Hamshahri Newspaper

علي رحيمي نژاد
ترافيك كلافه كننده، بوق ماشين ها، داد، فرياد، بي داد، شلوغي، گراني، مسافراني كه در انتظار تاكسي تا نيمه خيابان پيشروي كرده اند و... همه و همه به خاطر فقط همين چند ثانيه است؛ چند ثانيه اي كه آخرين شب پاييز را به شبي ديگر، شبي متفاوت تبديل كرده و عجيب اين كه همين چندثانيه ناقابل روي رفتار و افكارمان، كنش هاي اجتماعي وبرخوردهايي كه با يكديگر داريم چه تاثير عميقي دارد.
امشب خشونت در پستوي خانه ها مخفي مي شود - و اي كاش هميشه اينگونه بود- فردا صفحه حوادث روزنامه ها ديگر رنگ و بوي خون ندارد يا لااقل در اين چند سال گذشته چنين بوده است.شايد به اين خاطر كه در اين شب كانون خانواده ها گرم تر و حريم خانه امن تر است.با مرور حوادث شب يلدا در ۴ سال گذشته اين موضوع كاملا مشهود است كه در اين شب هيچگاه شاهد قتل يا جنايت فجيع نبوده ايم. آنچه مي خوانيد حادثه هايي است كه در حول و حوش شب يلدا در طول اين چند سال رخ داده است.
قتل چمداني
درست ۲ روز بعد از شب يلداي سال ۷۸ سه مرد در رابطه با جنايتي كه به پرونده «قتل چمداني» شهرت يافته بود، دستگير شدند.
ماجراي قتل از اين قرار بود كه بعدازظهر روز ۲۵ آذرماه سال ۷۸ عده اي از كاركنان ترمينال غرب، ماموران اداره آگاهي را در جريان كشف يك جسد قرار مي دهند و پس از حضور كارآگاهان مشخص مي شود جسد كه داخل يك چمدان جاسازي شده بود متعلق به زن ۵۵ ساله اي به نام «مليحه» است.
به اين ترتيب كاوش هاي ويژه اي براي يافتن سرنخ از پرونده كشف جسد در چمدان برزنتي آغاز شد و ماموران در نخستين گام چندتن از كاركنان ترمينال غرب را تحت بازجويي قرار دادند و متوجه شدند چند دقيقه قبل از كشف جسد يكي از كاركنان در حالي كه چمدان برزنتي در دست داشته با موتورسيكلتش در حال خروج از ترمينال ديده شده است. پس از روشن شدن اين موضوع ماموران موتورسوار را دستگير كردند ولي وي منكر ارتكاب جنايت شد.
از سويي كارشناسان پزشكي قانوني پس از انجام آزمايش هاي تخصصي اعلام كردند مليحه يك روز قبل از كشف جسد كشته شده است.
انكارهاي كارمند ترمينال و نظريه پزشكي قانوني سبب شد تا ماموران به اين نتيجه برسند كه وي بي گناه است. براي همين تحقيقات خود را در شاخه پليسي ديگري پي گرفتند و كنكاش درباره زندگي خصوصي مليحه را آغاز كردند.در اين مرحله از تفحس ها معلوم شد مقتوله مدتها پيش از همسرش جدا شده بود و دخترانش نيز در كانادا و دبي زندگي مي كردند. افشاي اين نكات سرنخ هاي جديدي را در اختيار ماموران قرار داد تا آنها بتوانند ۳ مرد را به عنوان متهم دستگير كنند.طراحي عمليات دستگيري اين متهمان در آخرين روز پاييز سال ۷۸ صورت گرفت و منجر به روشن شدن زواياي پنهان پرونده قتل چمداني شد.
محاكمه داماد نقاش
در شرايطي كه هنوز خاطرات شب يلداي سال ۷۹ از خاطرات پاك نشده بود شعبه ۱۶۰۸ دادگاه جنايي تهران به رياست قاضي محمدسلطان همتيار محاكمه متهم به قتلي را آغاز كرد كه مدتها قبل پدرزن خود را از پاي درآورده بود.
اين متهم كه «محمد-ع» نام داشت، دانشجوي رشته نقاشي بود و ۲ سال قبل از قتل با دختر ۲۳ ساله اي كه در دانشگاه ابهر درس مي خواند آشنا شد و ازدواج كرد اما اين ازدواج هرگز فرجام خوشايندي نداشت و خيلي زود اختلافات خانوادگي بين زوج جوان آغاز شد.
محمد در اين رابطه گفته بود: «همسرم ابهر بود و من تهران و اين موضوع شرايط را بسيار سخت كرده و همين موضوع سبب اختلاف بين ما شده بود تا اين كه روز حادثه به ترمينال غرب رفتم تا همسرم و برادرش را كه قرار بود از ابهر به تهران بيايند به خانه ببرم اما در ميان راه با او اختلاف پيدا كردم و به مشاجره پرداختيم و در اين ميان برادرزنم نيز با من درگير شد.»پس از اين درگيري برادرزن محمد از زوج جوان جدا شد و به خانه پدرش رفت و او را درجريان موضوع قرار داد. به اين ترتيب پدر و پسر به خانه دامادشان رفتند و همين مسأله سبب تشديد دعواي خانوادگي آنها شد و سرانجام محمد باچاقو به پدرزنش كه «محمدعلي» نام داشت حمله كرد و وي را از پاي درآورد.
در جريان اين درگيري برادرزن محمد نيز مجروح شد.
شناسايي قاتل
شب يلداي سال ۸۰ براي خانواده محمدكاظم تيرانداز هرگز خاطره خوشي ندارد. آنها اين شب را در غم مرگ پسرشان سپري كردند. محمدكاظم كه قهرمان رشته هاي بدن سازي و جودو بود مدتها قبل پس از مشورت با دوستانش تصميم گرفت به كشور دانمارك مهاجرت كند. او پس از فراهم كردن مقدمات كار راهي اين كشور شد و پس از ورود به پايتخت، در يك اردوگاه كه مخصوص مهاجران بود، اقامت گزيد.
وي بايد طبق قوانين كشور دانمارك تا زماني كه تكليف نهايي درباره اجازه اقامت او روشن نشود در اردوگاه مي ماند اما پيش از آن كه مقامات مهاجرت كپنهاگ در اين رابطه تصميم بگيرند، محمدكاظم به طرز مرموزي به قتل رسيد.پس از آن كه اين جنايت به مقامات پليس و دستگاه قضايي ايران گزارش شد و خانواده مقتول در جريان اين جنايت شوم قرار گرفتند، تحقيقات براي شناسايي قاتل جوان ايراني آغاز شد.
قاضي جنايي تهران در اولين مرحله از پيگيري هاي قضايي طي نامه اي از پليس بين الملل خواست تا سرنخ هاي موجود از جنايت در اردوگاه مهاجران را بررسي و دنبال كنند.از سوي ديگر مراحل قانوني انتقال جسد محمدكاظم به ايران انجام شد.در اين ميان در شرايطي كه تحقيقات براي افشاي راز قتل قهرمان بدن سازي ادامه داشت يك شاهد عيني كه هنگام وقوع جنايت در محل حادثه بود از دانمارك به ايران بازگشت و نزد خانواده مقتول رفت و قاتل را به آنها معرفي كرد.اين اتفاق چند روز مانده به شب يلدا اتفاق افتاد و قاضي پرونده پس از بازجويي از شاهد عيني متوجه شد يك جوان ايراني به نام «دلشاد» متهم اين پرونده است، براي همين دستور دستگيري وي را صادر كرد و تحقيقات براي به دام انداختن اين قاتل درست در ساعات پاياني آخرين شب پاييز آغاز شد.