را تنظيم كرده و علم و عمل را به هم پيوند زنند.
در فصل اول اين كتاب، به انواع همايشها و ذكر تعريف و ويژگي هاي هر كدام پرداخته شده ، در فصل دوم به اقدامات مهم و كليدي برگزاري همايشها از آغاز تا انجام وسر انجام در فصل سوم درباره فهرست بازبيني و برنامه زمانبندي،  مطالب نسبتاً فراواني آورده شده است.

نگاه
يادواره دكتر اهرابي
سيدمصطفي رضوي عضو هيأت علمي دانشگاه تهران
دكتر اهرابي، دانشيار بازنشسته گروه فيزيك دانشگاه تهران، در سال ۱۳۰۳ در شهرستان فومن بدنيا آمد، در سال ۱۳۳۵ به اخذ ليسانس فيزيك از دانشكده علوم دانشگاه تهران نايل شد. وي با استفاده از بورس انرژي اتمي دولت فرانسه در سال ۱۳۴۴ موفق به اخذ مدرك دكترا در زمينه فيزيك پلاسما از فرانسه گرديد. پس از آن در مركز اتمي دانشگاه تهران كار خود را آغاز نمود و سپس به گروه فيزيك دانشگاه انتقال يافت. از آن هنگام تا چهل روز قبل كه به سراي باقي شتافت، به كار آموزشي و پژوهشي در دانشگاه پرداخت و در خدمت جوانان اين مرز و بوم بود.
متن زير از سوي يكي از اعضاي فعلي هيأت علمي دانشگاه تهران و از دانشجويان سابق وي در گروه فيزيك به يادبود وي نگاشته شده و به دفتر همشهري دانشجو ارسال شده است كه در پي مي آيد.
به ياد استاد فقيد دانشگاه تهران
گويا همين ديروز بود كه در آزمايشگاه الكترونيك گروه فيزيك دانشكده علوم، دكتر اهرابي پروژه طراحي و ساخت يك وسيله الكترونيكي براي سنجش دور موتور اتومبيل را از من تحويل مي گرفت و با رويي گشاده و خندان اشكالات نهايي مرا وارسي و اصلاح مي كرد. او با چنان دقتي عمل مي كرد كه همه نگراني هاي مرا براي تحويل پروژه رفع كرد. از آن زمان هجده سال مي گذرد و از اولين ديدار وي در گروه فيزيك بسيار بيشتر از آن. رابطه استاد و دانشجو در آن ايام متفاوت با اين زمان بود. عميق بود و با احترام بسيار و سرشار از صميميت. ولي امروز شايد تا حدي بتوان گفت:
معدوم شد مروت و منسوخ شد وفا
زين هر دو ماند نامي چو سيمرغ و كيميا
چند روز قبل يكي از استادان همكار، مرا از سفر او به ديار باقي آگاه كرد. افسوس بسيار خوردم كه در طول چند سال اخير كه در لاهيجان زندگي مي كرد و كماكان عاشقانه بكار آموزش دانشجويان مشغول بود نتوانستم او را ببينم. با وجود آنكه چند نوبت پيغام او را دريافت كرده بودم كه از من خواسته بود به ديدارش بروم غفلت و اشتغالات زندگي مرا از اين مهم بازداشت. درست ساعتي بعد از هنگام ترحيم او در تهران، مجلس تجمع اساتيد قديم و جديد گروه فيزيك دانشگاه تهران را داشتيم كه حقير افتخار خدمتگزاري آن را داشت و علي القاعده وي در اين مراسم شركت مي نمود. او مصداق بارز اين مفارقه بود از جمع احباب.
حضور در پرسه او برايم سخت بود. شنيدن كلام سخنراني حرفه اي كه نمي دانست در وصف چه بزرگمردي صحبت مي كند و ديدن اساتيد همدوره او، كه اينك بر چهره آنان گذر عمر به خوبي خود را نشان مي دهد، مرا به فضايي ديگر مي برد. بيرون آمدم كه در راه خروج، دكتر فرخي، از ديگر اساتيد همدوره وي را ديدم كه در كنار استادش، دكتر جناب، زانوي ادب به بغل داشت. بر گونه هاي آن دو عزيز بزرگوار كه آيينه دوران جواني از دست رفته خودم هستند بوسه زدم در حالي كه طاقت حضور در اين گونه مجالس را به كلي از دست داده بودم.
گروه فيزيك دانشگاه تهران، كه زماني يكجا غالب بزرگان فيزيك كشور را در خود داشت به تدريج از آن نسل اول و دوم فيزيك كشور خالي شده است: مرحوم دكتر حسابي، مرحوم دكتر بركشلي، مرحوم دكتر آزاد و از ميان متأخرين مرحوم دكتر نظامي، مرحوم دكتر سيروس ضياء و اينك مرحوم دكتر اهرابي.
او از ابتداي دوره جواني و قبل از اتمام تحصيل دبيرستان، معلمي را به صورت تقريباً حرفه اي از رشت آغاز كرد و از اين شغل شريف و مسئوليت آموزش آنچه مي دانست يك دم فراغت نيافت تا سرانجام روي در نقاب خاك كشيد. نگاهي به زندگي او مي تواند گوياي اين تلاش عظيم و انرژي بي پايان و عشق بي انتها به معلمي و دانشجويان باشد كه فقط ملك الموت و خاك توانست او را از اين كوشش مداوم كه بيش از شصت سال تداوم يافت باز دارد و بدون ترديد از اين پس نيز اثر او همانست كه بود و اي بسا بيشتر، به قول اقبال (با اندكي اصلاح) برخي پس از مرگ متولد مي شوند:
اي بسا انسان كه بعد از مرگ زاد
چشم خود بربست و چشم ما گشاد
به طور معمول انسان از درك عظمت بزرگاني كه در اطرافش زندگي مي كنند غافل است. سيره و رفتار اين بزرگان گاهي بهترين تجلي بلندترين مضامين اخلاقي است و آنگاه كه آنان را از دست مي دهد به خود مي آيد و بر افسوس عدم بهره مندي و استفاضه بهتر از آنان در سوگ و حرمان مي نشيند. اين امر محدود به سوگ از دست دادن دكتر اهرابي نيست ولي فقدان او مثالي سزا و بجا براي آنست.
دكتر اهرابي در حسن خلق و رعايت احترام همه و بويژه دانشجويان، زبانزد خاص و عام بود و كلاس درس او همواره جذاب براي دانشجويان و دانش پژوهان. او مردي خودساخته بود و به ترتيبي كه اشاره شد از آن زمان كه خود را شناخت در زندگي متكي به خود و كار خود بود. گاهي در ديدارهاي خصوصي كه با او داشتم از مرارت ها و مشكلاتي كه در مسير تحصيل خود داشت برايم مي گفت: زندگي او سراسر سادگي بود. زندگي بي پيرايه و پايداري او در آموزش دانشجويان و عشق به آنها كم نظير بود. لااقل در اين روزها، اينگونه پايمردي و مناعت طبع كمياب و بل كيمياست.
با شناختي كه از او داشتم به جرأت مي گويم كه او در آرامش و بي دغدغه دار فاني را وداع گفت و به روشني اين جبر روزگار و سنت الهي را پذيرا شد و راضي و تسليم و مهيا براي پذيرش آن و بلكه شايق بود. ناآرامي، بي تابي، دغدغه و حسرت عظيم فقط از آن ماست كه به حد كافي از او بهره نبرديم و براي جايگزيني او كمتر جانشين شايسته اي داريم.
در ترحيم او اساتيد بزرگواري را ديدم كه با تكيه عصا و با مرارت در مجلس حاضر شدند؛ به استواري آنها غبطه خوردم و بر ناتواني خود افسوس. آنها با عصا و كوله باري از تجربه، الگوي خدمت بي ريا و استواري اند.
mrazavi@ut.ac.ir

|  دانشجو-۲  |   دانشجو-۳  |   دانشجو-۴  |   دانشجو-۵  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |