گزارش: ترانه بني يعقوب، فريده غائب
در مورد وجود منابع تحقيقاتي و پژوهشي در دسترس دانشجويان علوم انساني نظريات متفاوتي وجود دارد، عده اي بر اين باورند كه منابع پژوهشي در اين حوزه به ميزان كافي است و آنچه سبب استفاده نامطلوب از اين منابع مي شود عدم توجه دانشجويان اين رشته ها به منابع پژوهشي و تخصصي است.
از سوي ديگر برخي صاحبنظران بر اين اعتقادند كه منابع در اين حوزه به روز و كارآمد نيست و نياز مبرم به منابع جديدتر در اين حوزه به صورت جدي احساس مي شود. در اين باره با متخصصان، صاحبنظران و دانشجويان رشته هاي حوزه علوم انساني به گفت وگو نشسته ايم:
دكتر محمود كوثري جامعه شناس و رييس كتابخانه تخصصي دانشگاه علوم اجتماعي دانشگاه تهران در اين باره مي گويد: منابع مورد استفاده دانشجويان دو دسته اند: منابع مرجع (دايره المعارف ها، فرهنگ لغات و ...) و منابعي كه به شكل مقاله و ژورنال و مجلات داخلي و خارجي اند.
وي همچنين نياز دانشجويان به هر كدام از منابع پژوهشي را در مقاطع مختلف تحصيلي متفاوت ارزيابي مي كند.
وي در ادامه با تأكيد بر افزايش فعاليت بخش ترجمه در دو دهه دوم انقلاب مي افزايد: به دو دليل منابع فارسي جوابگوي نيازهاي دانشجويان نيست. نخست تأليفات كم مطابق سليقه دانشجويان ايراني و دوم اينكه همه منابع موجود در غرب ترجمه نمي شود و تنها معروفترين آثار منتشر شده در غرب گلچين و ترجمه مي شود. در اين ميان ترجمه بسياري از كتابهاي سنگين و قابل توجه مورد غفلت قرار مي گيرد، از جمله كتاب مهم چهار جلدي نظم و تاريخ لئو انتزاس كه ادامه تفكرات ماكس وبر است و به دليل حجم زياد و سنگين بودن مطالب براي دانشجويان مقطع كارشناسي ترجمه نمي شود و به جاي آن كتاب كوتاهي درباره فلسفه سياسي از همين نويسنده منتشر و چاپ مي شود.
اما دكتر علي اصغر سعيدي جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران با مقايسه منابع تخصصي موجود و ده سال پيش مي گويد: ده سال پيش كه براي تحصيل در مقطع دكترا ايران را ترك كردم ميزان منابع پژوهشي تخصصي در حوزه علوم انساني بسيار اندك و ناچيز بود. اما وقتي به ايران بازگشتم منابعي را در كتابخانه دانشگاه تهران ديدم كه در دانشگاه لندن وجود نداشت.
او با تأكيد بر وجود تعداد منابع كافي براي دانشجويان علوم انساني و بخصوص جامعه شناسي اظهار مي كند: به همه كساني كه منابع پژوهشي و تخصصي در حوزه علوم انساني را اندك مي دانند مي توانم ثابت كنم كه اين گونه نيست و هر منبعي در قلمرو جامعه شناسي و ديگر رشته ها به زبان لاتين و ديگر زبانهاي زنده دنيا در حال حاضر در دانشكده علوم اجتماعي تهران وجود دارد.
دكتر صادق آينه وند عضو هيأت علمي دانشگاه تربيت مدرس نيز از منابع موجود در كتابخانه دانشكده علوم انساني دانشگاه اظهار رضايت مي كند و مي گويد: كتابخانه ما همه ژورنال ها و اطلاعات روز دنيا را در اختيار دارد و بازتاب اين اطلاعات در پايان نامه هاي دانشجويان و پروژه هاي تحقيقاتي آنان تبيين كننده همين مطلب است.
به گفته وي: جوينده يابنده است و در حد توان و امكانات دانشجو هم منابع يافت مي شود و آنچه مهم است همت دانشجو است.
به عقيده اين استاد دانشگاه مهمترين مشكل براي دسترسي به اين منابع نداشتن اطلاعات كافي از وجود آنها و وقت كافي است.
نصرت نيلساز كه هم اكنون دانشجوي مقطع دكترا در رشته علوم قرآني دانشگاه تربيت مدرس است از عدم تبحر كتابداران در معرفي منابع و راهنمايي درست از سوي آنان سخن مي گويد:
دانشگاه تهران به لحاظ وجود منابع تخصصي بسيار غني است اما به دليل كمبود فضاي كتابخانه و نبود نيروي انساني متخصص براي راهنمايي دانشجويان مشكلاتي دارد.
وي مي افزايد: مسئولان كتابخانه گاهي آن قدر بي حوصله و بي توجه اند كه اگر منبع مورد نياز حتي در كتابخانه دانشگاه هم موجود باشد از كمك به دانشجو خودداري مي كنند.
«علي مرداني» دانشجوي مقطع دكتراي رشته علوم سياسي دانشگاه تربيت مدرس نيز بي توجهي مسئولان كتابخانه ها و همچنين بي انگيزگي استادان را از مسائل عمده توجه كم و بي علاقگي دانشجويان به تحقيق و تفحص منابع تخصصي مي داند و مي گويد: استادان ما با بي حوصلگي منابع را به ما معرفي مي كنند و راهنمايي چنداني به ما ارائه نمي كنند. مسئولان كتابخانه هاي تخصصي دانشگاهها هم معمولاً از سواد و دانش كافي در معرفي منابع به خصوص منابع لاتين بي بهره اند و همه اين مسائل در مجموع انگيزه دانشجو را نيز از ميان برداشته است.
دكتر سعيد وصالي جامعه شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبايي نيز كمبود منابع پژوهشي و تخصصي را ناشي از دو دليل عمده ضعف تأليف كتاب و عدم ترجمه كتابهاي مفيد مي داند. وي در عين حال معتقد است:
در كشور ما استادان بيشتر تدريس مي كنند تا تأليف، چرا كه درآمد تدريس عيني و آني است در حالي كه كار تأليف مشكلات بي شماري را پيش رو دارد. وي همچنين به ضرورت شكل گيري نهضت ترجمه اشاره مي كند و مي افزايد: عده اي بايد به صورت دائم كار ترجمه آثار را به عهده بگيرند همانگونه كه كشورهاي غربي زماني به اين كار دست زدند و پيشرفتهاي آنان هم از همان زمان آغاز شد.
دكتر شهلا كاظمي پور جمعيت شناس و عضو هيأت علمي دانشگاه تهران درباره وضعيت منابع تحقيقاتي و پژوهشي اظهار مي دارد: ما آنقدر با كمبود منابع مواجه نيستيم كه با فقر آگاهي مواجهيم. دانشجويان بر اين گمانند كه دانشكده بايد همه نيازهايشان را پاسخ دهد ولي به اين اصل مهم كه در كشوري جهان سومي زندگي مي كنند و همواره در معرض معضلات اقتصادي قرار دارند توجهي نمي كنند. چرا كه محيط هاي علمي و دانشگاهي معضلات اقتصادي را خيلي بيشتر و واضح تر نمايان مي كنند. اين مراكز كمترين بودجه را در اختيار دارند كه امكان غني سازي كتابخانه ها و منابع تخصصي را كمرنگ مي كند.
وي در ادامه آموزش روش تحقيق و شناسايي منابع را يكي از شرط هاي اساسي تحقيق ارزيابي مي كند و مي گويد: دانشجو روشهاي تحقيق را بلد نيست و در تحقيق و يافتن منابع تحقيقي سردرگم است.
دكتر اصغر عسگري خانقاه معاون آموزشي دانشكده علوم اجتماعي تهران معتقد است: هر منبعي در قلمرو علوم اجتماعي به زبان لاتين در اين دانشكده وجود دارد.
وي مي افزايد: اگر دانش زبان انگليسي دانشجويان بالا باشد مشكلات آنها تا حدود زيادي مرتفع مي شود پژوهشگر بايد براي آشنايي با قلمرو علوم ديگر با زبان هاي زنده دنيا آشنا باشد.
وي مي گويد: اگر منابع كافي موجود نيست پس چرا عده اي از دانشجويان اين گونه مي درخشند و ممتاز مي شوند.
*ميزان اهتمام دانشجويان به منابع موجود
رشد روزافزون گرايش به مدرك گرايي در كشور سبب كم توجهي به پژوهش و همچنين مطالعه منابع پژوهشي شده است و دانشجويان كشور علاقه زيادي به مطالعه رشته هاي تخصصي شان نشان نمي دهند چرا كه شخص علاقه مند براي به دست آوردن منابع مورد نياز شهر را زير و رو مي كند.
دكتر سعيد وصالي ضمن بيان اين مطلب مي گويد: براي دانشجويان منابع به حد كافي وجود دارد اما آنها تنها به كتابخانه ها متكي هستند و جست وجو و كنكاش نمي كنند اما دكتر مسعود كوثري اهتمام دانشجويان به منابع پژوهشي را هم اكنون بهتر از گذشته ارزيابي مي كند و معتقد است: وضعيت زبان انگليسي دانشجويان بهبود يافته و آنان بهتر از گذشته از منابع لاتين استفاده مي كنند.
دكتر صادق آينه وند مسأله ميزان اهتمام دانشجويان به منابع پژوهشي را امري مرتبط با فرهنگ جامعه مي داند و مي افزايد: متأسفانه دانشگاههاي ايران آموزش زده است تا اين كه پژوهش محور باشد. در حال حاضر وزارت علوم و مجموعه محققان در تلاشند كه حركت در مسير پژوهش را تسريع كنند تا آموزش نيز تقويت شود.
وي مي افزايد: تأكيد دانشگاههاي ما صرفاً به بيان جزوه و... خلاصه مي شود و اين نوع انتقال شفاهي و امري سبب مي شود كه اهتمام دانشجويان به منابع و مآخذ كم شود.
* مقايسه وضعيت منابع تخصصي و تحقيقاتي در مراكز دولتي و غيردولتي
دانشگاههاي غيردولتي نيز مانند دانشگاههاي دولتي در زمينه دستيابي به منابع تخصصي و پژوهشي رشد چشمگيري ندارند دكتر مسعود كوثري با بيان اين مطلب مي افزايد: تهيه كتابهاي لاتين و مرجع سرمايه هنگفتي نياز دارد كه فقط چند مركز غيردانشگاهي دولتي مثل مركز گفت وگوي تمدنها توانسته اند كتابخانه تخصصي قابل توجهي را گردآوري كنند و اين كتابخانه تقريباً منحصر به فرد است .وي همچنين مي گويد: حتي كتابهاي كتابخانه مركز پژوهش ها و تحقيقات فرهنگي وزارت علوم كه پژوهشگاه بزرگي محسوب مي شود مربوط به دهه هاي گذشته است.
اما «علي مرداني» معتقد است كه دانشگاههاي غيردولتي از منابع تخصصي و پژوهشي معتبري بويژه در زمينه منابع لاتين برخوردارند وي كتابهاي مراكز غيردولتي ديگر همچون مركز مطالعات تاريخ، دفتر مطالعات وزارت خارجه و مركز اسناد انقلاب اسلامي را براي استفاده دانشجويان مفيدتر و قابل استفاده تر مي داند.
* ميزان نياز دانشجويان به منابع تخصصي در مقاطع مختلف تحصيلي
نياز دانشجويان مقاطع مختلف تحصيلي براي دستيابي به منابع تخصصي متفاوت است به گونه اي كه اكثر متخصصان و كارشناسان و استادان دانشگاه بر اين عقيده اند: كه نيازهاي دانشجويان مقطع كارشناسي با منابع و مآخذ فارسي در دسترس مرتفع مي شود اما اين وضعيت در مورد دانشجويان مقطع كارشناسي ارشد و دكترا بسيار متفاوت است و اين دانشجويان براي انجام تحقيقات به منابع وسيع تري نياز دارند كه اين مطالبات با امكانات موجود به هيچ وجه همخواني ندارد.
دكتر مجيدي مشكلات دستيابي به منابع تخصصي به خصوص در مقطع دكترا را مهم ارزيابي مي كند و مي گويد: خيلي از دانشجويان چون بايد در تز و پايان نامه شان اسامي منابع زيادي را ذكر كنند، به خصوص منابع لاتين و اين منابع را نمي يابند در نتيجه فقط به شكل صوري اسامي اين منابع را در پايان كار تحقيقي خود ذكر مي كنند.
مسعود كوثري در اين باره تصريح مي كند: اگر چه در مقاطع كارشناسي كتابهاي فارسي جوابگوي نيازهاي دانشجويان است اما در مقطع كارشناسي ارشد و دكترا دانشجويان احتياج به منابع بيشتري دارند.
وي با اشاره به اينكه در دوره دكترا براي كتاب شناسي حداقل به ۲۰۰ اثر مرتبط با موضوع احتياج است تأكيد مي كند: بخش منابع فارسي اصلاً جوابگوي اين نياز نيست و بايد به وسيله كتابهاي لاتين اين كمبود منابع جبران شود .دكتر سعيد وصالي ضمن تأكيد بر ضعف منابع در كتابخانه ها مي گويد: منابع استفاده شده در رساله هاي كارشناسي ارشد و دكترا كم و بيش قبلاً هم توسط ديگران استفاده شده و همه از وجود اين منابع مطلع اند و دانشجويان كمتر به سراغ منابع نو مي روند.
* راهكارهاي ارائه شده
دكتر «سعيدي» استفاده از اينترنت را يكي از راههايي مي داند كه به رفع كمبود منابع موجود در كتابخانه ها كمك مي رساند، وي مي گويد: متأسفانه قريب به اتفاق دانشجويان كم كار هستند و زحمت استفاده از اينترنت را به خود نمي دهند، شايد هم به دليل ضعف زبان انگليسي كمتر به اينترنت توجه دارند وي اميدوار است كه به اين مسأله توجه بيشتري شود.
شهلا كاظمي پور تصريح مي كند: اگر دانشجو منبع ندارد يا اظهار مي كند كه منبع در اختيارش نيست بايد در پي يافتن اين علت كه چرا اين چنين است برود وي در ادامه لزوم برنامه ريزي طولاني مدت را ضروري مي داند و مي افزايد :حتي اگر بر روي تحقيق هاي خوب هم تأكيد كنيم آنها نيز از منابع در دسترس استفاده مي كنند يكي از مشكلات تحقيق در ايران اين است كه حيطه كار بسيار وسيع و توان ديدن اين حيطه ها اندك است.
از سوي ديگر دكتر اصغر عسگري خانقاه پژوهش را امري مقدس مي داند و مي گويد: پژوهش يك كار بازاري نيست بلكه زاييده فكر و انديشه بشر است بنابراين بايد به اين موضوع بها دهيم وي براي بها دادن به امر پژوهش ارتقا علوم اجتماعي در جامعه را ضروري برمي شمارد و معتقد است: هر كسي از قبول شدن در كنكور محروم مي شود به علوم انساني و اجتماعي روي مي آورد كه بايد اين نگرش را تغيير داد.
افزايش سرمايه گذاري در بخش منابع كتابخانه اي از ديگر راههايي است كه مسعود كوثري بيان مي كند و مي گويد: وزارت علوم و دانشگاهها بايد مثل گذشته سرمايه قابل توجهي را براي تجهيز منابع به روز كتابخانه ها اختصاص دهند و منابع قديمي كه روزگارشان به سر آمده را از كتابخانه ها خارج كنند چون منابع مربوط به دهه هاي ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ ديگر جوابگوي نيازهاي دانشجويان و استادان نيست.