از او به يك اشاره...
اشاره: حميدرضا پگاه متولد ۱۳۵۰ از بازيگران جوان سينما است كه كار خود را با بازي در تلويزيون و در سريال «ضلع ششم» آغاز كرده اخيراً نيز در تلويزيون سريال «تفنگ سرپر» و در سينما نيز فيلم ارزشمند «اين زن حرف نمي زند» را بر پرده داشت. هرچند به نظر مي رسد هنوز نقشي مناسب چهره و بازي او نوشته نشده است با اين بازيگر درباره كارهاي او در عرصه سينما و تلويزيون به گفت وگو نشستيم.
از سابقه و فعاليت هنري تان بگوييد؟
اولين كارم سريال «ضلع ششم» بود و آخرين كارم كه اين اواخر فيلمبرداري آن به پايان رسيده فيلم «ماه كامل» كار مهدي نوربخش است.
ولي فيلم ها و سريال هايتان كه فقط به همين دو كار ختم نمي شود؟
نه در «تفنگ سرپر» ساخته امرا... احمدجو بازي كرده ام كه كار خيلي سختي بود و بازي در آن زمان زيادي مي طلبيد و سريال «با من بمان» از حميد لبخنده بود كه همين اواخر پخش آن در كانال سوم به پايان رسيد و البته فيلم «اين زن حرف نمي زند» كار احمد اميني كه من نقش بهروز را داشتم و خيلي هم اين فيلم را دوست دارم.
به سريال با من بمان اشاره كرديد. معيارتان براي انتخاب اين كار چه بود، چون به هر حال هر كارگرداني يك سابقه و پيشينه اي دارد. با توجه به اين كه فقط سريال «در پناه تو» آقاي لبخنده خوب و قابل توجه بود، تصور شما اين بود كه اين كار هم موفق خواهد بود؟
بعد از اتمام تفنگ سرپر من يك سال بود كه كار نكرده بودم و البته پيشنهادهاي زيادي هم داشتم تا اين كه كار با آقاي لبخنده پيش آمد. بعد از اين كه تست دادم نقش فرامرز براي من در نظر گرفته شد. من به كيفيت سريال كاري ندارم ولي آقاي لبخنده براي مقوله بازيگري ارزش زيادي قايل هستند. به هر حال هر كارگردان شيوه كار و نگاه تصويري خودش را دارد و سريال هاي ايشان جدا از كيفيتي كه دارند هميشه بينندگان زيادي داشته اند. اين كار نسبت به كارهاي ديگر براي من يك تجربه متفاوت بود و اين را هم فراموش نكنيم كه آقاي لبخنده خودشان بازيگر بوده اند و اين خيلي مهم است و براي من هم جذابيت داشت. ولي اين كه نتيجه كار چه مي شود فكر مي كنم به هر حال كاري قابل دفاع و آبرومند است. حالا اين مسئله در نهايت سليقه اي است.
پس معلوم است قضيه را خيلي جدي گرفته اند.
من يك بار ديگر هم گفته ام اين مسئله را بايد بررسي كرد و اين بالا و پايين بودن تماشاگران را بايد آمار گرفت، كه هر كاري چند درصد بيننده دارد. به هر حال اين در شناخت و كار من بازيگر تاثير دارد چون به هر حال اگر كاري از من پخش مي شود من نهايتاً مي توانم نظر دوست، آشنايان و نزديكانم را بدانم و همين.
تفنگ سرپر يكي از پرهزينه ترين و به لحاظ زمان از طولاني ترين سريال هايي بود كه در اين مدت پخش شده و در عين حال كه موضوع در روستا مي گذرد جنبه تاريخي هم دارد. كار در محيط روستايي هم به هر حال سختي هاي خود ش را دارد از تجربه كار با آقاي احمدجو صحبت كنيد، فكر نمي كرديد در سريالي اين چنين پرشخصيت كار شما ديده نشود؟
من به عنوان بازيگر براي خودم آمال، خواست ها و آرزوهايي دارم و وقتي كه كار در تفنگ سرپر پيش آمد به نحوي رسيدن به تمام اين خواست ها و آرزوها در اين كار اتفاق افتاد. من نقش اصلي را داشتم، قصه هم خيلي خوب بود پر از فراز و نشيب. امرا... احمدجو هم جزو كارگردان هايي است كه فهيم، خلاق و هنرمند است، عوامل هم كه همه حرفه اي. ديگر يك بازيگر چه مي خواهد.
بعد از آن هم كه فيلم اين زن حرف نمي زند پيش آمد و اين هم جزو كارهاي خوب اين چند سال سينماي ايران بوده با توجه به اين كه آقاي اميني در انتخاب عوامل وسواس زيادي دارند كار در اين فيلم چطور پيش آمد. از تجربيات بازي در اين فيلم بگوييد.
خب قبل از هر چيزي هر وقت اسم اين فيلم پيش مي آيد من موظف هستم كه از خانم كتايون رياحي تشكر كنم و واقعاً سپاسگزارم، چون ايشان بودند كه مرا به آقاي اميني معرفي كردند و با توجه به اين كه از پيش مرا نمي شناختند تشخيص داده بودند كه من مي توانم بازي كنم. ابتدا نقش رامين محسني را به من پيشنهاد كردند اما بعد در صحبت ها به اين نتيجه رسيديم كه بهروز را بازي كنم.
آقاي پگاه، بازيگر نقش مقابل در بازي شما چه تاثيري دارد؟
يكي از همبازي هاي من مثلاً حامد بهداد بود كه نقش سروش را بازي مي كرد و خيلي بازي او خوب بود و آدمي پرانرژي است و در همان لحظه درگير نقش مي شود و سعي مي كند به بهترين شكل بازي كند. خوب به طبع من دوست دارم بازيگر نقش مقابلم مثل همين دوست كارش را دوست داشته باشد و بازيگري را جدي بگيرد وقتي اين اتفاق مي افتد خيلي خوشحال مي شوم. حالا همين را مي شود به كل عوامل فيلم تسري داد. از كارگردان كه آدم تحصيلكرده و فهيمي مثل آقاي اميني بودند تا ديگر عوامل فيلم كه همه حرفه اي بودند و همين باعث مي شود كه كيفيت فيلم بالا برود.
آقاي پگاه، با توجه به اين كه شما هم كار در سينما را تجربه كرده ايد و هم در تلويزيون، از تفاوت كار اين دو رسانه بگوييد.
اگر كه منظور از بازيگري خلق يك شخصيت است پس بازي در تئاتر، سينما و تلويزيون به نظرم هيچ فرقي ندارد. اگر كاري پيش بيايد كه هم فيلمنامه خوبي دارد و هم كارگردان آن آدمي مسلط است و قرار باشد كه يك اتفاق هنري - فرهنگي شكل بگيرد اصلاً براي من تفاوت نمي كند كه در كدام رسانه كار كنم، تلويزيون يا سينما فرقي نمي كند. به هر حال اين را هم فراموش نكنيد كه تلويزيون به دليل اين كه شبكه هاي مختلفي دارد طبيعي است برنامه سازي تحت تاثير كميت قرار مي گيرد ولي سينما چون متمركزتر است كيفيت در آن حرف اول را مي زند ولي مثلاً «تفنگ سرپر» يك كار تلويزيوني است ولي آنقدر همه چيز خوب بود و كار جدي و با انگيزه پيش مي رفت كه قابل مقايسه با چند فيلم سينمايي بود.
اين سؤال را جواب نداديد. كار در پروژه اي كه بازيگران و شخصيت هاي زياد دارد آيا كار بازيگر را دشوار نمي كند. اصلاً پروسه بازيگري در اين جور مجموعه ها و فيلم ها چگونه است؟
خب شايد منظورتان اين است كه شايد بازي نقش مقابل روي كار من تاثير بگذارد.
بله، مثلاً شما را گمراه كند.
نه هيچ بازيگري نمي تواند من را گمراه كند، من دارم نقش خودم را بازي مي كنم. اگر بد بازي كند نهايتاً دارد به مجموعه يا فيلم ضربه مي زند. مثلاً من مي توانم با بازي اشتباهي كه دارم بازي نقش مقابلم را تحت تاثير قرار بدهم و از تاثيرگذاري آن كم كنم و به عكس اگر خوب بازي كنم و همين طور بازيگر مقابلم نيز خوب بازي كند در مجموع به فيلم كمك كرده ايم و اصلاً هم قرار نيست كه يك بازيگر حتماً ديده شود، مهم تاثيرگذاري اثر است. در واقع در يك كار همه عوامل با يكديگر ارتباط دارند و روي نتيجه كار تاثيرگذار هستند.
آقاي پگاه، از تجربه كار با آقاي نوربخش و فيلم «ماه كامل» بگوييد.
جذاب ترين نكته در اين مسئله براي من كار با آقاي نوربخش است و اين كه هميشه سراغ قصه هايي رفته اند كه اساساً خيلي متفاوتند. شما «راي باز» را ديده ايد؟
بله.
خب فيلم بسيار متفاوت بود. اگر چه جنس فيلم ماه كامل با راي باز متفاوت است اما اين هم قصه خوب و جذابي دارد. معمولاً در سينما كمتر كسي اين جسارت را دارد كه فيلمي بسازد كه قصه آن تعلق به دهه چهل دارد و تازه فيلم در فضايي روستايي شكل مي گيرد و اين يك نوع جسارت است. قصه هم ويژگي هاي خودش را دارد.
چهره شما به لحاظ خصوصيت خاص آن مناسب ارايه نقش هاي غمگين و متفكر است. فكر مي كنيد از اين نقش هايي كه به شما پيشنهاد شده كدام يك نزديك به اين ويژگي شما بوده؟
بحثي است كه مي گويند هفتاد درصد موفقيت نقش به انتخاب خوب و مناسب بازيگر بستگي دارد. من در «تفنگ سرپر» احساس مي كنم اين درست ترين انتخاب بوده و به توانايي و فيزيك من نزديك تر بوده تا حدي كه گاهي فكر مي كنم اين نقش را فقط من بايد بازي مي كردم.
نقش بهروز در «اين زن حرف نمي زند» چطور؟
در اين فيلم من مجال كمي براي بازي داشتم و بايد تمام سعي خودم را مي كردم. اين آدم شخصيت منسجمي ندارد و به اين خاطر كه هر بار از ديد چند آدم روايت مي شود اين كار را سخت مي كرد هروقت يك ماجرا از ديد چند نفر روايت مي شد دست من را اقلاً از اين نظر باز گذاشته بود كه من كارهايم را مطابق تعريف آنها تنظيم كنم و عكس العمل نشان دهم و اين براي من خيلي جذاب بود.
وقتي شما در نقشي بازي مي كنيد چقدر نظر اطرافيان و كساني كه شما را مي بينند برايتان مهم است؟
خب خانواده خودم كه كارهايم را خيلي جدي دنبال مي كنند و براي آنها مهم است كه حتماً به من گوشزد كنند كارم خوب بوده يا نه. با توجه به اين كه نقش هاي من در اين چندتا كارم با هم تفاوت هاي زيادي داشتند به همين خاطر بيرون كمتر كسي مرا مي شناسد تا حالا بخواهند مثلاً نظر بدهند. به هر حال من از نظرها استقبال مي كنم.
چقدر سينما براي شما ارزش دارد. اين كه مقطعي در آن كار كنيد يا ماندگار شويد؟
خيلي از بازيگران هستند كه سابقه زيادي در سينما دارند. مثلاً هم دوره هاي آقاي نصيريان اما شايد من و شما كمتر آنها را بشناسيم. اما چيزي كه از نظر من مهم است بيشتر از همه رضايت خود بازيگر است، چون به هر حال سليقه همه را تامين كرده است. مهم اين است كه وقتي آدم به گذشته اش نگاه مي كند از آن رضايت داشته باشد و تمام سعي خود را هم در هدفي كه دوست دارد انجام بدهد. ماندگاري تا حدي هم به شانس و اقبال بستگي دارد.
تا حالا نقشي بوده كه خيلي دوست داشته باشيد بازي كنيد؟
به هر حال من بازيگرم و هر وقت فيلمنامه اي خوب به دستم برسد كه شخصيت پردازي خوبي داشته باشد از آن استقبال مي كنم.
سينماي ايران را چقدر دنبال مي كنيد؟
تقريباً همه فيلم ها را دنبال و نگاه مي كنم. مثلاً فيلم هاي مهرجويي را خيلي دوست دارم يا مسعود كيميايي را .كلاً از كارگردان هاي بزرگ كه كارهايشان هميشه ارزشمند هستند.
مثلاً كار در فيلم هاي تقوايي يا بيضايي هر چقدر هم كه نقش كوچك باشد موهبتي بزرگ است. حتي اگر امرا.. احمدجو باز سريال يا فيلمي بسازد چون تجربه ارزشمند كار با ايشان را داشته ام خيلي تمايل دارم اين همكاري دوباره شكل بگيرد. مثل آن شعر معروف «از او به يك اشاره ...».