الهام صادقي
مهدي مشايخي دانشجوي سال سوم مهندسي برق: «طرح پذيرش دانشجو در مقطع كارشناسي ارشد با دريافت شهريه، دو سال پيش در وزارتخانه تصويب شد. علت اين امر در آن زمان اين گونه بيان شد كه ۳۰درصد بودجه دانشگاه ها را بايد خودشان تأمين كنند.
دكتر فرامرز خشنوديان: طرح نوبت دوم، طرح خوبي نيست، چرا كه پولي كردن دانشگاه ها با وجود دانشگاه هايي مانند دانشگاه آزاد، باعث كاهش سطح علمي دانشگاه هاي دولتي مخصوصاً دانشگاه هاي مادر مي شود.
دكتر محمد زمان كبير: «دوره هاي نوبت دوم البته با حفظ كيفيت آموزشي، كمكي به دانشكده ها براي تأمين بودجه هاي پژوهشي- تحقيقي و همچنين تجهيز آزمايشگاه خواهد بود
دكتر نبي سربلوكي : ما در كشورمان يك نظام دانشگاه خصوصي داريم و راه از اين نظر براي افراد بسته نيست و از نظر اصولي ضرورتي براي اين كار اشتباه وجود ندارد.
دكتر رضا مكنون:من معتقدم هر مقدار فضا كه بتوانيم براي ارتقاي سطح تحصيلات عالي دانشجويان فراهم كنيم بسيار مفيد و مؤثر است.
دكتر حسن شريفي: اگر بتوانيم با تقويت دوره هاي علمي- كاربردي و يا موارد تكنيكال درست شبيه به كشورهاي خارجي به تربيت تكنسين بپردازيم از مدرك گرايي صرف هم در امان مي مانيم.
آگهي هاي اينترنتي و مطبوعاتي برخي دانشگاه هاي دولتي كشور در روزها و هفته هاي گذشته و اقدامات انجام شده اين دانشگاه ها در پذيرش دانشجوي نوبت دوم، شهريه اي و بدون آزمون ورودي بويژه در مقاطع كارشناسي ارشد و دكترا، بازتاب هاي مختلفي را در محافل مختلف دانشجويي و دانشگاهي در پي داشته و در برخي دانشگاه ها تا مرحله تحصن دانشجويان و اعتصاب غذاي آنان در مخالفت با اين طرح پيش رفت.
تصويب طرح پذيرش دانشجوي نوبت دوم، كه عمدتاً با هدف پاسخگويي به جمع كثير داوطلبان و مشتاقان تحصيل دانشگاهي و نيز تأمين كسري بودجه دانشگاه ها صورت مي گيرد، اگر چه ظاهراً هنوز فاقد نظام تعريف شده و مدوني در حوزه ستادي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري مي باشد، در برخي دانشگاه هاي بزرگ و نامدار كشور با اعمال ضوابط و آزمون هاي كتبي يا شفاهي داخلي به اجرا گذاشته شده است.
در حالي كه بسياري از صاحبنظران اجراي طرح «پذيرش دانشجوي نوبت دوم» را به نوعي ادامه همان طرح «پذيرش دانشجوي بدون كنكور»ي مي دانند كه حدود يك سال پيش توسط مسئولان وزارت علوم مطرح شد و به واسطه واكنش هاي جامعه مسكوت ماند، ديدگاههاي غالباً و منفي در خصوص اين طرح نزد دانشجويان و دانشگاهيان اين روزها رؤساي دانشگاه ها و مسئولان اين وزارتخانه را با واكنش هاي تندي مواجه ساخته است، تا جايي كه وزير علوم، تحقيقات و فناوري براي اطمينان خاطر مخالفان طرح، چندي پيش اظهار داشت:
«فقط كساني در نوبت دوم پذيرش مي شوند كه حداقل ۸۰ درصد امتياز قبولي هاي معمولي دانشگاه را در كنكور سراسري كسب كرده باشند.»
اجحاف در حق قبول شدگان كنكور سراسري و كاهش مسلم سطح علمي و كيفي دانشگاههاي معتبر كشور، به زعم مخالفان طرح پذيرش دانشجوي نوبت دوم از جمله نقاط ضعف و دلايل لزوم توقف اجراي آن به شمار مي رود.
در ميان دانشگاه هاي مجري اين طرح، دانشگاه اميركبير شاهد بيشترين و شديدترين مخالفت هاي دانشجويي در سطح دانشگاه بوده است كه از چند ماه گذشته تاكنون همچنان ادامه داشته است، تا جايي كه بسياري از دانشجويان و انجمن اسلامي دانشجويان با تشكيل كميته «دفاع از اعتبار دانشگاه» و صدور بيانيه و برگزاري تريبون آزاد سعي كرده اند تا مديريت دانشگاه را از پذيرش دانشجوي شهريه اي و نوبت دوم در اين دانشگاه بازدارند.
حاصل زحمات ما چه خواهد شد؟
مهدي مشايخي دانشجوي سال سوم مهندسي برق، دبير صنفي انجمن اسلامي و يكي از اعضاي كميته «دفاع از اعتبار دانشگاه» در اين زمينه مي گويد: «طرح پذيرش دانشجو در مقطع كارشناسي ارشد با دريافت شهريه، دو سال پيش در وزارتخانه تصويب شد. علت اين امر در آن زمان اين گونه بيان شد كه ۳۰ درصد بودجه دانشگاه ها را بايد خودشان تأمين كنند.
در آن زمان انجمن هاي اسلامي دانشگاه ها با صدور بيانيه اي، مخالفت خود را با اين طرح اعلام كردند و ارديبهشت ماه امسال اطلاعيه اي در روزنامه مبني بر اجراي اين طرح در دانشگاه اميركبير و دانشگاه صنعتي شريف چاپ شد و در مقابل دانشجويان دانشگاه اميركبير با برگزاري تحصن و تريبون آزاد نسبت به اجراي اين طرح اعتراض كردند؛ در آن مقطع زماني ما تنها دانشگاهي بوديم كه با اعتراض خود توانستيم اجراي طرح را لغو كنيم. اما يك ماه پيش دوباره دانشگاه از طريق روزنامه اعلام كرد كه براي نوبت دوم در مقطع كارشناسي ارشد با دريافت شهريه دانشجو مي پذيرد. بر اين اساس كميته اي با نام «دفاع از اعتبار دانشگاه» تشكيل شد.
وي مي گويد: «با اجراي اين طرح نه تنها افرادي كه در كنكور مجاز به انتخاب رشته شده اند مي توانند وارد دانشگاه شوند، بلكه افرادي كه در آزمون سراسري مجاز به انتخاب رشته نشده اند نيز با شركت در آزمون كتبي مي توانند به دانشگاه راه يابند.» مخالفان «پذيرش دانشجوي نوبت دوم» حتي با تشكيل زنجير انساني درصدد برآمدند تا از ورود داوطلبان آزمون نوبت دوم دانشگاه ممانعت به عمل آورند و به زعم خويش از پولي شدن آموزش عالي دولتي، بويژه در مقاطع تحصيلات تكميلي جلوگيري به عمل آورند.
يكي ديگر از دانشجويان كارشناسي ارشد عمران اين دانشگاه با بيان اين مطلب كه اين طرح را نبايد در دانشگاه هاي دولتي اجرا كنند مي گويد: «چون دانشجويان با سعي بسيار و كسب رتبه دو رقمي وارد دانشگاه شده اند، صحيح نيست كه اشخاصي بدون سعي و تلاش وارد دانشگاه شوند.
با توجه به اينكه بودجه دانشگاه صنعتي شريف و اميركبير از همه دانشگاه ها بالاتر است، چرا بايد طرح در اين دانشگاه ها اجرا شود. بهترين راه اين است كه مسئولين دانشگاه آزاد شهريه را افزايش داده و آزمون ورودي را بردارند. براي موفقيت در كنكور كارشناسي ارشد، دو نمره به شماره عينك من اضافه شد و حال اين درست نيست فردي كه در كنكور رتبه مناسب كسب نكرده است تنها با پرداخت وجه چند ميليون توماني وارد دانشگاه شود!»
فرزانه. م دانشجوي كارشناسي ارشد عمران، ضمن ناعادلانه خواندن اين طرح مي گويد: «ما مي گوييم ميان قشر مستضعف و ثروتمند تفاوتي نيست ولي با اين كار به طور حتم ميان فردي كه ۶ ميليون تومان هزينه مي كند و كسي كه با زحمت و تلاش وارد دانشگاه مي شود به طور ناعادلانه تفاوت قائل مي شويم. دانشجوياني كه بدون كنكور وارد دانشگاه مي شوند۳ درس سه واحدي بيشتر از دانشجويان ديگر دارند كه در مجموع ۳۵ واحد بدون پايان نامه مي گذرانند؛ اما دانشجويان عادي بايد ۳۲ واحد درسي با مدت زمان تحصيلي بيشتر به همراه نوشتن پايان نامه بگذرانند.»
وي مي افزايد: «مسئولين مي گويند بودجه تحقيقات دانشگاه كاهش يافته است و به اين دليل مي خواهند دانشجوي آزاد بگيرند. كشورهاي خارجي دانشجوي پولي دارند اما به آنان مدرك معادل مي دهند كه براي ورود به دوره دكتري قابل قبول نيست. اين در حالي است كه دانشگاه هاي ما به اين افراد همان مدرك اصلي را مي دهند.
پس چه تفاوتي وجود دارد ميان فردي كه با سختي وارد دانشگاه مي شود و شخصي ديگري كه با پرداخت هزينه دانشجو مي شود.
اولين آسيب اين طرح نقض شعار «دفاع از حقوق مستضعفين» است.»
در ميان ديدگاههاي اغلب مخالف دانشجويان، اعضاي هيأت علمي دانشگاهها نيز نقطه نظرات مختلف و ارزيابي هاي متفاوتي از اجراي طرح پذيرش دانشجوي نوبت دوم ارائه مي دهند.
دكتر فرامرز خشنوديان عضو هيأت علمي دانشگاه اميركبير، ضمن انتقاد از اجراي چنين طرحي در دانشگاه مي گويد: «طرح نوبت دوم، طرح خوبي نيست، چرا كه پولي كردن دانشگاه ها با وجود دانشگاه هايي مانند دانشگاه آزاد، باعث كاهش سطح علمي دانشگاه هاي دولتي مخصوصاً دانشگاه هاي مادر مي شود.»
دانشگاه هاي ما در حال حاضر مشكل بودجه دارند كه بايد توسط وزارت علوم، حل شود. معضل بسيار بزرگ ديگر اين است كه با توجه به حجم زياد فارغ التحصيلان، لزومي به انجام اين كار نيست. قطعاً يكي از اثرات منفي كه بعضاً اساتيد با آن مخالفند همين موضوع كاهش سطح علمي است.»
اين استاد سازه عمران همچنين مي افزايد:
«قطعاً اگر كيفيت آموزش حفظ شود، دانشگاهها مي توانند درست مثل دانشگاههاي معتبر دنيا، از نظر تجهيزات آزمايشگاهي و نيازهاي اوليه تأمين شوند.
در تعدادي از كشورها از جمله آمريكا و كانادا، اكثر دانشگاهها شهريه دريافت مي كنند اما براي دانشجويان با كيفيت آموزش بالا بورس قائل مي شوند كه اين مانند همين سهميه دولتي است كه ما در كشور داريم. با توجه به اينكه نوع مدرك در اين دانشگاه ها نيز متفاوت است، دانشجوياني كه موفق به دريافت مدرك Master of engeenier مي شوند، قادر به ادامه تحصيل در رشته خود براي مقطع P.H.D نيستند، اما دانشجوياني كه موفق به دريافت مدرك Master science مي شوند، مي توانند ادامه تحصيل دهند.»
پذيرش با حفظ كيفيت
دكتر محمد زمان كبير- استاد دانشكده عمران اميركبير، با اشاره به بودجه محدود دانشگاه، مي گويد: «دوره هاي نوبت دوم البته با حفظ كيفيت آموزشي، كمكي به دانشكده ها براي تأمين بودجه هاي پژوهشي- تحقيقي و همچنين تجهيز آزمايشگاه خواهد بود و تنها نكته منفي در اجراي اين طرح اين است كه اين دانشجويان با ديگر دانشجويان در يك محيط تحصيل مي كنند و با آنها ادغام مي شوند.
شايد اين زياد مناسب نباشد. اگر ما فضاي ديگري داشتيم كه مي توانستيم طرح دانشجويان نوبت دوم را اجرا كنيم، بهتر بود. البته سعي كرده ايم كلاسها را عصرها برگزار كنيم و اين مطلب در فرمها نيز درج گرديده است. اين دانشجويان با همان كيفيت دانشجويان دوره هاي عادي وارد دانشگاه مي شوند. در آزمون كارشناسي ارشد ۵/۱ برابر تعداد پذيرش دانشگاهها اسامي اعلام مي شود كه اين افراد در ارديبهشت ماه مي توانند انتخاب رشته كنند و از دانشجويان نوبت دوم افرادي هستند كه در دانشگاه و احتمالاً دانشگاههاي تهران قبول نشده اند.»
وي مي گويد: «اعضاي هيأت علمي دانشگاه در قالب كميته اي نمرات آنان را مورد بررسي قرار مي دهد و براساس بالاترين امتياز و سقف هايي كه ما داريم از بين آنان دانشجو مي پذيرند.»
كاري كه كيفيت ندارد كارايي هم ندارد
دكتر نبي سربلوكي عضو هيأت علمي دانشگاه تهران با اشاره به اينكه از ابتداي تأسيس دانشگاههاي دولتي، افراد براساس كارايي علمي خود وارد آموزش عالي مي شدند، تأكيد مي كند اين نظام نبايد يكباره دستخوش چنين تحولي گردد.
وي مي گويد: «ما در كشورمان يك نظام دانشگاه خصوصي داريم و راه از اين نظر براي افراد بسته نيست و از نظر اصولي ضرورتي براي اين كار اشتباه وجود ندارد. ظرفيت پذيرش دانشجو در دانشگاه بايد متناسب با تعداد استاد، امكانات و تجهيزات موجود باشد تا كيفيت آموزش آن حفظ گردد.»
وي اظهار مي دارد: «در برخي دانشگاههاي آمريكا تعداد اساتيد دو برابر دانشجويان در دوره تحصيلات تكميلي است و به همين خاطر اين دانشگاهها جزو دانشگاههاي ممتاز به شمار مي روند.
حال آنكه ما در دانشگاههايمان با كمبود استاد مواجه هستيم. استاد ما بايد در دوره روزانه و شبانه تدريس كند و ديگر فرصت مطالعه، فكر و تحقيق ندارد. از اين رو بايد تعداد دانشجويان را نسبت به اساتيد كم كنيم. وي چنين نتيجه گيري مي كند كه:
بنابراين اين طرح از نظر فلسفه دانشگاه دولتي نتيجه خوبي نخواهد داشت و اين راه حل مناسبي براي رفع مشكل بودجه در دانشگاههاي دولتي نيست. دانشگاههاي ما رشته هايي براي پاسخگويي به نيازهاي جامعه دارند و مي توانند با كار روي طرح هاي مربوط به وزارتخانه ها ضمن ايجاد زمينه براي كسب تجربه دانشجويان، خود به طريقي بودجه دانشگاه را هم تأمين كنند.
ضرورت آموزش جمعيت جوان
دكتر رضا مكنون استاد گروه آب و محيط زيست دانشكده عمران دانشگاه اميركبير به عنوان يكي از موافقان اين طرح با اشاره به اين مطلب كه ظرفيت پذيرش دانشجو نسبت به جوانان ما پايين است معتقد است:« ما رشد جمعيت زيادي را در دهه هاي گذشته، شاهد بوديم كه اكنون اين افراد به سنين ورود به دانشگاه و بازار كار رسيده اند. مسلماً هرچه ما جوانان توانمندتري از طريق ارتقاي سطح آموزش داشته باشيم، شانس موفقيت در دنياي آينده بيشتر خواهد بود، لذا يكي از راههاي رسيدن به چنين هدفي استفاده از ظرفيت دانشگاهها است كه ممكن است اين با هزينه دولت امكان پذير نگردد.»
وي مي افزايد: «دررشته راه و ساختمان نسبت به كل جمعيت شركت كننده تعداد بسيار محدودي، تقريباً يك درصد پذيرفته مي شوند و قطعاً در عرف دنيا اين رقم بالاي ۳۵ تا ۴۰ درصد به طور متوسط است. منتهي حالا صحبت از اين است كه دانشجوي رتبه بعدي كه ما مي گيريم مثلاً از يك تا ۱۰ درصد يا ۱۰ تا ۱۸ درصد است كه اين رقم در مقايسه با كشورهاي ديگر بسيار اندك است.
من معتقدم هر مقدار فضا كه بتوانيم براي ارتقاي سطح تحصيلات عالي دانشجويان فراهم كنيم بسيار مفيد و مؤثر است.»
دكتر حسن شريفي استاد دانشگاه تهران نيز در اين زمينه با اشاره به پديده مدرك گرايي در جامعه ايران، مي گويد: «اگر از اين زاويه به موضوع نگاه كنيم، پذيرش دانشجوي شهريه اي و نوبت دوم از جهت پاسخگويي به تقاضاي رو به تزايد جامعه خوب است، اما در حقيقت بايد ديد آيا اين شيوه اي منطقي براي برخورد با مسأله است و مي تواند به عنوان راه حلي دائمي تلقي شود يا خير؟»
وي با اشاره به ضرورت ايجاد زير ساخت هاي آموزش در داخل كشور و لزوم كاربردي ساختن آموزش ها مي گويد: «در حال حاضر استقبال از دانشگاههاي آزاد و غيرانتفاعي به واسطه گرايش و اقبال شديد جامعه به سوي مدرك گرايي زياد شده و اين مسأله در بسياري مواقع براي كشور زيانبار است و اگر آموزش ها به سمت كاربردي تر شدن و تربيت نيروهاي تكنسين و ماهر پيش رود نتيجه بخش تر خواهد بود.»
دكتر شريفي مي گويد: «اگر بتوانيم با تقويت دوره هاي علمي- كاربردي و يا موارد تكنيكال و Tafe
(Technical and further education) درست شبيه به كشورهاي خارجي به تربيت تكنسين بپردازيم از مدرك گرايي صرف هم در امان مي مانيم.
به طوري كه مي بينيم با اجراي اين سيستم در كشورهاي خارجي بعد از مقطع دبيرستان، نوعي مهارت كاربردي به افراد آموخته مي شود كه درست مثل آموزش هاي دانشگاهي هم جنبه علمي دارد و هم عملي. ولي بعد عملي آن آنقدر قوي است كه در بخش صنعت و جامعه به خوبي مورد استفاده قرار مي گيرد.
از اين رو بهتر است دانشگاههاي ما به اين سو حركت كنند. استاد دانشگاه تهران همچنين با اشاره به اينكه در حال حاضر به ازاي هر يك نفر مهندس به ۵ تكنسين احتياج داريم، مي گويد: «حتي در رشته هايي مثل ادبيات و يا رنگرزي مي بايست در سطوح مياني افراد ماهري تربيت كنيم تا توازن را برقرار كرده باشيم. در غير اين صورت تراكم مدرك جامعه را به سويي مي برد كه در عمل موجب كاهش تراكم پتانسيل كاري شده و اين در آينده به جامعه ضربه مي زند و يا آدم هايي كه به اين ترتيب تربيت مي شوند ديگر به درد جامعه ما نمي خورند و در نهايت ما با پديده فرار مغزها در حد گسترده و تقويت شده اي روبرو خواهيم شد.»