جمعه ۳ بهمن ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۹۱
گزارشي از وضعيت فوتبال دختران ايراني
با جيب خالي به دنبال جيب پر
000894.jpg
حدود يكي دو ماه است كه اگر برنامه اي هم براي فوتبال خانم ها وجود داشته باشد نمي توان به انجامش رساند زيرا بنا بر ادعاي حسابداري ورزش بانوان كشور اعلام شده است كه خانم هاي فوتباليست تمامي بودجه شان را مصرف كردند يعني تا سال بعد فوتبال خانم ها تعطيل است
شايد روزي كه محسن مهرعليزاده ـ مدتي پس از انتخابش به عنوان رئيس سازمان تربيت بدني ـ هنگام بازديد از مجموعه ورزشي آزادي، دستور داد زمين شماره سه فوتبال اين مجموعه در اختيار بانوان قرار بگيرد، همگان گمان مي كردند كه اين حركت راهي براي خروج از بن بست گذشته باشد. سال ها خانم هاي علاقه مند به فوتبال مجبور بودند فقط به يك بخش از علاقه شان بپردازند؛ فوتبال در سالن. راه اندازي فوتسال اگر چه مي توانست براي خانم ها پرش از دنياي عدم باشد اما خيلي زود عادي شد. فوتسال تنها بخشي از فوتبال بود اما اين اقدام مهرعليزاده، نويد روزهايي را داشت كه خانم ها به راحتي استوك به پا كنند و همانند آقايان ـ البته با احراز شرايط ويژه خود ـ روي چمن بدوند، تكل بروند، سانتر كنند و گل بزنند. موجي از شادي همراه با اشتياق براي آغاز دوره جديد، جمعيت زنان ايراني علاقه مند به فوتبال را دربرگرفت. آنها به حداقل خواسته شان رسيده بودند و مي بايست فعاليت جدي تري را آغاز كنند. قرار شده بود زمين آنها، علاوه بر پوشش خاص زنان ايراني، به سكو و امكانات يك استاديوم كامل مجهز شود، اما هيچگاه اينگونه نشد. متوليان ورزش بانوان آنقدر توان مالي نداشتند كه طرح ها را به اجرا درآورند، از سوي ديگر براي مسئولان ورزش كشور هم اين طرح نمي توانست جايگاهي در ميان طرح هاي فراوان نيمه تمام و تبليغاتي شان داشته باشد، تا حداقل به فكر چاره اي باشند.
امروز اين زمين فقط براي تمرين مناسب است، البته اگر به لحاظ آماده سازي بتوان آن را مناسب دانست؛ «پروژه زمين چمن فوتبال تخصصي بانوان، آن چيزي نشد كه در نظر ما بود. اين زمين حالا دورش حصار دارد و به لحاظ امكانات به رختكن و سرويس هاي بهداشتي مجهز شده است. اما ما هنوز جايگاه تماشاچي نداريم به همين خاطر نمي توانيم فوتبال را به شكل جدي راه اندازي كنيم و مسابقه بگذاريم. از طرف ديگر چمن زمين هم همراه با گياهان ديگر است و كلاً  به لحاظ زيرساخت فوتبالي مناسب نيست.»

وعده ديگر
هنوز زمان طولاني از روزهايي كه قرار بود طي يك مسابقه دوستانه به طور رسمي فوتبال خانم هاي ايراني راه اندازي شود نگذشته است. مسابقه اي كه هيچگاه انجام نشد. هر چند مشكلاتي از جمله عدم هماهنگي مسئولان برگزاري مسابقه براي لغو ديدار دوستانه سايپا ـ پيكان ذكر شد اما واقعيت چيز ديگري بود. به هرحال وقتي زمين اختصاصي براي فوتبال خانم ها وجود ندارد ـ البته با امكانات كامل ـ چگونه مي شود مسابقه برگزار كرد. هرچند بازديد  دكتر عارف معاون اول رئيس جمهوري همراه شد با وعده بزرگ ديگري؛ «هنگام بازديد ايشان، خانم دكتر احمدي پور (مسئول ورزش بانوان كشور) در مورد معضلات فوتبال خانم ها  صحبت  كردند كه قرار شد مجموعه ورزشي نسبتاً بزرگي با تمامي امكانات براي خانم ها بسازند.» البته شما مي توانيد اين مورد را از همين امروز فراموش كنيد زيرا وقتي سكوسازي براي يك زمين اينقدر مشكل به نظر مي رسد، چطور مي شود به داشتن يك استاديوم بزرگ اميد داشت؟

پول نداريم
اما حتي اگر زميني با تمام امكانات وجود داشت باز هم خانم ها نمي توانستند فوتبال بازي كنند، زيرا كيسه بودجه فوتبال زنان خالي خالي است. حدود يكي دو ماه است كه اگر برنامه اي هم براي فوتبال خانم ها وجود داشته باشد، نمي توان به انجامش رساند زيرا بنا بر ادعاي حسابداري ورزش بانوان كشور اعلام شده است كه خانم هاي فوتباليست تمامي بودجه شان را مصرف كردند. حالا همه فقط هستند كه يك جايي به نام انجمن فوتبال بانوان كشور وجود داشته باشد، يعني تا سال بعد كه دوباره بودجه اي وجود داشته باشد فوتبال خانم ها تعطيل است؛ «من كلمه تعطيل را به  كار نمي برم، كما اين كه حدود دو تا سه روز در هفته به محل انجمن مي روم تا كارها را انجام دهم. البته هركاري كه مي خواهيم انجام دهيم مي گويند پولتان تمام شده، به همين خاطر مجبوريم برنامه هايي را عملي كنيم كه پول زيادي نخواهد.» سپنجي مسئول انجمن ورزش بانوان كشور در حالي از اجراي برنامه هاي كم هزينه صحبت مي كند كه بسياري از برنامه هاي ماههاي اخير تقويم ورزشي سال ۸۲ مسكوت مانده است.
۱۵ ميليون تومان بودجه سالانه فوتبال زنان ايراني تنها كفاف برگزاري مسابقات دسته يك و دو جوانان، كلاس فيفا، سمينار فوتبال زنان، حق الزحمه همكاران و چند برنامه آموزش و تربيت مربي و داور شده است و مسابقات كشوري بزرگسالان كه قرار بود در آذرماه برگزار شود، به همين دليل انجام نشد؛ «از تقويم ورزشي سال ۸۲ انجمن فوتبال، حدود دو سوم برنامه ها به همين دليل اجرا نشده است.» در مقابل اين برنامه هاي انجام نشده ـ و شايد فقط براي پركردن وقت خالي ـ مسئولان انجمن چند روز پيش تقويم ورزشي سال ۱۳۸۳ اين انجمن را تهيه كردند؛ «هركاري مي خواهيم انجام دهيم به اين مشكل بر مي خوريم از كجا پول بياوريم؟ براي برگزاري يك دوره مسابقه سراسري حداقل ۵۰۰ هزارتومان بودجه نياز داريم.»
اين در حالي است كه مسئولان مجموعه ورزشي آزادي در تماسي با متوليان فوتبال زنان ايراني از آنها خواسته اند براي همكاري خود با مجموعه قرارداد به امضا برسانند؛ «بستن قرارداد يعني اين كه پول بدهيم. ما پول برگزاري مسابقات خودمان را هم نداريم چطور به مجموعه آزادي پول بدهيم؟»

طراحي پوشش براي فوتباليست هاي مسلمان
برنامه هاي نيمه تمام انجمن فوتبال بانوان را كه كنار بگذاريم يكي از مشكلات خانم هاي فوتباليست پوشش است. چندي پيش مسئولان آسيايي فوتبال آسيا، تصميم گرفتند پيشنهاد طراحي لباس مناسب زنان مسلمان براي زمين فوتبال را به شركت توليدي نايك ارايه كنند. از آن جايي كه حجم گسترده اي از زنان مسلمان آسيايي هستند، اين پيشنهاد مي تواند براي شركت نايك توجيه اقتصادي داشته باشد. از سوي ديگر در اين  صورت شايد زنان فوتباليست  مسلمان نيز مانند ورزشكاران رشته هايي مانند كاراته، تكواندو و... در رقابت هاي بين المللي شر كت كنند. از سوي ديگر متصديان ورزش بانوان نيز اين طرح را در برنامه  كاري خود گنجانده اند تا در صورتي كه مشكلات مالي حل شد پوشش مناسبي براي فوتباليست هاي مسلمان طراحي كنند؛ «دنبال يك آدم خير مي گرديم. ورود به اين حيطه خير و بركت زيادي دارد زيرا بخش عظيمي از جامعه به ورزش روي مي آورند. اگر كسي را پيدا كرديد كه خواست در اين كار سرمايه گذاري كند بگوييد تا شماره حساب انجمن را اعلام كنيم.»

با نيلوفر اردلان بازيكن تيم فوتسال بانوان
همه چيز را فراموش مي كنم
000888.jpg
شيرين نجوان
ولوله تشويق و هياهو در سالن پيچيده است. توپ سفيدرنگ به ميانه زمين مي رسد. يك نفر جلو مي كشد. كف زدن ها اوج مي گيرد. توپ به سمت دروازه شوت مي شود و تور مي لرزد. زمان به بين دو نيمه رسيده است. دخترهاي جوان كنار هم جمع مي شوند تا نفسي تازه كنند و بعد...
اين جا سالن فوتسال بانوان تهران است. در اين سالن ورزش نوپايي دنبال مي شود كه علاقه مندان فراواني دارد. توپ گرد و زمين سبز همان دنياي مهيجي است كه نه جنسيت مي شناسد و نه سن و سال. اين موضوع از چهره تمام كساني كه با هيجان و التهاب به دنبال توپ مي دوند كاملاً مبرهن است.
نيلوفر اردلان يكي از همان هايي است كه انرژي اش براي به دنبال توپ دويدن تمام نشدني است. او از ابتداي تولد فوتسال با آن همراه بوده است و هنوز هم بهترين يار و رفيقش به حساب مي آيد. نيلوفر روزهاي اول فوتسال را به خوبي به ياد دارد. همان روزي كه زنان و دخترهاي متعددي براي شركت در كلاس هاي اين رشته صف كشيدند.
«سال ۷۵ بود كه تيم فوتسال بانوان تهران راه افتاد. آن زمان يازده ساله بودم. يك روز پدرم به من گفت: نيلوفر، تيم فوتسال خانم ها راه افتاده اگر مي خواهي شركت كن. آن زمان من واليبال بازي مي كردم اما هميشه عاشق فوتبال بودم. همان موقع بود كه واليبال را رها كردم.»
در سالن ورزشي حجاب كلاس ها برپا مي شود. جمعيت مشتاق بيشتر از ظرفيت در نظر گرفته شده است اما چاره اي نيست و بايد از نقطه اي شروع كرد.
«جمعيتي حدود ۵۰ تا ۶۰ نفر براي ثبت نام در كلاس ها صف بسته بودند. يك كلاس براي اين همه تعداد. كلاس ها هر هفته در سه جلسه دوساعته برگزار مي شد. جمعيت زياد و فضا و امكانات كم. كارآيي آنچه مي بايست نبود.»
وقتي فوتسال بانوان متولد شد، بعد از چند ماه هرج و مرج و بي نظمي به آنچه مي خواست رسيد. تيم ها به آرامي تشكيل شدند. باشگاه هاي متعدد نسبت به تشكيل تيم فوتسال مختص زنان تمايل نشان دادند و تيم ها هريك از گوشه و كنار شهر تهران و بعد از مدتي از شهرهاي اطراف تهران و بعد شهرستان ها سر برآوردند.
«اولين تيم هايي كه تشكيل شدند شامل تيم فوتسال حجاب، استقلال و دانشگاه آزاد بودند. وقتي هيات رسمي فوتسال بانوان تاسيس شد، همه چيز فرق كرد. تعهدنامه ها به قراردادها تبديل شد، نگاه ها با جديت بيشتري با اين روند همراه و به تعداد تيم ها اضافه شد. حالا ما تيم هاي متفاوتي داريم حتي از مناطقي مانند اسلامشهر، قرچك، ورامين و غيره.»
در همين زمان مربي ها و داورهاي خانم به منظور فعاليت در اين رشته وارد زمين ها شدند. ورود آنها به نوعي نشان دهنده تكامل و بلوغ در ورزش بانوان به شمار مي آيد.
«اوايل سال ۷۵ با آغاز كلاس هاي آموزشي فوتسال، كلاس هاي مربيگري و داوري بانوان نيز تشكيل شدند. بعد از آن كارت هاي مربيگري و داوري به آنها داده شد و هركدام بسته به توانايي هايشان در مسابقات مختلف شركت كردند.»
رفاقت نيلوفرو فوتسال از تيم حجاب يك آغاز مي شود. او پس از تجربه  تيم هاي استقلال و دانشگاه آزاد وارد تيم پيكان مي شود. حالا بازيكن ثابت اين تيم است و رفاقتش با فوتسال همچنان ادامه دارد. طي اين دوره تيم هاي متعددي بر مسند قدرت و بهترين بودن جا خوش كرده اند: زماني استقلال، عقاب، دانشگاه آزاد و بعد پيكان.
قطعاً همه كساني كه در تب و تاب ورزش هستند مي دانند تجديد روحيه و طراوت حاصل از ورزش چيست اما نيلوفر اعتقاد دارد شادابي و نشاطي كه همراه با فوتسال وجود دارد به نوع ديگري است.
«اين رشته ورزشي، رشته پرتحركي است و پر است از لحظه هايي كه قابل پيش بيني نيستند. زمان هاي زيادي پيش مي آيد كه جلو مي رويد و مطمئن هستيد كه گل خواهيد زد اما... روحيه پر هيجان و شاداب من در باشگاه با محيط بيرون كاملاً تفاوت دارد. وقتي به باشگاه مي روم رفتارم شباهتي به وقتي در آنجا نيستم ندارد. در سالن فقط شادي، نشاط و هيجان است. خيلي وقت ها پيش آمده كه به دليلي ناراحت بوده ام اما وقتي پا به باشگاه گذاشته ام همه چيز را فراموش كرده ام.»
فوتسال بانوان! حالا تقريباً همه چيز مهياست. تيم هاي متعدد، سرپرست هاي مسئول و هيات مربوطه. تيم هايي كه امروز به نام و فعال هستند با هدفمندي به تربيت دختراني مي پردازند كه عاشق توپ و تور و دروازه اند. هر تيم بسته به بودجه محدود باشگاه براي بازيكن هايش حقوقي در نظر مي گيرد و يا بعد از هر برد پاداشي. مسابقات مختلف هم چاشني اين دنياي كوچك و ايزوله خانم هاست. آخرين مسابقات رسمي برگزار شده، مسابقات جام رمضان بوده است كه تيم نيلوفر اردلان - پيكان - صاحب مقام مي شود.
«مسابقات داخلي متعددي بين باشگاه ها دنبال مي شود. در اين مسابقات تيم هاي شهرستاني علاقه مند نيز شركت مي كنند كه تعدادشان كم نيست. تيم هايي از خوزستان، اصفهان، مازندران و غيره. علاوه بر مسابقات داخلي، ما در يك دوره مسابقات بين المللي در سال ۸۰ شركت كرديم. در همان سال بود كه تيم ملي فوتسال بانوان از بهترين هاي تيم هاي مختلف تشكيل شد. تيم هايي از كشورهاي عراق، آذربايجان و انگليس به ايران آمدند. بازيكن هاي اين تيم ها اغلب فوتباليست بودند و حتي با قوانين فوتسال آشنايي نداشتند. بنابراين اين دوره از مسابقات چندان جدي نبود.»
«خانم گل» هر سال بسته به موفقيت ها و ستايش هاي هر شخص از طرف مسئولين تعيين مي شود. نيلوفر، خانم گل سال هاي ۷۹ و ۸۰ بوده است. او معتقد است فوتسال بانوان پر است از استعدادهاي بالقوه. نيلوفر از بازيكن هاي با تكنيكي صحبت مي كند كه به قول خودش هر كاري مي خواهند با توپ انجام مي دهند: بازيكن هايي مثل سميه جابرزي، نسيم غلامي، آتوسا حجازي و ستاره هاي درخشان و فراوان ديگر. در بازي هاي آنها نه ظرافت زنانه است و نه خشونت مردانه. بازي آنها تولد شيوه اي نو در ورزش است.
فوتسال و فوتبال. فوتسال بانوان پله اي شد تا تمرين ها به زمين شماره سه آزادي - كه مخصوص بانوان است - كشيده شود. در اين زمين بازيكن ها تجربه بازي روي چمن را به دست آوردند.
«اين زمين براي بازيكن هايي مثل ما كه فقط فوتسال بازي كرده ايم اصلاً مناسب نبود. زميني پر از فراز و نشيب و ناهموار.»
قطعاً با اتحاد ورزشي كشورهاي اسلامي، بانوان مسلمان مي توانند ضمن حفظ اعتقادات و امر محترم حجاب، مسابقات متعددي برگزار و با يكديگر همگام شوند. آينده فوتسال علاقه تمام نشدني به جادوي توپ و دروازه است و همين امر تضمين بقاي آن در كنار ساير رشته هاي ورزشي است.
رشته من فوتسال است. اين جمله اي است كه نيلوفر اردلان گاهي از گفتنش در جمع طفره مي رود چون به عقيده او بسياري از افراد از وجود اين رشته براي بانوان آگاهي ندارند و تمسخر و خنده است كه بعد از گفتن اين جمله سرازير مي شود. اردلان علت اين ناآگاهي را در اطلاع رساني ناقص مي داند.
«خبرهاي منتشر شده از ورزش بانوان بسيار محدود و مختص به تكه كوچكي از يك ستون روزنامه است. ارتباط قوي ورزش و مطبوعات به خصوص براي بانوان سبب مي شود خانم ها به سمت ورزش مورد علاقه شان هدايت شوند چرا كه گاهي خواندن يك جمله انگيزه اي مي شود براي حركت.»

خبر
ورزش بم
كميته ملي المپيك (IOC) اولين كاروان وسايل ورزشي را به بم فرستاد. اين وسايل شامل ميز پينگ پنگ، صفحه هاي شطرنج و غيره است. اين كميته با اشاره به تعداد كشته شدگان و تخريب بناهاي تاريخي با بازماندگان اظهار همدردي كرد.

افغانستان در المپيك
بعد از ۲۳ سال جنگ، افغانستان به كمك دست هاي دوست و دشمن مجدداً برخاسته است. رئيس فدراسيون فوتبال افغانستان در تلاش است تا نام كشورش در بين تيم هاي شركت كننده المپيك جاي گيرد. اين كشور در سال ۱۹۹۶ ورزشكارانش را به آتلانتا فرستاد. دو سال بعد طالبان به قدرت رسيد و در سال ۱۹۹۹ سازمان ملي المپيك ـ IOC ـ ورود ورزشكاران افغاني به بازي هاي المپيك را ممنوع اعلام كرد. الياس احمد بازيكن معروف افغانستان مي گويد: «مشكل اساسي ما عدم ارتباط با تيم هاي كشورهاي ديگر است. من تا به حال خارج از كشورم در مسابقه اي شركت نكرده ام، ما نياز داريم به تماشاي مسابقات متعددي بنشينيم.»

سفري پر اميد
تيم فوتبال زنان نسبتاً ضعيف باشگاه NAU به اروپا سفر كرد. اندرو لوسيانو سرمربي اين تيم آفريقايي، سفر مربوطه را بهترين موقعيت براي بازيكن هايش عنوان كرد. تعامل با تيم هاي برتر اروپا و برگزاري مسابقات دوستانه فرصتي است كه بايد از آن استفاده كرد. مربي تازه كار NAU درصدد اضافه كردن نام تيمش به ليست مسابقات باشگاه هاي داخلي اروپاست كه تا چند ماه ديگر آغاز مي شود. «شايد حضور ما نتيجه اي جز شكست نداشته باشد اما قطعاً دستاوردهاي باارزشي نصيب تيم ما خواهد شد.»

جايزه هاي پنج هزار دلاري
برد هولر مسئول هماهنگي برنامه هاي المپيك ۲۰۰۴ در ايالات متحده آخرين تست دونده هاي ماراتن را در هفته گذشته برگزار كرد. برترين هاي اين تست براي شركت در مسابقات ۵ هزار و ۱۰ ۱۰ هزار متر آماده مي شوند. همچنين پس از اين انتخاب تمرين ها و برنامه ريزي هاي ويژه آنها نيز آغاز مي شود. به منظور ايجاد انگيزه و تحرك بيشتر براي هر بازيكن پنج هزار دلار در نظر گرفته شده است.

نمايشگاه واترپلو
در هفته گذشته نمايشگاهي تحت عنوان استخر و واترپلو در استراليا افتتاح شد. در اين نمايشگاه استخرهاي مجلل با تجهيزات كامل به نمايش گذاشته شدند. بازديدكنندگان ضمن استفاده از محيط شانس تماشاي بهترين تيم واترپلوي كشورشان را از نزديك پيدا كردند. علاوه بر اين پذيرايي رايگان نيز چاشني اين برنامه بود!

شروعي دوباره
كاترين ويليامز نابغه فوتبال زنان برزيل پس از رفع جراحت از ناحيه شكم و همچنين جريمه حاصل از دوپينگ، مجدداً به تيم كشور محبوبش برزيل بازگشت. او بعد از حضور در سه بازي پنج گل را به ثمر رساند و مجدداً نگاه ها را به سوي خود جلب كرد. ويليامز از محبوب ترين و قدرتي ترين بازيكنان  برزيل است و تاكنون دوبار بهترين بازيكن سال اين كشور شده است.

قدرتمندترين در فرمول يك
طبق آخرين آمار اعلام شده تعداد ۱۰۰ هزار تماشاچي از طريق شبكه هاي تلويزيون فرانسه علاقه مند به دنبال كردن مسابقات فرمول يك هستند. اين آمار در سال ۲۰۰۳ به ثبت رسيده است و خبر جنجالي براي آغاز فصل اين دست از مسابقات در ماه جاري شده است. حمايت از اين رشته در بين فرانسوي ها ريشه اي تاريخي دارد.

كمك به پاكستان
ايوان استفانو از كشور بلغارستان به عنوان مربي واليبال به پاكستان فرستاده شد. تيم ملي اين كشور در مسابقات جنوب آسيا دوبار مدال طلا به دست آورده است؛ اولين بار در سال ۱۹۸۹ و بعد ۱۹۹۷، محمد افزال رئيس فدراسيون واليبال اين كشور ورود مربي خارجي تازه وارد را بهترين كمك براي تيم ملي كشورش دانست. وي يادآور شد پاكستاني ها به موفقيت در مسابقات آسيايي اميد زيادي دارند.

شطرنج بازهاي جوان
تيم شطرنج آذربايجان در مقابل تيم قدر روس با نتيجه ۵ - ۳ به پيروزي دست يافت. تيمور رجب  اف جوان ۱۷ ساله آذر بايجاني است كه به آن لقب نابغه شطرنج (سهره) داده اند. او هفت بار مدال طلا از شركت در مسابقات مختلف را نصيب خود كرده است.

يادداشت
دست هاي مجازي
000891.jpg
وقتي روزنامه ها را مي خواني، يا حتي اگر به مدت چند دقيقه در يك تاكسي شنونده راديو ورزش باشي، از مصاحبه ها و اخبار و نقل و قول هاي آدم هاي مختلف ورزش ـ به خصوص فوتبال ـ متوجه مي شوي كه چه جو توهمي در اين جامعه وجود دارد. كافي است كمي حوصله كنيد و آرشيو روزنامه هاي ورزشي دوسه هفته گذشته را دوباره ورق بزنيد. مصاحبه ها پر شده است از «دست هاي پنهان». جملات مربوط به موجودات غيبي آنقدر تكرار شده كه نبودشان براي ما كمي عجيب به نظر مي رسد.
خوشبختانه هيچ تيمي هم بدون دست هاي پنهان وجود ندارد. اصولاً دست هاي پنهان دو وظيفه دارند: براي تيم هاي بالاي جدولي دست هاي پنهان تلاش مي كنند كه نگذارند اين تيم ها قهرمان شوند، به هر كاري دست مي زنند تا حركت رو به جلو و خرق عادت تيم  هاي بالاي جدولي را لوث كنند. البته اين حركت هاي نوين كه به مذاق دست هاي پنهان خوش نيامده، هيچ نماد ديگري جز در تبليغات مديران، مربيان و سرپرستانش ندارد. چرا كه وقتي فوتبال و بازي ها را كه تماشا مي كني درست مثل قديم است. اين آدم هاي خلاق اصلاً نمي خواهند بپذيرند كه اين باز ي اي كه تيم X انجام مي دهد هيچ تفاوتي با بازي سال گذشته اش ندارد. سال گذشته زور مي زديم كه آي تمام دنيا بدانيد كه اگر فوتبال، زيبا نيست به خاطر مربي سنتي و بي سواد است، امسال هم آدم جديد گذاشته ايم فوتبال همان است كه قبلاً مي ديديم. پول هاي كلان صرف اين مي شود كه برآورد تمامي تلاش ها صفر باشد. حالا اگر شما حركت جديدي نمي بينيد، به خاطر همان دست هاي پنهان است.
كار ديگر دست هاي پنهان اين است كه كاري كنند تا تيم هاي نيمه پاييني جدول نتيجه نگيرند و به دسته اول سقوط كنند. اين جا هم، همه بهتر است متوجه دست هاي پنهان باشند تا عملكرد ضعيف آدم هاي پر سر و صدا. با اين حال استفاده از تركيب نامانوس دست هاي پنهان در جامعه فوتبالي ما معمولاً به دو منظور متفاوت است. يك حالت كلي براي آدم هاي بدبين است كه خوشبختانه (!) در فوتبال ما تعدادشان كم نيست. از نظر اين طيف يك عده اي در هر حالتي وجود دارند تا نتايج كارشان را يا بي اهميت جلوه دهند و يا كاري كنند كه تيمشان نيتجه نگيرد. براي اين عده در هر حالتي دست هاي پنهان وجود دارد جالب اين جاست كه اين عده واقعاً به وجود دست هاي پنهان اعتقاد دارند.
اما يك عده ديگر از دست هاي پنهان استفاده ابزاري مي كنند. يعني ناتواني و اشتباهاتشان را در سايه اين تركيب و عده اي مجهول الهويه كه ذاتاً وجود خارجي ندارند قرار مي دهند. اين بخش، راهكاري جز طرح چنين مواردي ندارند. كدام مدير يا مربي اي را ديده ايد كه بگويد من توان برداشتن چنين باري را ندارم؟ واقعاً در تاريخ فوتبال ايران وجود داشته؟ وقتي آدم نمي تواند مجموعه تحت امرش را به درستي هدايت كند راهي جز طرح موجودات فضايي باقي مي ماند؟ يا وقتي يك مربي در اثر اشتباهي هدايت تيمي را بر عهده مي گيرد و بنا به هر دليلي ـ ناتواني در هدايت فني و يا هدايت حواشي تيم ـ به بن بست مي رسد كاري جز مصاحبه و ساختن فرضياتي از اين دست باقي مي ماند؟
نشانه اين مدعا حالت ابهامي است كه در تمامي مصاحبه هايي از اين دست وجود دارد. شما، اگر صد مصاحبه را هم كنار هم بچينيد نمي توانيد اثري يا ردپايي از يك فرد حقيقي كه وجود خارجي دارد را در آنها بيابيد. همه اين افراد هم وعده مي دهند كه به زودي افشاگري خواهند كرد و نام و يا فهرست دست هاي پنهان را اعلام مي كنند.
بخشي از اين صحبت ها هم مي تواند صحت داشته باشد. بالاخره هر گروهي كه هدايت مجموعه اي را مي پذيرد و بر عهده مي گيرد با رقبا و احتمالاً دشمناني نيز مواجه است اما آيا اين حالت فقط در ايران وجود دارد؟ يعني هيچ تيمي در هيچ كجاي دنيا دشمن ندارد؟ واقعاً آنها هم مثل ما با اين مشكل و معضل برخورد مي كنند؟ چطور مي شود كه آنها مي توانند با دست هاي پنهان مقابله كنند ولي ما ناتوان مي مانيم؟
فضاي ابهام آميز با وجود دست هاي پنهان يك اصل در فوتبال امروز ما شده است. به نظر نمي رسد كه به اين زودي ها هم از مد بيفتد. ما همچنان بايد حرف هايي را تحمل كنيم كه پس از اشتباه ساده يك داور، حمله چند تماشاگر عاصي به مديرعامل، باخت يا برد يك تيم و هزار مورد ديگر در نشريات و رسانه ها منتشر مي شود. ما هنوز بايد دعواي قدرت در يك تيم را ببينيم ولي چيزي نگوييم چون به جماعت دست هاي پنهان ملحق مي شويم. ما بايد حركات يك ورزشكار را خارج از حيطه وظيفه اش ببينيم و حرفي نزنيم، زيرا كمك كرده ايم به دست  پنهان.

ورزش
اقتصاد
ايران
تكنيك
جامعه
رسانه
شهر
علم
كتاب
هنر
|  اقتصاد  |  ايران  |  تكنيك  |  جامعه  |  رسانه  |  شهر  |  علم  |  كتاب  |
|  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |