سه شنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۵۵- Dec,16, 2003
معماري و مدرسه
002302.jpg
بيژن شافعي
محيط مصنوع از يك سو با احساس ما و از سوي ديگر با ساختارهايي كه در آن شكل مي گيرد، معني مي يابد. يعني ما محيط را شكل مي دهيم و محيط هم كنش هاي ما را متأثر مي سازد. مقوله اصلي در برقراري اين تعامل- بين آدمي و محيط- معماري است، هر چه معماري با تشخيص مناسب، شناخت كافي و اقدام سنجيده به ساختار محيطي بپردازد، تعامل مورد نظر بيشتر پويا و دلگشا خواهد بود.
اما، ساختار شهري كنوني ما سيماي مخدوش و آزاردهنده دارد و در نتيجه پيوند بين افراد و محيط زود گسسته مي شود. چرا؟
بديهي است كه حس تعلق و نزديكي مرهون انس و حس گريز و دوري، نشانه بيگانگي است. پس مي توان گفت كه حالت پديد آمده، دليلي بر نامأنوس بودن محيط است. از طرف ديگر، عدم انس پيامد نبودن و نقص شناخت است و بنابراين، ما در تشخيص و شناخت محيط مشكل داريم و اين اشكال ناشي از سيستم آموزشي يكنواخت، بي تحول و غيرپويا در حوزه معماري است.
بهتر است تحصيل شناخت راجع به اين مقوله را در زمره مسايل پرورشي (از سنين كودكي) قرار دهيم همان طوري كه در جوامع پيشرفته به نقش و اهميت معماري و مسايل محيط پيراموني مصنوع پي برده و تمهيداتي براي آموزش معماري از دوره خردسالي و نوجواني فراهم ساخته اند و بدين طريق روحيات آنها را جهت آشنايي با فرايند طراحي و ساخت و ساز شهري، پرورش داده، حساسيت  شان را نسبت به محيط و فضاي پيراموني برمي انگيزند و استعدادهاي آنها را براي مشاهده، تجسم و ادراك پيرامون شكوفا مي سازند.
آلمان، نمونه اي از كشورهايي است كه نسبت به شناخت و آموزش معماري، به شيوه ياد شده پرداخته و به موفقيت هايي هم دست يافته است، راقم اين سطور، شاهد فعاليت هاي آنها بوده و گواه اين تجربه عبارت است از:
اقدام خلاق انجمن معماران برلين
محيط مصنوع كه در پيرامون ما قرار دارد، شاخص شيوه زندگي روزمره ما ست. خانه هاي مسكوني، كودكستان، مدارس، خيابانها و ميدان ها، همگي روش زندگي ما را شكل مي بخشند. با چگونگي تأثيرات آنهاست كه مي توانيم در شهرمان احساس آسايش بكنيم يا از آن بگريزيم و در تعقيب محيط ديگري باشيم.
انجمن معماران برلين، از طريق پروژه اي تحت عنوان «معماري در مدرسه» كه از سه سال پيش آغاز گرديده- درصدد است كه امكان درك بهتري از شرايط طراحي و ساخت و ساز شهري، براي شهروندان برلين فراهم سازد. از آنجا كه دسترسي به همه شهروندان، در راستاي تحقق هدف مورد نظر، ميسر نيست، تصميم گرفته شد تا شهروندان جوان (و نوجوان) را مد نظر قرار داده و طبق برنامه، براي آنها (به تناسب سن) يك دوره آموزشي شامل «مشاهده» و «ادراك» در مورد چگونگي شرايط و ارتباط بين «طراحي شهري» و «رشد و تحولات ساختاري» در نظر گرفته شود. به نظر مي رسد تدريس معماري در كنار دروس موزيك، هنر و ادبيات در مدارس، مي تواند نتيجه مناسبي داشته باشد.
بنابراين،  اعضاي انجمن به مدرسه ها مراجعه كرده و با همكاري آموزگاران، به تدوين برنامه هاي درسي مي پردازند تا دانش آموزان، به واسطه آن برنامه ها، نسبت به معماري شناخت وسيع تري كسب نمايند و افق هاي حرفه معماري- به عنوان رشته تخصصي- مراحل ساخت و ساز شهري و بسيار مسايل ديگر در جامعه را فراگيرند.
در اين ميان، به موازات انتقال دانش، بحث هايي نيز صورت مي گيرد تا دانش آموزان راجع به محل سكونت و محيط زندگي خودشان، آگاهي يابند. همگام با اين برنامه، فعاليت هايي نظير طراحي، نقاشي و مدل سازي انجام مي گيرد تا موجب شكوفايي قدرت تجسم و مهارت دانش آموزان شود.
در اين رابطه، براي همه مقاطع سني برنامه هايي ترتيب داده شد كه دستاورد آنها هر ساله با همكاري و حمايت گروه معماران برلين، در نمايشگاهي موسوم به «DA» به معرض نمايش گذاشته مي شوند.
اعضاي انجمن معماران برلين و نيز آموزگاران دست اندركار، از طريق نمايشگاه، از نتايج به دست آمده با خبر مي گردند. در كنار اين اقدامات، در مدرسه، سمينارهايي براي آموزگاران برگزار مي گردد و از طريق گفت وشنود آنها را با مسايل مربوط به طراحي و شهرسازي آشنا مي سازند. ايشان در جهت دستيابي به مقاصد برنامه ريزي شده، از طريق تداوم كلا س ها، به عنوان «همكار چند منظوره» همكاري مي كنند.
موضوع ديگري كه قابل تأكيد است، اين است كه دوره هاي كارورزي (فعاليت عملي) دانش آموزان در دفاتر معماري برگزار مي گردد. مشاركت دانش آموزان در كارهاي طراحي و ساخت، به آنها امكان مي دهد تا از نزديك، مراحل مختلف طراحي و ساخت را شاهد باشند و دانش  و تجربه هاي لازم را به دست آورند.
پروژه «معماري و مدرسه» در حال حاضر، براي گروهي از دانش آموزان مدارس برلين به اجرا درمي آيد. در راستاي دستيابي به اهداف مورد نظر، برنامه ريزي هايي به عمل آمده تا در كنار برگزاري نمايشگاه هاي سالانه به منظور آشنايي دانش آموزان، بروشورهايي از طرح هاي تكميل شده،  تهيه گردد و بدين وسيله براي ادامه فعاليت و توسعه اساسي آن، تبليغ شود.
البته، آگاهي از تجارب سرزمين هاي ديگر، صرفاً براي پي بردن به اين است كه مي توان در روند خويش تغيير و تحول و نوآوري ايجاد كرد اما نحوه آن تحول، به تدبير و انديشه متناسب محيط خودمان بستگي دارد زيرا تجارب ديگران، فقط صورت رفتن را نشان مي دهد و اين گامهاي خود ما هستند كه بايد سنجيده و به موقع برداشته شوند.
بياييم، رفتن و حركت را جدي بگيريم و گامهاي خويش را تحكيم بخشيم.

ده پرسش مطرح شده در كنگره جهاني معماران(برلين ۲۰۰۲)
جهاني فكر كن منطقه اي عمل نما
002304.jpg
از ميان تمام هنرها، معماري بزرگترين مسئوليت اجتماعي و بيشترين اثر را بر اجتماع دارد. معماران نمي توانند بهشت را بر روي زمين بسازند. اما مي توانند خانه ها و شهرهايي را طراحي كنند كه شايسته زندگي مردمان ساكن آنها باشند، مكان هايي كه صرفاً قالب هاي برگرفته از خاك و بتن  نباشند.
بيست و يكمين كنگره بين المللي معماران، كه در سال ۲۰۰۲ در برلين برگزار شد، تلاش كرد توجه مهندسان معمار و طراحان كليه كشورها و قاره ها را به مسئوليت مشترك آنها در كمك به حل مشكلات جهاني كه فراروي بشريت در قرن جديد قرار دارد، جلب كند.
مشخصات قرن بيست و يكم، پايان عصر صنعتي است و عصري كه موفقيت و پيشرفت آن تضادهاي جدي را به همراه داشته است؛ ويژگي هايي از قبيل:
* تسلط سرمايه بر كار؛
* پيشرفت به قيمت صدمه ديدن محيط زيست؛
* رويكرد خردگرايانه محض به علم و ترقي فني؛
* توزيع ناعادلانه ثروت؛
همه اين موارد پيش آمده غيرانساني هستند و منجر به بحران خواهند شد. آنها در واقع بر تضادهاي فطري خود برپا شده اند.
زمان كنار گذاشتن اين تضادها و وداع كردن با الگوهاي پيشرفت يك طرفه فرا رسيده است. گفتگوي ميان تمدنها، با در نظر گرفتن احترام به سنت هاي ديرين آنها، مي بايست منجر به پيدايش اصول جديدي شود كه به بشر بياموزد او حاكم جهان نيست، بلكه بخشي از آن است.
معماري به عنوان يك امكان، مفهومي است كه رابطه با تاريخ را پيش مي برد و اين اميد را به وجود مي آورد كه بشر مي تواند در هماهنگي با طبيعت زندگي كند.
شركت كنندگان در بيست و يكمين كنگره جهاني معماري فرا خوانده شدند تا بپاخيزند و تعهد اخلاقي خود را به نمايش بگذارند و راه حل هاي نويني ارائه كنند. كار ما اساساً تكرار اين جمله و شعار قديمي است كه مي گويد: «جهاني فكر كن، منطقه اي عمل نما.»
ده پرسش مطرح شده توسط كميته علمي بيست و يكمين كنگره جهاني معماران به اين شرح است:
پرسش اول: مسئوليت كساني كه كارشان طراحي و ساخت است بر اساس كدام ارزش هاي اخلاقي بايد سنجيده شود؟
پرسش دوم: معماران با كار خود چه راهكار هاي بنياديني را مي توانند براي ايجاد صلح در نظم نوين جهاني پيشنهاد كنند؟
پرسش سوم: چگونه مي توان بازده هزينه هاي اقتصادي اكولوژيكي، براي محيط  مصنوع را نسبت به پيش افزايش داد.
پرسش چهارم: چگونه مي توان نوآوري هاي معماري را در تلفيق با سنت ها و ساخت  و ساز تاريخي ارائه كرد؟
پرسش پنجم: چگونه مي توان به هويت منطقه اي، اقتصادي و اجتماعي به عنوان يك مزيت نسبي دست يافت و چگونه مي توان آن را در قالب مدرن ادامه داد؟
پرسش ششم: چگونه مي توان زيبايي را در معماري با مفهوم معاصر بودن همراه كرد و به آن شكلي جاودانه بخشيد؟
پرسش هفتم: چگونه مي توان ارزش اجتماعي طراحي را به مثابه تفكري كل گرا در ارتباط با تصميمات مستقل و ساختمان هاي جداگانه، افزايش داد؟
پرسش هشتم: چگونه ساخت و ساز پايدار و صرفه جويي در منابع مي  تواند به گسترش عدالت اجتماعي كمك كند؟
پرسش نهم: طراحي و ساخت و سازها به چه شيوه هايي مي توانند حامي منابع مادي زمين باشند و نيز جوانب معنوي زيبايي و يكانگي را افزايش دهند؟
پرسش دهم: در حالي كه نياز به تغييرات اساسي حس مي شود، اما ساخت و ساز شكل گذشته خود را دارد. در چنين شرايطي، معماران چه جايگاهي مي  توانند داشته باشند؟
ترجمه: انجمن فرهنگي جامعه مهندسان معمار ايران

سايه روشن هنر
بزرگداشت «بهزاد» ارج نهادن به هنر و هنرمند است
002306.jpg
علي اصغر شعردوست دبير كل همايش بين المللي كمال الدين بهزاد؛ محسن زارع - معاون اطلاع رساني فرهنگستان هنر و معاون اجرايي همايش؛ محمدرضا كشاورز - دبير فرهنگستان هنر؛ سيدعبدالمجيد شريف زاده - دبير علمي همايش؛ قهرمان سليماني - قائم مقام دبير كل همايش و محبوبه پلنگي مديركل روابط عمومي فرهنگستان هنر در نشستي مطبوعاتي اهميت برگزاري همايش بين المللي كمال الدين بهزاد را تشريح كردند.
علي اصغر شعردوست ابتدا گفت: شايد در حوزه نگارگري تنها دو نام در مقياس كمال الدين مطرح هستند و با توجه به تعلق او به حوزه اي از فرهنگ و تمدن و نقش او در آفرينش هاي هنري، ما بايد به تملك مواريث فرهنگ كه از جانب ديگران تاراج مي شود توجه كنيم. كشورهاي همسايه به دليل اينكه درصدد كسب هويت براي خود بودند، اقدام به برگزاري همايش هايي كردند كه اين حركت ها و بازتاب آن در داخل، فرهنگستان را واداشت كه براي شناخت وجوه مختلف هنر نگارگري به ويژه مينياتور و روشن كردن زواياي آفرينش هاي بهزاد، اين همايش را برگزار كند.
وي افزود: «مدفن كمال الدين بهزاد در تبريز و در محله اي به نام وليان كوه قرار دارد كه اين محل به مناسبت اين همايش شاهد تغييرات جدي است و به اين محل به عنوان يك مجموعه پرقدمت توجه شده؛ هم از نظر ايجاد گالري ها و مدارسي كه مينياتور در آن تدريس مي شود و هم موزه هايي كه آثار نگارگري در آن جمع مي شود.» در ادامه جلسه دبير فرهنگستان عنوان كرد: «بهزاد با هنرش، هنر معنوي ايران را، با تأسي از آيات قرآن، به اوج خود رساند و بزرگداشت او علاوه بر بزرگداشت هنر، بزرگداشت هنرمند نيز هست.»
وي افزود: فرهنگستان هنر با شناخت اين موضوع به استقبال اين هنرمند ارزنده رفت. تا قرن ۹ كمتر كسي را مي بينيم كه اين جايگاه را به خود اختصاص داده باشد. امضاي بهزاد به اندازه هيچ كس تقليد نشد و اين مقام هنر بهزاد را مي رساند.
دبير فرهنگستان ذكر كرد: «بعد از اين همايش بخش مهمي از همايش ماندگار خواهد بود؛ از جمله كتاب «نگارنگارگران» كه مجموعه مقالاتي است كه در سالهاي اخير در مورد نگارگري اسلامي نوشته شده، كتاب «يادنامه بهزاد» كه دكتر حسيني راد در آن مقالاتي را راجع به بهزاد جمع آوري كرده و «بهزاد در خاطر و خيال من» كه مجموعه آثار هنرمندان معاصر است.»

هنر
ادبيات
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |