|
|
|
|
|
|
|
|
معضل شهري در بافت هاي قديمي تهران
چناران دوست داشتني و مزاحم
يك تيم كارشناسي مشغول شناسايي چناران وليعصر هستند تا در صورت ايجاد خطر جاني و يا ترافيك شهري توسط هر يك از آنها، تصميمات مقتضي اتخاذ شود
سعيده امين
دعوا از جابه جايي صدها اصله درخت قطور و كهن چنار آغاز شد. درختاني كه عمرشان به سي سال هم مي رسيد. شهرداري منطقه ،وقتي تصميم گرفت براي تعريض خيابان شهيد باهنر (نياوران) صدها اصله درخت را از ميان خيابان به جاي ديگري منتقل كند صداي برخي از شهروندان درآمد.
قضيه از اين قرار است؛ شهرداري منطقه يك تهران تصميم گرفت براي كم عرض كردن پياده روها و تعريض سطح سواره رو در محدوده سه راه ياسر - جماران تعدادي از درختان قطور چنار را به جاي ديگري منتقل كند.
عطا علومي يكي از شهروندان منطقه و عضو جبهه سبز ايران وقتي به حوزه معاونت فني و عمراني منطقه يك شهرداري مراجعه مي كند با اين پاسخ روبه رو مي شود كه اين طرح از سالها پيش انجام شده و با نظر مساعد و كارشناسي سازمان حمل و نقل و ترافيك قبلاً از كميسيون ماده ۱۴ سازمان پارك ها و فضاي سبز شهرداري تاييديه اخذ شده است و بر اين اساس سازمان پارك ها و فضاي سبز شهرداري ملزم به موافقت با طرح عمراني شهردار است.
اين طرفدار محيط زيست كه معتقد است تاوان توليد و واردات بي رويه خودرو را نبايد فضاي سبز و سكنه محله بدهند مي گويد: منطقه اقدسيه و نياوران به دليل موقعيت جغرافيايي از لحاظ فشار هوا و غيره در شرايط حاد و خطرناكي به سر برده و در زمره آلوده ترين مناطق تهران محسوب مي شود. پس با چه حكمي بايد بهترين دستگاه هاي تصفيه هواي تهران را قطع و يا جابه جا كرد.
اما موضوع از منظر شهرداري منطقه يك تهران به گونه ديگري است. «خيابان نياوران بايد تعريض مي شد» اين گفته داودي - مدير روابط عمومي منطقه يك- است. درختان چنار در وسط خيابان باهنر در نقطه اي قرار داشتند كه تردد وسايل نقليه را مشكل مي كردند.
به گفته وي اين درختان خيابان را به شكل بولواري درآورده بودند كه از نيمه جنوبي آن عملاً اتومبيلي عبور نمي كرد و بلااستفاده مانده بود. لذا شهرداري تعدادي از درختان را حرس كرده و تعداد ي ديگر را به ضلع جنوبي خيابان و يا ساير نقاط منطقه انتقال داد. شهرداري اين كار را كرد تا سطح سواره رو تعريض شده و تردد خودروها راحت تر صورت بگيرد.
به گفته وي اين كار قانوني است و بر طبق بند «ج» ماده ۴ آيين نامه اجرايي حفظ و گسترش فضاي سبز، صورت گرفته است.
بازهم به گفته مدير روابط عمومي منطقه يك شهرداري، مسير فوق ۳۰ الي ۴۰ كيلومتر است و تعداد درختان جابه جا شده نيز كمتر از ۱۰۰ اصله بوده است.
چنار در مسير ويژه
ضلع جنوبي خيابان وليعصر حوالي چهارراه مولوي، درخت كهنسالي درست وسط لاين ويژه اتوبوسراني قد علم كرده است. اتوبوس ها يكي يكي با احتياط از كنار آن عبور مي كنند و در اين نقطه، لاين عملاً يك طرفه شده است. وجود يك نقطه كور ترافيكي در اين نقطه كاملاً محسوس است.
مهندس حسيني معاون خدمات شهري منطقه ۱۱ مي گويد: اين درخت در لاين ويژه قرار دارد و تاثيري بر ترافيك منطقه ندارد. البته اگر اتوبوس بخواهد با سرعت حركت كند، مجبور خواهد شد در اين نقطه حركت خود را كند كند.
تمام اتوبوس ها بايد از كنار چناران وليعصر با احتياط عبور كنند.
وي مي گويد: ما نمي توانيم اين درخت را قطع كنيم چون حفظ چناران خيابان وليعصر براي محيط زيست اهميت فراواني دارد.
وي ادامه مي دهد: چنانچه اين درخت براي عابران خطر جاني دربر داشت حتماً آن را قطع مي كرديم.
حسيني، جابه جايي اين درخت را هم منتفي دانسته، خاطرنشان مي كند: ريشه درخت چنار معادل تاج درخت عمق و فضا اشغال مي كند و چون قدمت اين چنار نيز زياد است طبيعتاً ريشه آن نيز بسيار عميق است كه جابه جايي را بسيار مشكل و پرهزينه مي كند.
چناران وليعصر
بيش از ۶ دهه است كه چناران سرسبز در دو طرف خيابان وليعصر خودنمايي مي كنند. درختاني كه سالهاست آلودگي پرترافيك ترين منطقه شهر را تعديل مي كنند. اهميت حيات اين درختان، شهرداران مناطق ۱، ۲، ۳، ۶ و ۱۱ را به همراه رئيس سازمان پارك ها و فضاي سبز و نيز تعدادي از كارشناسان مربوط را دورهم كشاند تا بتوانند نسبت به شناسايي و پلاك گذاري اين درختان اقدام كنند. مهندس «معلم» مسوول فضاي سبز منطقه ۱۱ مي گويد: در اين جلسه معضلات خيابان وليعصر درمورد درختان مزاحم و نيز بحث پلاك گذاري اين درختان مورد بررسي قرار گرفت.
در اين جلسه مقرر شد كه يك تيم كارشناسي تك تك اين درختان را بررسي كند و درصورتي كه برخي از اين درختان خطر جاني براي شهروندان داشته باشند گزارشي به كميسيون ارسال شده و نسبت به آن تصميم گيري شود. وي مي افزايد: قدمت اين درختان بعضاً به ۷۰ سال نيز مي رسد و برخي از آنها را به عنوان آثار زيست محيطي مي توان نگاهداشت.
وي گفت: نمي توان هر درختي را با نام درخت مزاحم قطع كرد و اقدام به جابه جايي آن كرد.
اين جلسات چندماه است كه برگزار مي شود و تاكنون نيز نتايجي حاصل شده است.
جابه جايي غيرعلمي
وقتي امكان جابه جايي درختان مزاحم را با مختاري رئيس سازمان پارك ها و فضاي سبز درميان گذاشتيم، مي گويد: جابه جايي درخت به شكل سنتي صورت مي گيرد، زيرا جابه جايي درختان با ريشه عميق، هزينه زيادي دربر دارد و يا حتي جابه جاييآن مي تواند به سلامت درخت خدشه وارد كند.
به گفته وي در شرايط ضروري و كاملاً اجباري اقدام به جابه جايي درخت مي شود اما قبل از آن حتماً بايد كميسيون ويژه اي در سازمان پارك ها و فضاي سبز به تصويب برسد و چنانچه كميسيون راي به جابه جايي داد اين كار صورت مي گيرد.
اما يك دكتر گياه شناس از دانشگاه تهران ازنظر علمي جابه جايي درختان را غيرعملي دانسته، مي گويد: جابه جايي در برخي از درختان كاملاً غيرممكن است به ويژه درختاني كه ريشه بسيار عميقي دارند و ممكن است در جريان جابه جايي قسمتي از ريشه صدمه ببيند. وي گفت: درحال حاضر جابه جايي صورت نمي گيرد و بهتر است اين كار صورت نگيرد.
به نظر مي رسد درختاني كه كاملاً بر طبق بافت قديمي كاشته شده اند در پهنه بندي هاي جديد سطح سواره رو، جاي زيادي ندارند. مديريت شهرداري نيز به جاي اينكه خيابان ها را باتوجه به تركيب درختان احداث كند، ترجيح داده است كه از روش جابه جايي استفاده كند، آيا اين اقدام عملي است؟
|
|
|
توريسم متعلق به كدام حوزه است؟
خبر گروگانگيري جهانگردان بين راه بم و ايرانشهر را كه شنيدم بازهم متاسف شدم. هميشه آنچه مي انديشيم و آنچه مي گوييم با آنچه عمل مي كنيم يكسان نيست و گاه صد و هشتاد درجه تناقض دارد.
هر روز در تب و تاب نوشتن مطلب ۲۰۱۰، هزار ميليارد دلار وقت صرف مي كنيم و مي نويسيم و خط مي زنيم و دوباره از نو. اما غافل از اين كه واژه جلب سياحان، آن طور كه بايد جانيفتاده. زبان فارسي زبان كنايه است؛ شايد به همين دليل واژه جلب به معني بازداشت به كار رفته و كساني كه آنها را بازداشت كرده اند از واژه مذكور همين معنا را مستفاد كرده اند(!) نه معناي جذب جهانگرد را. به هرحال علت جلب اين جهانگردان هرچه باشد (كه ممكن است به جا و درست بوده باشد)، آنچه حائز اهميت است لزوم رفتار ميهمان نوازانه - كه صفت شاخص ما ايرانيان است - با آنهاست.
متوليان بخش دولتي و خصوصي باتوجه به روند روبه رشد جمعيت كشور، صنعت توريسم را يكي از بهترين راه حل هاي مشكلات اقتصادي كشور مي دانند. اما بايد گفت ابراز نگراني صرف، ما را به جايي نخواهد رساند! اين كه چه كسي يا نهادي از آنجا كه اين افراد از وضعيت كنوني اين صنعت ابراز نگراني مي كنند، بايد اين گره را باز كند مهم است. بالاخره توريسم كشور بايد در كجا و تحت نظارت چه كساني اداره شود؟
«امروزه كشورهاي جهان سعي كرده اند باتوجه به افزايش درآمد ملي، ايجاد روابط حسنه بين ملت ها و نزديكي ارتباطاتشان، اقدامات گسترده اي در زمينه توريسم انجام دهند. حتي كشورهاي با غناي فرهنگي نه چندان زياد، نقاط جذب توريست را يافته و در اين زمينه بسيار فعال هستند.» اين جملات بخشي از اظهارات فرامرز سعيدي يكي از مديران آژانس هاي خدمات مسافرتي فعال در تهران است. او در ادامه مي گويد: برگرديم به سال هاي گذشته و ببينيم چه مدت و به چه كيفيتي در زمينه گردشگري فعاليت داشته ايم؟
فكر مي كنم چه از لحاظ فيزيكي و زيرساخت ها و چه از لحاظ فرهنگي و آماده سازي مردم و هم از نگاه درآمدزايي و هم از نگاه اجتماعي و فرهنگي چندان موفق نبوده ايم، نه قبل از انقلاب و نه بعد از انقلاب. دغدغه نفت، شروع جنگ تحميلي ۸ ساله و اين قبيل مشكلات، باعث شد كمتر در اين حوزه فعاليت كنيم و هنوز اندرخم يك كوچه ايم. در مجموع، پرونده صنعت جهانگردي در كشور ما آنچنان درخشان نيست كه بتوانيم آن را با كشورهاي همسايه مقايسه كنيم. جهانگردي مقوله اي وسيع است. فقط اقامتگاه و دفتر خدمات مسافرتي و فرودگاه نيست. يك فرهنگ عمومي است. يك حركت ملي است و نياز به يك عزم ملي دارد. اين صنعت متعلق به يك موسسه خاص نيست. كل جامعه از آن بهره مند مي شود و به همين دليل تشكيلات متولي آن بايد گسترده باشد و حمايت شود. اين صنعت نيازمند فضايي است كه كل جامعه با آن هماهنگ باشد.
سازماني كه بتواند چنين خط مشي اي را تعيين كند بايد داراي خصوصيات منحصربه فردي باشد.»
اما متاسفانه تعويض هاي متعدد در سطوح مديريت ارشد و مياني جهانگردي و نبود استقلال و پايداري، يكي از دلايل بي برنامه بودن اين تشكيلات بوده است. حدود ۲۵ سال از طرح جامع جهانگردي كشور مي گذرد، اما هنوز به صورت منسجم، قابل اجرا نشده است. فقدان برنامه اي مدون در پيكره سازمان متولي توريسم در اهداف توسعه اين صنعت اثرات چشمگيري خواهد داشت و نتيجه اين مي شود كه يك آژانس مسافرتي مجبور است مجوزهاي خود را از چهار يا پنج اداره مختلف دريافت كند و هركدام با مشكلات خاص خود. اي كاش دولت به جاي تدوين آيين نامه هاي جدا توسط هركدام از اين سازمان ها، متولي واحدي با اختيارات كامل و متمركز به وجود مي آورد و نظارت كامل بر حسن انجام خدمات و حفظ حقوق افراد به عهده اين سازمان واگذار مي شد. گرچه بارها صاحب نظران حوزه توريسم، ادغام سازمان جهانگردي و ميراث فرهنگي را نفي كرده اند اما حال كه قرار است اين اقدام زيرنظر معاون اول رئيس جمهوري انجام مي شود، بايد سازمان هاي مرتبط با اين صنعت در ابعاد مختلف همسو شده و از نظارت موازي و مستقل از يكديگر جلوگيري شود و پيكره سازمان لاغرتر اما هدفمند شود.
بايد بتوانيم آنچه داريم را به زيبايي و كيفيت مطلوب در مقابل چشمان توريست به نمايش گذاريم. كاري كه تابه حال در انجام آن موفق نبوده ايم.
سال ۲۰۱۰ براي جهان نقطه اي است جهت رسيدن به يك درآمد استثنايي. شايد اين رقم (۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۱ دلار) يكي از بزرگترين گردش هاي مالي جهان باشد. سهمي از اين درآمد نيز مي تواند حتي متعلق به كشوري با شن زارهاي داغ و سوزان باشد به شرط آنكه متوليان گردشگري آن كشور، هنر زيبا نشان دادن آثار و جاذبه ها را داشته باشند.
|
|
|
يك هفته در بيابان
جف استراد
قسمت هفتم
|
|
روز هفتم: آخرين روز كامل
طلوع آفتاب - در يك صبح خيس باراني كار زيادي نمي شود كرد. ديشب خيلي باريد، اما من توانستم بيشتر شب را بخوابم. امروز صبح هم همينطور، خيلي باريد يك زمان بارش قطع شد و تكه اي بزرگ از آسمان آبي و خورشيد را به من پيشكش كرد اما صداي غرش رعد در دوردست و ابرهاي باران زا را كه از غرب به سويم مي آيند مي شنوم و مي بينم. خدا را شكر، آتش كنار پناهگاه نگذاشت زياد سردم شود و بچايم. باد غرب خيلي تند و سخت مي وزد و اين وقت صبح نابه جا و غيرعادي به نظر مي رسد. امروز صبح توي جايم بيدار دراز كشيده بودم كه يك وزغ تنها، جست زنان آمد تو، به موازات بدنم كمي راه رفت، دور سرم هم. بعد رفت روي دستم نشست. همانجا توجه اش به يك پشه كه سرانگشتم نشسته بود و خون مي مكيد جلب شد. به يك ضرب زبان، شكارش كرد و منتظر شكارهاي بعدي نشست. خوشحالم، يك محافظ ديگر برايم پيدا شده؛ درست مثل اژدهامگس ها. عجب محافظ دوست داشتني كوچكي.
اين درياچه بخصوص، به نظر مي رسد حدود دو يا سه كيلومتر طول و يك كيلومتر پهنا دارد. از جنوب غربي به شمال شرقي جريان دارد و من در ساحل جنوبي هستم. به نظرم در ساحل شمالي بايد مناطق مردابي پرعلفي باشد. امروز روز خوبي براي ساختن يك تله سقوطي ديگر، تعميرات پناهگاه و راست وريس كردن وسايل ماهيگيري خواهد بود. مطمئن نبودم نجات داده شوم، يعني فكر مي كردم ممكن است زمان زيادي طول بكشد تا مرا پيدا كنند و نجاتم دهند. به فكر افتادم يك قايق تخته اي شناور كوچك (كلك) بسازم تا به وسيله آن بتوانم خودم را به نقاط بهتري براي ماهيگيري برسانم كه حدود بيست متر با من فاصله دارند. به همين دليل است كه مي گويند يك اره كوچك و چاقو، دو وسيله واجب براي بقا هستند. اگر كلك واقعا خوب از كار درمي آمد شايد مي توانستم گشتي روي درياچه بزنم. ريشه هاي صنوبر بهترين طناب براي بستن تخته ها به يكديگر است. متعجبم كه چرا زخم هاي بيشتري روي دست هايم نيست؟! وقتي دوره هاي زنده ماندن آخر هفته را مي گذرانم، دست هايم هميشه پر از بريدگي است. بايد حواسم خيلي جمع باشد و طوري كار كنم كه دست و بالم زخمي نشود. در اين جاي پرت و دورافتاده و دور از هر كمك پزشكي و دارويي، انجام آهسته و بااحتياط كارها (بعضي كارها) خيلي مهم است. هر قدم را با احتياط بايد برداشت. خب، خورشيد بيست دقيقه اي خوب درخشيد اما دوباره پشت ابر پنهان شد. اميدوارم امروز خيلي زياد نبارد.
|
|
|
حيات وحش ايران
۷- گربه پالاس
گونه: Felis manul
خانواده: FELIDAE
راسته: CARNIVORA
رده: MAMMALIA
گربه پالاس يكي از جذاب ترين اعضاي خانواده گربه هاست. جثه آن به اندازه گربه معمولي ولي سرش پهن تر است و روي پيشاني اش خال هاي مشخصي دارد. موهاي گونه اش بلند با نوارهاي قهوه اي است.
بيشتر در مناطق استپي مرتفع، با پوشش گياهي نسبتاً متراكم زندگي مي كند اما براي ديدن آن بايد به منطقه خوش ييلاق شاهرود، سرخس يا حاشيه رود ارس در آذربايجان غربي برويد چون پراكندگي آن خيلي محدود است. طول بدن اين گربه ۵۰ تا ۸۵ سانتي متر و وزنش بين ۵/۲ تا ۵/۳ كيلوگرم است. گوش هاي كوچك و گردي با فاصله زياد از يكديگر دارد كه بر زيبايي آن افزوده است.
گربه كميابي است و به جز يك نمونه كه در منطقه خوش ييلاق گزارش شده اطلاع ديگري از وضعيت اين گونه در دست نيست.
|
|
|
حذف بنزها
بنزهاي قديمي كرايه اي جاده هاي شمال از فهرست حمل ونقل بين شهري حذف شدند.
از سال ها دور، مردم به وسيله بنزهاي كرايه اي گازوييلي و بنزيني به شمال كشور مسافرت مي كردند. اغلب رانندگان اين سواري ها، پيرمرداني بودند كه سال ها با بنزهاي زيبا و دوست داشتني در جاده تردد كرده و به اين خودروها عادت كرده بودند. خودروهايي فرسوده كه چند نسل را جابه جا كرده بودند.
بالاخره مديران مربوط، به فكر رفاه مردم افتادند و با وارد كردن خودروهاي رنو ۲۱ در چند سال پيش و پژو و سمند پس از آن به ناوگان حمل و نقل بين شهري، رانندگان و مسافران را از عذاب كهنگي خودرو سفري نجات دادند.
|
|
|
درياچه اروميه شيرين تر شد
طي بارندگي هاي اخير، آب درياچه اروميه كه افزايش شوري آن مشكلات بسياري را براي حيات وحش منطقه ايجاد كرده بود، كاهش يافت و در نتيجه آب اين درياچه ۲۴ درصد شيرين تر شد. آب رودخانه هاي منتهي به درياچه اروميه نيز پرآب تر شده، چنانكه در بعضي موارد تا پنجاه درصد افزايش حجم ورودي آب به درياچه را نشان مي دهد. در سالهاي گذشته به دليل بارندگي كم، غلظت نمك آب اين درياچه به حدي افزايش پيدا كرده بود كه مشكلات بسيار حادي را متوجه حيات وحش منطقه كرد. حتي در مواردي قنديل هاي نمك چسبيده به پاهاي حيوانات به خصوص پرندگان آبزي، به وضوح ديده مي شد كه در برخي موارد منجر به مرگ پرندگان مي شد.
|
|
|
هتل هاي جديد
سازمان ايرانگردي و جهانگردي اقدام به نام گذاري جديد هتل هاي زير مجموعه كرده است. هتل هايي كه زير نظرمعاونت سياحتي سازمان اداره مي شود، از اين پس به شيوه زنجيره اي مديريت و كنترل مي شوند.
براي بالا بردن سطح كيفي اين هتل ها نامي واحد در نظرگرفته شده است. اين عمل به تقليد از هتل هاي زنجيره اي معروف دنيا مانند هيلتون، هايت و ... همگي نام پارسيان گرفته اند. اين طرح به زودي اجرا مي شود و از آن پس هتل استقلال (هيلتون سابق) به پارسيان الهيه، هتل آزادي (هايت سابق) به پارسيان چمران، هتل اوين به پارسيان اوين و هتل انقلاب به پارسيان انقلاب تغيير نام خواهند داد.
|
|
|