شنبه ۲۲آذر ۱۳۸۲
شماره ۳۲۵۲- Dec,13, 2003
فرهنگ
Front Page

نگاه امروز
«بايد»ها ،در مطبوعات كودكان و نوجوانان
مرتضي مجدفر
ششمين جشنواره مطبوعات كودك و نوجوان كه از هفته گذشته با حضور ۳۵ نشريه ويژه اين مقاطع سني در محل كانون آفرينش هاي فكري تهران آغاز شده است، فردا خاتمه خواهد يافت. در هفته اي كه گذشت، با برنامه ريزي و هدايت وزارت آموزش و پرورش و همكاري كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، در مقام متولي برگزاري جشنواره، هزاران دانش آموز در گروه هاي پرشور و حال چند ده   نفري از نمايشگاه بازديد كردند و چندين و چند برنامه اثربخش فرهنگي هنري براي ترويج فرهنگ مطالعه از نوع «نشريه خواني» به اجرا درآمد.
آنچه در اين جشنواره مشهود بود، فقر و فاقه عجيبي است كه در حوزه مطبوعات كودكان و نوجوانان وجود دارد. درحال  حاضر به رغم شمارگان سه ميليون نسخه اي مجلات
۷ گانه رشد دانش آموزي (به عنوان نشريه هاي اصلي و رسمي وزارت آموزش و پرورش كه بر ترويج برنامه هاي آموزشي و پرورشي رسمي تأكيد مي كنند و مي توان آنها را مطبوعات آموزشي ناميد) و شمارگان حدودا يك ميليون نسخه اي ۲۸ نشريه ديگر، سرانه دانش آموزان از نشريه هاي آموزشي و غيرآموزشي موجود در كشور، بسيار پايين است. به مناسبت برپايي اين جشنواره، در ستون «نگاه امروز» اين شماره، «بايد»ها در مطبوعات كودكان و نوجوانان را مرور كرده ايم. به اميد اين كه در مجالي ديگر، اين مرور را به تأمل تبديل كنيم.
***
نشريات به عنوان يك رسانه، وظايف و نقش هاي چهارگانه اي را برعهده دارند:
* خبر و اطلاع رساني؛
* آموزش؛
* تبليغ؛
* و تفريح و سرگرمي.
سهم، وزن، اهميت و اولويت هريك از نقش هاي چهارگانه، بسته به نوع، خط مشي و گروه مخاطبان هر نشريه متفاوت است. بديهي است، در نشريات  آموزشي، پيگيري وظايف و نقش هاي آموزشي و پرورشي، رويكرد غالب خواهد بود. اما بايد ديد سهم رسانه ها و نشريات در امر آموزش چيست و آ موزش رسانه اي، چه نوع آموزشي است؟ و اساسا آيا مي توان از طريق نشريات، آموزش داد؟
درنگاه كلاسيك،  آموزش رسانه اي در كنار آموزش رسمي و به عنوان جايگزين آن مطرح بوده است، اما به مرور زمان، آموزش رسانه اي، به عنوان «آموزش غيررسمي» هويت يافت و آموزش به عنوان فراگردي دايمي و جامع تعريف شد كه هدف آن، كمك به رشد و تكامل فردي، غناي فرهنگي و رشد و توسعه اجتماعي است. با اين نگاه، رسانه ها و نشريه ها، صرفا در چارچوب آموزش هاي رسمي، به ايفاي نقش نمي پردازند، بلكه با فرارفتن از دايره آموزش هاي رسمي و كلاسيك،  به سمت ارائه آموزش هاي عمومي و اطلاع رساني به مخاطبان، با زبان و بياني غيرمستقيم حركت مي كنند.
اما نشريات آموزشي، قبل از آن كه در زمره مطبوعات آموزشي شناسايي شوند، جزو رسانه ها به شمار مي روند و لذا بايد ابتدا تمامي ويژگي هاي يك رسانه نوشتاري ازجمله اين موارد را درباره آن ها تبيين كرد:
* توجه به حقوق مخاطب و گيرنده پيام با لحاظ ساختن نيازها (در اين مورد، بايد بين مفهوم «مشتري گرايي»  در اقتصاد و فرهنگ،  تفاوت عمده اي قائل شد كه در آينده در اين باره سخن خواهيم گفت.)
* دو سويه ساختن جريان رفت و برگشت پيام؛ كه مهم ترين تفاوت نشريات، ازجمله نشريات آموزشي با كتاب هاي درسي و غيردرسي است.
* رعايت استانداردهاي مطبوعاتي ازنظر قالب، فرم و جنبه هاي تصويري و زيبايي شناختي ارائه پيام.
علاوه بر اين، رسانه ها و نشريات آموزشي، لاجرم بايد از سه سرمشق اساسي تبعيت كنند:
۱ - اهداف آموزشي و پرورشي (در مجلات آموزش و پرورش براساس اهداف مصوب وزارت آموزش و پرورش و برنامه هاي رسمي درسي و در مجلات غيردولتي، براساس اهدافي كه گردانندگان نشريه طراحي كرده اند.)
۲ - استانداردهاي علمي مطبوعات و پيروي از اصول ژورناليسم حرفه اي.
۳ - نيازها، علايق و نگرش هاي مخاطبان.
افزون بر اين سه سرمشق، در توجه به بايدهاي نشريات آموزشي، تبيين «جايگاه نشريات آموزشي در نظام برنامه ريزي درسي» و نيز «جايگاه نشريات آموزشي در طراحي آموزشي مدرسه اي و كلاسي» ضروري است.
همچنين مي توان هدف هاي نشريات ويژه كودكان و نوجوانان را در شش طبقه زير تقسيم بندي كرد كه بديهي است هريك براي خود،  داراي راهبردهاي عملياتي خاص خواهند بود:
* تكميل و تقويت آموزش هاي رسمي؛
* ارتقاي دانش عمومي و مهارت هاي زندگي؛
* تقويت همبستگي اجتماعي و هويت ديني و ملي؛
* شناسايي، رشد و پرورش استعداد، ابتكار، خلاقيت و ذوق و سليقه فرهنگي و هنري مخاطبان؛
* تفريح و سرگرمي و تقويت احساس نشاط و اميد.
* تسهيل ارتباطات فكري و فرهنگي و كمك به تبادل تجارب.
چگونه مي توان به اين اهداف نايل شد؟  آيا نشريات ويژه كودك و نوجوان ما، واقعا براساس اهداف از پيش تعيين شده و نظام مند انتشار مي يابند؟ آيا پژوهش هاي ميداني، نظرسنجي ها و... موفقيت نشريات ما را در اين زمينه ها تاييد مي كند؟ و... پاسخ اين پرسش ها، نيازمند فرصت ديگري است كه آن را در آينده جست وجو خواهيم كرد.

گفت وگو با جعفر ابراهيمي دبير جشنواره مطبوعات كودك و نوجوان
مهجور و ناشناخته

002172.jpg

مريم حاج نوروزي
ششمين جشنواره مطبوعات كودكان و نوجوانان كه از شانزدهم آذرماه در محل سالن آفرينش هاي فكري كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان آغاز به كار كرده است، فردا به كار خود خاتمه خواهد داد. در اين جشنواره ۳۵ نشريه تخصصي فعال كشور در زمينه كودكان و نوجوانان به ارائه آثار خود پرداخته اند و در روزهاي گذشته، ده ها هزار دانش آموز تهراني و نيز شهرستان هاي حاشيه تهران از آن بازديد كرده اند.
جشنواره مطبوعات كودك و نوجوان از سال ۷۵، هر سال يا دو سال يك بار برگزار شده است. اما نكته اي كه همواره در اين نمايشگاه ها توجه ناقدان را به خود جلب كرده،  اين است كه نشريات كودكان كمتر در راهيابي به دنياي مخاطبان كودك و نوجوانان توفيق داشته اند.
در اين ارتباط با «جعفر ابراهيمي» دبير اين جشنواره به گفت وگو پرداخته ايم. ابراهيمي خود از شاعران و نويسندگان پيشرو در عرصه ادبيات كودكان است و برخي از آثارش نظير «آواز پوپك» و «يك سنگ و يك دوست» عناوين كتابهاي برگزيده سال هاي ۷۳ و ۶۷ و برخي از جشنواره هاي ديگر را به خود اختصاص داده اند.وي همچنين مدتي سردبير مجله پويش ويژه كودكان و نوجوانان بوده كه توسط كانون فكري كودكان و نوجوانان منتشر مي شد.
*يكي از مشكلات فرهنگي كه در كشور ما مرتباً بدان اشاره مي شود، ضعف فرهنگ مطالعه و روزنامه خواني است و به نظر مي رسد در اين ارتباط نشريات كودكان و نوجوانان به عنوان عاملي براي حل معضل، بايد مورد توجه خاص قرار گيرند اما شاهديم كه با توجه به مخاطبان گسترده اي كه اين نشريات دارند، از رشد لازم برخوردار نيستند. دليل عدم تمايل به تقويت انتشار اين نشريات چيست؟
- در سال ۱۳۷۵ كه نخستين جشنواره مطبوعات در كانون برگزار شد، تعداد نشرياتي كه براي كودكان و نوجوانان منتشر مي شد، حدود بيست نشريه بود كه در فاصله اين هفت سال تعدادي از اين نشريات تعطيل يا ورشكست شدند و كنار رفتند ولي در عين حال در كنار اينها حدود ۱۵ نشريه به جمع خانواده نشريات كودك و نوجوان افزوده شدند و اكنون ما حدود ۳۵ نشريه داريم. از اين ۳۵نشريه، ۲روزنامه ، ۱۹ هفته نامه،  ۹ ماهنامه و ۲ هفته نامه ضميمه روزنامه هاي بزرگسالان و يكي دو نشريه هم گاهنامه و ماهنامه هستند. از مشكلاتي كه هميشه گريبانگير مطبوعات ما بوده، يكي اين است كه جنبه كار ژورناليستي در مطبوعات ما بسيار ضعيف است و نشريات كودكان بيشتر شبيه كتابهاي جنگ هستند تا نشريه. يعني تصاويري كه در اين گونه نشريات كار مي شود،  تفاوت زيادي با تصويرگري آن كتاب ها ندارد و يا شعرهايي كه در مطبوعات چاپ مي شود همان شعرهايي است كه ما در كتاب ها هم براي كودكان چاپ مي كنيم. همين طور داستان ها و ساير مطالب. البته در سال هاي اخير شايد به دليل ميزگردهايي كه در جشنواره ها برگزار شده است،  حركتي در نشريات ديده مي شود و آن ورود داستان هاي مصور دنباله داري است كه در نشريات دنبال مي شود و در غرب و اروپا هم بسيار كاربرد دارد. قبل از انقلاب هم چنين چيزي را داشتيم،  مثل داستان خلبان بي باك كه در نشريه كيهان بچه ها طرفداران زيادي داشت و بسيار موفق بود، اكنون هم در بعضي مجله ها اين كار شروع شده است. در عين حال پرداختن به مسائل طنز و داستان هاي طنزآميز در مطبوعات حركتي است كه اخيراً شروع شده است و تا حدودي مجلات را سرگرم كننده تر كرده است. اصولاً يكي از مشكلات مطبوعات ما اين است كه جنبه سرگرم كنندگي آنها خيلي كم است و كودكان و نوجوانان از مطالعه مطبوعات لذت نمي برند. در حالي كه مطبوعات اگر خوب و اصولي عمل كنند، مي توانند كودكان را به مطالعه عادت داده و آنها را به سمت مطالعه كتاب نيز سوق دهند. اگر دقت كرده باشيد بچه ها وقتي مجلات را باز مي كنند،  ابتدا به سراغ صفحه لطيفه هاي آن مي روند. اين نشان مي دهد كودكان به طور فطري نياز به سرگرمي و شادي دارند. آنها سپس به سراغ جدول مي روند كه جنبه سرگرمي دارد. اين مخاطبان تازه در مراحل بعد است كه به طرف شعر ، داستان، گزارش و خبر مي روند. يكي ديگر از مشكلات مطبوعات ما فاصله زماني انتشار آنهاست. بيشتر مجلات ما يا ماهنامه يا دوماهنامه و يا گاهنامه هستند و تعدادي هم هفته نامه داريم كه هفته نامه ها البته از اين نظر موفقترند. چرا كه هم مي توانند به مسائل روز بپردازند و به جنبه ژورناليستي كار توجه بيشتري نشان دهند و هم اينكه مي توانند از داستان هاي دنباله دار كه لازمه نشريه كودك و نوجوان است، استفاده كنند. در حالي كه ماهنامه ها و گاهنامه ها نمي توانند به دليل طولاني بودن فاصله انتشارشان اين كار را انجام دهند. از طرف ديگر نشرياتي كه فاصله انتشارشان كمتر است و هفته نامه هستند، به دليل ضعيف بودن كادر تحريريه و نبودن خبرنگاران ماهر معمولاً همواره با شتاب كار مي كنند و پس از مدتي كارشان يك نوع در جا زدن است. به همين دليل تحولي در آنها صورت نمي گيرد. در حالي كه يك نشريه خوب و در خور بچه ها، بايد حداقل شش ماه به شش ماه و يا حداكثر سال به سال بايد يك تحول اساسي در خود به وجود آورد. كارهاي تازه تري را به چاپ برساند و حتي در صفحه آرايي و نوع تصويرگري تغيير ايجاد كند تا تنوع به وجود آيد و طوري نباشد كه شماره اول تا هزارم نشريه يكي باشد.
يكي از اشكالات ديگري كه دست اندركاران ادبيات كودكان و نوجوانان به آن معتقدند اين است كه عمده مطبوعات ما دولتي است و چون دولتي هستند كاركنان نشريه به صورت وظيفه اداري به كار خود نگاه مي كنند و چون در منافع آن چندان ذينفع نيستند، خيلي تلاش نمي كنند كه مجله را جذاب تر كنند، كما اينكه اين مسئله عنصر رقابت را هم در بين نشريات از بين مي برد. زيرا مي دانند اين نشريات چه به فروش برود و چه نرود، بودجه اش تأمين مي شود. البته دولتي بودن نشريات در كنار اشكالات،  محسناتي نيز دارد. ما بايد بپذيريم در ايران انتشار يك مجله خصوصي، كار بسيار سخت و مشكلي است، نياز به سرمايه هنگفتي دارد و تجربه هايي كه تا به حال انجام شده،  همگي با شكست روبه رو شده است. دولت در اين زمينه مي تواند كمك رسان باشد، ولي از دور حمايت كند و دخالت مستقيم نكند. يكي ديگر از گرفتاري هاي نشريات دولتي اين است كه هراز گاهي مديران آنها عوض مي شود و با عوض شدن يك مدير كل كادر مجله عوض مي شوند. و افراد جديدي مي آيند. در عين حال ممكن است تازه واردان آشنايي با كار مطبوعات هم نداشته باشند. چند وقت پيش در مراسمي بوديم پيرمردي درباره بازنشستگي اش شعري سروده بود و در آن گفته بود از جواني كار كردم، در حالي كه خام بودم، سالها دويدم و چون پخته شدم، بازنشسته ام كردند.
* در اين رابطه فكر مي كنم لازم است نكته اي را مورد تأكيد قرار دهيم و آن اينكه به نظر مي رسد نشريات كودك و نوجوان نياز به خبرنگاراني دارند كه تخصص كار براي اين سنين را داشته باشند؟ نشريات فعلي تا چه حد با اين زمينه آشنا هستند؟
- اشاره كردم. نشريات ما بيشتر شبيه كتاب هستند و دليل
آن هم اين است كه در ابتدا وقتي مطبوعات ما پا گرفتند توسط كساني بود كه يا نويسنده بودند يا شاعر كودكان و خيلي با مسائل مطبوعاتي آشنايي نداشتند و در دانشگاه ها هم زمينه اي كه به تربيت خبرنگار ويژه كودكان بپردازد، نداشتيم. خوشبختانه در سال هاي اخير روزنامه نگاران حرفه اي تربيت شده اند، ولي اينها هم شناختشان از دنياي كودكان و نوجوانان كم است . از طرفي نويسندگان و شاعران ما با فضاي كار براي كودكان به خوبي آشنا هستند، اما با حرفه خبرنگاري آشنا نيستند و كساني كه دوره هاي روزنامه نگاري را مي بينند، به طور ذاتي با دنياي كودكان آشنايي ندارند. دليلش هم اين است كه كار براي كودكان بيشتر يك امر ذاتي است .كسي كه براي كودكان كار مي كند،  بايد عشق به دنياي كودكان داشته باشد و تجربه هاي خوبي از كودكي خود داشته و نيازهاي كودكان را خوب بشناسد.
معتقدم اگر در نشريات كودك و نوجوان، ارتباط خوبي با بچه ها برقرار شود، مي توانند آنها را به كتابخواني عادت دهند. به هر حال يك نشريه خوب بايد اهدافي را دنبال كند كه كلاً در نشريات ما اين اهداف دنبال نمي شود. از جمله زبان آموزي،  عادت به مكالمه، بالابردن خلاقيت بچه ها و شخصيت دادن به آنها. مثلاً وقتي يك نشريه صفحاتي را به آثار و نقاشي هاي كودكان اختصاص مي دهد و يا آثار كودكان را چاپ مي كند خلاقيت آنها را بالا مي برد به كودكان شخصيت و استقلال مي بخشد.
از سوي ديگر اگر نگاه سرگرم كننده در تمام صفحات نشريه دنبال شود كودكان و نوجوانان استقبال مي كنند و در اوقات فراغت مي توانند از وقتشان لذت ببرند.
* فكر مي كنم يك بحث مهم در اين ارتباط دسترسي كودكان به نشريات است. يعني دسترسي اين گروه به نشرياتشان،  به راحتي امكان پذير نيست. شما در اين باره چه مي گوييد؟
- بله، همين طور است. كودكان بايد به راحتي و با قيمت اندك بتوانند به نشرياتشان دسترسي پيدا كنند. در بسياري از كشورها،  مطبوعات اين سنين را مجاناً در اختيار بچه ها قرار مي دهند. در خيابان ها مي گذارند و از كساني كه رد مي شوند، مي خواهند كه بردارند و هزينه شان را از راههاي ديگري تأمين مي كنند. قيمت يك نشريه كودكان بايد به حدي پائين باشد كه بچه ها بتوانند با پول تو جيبي شان آن را خريداري كنند و البته بايد جاي مناسبي هم وجود داشته باشد كه بتوانند مراجعه و مطبوعات مورد علاقه خود را خريداري كنند. كيوسك هاي فعلي مطبوعات جاي مناسبي براي فروش مطبوعات كودكان نيستند و معمولاً ارتفاع كيوسك ها به حدي بلند است كه قد كودكان براي ديدن مجلاتشان به آنها نمي رسد و نمي توانند نشرياتشان را پيدا كنند.
002174.jpg

* شمارگان مطبوعات كودكان و نوجوانان در حال حاضر در كشور ما چقدر است؟
- نشريات معمولاً تيراژشان را فاش نمي كنند، اما من به ياد مي آورم اوايل انقلاب كيهان بچه ها تيراژش به دويست هزار تا هم رسيده بود و بعدها به ۲۰ هزار تا رسيد، الان ديگر فكر نمي كنم تيراژش قابل توجه باشد يا مثلاً مجموعه مجلات رشد، به تيراژ يك ميليون و دو ميليون رسيده است و مثل اين كه الان هم چنين است. با توجه به قشر عظيم كودكان و نوجوانان، ما اگر بخواهيم تيراژ فعلي را بر تعداد افراد اين گروه سني تقسيم كنيم، شايد به زحمت به هر بيست- سي نفر يك نشريه برسد. البته اين فقط در تهران و شهرهاي بزرگ اتفاق مي افتد و در ساير مناطق كشور نظير روستاها شايد براي صد نفر هم يك مجله نداشته باشيم كه بايد فكري براي اين مشكل بشود مثلاً كتابخانه هاي سياري كه به روستاها مي روند نشريات را هم با خود ببرند. درواقع ارگانهاي مرتبط با كودكان اگر با هم همكاري داشته باشند و همفكري كنند، مي توانند كارهاي زيادي انجام دهند. آموزش و پرورش مي تواند در معرفي نشريات كودكان بسيار تأثيرگذار باشد و اگر يك مدرسه فقط يك مجله بخرد و در كتابخانه اش بگذارد بهتر است از اينكه هيچ نشريه اي در كتابخانه اش نباشد. بسياري از نشريات هم تا جايي كه من اطلاع دارم حاضرند مدارس را مجاناً مشترك كنند، ولي آموزش و پرورش معمولاً اين كار را انجام نمي دهد و اگر هم احياناً مجله اي را انتخاب كند، سليقه خاص خودش را اعمال مي كند و همه نشريات را راه نمي دهد. البته گفتن اين نكته هم ضروري است كه در جامعه ما طوري القا شده كه خواندن مجله در مدرسه گاهي جرم هم به حساب مي آيد و اين كار را باعث عقب ماندن بچه ها از درسشان عنوان مي كنند، چيزي كه از قديم هم بوده است. خود من به ياد مي آورم يك بار به خاطر خواندن مجله، در مدرسه فلك شدم و يك بار به خاطر خواندن كتاب بينوايان ويكتور هوگو كتك مفصلي خوردم.
* آقاي ابراهيمي! الان متولي امر نشريات كودكان در كشور چه كسي است؟ و چقدر براي اين كه نشريات كودك و نوجوان جايگاه خود را در كشور پيدا كنند،  تلاش مي شود؟
- متولي خاصي فكر نمي كنم داشته باشد. نشريات كودكان بيشتر با بودجه دولتي منتشر مي شوند.
* از چه جايي براي اين نشريات سياستگذاري مي شود؟
- از آنجايي كه اين نشريات دولتي هستند، افرادي كه به عنوان سردبير و مدير مسئول كار مي كنند، معمولاً از طرف دولت انتخاب مي شوند و البته در مواردي انتخاب ها به جاست و انتخاب هاي خوبي است، اما در جاهاي ديگري هم هست كه افرادي انتخاب مي شوند كه هيچگونه آشنايي با ادبيات و مطبوعات كودكان ندارند و در عين حال به جاي اينكه مشكلي را حل كنند، مشكلات بسياري را هم ايجاد مي كنند. نمي خواهم اسم ببرم، ولي ما نشرياتي داريم كه سال هاي سال است منتشر مي شوند، ولي هيچ گونه تأثيرگذاري در جامعه نداشته اند. من حتي معتقدم، به جاي اينكه اين سي و پنج نشريه را داشته باشيم، بهتر است دو سه تا مجله خوب و عالي در تيراژ وسيع داشته باشيم. دولت مي تواند اين نشريات را تعطيل كند و بودجه آنها را دراختيار نشريات حرفه اي بگذارد كه تيراژشان را بالا ببرند. برخي از نشرياتي كه الان چاپ مي شوند، فقط براي ارگانهاي دولتي، مديران و افراد خاص ارسال مي شود و مطالعه هم نمي شوند و فقط بودجه بيهوده اي براي آنها مصرف مي شود. بعضي از اين نشريات حتي، علاقه اي به تحول و بهترشدن ندارند.
* به نظر مي رسد كيفيت پرداخت مطالب در نشريات هم جاي بحث دارد. به عبارتي نشريات ما همواره زبان نصيحت گونه دارند و اين مانع برقراري ارتباط آنان با كودكان است. آيا لازم نيست در نحوه ارائه مطالب هم تحولي ايجاد شود؟
- از حدود ۲۵ تا سي سال پيش تاكنون ما در اين زمينه رشد خوبي داشتيم و ادبيات كودكان پا گرفته است و كساني به ادبيات كودكان مي پردازند كه با مستقيم گويي و پند و اندرز مخالفند و از ديدگاه كودكان به دنيا نگاه مي كنند ولي با همه اين احوال در مواردي مي بينيم خيلي از موضوعات را وارد مطبوعات كودكان مي كنند كه اصولاً كودكانه نيست. علاوه بر اين طرح بسياري از مطالب در نشريات كودكان ضرورتي ندارد.
نكته ديگري كه نويسندگان كودك و نوجوانان بايد مدنظر قرار دهند، ديدن مسائل از زاويه ديد كودكان است. مثلاً در كارتونهاي موش و گربه، حتي اين دو با هم دعوا و خرابكاري مي كنند، در پايان صاحبخانه ريخت وپاشهاي آنان را مرتب مي كند، هميشه اين صاحبخانه از كمر به پائين ديده مي شود، چون كودكان كوتاهند و صورتهاي آدمها را خيلي نمي بينند. اگر نويسنده هم قد خود را به اندازه يك كودك كوتاه كند، مي تواند موضوعات تازه اي را كشف كند كه قبلاً به آنها فكر نكرده است و آن موقع مي تواند با بچه ها ارتباط برقرار كند.
* فكر نمي كنيد در عصر ارتباطات، فقدان نشريات قوي كودكان، خسارات جدي را به بار مي آورد. آيا اقداماتي تاكنون براي جبران اين ضعف صورت گرفته است؟
- با تمام انتقاداتي كه كرديم بايد اذعان كنيم در كشور اتفاقاتي افتاده، همين قدر كه ما جشنواره كودكان و نوجوانان را برگزار مي كنيم،  نشان دهنده اين است كه خيلي كار شده است.
در دهه هاي اخير شاعران،  نويسندگان و تصويرگران برجسته كودكان و نوجوانان در نشريات مشغول به كار شدند و به نظر من مطبوعات ما در ۲۵ سال اخير خدمت بزرگي به ادبيات كودكان و نوجوانان كرده، ولي خودش همواره مظلوم مانده است. در اين رابطه ما در مقايسه با ساير كشورها، حتي كشورهاي جهان سوم در سطح پائيني قرار داريم، منتها با توجه به سيري كه در به وجود آمدن مطبوعات و كتاب داشتيم و با توجه به زماني كه گذرانديم، پيشرفت خوبي داشتيم.
* شما دبير ششمين جشنواره مطبوعات كودكان و نوجوانان هم هستيد و سابقه اجرايي در جشنواره هاي قبلي را نيز داريد، آيا در برگزاري اين جشنواره حركت رو به جلويي را براي مطبوعات شاهد بوده ايد؟
- قبل از سال ۷۵، جشنواره مطبوعات كودك در درون نمايشگاه سالانه مطبوعات كشور برگزار مي شد و همين باعث مي شد مطبوعات كودك و نوجوان در ميان انبوه مطبوعات گم شوند و به حساب نيايد. بررسي مطبوعات كودكان هم سطحي بود و به طور تخصصي با آنها برخورد نمي شد. اين بود كه دست اندركاران ادبيات كودكان پيشنهاد كردند كه جشنواره جداگانه اي براي كودكان داشته باشيم.
در جشنواره اول فقط سعي كرديم به ادبيات كودكان بپردازيم و موضوعاتي نظير خبر، گزارش، تصويرگري و صفحه آرايي بررسي نشد، اما در جشنواره هاي بعد تلاش شد به جنبه هاي مطبوعاتي كار هم توجه كنيم و از همه موضوعات مطالبي را بررسي كنيم. اما به نظر من آنچه در برگزاري اين جشنواره  مهم بوده برنامه هاي جنبي جشنواره است كه بسيار تأثيرگذار بوده است. ميزگردهايي كه در ايام برگزاري جشنواره برگزار مي شود، بسيار هشداردهنده و آموزنده است.
اين يك هفته بهانه اي به دست مطبوعات داده است تا به ادبيات كودكان و مسايل و مشكلات مطبوعات كودك و نوجوان بپردازند كه مهم است و اگر اين روند ادامه پيدا كند و پس از جشنواره هم روي آن بحث شود، تأثيرگذار خواهد بود.

|  اقتصاد  |   انديشه  |   سياست  |   فرهنگ   |   ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |