محمد اميري
ورود به مقوله بزه هاي اجتماعي در وادي مجموعه هاي تلويزيوني مدت ها به عنوان تابو محسوب مي شد، لذا اغلب مديران سيما بر اين باور بودند كه نمي توان با بسنده كردن به چند معضل آماري بزهكاري هاي اجتماعي، دست به تهيه چنين برنامه هايي زد. اما از سوي ديگر برخي مديران سيما به اين پندار رسيده اند كه مي توان با طرح مضامين اجتماعي ضمن ارائه راهكارهاي مناسب تربيتي در خانه و مدرسه، قبل از وقوع بزه به رفع آن پرداخت. با وجود اين نگره مثبت در بين مديران شبكه تهران «همايون اسعديان» كارگردان و تهيه كننده مجموعه تلويزيوني «بچه هاي خيابان» را دستمايه كار خود قرار داد. او در كارنامه هنري خود همكاري با كارگردانان صاحب سبكي چون مرحوم اصغر هاشمي، بهروز افخمي و صدرعاملي را با سمت دستيار كارگرداني دارد. تجربه توليد فيلم سينمايي «نيش»، «مرد آفتابي»، «شب و روباه»، «شوخي» و «آخر بازي» اين امكان را به او داد كه بتواند اولين تجربه موفق مجموعه تلويزيوني «غول چراغ جادو» را در تلويزيون بيازمايد، هم اينك مجموعه تلويزيوني «بچه هاي خيابان» با نگاهي متفاوت در شبكه تهران از جمله كارهاي قابل تعمق اوست. با او در مورد پرداختن به مسئله اجتماعي بزهكاري نوجوانان و روند شكل گيري مجموعه تلويزيوني «بچه هاي خيابان» گفت وگويي انجام داده ايم كه با هم آن را مرور مي كنيم:
*اغلب بينندگان شبكه تهران، شباهت هايي را از نظر تم اجتماعي مجموعه تلويزيوني بچه هاي خيابان و دوران سركشي مشاهده مي كنند، شما چه نظري داريد؟
- مجموعه تلويزيوني «دوران سركشي» برنامه بسيار خوبي بود كه در بين مخاطبان عام و خاص هم مطرح شد، به همين خاطر مديران شبكه تهران علاقمند شدند تا به نوعي دوباره در همين زمينه كارهاي جديدي توليد كنند. قبلا بنده در زمينه بچه هاي بزهكار طرحي را به گروه فيلم و سريال شبكه تهران ارائه كرده بودم كه از نظر تم اجتماعي مشابهت هايي با اين مجموعه تلويزيوني داشت، صرفا از نظر تم اجتماعي به آن نزديك بود، ولي از نظر قصه، نوع پرداخت و شيوه نگاه به موضوع هيچ شباهتي به مجموعه تلويزيوني «دوران سركشي» ندارد. دست اندركاران مجموعه قبلي، بيشتر روي شخصيت پردازي رواني دختر فراري كار كرده بودند كه از منظر بنده خيلي هم خوب پرداخت شده بود ولي ما در مراحل نگارش فيلمنامه و پرداخت به تم اجتماعي روي پيچيدگي رواني شخصيت هاي قصه آن چنان كار نكرده ايم.
حال با اين اوصاف مي توان پذيرفت كه از نظر تم اجتماعي و مضمون بزهكاري به آن شباهت دارد.
* چه شد كه زندگي بزهكاران نوجوان را دستمايه كار مجموعه تلويزيوني قرار داديد؟
- موضوع خيلي ساده تر از آن چيزي است كه فكر مي كنيد. ۴ سال پيش آقاي «مهدي طاهري» طرحي را براساس رفتار و كردار بچه هاي بزهكار كانون اصلاح و تربيت نوشته بودند كه قابليت پرداخت برنامه تلويزيوني را داشت، لذا طرح را براي ساخت به سيما فيلم داديم ولي پس از بررسي آمادگي توليد آن را نداشتند، لذا اين طرح طي ۴ سال متوقف شد.
از سويي ديگر به خاطر علائق مديران شبكه تهران به كارهاي اجتماعي، بنده دوباره اين كار را به آنها پيشنهاد كردم تا اين كه تم اجتماعي آن را پذيرفتند. البته طرحي كه با آقاي «فرهاد توحيدي» نوشتيم، بيشتر به صورت يك مجموعه تلويزيوني دنباله دار بود. درحالي كه طرح قبلي به صورت داستان هاي مستقل دنبال مي شد، بنابراين چون اين حس و حال قصه هاي جديد با نگرش خودم همگوني داشت، اين طرح را به مرحله اجرا درآورديم.
* تجربه شما از به كارگيري بازيگران غيرحرفه اي در فيلم سينمايي «آخر بازي» موجب شد كه باز هم از بازيگران غيرحرفه اي در اين مجموعه تلويزيوني استفاده كنيد، اصولا اعتقادي به بازيگران حرفه اي نداريد؟
- ماجراي واقعي اين بود كه ما براي بازي در فيلم سينمايي «آخر بازي» نياز به چند بازيگر جوان با سن و سال ۲۲ يا ۲۳سال داشتيم و اغلب بازيگران حرفه اي ما در اين سن و سال نيستند، از سويي ديگر نياز پرداخت قصه به اين شخصيت ها ما را ملزم كرد كه به سوي بازيگران غيرحرفه اي برويم، البته با كمي تلاش توانستيم در اين زمينه موفق عمل كنيم. با اين حال تنها به بازيگران جوان و نوجوان بسنده نكردم و توانستم به نوعي از تجربه و توان حرفه اي بازيگران مجرب هم بهره بگيرم.
خودم اصولا علاقه اي به استفاده از بازيگران غيرحرفه اي ندارم، ولي توليد چنين مجموعه تلويزيوني به اجبار مرا به سوي انتخاب چند بازيگر نوجوان سوق داد، عليرغم استفاده از بازيگران نوجوان توانستم به خوبي از بازي آقايان كيانيان، پورصميمي و ساير دوستان حرفه اي هم بهره بگيرم، معمولا در بازي گيري از دوستان حرفه اي سعي مي كنم از توان آنها در ساختار نقش و شخصيت قصه استفاده كنم. در اين مجموعه تلويزيوني يكي از دوستان، از بازيگران حرفه اي مجموعه بچه هاي خيابان با وسواس به مقوله بازيگري نگاه مي كرد، لذا از كار كردن با سعيد پورصميمي لذت بيشتري بردم، با اين حال فكر مي كنم در عرصه حرفه بازيگري ما از اين نوع بازيگران كه كار خود را با مطلوبيت انجام مي دهند، كم داريم.
* در بچه هاي خيابان سعي داريد بزهكاران را به عنوان يك بيمار اجتماعي مطرح كنيد يا يك مجرم؟
- من به اين موضوع از ديد شما نگاه نمي كنم ،شايد در حيطه تخصصي من نباشد آيا يك معضل اجتماعي است يا اين كه بتوانم به عنوان كارشناس علوم اجتماعي براي رفع چنين پديده اي راه حل پيشنهاد كنم عاجز هستم، به هر حال نبايد كتمان كرد من و شما هر روز با اين نوع پديده ها روبه رو هستيم، بنابراين مي توان به اين معضل اجتماعي به سه شكل نگاه كرد:
۱- دلمان نسبت به رفتار و كردار آنها بسوزد و با ترحم با آنها برخورد كنيم.
۲- با نگاه فراواني آماري به اين معضل بنگريم و در پي آن باشيم كه رابطه علت و معلولي اين پديده را كشف كنيم.
۳- البته در نوع نگاه سوم كه نه آماري و نه احساسي است بلكه يك نوع نگرش واقع گرايانه است بايد بپذيريم كه اينها خيل تبهكاران بالقوه آينده جامعه هستند، به هر حال وقتي كه يك گلفروش خياباني در كنار اتومبيل مي ايستد و گل مي فروشد، به خودي خود با كينه و عقده بزرگ مي شود. لذا نمي توان تنها به صرف طرح نگاه هاي اخلاق گرايانه به اين واقعيت اجتماعي نگاه كرد، من جامعه شناس يا جرم شناس نيستم.
اگر از زاويه ديد سياستمداران هم به اين موضوع نگاه كنيم شايد روش ديگري را مطرح كنند. به هرحال ما هنرمندان هم به موضوع به شكل ديگري نگاه مي كنيم.
* آيا بخش هايي از برنامه در طول پخش از شبكه تهران حذف شده يا نه؟ با محدوديت هاي كار در تلويزيون چگونه كنار آمديد؟
- دست اندركاران پخش تلويزيون علاقه دارند كه كارهاي تلويزيوني به صورت پاستوريزه و سالم پخش شود. به عبارتي ديگر همه چيز در پيرامون آدم ها و جامعه را خوب نشان بدهيم و اصولا كارهاي بد را به مخاطبان نشان ندهيم تا بازخوردهاي منفي بدآموزي نداشته باشد. همين دوستان پخش در تلويزيون علاقه دارند كه همه شخصيت هاي داستاني مجموعه تلويزيوني به شكل فرهيخته با هم حرف بزنند و همچنين همه شخصيت هاي خوب و بد هم مودب و محترم باشند. درحالي كه اگر به روابط اجتماعي پيرامون خود توجه كنيم اصلا از اين خبرها نيست، مضاف بر اين كه در يك مجموعه تلويزيوني ۲۶ قسمتي با زمان ۱۲۰۰ يا ۱۳۰۰ دقيقه گاهي نقاط كليدي در ساختار اصلي قصه موثرند، حال اگر آن يك يا دو دقيقه نقاط عطف قصه در پخش حذف شود مطمئنا خود روند قصه دچار اشكال خواهد شد، به گونه اي كه مخاطب هم سردرگم مي شود. بارها با عزيزان پخش شبكه تهران صحبت كرديم اما به نتيجه اي نرسيديم، ما هم چاره اي نداريم بايد با قوانين پخش كنار بياييم ولي اميدوارم به نوعي به فكر تماشاگران مجموعه ها هم باشند. اين موضوع تنها به بچه هاي خيابان هم ختم نمي شود، مجموعه تلويزيوني «دوران سركشي» هم از اين مسئله به دور نبود، ولي خوشبختانه در طول اين سال ها انعطاف پذيري خوبي را از دست اندركاران پخش شاهد بوده ايم، بايد اين واقعيت را هم پذيرفت كه مالك اصلي مجموعه تلويزيوني، تلويزيون است.
عكس ها: حبييب مجيدي