گزارش انديشه
تشابه افلاطون و لطفي
سخن ماند از تو همي يادگار - واپسين بخش
زهره نيلي
در نخستين بخش گزارش از مراسم «در ضيافت افلاطون» كه به ياد شادروان دكتر محمدحسن لطفي در كتاب ماه فلسفه و ادبيات برگزار شده بود، به بخشي از سخنان دكتر محمدعلي موحد و دكتر عزت الله فولادوند اشاره شد. اينك در واپسين بخش اين گزارش، ادامه سخنان دكتر فولادوند را مي خوانيم.
عصر ما را مي توان از دوران خوب ترجمه دانست. دكتر فولادوند با ذكر اين مطلب افزود: به باور من، مترجم بايد به زبان مبدأ، زبان مقصد و موضوع تسلط داشته و داراي ذوق سليم بوده و علاقه و اعتقاد به موضوع داشته باشد، كه لطفي واجد همه اين شرايط بود. آلماني و فارسي را خوب مي دانست، فلسفه يونان را مي شناخت و دلبسته به افلاطون بود. بيش از ۵۰ سال به افلاطون عشق مي ورزيد و جهان بيرون و درون را از چشم او مي نگريست، اما افلاطون كيست؟ محمدعلي فروغي- بنيان گذار نهضت نوين فلسفه- بيان مي دارد: براي بزرگواري افلاطون، همين بس كه مؤسس حكمت الهي، استاد فلسفه نظري، رهبر رموز منطق و خطابه، نماينده حقيقت هستي، هادي عقل به سوي ادراك مجردات، شناساننده سقراط و مربي ارسطو و ... است. لطفي، كار ترجمه را با برگرداندن دفاعيه سقراط به فارسي آغاز كرد، چرا كه شور فلسفه را سيد هادي سينا در او برانگيخته بود. از طرفي حقوق نيز، به يك معنا، موضوعي فلسفي بود.اين دو عامل و معاشرت با گروهي روشنفكران، او و يارانش را واداشت تا به مطالعه خود بپردازند. لطفي چنين مي گويد:
پس از مطالعه خود به اين امر پي برديم كه عوام محض هستيم، چرا كه به دام عوام فريبان افتاده ايم. بنابراين كار با انتشار مرامنامه، درست و به سامان نشده و بايد كمر به مبارزه با ديو جهل مي بستيم. به همين جهت به ترجمه دفاعيه سقراط و رساله هاي افلاطون روي آورديم. در اينجا بايد به تشابه افلاطون و لطفي در دل بستن به فلسفه اشاره كرد. افلاطون نيز با مشاهده وضع پريشان آتن و با تأثر از سقراط به فلسفه روي آورد.
افلاطون برخلاف دوستانش از بيخ و بن با دمكراسي دشمن بود و آن را علت بدبختي هاي آتن مي دانست. تمام تلاش او در نوشتن كتاب «جمهوري»- عنواني كه دوستان افلاطون به طنز بر كتاب وي گذاشتند- و مسئله حاكم حكيم، مصروف برقرار كردن حكومتي است كه مردم در آن دخالتي نداشته باشند.
از نظر خصال شخصي، لطفي مردي راست، درست، حق گو و متمدن بود، به حقوق ديگران احترام مي گذاشت، به كسي بد نمي گفت و توهين نمي كرد. لطفي معتقد بود براي جبران عقب ماندگي ها بايد به آموختن دانش روي آورد و غرب، فرهنگ غرب و علل شكست ها و پيروزي هايش را شناخت. به همين جهت به ترجمه آثار مختلف، به ويژه اثار افلاطون پرداخت. وي در اين باره مي گويد: به جز يكي، دو كتاب هر چه كردم، راجع به افلاطون ترجمه كردم و همواره پند افلاطون را به خاطر داشتم كه هميشه در راه باشيد و از جستجوي حقيقت باز نايستيد، به ياري ديگران بجوييد و بينديشيد. در پايان اين نشست، علي اصغر محمدخاني به پرسشگري شادروان محمد حسن لطفي و جستجوگري او اشاره كرد و گفت: تكيه كلام دكتر لطفي- لطفاً مرا راهنمايي بفرمائيد- را هرگز فراموش نمي كنم.
|