يكشنبه ۳۰ آذر ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۵۸
در شهر
Front Page

چله نشيني كجا و چگونه؟
001678.jpg
عكس : سا تيار
هندوانه معمولا چندروز قبل خريده و در حوض يا پاي شير آب حياط گذاشته مي شد. از اين روست كه بسياري از قديمي ها اين هندوانه را «پاشير» مي نامند.
علي رضا كيواني نژاد
ما شب يلدا نداريم، شب يلدا هم مثل بقيه شبهاست؛ خواب بي خواب. فقط بايد استراحت كنيد.اين را يك آتش نشان مي گويد .
سپيده صبح شب يلدا، مي گويند سپيده زيبايي است. مردم شب قبل كه بلندترين شب سال است را پاس داشته اند. يلدايي كه تنها به خاطر چند ثانيه بلندترين شب سال است. شب اول زمستان كه در ظاهر با شب هاي ديگر فرقي ندارد اما حداقل در فرهنگ ايراني اين شب از منزلت خاصي برخوردار است.
رسم و رسوم اين شب به ياد ماندني براي هر ايراني خاطره اي است فراموش نشدني. كافي است به سطح شهر برويد و تكاپوي مردم براي تهيه ملزومات اين شب را مشاهده كنيد. ملزوماتي كه اگر چه ظاهر قضيه را اشغال كرده اند اما اگر آنها هم نباشند يلدا، يلدا است شايد هم اعتبار يلدا به همين ظاهر آن است!
رسوم ايراني
براي آنكه از رسوم اين شب و سلوك اسلاف خود بيشتر آگاهي پيدا كنيد، كافي است پاي صحبت بزرگترها بنشينيد. هر كدام يلدا و آئين آن را به گونه اي خاص برايتان تعريف مي كنند. اما وجه اشتراك اين آداب و رسوم ايراني بدون شك در دو خوردني است. اين دو خوراكي همان هندوانه و آجيل شب يلدا است. اما در اين بين هندوانه از قدمت بيشتري برخوردار است.
اما روش  تهيه اين هندوانه در سال هاي اخير دچار تحولي ناباورانه شده است. به اين كه اگر سي سال قبل براي تهيه هندوانه شب يلدا اقدام مي كرديد- آن هم در شب يلدا- آئين و سلوك يلدا را به خوبي انجام نداده بوديد. مثلا اگر همان شب هندوانه اي تهيه كرده و به منزل مي برديد شايد بزرگترها از شما قبول نمي كردند. هندوانه معمولا چندروز قبل خريده و در حوض يا پاي شير آب حياط گذاشته مي شد. از اين روست كه بسياري از قديمي ها اين هندوانه را «پاشير» مي نامند. اگر هم منزل شما حوض داشت كه چه بهتر. آن را در حوض پر از آب مي انداختيد و منتظر فرا رسيدن شب يلدا مي شديد.هندوانه را از آب بيرون آورده و...
اما در آب قرار دادن هندوانه دليل خاصي هم دارد؟ قطعا قديمي ها معتقدند آب، پليدي هاي موجود را از بين مي برد. شايد هم دليل ديگري وجود دارد كه ما نمي دانيم. البته از سرد كردن هندوانه براي خوردن آن هم نبايد غافل بود. چون هندوانه را براي سرد شدن هم در آب حوض يا پاي شير آب قرار مي دادند.
اما حكايت آجيل شب يلدا چيز ديگري است.
آجيل شب يلدا را كساني مي خريدند كه از تمكن مالي خوبي برخوردار بودند. در محله اي چون بازار سيد نصرالدين مي گويند اصولا آجيل شب يلدا به چند چيز اختصاص دارد؛تخمه و نخودچي و اگر كمي سليقه به خرج دهيد و جيبتان اجازه دهد باسلق! اما اين رسوم در همه اصناف و در بين همه مردم يكي است؟ آيا موقعيت زماني و مكاني تغييري در اين سلوك مي دهد؟
برشي از شب يلدا
شب يلدا زيباست. در آن شكي نيست. اما نه براي هر قشر و هر طبقه. در واقع مردم به شيوه هاي مختلف با اين طولاني ترين شب سال ملاقات مي كنند. اورژانس تهران و بيمارستان ها وضعيت كاملا متفاوتي دارند. در واقع شب يلدا در اين شغل معني و مفهوم خاصي ندارد. شبي است مثل شب هاي ديگر. كليه پرسنل در حالت آماده باش قرار داشته و خواب ندارند. اما مي توانند استراحت كنند. در بيمارستان نيز وضعيت به اين منوال است. پرستاران بايد مراقب بيماران خود باشند. چرا غ ها در همان ساعت قبلي خاموش مي شود. بيماران به خواب رفته و پرستاري را در حالتي نمي بينيد كه نشانه اي از شب يلدا در آن باشد.
اين وضعيت براي پرستاران بخشC.C.U شكلي حادتر دارد. زيرا اين پرستاران هر لحظه به بيماران خود در اتاقي به اندازه يك سالن سركشي مي كنند و آماده ارائه خدمات به آنان هستند.
چنين وضعيتي در آتش نشاني هم وجود دارد. اصلا آنها هستند كه مي گويند: ما خواب نداريم اما مي توانيم استراحت كنيم. وقتي با فرماندهيآتش نشاني تهران تماس مي گيريم تا از حال و هواي شب يلدا در بين آتش نشانان مطلع شويم، مي گويند:«ما شب يلدا نداريم شب يلدا هم مثل بقيه شبهاست. خواب بي خواب. فقط بايد استراحت كنيد.» اما خانواده اين افراد ؟مي گويند: خانواده هايمان هم عادت كرده اند. ديگر كاري ازدستشان بر نمي آيد. روزي كه قبول كردند در كنار يك آتش نشان باشند، مي دانستند كه بسياري از تفريحات را ازدست مي دهند. ديگر جمع شدن اعضاء خانواده در كنار بزرگترها و گفتن و شنيدن از گذشته و آينده، امري كليشه اي و تاحدي رويايي شده است. مخصوصا براي آنان كه لحظه شماري مي كنند شب بدون حادثه اي به پايان رسد و براي خوابيدن به منزل بروند. خوابيدن نه استراحت كردن. چيزي كه حداقل براي آتش نشان ها روياست.
شايد تنها جايي كه شب يلدا را واقعا جشن مي گيرند، زندان و زنداني ها باشند. در زندان شب يلدا واقعا همان شب يلدا است. شب يلدايي كه انتظارش را داريد و مي تواند با جشن و شادي -حتي اگر مجازي - همراه باشد. در زندان دو نوع شب يلدا وجود دارد. آنهايي كه به خاطر جرم هاي اصطلاحا ناچيز مثل كيف قاپي، دزدي ضبط و قالپاق و... شب يلدا را با خيالي آسوده مي گذرانند. آنها در هر بند يا سلول جمع مي شوند و با خوردني هايي كه خانواده هايشان مي آورند يا خودشان تهيه مي كنند، يلدا را پشت سر مي گذارند. در زندان خبري از هندوانه و آجيل نيست. فقط چاي و اگر باشد تخمه. در سلول آنهايي كه تازه وارد هستند، يلدا ندارند چون قديمي ها آنها را به جمع خود راه نمي دهند.يا بايد سابقه دار باشيد يا اصطلاحا دربند يا سلول حرفي براي گفتن داشته باشيد . در بند زندانيان مالي كه به خاطر چك، سفته و يا مسائل ديگر مالي به زندان رفته اند، يلدا نوسان زيادي دارد. در بعضي از سلول ها مي توانيد ميوه هم پيدا كنيد و در جايي ديگر تخمه هم پيدا نمي شود.
خوابگاه هاي دانشجويي هم براي خود حال وهواي ويژه اي دارد. دانشجويان پسر ودختر به دو شيوه اين شب را جشن مي گيرند. پسرها معمولا در كنار هم و به صورت چند نفري فقط مي نشينند و صبحت مي كنند. دخترها هم همينطور. با اين تفاوت كه دخترها بيشتراز پسرها به منزل مي روند. آنها اكثرا پولي براي خريدهاي آنچناني چون آجيل ندارند بنابراين ترجيح مي دهند شب را در كنار خانواده سپري كنند.
در هر حال شب يلدا درظاهر شبي است معمولي. شايد به گفته همان مامور ايستگاه فرماندهي آتش نشاني يلدا هم شبي است در كنار حادثه اي خوابيده.
زندگي شهري و مشكلات آن، به حدي رسيده است كه شايد در كنار هم نشستن و گفتن و شنيدن به خاطره ها پيوسته باشد. شايد تا چند سال ديگر يلدا هم همپاي ساير سنت هاي ديگر مدرن شود.

تسهيلات ترافيكي  شب يلدا
001680.jpg
مدير روابط عمومي و امور فرهنگي و اجتماعي تاكسيراني تهران، پيرامون تسهيلات ويژه اين سازمان درجهت رفاه حال شهروندان مي گويد: «تاكسيراني در شب يلدا برنامه هاي خاصي را خواهد داشت. اين تسهيلات در جهت رفاه شهروندان تهراني است كه امكان دارد در اين شب تا پاسي از شب به ديد و بازديد بپردازند.»
در كنار اين تسهيلات كاظم جيرودي - مدير روابط عمومي شركت واحد اتوبوسراني- مي گويد: «ما براي مناسبت هاي مختلف، تسهيلات ويژه اي داريم اما شب يلدا، تسهيلات ويژه نيست! اما در هر صورت امكانات خاصي را در اختيار شهروندان قرار مي دهيم.
شيفت اول ويژه اتوبوسراني از صبح تا ۲ بعدازظهر، شيفت دوم ۲ تا ۹ شب و خطوط شبانه از ۹ شب تا صبح در مسيرهاي اصلي شهر آماده خدمت رساني به مردم هستند.»

چرا يلدا بايد حفظ شود؟
ناصر كرمي 
در جايي از دايره المعارف بزرگ بريتانيكا اشاره شده است كه قصه گويي اساسا هنري است ايراني و ايرانيان باستان شب نشيني هايشان را به قصه گويي مي گذراندند. اين سنت، هنوز هم در ميان كوچ نشينان و بسياري از روستاييان وجود دارد. انبوهي داستان هاي فولكلورو عاميانه كه بسياري از آنها مي توانند دستمايه گرانقدري باشند براي ادبيات داستاني معاصر ايران، يادگار همين سنت هستند. حال و هواي شب يلدا نيز به واقع يادگار ديگري است از همين سنت. اينكه بازگويي زيباترين و طولاني ترين قصه ها را براي همين شب مي گذاشتند و در يلدا بود كه قصه گويان احترامي دو چندان مي يافتند، بر صدر مي نشستند و قدر مي ديدند.
اما امروزه تلويزيون جاي آن قصه گويان را گرفته است. البته براي بسياري از مردم به خصوص جوان ها ملال آور است كه زرق و برق تلويزيون را رها كرده و پاي داستانگويي پدربزرگ يا مادربزرگ بنشينند.
نكته مهم اينجاست كه همانقدر كه تلويزيون ذهن و تخيل را تنبل مي كند، آن شب نشيني هاي موصوف ايراني تاثيري عظيم بر رشد تخيل و خلاقيت ذهني ايرانيان داشت. هنگامي كه آدمي پاي تلويزيون نشسته است، همچون آدمي نيم خواب و نيم بيدار، هيچ كاري براي انجام دادن ندارد: چشم، گوش و ذهن همه آنچه را كه بايد دريافت كنند و بسازند، از تلويزيون مي گيرند. برنامه هاي تلويزيون حتي مانع از آن مي شوند كه تخيل بيننده اندكي از آنچه كه برنامه ساز مورد نظر داشته، جدا شود. اما قصه اينطور نيست. تصاوير را بايد خود ذهن بسازد. به تعداد قصه گويان از هر قصه، روايات مختلف هست و به تعداد شنوندگان قصه ها، تصور ودركي كه از هر قصه وجود دارد، متفاوت است.
به همين دليل است كه اينگونه انگاشته مي شود كه پديده تلويزيون ذهن انسان امروزي را تنبل و پخته خوار و تخيل او را ناتوان و بعضا متوقف مي كند، اما قصه گويي اساسا پرورش دهنده ذهن و تخيل محسوب مي شود . شايد هم به همين خاطر است كه دورو بر ما پر شده است از اطرافياني ملال آور كه چندان چيزي براي گفتن ندارند. نه ايده تازه و نه تصور خلاق و تخيلي رها و آزاد، مصاحبت ها اغلب كسل كننده اند و در آنها چيزي جز بازگويي اخبار تكراري زندگي روزمره رد وبدل نمي شود.
و به همين خاطر است كه گمان مي شود يلدا هنوز مهم است و مهم است كه حفظ شود و هنوز مهم است كه برگرديم به سنت شب نشيني ايراني.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   حوادث  |   در شهر  |   درمانگاه  |   سفر و طبيعت  |
|  طهرانشهر  |   يك شهروند  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |