جمعه ۳ بهمن ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۹۱
رسانه
Friday.htm

ليموزين هاي زره پوش
001035.jpg
001032.jpg

ترجمه: سيروس اصلاح
بوش و پوتين در خيابان هاي تكزاس
هم اكنون داشتن خودروهاي زرهي براي شخصيت هاي برجسته در بخش هاي خطرناك جهان يك ضرورت محسوب مي شود. اما گفته مي شود، خودروي جورج دبليو بوش، رئيس جمهور آمريكا، يكي از پيشرفته ترين خودروهايي است كه تاكنون ساخته شده است.
مطمئناً كسي كه رهبر دنيايي به اصطلاح آزاد است، به دنبال چيزي بيشتر از كيسه هاي باد استاندارد براي محافظت از جان سرنشين اتومبيل خود است.
حفاظت از رهبران جهان يك وظيفه بسيار جدي است و در سراسر جهان تنها تعداد انگشت شماري از شركت ها در امر ساخت اين نوع خودروها از مهندسان متخصص ماهر برخوردار هستند.
مي گويند اولين خودرويي كه براي يك رهبر سياسي ساخته شد، يك ليموزين بود كه توسط موسسه
Ogara Hess Eisenhardt براي رئيس جمهور هري اس. ترومن در سال ۱۹۴۹ ساخته شد.
امروزه، تكنولوژي پيشرفت قابل توجهي كرده و گاهي در بدترين شرايط، جان افراد بسياري را حفظ كرده است. از جمله مي توان به رئيس جمهور سابق گرجستان يعني ادوارد شوارد نادزه اشاره كرد كه در سال ۱۹۹۸ حداقل ده مرد كاملاً مسلح كه پيشاپيش در كمين او و محافظانش نشسته بودند، با سلاح هاي سبك، مسلسل، راكت هاي هدايت شونده و نارنجك به روي خودروهاي تشريفاتي او آتش گشودند.
اگرچه در اين درگيري سه تن كشته شدند، اما شوارد نادزه به خاطر ليموزين زرهي اش، يعني هديه اي كه از سوي دولت هاي دوست غربي دريافت كرده بود، بدون هيچ آسيبي از مهلكه نجات يافت و بلافاصله دولت آلمان يك ليموزين جديد برايش ارسال كرد.
اصول حفاظت
اگرچه سيستم هاي امنيتي مورد استفاده در ليموزين رئيس جمهور جورج دبليو بوش، كاملاً محرمانه نگه داشته شده اند، اما بدون شك، اين سيستم ها، همانند ليموزيني كه شوارد نادزه را حفاظت كرد و يا حتي بيش از آن مقاوم و چشمگيرند.
يك خودروي امن چه امكاناتي دارد و چگونه كار مي كند؟ در اين رابطه سه اصل اساسي را بايد مدنظر قرارداد:
۱ - محافظت از جان سرنشين در نقطه حمله
۲ - توانايي فرار به موقع از صحنه حادثه
۳ - ضد تدابير
به لحاظ امنيتي، مهم ترين قسمتي كه نياز به دفاع دارد، كابين سرنشين است. اگر اين امر با شكست روبه رو شود، به احتمال زياد در مراحل بعدي، مهاجمان دستيابي به اهدافشان را افزايش مي دهند.
در امن ترين خودروهاي اين چنيني، قطر شيشه هاي شفاف جانبي كه معمولاً از روكش پلي كربنات برخوردارند، بيش از ۶ سانتي متر است و اين شيشه ها در برابر آتش مستقيم، قادر به مقاومت هستند.
بقيه كابين سرنشين يعني ديواره ها و ستون ها از روكش زرهي و سقف از فولادهاي تقويت شده روي هم انباشته و ساير تركيبات ضدگلوله تشكيل شده است.
امروزه، برجسته ترين اين نوع خودروها مي تواند در برابر آتش مستقيم تفنگ هاي AK-47 و ۱۴-M و اثرات انفجار نارنجك مقاومت كند. اما يكي از بيمناك ترين شكل حمله ها، توسط مين و يا ديگر بمب هاي زيركاري صورت مي پذيرد.
نياز به بهبود حفاظت از اينگونه حملات زماني احساس شد كه جيواني فالكوني، قاضي برجسته ضدمافيايي در ماه مه سال ۱۹۹۲ توسط بمبي كه بر روي سطح جاده در مسير اسكورت قرار گرفته بود، ترور شد.
امروزه، مهندسان زرهي از اين حمله درس هايي آموخته اند و سطوح حفاظت موجود را بهبود بخشيده اند.
در يك حادثه در سال ۱۹۹۸، يك خودروي زرهي كانادايي باعث انفجار يك مين زيركاري ۱۰ پوندي ضدتانك شد. نيروي حاصل از انفجار، خودرو را به هوا پرتاب كرد و با سقف به زمين كوبيد. اگرچه سرنشين هاي آن از آسيب هاي جزيي بي نصيب نماندند، اما كابين خودرو سالم باقي ماند و انفجار مين گودالي به پهناي دومتر از خود بر جاي گذاشت.
در يك جمع بندي، بايد گفت: هدف از تمام اين عوامل اطمينان يافتن از اين است كه حتي اگر يك خودرو در يك حمله ناتوان و از كار افتاده شود، سرنشين هايش قادر به تحمل آن حمله خواهند بود تا نيروهاي كمكي وارد عمل شوند.
گريز
اما نوآوري هاي اخير بدين معناست كه خودروهاي زرهي امروزي بيشتر براي فرار و اجتناب از درگيري طراحي شده اند.
مدل هايي كه آزادند به عنوان «داشتن امنيت رياست جمهوري» تبليغ شوند، در تمام آنها رادياتور، باتري، قالب موتور، باك بنزين براي جلوگيري از انفجار و... زره پوش شده اند.
البته حق گزينش امكانات اضافي نظير استارت از راه دور با اسكنرهاي بمب، سيستم هاي اطفاءحريق، سيستم آدرس همگاني و... وجود دارند.
معيار ديگري كه معمولاً موسسات امنيتي پيشنهاد مي كنند، برخورداري خودرو از تايرهاي زرهي ضدگلوله است.
تايرهاي زرهي به نحوي طراحي شده اند كه اگر در يك حمله متلاشي شدند حتي در صورت پنچر بودن به خوبي عمل كنند، چرا كه رينگ هاي پهن فولادي به كار رفته در اين خودروها به حدي مستحكم هستند كه امكان فرار از صحنه با سرعت زياد را فراهم مي كنند.
001029.jpg

خودروهاي زرهي اي همانند خودروي
Cadillac deville رياست جمهوري از دوربين مادون قرمز براي اسكن كردن جاده استفاده مي كنند و حرارت تمام اشيايي كه روبه روي خودرو قرار مي گيرند تبديل به نمايي از جاده مي شوند كه در داخل شيشه جلو ظاهر مي شوند.
آنهايي كه از اينگونه حملات وحشت دارند، اين تكنولوژي مي تواند تصاوير شفافي از مردم يا اشيا را حتي در تاريك ترين شب ها فراهم سازد.
اما درباره ضد تدابيرها، مسلماً روشن است كه مردي چون رئيس جمهور بوش هميشه با ملازمان عظيمي سفر مي كند كه وظيفه دارند تا در هنگام تهاجم موجبات فرار خودروي او را فراهم سازند.
اما براي افرادي كه از محافظان كمتري برخوردار هستند، ضد تدابيرهاي ديگري در بازار موجود است. يكي از شركت هاي پيشتاز در اين زمينه به كارگذاري تسليحات مخفي در خودرو و سپرهاي بسيار مقاوم براي درهم كوبيدن خودروهاي مزاحم و در شرايط بسيار شديد، پورت هاي مخفي سلاح در درهاي خودرو را پيشنهاد مي كند.
يك ماشين مناسب براي يك رئيس جمهور
۱ - توانايي ديد در شب اگر چراغ ها از كار بيفتند.
۲ - زره هاي به كار رفته در درها چنان سنگين هستند كه اغلب نياز به سيستم باز كردن اتوماتيك دارند.
۳ - تمام بدنه ماشين از يك صفحه زرهي به قطر ۵ اينچ پوشيده شده است.
۴ - باك بنزين به نحوي طراحي شده كه در برابر حرارت مقاوم باشد تا انفجاري رخ ندهد.
۵ - تايرهاي ضدگلوله كه در صورت پنچري توسط گلوله كاملاً به خوبي قابل استفاده هستند.
منبعBBC :

ژولانتا كوازنيووسكي محبوب ترين چهره انتخابات سال ۲۰۰۵ لهستان
افسون همسر رئيس جمهور
001020.jpg
علي قاسمي
از هر سه لهستاني يك نفر اعلام كرده كه آماده است براي انتخابات رياست جمهوري سال ۲۰۰۵ در كشورش به ژولانتا كوازنيووسكي راي دهد. همسر رئيس جمهور فعلي لهستان طبق نظرسنجي هاي اخير به احتمال زياد از همان دور اول انتخابات از همه پيشي خواهد گرفت و پيروزي شگفت انگيز شوهرش در سال ۲۰۰۰ را تكرار خواهد كرد. عناوين روزنامه ها، اخيراً از «سلطنتي دونفره» سخن مي گويند. اگر ژولانتا انتخاب شود، خانواده  كوازنيووسكي تا سال ۲۰۱۰ بر سر قدرت باقي خواهد ماند. در اين حال برخي دوستداران بي قيد و شرط خانواده رئيس جمهور در اين فكرند كه الكساندرا تنها دختر ۲۰ ساله خانواده كوازنيووسكي همچنان اين مشعل را در خانواده روشن نگه دارد و به سلطنت خانوادگي شان دوام بيشتري ببخشد.
جواب هاي طفره آميز
در حال حاضر، برجسته ترين زن لهستان خود را در پشت پاسخ هايي طفره آميز پنهان كرده است. او هر چند قصد ندارد از نامزدي در رياست جمهوري كناره گيري كند، اما در عين حال مي گويد براي وارد شدن به اين بازي انتخاباتي نياز به زمان بيشتري براي فكر كردن دارد.
ژولانتا در ديدار با ساكنان كراكووي گفت: «هنوز خيلي زود است كه بتوانم به اين سؤال دشوار پاسخ دهم. اما به شما اطمينان مي دهم كه اگر تصميم گرفتم، يكي از آماده ترين نامزدها خواهم بود.» او مي گويد كه به عنوان يك همسر خوب، در حال حاضر به اموري مي پردازد كه به واسطه سمت شوهرش برعهده دارد. او هميشه دلش مي خواست كه شوهرش به كارهاي بين المللي بپردازد. الكساندر كوازنيووسكي قبلاً در لهستان در اوج فعاليت ها قرار گرفته بود و يكي از فعال ترين چهره هاي جوانان كمونيست به شمار مي رفت. بعد وزير ورزش دوران كمونيسم شد و حالا هم كه رئيس جمهور لهستان دموكرات است. او يكي از آن چهره هاي سياسي است كه محبوبيت بسيار زيادي در بين مردم كشورشان دارند و نكته جالب اين است كه به همسرش بسيار افتخار مي كند و هيچ وقت هم اين احساسش را مخفي نمي كند. ژولانتا به كارهاي خيريه علاقه زيادي دارد و الكساندر در مورد او مي گويد: «شهرت او برايم بسيار لذت بخش است. فعاليت هاي خيرخواهانه او به من كمك بسيار زيادي كرده است.»
البته در شرايط فعلي كه افكار عمومي از سياست و رسوايي هاي به بار آمده جديد آن رويگردان شده اند، بي تجربگي ژولانتا ممكن است بهانه اي به دست رقبايش بدهد. البته دوستدارانش معتقدند كه اين بي تجربگي ثابت مي كند كه او رئيس جمهوري بي طرف خواهد بود. از طرف ديگر رقبا مي گويند كه او برنامه  خاصي طرح نكرده است و بنابراين پس از انتخاب شدن، اين شوهرش خواهد بود كه از پشت پرده به فعاليت پرداخته و او را مثل يك عروسك خيمه شب بازي با نخ به اين سو و آن سو خواهد كشيد. «آيا رئيس جمهورها لزوماً بايد مردي سياسي باشند؟» اين سؤالي است كه مجله پرزكروژ، از طرفداران ژولانتا مي پرسد و به آن پاسخ منفي مي دهد. براي نمونه هم از مري رابينسون، رئيس جمهور ايرلند و ويكه فريبرگ، رئيس جمهور لتوني و نحوه عملكردشان صحبت مي كند.
در نظرسنجي صورت گرفته، اندرژ لپر جمهوريخواه و رئيس حزب راديكال سامبوبرونا (دفاع از خود) با فاصله زيادي از ژولانتا و با به دست آوردن ۱۴ درصد نظر مثبت در جايگاه دوم قرار گرفته است. بيشتر مردم لهستان مي گويند كه اگر رقابت اين دو نفر در بين باشد بي شك ژولانتا را بر خواهند گزيد. دو نامزد ديگر از حزب راست نيز با ۹ درصد و ۸ درصد آرا جايگاه هاي بعدي را به خود اختصاص داده اند. كزيسزتپوف پيزيسويچ سناتور طرفدار حزب راست در اين باره مي گويد: «مردم لهستان از سياست بسيار دلزده شده اند و به همين دليل براي پستي كه كاملاً سياسي است به دنبال نامزدي غيرسياسي مي گردند.» رئيس جمهور كوازنيووسكي نگراني هاي خود در اين باره را پنهان نمي كند. او در گفت وگو با هفته نامه پوليتيكا مي گويد: «اين بحران نه فقط از احزاب تا قدرت حاكم را شامل مي شود، بلكه بايد بگويم اين بحران به طور كلي تمام سيستم هاي كشور را فرا گرفته است.»
مسالمت
براي حزب SLD (حزب كمونيست سابق كه رئيس جمهور فعلي نيز برآمده از آن است) كه به انجام اموري فاسد شهره شده هم انتخاب ژولانتا چندان ناخوشايند نخواهد بود چرا كه او با احزاب دست راستي رفتاري مسالمت آميز دارد. يكي از كميته هاي محلي واقع در جنوب شرقي كشور به نام رزسزو پيشاپيش از ژولانتا خواسته است كه حتماً خود را نامزد انتخابات آتي كند. حتي لسزك ميلر، نخست وزير اين كشور كه مردم به هيچ وجه دوستش ندارند هم اعلام كرده كه از انتخاب ژولانتا بسيار خوشحال خواهد شد. او با تاكيد بر اين كه تنها راي شخصي خود را به زبان مي آورد، اعلام كرد: «اگر ژولانتا كوازنيووسكي توانسته در راس نظرسنجي ها جاي بگيرد، پس به نظر من حزب كمونيست سابق SLD هم بايد از نامزدي او به شدت حمايت كند.»
منبع: ليبراسيون

خبر
يك عمر دشنام به هيتلر
001026.jpg

چارلي، يكي از طوطي هاي وينستون چرچيل، اخيراً ۱۰۴ ساله شد، اما همچنان به آدولف هيتلر و نازي ها دشنام مي دهد. اين كار را سال ها پيش صاحبش به او آموخته بود.
به نوشته ديلي ميور، چارلي برخلاف اسمش طوطي ماده اي است كه بي شك پيرترين پرنده زنده سراسر بريتانيا به شمار مي رود. پس از مرگ نخست وزير سابق و قهرمان جنگ جهاني دوم در سال ۱۹۶۵، چارلي به يكي از علاقه مندان به حيوانات ساكن جنوب لندن فروخته شد.
با اين كه گذشت اين همه سال باعث شده كه از شكوه پرهاي آبي و طلايي چارلي كم شود، اما او همچنان حافظه اش را حفظ كرده است و مدام با همان لحني كه چرچيل داشت هيتلر و نازي ها را به دشنام مي گيرد. اين دشنام ها سابقاً ژنرال ها و آدميرال هايي را كه با نخست وزير جلسه داشتند شوكه مي كرد.
صاحب طوطي مي گويد: «اگر بخواهم حقيقت را بگويم، بايد اعتراف كنم كه چارلي تا حدي حافظه اش را از دست داده است، اما هنوز هم بسيار محبوب است و بازديدكنندگان بي شماري را نزد خود مي كشد. همه ما به او وابسته شده ايم.»
چرچيل سال ۱۹۳۷ اين پرنده را خريده بود و همان زمان بلافاصله شروع به آموزش دشنام به او كرد. مي گويند چرچيل بره، خوك، انواع و اقسام طوطي و حتي يك پلنگ هم داشت. يكي از دستياران چرچيل در اين مورد مي گويد: «چرچيل شايد از ميان ما رفته باشد، اما كلمات او، مقاومت او و روحش همچنان در ميان ماست.»
001023.jpg

پلوور وسلي كلارك حراج شد
ژنرال وسلي كلارك، نامزد دموكرات انتخابات رياست جمهوري آمريكا كه از دست گوشه كنايه هاي اطرافيانش خسته شده بود بالاخره تصميم گرفت هرطور شده از شر پلوور لوزي لوزي اش خلاص شود. او يك شنبه شب موفق شد در حراج اينترنتي اين لباس را به فروش برساند.
ظاهراً وسلي كلارك در يونيفورم نظامي احساس راحتي بيشتري دارد، چرا كه فرماندهي نيروهاي ناتو يكي از بهترين دوره هاي زندگي اش بود. تازه  آن موقع هيچ كس لباسش را به مسخره نمي گرفت. اخيراً پلوور خاكستري رنگ كلارك با لوزي هاي بزرگ سبز و قرمزش او را مسخره عام و خاص كرده بود.در فضاي سياسي - رسانه اي آمريكا لباس و وضعيت ظاهري از اهميت بسياري برخوردار است و منتقدان به خصوص خانم ها طرز لباس پوشيدن سياستمردان را دستاويزي براي خنده قرار مي دهند.
سرمقاله نويس نيويورك تايمز اخيراً در مقاله اي آميخته با خشونت كلارك را «ژنرال لوزي» ناميده بود و به او توصيه كرده بود كه برود و طرز لباس پوشيدنش را عوض كند و در ضمن تاكيد كرده بود: «بهترين راه براي نبرد با يك دكتر اين نيست كه مثل داروسازها لباس بپوشيم.»
اين لباس را برادر زن او برايش خريده بود به اين اميد كه چهره قهرمان جنگ كوزوو را در ميان مردم جذاب و دوست داشتني جلوه دهد. اما به هرحال اين لباس كه جز دردسر چيزي براي صاحبش نداشت در حراج اينترنتي سايت e-bay آن را به قيمت ۰۲/۲۴۹/۳دلار به فروش رساند. قرار است اين پول به سازمان خيريه اي در همپشاير واگذار شود.

انگليسي ها به طرح سفر فضايي بوش اطمينان ندارند
اگر بوش واقعاً به وعده خود براي فرستادن مردي به روي مريخ ايمان دارد بايد حواسش را جمع كند كه كتابفروش هاي لندن برايش دردسرساز نشوند.
ويليام هيل انگليسي اخيراً ۵۰ به ۱ شرط بسته كه محال است تا سال ۲۰۳۰ مردي بتواند روي مريخ راه برود. هرچند كارشناسان بوش احتمال موفقيت اين طرح را بسيار بالا مي دانند، اما اكثر كتابفروشان انگليسي روي شكست بوش شرط بسته اند.

يادداشت
آن روي سكه پيروزي
نيره محمودي
«ساندرا پويلو» معمولاً در مقابل فرزندانش بسيار قوي و خوددار است، اما هنگامي كه آنها را روانه مدرسه مي كند و در خانه بزرگ جديدش تنها مي شود، ناگزير به ياد همسرش مي افتد و ناخودآگاه گريه مي كند.
شش ماه پيش هنگامي كه گروهبان «جارور پويلو كورانادو» از نظاميان آمريكايي اعزامي به عراق در يك پايگاه نظامي در جنوب اين كشور مشغول نگهباني بود بر اثر تصادف با يك خودرو كشته شد. وي يكي از ۲۸ نظامي آمريكا از پنسيلوانياست كه تاكنون در جنگ عراق و در جريان اشغال اين كشور كشته شده اند. تا روز شنبه هفته جاري تعداد تلفات آمريكا در عراق به رقم ۵۰۰ نفر رسيد. اين بالاترين ميزان تلفات ارتش آمريكا طي يك مناقشه پس از جنگ ويتنام است.
همسر پويلو مي گويد: «ما اين سربازان را درمقابل چه چيزي از دست داده ايم. آنها اجساد سربازان را به آمريكا باز گرداندند اما دولت آمريكا و رئيس جمهور در مقابل، چه پاسخي داده اند. آنها فقط گفته اند كه از اين موضوع متاسف هستند. اما اين اظهار تاسف همسرم را به من باز نمي گرداند.»
پنسيلوانيا در مقايسه با ساير ايالت هاي آمريكا بيشترين تلفات را در جنگ عراق داده است. تنها ايالت هاي پرجمعيتي مثل كاليفرنيا و تگزاس توانسته اند از نظر تلفات از پنسيلوانيا كه شانزدهمين ايالت پرجمعيت آمريكاست، سبقت بگيرند.
«گيت مارتين» يكي از سربازان قديمي پنسيلوانيا كه در جنگ ويتنام حضور داشته است در اين مورد مي گويد: «مردم پنسيلوانيا ميراث خواران سنت كهنه سربازان هستند. پدرانمان، پدربزرگ هايمان، برادرانمان و عموهايمان همگي رفتند.»
از ۲۶ ميليون كهنه سرباز آمريكايي، ۲/۱ ميليون نفر در پنسيلوانيا زندگي مي كنند. همچنين ۱۳۴ هزار نفر از پنسيلوانيا در جنگ هاي فرامرزي آمريكا شركت داشته اند و اين رقم بسيار بيشتر از مشاركت ساير ايالت هاي آمريكا در اين نوع جنگ هاست. شنبه گذشته كشته هاي نظاميان آمريكا در عراق پس از انفجار خودروي نظامي اي كه وظيفه جست وجوي مين و خنثي كردن آنها را در شمال بغداد برعهده داشت به ۵۰۰ تن رسيد. در اين انفجار سه سرباز آمريكايي و دو سرباز عراقي كشته شدند. البته اين تعداد تلفات منهاي تعداد كشته هاي يك حادثه بمب گذاري ديگر در روز يك شنبه بود.
بسياري از سربازان در روزهاي آغازين تهاجم آمريكا به عراق و پس از آن به واسطه حمله شبه نظاميان وفادار به صدام كشته شدند. بيش از ۱۵۰ تن از نظاميان آمريكايي نيز درا ثر بيماري  و يا برق گرفتگي تلف شدند، تعداد ۲۰ تن هم اقدام به خودكشي كرده اند.
اولين تلفات نيروهاي اتئلاف مهاجم به عراق در نخستين روز از حمله به اين كشور به ثبت رسيد. يك هلي كوپتر متعلق به تفنگداران آمريكا در كويت سقوط كرد كه طي آن هشت سرباز انگليسي و چهار سرباز آمريكايي حاضر در آن در دم جان باختند. دو روز بعد يك نظامي به نام گروهبان «حسن اكبر» نارنجكي را به درون چادر نظاميان آمريكايي مستقر دركويت پرتاب كرد كه انفجار آن دو كشته و ۱۴ زخمي برجاي گذاشت.
در آمريكا سازماني به نام «همسران ستاره طلايي» تاسيس شده است كه وظيفه اش دلداري دادن به همسران سربازان كشته شده در جنگ است. «راشل كلينگ اسكيل» مدير اين سازمان كه خود همسرش را در جنگ ويتنام از دست داده است مي گويد: من احساس زني كه همسرش را در جنگ از دست داده است، درك مي كنم. هنگامي كه خبر مرگ شوهرتان را دريافت مي كنيد، نمي دانيد چه كاري بايد انجام دهيد.»
بسياري از تلفات نظاميان آمريكايي در عراق مربوط به دوران پس از اعلام پايان نبرد اصلي توسط بوش در اين كشور است. جولاي گذشته پويلو كورانادو مشغول نگهباني در يكي از پايگاه هاي آمريكا در ۱۰۰ مايلي جنوب بغداد بود كه ناگهان متوجه خودرويي شد كه راننده اش كنترل آن را از دست داده بود، اين خوردو به سرعت به پست نگهباني در ورودي پايگاه آمريكايي مذكور نزديك مي شد. پويلو فرصت پيدا كرد تا جان دو سرباز را با هشدار به آنها نجات دهد، اما خودش نتوانست از مقابل آن بگريزد. خودرو با سرعت به اين گروهبان ارتش آمريكا برخورد كرد و جان او را گرفت. در گزارش ارتش آمريكا آمده است كه پويلو جان خود را فداي دو سرباز كرد و بدين ترتيب داستان زندگي وي به پايان رسيد.
پويلو در آخرين نامه خود به همسرش از وي خواسته است كه او را در آسمان ها ببيند. او در اين نامه نوشته است: «هنگامي كه آرام زير نور ماه نشسته اي به آسمان نگاه كن و ستاره شمال را پيدا كن. من نيز به اين ستاره نگاه مي كنم و تصور مي كنم در كنار تو هستم، حتي اگر فرسنگ ها از تو دور باشم. تو مي تواني هميشه مرا در آن ستاره بيابي.»
همسر پويلو شوهرش را يك قهرمان مي داند، اما اين موضوع هرگز نمي تواند از اندوه مرگ وي بكاهد. بيوه پويلو مي گويد غم از دست دادن شوهرش روزي آنقدر به او فشار آورد كه از شدت عصبانيت از خانه خارج شد و به جان درختان كوچك روبه روي منزلش افتاد و همه آنها را از بين برد.غم از دست دادن پدر براي فرزندان او نيز بسيار دردناك است.«جيد» هفت ساله اغلب براي پدرش گريه مي كند. «سين» ۱۰ساله نيز مقاله اي در روزنامه مدرسه اش نوشت و در آن غم سنگين از دست دادن پدرش را توصيف كرد. ويكتور ۱۵ ساله هم هر از گاهي به دلداري هاي مربيان مدرسه پناه مي برد و از آنان مشورت مي گيرد. ۲۰ روز پيش از آغاز جشن كريسمس در آمريكا، ۲۰ تن از واحدي كه پويلو در آن خدمت مي كرد به خانه وي آمدند و با همسرش ابراز همدردي كردند. همسر پويلو گفت كه اميدوار است ۱۲۵ هزار سرباز آمريكايي كه هنوز در عراق هستند روزي به موطن خود بازگردند. او گفت: «تصور مي كنم تنها زماني به آرامش در صلح مي رسم كه بشنوم همگي آنها به خانه هايشان باز گشته اند.»

|  اقتصاد  |   ايران  |   تكنيك  |   جامعه  |   رسانه  |   شهر  |
|  علم  |   كتاب  |   ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |