جمعه ۳ بهمن ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۹۱
به گفته يك مددكار اجتماعي:
جوانان ايراني افسرده نيستند
001038.jpg
مينا شهني
افسرده خواندن جوانان ايراني اشتباه است. برخلاف برخي اظهارات، جوانان كشور ما افسرده نيستند بلكه گروهي از آنان بي اعتنا و بي انگيزه شده اند.
رئيس انجمن مددكاران اجتماعي ايران در توضيح اين جمله ها مي گويد: افسردگي نوعي بيماري است كه براي درمان نيازمند پزشك و دارو است و ما نبايد جوانان را به اشتباه بيمار بدانيم. دكتر مصطفي اقليما معتقد است كه يكي از مشكلات كنوني جوانان كشورمان افسردگي نيست. وي كه در سخنانش به خبرگزاري دانشجويان ايسنا به كاهش توجه نسبت به بهداشت رواني در جامعه اشاره مي كند،  تصور ضعيف از آتيه اي روشن، فشارها و تبعيض هاي جاري در جامعه را مهم ترين دليل براي ايجاد نوعي بي تفاوتي در جوانان مي داند و مي گويد: در جامعه ما روحيه و حوصله براي «جواني كردن و جوان گونه رفتار كردن» فراهم نيست. هرچند اين عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي تهران ۹۵ درصد مردم جامعه را داراي مشكلات اجتماعي عنوان كرده است اما به عقيده وي تنها پنج درصد از ميان ۹۵ درصد ياد شده از بيماري روحي رواني رنج مي برند.
افسردگي شايع
افسردگي طبقه بندي متنوع و وسيعي دارد. در نوعي تقسيم بندي مي توان بيماري افسردگي را به دو بخش عمده تقسيم كرد. بخش اول ممكن است داراي ريشه ژنتيك و عمدتاً ژنتيكي تلقي شده و به صورت دوره اي يا با سماجت در خلق و خوي فرد تاثير مي گذارد در هرحال اين نوع افسردگي يك بيماري است. اما نوع ديگر افسردگي مربوط به تيك هاي عصبي است كه افسردگي يا شادي مرضي را در پي دارد و اصطلاحاً به آن شيدايي آشفتگي گفته مي شود.
اما انواع ديگر افسردگي كه درواقع واكنشي است كه شخص به محرك ها و شرايط محيطي خود دارد و به آن درماندگي آموخته شده گفته مي شود در اين نوع افسردگي فرد در مرور زندگيش به اين نتيجه مي رسد كه قدرت و توانايي تغيير شرايط زندگيش را ندارد و درواقع نمي تواند شرايط زندگي خود را بهبود بخشد. به عبارت ديگر فرد تقويت كننده هاي رواني خودش را در اختيار ندارد.
دكتر شيوا دولت آبادي ضمن برشمردن اجمالي تقسيم بندي و تعاريف فوق تاكيد مي كند. «ما تنوع بسياري در گستره افسردگي داريم كه به اختصار افسردگي ژنتيكي و يا افسردگي در ارتباط با محيط پيرامون و واكنش هاي بيروني را مي توان به عنوان دو دسته عمده برشمرد.»
اين روان شناس مشخصه هاي بارز افسردگي را بروز حالت هاي غمگين و نااميد در افراد مي داند و غمگيني را وابسته به شرايط خلق و خوي فرد عنوان مي كند. درحالي كه نااميدي را نگاه و باوري مي داند كه فرد از درون دارد.
دكتر دولت آبادي تظاهرات و مشخصه هاي ظاهري افسردگي را كم تحركي و كمبود انرژي عمومي در فرد افسرده بيان كرده اما مي گويد: «ما افسردگي هاي خاصي داريم كه همراه با مشخصه هايي مانند تحرك زياد و بي قراري در فرد افسرده بروز مي كند.»
آمارها
- براي درگيري با مشكلات زندگي توانايي كافي ندارم. (پاسخ هاي موافق ۲/۴۲ درصد؛ پاسخ هاي مخالف ۸/۵۷ درصد)
- كسي نيستم كه وقتي با مشكلي روبه رو مي شوم گريه كنم. (پاسخ هاي موافق ۵/۶۶ درصد؛ پاسخ هاي مخالف ۵/۳۳ درصد)
- وقتي در كاري با شكست مواجه مي شوم، اعتماد به نفسم را از دست مي دهم. (پاسخ هاي موافق ۴۷ درصد، پاسخ هاي مخالف ۵۳ درصد)
- به هدف هاي بزرگي در زندگي فكر مي كنم و سعي مي كنم به آنها دست يابم. (پاسخ هاي موافق ۲/۸۷ درصد، پاسخ هاي مخالف ۸/۱۲ درصد)
001041.jpg

سازمان ملي جوانان در پژوهشي با عنوان «وضعيت و نگرش و مسايل جوانان ايران» كه در دي  ماه ۱۳۸۱ منتشر شده با استناد به سؤالات ياد شده آورده است: «پاسخ به چهار سؤال... كه قدرت زندگي جوانان را نشان مي دهد، حاكي از آن است كه در حدود ۳۶ درصد جوانان ۱۴ تا ۲۹ ساله مراكز استان هاي كشور از اين بابت مشكل دارند.
وقتي ۴۲ درصد آنان شخصاً اظهار مي دارند كه براي درگيري با مشكلات زندگي توانايي ندارند؛ وقتي كه ۴۷ درصد آنان در برخورد با شكست اعتماد به نفس خود را از دست مي دهند؛ و موقعي كه ۳۳ درصد آنان در برخورد با مشكلات به گريه و زاري روي مي آورند، به آساني مي توان نتيجه گرفت كه قدرت زندگي اين گروه از جوانان در سطح بسيار پاييني است. اهميت اين موضوع براي كشور ما به حدي است كه بايد پژوهش هاي وسيعي در اين زمينه صورت گيرد. در ساير سؤالات اين خرده موضوع نيز شاهد عدم رضايت از زندگي (۵/۲۱ درصد)، شور و شوق ناكافي براي زندگي (۲۴ درصد)، بي حالي در دست اندازي به زندگي (۲۳ درصد)، نااميدي نسبت به آينده (۱۸ درصد) و بدتر از همه سپردن خود به دست حوادثي كه پيش مي آيد (با رقم بسيار بالاي ۷۵ درصد) حاكي از مشكلات كم تواني، بي حس و حالي و كمبود شور زندگي در بين گروه قابل توجهي از جوانان است.»
كمبود شادي و نشاط
كمبود شادي و نشاط در زندگي فردي و اجتماعي به خودي خود نوعي عدم تعادل شخصيتي و اجتماعي را به همراه خواهد داشت. دكتر مصطفي اقليما معتقد است فضاي ايجاد شده در جامعه امروزي ما به گونه اي است كه جوانان با شادي بيگانه اند. دكتر دولت آبادي نيز در همين زمينه مي گويد: «وقتي اجازه بيان شادي و نشاط نيست و حتي در تربيت و فرهنگ ما جاي بيان شادي نداشته باشيم يا بيان شادي خيلي كمرنگ باشد تظاهرات رفتاري انسان ها در جامعه شبيه به افسردگي خواهد بود يعني در واقع ما رفتارهايي را مي بينيم كه در بيماران افسرده نيز مشاهده مي شود.»
وي مي افزايد: «مهاركردن يا بازداري به نوعي خود ايجاد نوعي افسردگي را در پي خواهد داشت. در حالي كه يكي از علايم افسردگي نيز غمگين شدن فرد است.»
به اين ترتيب ما با يك رابطه دوسويه ميان كنترل و مهاركردن ابراز شادي و بروز بيماري افسردگي را مي بينم كه هر يك دليل و نتيجه  ديگري است.
در خاتمه دكتر دولت آبادي به پژوهشي كه بر روي دانشجويان دختر يكي از دانشگاه ها با استفاده از ابراز دقيق به منظور تعيين ميزان افسردگي آنان انجام شده اشاره كرده و مي گويد: «در اين دانشجويان، افسردگي در حد متوسط از ميزان فراواني نسبتاً بالايي برخوردار بوده است.»
با اين همه به نظر مي رسد ريشه يابي و رفع موانع جدي در زمينه دلايل بروز افسردگي در ميان جوانان ضروري به نظر مي رسد.

خبر هفته
خودكشي زنان جوان ايلامي
001047.jpg

خودكشي بيشترين رقم آسيب هاي اجتماعي را در بين زنان جوان استان ايلام دارد.
مشاور استاندار ايلام در امور بانوان با اعلام اين خبر به خبرگزاري جمهوري اسلامي گفت: «پس از گذشت چندسال از گسترش اين پديده شوم در بين زنان و جوانان اين استان هنوز راه چاره اساسي براي جلوگيري از آن به كار گرفته نشده است.»
«حيران پورنجف» با انتقاد از اين كه مسئولان مرتبط و آگاه نسبت به آمار خودكشي در ايلام هيچ اطلاعاتي در اختيار كميته بانوان قرار نداده اند و از اعلام آمار خودكشي ابا دارند، گفت: «با توجه به استعلام از منابع ديگر آمار خودكشي در اين استان نسبت به سال گذشته نه تنها كاهش نداشته بلكه همچنان در حال افزايش است.»
گفتني است حدود ۷۰ درصد افرادي كه در ايلام اقدام به خودكشي مي كنند، زنان جوان هستند به طوري كه در سال گذشته ۱۸۲ زن ايلامي خودكشي كردند.
001053.jpg

۲۰ ميليون تن ضايعات خوراكي
سالانه ۲۰ ميليون تن موادغذايي كشور به سبد ضايعات ريخته مي شود.
رئيس مركز تحقيقات صنايع غذايي كشور با اعلام اين خبر به خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران گفت: «نبود صنايع تبديلي و رواج فرهنگ نادرست مصرف از مهم ترين عوامل به وجود آمدن ضايعات موادغذايي در كشور است.»
بهروز فروتن با اشاره به اين كه ميزان ضايعات غذايي موجود در كشور مي تواند ۱۵ ميليون انسان گرسنه را سير كند، گفت: «تا زماني كه موادغذايي به صورت سنتي و نيمه سنتي توليد مي شود، همچنان بايد شاهد ضايعات بيشتري در اين زمينه باشيم.»
نبود سيلوي كافي براي انبار محصولات، نداشتن سيستم آبياري و حمل و نقل مناسب به همراه ماشين آلات مورد نياز از ديگر دلايل توليد ضايعات خوراكي است.
001050.jpg

ژاپني ها زلزله بم را بررسي مي كنند
گروهي از كارشناسان ژاپني براي بررسي چگونگي زمين لرزه بم به ايران مي آيند.
براساس خبري كه خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران به نقل از گزارش تلويزيون سراسري ژاپن (ان.اچ.كي) منتشر كرده است پروفسور سادا اومي سوزوكي استاد دانشگاه كيوشو سرپرستي اين گروه كارشناسي را برعهده خواهد داشت.
اين گروه كه اواخر ماه ژانويه (نيمه بهمن) سال جاري راهي بم مي شوند قصد دارند با نصب دستگاه هاي زلزله نگاري نوع تكان هاي صورت گرفته به وسيله زمين لرزه اخير در شهر بم را مورد بررسي قرار دهند.
گفتني است كه با توجه به زلزله خيز بودن ژاپن، پژوهشگران اين كشور در مورد زمين لرزه هاي ساير نقاط جهان حساس بوده و خواهان كسب تجربه در اين زمينه هستند.
001044.jpg

مطبوعات آزاد و سرمايه اجتماعي
دكترسيدحسن حسيني رئيس مركز مطالعات و تحقيقات دانشگاه تهران معتقد است:  «فعاليت مطبوعات آزاد باعث بالا رفتن سرمايه اجتماعي در جامعه شده است و مطبوعات از جمله ابزارهايي هستند كه امكان رشد و تحول اجتماعي را در جامعه فراهم مي كنند.»
وي بالا رفتن بودجه دفتر پيشگيري و امور اجتماعي سازمان بهزيستي و افزايش تعداد مراكز نگهداري كودكان خياباني را نيز از جمله شاخص هاي توجه به مشكلات حوزه اجتماعي دانست.

حضور مساوي
ماني خورشيدي
«آمبيي ليگابو» گزارشگر ويژه آزادي عقيده و بيان سازمان ملل است پس از بازديد از ايران گزارش هاي ارايه شده درباره توسعه مشاركت زنان را مثبت ارزيابي كرد و «از اين كه يك زن به عنوان نماينده جامعه زنان ايران در تمام جلسات كابينه دولت شركت مي كند» ابراز خوشحالي كرد.
ليگابو مي گويد: «حضور زنان در بالاترين سطوح تصميم گيري و بالا رفتن درصد مشاركت زنان ايراني پس از انقلاب اسلامي و همچنين برجسته شدن نقش زنان در جامعه، قابل تقدير و توجه است.»
اما زهرا شجاعي كه مشاور رياست جمهوري در امور زنان است و رياست مركز مشاركت زنان را نيز بر عهده دارد با اشاره به كنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان مي گويد: «شريعت اسلام كامل ترين و متعالي ترين حقوق را براي زنان قايل شده و به همين دليل نيز براي ما نگران كننده است كه بعد از گذشت بيش از بيست سال از انقلاب اسلامي، هنوز هم براي الحاق به اين كنوانسيون، با مشكلاتي روبه رو باشيم.»
او قرائت هاي گوناگون از دين اسلام را در خصوص زنان و آزادي هاي آنان مهم ترين مشكل براي زنان جامعه دانسته و مي گويد: «مركز ما در حال ياري رساندن به مجلس شوراي اسلامي است تا براساس اصل «تحفظ كلي» مواردي را كه با شرع مقدس اسلام مغايرت دارد، شناسايي كند.»
شجايي در جاي ديگر با اشاره به افزايش مشاركت زنان مي گويد: «درصد مشاركت زنان در مسايل اجتماعي از ۱/۹ درصد در گذشته به ۸/۱۴ درصد در سال جاري ارتقا يافته است.»
قدرتمند سازي
هرگاه بپذيريم توانايي و در واقع قدرت بر روي تصميم گيري هاي فردي و گروهي تاثير زيادي دارد، دستيابي به منابع قدرت بايد در شرايط مساوي براي همگان جود داشته باشد.
كنترل و دسترسي بر منابعي كه پايه هاي قدرت به شمار مي روند در شرايط نابرابر موجود در جامعه به گونه اي رخ مي دهد كه همواره بخشي از افراد جامع دسترسي راحت تر و بهتري به اين منابع دارند.
منابع قدرت كه عبارتند از منابع اطلاعاتي، اقتصادي، سياسي، زماني و نيز منابع دروني همواره از سوي افراد جامعه مورد توجه بوده اند.
منابع اطلاعاتي: نقش اطلاعات در تصميم گيري و برنامه  ريزي آنقدر بديهي به نظر مي رسد كه بيشترين تلاش  گروه ها برروي جمع آوري، دسته بندي و رتبه بندي اطلاعات به دست آمده، متمركز است. گرو ه هاي متفاوت در اجتماع با توجه به دسترسي كه به اطلاعات دارند مي توانند تصميم گيري هاي منجر به پيشرفت براي خود داشته باشند.
منابع اقتصادي: احاطه بر منابع اقتصادي و برخورداري از قدرت  كافي در زمينه چگونگي خرج كردن اين منابع در راههاي گوناگون موجود همواره مي تواند نقش موثري در دستيابي به هدف هاي از پيش تعيين شده داشته باشد.
منابع سياسي: هرگاه منابع سياسي را مهم ترين مرجع قانونگذاري تصور كنيم نحوه نوشتن مفاد گوناگون قانون مي تواند به قشرهاي متفاوت جامعه امكان يكساني در دسترسي و به كارگيري حقوق اوليه اجتماعي بدهند. برخورداري از حقوقي يكسان و بدون تبعيض براي تمام افراد جامعه تنها از طريق مراجع سياسي آگاه كاملاً ميسر خواهد بود.
منابع زماني: آزادي در تصميم گيري براي چگونگي تقسيم وقت يكي از مواردي است كه همه مردم هرگز نتوانسته اند از آن برخوردار باشند. هميشه گروه كثيري از مردم وقت خود را در واقع براي بهره وري ديگران از وقت از دست مي دهند.
منابع دروني: وجود اين باور كه در درون تك تك انسان ها كه حقوق يكسان از بديهي ترين حقوق است آنها را به اين فرضيه نزديك مي كند كه همه انسان ها صرفنظر از شرايط اقتصادي و اجتماعي به خودباوري و عزت نفس برسند.

جنس و جنيست
«جنس» بر تفاوت زيست شناختي بين زنان و مردان اشاره دارد. حال آن كه «جنسيت» بر تفاوت هاي اجتماعي ساختار يافته ميان زنان و مردان اشاره مي كند.
جنسيت در واقع برنامه  ريزي و باور اجتماعي است برهمين پايه جنسيت نسبت مستقيمي با مناسبات اجتماعي دارد. در واقع جنسيت داراي بافت خاصي است كه در اثر مرور زمان تغيير شكل يافته و به صورت كنوني درمي آيد. بيشترين آسيب اجتماعي از نگرش هاي جنسيتي در جامعه به وجود مي آيد. اين نگرش ها هستند كه تعيين مي كنند گروهي در جامعه حق بيشتري دارند و گروه ديگر بايد با حقوق كمتر اجتماعي زندگي كنند.
ماده دوم اعلاميه جهاني حقوق بشر در بند اول خود بيان مي كند: «هر كس مي تواند بدون هيچ گونه تمايز مخصوصاً از حيث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقيده سياسي يا هر عقيده ديگر و همچنين مليت، وضع اجتماعي، ثروت، ولادت يا هر موقعيت ديگر، از تمام حقوق و كليه آزادي هايي كه در اعلاميه حاضر ذكر شده است، بهره مند گردد.»
به نظر مي رسد اين ماده نفي هرگونه نگرش جنسيتي را در خود دارد. در واقع اين ماده به صراحت بيان مي كند كه انسان ها فارغ از هر قيد و بندي حقوقي مسلم و برابر دارند.
با اين همه به گونه هاي متفاوت مي توان دريافت كه دسته بندي هاي خاص جنسيتي همواره مانع از تقسيم مساوي موقعيت ها در جامعه است.

يادداشت
مو از ماست كشيدن
«مو از ماست بيرون كشيدن» كنايه از دقت زيادي است كه برخي افراد دارند. البته دقت زيادي كه خيلي زياد است. چرا كه خيلي ها مو را كه از ماست بيرون نمي كشند چه بسا مو را با ماست سر بكشند. اما تشخيص مويي كه در ماست افتاده است كار هر كسي نيست و همه مردم يك كشور، يك شهر يا يك ده كوچك حتي يك خانواده هم موي افتاده در ماست را تمييز نمي دهند و به نظر مي رسد فقط تعداد اندكي از مردم اين استعداد خدادادي را در خود و با خود دارند. به  هر جهت مو از ماست بيرون كشيدن كار هر كسي نيست اما فرآيند زيركانه و در خور توجهي است.
اين روزها و شايد ساير روزها رخدادهايي به وقوع مي پيوندد كه نيازمند نگاه تيز كساني است كه مو از ماست بيرون مي كشند. كشور ما امروز و هر روز در حال تغيير و تحول است و مي توان گفت هر روز بيشتر از ديروز نيازمند دقت و نگاه تيز بين مردمي است كه به جز زانوي غم به بغل گرفتن و چمباته زدن كارهاي ديگري هم دارند. مردمي كه غم نان دارند اما دغدغه هاي بزرگتري هم در سر دارند.
روزهاي خيلي پيشتر نيز همه ما نيازمند نگاه هاي ژرفنگر بوده ايم تا از سطحي نگري سهل انگاري بپرهيزيم و دور بمانيم. شايد اگر نگاه هاي ژرفنگر و تيزبين در ميان مردم در هر سطح و قشري بيشتر و زيادتر مي شد بسياري از مشكلات امروز را ديروز حل كرده بوديم يا اصلاً بسياري از مشكلات امروز كه ريشه در ديروزها دارند به وجود نيامده بودند.
گناه جامعه امروزي تنها برگردن چند نفر نيست، وضعيت امروز را همه ما به وجود آورده ايم. همه ما كه امروز جوانيم و همه كساني كه روزهاي قبل تر و قبل تر جوان بوده اند و حالا خودشان را از همه نظر مبرا مي دانند و چون پير و فرتوت شده اند ما از سرگناهشان گذشته ايم، يا چون با غلط گيري  كاري از پيش نمي رود به حال خود رهايشان كرده ايم. اما آنچه بديهي است جوانان امروز مسئول فرداي دنيايند. سر در گريبان فرو بردن و خود را از مهلكه و معركه دوركردن تنها راه نجات نيست.
وقت آن رسيده مسئولانه با ژرفنگري سر از گريبان بيرون آوريم و بدانيم كه مسئوليت فرداي جامعه بر عهده جوانان امروز است. تا دير نشده سر را بالا بگيريد و همه پيرامونتان را به دقت ببينيد، مو از ماست بيرون كشيدن شايد سخت باشد اما غيرممكن نيست.

علم
اقتصاد
ايران
تكنيك
جامعه
رسانه
شهر
كتاب
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |  ايران  |  تكنيك  |  جامعه  |  رسانه  |  شهر  |  علم  |  كتاب  |
|  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |