چهارشنبه ۱۰ دي ۱۳۸۲ - چهارشنبه ۱۰ دي ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۶۸ - شماره ۳۲۶۸
طرح اسكان موقت زنان فراري
خوشبختي از ۴۸ ساعت تا سه ماه
دكتر ابهري معتقد است تا زماني كه به مساله پيشگيري و رفع مسائل شكل دهنده زنان بي سرپرست پرداخته نشود، بي فايده است. وي با اشاره به اينكه تا مشكل مراكز قاچاق دختران، دايركنندگان مراكز فساد و خلاءهاي قانوني حل نشو د، هيچ حركتي سازنده نيست
000387.jpg
اين مراكز بايد به صورتي باشند كه زماني كه زن از خانه اش بيرون آمد، جايي داشته باشد كه در امنيت زندگي كند تا گرفتار نا امني هاي شهر نشود
طرح اسكان موقت زنان بي سرپناه به منظور حمايت و پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي در مورد زناني كه در هر ساعت از شبانه روز به دليل خشونت و آزار همسر از خانه رانده شده و يا مجبور به ترك منزل مي شوند، از سوي سازمان بهزيستي در حالي اجرا مي شود كه كارشناسان به واسطه موقتي بودن آنرا تنها پاد زهر موثر بر اين درد بزرگ مي دانند.
طرحي براي فراموشي 
برخورداري از سرپناهي براي ماندن، موضوعي است كه در همه اقشار مختلف جامعه به آن توجه شده ، اما افرادي كه در اين ميان به فراموشي سپرده شده اند، بسيارند.
زنان به عنوان قشر عظيمي از جامعه كه نقش تاثيرگذاري بر اقشار ديگر داشته اند همواره در بسياري از مسائل فراموش شده اند. بحث اسكان زنان ويژه زماني به عنوان يك طرح از سوي سازمان بهزيستي مطرح شد كه پيشترها مباحث و طرح هايي مانند بيمه زنان خانه دار و جمع آوري كودكان خياباني در سطح شهر نيز در دستور كار سازمان ها و نهادهاي دولتي قرار گرفت اما هرگز به منصه ظهور نرسيد و يا در پوشه هاي سازمان ها خاك خورد و يا در خم راهروهاي اين اداره ها فراموش شد.
بحث اسكان زنان بي سرپرست اين بار پا را فراتر نهاده و متبلور شده است، به طوري كه پرويز زارعي، معاون دفتر زنان و امور خانواده سازمان بهزيستي چندي پيش از وجود ۱۴ مركز اسكان موقت زنان در كشور خبر داده كه قرار است تا پايان امسال با اعتبار ۳۱۰ ميليون توماني اين مراكز در ۲۸ استان كشور احداث شوند.
دكتر مجيد ابهري، آسيب شناس و استاد دانشگاه در مورد اين طرح به بيان چند سوال پرداخت و گفت: اگر منظور از زنان بي سرپرست زنان ويژه باشد بايد ديد اسكان آنها به چه شكلي انجام مي شود؟ و چه طرح و برنامه هايي در اين اسكان براي آنها پيش بيني شده است.
وي با بيان اينكه بايد ديد اين اسكان با در نظر گرفتن اشتغال زايي يا عدم اشتغال زايي طرح ريزي شده است، گفت:  در پاسخ به اين سوالات به نظر مي رسد در كنار طرح بيمه زنان خانه دار، اين طرح صرفا جنبه تسكين و حتي در حد بسيار محدود و نمايشي است.
از نظر اين آسيب شناس اجتماعي مساله زنان ويژه يك آسيب اجتماعي گسترده است كه بايد به طور كامل و از همه جوانب، با علل آن برخورد كرد.
پيشگيري بهتر است يا درمان 
طلاق، اعتياد همسر، نابساماني خانواده و در نتيجه فرار دختران از خانه، عدم برخورداري از استطاعت مالي و بي پناهي، بسترهاي سازنده شكل گيري زنان بي سرپرست است.
آسيب شناسان اجتماعي كه در برخورد نزديك با علل شكل گيري اين دسته از زنان در جامعه مواجه هستند، معتقدند بدون يافتن راهكار مناسب براي محورهاي گفته شده هر حركتي بلااثر است.
پيشگيري پيش از درمان بهترين راهكاري است كه براي هر مشكلي عنوان شده است. لذا به گفته زارعي، مراكز اسكان موقت زنان طي سال گذشته ۳۸۴ مراجعه كننده داشته است كه پس از مشاوره از سوي مددكاران مركز اكثرا ترخيص شده اند.
اما دكتر ابهري معتقد است تا زماني كه به مساله پيشگيري و رفع مسائل شكل دهنده زنان بي سرپرست پرداخته نشود، بي فايده است.
وي با اشاره به اينكه تا مراكز مشكل قاچاق دختران، دايركنندگان مراكز فساد و خلاءهاي قانوني حل نشو د، هيچ حركتي سازنده نيست، گفت: در حقيقت طرح موضوع ساماندهي زنان بي سرپرست بدون شناسايي تعداد واقعي آنان مانند جمع آوري كودكان خياباني در منطقه خفه خواهد شد.
زماني كه در زمينه آسيب هاي اجتماعي به ويژه در ارتباط با زنان كه قشر عظيمي از جامعه را تشكيل مي دهند، صحبت مي كنيم و موضوع وراهكار ارائه مي دهيم. بايد تمام جوانب آن مورد بررسي قرار گيرد و صاحبنظران و مشاوران در اينگونه مراكز به حل آن كمك كنند و اين معضل اجتماعي كه اخلاق جامعه را به مخاطره مي اندازد، به نحوي شايسته  موردبررسي قرار دهند. در مراكز اسكان موقت زنان بي سرپرست با وجود اينكه زنان امكان اين را دارند كه از ۴۸ ساعت تا ۳ ماه نگهداري  شوند اما طي اين مدت با مشاوره مددكاران مركز و در صورت داشتن خانواده، نزد آنها بازگردانده شده و در غير اين صورت بايد به مراكز دائمي نگهداري زنان بي سرپرست ارجاع داده شوند.
سرپناهي براي تمام فصول
«در شكل گيري اين مراكز مساله اي براي دائمي بودن آنها در نظر گرفته نشده است.»
اين جمله زارعي، مدير دفتر زنان و امور خانواده سازمان بهزيستي است.
در حقيقت در اين طرح برنامه اي براي نگهداري دائم اين زنان در نظر گرفته شده اما سعي شده است تا حد امكان پس از رفع مشكل، آنها را مرخص كنند. اما آسيب شناسان اجتماعي پس از بيان اين طرح، اين سوال را كه(آيا موقتي بودن اين مراكز به مفهوم ايجاد مهمانسرا براي اسكان يك يا چند دختر است؟)، مطرح كردند.
دكتر ابهري معتقد است اين مراكز بايد به صورتي باشند كه زماني كه زن ناچار مي شود از خانه اش برود، جايي داشته باشد كه در امنيت زندگي كند تا گرفتار نا امني هاي شهر نشود و اين مي تواند دركاهش آمار زنان بي سرپرست اثر بگذارد.
وي مي گويد: «بسياري از اين زنان در شب اول يا دوم اقامت خارج از منزل بخصوص در شرايط جوي نامناسب، دچار فساد و فحشا مي شوند.»
دركنار حل مشكلات زنان، مساله اشتغال  آنان نيز موضوعي قابل طرح است. نياز مالي در كنار تمام اين مسائل به عنوان يكي از دلايل مشكل فرار زنان از خانه است كه در لحظه خروج نيز حل آن موجب گرفتاري و فساد آنها شود.
دكتر ابهري معتقد است كه ايجاد اشتغال و آموزش در جهت كسب شغل و درآمد در نفس خود مي تواند يكي از راهكارهاي مناسب و اساسي براي مقابله با آسيب هاي اجتماعي به ويژه بي خانماني و بي سرپرستي باشد.
در عين حال در نظر گرفتن اين موضوع كه بسياري از اين زنان در كنار اينكه مسووليت گذران زندگي خود را بر عهده دارند، موظفند زندگي يك يا چند فرد ديگر را نيز تامين كنند، لذا موضوع اشتغال زايي بايد براي اين افراد به صورتي باشد كه نيازهاي اوليه آنان را فراهم كند.
به هر حال به نظر مي رسد كه ارائه هرگونه راهكار بدون حضور دولت و مشاركت مردم و نهادهاي غير دولتيN.G.O) ها) كم رنگ تر و كندتر خواهد بود.

مد زيبايي تغيير مي كند!
برخي از بيماران به ما مراجعه مي كنند و مي خواهند، دندان هاي عقل آنان را علي رغم سالم بودن بكشيم. آنان از درد و ... گله مي كنند، اما اغلب به خاطر تو رفتن زير گونه هايشان دندان هايشان را مي كشند
000390.jpg
جادوي پرده نقره اي وقتي تاثيرات عجيب و غريب خود را نمايان مي كند كه دختران ايراني با چهره هاي شرقي، آرزوي شباهت به ستاره هايي مانند پنه لوپه كروز را درسر مي پرورانند.
سهيلا بيگلرخاني 
«دست نگه دار،اين زيبايي از مد افتاده»! اين توصيه پزشكي است به يكي از بيمارانش. ماجرا از اين قرار بود كه يكي از دوستان به دليل آسيب ديدگي ناشي از تصادف به يك جراح زيبايي مراجعه مي كند و پزشك به او توصيه مي كند كه در حال حاضر فك او مطابق مد است.
اين گفته ها مرا نيز متعجب مي كند. به ويژه وقتي كه با آب و تاب از جلوآوردن فك و گشادكردن دهان و بيني پخ با پره هاي بزرگ مي گويد. معيارهايي كه چندان با زيبايي شناسي، آن هم زيبايي شناسي شرقي منطبق نيست.
هرچند اين جراح مدل هاي جديد صورت را «مد زشتي» مي نامد، با اين حال به گفته بسياري از پزشكان هيچ كس براي زشت شدن جراحي نمي كند، بلكه تصور و انتظار مردم از زيبايي به تعداد آنان با هم متفاوت است.
جادوي پرده سينما
پرده نقره اي جادوهاي عجيب و غريبي دارد. چهره هاي گريم شده زير نورپردازي هاي هنرمندانه و داستان هاي رومانتيك، بسياري از جوانان بخصوص دختران جوان را با هم ذات پنداري به هوس مي اندازد، شبيه قهرمان قصه شوند و اندك اندك همانطور كه لباس هاي بازيگران سينما در جامعه مد مي شود، چهره هاي آنان نيز طرفدار پيدا مي كند، شايد اعمال جراحي براي شباهت به اين چهره ها باعث شده، اين پزشك سخن از مد زشت شدن به ميان آورد.
خطوط چهره هاي دورگه با دهان بزرگ و بيني هاي پهن كمتر موردپسندجنس مخالف بوده است.
تعاريف جديد زيبايي 
از اين گذشته اكنون تعاريف جديدي ازجمله جذابيت، جلب توجه و فتانت به مفاهيم زيبايي افزوده شده است. با اينكه هنوز خطوط چهره هاي كلاسيك به عنوان قراين و استانداردهاي زيبايي در نقاشي و گريم تدريس مي شود،  اما برخي از مبدعان گريم هاي نوين صورت، بسياري از اين استانداردها را به هم ريخته و سعي كرده اند با جلب نگاه به نقطه اي خاص از صورت نقايص بقيه نقاط را بپوشانند.
تناسب به جاي زيبايي
بيني كوچك و دهان كوچك زيباست، اما اين زيبايي وقتي در صورتي بزرگ و كنار چشماني درشت قرار مي گيرد، چندان دلربا نيست. به خاطر همين بسياري جراحي مي كنند تا دهاني گشادتر داشته باشند.
به گفته دكتر كامران خداكرمي متخصص گوش و حلق و بيني و جراح پلاستيك بيني براي اندازه دهان به نسبت صورت استانداردهايي وجود دارد. همچنين براي اندازه بيني.
بر اين اساس برخي بيماران واقعا نياز دارند كه دهان و لب هايشان بزرگتر از آن چه كه هست شود. تناسب اندازه لب بالا و لب پائيني و همچنين فاصله لب و بيني از ديگر تناسب هايي است كه بايد در صورت رعايت شود و براساس نياز بر روي بيمار عمل جراحي انجام شود.
گذشته از اين، گاهي استخوان هاي صورت در حد و اندازه هاي طبيعي خود نيست. براي مثال استخوان پيشاني و گونه جلوتر از حد معمول است در اين موارد براي برقراري تناسب در چهره بخش ديگر چهره نيز جلو مي آيد و به اصطلاح زشت مي شود تا با تناسب ايجاد شده از دل اين زشتي زيبايي پديد آيد.
گاهي نيز به دليل گران بودن برخي از اعمال جراحي صورت، اعمال جراحي ارزان تر براي كمتر به نظر آمدن نقيصه استخواني توسط مريض انتخاب مي شود. اين را دكتر اديب وحداني دندانپزشك مي گويد.
اينجا يك كلينيك زيبايي است
پزشكاني با تخصص هاي متفاوت و بيماراني كه اغلب چسب بر روي بيني دارند. برخي از مراجعان اين كلينيك به دليل تصادف و يا حتي نقص هاي مادرزادي نيازمند اعمال جراحي زيبايي اند، اما تزريق ژل در گونه و لب براي شباهت به فلان هنرپيشه نمي تواند حاصل نياز باشد.
به ويژه آنكه در اين روش دوام برجستگي نيز كوتاه مدت است يك پزشك متخصص مي گويد: « تزريق ژل بين ۶ ماه تا يكسال دوام دارد. با اينحال بسياري از بيماران براي اين مدت حاضرند هزينه عمل جراحي را- كه ارزان هم نيست- بپردازند.»
مشتري هاي ثابت
در ميان كلينيك هاي زيبايي بيماراني را مي توان يافت كه مشتري ثابت اين مكان  ها هستند. آنان به نوبت اجزا مختلف چهره و اندام خود را به تيغ جراحي مي سپارند و برخي حتي بر روي يك عضو چندين بار اين جراحي ها را انجام مي دهند.
به گفته دكتر خداكرمي برخي از اين بيماران از نوعي اختلال رواني به نام ديس مورفو فوبيا يا بادي ديس مورفيك ديزاوردر رنج مي برند.
اين بيماران با آنكه صورت و اندام متناسب و عادي دارند، از نگاه خودشان غير عادي بوده و براي تصحيح نقص هاي خيالي به كلينيك هاي زيبايي مراجعه مي كنند
«هر بيماري پيش از آنكه تحت عمل جراحي قرار گيرد، بايد مشاوره روانپزشكي شود، تا اگر به چنين اختلالاتي مبتلاست، مشكل او بدون عمل جراحي حل شود.»
گذشته از كساني كه به دليل اين اختلال به متخصصان زيبايي مراجعه مي كنند، بخش عمده اي از مراجعان كلينيك  هاي زيبايي را كساني تشكيل مي دهند كه به شكل حاد و مقطعي دچار ضربه روحي شده اند. به گفته يكي از پزشكان اين كلينيك، وقتي شرح حال دقيقي از بيماران گرفته مي شود، مشخص مي شود، بخش عمده اي از آنان به تازگي يك شكست را در زندگي تجربه كرده اند و يا از مشكلاتي نظير افسردگي رنج مي برند. براي مثال خانمي كه به دليل كم توجهي همسرش به افسردگي مبتلا شده بود، بعد از جراحي هاي متعدد بر روي بخش هايي از اندام خود به فكر جراحي روي بيني افتاد و با اين حال با وجود آنكه جراحي هاي او به لحاظ علمي و ظاهري كاملا موفق بود، وي همچنان احساس مي كرد، آنطور كه دوست داشته نشده و نيازمند جراحي مجدد بر روي بيني اش است.»
طلاق، به هم خوردن نامزدي ،حتي اخراج از محل كار پيش زمينه هايي است كه برخي از بيماران را به مطب پزشكان مي كشاند.
بيني، ركورددار
در سال هاي اخير روش هاي متعددي از جراحي زيبايي متداول شده است، اما هنوز ركورد مراجعات زيبايي در دست عمل پلاستيك بيني است. بعد از آن تزريق گونه و لب است كه در جايگاه دوم مي ايستد و سپس اعمال جراحي اندام مانند ليپوساكشن و در آخر هم كشيدن ابرو و صورت و تراشيدن صورت. با آنكه آقايان ايراني نيز در سال هاي اخير تمايل بسياري به عمل جراحي بيني پيدا كرده اند، اما كماكان با درصد بالا يي خانم ها در اين زمينه پيش تازند. هنوز در ايران بيشترين تقاضاي جراحي زيبايي، جراحي هاي صورت است. به گفته متخصصان، پوشش خانم ها در ايران باعث شده كه كمتر به جراحي هاي اندام توجهي نشان دهند. از سويي زنان ايراني به دليل كم تحركي و بي توجهي به ورزش بيش از زنان ديگر دچار اختلالات خاص اندامي بوده و زودتر نشاط و تازگي اندام خود را از دست مي دهند. اين موضوع چندي پيش در تحقيقي كه با مقايسه زنان ايراني و فرانسوي انجام شده، مورد تاكيد قرار گرفت.
هر چه كه بيمار بخواهد
به هر صورت اغلب پزشكان ناچارند حتي در صورت مشاوره رواني و زيبايي، عملي را روي بيمار انجام دهند كه بيمار از آنان مي خواهد. چون در نهايت، هدف جلب رضايت بيمار است. بخصوص در اين نوع اعمال جراحي كه اغلب انتخابي و در برخي موارد غيرضروري است. با اين اوصاف عجيب نيست كه جراحان هر روز چندين بيمار داشته باشند كه همه با عكسي از هنرپيشه خاصي در دست از جراح بخواهند آنان را شبيه عكس، جراحي كند.
دكتر اديب وحداني- دندانپزشك -مي گويد: «برخي از بيماران به ما مراجعه مي كنند و مي خواهند، دندان هاي عقل آنان را علي رغم سالم بودن بكشيم. آنان از درد و ... گله مي كنند، اما اغلب به خاطر تو رفتن زير گونه هايشان دندان هايشان را مي كشند. ما اين را مي دانيم، اما به هر حال هر چه مريض بخواهد.»
جاي شكرش باقي است كه اين همانندسازي در اغلب اوقات به طور كامل امكان پذير نيست و يا با لغزيدن تيغ جراحي، بيني و يا لب زشت تر از آنچه كه بيمار خواسته، از كار در مي آيد و گرنه معلوم نبود، جامعه اي با چهره هاي مشابه چه تصويري پيدا مي كرد.

اين گزارش را نخوانيد
تيتربه قرينه متن حذف شده است
000318.jpg
از حاج آقا سيد مصطفي رحمتي روحاني ۳۰ ساله كه از شهر قم آمده مي پرسم براي تك تكشان نماز مي خوانيد مي گويد: نه در پايان نماز از ضمير جمع استفاده مي كنم.
اكبر هاشمي 
زهرا فيضي، حسين فيضي، سارا فيضي، احمد فيضي، محمدعلي فيضي، روي يك تكه پارچه سفيد، اين اسم ها نوشته و به سرشاخه باريك درختي كه از زيرزمين بيرون مانده، گره زده شده است. تعجب مي كنم، نمي دانم قصه چيست.
مي روم، جايي كه ۵ تا ۶ لودرغول پيكر با چنگكهاي آهني خود دل زميني را شكافته و كانال هايي با عرض ۸ و طول تقريبي ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ متر و عمق ۲ متر حفر مي كنند. آسمان ابري است.
گرد و غبار همه جا را گرفته،  باد مي وزد. بوي تعفن بيداد مي كند. ماسك يا به قول بچه ها دهن بند هم ديگر كارساز نيست.
هزاران جنازه پيچيده در پارچه هاي سفيد در سطح گورستان شهر بم روي زمين افتاده اند. هركسي كه مي آيد جنازه اي در آغوش دارد. برانكاردها يكي پس از ديگري خالي و پر مي شوند. از جنازه.
پارچه هاي سفيد را متر مي زند. موهاي سفيدي دارد، روحاني كه عمامه سفيد برسر دارد. از قم آمده اند. ديروز. دو اتوبوس، دو اتوبوس هم امروز مي آيند. ۸۰ نفري مي شوند.
مقدار كفن ها را دو متر و نيم مي گيرم، چون وضعيت جنازه ها خوب نيست، سه روز گذشته جنازه ها متلاشي شده اند. با همين پتوها كفن مي كنيم. سر و ته و كمر را با اين نوارها مي بنديم.
مرد كف دو دستش را روي زمين مي زند و بعد به آرامي پتو را كنار زده و دستش را به صورت كبود جوان ۲۰ يا ۲۵ ساله مي كشد و بعد بار ديگر كف دستش را به خاك زده و به آرامي دست هاي جوان را لمس مي كند و براي آخرين بار به پاهايش.تمام شد.
۱۰۰ تا شايد هم ۱۵۰ تا جنازه پشت سرش در يك رديف قرار دارند روبه روي يكي ازجنازه ها مي ايستد و دستهايش را بالا مي برد.الله اكبر.
از حاج آقا سيد مصطفي رحمتي روحاني ۳۰ ساله كه از شهر قم آمده مي پرسم براي تك تكشان نماز مي خواني؟ مي گويد: نه در پايان نماز از ضمير جمع استفاده مي كنم.
مرد ها مي آيند. حاج آقا مي گويد: اين ها را ببريد. لودر دارد مي كند.
جنازه ها را مي برند داخل كانال، حاملان برانكارد گريه مي كنند.
- بگو لااله الاالله
- بگذاريد اينجا
برانكارد را وارو مي كنند جنازه  مي افتد، انگار نرم است.
- سرش كجاست.
- اينجاست حاج آقا.
روحاني داخل كانال كه ماسك زده مي گويد: برش گردانيد. ديواري وجود ندارد سنگي را از روي زمين برمي دارد. جنازه را رو به قبله مي خوابانند. حاج آقا سنگ را مي گذارد، پشت جنازه، نمي ايستد، جنازه ول مي شود، نرم است. بازهم سنگ مي گذارد.
- بعدي 
حجم جنازه ها غيرطبيعي است، باد كرده اند، قدها هم برابر نيست. كوتاه و بلند و خيلي كوتاه، اين يك نوزاد است. زانوان اكثر جنازه ها خم شده است. وقتي زلزله آمد آنها خواب بودند. مردي از جنس خاك، كه انگار همين حالا از زير آوار بيرون آمده است، شاخه درختي را ميان دو جنازه مي گذارد. براي چه؟!
- براي اينكه سبز شود
- بچه هايش را اينجا دفن كرده اند، نشان مي گذارد.
«رامين عظيمي، راويه عظيمي، نسيم عظيمي»
از ناصر عظيمي ۳۰ ساله مي پرسم چرا بچه هايت را در گور دسته جمعي دفن مي كني، آخر.
- نمي تونم، خسته ام، زنم، مادرم، برادرهايم همه را دفن كردم داشتن بو مي دادند. آوردم اينجا. نشون مي ذارم تا بدونم بچه هام كجا دفن شدند.
گريه نمي كند. انگار سنگ  شده اين پدر و يا شايد هم «مسخ»
رامين ۵ سال، راويه ۴ سال و نسيم ۱۰ سال داشت.
جنازه ها را در دو رديف در طول كانال چيده اند. يك، دو، سه به ۳۳ كه مي رسم بوي مشمئزكننده اي به صورتم مي خورد، ريه هايم پر مي شود فرار مي كنم. يك نفر دستمال كاغذي مي دهد.
خاك را كه بريزند .جنازه مي ريزيم اين تو.
گورستان ديگر جايي ندارد. حتي گور هاي دسته جمعي هم دو طبقه شده اند.
جنازه ها را كه مي آورند به دو گروه تقسيم مي كنند. اگر كارت شناسايي داشت يك طرف، كه اكثراً به دليل اينكه خواب بوده اند لباس خواب به تن داشته و مدارك شناسايي هم ندارند.
خانواده هايي كه موفق به يافتن اجساد عزيزان خود نيز شده اند؛ ترجيح مي دهند، تمامي خانواده را در يك گور دسته جمعي خانوادگي دفن كنند.
ديدن يك گروه تجسس خارجي با لباس هاي قرمز در گورستان عجيب بود.
ملك ۲۸ ساله مترجم سفارت انگليس مي گويد: يك تيم از انگستان براي جستجوي يكي از شهروندان انگليسي كه براي ديدن ارگ بم آمده بود، به اينجا آمده اند.
اما چگونه؟
grey-
آنها به دنبال يك پتوي خاكستري مي گردند.
ساتيار مي گويد: اين نشان خوبي براي يافتن يك جنازه است.
چه همگي جنازه ها به دليل خواب بودن با خود يك پتو يا لحاف دارند.
ارتش پتو هاي خاكستري زيادي توزيع كرده است.
اما تيم انگليسي اصرار دارد كه بايد جنازه  را بيابند، تصميم مي گيرند، دوباره همه چيز را از ابتدا شروع كنند.
ملك به راننده مي گويد:  برويم مهمانسراي اكبر.
همانجايي كه توريست انگليسي اقامت داشته. با تيم انگليسي ها همراه مي شوم يك نفر ۷، ۸ تا سانديس مي دهد. مگر مي شود اينجا چيزي خورد، مي خوريم.
وانت بار به ابتداي در ورودي قبرستان مي رسد.
STOP
ماشين را نگه مي دارند، پتوي خاكستري ديده اند. جلو مي رويم 
نه، نه اين خواهر من است برويد، برويد
نمي خواهد كسي جنازه خواهرش را ببيند مردي ستاره به دوش از بچه هاي سپاه پاسداران پارچه سفيدي را پهن مي كند مي خواهد جنازه را درون آن بپيچد. پسر جوان مي گويد:  صبر كن.
پاسدار كنار مي رود. جوان مي نشيند. به آرامي پتو را كنار زده دست خواهرش را بيرون مي آورد. نوازشش مي كند.
ساعت ۳۵/۱۳ كه وارد شهر شديم، سومين روز شهر پس از زلزله كاملا، متفاوت است. ورود خودروها به داخل شهر ممنوع شده،  فقط خودروهاي امداد،  كمك هاي مردمي و خبرنگاران مي توانند به شهر ممنوعه وارد شوند. براي اولين بار ترافيك را در شهر بم مي بينيم.
اگر تا ديروز مردم به دنبال نجات عزيزان خود از زير آوار بودند امروز به دنبال نجات جان خود هستند تا از گرسنگي و تشنگي و سرما تلف نشوند. گالن هاي آبي رنگ نفت را چندتا چندتا مي برند. بسته هاي نان را از بالاي خاور پرت مي كنند. پايين. مردم به دنبال ماشين حامل آب مي دوند.
گروه هاي امداد خارجي همراه با سگ هاي خود خانه ها را جستجو مي كنند. خانه هايي را كه فقط كسي مي آيد و مي گويد: نتوانسته تعدادي از عزيزانش را پيدا كند و هيچ كس به سراغ خانه اي كه تقاضاي كمك نكرده نمي رود. آنها همه زير آوار مدفون شده اند.
بصيري ۳۲ ساله مترجم، امدادگر مي گويد: واقعيت ها را بنويس. گروه اتريشي از صبح تا اين ساعت يعني ۴۵:۱۶ با انجام ۱۴ مورد عمليات جستجو تنها توانسته اند ۳ جسد و يك زنده را از زير آوار بيرون بياورند. سگها بو مي كشند اما حجم زياد آوار، بوي تعفن زياد در شهر و بوي جمعيتي كه براي تماشا آمده اند، نمي گذارد سگ ها موفق به يافتن كسي شوند. «ايگور» سگ انسان ياب خسته مي شود. او را مي برند داخل وانت داخل يك ظرف پلاستيكي آب كه مثل تيوپ باد مي شود. آب مي ريزند و سگ با ولع مي خورد. «مكس» را براي ادامه كار مي برند. «ايگور» در حال خوردن غذايي است كه به شكل استخوانهاي كوچك و رنگي ساخته شده اند.
بصيري مي گويد: ۱ ساعت ديگر زمان حيات به پايان مي رسد. الان كه ۲۳ ساعت آخر است تنها ۲۰ درصد امكان زنده ماندن وجود دارد. اما ما مي گرديم. بصيري با ناراحتي مي گويد: روز اول هزاران نفر زخمي را ديدي، سرعت انتقال بيماران آنقدر كند بود كه خيلي ها مي مردند. حالا بايد پس از چند روز بياييم و دنبال انسان زنده بگرديم.
عباس كوثري عكاس مي گفت: روز اول توي هواپيما ۱۳۰C- نظامي كه مجروح ها را از بم به كرمان مي بردند پرستاري دستمال كاغذي به ما داد كه اول فكر كرديم محتوي اسمارتيس است، اما نبود. پرستار گفت: در طول راه اگر كسي ناله كرد يكي از اين پروفن ها را بگذاريد توي دهانش.
عباسي مي گويد: يكي از مريضها خيلي بي قراري مي كرد دلداريش دادم. كه خدا صبر بدهد. كمي تحمل كنيد. مرد گفت: آخه من يك درد كه ندارم. اين درد را مي شود تحمل كرد. تو بگو درد خماري را چه كنم.
بر عكس روز اول و دوم كه تنها خبرنگاران به ديدن ارگ بم مي رفتند، امروز حاشيه ارگ بم نسبتا شلوغ بود مردم فرصت يافته بودند بيايند و ببينند چه بر سر ارگ بم آمده است. اگرچه از ارگ بم بوي تعفن نمي آمد و صداي گريه و زاري شنيده نمي شد، اما ارگ مرده بود. خشك و بي جان.
ارگ بم آبروي بم بود.
اين را يك مرد بمي مي گويد. ديگري مي گويد:
يك سال، دو سال مي آيند درستش مي كنند. اما كي عزيزان ما رو به ما برمي گردونه.
در حاشيه ديواره ارگ بم در نقطه اي خلوت مادري فرزندش را در آغوش كشيده و براي او لالايي مي خواند.
و كودك به سينه مادر مك مي زند، صداي ملچ و ملوچش را مي شود شنيد.

ستون شما
خوابم نمي برد
ماندانا حميدي 
هر چقدر اين پهلو و آن پهلو مي شوم فايده اي ندارد، خوابم نمي برد احساس عجيبي دارم، كلافه ام و نمي دانم كه به چه چيز، چه كس و چه جايي پناه ببرم.
سوز خفيفي از لاي پنجره اي كه به عمد باز گذاشته ام تا هوا در جريان باشد به گردنم مي خورد،  پتو را روي سرم مي كشم و فكر مي كنم ديشب كه براي مدتي پتو از رويم كنار رفته بود و از شدت سرما از خواب بيدار شدم چقدر عذاب كشيدم. مي خواستم به زمين و زمان بد و بيراه بگويم و حتي حالش را نداشتم كه پتو را دوباره رويم بكشم. تازه اين در حالي بود كه شوفاژ گرم بود و زيرانداز و بالشم نرم. نه تشنه ام بود و نه گرسنه بودم... خوابم نمي برد، تصور دختري، پسري، پدري، مادري و ... را مي كنم. نه نزديكتر از همه به خودم دختري است، دختر دانشجويي كه در خوابگاه دانشجويي ويران شده از زلزله بم با هزار اميد و آرزو خوابيده بود. شايد او هم يك لحظه احساس كرده كه پتويش نيست و ...
به او فكر مي كنم كه وقتي به خود آمده دريافته كه نيمي از بدنش له شده و زير آوار است. دستهايش تكان نمي خورند اما درد را احساس مي كند، هيچ چيز نمي بيند حتي روزني را كه از آن هواي اندكي داخل مي شود، هوايي براي تنها يك تنفس خفه و ناقص...
چشمانش نمي بينند يا واقعا روزني نيست؟ يا اينكه فضا اينقدر تاريك است؟
او با بدني كه نيمي از آن له شده و نيم ديگر غرق درد و رنج است، او با لب هايي كه تشنه جرعه آبي مانده، او با گرسنگي طاقت فرسايش، او با يك دنيا ترس از هميشه ماندن زير اين آوار و او با ته مانده اميدش براي اينكه نيمه باقي مانده اش را بيرون بكشند.
خوابم نمي برد.
نه بدنم له شده نه درد مي كشم نه تشنه ام، نه گرسنه، نه مي ترسم و نه غرق در تاريكي ام، نه سردم است و نه خاك در دهان و گوش هايم پر شده، نه داغ دارم و نه شوكه ام. ولي خوابم نمي برد شايد چون ديگر نمي توانم در هنگام خوابيدن به غروب خورشيد و تپه هاي سرسبز و بركه هاي آبي و پرنده هاي مهاجر فكر كنم.
تمام فكرم را «او» فرا گرفته او كه له است، سرد است، ... است و در انتظار مرگ.

اظهار نظر عجيب
000321.jpg
احتمال افزايش آمار كشته شدگان حادثه بم به ۵۰ هزار نفر افزايش يافت. اين را يك مقام مطلع در بم به خبرنگار ايلنا مي گويد.
اين منبع مطلع كه در واقع يك مقام ارشد نظامي در قالب فرمانده امدادرسانان منطقه است مي گويد: واقعيت اين است كه آمار روز به روز بيش از ۲۰ هزار كشته را در اين حادثه تاييد كرده است.گزارش هاي اوليه حاكي از تخريب ۷۰ درصد شهرستان ۲۰۰ هزار نفري بم بوده است و چنين گستره اي از تخريب ساختمان ها و بناها احتمال صحت آمار بيش از ثبت هزار نفري كشته ها را به واقعيت نزديك مي كند. اين در حالي است كه نماينده مردم بم در مجلس به ايرانشهر گفته است به آمار اعتنا نكنيد.

۲ ميليارد تومان براي زنان خانه دار
000324.jpg
مژده اي به «زنان خانه دار» بخصوص آن دسته كه هنوز از سوي بهزيستي بيمه نشده اند. علي اصغر كارانديش معاون پشتيباني و امور مجلس سازمان بهزيستي كشور از افزايش ۱۱/۱۱۱ درصدي اعتبار طرح «بيمه هاي اجتماعي زنان خانه دار» در سال آينده خبر داد. طرح «بيمه زنان خانه دار» تاكنون آنچنان كه بايد فراگيري نداشته و مانند بسياري از وعده ها تنها بارها و بارها از سوي مسوولان تكرار شده است. وعده علي اصغر كارانديش اگر تحقق يابد، مي تواند نويدي به زنان خانه دار باشد. او مي گويد در لايحه بودجه پيشنهادي سازمان مديريت، اعتبار طرح «بيمه هاي اجتماعي زنان خانه دار» از ۹ ميليارد ريال در سال ۸۲ به ۱۹ ميليارد ريال در سال ۸۳ افزايش يافته است.

اورژانس بيمارستان حضرت رسول
000327.jpg
اورژانس جديد و نيمه كاره بيمارستان حضرت رسول پذيراي مجروحان زلزله بم شده است. اين اورژانس قرار بود ۲۲ بهمن افتتاح شود اما تعداد مجروحان زلزله زده آنقدر بالاست كه مسوولان بيمارستان ناچار پيش از اتمام كارهاي بنايي درهاي اورژانس را بر روي آسيب ديدگان گشوده اند. اين را ازاتاق هاي بي در، سقف كاذب چيده نشده و چارچوب هاي رنگ نخورده پنجره ها مي توان فهميد. حتي در گوشه اي از اورژانس تخت ها از انبارها بيرون كشيده شده و در راهروها چيده شده اند تا بيماران براي ساعتي در آن آرام گيرند.
در بخش هاي اين بيمارستان نيز وضعيت بهتر از اورژانس نيست حتي در فضاي راهروها هم تخت هاي چيده شده بيماران راه رفتن رامشكل مي كند.

افزايش تعرفه هاي مخابرات
000330.jpg
دولت در بودجه سال ۸۳ پيشنهاد افزايش ۱۰ درصدي تعرفه هاي مخابرات را به مجلس شوراي اسلامي داده است. وزير ارتباطات و فن آوري اطلاعات در اين باره مي گويد: «قرار است كميسيوني با حضور وزير ارتباطات و فن آوري، معاون وزير و رئيس سازمان تنظيم مقررات و ارتباطات راديوئي و ... تشكيل شود و اين موضوع را بررسي كند.» احمد معتمدي تعيين سياست نرخ گذاري براي كليه خدمات در بخش هاي مختلف ارتباطات و فن آوري اطلاعات و تصويب جدول تعرفه ها و نرخ هاي كليه خدمات ارتباطي در چهارچوب قوانين و مقررات را از وظايف اين كميسيون بيان كرد. وي همچنين درباره ثبت نام دوره جديد تلفن همراه تاكيد كرد تا زماني كه تجهيزات تلفن همراه خريداري نشود، ثبت نام انجام نخواهد شد. وي درمورد تاريخ خريداري اين تجهيزات صحبتي نكرد.

بازسازي بم
000333.jpg
با آنكه شاد باش گفتن به شهروندان بمي در حال كنون بي معنا به نظر مي رسد، اما به هر حال بازسازي اين شهر مي تواند مرهمي بر زخم هاي بازماندگان زلزله باشد. مهندس سيدعباس جزايري مدير كل ستاد حوادث و سوانح وزارت كشور، اعلام كرده كار بازسازي شهر بم ازاوايل هفته آينده با حضور تيم هاي مهندسي درمنطقه زلزله زده بم آغاز مي شود و شناسايي واحدهاي مسكوني و بازسازي آنها از اولويت هاي مسوولان امر خواهد بود. به گفته وي با همكاري بين ارگانها، نهادها، نيروهاي سپاه و مجموعه نيروهاي بسيجي، انتظامي و هلال احمر، پل ارتباطي نسبتا مناسبي ميان استان كرمان و شهر آسيب ديده بم به وجودآمده، به طوري كه كار اعزام مجروحان درساعات اوليه يكشنبه با سرعت مناسبي دنبال شد.

پس لرزه
000336.jpg
شايد تنها موردي كه مي توان از زلزله استنباطي غير از دردو اندوه داشت، مربوط مي شود به ترخيص بيماران در برخي از بيمارستان هاي  تهران. حتي اگر فرد تازه از اطاق عمل بيرون آمده باشد باز هم او را ترخيص مي كنند.
به چه دليل؟ پزشكان مي گويند به علت كمبود سرم و ارسال سرم هاي موجود به شهرستان بم بيمارستان هاي تهران دچار كمبود شده اند. به گونه اي كه روساي چند بيمارستان دستور داده اند تا حد امكان از تزريق سرم به بيماران خودداري شود.
همچنين بيمارستان هايي كه در حال آماده باش كامل هستند از پذيرش بيماراني كه زمان در درمان آنها تاثير چنداني ندارد، خودداري مي كنند.

در شهر
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
درمانگاه
زيبـاشـهر
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  طهرانشهر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |