شنبه ۴ بهمن ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۹۲
تأملي بر ارتباطات انساني در گفت وگو با دكتر غلامرضا حسين نژاد
از ارتباطات پادگاني تا ارتباطات انساني
001650.jpg
الهام رضاخاني
اشاره؛ طيف ارتباطات در جامعه انساني طيف گسترده اي است و هرچه موانع بستر ارتباطات بيشتر شود، امكان هم نشيني انسان را تسهيل مي بخشد و تحمل تفاوت ها را آسانتر مي سازد. انسان همواره از فقر ارتباطي رنج برده و در پي جستن راهكار، جهت عبور از مشكلات اين چنيني است. زيربناي ارتباطات در دانشگاه شايد از نوع عاطفي آن شروع شده و به ارتباطات منطقي ختم شود. دانشگاه تنها جايگاه آمادگي انسان جهت پذيرش مسئوليت ها و پلي بين گذشته و آينده است و تنها در ارتباط با اقتصاد انسانها مؤثر نيست، بلكه نوعي پختگي و شايستگي را در گفتار و كلام به وجود آورده و موجب هم نشيني مي شود. دانشگاه پلي  بين گذشته و آينده دانشجو است و شناخت اولويت ها و توانمندي هاي آنان ضروري به نظر مي رسد. وقت آن رسيده كه ديگر براي دانشجويان برنامه ريزي نكنيم. با دانشجو براي دانشجو. در حوزه ارتباطات انساني بين دانشجويان با دكتر غلامرضا حسين نژاد، عضو هيأت علمي دانشگاه تربيت معلم گفت وگويي انجام شده است كه مي خوانيد.
* ارتباط، نمادها و انواع آن را تعريف كنيد؟
- ارتباط، يك فرايند طبيعي و انساني است كه نمادهاي متفاوتي دارد. يكي از انواع ارتباط، ارتباط كلامي است و يا ارتباطي كه حالات مختلف بدن نشان دهنده آن است. حتي اشياء هم مي توانند با توجه به جغرافيايي كه در آن قرار مي گيرند، ابزاري جهت برقراري ارتباط باشند. سمبل ها هم مي توانند با گرفتن شكل و رنگ به عنوان ابزاري جهت برقراري ارتباط به حساب آيند. طيف ارتباطات در جامعه انساني طيف گسترده اي است، به عبارتي هرچه موانع بستر ارتباطات بيشتر برداشته شود امكان هم نشيني انسان را تسهيل مي بخشد. تجمع انسان ها در هر جغرافيايي در نوع خود تعارضات و مشكلاتي را ايجاد مي كند. يكي از عواملي كه مي تواند اين مسير را براي هم نشيني مسالمت آميز فراهم كند، ارتباطات است. جوامعي كه دچار فقر اقتصادي هستند ولي از غناي ارتباطي خوبي برخوردارند، راحت تر كنار هم زندگي مي كنند. در طول تاريخ آنچه بشر همواره از آن رنج برده، فقر ارتباطي است.
* ارتباطي كه دو طرف آن دانشجويان هستند، بايد داراي چه ويژگي هايي باشد؟
- اصولاً وقتي از ارتباط صحبت مي شود، بهتر است پسوندها را برداشته و قالب گسترده تري به آن بدهيم. در واقع انديشه مي تواند بسترساز ارتباط باشد، زماني كه چيزي براي انديشيدن نداريم، تظاهر به انديشيدن هم غلط است.
دانشگاه جايگاهي است كه انسان را آماده پذيرش مسئوليت ها مي كند و مرحله تكاملي بسيار مهمي است و فقط در ارتباط با اقتصاد انسان ها مؤثر نيست، بلكه نوعي پختگي و شايستگي را در گفتار و كلام به وجود آورده و هم نشيني به ارمغان مي آورد و شايد بدون اغراق تنها جايگاهي است كه مي تواند به معيارهايي كه به استناد اين چارچوب هاي ذهني ساخته شده، جامه عمل بپوشاند. زيربناي ارتباطات در دانشگاه شايد از نوع عاطفي آن شروع شده، به ارتباطات منطقي ختم شود. معتقدم كه تجربه گرانبهايي است كه مي تواند آمادگي و پيش ذهني براي مشكلات احتمالي آينده را نزد دانشجويان فراهم كند. دانشگاه پلي بين گذشته و آينده دانشجو است و ابزار عبور از مشكلات را مي توان در توانمندي ارتباطات عنوان كرد. امروزه هوش ارتباطات ميان فردي درروند موفقيت انسان ها از اهميت بيشتري نسبت به بهره  هوشي برخوردار است، تحقيقات، بيانگر اين مطلب است كه در دنياي امروز، ارتباطات ميان فردي به عنوان يك هوش مطرح است.
* شرايط اوليه و لازم براي برقراري چنين ارتباطي كدام است؟
- هر پديده اي اگر شرايط خودش را پيدا كند آن مفهوم شفاف تر مي شود. يادگيري شرايط خود را دارد، همينطور سفر و زيارت. ارتباط هم محتاج شرايط است. هم گوينده و هم شنونده بايد شرايط بيان و درك منطقي مطالب را دارا باشند، شايد به همين دليل آرايش كلام از اهميت بيشتري برخوردار است. يكي از عواملي كه در آرايش كلام نقش ارزنده اي دارد، زمان، مكان و نحوه بيان مطلب است كه كلام را آراسته تر و اثرگذارتر مي كند. مسأله ديگر شناخت است كه با توجه به شرايط به وجود مي آيد و امتزاج اين شناخت شرايط، توان ويژگي هاي كلام و قابليت هاي هضم كلام را افزايش مي دهد.
* حاصل چنين ارتباطي در صورت رعايت شدن تمام ويژگي هاي مذكور، براي دانشگاه و براي جامعه چه چيز خواهد بود؟ به عبارت ديگر ضرورت برقراري و تقويت ارتباطات انساني ميان دانشجويان را تشريح كنيد؟
- شايد بدون اغراق بزرگترين مشكلي كه يك انسان مي تواند داشته باشد اين است كه توانمندي بيان نداشته باشد. وقتي از رنج صحبت مي كنيم شايد تحمل رنج جسمي كه بر دوش ما مي گذارند به مراتب ساده تر از رنجي است كه در سينه داريم. انسان نياز به تخليه افكار دارد؛ در واقع زبان  رهايي بخش تفكرات انسان است. وقتي از ارتباط بين دانشجويان صحبت مي شود، هميشه اين تصوير ذهني ايجاد مي شود كه اين ارتباطات بايد در چارچوب تعريف شده اي باشد حال آن كه مفهوم اين ارتباط نيازي است كه انسان بتواند، به طريقي آنچه را در درون نهفته كرده است به بيرون منتقل كند تا بتواند راه حلي بيابد. درد انسان عدم توان استفاده از زبان و كلام براي بيرون فكني نيازهاي فكري خودش است. جامعه اي از نظر ارتباطات ايده آل است كه در آن تحمل تفاوت ها تجربه شود كه ارتباطات اين بستر را آماده مي كند تا تحمل تفاوت ها را تجربه كنيم.
* ارتباطات دانشجويي از چه عوامل و عناصر محيطي تأثير مي گيرد؟
- از عواملي كه به صورت محيطي بر ساختار ارتباطات تأثير مي گذارد، يكنواختي «پيام» و «منبع پيام» است كه شنونده را مجبور مي كند براي لذت از تنوع به منابع بيروني پناه ببرد. اين وضعيت در دانشگاه ها متفاوت است. تجمع دانشجويي هر چه به كلان شهرهاي ما نزديك تر شود، بستر ارتباطات آن شفاف تر و قدرت تحمل آن نيز بيشتر است و هر چه از اين مركزيت فاصله مي گيريم به نظر مي آيد به نوعي، محدوديت ها بيشتر تجربه مي شوند. تجربه دانشجويي در يك كلان شهر با تجربه دانشجويي در يك شهرستان متفاوت است.
* در حال حاضر دانشجويان ما به عنوان يكي از عناصر اصلي و مهم نظام آموزش عالي تا چه حد اين نوع ارتباط را نزد خود نهادينه ساخته اند؟
- جامعه اي رشد مي كند كه هم انقلابي باشد و هم تكاملي. با توجه به اين كه دوران دانشجويي را در همين كشور طي كردم، بايد اعتراف كنم كه ساختار ارتباطي و دانشجويي ما در حال طي مسير رشد است و در مراحل شكوفايي قرار دارد كه مستلزم زمان است.
* كميت و كيفيت اين ارتباط در حال حاضر از ديدگاه شما چگونه ارزيابي مي شود؟
- كشور ما جامعه اي جوان با پويايي خاص و لازم جوانان است. در شاخه ارتباطات تحول و فاصله اي بين دو نسل در زمان كوتاه اتفاق افتاده است.
به عنوان مثال وقتي مسير و مصدر انديشه هاي رشدم را دنبال مي كنم مي بينم كه دو سه نسل قبل از من هم شبيه به من رشد كرده اند ولي در نسل هاي بعد از من پويايي اين تغييرات توفنده بوده و شايد اين تغييرات به جامعه ما تحميل شده است. نسلي كه مقابل ما قرار دارد قادر به دسترسي به اطلاعات است و باعث شده يك نسل را در مقابل خود بي سواد قلمداد كند. نسلي كه روبه روي ما است لذت و رنج انفجار اطلاعات را تجربه مي كند.(منظور از لذت، فراواني اطلاعات و منظور از رنج، وجود نسل گذشته در مقابل نسل امروز است) كه اين فراواني اطلاعات باعث به وجود آمدن فاصله اي عميق بين دو نسل شده است. اميد است كه اين مرحله گذرا باشد و اين نسل پوينده و سازنده، به مراتب از نسل هاي گذشته پوياتر گام بردارد.
* براي تقويت و گسترش ارتباطات دانشجويان نيازمند ايجاد چه زمينه ها و زيرساخت هايي هستيم؟
- در همه نقاط دنيا بايد نشست هاي دانشجويي با مباحث متفاوت ايجاد شود. به نظر مي رسد كه از كارهاي خوبي كه مي  توان در دانشگاه ها انجام داد، تهيه فهرستي از اولويت هاي دانشجويي است. اولويت هاي دانشجويان را در چارچوب هاي درسي خلاصه نكنيم، چون هر يك از دانشجويان اولويت هاي مخصوص به خود دارند كه توسط آن زندگي آينده دانشجويان معنا پيدا مي كند. تهيه اين فهرست باعث نزديكي استادان به دانشجويان و اطلاع از نيازهاي آنان است. مشكلاتي را كه امروزه آن را تجربه مي كنيم دانشجويان به مشكل پويا و فعال تري با آن برخورد مي كنند و اغراق نيست اگر بگوييم كه وقت آن است كه ديگر براي دانشجويان برنامه ريزي نكنيم، بلكه با دانشجو و براي دانشجو، اين ما را به هدف نزديك تر مي كند. نسل جوان و پوياي ايراني قابليت حل بسياري از مسائلي را كه ما به عنوان بزرگتر توان برخورد و حل آن را نداشتيم، به خوبي دارا است. براي فرزندانمان فرصت ها را ايجاد كنيم و به آنان ايمان داشته باشيم، اشتباهات آنان را بزرگ جلوه ندهيم، اتفاقاً آن را بستري براي بزرگ شدن فرزندانمان بدانيم و آگاه باشيم كه هيچ نسلي بدون اشتباه رشد نمي كند.
* به عنوان يك استاد دانشگاه وضعيت دانشگاه ها را از لحاظ چگونگي و كيفيت انساني بين دانشجويان چگونه مي بينيد؟
- يكي از عواملي كه موجب مرگ ارتباطات مي شود، ترس است ،هر جا ترس را دفع كنيم بستر براي رشد ارتباطات فراهم مي شود. ترس موجب كوتاه شدن ذهن ها مي شود. بايد قدرت شنيدن داشته باشيم و هميشه در مورد موضوعاتي حرف نزنيم كه مورد علاقه ما هستند، بلكه به نوعي موضوعات را به بستر دانشگاه بكشيم كه مورد علاقه هر دو گروه باشد و در آن موضوع مشاركت ايجاد كنيم. در خيلي از موارد در نشست هاي دانشجويي حتي لزومي به پاسخ دادن به سؤالات دانشجويان وجود ندارد، چون بيشتر مواقع پاسخ در خود سؤال مستتر است. لازم است كه به صورت فعالانه اين پيام هاي كلامي را دريافت كنيم و در برنامه ريزي ها براي هدايت و جهت گيري اين نيازها كوشا باشيم.

نگاه فرهنگ
ميراث بيهقي
محسن صبا
وقتي در ايام جواني روي به متون و ديوان هاي شعر فارسي بردم، جاي جاي در تعليقات آن كتاب ها نام «تاريخ بيهقي» به تصحيح مرحومان علي اكبر فياض و قاسم غني چاپ ۱۳۲۴ هجري شمسي به چشم مي آمد. همچون يك مجنون سر در پي اين كتاب گذاشتم و هر جا رفتم نشاني از آن نيافتم.
البته چاپ ديگري از اين كتاب داشتم كه اعتبار كمتري داشت و همين مرا بيشتر به داشتن آن چاپ ترغيب مي كرد. پيگيري هاي مستمر، سرانجام به اين نتيجه رسيد كه آن كتاب را وزارتخانه وقت چاپ كرده بود و اگر يافت مي شد، تنها در آن جا ميسر بود. روزي به چاپخانه آن وزارتخانه مراجعه كردم و خواسته ام را در ميان گذاشتم. به من گفتند چاپ آن، سال ها پيش تمام شده بود و تنها چند نسخه از چاپ افتاده و صحافي نشده باقي مانده كه قابل فروش نيست.
گفتم يكي از همان ها را به من بفروشند و من فرم از چاپ افتاده را از روي نسخه ناقص ديگري دست نويس خواهم كرد. قبول نكردند، التماس كردم، نشد كه نشد. نداشتن اين كتاب خاري بود در دل من،تا سال ۱۳۵۰ از راه رسيد كه چاپ بهتري از آن به تصحيح استاد فياض توسط انتشارات دانشگاه مشهد درآمد و اعتبار چاپ پيشين را از ياد برد.
اما شكل «بورخسي» داستان از اين به بعد شروع مي شود. چند سال پس از به دست آوردن اين چاپ جديد، زندگاني مشتركي يافتم و زني به همسري من درآمد كه اهل كتاب نبود. هميشه وقتي از كنار من مي گذشت و يا برايم چاي مي آورد به خنده و خوش رويي مي پرسيد:
- حال هووي من چه طور است؟
چند سال گذشت تا يك روز خبر دادند دايي مادر همسر من فوت شده است، پيرمردي كه من هرگز نديده بودمش و مي گفتند بيشتر اوقات را در خانه كوچك موروثي مي گذرانده است. «دايي جان» صدايش مي كردند و من از او فقط همين نام را مي دانستم.
بعد از برگزاري شب هفت، يك روز خويشان او از من خواستند كه مشتي كتاب را كه از او باقي مانده بود، برآورد كنم. به اتاقي پاي گذاشتم كه يك فرش خرسك داشت، راديو و چند صد جلد كتاب. البته تاكنون حدس زده ايد كه يكي از آن كتاب ها همان «تاريخ بيهقي» چاپ ۱۳۲۴ بوده است، اما ممكن نيست حدس بزنيد او در صفحه سفيد پاياني آن كتاب كه جلدي كهنه و عطفي از چرم داشت، به خط زيبايش چه نوشته بود:
«كتاب عزيزي است. اميدوارم بعد از من، به دست اهلش برسد» و اين يكي را كه اصلاً ممكن نيست، حدس بزنيد. در پايان اين جملات آورده بود:
«به تاريخ بيست و يكم ماه آذر سال يكهزار و سيصد و بيست و شش شمسي» يعني روز تولد سه سالگي من.

بازار فرهنگ
مجموعه قوانين و مقررات شهرسازي
(جلد اول: از آغاز تا پايان سال ۱۳۷۸)
تنظيم و طبقه بندي: مجيد احسن/ زيرنظر: شوراي انتشارات حوزه، معاونت شهرسازي و معماري وزارت مسكن/ ناشر: مركز مطالعات و تحقيقات شهرسازي و معماري ايران/ چاپ اول،  ۱۳۸۲/ ۶۷۲ صفحه - وزيري/ جلد سلفوني/ ۴۵۰۰ تومان.
اين كتاب شامل طبقه بندي موضوعي كليه تعاريف و احكام مندرج در تمام قوانين و مقرراتي است كه به طور مستقيم يا غيرمستقيم در اداره امور شهرسازي و توسعه و عمران كشور داراي نقش بوده و براي نخستين بار بدين صورت به مردم و دستگاه هاي مؤثر در توسعه و عمران كشور عرضه مي شود.
اراك از ژرفاي تاريخ
001647.jpg

نويسنده: علي سربندي/ ناشر: نشرذهن آويز/ چاپ اول، ۱۳۸۲/ ۲۶۶ صفحه/ ۲۰۰۰ تومان.
«اراك از ژرفاي تاريخ» يكي از منابع معتبر درباره شهر اراك است كه به صورت پژوهشي دقيق درباره پيشينه و تاريخ اين شهر ارائه شده است. نويسنده معتقد است اراك شهري كهن، اما فراموش شده و از ياد رفته است. شهري كه در توفان هاي سهمگين رويدادهاي روزگار، از نظرها پنهان مانده و گم شده است. اين كتاب در واقع تابلويي است دو بعدي از رنگ هاي غم و شادي و نقش هاي شكست و پيروزي در تودرتوي آوار زمان، تصويري است از سايه روشن هاي شكل گيري و پيدايي شهر اراك. وي اعتقاد دارد كه اراك ديرينه اي كهن دارد كه بنا به دلايلي فراموش شده است. نويسنده در اين كتاب مي كوشد تا به تمسك به اسناد و مدارك، جايگاه تاريخي شهر اراك را به شكلي مناسب آن تصوير كند.
كارشناسي و ارزيابي صدور بيمه و خسارت   آتش سوزي
نويسنده: سيد محمد يمني/ ناشر: دفتر پژوهش هاي فرهنگي/ چاپ اول، ۱۳۸۲/ ۲۳۸ صفحه/ ۳۱۰۰ تومان.
دراين كتاب سعي شده است كليه مطالب، كاربردي و به صورت خودآموز مطرح  شود و مي تواند براي كليه افرادي كه سعي دارند در رشته بيمه آتش سوزي به صورت حرفه اي فعاليت كنند، مورد استفاده قرار گيرد.
فانوس انتظار
سروده: سارا ولي پور/ ناشر: پازينه/ چاپ اول، ۱۳۸۲/ ۲۸۷ صفحه/ ۱۵۰۰ تومان.
در دياركربلا امشب چه گويم محشر است
تشنگي در خيمه ها از فقر ايمان خوشتر است
اشك زينب جاري و خونين شده دشت بلا
مي رود سوي حسينش چون كه مي بيند جفا
آن سه ساله دختر از عشق پدر جان مي دهد
اين مصيبت ها چه گويم بوي قرآن مي دهد
اين كتاب اولين مجموعه شعر سارا ولي پور است كه توسط انتشاراتي پازينه به بازار نشر عرضه شده است.

فرهنگ
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |