... كه هم زخم است و هم مرهم
پنجمين جشنواره سينماي مستند كيش همراه با چشم انداز مستند كشورهاي آسياي ميانه امروز طي مراسمي در تالار حافظ دانشگاه كيش آغاز مي شود و طي ۵ روز برگزاري ۴۰ فيلم را در بخش مسابقه و جنبي جشنواره به نمايش مي گذارد.
كامران شيردل مستندساز برجسته كشورمان كه دبيري جشنواره را برعهده دارد، درباره استقبال فيلمسازان از جشنواره مي گويد: امسال بيش از ۲۷۷ فيلم به دبيرخانه جشنواره رسيد، يعني ۶۰ فيلم بيش از سال قبل و بسيار بيشتر از سال هاي پيشين. هر چند آمار فيلم هاي دريافتي، ما را اميدوار مي سازد كه حال و هواي سينماي مستند ايران رو به بهبودي است، اما براي توجيه اين نظر، محتاج توضيحاتي بيش از اين هستيم. چون در ابتداي امر بايد روشن ساخت كه قصد و غرض از سينماي مستند آيا همين مستندهاي رپرتاژي، خبري، سردستي و يك لايي است يا مستندات خلاقه و قوام يافته. بي شك تعداد مستندهاي رپرتاژي، چه در ايران و چه در كل جهان، روندي تصاعدي و چشمگير داشتند و بخش عمده اي از فيلم هاي رسيده به جشنواره، امسال نيز از اين جنس بود.
شيردل، فاحش ترين نقاط ضعف فيلم ها را سادگي گمراه كننده اي كه به دليل پيشرفت تكنولوژي و آسان سازي كاربرد ابزار و ادوات تصويربرداري، مواد خام، صدابرداري و نورپردازي به وجود آمده مي داند و مي گويد :ما خود را همچون سال هاي گذشته، موظف به اعلام اين ضايعه و خطرهاي نهفته در پس آن مي دانيم و از تكرار هر چند ملال آور آن فروگذاري نخواهيم كرد. اينها همه بخشي از نكات و موازيني است كه در گزينش آثار شركت كرده در جشنواره سينماي مستند كيش تا به امروز مدنظر بوده است.
|
|
دبير جشنواره مي افزايد: سال گذشته قول معقول و انجام شدني منطقه اي كردن جشنواره را داديم و بر سر آن ايستاديم. هر چند اوضاع بحراني و بسيار پيچيده منطقه بعد از ۱۱ سپتامبر، حمله مداوم به افغانستان، تجاوز آمريكا به خاك عراق و عواقب مترتب بر آنها به شدت ادامه پيدا كرده و رو به گسترش است، متأسفانه بسياري از كشورهاي ديگر منطقه را درگير خود كرد و اين همزمان با آغاز تماس هاي ما شد. از سوي ديگر بسياري از همسايگان خود را در ارائه آثاري درخور اين گردهمايي ناتوان و دست خالي يافتند. بنابراين همه توان خود را در مطرح ساختن سينماي مستند توانمند و رو به رشد و البته كمتر شناخته شده كشورهاي آسياي ميانه گذاشتيم. قرقيزستان، تاجيكستان، ازبكستان، قزاقستان و تركمنستان. كشورهايي با تاريخ و فرهنگي كهن، با حماسه ها و اسطوره هاي فراوان، با علايق، تشابهات و تضادهاي زنده و مطرح كه اميدواريم آنها را در جغرافيايي بسيار گسترده و غني تر براي ادامه طراوت و سرزندگي جشنواره زنده و برپا نگه داريم.
اهداف جشنواره
مهندس مهدي سليمي مديرعامل سازمان توسعه سياحتي كيش معتقد است: منطقه آزاد كيش شاعرانه ترين محيط زيست جهان را به نمايش مي گذارد. اين جزيره تاريخ ديرپا، اما ناشناخته اي دارد و تمام توجه ها و رويكردها در مديريت اين جزيره حفظ شاخص هاي زيست محيطي و طرح روش هاي تازه در اداره امور و ارائه تصويري مينياتوري از يك مديريت كارآمد است كه در سال هاي اخير ضمن ادامه بسط زيرساخت ها، نرم افزارهاي لازم فكري را براي ارتقاي بيشتر جزيره فراهم آورده تا عرصه هاي جديد فرهنگي را نيز تجربه كند.
سليمي مي گويد: در تمام برنامه ها، محور را خود جزيره مي دانيم كه به عنوان امانت به ما سپرده شده است. اقدامات فرهنگي ما در خلأ صورت نمي گيرد. برگزاري جشنواره مي بايست در جهت تحقق آرمان ها و ارزش هايي باشد كه براي يك منطقه آزاد پيش بيني شده است. آن چه براي ما اهميت دارد آن است كه بوميان جزيره با كليت زندگي اجتماعي آميختگي پيدا كنند و به مرور بر سطح معيشتي و فرهنگي آنها افزوده شود.
سليمي در بسط اين ديدگاه خود مي گويد: جشنواره مستند بايد با جزيره كيش تعامل همه جانبه برقرار كند. طبيعت جادوگر كيش آن قدر وسوسه انگيز است كه دوربين هاي مستندسازان نتوانند در برابر آنها خاموش بمانند. ما با اين رويكرد مشغول طراحي روش هايي هستيم كه جشنواره مستند كيش بتواند اين كاركرد نوين را نيز تحقق بخشد و به تدريج در طول سال هاي آينده با عنوان پايگاه جشنواره مستند دنيا و در حقيقت پايگاهي براي توليد و عرصه سينماي مستند جهان باشد.
هيأت انتخاب و گزينش فيلم ها
در دوراني كه همه چيز در حال دگرگوني و تحول است، در زمانه اي كه هيچ اصلي دوام چنداني ندارد، يك حقيقت همچنان استوار و پابرجا، چراغ راه سينماگران جستجوگر است و آن اين كه سينماي مستند آينه و رسانه اي پايدار براي ثبت دوران گذر است. ثبتي مستند و پويا. آنچه سينماي مستند را چنين زنده و پابرجا ساخته، اتكايش به انتخاب موضوع هاي بديع و ارائه آن به روشي سينمايي است. هيأت انتخاب پنجمين جشنواره سينماي مستند كيش از ميان ۲۷۷ فيلم ارسالي به دبيرخانه جشنواره ۲۵ فيلم را براي شركت در بخش مسابقه انتخاب و در اختيار هيأت داوران قرار داد.
به گفته كميته انتخاب، اصل گزينش فيلم ها در مستند بودن و وجود جنبه هاي سينمايي اين اسناد تصويري نهفته است. تلاش شده فيلم هايي متكي بر پژوهش انتخاب شوند، چرا كه استفاده از نتايج پژوهش و مشاوره با محققان به فيلمساز قدرت انتخاب و تحليل موضوع هاي جديد و شگفت انگيز را مي دهد.
هيأت انتخاب به فيلم هايي كه تجربه هايي در كشف ساختارهاي سينمايي داشته اند، بي توجه نبوده و كاملاً آگاهانه به انتخاب فيلم هايي كه مضامين اجتماعي را هدف گرفته اند، بيشتر رغبت نشان داده است. علت آن نيز شايد بي مهري ديگر جشنواره ها به اين مسائل و مهجور ماندن اين گونه از فيلم ها در جريان هاي اخير سينمايي كشور است.
آخرين نفس، آواي دره گليج، الماس آبي، افغانستان - حقيقت گمشده، اين زن حرف نمي زند، اصغر بيچاره، بناهاي رويا، تاريخ مصرف، چه شگفت است عشق كه هم زخم است و هم مرهم، چرخ گردون، در دامان سرخ كوه، در جستجوي قطعه گمشده، در سوداي استخوان، دل گه ش، رخش بر نقش، زنانه، سوگ و سماع، سوشيوس، صداي ماه، عبور از نمي دانم، قصه ما راست بود، كفاره، گناه مريم، نسل ساحل و هدرسه عنوان فيلم هايي هستند كه به بخش مسابقه جشنواره راه پيدا كرده اند.
نگاهي به چند فيلم
«آخرين نفس» ساخته محمود زنده نام به ماجراي زندگي مردي مي پردازد كه در جريان تحقيقات در زندان اعتراف مي كند كه ۳۰ نفر را به قتل رسانده و با اصرار به كار خود تأكيد مي كند. فيلم در ۳۸ دقيقه به تشريح زير و بم ماجرا و مرد محكوم مي پردازد كه سعدان نام دارد.
محمود زنده نام كارگردان فيلم مي گويد: زيبايي سينماي مستند، در همين است كه بعضي وقت ها، با ايده اي وارد عرصه كار مي شوي، ولي با نتيجه مغايرآن خارج مي شوي. سعدان شخصيت پيچيده و جالبي بود كه بافت و ساختار مستند ما را به نوعي داستاني كرد و زمينه يك اثر دراماتيك را در تار و پود يك اثر مستند به وجود آورد. نكته جالب اين است كه او چهار ماه بعد از ساخت اين اثر، مرتكب قتلي ديگر در زندان شد كه شايد لازم بود در انتهاي اثر به آن اشاره مي شد و در اولين فرصت اين كار را خواهم كرد.
«آواي دره گليج» ساخته علي محمد قاسمي فيلمي مستند درباره مستندسازي ديگر است كه در سانحه هوايي خرم آباد جان خود را از دست داد. قاسمي در ۳۰ دقيقه به بررسي شخصيت و آثار مرحوم ابراهيم اصغرزاده مي پردازد و از زبان دوستان و همكارانش با تأكيد بر آخرين اثرش كاغذهاي بي جواب مي كوشد چهره كاملي از او ارائه دهد.
فيلم «اصغر بيچاره» ساخته اردشير شليله، روايتي است از زندگي و حرفه اصغر بيچاره عكاس، بازيگر و تهيه كننده قديمي سينما كه در ۵۰ دقيقه به تصوير درآمده است. اردشير شليله كه گذشته از كارگرداني، فيلمنامه، تدوين و تهيه و فيلمبرداري اين فيلم را برعهده داشته، مي گويد: سال ها بود دغدغه ساخت يك مستند از زندگي اصغر بيچاره دست از سرم برنمي داشت. شصت سال سابقه فعاليت در عرصه عكاسي و سينما براي هر آدمي مي تواند ويژگي هايي به دنبال آورد. اصغر بيچاره با چنين سابقه اي اين اقبال را داشته كه آدمي ويژه باشد و اين ويژگي در تمام ابعاد زندگي اش ديده شود. از سر و روي ظاهرش گرفته تا نوع لباس پوشيدن و اشيايي كه دور و برش ديده مي شوند، همه خاص هستند. دوربين هاي قديمي متعدد، اشياء عتيقه، عكس هاي قديمي و ... پاييز سال ۸۱ اتفاقي در زندگي بيچاره رخ داد كه انگيزه ام براي ساخت يك فيلم از زندگي اش را دو چندان كرد.
«اين زن حرف نمي زند» ساخته سام كلانتري مستند زيبايي است درباره پشت صحنه و مشكلات و مسائل توليد فيلم سينمايي .اين زن حرف نمي زند ساخته احمد اميني كه در ۳۳ دقيقه به تصوير درآمده است.
كلانتري مي گويد :سينماي حرفه اي ما با تمام مشكلات و خوب و بدش سال هاست كه به راه خود ادامه مي دهد. مستند اين زن حرف نمي زند، روايتي است طنزگونه از اتفاقات و مشكلات پشت صحنه يكي از همين فيلم ها.
«چرخ گردون» ساخته رضا مجلسي، مستندي درباره يكي از آئين هاي نوروزي دامداران ارتفاعات شرق گيلان است. فيلم به بررسي جنبه هاي نمادين اين آئين مي پردازد و از دور ريشه هاي آن را در اسطوره ها و كهن آئين هاي ايراني و انساني جستجو مي كند.
به گفته كارگردان، زيستن در امروز، به معناي گسستن از عميق ترين پيوندهاي انسان با گذشته ها و روايت هاي كلان نيست. آئين هاي بومي در عين سادگي و بدويت اش بر اصالتي سرمدي تكيه دارد. كوشيدم در روايت يك آئين منسوخ شده، در عين حال كه بر جنبه سنديت آن متكي باشم، به سرچشمه ها هم نزديك شوم.
«چه شگفت است عشق كه هم زخم است و هم مرحم» ساخته اميد بنكدار و كيوان علي محمدي فيلم مستندي است از زندگي و آثار ايران درودي نقاش معاصر.سازندگان فيلم مي گويند اين فيلم حكايت شگفتي ما از عشق بي پيرايه انساني است كه تمام هستي خود را به نقاشي سپرده است. تلاش ما اين نبوده كه بگوييم او كيست، در كجا به دنيا آمده يا از كدام استاد آموخته كه گفته هايي از اين دست بسيار است. اما تلاش ما اين بوده كه تصويري بسازيم واگويه حس شفاف يكي شدن او با نقاشي.
«صداي ماه» ساخته فرحناز شريفي مستندي است درباره بانو قمرالملوك وزيري استاد فقيد آواز موسيقي ايران كه در ۲۶ دقيقه به تصوير درآمده است. شريفي كه تدوين و فيلمنامه صداي ماه را خود نوشته است، مي گويد: صداي ماه فيلم دشواري بود. در همه مراحل و گاه در مأيوس كردن من بسيار موفق. عدم وجود منابع آرشيوي و تكيه تاريخ اين سرزمين به شفاهيات و سينه به سينه گي روايت ها، اعتماد و تصميم گيري را دشوار مي سازد و نسبيت بيش از پيش جاي باز مي كند.
«عبور از نمي دانم» ساخته خسرو سينايي مستند ديگري است درباره يك هنرمند نقاش. فيلم در رابطه با زندگي، آثار و سبك كار نقاش معاصر ابراهيم جعفري است. اثري از يك استاد درباره استادي ديگر.
سينايي مي گويد: در اين فيلم كوشيدم جعفري را آن گونه كه مي شناختم نشان دهم و خوشحالم از اين كه فيلم را درباره چنين شخصيت برجسته اي ساخته ام.
فرشيد