شنبه ۸ آذر ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۳۸- Nov. 29, 2003
نگاهي به فيلم «توكيو بدون توقف» ساخته «سعيد عالم زاده»
گيشه بدون توقف
001628.jpg
پيمان شوقي
نقد فيلم هايي از نوع «توكيو بدون توقف» و زير سؤال بردن وجوه ساختاري آنها نه فقط آسان كه در واقع بيهوده است، چرا كه لزوم توجه به جنبه تجاري سينما و تلاش براي آشتي دادن مردم با ،عادت سينما رفتن، نه فقط براي اهل سينما كه براي مطبوعاتي هاي مرتبط با قضيه هم از نان شب واجب تر شده و دير زماني است كه همه عادت كرده اند در مورد فيلم هاي پرفروش با نظر اغماض بنويسند و عمل كنند. يادش بخير زماني كه در مصاحبه هاي مديران سينمايي مي خوانديم كه سينما ابزاري است فرهنگي براي تصعيد سليقه و تعالي ذائقه يك ملت و ويترين ارزش هاي ملي است در انظار مردم دنيا. اين روزها «سينما»ي بيچاره به مرتبه سوپاپ اطمينان تنزل پيدا كرده و در غياب رسانه هاي مشابه، اين اجازه را يافته است كه به سطحي ترين شكل و سرسري ترين وجه ممكن، نگاهش را به هرچه كه «عشق» توليدكنندگان محترمش كشيد، بياندازد و بكوشد تماشاگرانش را قلقلك بدهد. هدف مهم اين است كه در سطح نخست آشتي دادن مردم با سينما، در لايه دروني تر پارو كردن محتويات جيب تماشاگران محترم و در سطح اصلي، همان كاربرد سوپاپ گونه مذكور است كه در باب چند و چونش نيازي به توضيح واضحات احساس نمي شود. در اين ميان تنها نكته اي كه جلب توجه كرده و اندكي هم باعث تأسف است، يكي همراهي هنرمندان و چهره هاي شاخص عرصه هاي هنري با اين جريان و ديگري تنزل سطح سليقه عام در حدي است كه پس از تماشاي نوارهاي متحركي از جنس همين «توكيو بدون توقف» راضي از سالن سينما بيرون مي آيند و تماشاي آن را به خويشان و دوستان هم توصيه مي كنند.
به هر صورت اميدواريم گوش شنوايي باشد كه در سطح كلان به آسيب شناسي سينماي امروز ما بپردازد و با بررسي پديده هاي آن در سطوح جامعه شناسانه، ريشه هاي برخي گرايش ها و علل توفيق آنها در برقراري ارتباط با مخاطب عام را مشخص كند كه حاصل كار يقيناً به درد برنامه ريزي ميان مدت و درازمدت خواهد خورد تا موفقيت ها استمرار يابند وبراي بيماري ها قبل از آنكه مزمن شوند چاره اي پيدا كنند.
اما فيلم: مهم ترين مسأله اي كه در برخورد اول با فيلم توي ذوق مي زند، ساختار سينمايي سست و ضعيف آن است. بخش عمده فيلم در لانگ شات هاي بلندي مي گذرد كه با حركات بي دليل دوربين در اختيار هنرنمايي هاي مهران مديري و دل بردن از تماشاچي قرار گرفته اند. در واقع ساختار برنامه هاي تلويزيوني مديري موبه مو رعايت شده تا بيننده خوگرفته، احساس غرابت نكند و لابد در جمع خانوادگي حاضر در سالن سينما خاطره خوش كانون گرم خانه را مكرر ببيند. منتها براي اينكه مبادا احساس غبن كند،چند نمونه از شوخي ها و تصاويري كه يقيناً در تلويزيون اجازه پخش نمي گيرند به آن افزوده شده تا تنور را داغ تر كند و به وجوه توانايي هاي شناخته شده گروه سازنده بيافزايد.
به نظر مي آيد نقش كارگردان در فيلم چيزي در حدود اپراتور بوده و همه چيز و همه كس در خدمت مديري و ايده ها و شيرين كاري هايش قرار گرفته اند. (اميدوارم اين اشاره حمل بر توهين به كارگردان نشود. اتفاقاً معتقديم اين اجحافي كه بر او رفته و تحت الشعاع بازيگر قرار گرفتنش، بيش از آنكه تصور شود ، به زيان فيلم بوده است چرا كه به هرحال سابقه كاري او نشان مي دهد كه دست كم تكنسين خوبي است و ابزارهاي رسانه را خوب مي شناسد) حتي مي شود ادعا كرد كه ساختار تصويري فيلم در فصل هايي كه شخص مديري يا نشانه هاي تبليغاتي حضور ندارند به وضوح روان تر و منسجم ترند (فصل ملاقات اول محسن توكيو با مادرش و رفتنش به در خانه ناهيد را به خاطر آوريد) ولي در ساير بخش هاي فيلم، ميزانسن بر مبناي حضور مديري يا آرم هاي شركت اسپانسر شكل گرفته ، نه نياز دراماتيك فيلم و صحنه.
اما در نگاهي دقيق تر، مبناي داستان و منطق حوادث را نيز به اندازه بافت تصويري فيلم سست و پا در هوا مي يابيم. از همان سكانس اول (مطب روانكاو) كه تا حدي شخصيت اصلي فيلم معرفي مي شود، مبناهاي غلطي براي ادامه داستان پايه گذاري شده و به همين روال، سكانس به سكانس با مسايل غيرمنطقي تري كه بدون مقدمه طرح و بي حاصل رها مي شوند، مواجه مي شويم. جاي تعجب است از فرهاد توحيدي كه پس از سابقه طولاني و خلق درونمايه هاي طنز در فيلمنامه هايي مفرح و چندي بعد، اين چنين زمام كارش را به تعدادي ايده و لطيفه شفاهي يا تصويري خام سپرده و به دنبال خلق حداقل منطق روايي در فيلمنامه نبوده است. شايد هم همانطور كه در باورپذيري شخصيت اصلي به توانايي هايي مديري اعتماد داشته- و البته نتيجه هم گرفته- در پرداخت كل فيلم هم چشم انتظار معجزه اي بوده كه البته به وقوع نپيوسته است. ضمناً بد نيست هشداري بدهيم نسبت به چند شوخي جنسي موجود در فيلم كه برخلاف نمونه هاي مشابهي كه در بعضي فيلم هاي يكي دو سال اخير دارد، بدون ظرافت و به شكلي بي پروا طرح شده اند و اگر اثر طبع توحيدي هستند بهتر است مواظب طغيان هاي قلمش باشد تا فردا روزي اسمش جزو كارگزاران فيلمفارسي نوين در تاريخ سينماي ايران باقي نماند.
راستي گفتيم فيلمفارسي. شايد يكي از عجيب ترين اتفاقاتي كه «توكيو بدون توقف» در سينماي امروز ما باعث و باني اش باشد اعلام وجود مجدد پديده اي است كه مدتها بود خوشبينانه گمان مي كرديم به گورستان تاريخ سپرده شده. اما «توكيو...» ثابت مي كند هنوز هم اندكي فضاي باز و آسان گيري در امور فرهنگي مي تواند مجالي بدهد كه سودجويان كيسه دوز، به نيت فتح گيشه هر رطب و يا بسي را به هم ببافند و روانه اكران سينماها كنند. اين عادت نامبارك تكيه بر پديده هاي غيرسينمايي براي توليد محصولي پرفروش، و دريغ ورزيدن از هر نوع گشاده دستي براي دادن سروشكل بهتر به فيلم همان آفتي است كه يكبار قبلاً به جان سينماي ايران افتاده و تولد پديده شومي موسوم به فيلمفارسي را موجب شده بود. اينكه پول يك يا چند كمپاني حمايت كننده را بگيرند و يك چهره سرشناس و محبوب را در كنار يك مشت آرم تبليغاتي آن كمپاني و يا در فضاها و محل هاي خاص و تماشاگرپسند- البته به رغم توليد كننده- مثل خانه هاي اشرافي و جزيره كيش و... بگذارند و به ضرب يك داستان بي منطق تصاويري را در نماي بلند ضبط كرده و كنار هم بچسبانند نه هنر است و نه سينما و بايد واقعاً به سياستگذاران فرهنگي مملكت آفرين گفت كه دسپختشان در پرورش سليقه و ذائقه مخاطبان عام، استقبال عمومي از چنين آثاريست.
جاي تأسف است كه با تمام احترامي كه فرد فرد اعضاي توليد كننده دارند و بدون هيچ شك در توانايي هاي شخصي و هنري مهران مديري، فرهاد توحيدي، سعيد عالم زاده و حتي تهيه كنندگان- كه عليرغم جنس نامرغوبشان به هر حال تجارت را در وادي صنعت سينما خواسته اند و نه مثلاً بساز و بفروش و يا واسطه گري در عرصه هاي ديگر- ناچاريم اعلام كنيم توليد و استقبال عمومي از فيلم هايي نظير «توكيو بدون توقف» در حكم توهين به سينماي ايران و دستاوردهاي داخلي و جهاني  است و حكايت از روند رو به رشد بيماري كشنده اي دارد كه در كار نفوذ به تمام لايه ها و رسوخ در اركان اجتماع امروز ماست.

نگاه
جشنواره رشد در كرمان
جشنواره بين المللي فيلم رشد ۱۵ تا ۲۱ آذرماه جاري در كرمان برگزار خواهد شد.
حميد زند وكيلي كارشناس تكنولوژي آموزشي اداره كل آموزش و پرورش استان كرمان ضمن اعلام اين مطلب گفت: اين جشنواره از جمله جشنواره هايي است كه قدمتي طولاني دارند ،به طوري كه تاكنون به مدت ۳۲ سال در استان تهران اجرا شده است. وي افزود: امسال براي نخستين بار دبيرخانه جشنواره تصميم به برگزاري اين جشنواره در يكي از استانهاي كشور گرفت و با توجه به بررسي هاي به عمل آمده از سوي دبيرخانه مستقر در وزارتخانه، از ميان استانهاي متقاضي كشور، استان كرمان به عنوان اولين ميزبان استاني اين جشنواره انتخاب شد.در طول برگزاري اين جشنواره فيلم هاي بيش از ۲۰ كشور جهان در موضوعات فرهنگي، علمي و آموزشي، اجتماعي و تربيتي به نمايش درخواهد آمد.
تجليل از سينماي ايران در جشنواره اسپانيا
001630.jpg

سخنگوي  جشنواره  سينمايي  خيخون  اسپانيا اعلام  كرد كه  دو فيلم  ايراني در چهل  و يكمين  دوره  اين  جشنواره  به  نمايش  درمي آيد.
ايزابل  لوئه سه  همزمان  با آغاز اين  جشنواره  كه  فيلمهاي « ابجد» ساخته  ابوالفضل  جليلي و اثر مستند مجيدي  مجيدي  درباره  افغانستان  در خيخون  حضور دارند،گفت  :در مجموع  ۱۵ فيلم  بلند و ۱۵ فيلم  كوتاه  از كشورهاي  مختلف در بخش  رسمي اين  جشنواره  به  رقابت  با يكديگر مي پردازند.
وي  افزود:  عباس  كيارستمي و مجيد مجيدي  ازجمله  كساني  هستند كه  در اين جشنواره  مورد تجليل  قرارمي گيرند.
اين  كارشناس  سينمايي  با تجليل  از فيلمهاي  ايراني ، آثار سينمايي  كشورمان به  ويژه  در دهه  اخير را بسيار ارزشمند خواند.
وي  ادامه  داد: فيلمسازان  ايراني  باانتخاب  داستانهاي  ساده  براي  آثارخوددر عين  حال  كاري  سخت  را انجام  مي دهند.
وي  كيارستمي ، مجيدي  و مخملباف  را نامهاي  بزرگ  سينمادر حال حاضر خواند و گفت :  هنر اين  كارگردانان  عرضه  فيلم  در قالبي  بسيار طبيعي  است .
كارشناس  اسپانيايي  درزمينه  اصول  فني  فيلمسازي  درايران  گفت : فيلمسازان ايران  اصول  متعارف  فني  را به  خوبي  به  اجرا در مي آورند البته  كيارستمي ازاين  لحاظ انقلابي  ويژه  خود برپا كرده  است .

تئاتر. دات .كام
«بابي بلونده» از صحنه كنار رفت
«بابي بلونده» با بازي «فرح فاست» بعد از يك هفته اجرا در برادوي از صحنه كنار گذاشته شد.
اين نمايش كمدي توسط «ديويد اسبجورسون» كارگرداني شده بود و از ۴ نوامبر روي صحنه رفت.
پيش از اين قرار بود اجراي اين نمايش تا ۲۴ نوامبر ادامه يابد. تهيه كننده اين نمايش اعلام كرده است: «من تصميم به تعطيلي اين نمايش گرفتم، زيرا در پيش اجراها به سادگي دريافتم اين نمايش مناسب اجراي برادوي نيست!» وي افزود: «اجراي حاضر به سادگي گرته برداري از اجراهاي خارج از برادوي از اين نمايش در سالهاي قبل است و به اين ترتيب نمي توانم اجراي آن را در برادوي پشتيباني كنم.» با وجود اين تهيه كننده نمايش ياد شده اعلام كرده اميدوار است هر چه سريع تر «نانسي هستي» دراماتورژ اثر فوق به بازنويسي نمايش بپردازد و به اين ترتيب اين نمايش با بازي «فرح» بر روي صحنه هاي برادوي اجرا شود. داستان اين نمايش بر پايه شخصيتي شكل گرفته است كه بانوي زيباي «فلوريدا» قلمداد مي شد، در حالي كه از اين وضعيت راضي نيست.
شهر عجايب در وضعيت عجيب
001632.jpg

«دونا مورفي» بازيگر «شهر عجايب» قادر به حضور در پيش اجراي اين نمايش نخواهد بود.
با اين وجود، عليرغم لغو شدن چندي پيش اجراي اين نمايش، دست اندركاران آن تصميم گرفتند تا نقش وي را به طور مقطعي به «ليندا موگلستون» بسپرند و بيش از اين، پيش اجراهاي اين نمايش را لغو نكنند.
«دونا مورفي» همچنان از بيماري آنفلوآنزا در رنج است و به همين دليل نيز تهيه كنندگان اين نمايش پيش  اجراهاي آن را تاكنون لغو كرده بودند،«مو گلستون» پيش از اين در نمايش هاي «۹»، «داخل بيشه»،«كيت» و «در شهر» در صحنه هاي برادوي به ايفاي نقش پرداخته است.
در ميان سوابق قابل توجه خارج از برادوي اين بازيگر، مي توان به بازي در نمايش «آواز سنگاپور» اشاره كرد. شهر عجايب توسط «كاتلين مارشال» كارگرداني شده است.
خون در گلوي گربه
به زودي نمايشنامه هايي از نمايشنامه نويس مطرح دنيا با ترجمه « جاهد جهانشاهي » به بازار عرضه مي شود.
جاهد جهانشاهي گفت: دو نمايشنامه « خون در گلوي گربه» و « دلال محبت» از نوشته هاي « راينر ورنر فاسبيندر» از نمايشنامه نويس مطرح آلماني توسط انتشارات فصل سبز منتشر مي شود.
فاسبيندر از نمايشنامه نويس هاي مطرح آلماني است كه عمر كوتاهي داشت و در سينما نيز خوش درخشيد.
از جهانشاهي همچنين، نمايشنامه « رئيس جمهور» اثر « توماس برن هارت» منتشر مي شود.
« چرا مي جنگيم؟» نوشته نورمن ميلر كتاب ديگري از جهانشاهي است كه در اين اثر سياستهاي محافظه كاران فعلي حاكم بر آمريكا به نقد كشيده شده است. انتشارات ابتكار نو اين اثر را منتشر مي كند.

هنر
اقتصاد
انديشه
سياست
ورزش
|  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |