جمعه ۷ آذر ۱۳۸۲
سال يازدهم - شماره ۳۲۳۷
هنر
Friday.htm

گفت وگو با حميدرضا پگاه بازيگر سينما و تلويزيون
از او به يك اشاره...
اشاره: حميدرضا پگاه متولد ۱۳۵۰ از بازيگران جوان سينما است كه كار خود را با بازي در تلويزيون و در سريال «ضلع ششم» آغاز كرده اخيراً نيز در تلويزيون سريال «تفنگ سرپر» و در سينما نيز فيلم ارزشمند «اين زن حرف  نمي زند» را بر پرده داشت. هرچند به نظر مي رسد هنوز نقشي مناسب چهره و بازي او نوشته نشده است با اين بازيگر درباره كارهاي او در عرصه سينما و تلويزيون به گفت وگو نشستيم.
005738.jpg

از سابقه و فعاليت هنري تان بگوييد؟
اولين كارم سريال «ضلع ششم» بود و آخرين كارم كه اين اواخر فيلمبرداري آن به پايان رسيده فيلم «ماه كامل» كار مهدي نوربخش است.
ولي فيلم ها و سريال هايتان كه فقط به همين دو كار ختم نمي شود؟
نه در «تفنگ سرپر» ساخته امرا... احمدجو بازي كرده ام كه كار خيلي سختي بود و بازي در آن زمان زيادي مي طلبيد و سريال «با من بمان» از حميد لبخنده بود كه همين اواخر پخش آن در كانال سوم به پايان رسيد و البته فيلم «اين زن حرف نمي زند» كار احمد اميني كه من نقش بهروز را داشتم و خيلي هم اين فيلم را دوست دارم.
به سريال با من بمان اشاره كرديد. معيارتان براي انتخاب اين كار چه بود، چون به هر حال هر كارگرداني يك سابقه و پيشينه اي دارد. با توجه به اين كه فقط سريال «در پناه تو» آقاي لبخنده خوب و قابل توجه بود، تصور شما اين بود كه اين كار هم موفق خواهد بود؟
بعد از اتمام تفنگ سرپر من يك سال بود كه كار نكرده بودم و البته پيشنهادهاي زيادي هم داشتم تا اين كه كار با آقاي لبخنده پيش آمد. بعد از اين كه تست دادم نقش فرامرز براي من در نظر گرفته شد. من به كيفيت سريال كاري ندارم ولي آقاي لبخنده براي مقوله بازيگري ارزش زيادي قايل هستند. به هر حال هر كارگردان شيوه كار و نگاه تصويري خودش را دارد و سريال هاي ايشان جدا از كيفيتي كه دارند هميشه بينندگان زيادي داشته اند. اين كار نسبت به كارهاي ديگر براي من يك تجربه متفاوت بود و اين را هم فراموش نكنيم كه آقاي لبخنده خودشان بازيگر بوده اند و اين خيلي مهم است و براي من هم جذابيت داشت. ولي اين كه نتيجه كار چه مي شود فكر مي كنم به هر حال كاري قابل دفاع و آبرومند است. حالا اين مسئله در نهايت سليقه اي است.
پس معلوم است قضيه را خيلي جدي گرفته اند.
005744.jpg

من يك بار ديگر هم گفته ام اين مسئله را بايد بررسي كرد و اين بالا و پايين بودن تماشاگران را بايد آمار گرفت، كه هر كاري چند درصد بيننده دارد. به هر حال اين در شناخت و كار من بازيگر تاثير دارد چون به هر حال اگر كاري از من پخش مي شود من نهايتاً مي توانم نظر دوست، آشنايان و نزديكانم را بدانم و همين.
تفنگ سرپر يكي از پرهزينه ترين و به لحاظ زمان از طولاني ترين سريال هايي بود كه در اين مدت پخش شده و در عين حال كه موضوع در روستا مي گذرد جنبه تاريخي هم دارد. كار در محيط روستايي هم به هر حال سختي هاي خود ش را دارد از تجربه كار با آقاي احمدجو صحبت كنيد، فكر نمي كرديد در سريالي اين چنين پرشخصيت كار شما ديده نشود؟
من به عنوان بازيگر براي خودم آمال، خواست  ها و آرزوهايي دارم و وقتي كه كار در تفنگ سرپر پيش آمد به نحوي رسيدن به تمام اين خواست ها و آرزوها در اين كار اتفاق افتاد. من نقش اصلي را داشتم، قصه هم خيلي خوب بود پر از فراز و نشيب. امرا... احمدجو هم جزو كارگردان هايي است كه فهيم، خلاق و هنرمند است، عوامل هم كه همه حرفه اي. ديگر يك بازيگر چه مي خواهد.
بعد از آن هم كه فيلم اين زن حرف نمي زند پيش آمد و اين هم جزو كارهاي خوب اين چند سال سينماي ايران بوده با توجه به اين كه آقاي اميني در انتخاب عوامل وسواس زيادي دارند كار در اين فيلم چطور پيش آمد. از تجربيات بازي در اين فيلم بگوييد.
خب قبل از هر چيزي هر وقت اسم اين فيلم پيش مي آيد من موظف هستم كه از خانم كتايون رياحي تشكر كنم و واقعاً سپاسگزارم، چون ايشان بودند كه مرا به آقاي اميني معرفي كردند و با توجه به اين كه از پيش مرا نمي شناختند تشخيص داده بودند كه من مي توانم بازي كنم. ابتدا نقش رامين محسني را به من پيشنهاد كردند اما بعد در صحبت ها به اين نتيجه رسيديم كه بهروز را بازي كنم.
آقاي پگاه، بازيگر نقش مقابل در بازي شما چه تاثيري دارد؟
يكي از همبازي هاي من مثلاً حامد بهداد بود كه نقش سروش را بازي مي كرد و خيلي بازي او خوب بود و آدمي پرانرژي است و در همان لحظه درگير نقش مي شود و سعي مي كند به بهترين شكل بازي كند. خوب به طبع من دوست دارم بازيگر نقش مقابلم مثل همين دوست كارش را دوست داشته باشد و بازيگري را جدي بگيرد وقتي اين اتفاق مي افتد خيلي خوشحال مي شوم. حالا همين را مي شود به كل عوامل فيلم تسري داد. از كارگردان كه آدم تحصيلكرده و فهيمي مثل آقاي اميني بودند تا ديگر عوامل فيلم كه همه حرفه اي بودند و همين باعث مي شود كه كيفيت فيلم بالا برود.
آقاي پگاه، با توجه به اين كه شما هم كار در سينما را تجربه كرده ايد و هم در تلويزيون، از تفاوت كار اين دو رسانه بگوييد.
اگر كه منظور از بازيگري خلق يك شخصيت است پس بازي در تئاتر، سينما و تلويزيون به نظرم هيچ فرقي ندارد. اگر كاري پيش بيايد كه هم فيلمنامه خوبي دارد و هم كارگردان آن آدمي مسلط است و قرار باشد كه يك اتفاق هنري - فرهنگي شكل بگيرد اصلاً براي من تفاوت نمي  كند كه در كدام رسانه كار كنم، تلويزيون يا سينما فرقي نمي كند. به هر حال اين را هم فراموش نكنيد كه تلويزيون به دليل اين كه شبكه هاي مختلفي دارد طبيعي است برنامه سازي تحت تاثير كميت قرار مي گيرد ولي سينما چون متمركزتر است كيفيت در آن حرف اول را مي زند ولي مثلاً «تفنگ سرپر» يك كار تلويزيوني است ولي آنقدر همه چيز خوب بود و كار جدي و با انگيزه پيش مي رفت كه قابل مقايسه با چند فيلم سينمايي بود.
اين سؤال را جواب نداديد. كار در پروژه اي كه بازيگران و شخصيت هاي زياد دارد آيا كار بازيگر را دشوار نمي كند. اصلاً پروسه بازيگري در اين جور مجموعه ها و فيلم ها چگونه است؟
خب شايد منظورتان اين است كه شايد بازي نقش مقابل روي كار من تاثير بگذارد.
بله، مثلاً شما را گمراه كند.
005742.jpg

نه هيچ بازيگري نمي تواند من را گمراه كند، من دارم نقش خودم را بازي مي كنم. اگر بد بازي كند نهايتاً دارد به مجموعه يا فيلم ضربه مي زند. مثلاً من مي توانم با بازي اشتباهي كه دارم بازي نقش مقابلم را تحت تاثير قرار بدهم و از تاثيرگذاري آن كم كنم و به عكس اگر خوب بازي كنم و همين طور بازيگر مقابلم نيز خوب بازي كند در مجموع به فيلم كمك  كرده ايم و اصلاً هم قرار نيست كه يك بازيگر حتماً ديده شود، مهم تاثيرگذاري اثر است. در واقع در يك كار همه عوامل با يكديگر ارتباط دارند و روي نتيجه كار تاثيرگذار هستند.
آقاي پگاه، از تجربه كار با آقاي نوربخش و فيلم «ماه كامل» بگوييد.
جذاب ترين نكته در اين مسئله براي من كار با آقاي نوربخش است و اين كه هميشه سراغ قصه هايي رفته اند كه اساساً خيلي متفاوتند. شما «راي باز» را ديده ايد؟
بله.
خب فيلم بسيار متفاوت بود. اگر چه جنس فيلم ماه كامل با راي باز متفاوت است اما اين هم قصه خوب و جذابي دارد. معمولاً در سينما كمتر كسي اين جسارت را دارد كه فيلمي بسازد كه قصه آن تعلق به دهه چهل دارد و تازه فيلم در فضايي روستايي شكل مي گيرد و اين يك نوع جسارت است. قصه هم ويژگي هاي خودش را دارد.
چهره شما به لحاظ خصوصيت خاص آن مناسب ارايه نقش هاي غمگين و متفكر است. فكر مي كنيد از اين نقش هايي كه به شما پيشنهاد شده كدام يك نزديك به اين ويژگي شما بوده؟
بحثي است كه مي گويند هفتاد درصد موفقيت نقش به انتخاب خوب و مناسب بازيگر بستگي دارد. من در «تفنگ سرپر» احساس مي  كنم اين درست ترين انتخاب بوده و به توانايي و فيزيك من نزديك تر بوده تا حدي كه گاهي فكر مي كنم اين نقش را فقط من بايد بازي مي كردم.
نقش بهروز در «اين زن حرف نمي زند» چطور؟
در اين فيلم من مجال كمي براي بازي داشتم و بايد تمام سعي خودم را مي كردم. اين آدم شخصيت منسجمي ندارد و به اين خاطر كه هر بار از ديد چند آدم روايت مي شود اين كار را سخت مي كرد هروقت يك ماجرا از ديد چند نفر روايت مي شد دست من را اقلاً از اين نظر باز گذاشته بود كه من كارهايم را مطابق تعريف آنها تنظيم كنم و عكس العمل نشان دهم و اين براي من خيلي جذاب بود.
وقتي شما در نقشي بازي مي كنيد چقدر نظر اطرافيان و كساني كه شما را مي بينند برايتان مهم است؟
خب خانواده خودم كه كارهايم را خيلي جدي دنبال مي كنند و براي آنها مهم است كه حتماً به من گوشزد كنند كارم خوب بوده يا نه. با توجه به اين كه نقش هاي من در اين چندتا كارم با هم تفاوت هاي زيادي داشتند به همين خاطر بيرون كمتر كسي مرا مي شناسد تا حالا بخواهند مثلاً نظر بدهند. به هر حال من از نظرها استقبال مي كنم.
چقدر سينما براي شما ارزش دارد. اين كه مقطعي در آن كار كنيد يا ماندگار شويد؟
005740.jpg

خيلي از بازيگران هستند كه سابقه زيادي در سينما دارند. مثلاً هم دوره هاي آقاي نصيريان اما شايد من و شما كمتر آنها را بشناسيم. اما چيزي كه از نظر من مهم است بيشتر از همه رضايت خود بازيگر است، چون به هر حال سليقه همه را تامين كرده است. مهم اين است كه وقتي آدم به گذشته اش نگاه مي كند از آن رضايت داشته باشد و تمام سعي خود را هم در هدفي كه دوست دارد انجام بدهد. ماندگاري تا حدي هم به شانس و اقبال بستگي دارد.
تا حالا نقشي بوده كه خيلي دوست داشته باشيد بازي كنيد؟
به هر حال من بازيگرم و هر وقت فيلمنامه اي خوب به دستم برسد كه شخصيت پردازي خوبي داشته باشد از آن استقبال مي كنم.
سينماي ايران را چقدر دنبال مي كنيد؟
تقريباً همه فيلم ها را دنبال و نگاه مي كنم. مثلاً فيلم هاي مهرجويي را خيلي دوست دارم يا مسعود كيميايي را .كلاً از كارگردان هاي بزرگ كه كارهايشان هميشه ارزشمند هستند.
مثلاً كار در فيلم هاي تقوايي يا بيضايي هر چقدر هم كه نقش كوچك باشد موهبتي بزرگ است. حتي اگر امرا.. احمدجو باز سريال يا فيلمي بسازد چون تجربه ارزشمند كار با ايشان را داشته ام خيلي تمايل دارم اين همكاري دوباره شكل بگيرد. مثل آن شعر معروف «از او به يك اشاره ...».

گزارش رويدادهاي هنري هفته
قدم در وادي حيرت
محمد تاجيك
اين هفته مي خواهيم بدون توضيح و تفسير اضافه، به سراغ هنرهاي مهجورتر برويم. در حوزه موسيقي، پس از مطرح شدن انتقادهاي متعدد در زمينه سفر اركستر سمفونيك تهران با اتوبوس به روماني، با موافقت رييس جمهور كه در ديدار هفته گذشته ايشان با هنرمندان صورت گرفت قرار شد كه اركستر سمفونيك تهران با هواپيما به اين سفر بروند. پيش از اين فريدون ناصري رييس اركستر سمفونيك تهران در گفت وگويي با ايسنا با اشاره به سفر هنرمندان روماني با اتوبوس به تهران، سفر اين گروه موسيقي را با اتوبوس طبيعي دانسته بود. گفتني است در ديدار رييس جمهور با هنرمندان، اين عزيزان از فرصت موجود حداكثر استفاده را كرده و گويا از اين ملاقات، رقم ها و كمك هاي ميليوني نصيب اهالي فرهنگ شده است.
مورد پسند نيست
اما خبر ديگر از حوزه موسيقي را بخوانيد: بيژن بيژني در گفت وگويي با ايسنا گفته است: الان وضعيت توليد و پخش موسيقي از صدا و سيما گرفته تا ارشاد، به گونه اي است كه موردپسند استادان برجسته موسيقي نيست. وي افزوده است: با تداوم وضعيت كنوني، موسيقيدانان برجسته كشور سرخورده شده و دست به خلق آثار جديد نخواهند زد. اما خبر ديگر اين كه آلبوم و كتاب «آوازهاي سرزمين مادري ام« به همت محمدرضا درويشي و جهانگير نصر اشرفي به زودي توسط انتشارات احياي كتاب منتشر مي شود. جهانگير نصر اشرفي در اين باره گفته است: اين نغمه ها براي اولين بار منتشر مي شود و در ارايه آن سعي شده تا از عرضه آهنگ هاي تكراري خودداري شود. آوازهاي سرزمين مادري ام يك مجموعه صوتي به صورت ۱۲ نوار كاست يا CD و شامل موسيقي فارس، گيلان، مازندران، هرمزگان، آذربايجان و شمال خراسان خواهد بود.
دفاع كيارستمي از عمليات شهادت طلبانه مردم فلسطين
005734.jpg

اما خبر ديگر اين كه، عباس كيارستمي كارگردان صاحب نام سينماي ايران در گفت وگو با روزنامه آلماني «تاگس اشپيگل» درباره عمليات شهادت طلبانه نيروهاي فلسطيني گفته است: اگرچه بعضي ها اين عمليات را تاييد نمي كنند اما آيا راه ديگري وجود دارد به خصوص وقتي كه طرف ديگر به صداهاي بلند آنان به هيچ وجه گوش نمي دهد. وي عمليات شهادت طلبانه را جنگي بين فقرا و ثروتمندان در كل جهان دانسته است. كيارستمي در گفت وگو با روزنامه «برلينر تسايتونگ« همچنين گفته است: هرچه شرايط سياسي دشوارتر و پيچيده تر مي شود خلاقيت هنري منسجم تر مي گردد، زيرا هنرمند بايد هرچه بيشتر به جست وجوي راه هاي زيبايي شناسانه بشتابد.
چرا دوسالانه كاريكاتور نابسامان شد؟
در گزارش دو هفته پيش به انتقادات صورت گرفته به وضعيت برگزاري دوسالانه كاريكاتور اشاره شد. در همين زمينه رييس مركز هنرهاي نمايشي به خبرنگار ايسنا گفته است: انتقال از موزه هنرهاي معاصر تهران به فرهنگسراي نياوران و انتقال كامل امور اجرايي از مركز هنرهاي تجسمي به جمع هنرمندان كاريكاتوريست، باعث نابساماني وضعيت دوسالانه كاريكاتور شد. وي عدم تجربه كار اجرايي در بين كاريكاتوريست ها و فضاي كوچك فرهنگسراي نياوران را از دلايل اصلي اين نابساماني عنوان كرده و گفته است: واگذاري امور به هنرمندان كار صحيحي است و حتي ممكن است اين بي تجربه گي ها گريبانگير دوسالانه نقاشي كه از وضعيت مشابهي برخوردار است شود.
دختر ايروني و بحران شوهر
005746.jpg

اگر چند سال پيش، فيلم ساختن درباره مسايل روز سياسي، اجتماعي و ژورناليستي مد بود حالا اين موضوع بيشتر در زمينه فيلم هاي اجتماعي مشهود است. اگر شما يك روزنامه خوان حرفه اي باشيد قطعاً مي دانيد كه «بحران شوهر» يكي از مسايل مهم و جنجالي روزهاي اخير مطبوعات ايران است، همين هفته پيش بود كه يكي از صاحبنظران اعلام كرده بود كه ما سالانه ۷۹ هزار داماد كم داريم و همين چند روز پيش بود كه باز آدم صاحبنظر ديگري در اظهاراتي عنوان كرده بود كه ما در دهه اخير، به بيش از ۶ ميليون داماد احتياج داريم. حالا فكر كنيد چنين موضوع حساس و جنجال برانگيزي موضوع اصلي فيلم «دختر ايروني» است با اين تفاوت كه موضوع بحث انگيزتر ديگري در اين فيلم مطرح مي شود كه همان خواستگاري هاي دخترها! از پسرها است. تصور كنيد دختري هم كه قرار است به خواستگاري پسري برود هديه تهراني باشد. محمدحسين لطيفي پيش از اين فيلم هاي «سرعت» و «عينك دودي» را در كارنامه خود داشته است و به نظر مي رسد با ساخت «دختر ايروني» سعي داشته تجربه فروش «عينك دودي» را تكرار كند.
«دختر ايروني» كه امين حيايي نيز در آن به ايفاي نقش مي پردازد با يك بيانيه بسيار شديداللحن عليه زنان به پايان مي رسد. اين بيانيه شديداللحن كه براي شنيدن آن ۹۰ دقيقه بايد منتظر بمانيم توسط كسي جز حيايي خوانده نمي شود.
قدم در وادي حيرت
در هفته اخير به بهانه برگزاري نمايشگاه هنر معنوي در موزه هنرهاي معاصر، يادداشتي در يكي از روزنامه هاي صبح به چاپ رسيد. اين نويسنده در يادداشت خود پس از كلي توضيح و تفسير مي نويسد: اشاره من به بعضي از مفاهيم كليدي تفكرات معنوي به اين دليل بود كه توجه برگزاركنندگان اين نوع نمايشگاه ها و نقاشان محترم شركت كننده را به اين نكته جلب كنم كه پا در وادي پيچيده و به شدت ناشناخته اي گذاشته اند؛ راهي كه «ابن عربي» نهايت آن را حيرت مي داند و مي گويد خوشا به حال كسي كه به چنين حالتي دست يابد. اين نويسنده در ادامه مطلب خود افزوده است: «شناخت حق مطلق كه جاي خويش دارد. وقتي به اين مسايل فكر كنيم، اين نمايشگاه كمي شوخي به نظر مي رسد. كمي كه نه، حتماً شوخي است.» اين نويسنده ادامه داده است: «من نمي گويم هر نقاش بايد ابن عربي زمان خود باشد ولي حداقل زماني كه دعوتش مي كنند تا براي نمايشگاه هنر معنوي كار بفرستد آنقدر مناعت طبع داشته باشد كه عذرخواهي كند و بگويد كه اين كارها در مقابل چنين تفكراتي، هيچ نيست.»
زرين كلك، رييس آسيفا
دكتر نورالدين زرين كلك استاد برجسته و پيشكسوت سينماي انيميشن ايران، هفته گذشته به رياست انجمن بين المللي انيميشن سازان برگزيده شد. نورالدين زرين كلك كه از او به عنوان پدر انيميشن ايران نام مي برند از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰، عضو هيات مديره اين انجمن بين المللي بوده است. آثار هنري وي عبارتند از: اتل متل توتوله، زمين بازي با بوش، تداعي، دنياي ديوانه ديوانه ديوانه، اميرحمزه دلدار، چشم تنگ دنيادار، ابرقدرت ها، سندباد، قصه گل هاي قالي، راهي به همسايه و...
در كنار سنگال
اما محمد اطبايي از فعالان بخش خصوصي در زمينه پخش فيلم هاي ايراني در جشنواره هاي خارجي به بهانه برگزاري دومين جشنواره فيلم كوتاه سوني به روابط عمومي اين جشنواره گفته است: ما در زمينه توليد فيلم بسيار موفق هستيم به طوري كه در سال ۲۰۰۲ با توليد ۵۶ فيلم بلند در رده چهاردهم جهان ايستاده ايم، اما در بخش نمايش با عمق فاجعه مواجه هستيم به طوري كه با ۸/۷ ميليون تماشاگر در سال به سرانه يك دهم درصد در فيلم ديدن رسيده ايم كه اين مقدار در حد كشورهايي مثل سنگال است! اطبايي همچنين گفته است: «برخي از مسئولان، مردم و مخاطب را مقصر جلوه مي دهند درحالي كه تمامي فيلم ها تنها با به نمايش درآمدن مخاطب خود را پيدا مي كنند.» اين تهيه كننده سينماي مستند نيز در اظهارنظر جالبي گفته است: برگزاري كارگاه هاي آموزشي يكي از اقدامات مثبت دست اندركاران جشنواره سوني است، چون ما در زمينه برگزاري كارگاه هاي آموزشي بسيار كمبود داريم و اميدواريم جشنواره فيلم فجر هم بتواند از كارگاه هاي آموزشي سوني الهام بگيرد.
يك ايران و يك تالار وحدت
اجراي نمايش خسيس و حواشي مربوط به اين نمايش اجرا شده توسط «پورعرب» باعث واكنش و انتقاد هنرمندان تئاتر نسبت به عملكرد مديريت تالار وحدت و بنياد رودكي شد. جاهد جهانشاهي و نصرا... قادري دو منتقد صريح اللهجه، نسبت به مسايلي كه درباره اين نمايش به وجود آمد به شدت انتقاد كردند. البته مديريت جديد تالار وحدت قول داده است كه در آينده آثار مطرحي در اين تالار برگزار شود، بالاخره به قول هادي مرزبان، يك ايران است و يك تالار وحدت.

صحنه
هفت نمايش در تئاترشهر
005748.jpg
هم اكنون مجموعه تئاترشهر پذيراي هفت نمايش است. نمايش «سوگ سياوش» نوشته و كار پري صابري ساعت ۳۰:۱۹ در تالار اصلي به روي صحنه مي رود.
چهار حكايت از چندين حكايت رحمان نوشته و كار عليرضا نادري نمايشي است كه پس از «شب هزار و يكم» مهمان تالار چهارسو است اين نمايش ساعت ۱۹ در اين تالار به روي صحنه مي رود.
«اورفه» نوشته و كار محسن حسيني همچنان مهمان تالار قشقايي است كه ساعت اجراي آن ۳۰:۱۸ است. تالار سايه ميزبان نمايش «قهوه تلخ» نوشته و كار شبنم طلوعي است كه ساعت ۳۰:۱۹ در اين تالار اجرا مي شود. نمايش «لوله» نوشته مهرداد راياني مخصوص به كارگرداني نيما دهقان ساعت ۳۰:۱۸ در تالار كوچك (شماره ۲) به روي صحنه مي رود.
اما تالار نو همچنان ميزبان نمايش «هشتمين خوان» نوشته محمد رضايي راد به كارگرداني آروند  دشت آراي است كه ساعت اجراي آن ۳۰:۱۸ است اين در حالي است كه تالار خانه خورشيد، پذيراي نمايش «خاطرات يك دزد» نوشته ژان ژنه با ترجمه مديا كاشيگر و كارگرداني كامبيز اسدي است اين نمايش هر روز ساعت ۴۵:۱۸ در اين تالار به روي صحنه مي رود.
به گزارش ايسنا، تالار سنگلج همچنان ميزبان نمايش پرتماشاگر «خاطرات هنرپيشه نقش دوم» نوشته بهرام بيضايي به كارگرداني  هادي مرزبان است كه ساعت ۳۰:۱۸ در اين تالار به روي صحنه مي رود و دست  آخر اين كه در تالار هنر نيز دو نمايش «گربه هاي شهر خاكستري» و «صندوقچه مرواريد» اجرا مي شوند.
«گربه هاي شهر خاكستري» نوشته نغمه ثميني است كه با كارگرداني شيوا مسعودي هر روز ساعت ۳۰:۱۸ در اين تالار اجرا مي شود ضمن اين كه نمايش «صندوقچه مرواريد» نوشته گيتا داوري به كارگرداني ناصر اويژه نيز ساعت ۳۰:۱۷ در همين تالار اجرا مي شود.
گل هاي شمعداني در جشنواره تئاتر
محمد يعقوبي، نويسنده و كارگردان تئاتر، نمايش گل هاي شمعداني را براي شركت در جشنواره تئاتر فجر آماده مي كند.وي كه در حال حاضر سرگرم تمرين اين نمايش است، به خبرنگار ما گفت: اين نمايش را در اداره تئاتر و خانه هايمان تمرين مي كنيم. وي درباره وضعيت سالن هاي تمرين گفت: كمبود سالن تمرين مشكل هميشگي گروه هاست و طول مدت ساعت هاي تمرين بسيار اندك است.اداره تئاتر واقعاً وضعيت تاسف انگيزي دارد و گروه ها نگران هستند كه سقف آن روزي فرو ريزد با اين حال هنوز وجود چنين مكان تمريني غنيمت است. وي با اشاره به وجود مكان هاي ديگر براي تمرين نمايش ها گفت: مسلماً فضا به اندازه كافي براي تمرين وجود دارد اما همان مشكل بي برنامگي هميشگي موجب مي شود كه اين مكان ها بي استفاده بماند. بدون شك اتاق هاي بي استفاده زيادي در وزارت ارشاد وجود دارد، منتها استفاده از آنها نيازمند جست و جو و دلسوزي است. وي همچنين درباره اجراي عمومي نمايش قرمز و ديگران گفت: آخرين باري كه دستيار دومم به مركز هنرهاي نمايشي مراجعه كرد، عنوان كردند كه ما قطعاً در دي ماه اجرا نخواهيم داشت.پيش از اين قرار بود اين نمايش دي ماه اجرا شود اما گويا اجراي عمومي آن به تعويق افتاده است. يعقوبي در اين باره اظهار تاسف كرد: از آنجا كه جشنواره در بهمن ماه اجرا مي شود، اجراي اين نمايش به بعد از برگزاري جشنواره موكول خواهد شد.
ليلي  و مجنون و حاجي فيروز
به گفته «هادي مرزبان»، «محمد ابراهيميان» نويسنده نمايش «ليلي  و مجنون» به تازگي از اين كارگردان دعوت كرده است تا نمايشنامه ياد شده را براي جشنواره به روي صحنه ببرد.
«هادي مرزبان» كارگردان «خاطرات هنرپيشه نقش دوم» در گفت و گو با خبرنگار هنري مهر با اعلام اين خبر گفت: من تصميم گرفته بودم ديگر در هيچ جشنواره تئاتري شركت نكنم و براي بيست و دومين جشنواره فجر هم متني ندادم اما آقاي محمد ابراهيميان با من تماس گرفتند و از من براي كارگرداني نمايش ليلي و مجنون اثر جديدش دعوت كرد و قرار شده من فقط با ايشان طرف حساب باشم نه جشنواره كه در صورت فراهم شدن امكانات من اين نمايش را براي جشنواره امسال كارگرداني خواهم كرد. وي در ادامه افزود: گروه «حركت» نمايش ديگري از اين نويسنده به نام «حاجي فيروز» كه به احتمال قوي اسمش تغيير مي يابد به كارگرداني خانم «فرزانه كابلي» براي دهه فجر به روي صحنه خواهد برد. اين نمايش درباره زندگي سياه نمايش هاي تخت حوضي و يك نمايش حركتي است.
اين كارگردان درباره نمايش ديگر گروه در سال جاري گفت: به غير از ليلي و مجنون تصميم دارم در صورت فراهم شدن امكانات، نمايش «طلسمات شمس تبريزي» (نوبت ديوانگي) اثر «پرويز زاهدي» را نيز براي اجرا در تالار وحدت آماده كنم. اين نمايش امكانات زيادي لازم دارد و در حدود ۷۰ تا ۸۰ نفر بازيگر خواهد داشت و اجراي آن تنها در تالار وحدت ممكن است. در حال حاضر با مسئولين تالار وحدت صحبت هايي انجام داده ايم كه در صورت فراهم شدن شرايط اين نمايش را نيز به روي صحنه خواهم برد.
پيش از اين قرار بود «عسگر خزاعي» نمايش ليلي و مجنون را كارگرداني كند.

به بهانه كنسرت سنتي عرفاني داود آزاد
نغمه هاي خانقاهي
مسعود همتي
كنسرت موسيقي داود آزاد به سرپرستي، خوانندگي و نوازندگي او و گروهش در تالار انديشه برگزار شد، استقبال از اين كنسرت خصوصاً در شب آخر چشمگير بود.
005730.jpg

داود آزاد پس از چند سال دوري از وطن و اجراي كنسرت هاي متعدد در خارج از كشور به ايران  آمده و پرشورتر و فعال تر از هميشه با گروهي جوان به فعاليت خود ادامه مي دهد. كنسرت اخير او با اين گروه جوان حاصل يكي از اين فعاليت هاست.
داود آزاد فراگيري  ساز را از بيست سالگي به طور كاملاً خودآموز آغاز كرد و از بهمن ۱۳۶۳ رسماً به تدريس تار و سه تار پرداخت.
اولين اثر او يادواره اي است از استاد بيگجه خاني به نام مكتب تار تبريز. از جمله  نوارهاي او آلبوم تكنوازي است به نام «به ياد هرمزي». دو آلبوم ديگر او «نور جان»، «مي  بي رنگي» است كه متاثر از موسيقي عرفاني و صوفيانه كه با صداي خود او و بر اساس موسيقي سنتي اجرا شده  اند.
نوازندگان اين كنسرت عبارت بودند از: داود آزاد، نوازنده تنبور در قسمت اول و تار در قسمت دوم برنامه، درشن جوت سنگه آنند (نوازنده طبلا)، شهرام غلامي (نوازنده بربط)، علي رحيمي (نوازنده دف) و نويد دهقان (نوازنده كمانچه).
برنامه در دو قسمت اجرا شد. قسمت نخست كه در دستگاه شور و با تصنيف «مستان سلامت مي كنند» آغاز شد و مثل هميشه با شور و سرزندگي موسيقي خانقاهي شنوندگان و بينندگان حاضر را به وجد آورد. يكي از تخصص هاي داود آزاد كه معمولاً در موسيقي به آن مي پردازد، گرايش و اجراهاي جديد از موسيقي خانقاهي و پرشور است، در اين موسيقي ريتم، ضرباهنگ و شور موسيقايي حاصل از آن حرف اول را مي زند و اين ريتم بيشتر ريتم دو چهارم و تركيب آن است و در خانقاه ها و با دف و گاه به همراه تنبور در مناطق كردنشين سنندج و كرمانشاه نواخته و اجرا مي شود.
تصنيف دوم ، تصنيف «يا رب مددي» بود. در بين تصنيف هاي قسمت اول نوبت به تكنوازي داود آزاد با تنبور رسيد و ريتم و مضراب هايي كه در اين قطعات توسط تنبور اجرا مي شد يادآور نغمات محلي و مقامي موسيقي كردي،  خصوصاَ نواي «شمشال» بود. آزاد هرگاه مي خواست مركب نوازي كند و تصنيف بعدي را در دستگاه يا مايه ديگر اجرا كند. در همين تكنوازي تنبور بين دو تصنيف گوش شنونده را آماده مي كرد و يا با آواز خود و مركب خواني اين نغمه ها را مهيا مي كرد. بعد از تصنيف يا رب مددي در تصنيف سوم «در مي خانه» در مايه شوشتري اجرا شد. تصنيف چهارم، تصنيف «برخيز و بيا ساقي» نوبت به دستگاه چهارگاه رسيد و در اين قسمت نويد دهقان نوازنده جوان و خوش آتيه كمانچه،  قطعاتي به همراه داود آزاد دونوازي و در قسمت  هايي به تكنوازي پرداخت كه از عهده اين مهم موفق برآمد و سازي شنيدني زد. فقط در قسمت هايي كه به پوزيسيون روي كمانچه پرداخت اندكي صداي كمانچه فالش (خارج) احساس مي شد.
تصنيف پنجم تصنيف «هوالحي و هوالحق و هوالهو» بود كه در مايه اصفهان اجرا شد و در ريتم شش هشتم بود و در قسمت آخر با تركيبي زيبا به شش شانزدهم تبديل شد و باعث شور و وجد مضاعف تماشاگران و خود اعضاي گروه گرديد.
قسمت دوم برنامه پس از دقايقي آنتراكت آغاز شد.
در اين قسمت نسبت به قسمت اول تفاوت هايي در گروه ديده شد. داود آزاد به جاي تنبور، تار زد و نوازنده طبلا «درشن جوت سنگه آنند» به گروه اضافه شد و در كنار دف ديگر ساز كوبه اي قرار گرفت.
تصنيف «شدم رسوا» اولين اجراي گروه و در مايه اصفهان بود و حال و هواي اجرا به موسيقي سنتي نزديك شد و آواز اصفهان توسط آزاد و دونوازي تار او و بربط ديگر نوازنده جوان گروه، شهرام غلامي، در گوشه «عشاق» اجرا شد و اشاراتي به دستگاه شور شد و در هنگام فرود از عشاق به دستگاه ماهور رسيد كه اين امر از طريق دلكش آماده شد و به آواز ماهور و به تصنيف «طريق عشق جانان» ختم گرديد. اين تصنيف به گونه اي زيباتر و نوتر آغاز شد، شروع آن با دف و طبلا و در نوع خود جالب بود، چون تركيبي از سازها ي كوبه اي هندي و ايراني بود، سپس خواننده بدون ساز تصنيف را آغاز كرد و در سرضرب جمله هاي بعد، سازها نيز اضافه شدند. تصنيف چهارم تصنيف «مست سرافراز» هم در دستگاه ماهور اجرا شد و ملودي آن به ملودي هاي هندي نزديك شد و حال و هواي موسيقي و ريتم هاي هندوستان را داشت.
قسمت پاياني كه بازگشتي به اصفهان بود و با همراهي بربط و با آواز آزاد آغاز شد و با تصنيف «اله اله يا اله» به پايان رسيد اين تصنيف هم ملودي كردي بود و با همان شور و حال خانقاهي و صوفيانه اجرا شد و باعث شد شنوندگان با رويي باز و خاطري خوش و سرزنده سالن را ترك كنند.
هنگام اجراي موسيقي، نكته اي كه بين نوازندگان باعث ارتباط بيشتر بين افراد گروه و نيز گروه با بينندگان و شنوندگان شد، ارتباط مثبت و خوشايند اعضاي كنسرت بود كه با لبخند و اشارات و نگاه هايي كه برآمده از شور اجراي موسيقي بود يكديگر را ياري مي كردند و به هم انرژي مثبت مي دادند كه حركتي قابل توجه بود و خود نوعي نظربازي عارفانه و شاعرانه محسوب مي شد.
005732.jpg

نكته  اي در مورد صداي خواننده گروه كه خود داود آزاد بود بايد گفت، آزاد از جنس صداي خوب، لطيف و گوش نوازي برخوردار است اما وي در خواندن آواز و اجراي تحريرهاي موسيقي ايراني توانايي لازم و كافي را ندارد، قدرت و تسلط آزاد از عهده اجراي تصنيف ها،  با كوك نه چندان بالا برمي آيد اما در كوك هاي بالا و اوج ها و تكنيك هاي تحرير در آواز، اين توانايي احساس نمي شود، يكي از انتقاداتي كه همواره بر آزاد وارد است، مسئله خوانندگي در كاست ها و كنسرت هاي اوست و طرح اين پرسش كه چرا ايشان با خواننده مطرح و بنامي همكاري نمي كنند. تصنيف ها، آهنگسازي ها و جواب آوازهايي كه او تنظيم و اجرا مي كند جزو كارهاي موفق و جاندار موسيقي ايراني هستند كه به قولي نگاه هاي نويي هستند از نواهاي كهن.
اين موسيقي درفضاي مخصوص خود، طنين آهنگين آيين هاي خويش است و خارج از اين فضا، ميدانگاهي است براي تجربه حس  هاي تازه در خواندن و نواختن و نيز نماياندن قدرت اجرا و تكنيك و ارايه فرم، كه بسته به استعداد مجريانش در سطوح متفاوتي شنيده مي شود. داود آزاد طي سال ها ممارست وفادارانه، تعلق خود به اين فضاها را نشان داده است و برنامه هاي او كه حاوي انرژي فراوان او در نمايش قدرت و تكنيك ديناميزم خاص است، از پرطرفدارترين برنامه  هاي اين نوع موسيقي در خارج و داخل ايران است. اميدواريم روزگاري صداي خوانندگان بنام را در كنار اجراي بسيار دلپذير و پرصلابت داود آزاد بشنويم.

هفت هنر
آفتاب تلخ پس از چشمان سياه
005736.jpg
ايرج قادري بازيگر و كارگردان سينماي كشورمان
به زودي كارگرداني فيلمي براساس فيلمنامه اي از فريدون گله را آغاز مي كند.
اين فيلمساز كه آخرين ساخته خود «چشمان سياه» را در روز عيد فطر راهي اكران كرد پس از فراغت از حواشي اكران اين فيلم «آفتاب تلخ» را جلوي دوربين مي برد. قادري با اعلام اين خبر گفت: مقدمات توليد فيلم تازه خود «آفتاب تلخ» را پس از بازگشت به ايران مهيا خواهم كرد. فيلمنامه آفتاب تلخ را فيلمساز برجسته كشورمان فريدون گله نوشته است. داستان اين فيلم را كه مضموني اجتماعي دارد به شدت دوست دارم.
ايرج قادري اين روزها به دليل اكران فيلم چشمان سياه در دبي، آمريكا، آلمان و انگليس همزمان با ايران به همراه فيلم به كشورهاي مذكور سفر كرده است. چشمان سياه داستان شاعره اي توانا را روايت مي كند كه در اثر بيماري نابينا مي شود. فرازونشيب  زندگي اي كه در پيش رويش قرار مي گيرد،درگيري هاي او با عشقي نافرجام و عشقي تازه ماجراهاي فيلم را رقم مي زند. صداقت، رذالت و منفعت طلبي،بسترهاي دراماتيك فيلم را تشكيل داده است. بازيگراني چون جمشيد مشايخي، ماه چهره خليلي، محمد رضا گلزار، امير تاجيك و احمد توكلي در چشمان سياه حضور دارند. اين فيلم توسط محمود كلاري فيلمبرداري شده و محصول هدايت فيلم است.
جشنواره نمايش عروسكي
هفتمين جشنواره دانشجويي نمايش عروسكي از ۱۷ تا ۲۴ آذرماه برگزار مي شود.
هديه هاشمي دبير اين جشنواره ضمن اعلام اين خبر گفت: در اين جشنواره ۲۵ نمايش در بخش مسابقه و جنبي به روي صحنه مي روند.به گفته وي، برگزاري (workshop ) كارگاه هاي آموزشي مسابقه جنبي در بخش گريم ماسك، نمايشنامه، حجم سازي با خمير، طراحي مسابقه ساخت عروسك از ديگر برنامه هاي جنبي اين جشنواره است.همچنين در اين جشنواره، براي نخستين بار مراسم بزرگداشت ۵ تن از اولين ورودي هاي نمايش عروسكي دانشكده هنرهاي دراماتيك برگزار مي شود. بر اين اساس مراسم بزرگداشت هما جدي كار، يدا... وفاداري، اردشير كشاورز و جواد ذوالفقاري در اين دوره از جشنواره برگزار مي شود.
در اين دوره جايزه اي از سوي مدير فرهنگي وزارت علوم، مهندس پيمان مغازه به گروه برگزيده اهدا خواهد شد كه بر اساس آن گروه برگزيده در جشنواره لهستان شركت خواهند كرد.
از ميان ۵۳ نمايش متقاضي در بخش مسابقه ۱۷ كار پذيرفته و ۱۶ نمايش ديگر نيز مشروط شدند.
پلكان در سيما
پلكان (The stair case) عنوان فيلمي آمريكايي است كه با مديريت دوبلاژ سعيد مظفري براي پخش از شبكه سه سيما آماده مي شود.
اين فيلم ۸۸ دقيقه اي كه به قلم كتايون واثقي ترجمه شده است، زندگي راهبه اي به نام مادر مادلين را روايت مي كند كه به همراه عده اي از خواهران روحاني به منطقه اي به نام سانتاف در نيومكزيكو مي آيد. وي پس از احداث صومعه و مدرسه، اقدام به ساختن كليسا مي كند كه متاسفانه سازندگانش فراموش مي كنند براي تالار داخل نمازخانه راه پله اي بسازند. مادر مادلين بيمار و در حال مرگ است و تنها آرزوي وي تمام شدن كليساست. در حين ساختن پلكان فردي به نام جود از راه مي رسد و ادعا مي كند كه مي تواند اين پلكان را به صورت مارپيچ و بدون استفاده از محور مركزي يا ميخ بسازد. مادر مادلين روز به روز بيمارتر مي شود. جود با استفاده از حرف هاي خود سعي دارد نظر مادر مادلين را كه فقط به ساختن پلكان مي انديشد و معتقد است كه اتمام اين پلكان به معني تكميل تكليف وي در قبال خداوند است عوض كند و او را به مسايل مهم تري از جمله انسان دوستي متوجه كند. او بالاخره پلكان را مي سازد و از آن منطقه ناپديد مي شود.
مدير روابط عمومي
بنياد فارابي انتخاب شد
طي حكمي از سوي عليرضا رضاداد مديرعامل
بنياد فارابي و دبير بيست و دومين جشنواره بين المللي فيلم فجر، فاطمه مرادي به عنوان مدير روابط عمومي اين بنياد و مدير روابط عمومي اين دوره از جشنواره فيلم منصوب شد.
در اين حكم اظهار اميدواري شده است كه روابط عمومي فارابي بتواند علاوه بر اطلاع رساني به موقع كه حداقل وظيفه اين حوزه محسوب مي شود، زمينه هاي تعامل منطقي ميان  دست اندركاران سينما به عنوان صاحبان اصلي اين هنر- صنعت و مسئولين فارابي به عنوان خدمتگزاران اين حوزه را فراهم آورد.
در پايان اين حكم از زحمات كامران ملكي كه در اواخر مديريت سابق فارابي به دليل كسالت استعفا كرد و مديريت جديد نتوانست از تلاش و زحمات ايشان به رغم انتظار زياد بهره مند شود سپاسگزاري شده است.
فاطمه مرادي دانش آ موخته رشته كارگرداني سينما در مقطع ليسانس و رشته روزنامه نگاري در مقطع فوق ليسانس است. وي از سال ۱۳۶۷ با بنياد سينمايي فارابي در پست هاي مختلف همكاري داشته است .

|  ايران  |   داستان  |   رسانه  |   ورزش  |   هنر  |   صفحه آخر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |