«جواهرخانم» پس از ام البنين مسن ترين عضو خانواده اسلامي است كه هم اكنون در تهران و نزد نوه اش - پدر بزرگ علي - زندگي مي كند.
نخستين ايراني 
در صورتي كه نام علي اسلامي در كتاب ركوردداران ثبت شود، او نخستين ايراني است كه در فهرست «ترين» هاي جهان قرار مي گيرد.البته «ترين» در اين قسمت به خصوص!
مشغله
والدين نوزاد ايتاليايي كه هم اكنون صاحب بيشترين اجداد زنده جهان محسوب مي شود، ۴ روز پس از تولد وي نام او را در كتاب ركوردداران، ثبت كردند. آنها از پيش، منتظر تولد فرزندشان بودند تا وي را به جهان معرفي كنند اما در ايران، كمتر كسي به مسايلي از اين دست توجه مي كند. شايددليل آن، مشغله زياد و عدم اطلاع رساني باشد.
ركوردهاي ديگر
ممكن است كودكان ديگري نيز در ايران باشند كه صاحب اين ركورد يا بيشتر هستند. خانواده آنها مي توانند با ما تماس بگيرند و موضوع را اطلاع دهند.
۶ سال پيش هنگامي كه مامور نفيسي، كارمند اداره ۱۶ ثبت احوال تهران، پاي صفحه اول شناسنامه «علي اسلامي ئيلانجق» را مهر و امضا مي كرد، هرگز تصور نمي كرد ممكن است نام اين كودك روزي در رديف «ترين»هاي جهان قرار گيرد و در كتاب ركوردداران ثبت  شود. اما اكنون پدر ومادر او در تلاش هستند تا هرچه زودتر مدارك خود را جمع آوري كنند و به مقامات مسوول تحويل بدهند. آنها مي گويند فرزند ۶ساله شان صاحب بيشترين اجداد زنده در جهان است.
اين ماجرا با چاپ خبري كوتاه در صفحه حوادث شروع شد، خبري كه از ركورد شكني يك نوزاد ايتاليايي در تعداد اجداد زنده حكايت داشت.
والدين اين كودك، ۴روز پس از تولد وي، نام فرزندشان را به خاطر زنده بودن ۱۳ نفر از اجدادش ثبت كردند.
پس از چاپ اين خبر، پدر علي در تماس با ما گفت: فرزند او نيز صاحب اين ركورد است و درحال حاضر مادربزرگ پدربزرگ و مادربزرگ مادربزرگ وي در قيد حيات هستند.
ركوردداران 
درحال حاضر «نيكولاس كريستياني» نوزادي كه سه شنبه هفته گذشته در شهر «كولورينا» در شمال ايتاليا متولد شد، صاحب ركورد اجداد زنده است.
به گفته شهردار كولورينا اين كودك، ۱۳ جد   شامل پدر و مادر، پدر و مادربزرگ، پدران و مادران اين افراد و همچنين مادر يكي از اجداد مقدم است كه ۱۰۱ سال سن دارد.
پدر اين كودك ۲۷ ساله است و مادر وي ۲۱ سال سن دارد.
پيش از تولد اين نوزاد، يك دختر آرژانتيني به نام «مارتينا جوديچه» با ۱۱ جد، ركورددار بود.
تولد
«علي اسلامي ئيلانجق» درچهارمين روز از مهرماه سال ۱۳۷۷ متولد شد و كد ملي۱ -۱۴۸۱۶۴-۰۰۲ را به نام خود ثبت كرد.
پدر علي مي گويد: «زماني كه فرزندمان متولد شد ۱۴ نفر از اجداد او زنده بودند اما ۲ سال بعد مادر پدربزرگ علي فوت كرد. ما آن موقع تصور نمي كرديم داشتن اجداد زنده موضوع مهمي باشد وگرنه پسر ما ۶ سال پيش ركوردشكني كرده بود.»
اجداد
اجداد پدر علي كه هم اكنون در قيد حيات هستند شامل پدر، پدربزرگ و مادربزرگ،  پدر پدربزرگ، مادربزرگ پدربزرگ، مادر مادربزرگ و مادربزرگ مادربزرگ مي شوند.
از سويي مادر، پدربزرگ، مادر پدربزرگ، مادربزرگ، پدر مادربزرگ و مادر مادربزرگ نيز از اجداد زنده مادري علي هستند كه همگي اصالتاً به روستايي در حوالي اردبيل تعلق دارند.
مسن ترين ها
در اين ميان مادربزرگ مادربزرگ علي به نام «ام البنين» مسن ترين جد اين كودك محسوب مي شود. سال تولد او به طور دقيق مشخص نيست. اما به گفته نوه هاي ام البنين، اين پيرزن بين ۱۱۰ تا ۱۳۰ سال سن دارد.
«صمد»- پدر بزرگ علي - مي گويد: «ام البنين مدتي در يك روستا در نزديكي ميانه زندگي مي كرد اما اكنون به شهر رفته. وي از اهالي همان منطقه اي است كه دهقان فداكار، ريزعلي خواجوي، در آنجا زندگي مي كرد.»
تعداد مجموع فرزندان، نوه ها، نتيجه ها و نبيره هاي ام  البنين نيز به علت پراكنده شدن اين افراد در مناطق مختلف به طور دقيق مشخص نيست اما تخمين زده مي شود شمار آنها به ۱۳۰ نفر برسد.
«جواهرخانم» پس از ام البنين مسن ترين عضو خانواده اسلامي است كه هم اكنون در تهران و نزد نوه اش - پدر بزرگ علي - زندگي مي كند.
هر چند در شناسنامه جواهرخانم سال تولد وي ۱۲۸۵ ذكر شده اما نتيجه اش - پدر علي - مي گويد: سن او بيشتر از شناسنامه اش است.
جواهر كه هم اكنون با مشكل بينايي و شنوايي مواجه شده، در گذشته زندگي سختي را تجربه كرده است.
او در حالي كه به سختي حرف مي زند، به زبان آذري مي گويد: «اواخر دوره قاجار در ايران به شدت گراني شد، براي همين پدرشوهرم، من و بچه هايش را با خود به روسيه - كشور آذربايجان - برد. ما چند سالي آنجا زندگي مي كرديم تا اينكه رضاشاه از تمامي مهاجران خواست به ايران بازگردند. ما نيز مجددا به منطقه خودمان آمديم اما اينكه چند سال آنجا بوديم و زمان كدام شاه به روسيه رفتيم يادم نيست.»
ازدواج زودهنگام 
آنچه باعث شده «علي» از نظر تعداد اجداد زنده، ركورددار شود، ازدواج زودهنگام آنها است.
پدر علي مي گويد: «من با پسرم ۲۱ سال و با پدرم ۲۰ سال اختلاف سني دارم. تقريبا همه اعضاي خانواده ما زود ازدواج كرده اند و به همين دليل در حال حاضر ۱۳ جد علي زنده هستند.»
تهيه مدارك 
امتيازي كه علي نسبت به همتاي ايتاليايي خود دارد اين است كه وي در ۶ سالگي ۱۳ جد زنده دارد ولي از عمر «نيكولاس» هنوز يك هفته هم نمي گذرد. ضمن آنكه علي هنگام تولد، صاحب ۱۴ جد بود و مدارك فوت مادر پدربزرگ وي كه به «ننه باجي» شهرت داشت اين موضوع را ثابت مي كند كه اين زن، ۲ سال پس از تولد كودك ۶ ساله جان خود را از دست داد.
به هر حال اكنون خانواده علي قصد دارند نام اين كودك ۶ ساله را به عنوان ركورددار اجداد زنده ثبت كنند اما مشكل اصلي كه در اين ميان وجود دارد تهيه مدارك مربوط به زنده بودن اين افراد به ويژه ام البنين است. با اين وجود آنها با همكاري گروه حوادث همشهري تمام تلاش خود را براي وارد كردن نام يك ايراني در كتاب ركوردداران انجام خواهند داد.

سعيد مسيح
حكم اعدام پسرجواني كه با همدستي يك زن مرتكب قتل دختر او شده بود از سوي قضات ديوان عالي كشور تاييد شد.
«ناصر » ۲۹ساله متهم است در بهمن ماه سال ۸۰ در پي ارتباط با زني به نام «فهيمه»، دختر ۱۸ ساله او را با حوله خفه كرده است.
كشف جسد در زير زمين
در يك روز سرد بهمن  ماه سال ۸۰، مردي نگران و هراسان باماموران اداره آگاهي ورامين تماس گرفت و ماموران را در جريان يك جنايت قرارداد،
آن مرد از آن سوي خط به افسر كشيك آگاهي گفت: «جنازه دخترم را در زير زمين خانه ام پيدا كرده ام.» مامور بلافاصله آدرس محل كشف جسد را گرفت و چند لحظه بعد صداي آژير ماشين هاي پليس و قاضي كشيك با شكستن سكوت محله هاي اطراف، جلو خانه مورد نظر توقف كردند.
مردي كه به نظر مي رسد پدر مقتوله بود در حالي كه به شدت بي تابي مي كرد ماموران را به طرف زيرزمين خانه راهنمايي كرد. افسر پرونده در زيرزمين خانه با جسد دختر جواني در حالي كه در ميان چادر مشكي رنگي پيچيده شده بود، درون گهواره اي روبه رو شد.
با دستور هاديان قاضي وقت جنايي گروهي از كارآگاهان اداره آگاهي ورامين تحقيقات خود را براي شناسايي و دستگيري قاتل آغاز كردند. در بررسي هاي اوليه مشخص شد مقتوله ۱۸ ساله سميه نام داشت كه در مقطع پيش دانشگاهي مشغول به تحصيل بود. خانواده سميه حوالي ظهر متوجه غيبت مشكوك دخترشان شدند و غروب، زماني كه قصد داشتند پليس را در جريان ماجرا قرار دهند با جنازه دخترشان در زيرزمين خانه شان روبه رو شدند.
پزشكان پزشكي قانوني هم پس از معاينه جسد اعلام كردند كه مقتوله با پيچيده شدن چيزي شبيه روسري دور گردنش به قتل رسيده و علت مرگ خفگي است.
ماموران پس از تحقيقات خود اقدام به بازجويي از پدر مقتوله كردند. او كه ماموران را در جريان اين جنايت قرار داده بود گفت:« امروز عصر (روز جنايت) كه از محل كارم به خانه آمدم متوجه غيبت سميه شدم. هنگامي كه موضوع را از همسرم پرسيدم، گفت صبح كه براي كاري به مدرسه پسرمان مي رفتم، سميه خواب بود، اما وقتي برگشتم هيچ خبري از اونبود.
ابتدا فكر كردم به خانه دوستانش رفته است. خواستم به آنها زنگ بزنم كه همسرم گفت بروم و دخترم را از مدرسه بياورم، غروب شد. اما همچنان از دخترم خبري نبود، به خانه همه دوستانش زنگ زدم ولي آنها هم از دخترم بي اطلاع بودند. نگران و درمانده، نمي دانستم چكار كنم.
سرانجام تصميم گرفتم با رفتن به كلانتري موضوع را به آنها اطلاع دهم، ولي وقتي بيرون آمدم متوجه پنچر بودن لاستيك ماشينم شدم. به زير زمين آمدم كه لاستيك ماشين را بردارم كه متوجه چيزي درون گهواره شدم. وقتي به سراغش رفتم متوجه جنازه دخترم در ميان چادر شدم و...»
ماموران باتوجه به اينكه قاتل هيچ ردي از خود باقي نگذاشته بود پس از بازجويي از خانواده مقتوله اقدام به بررسي احتمالات ممكن كردند.
در اولين فرضيه، ماموران احتمال دادند كه عامل يا عاملان احتمالي اين جنايت براي سرقت وارد خانه شده اند كه در حين سرقت از خانه ناگهان دختر خانواده متوجه ماجرا مي شود و آنها براي اينكه كسي متوجه فعاليت آنها نشود اقدام به قتل دخترك كرده اند. اما در فرضيه دوم اختلافات خانواده و موضوع انتقام مطرح شد. كارآگاهان اداره آگاهي احتمال دادند كه فردي به خاطر اختلاف با اين خانواده در يك فرصت مناسب وارد خانه شده و براي گرفتن انتقام از آنها دست به قتل دخترشان زده است. همچنين ماموران احتمال قتل به دست خواستگاران شكست خورده سميه را هم رد نكردند.
با توجه به اينكه هيچ چيزي از خانه سرقت نشده بود احتمال قتل به دست سارقان احتمالي تا حدودي كم رنگ شد و ماموران تحقيقات خود را بيشتر به سوي احتمال قتل در نتيجه يك انتقام و اختلافات خانوادگي معطوف كردند.
تحقيقات پليس براي شناسايي عامل اين جنايت از سوي ماموران اداره آگاهي ورامين ادامه داشت تا اينكه پدر سميه با مراجعه به اداره آگاهي، پرده از راز اين جنايت برداشت و گره هاي كور اين معما براي شناسايي قاتل را باز كرد.
همسرم در اين قتل دست دارد
پدر سميه، در اداره آگاهي ضمن شكايت از همسرش گفت: «مطمئن هستم همسرم با همدستي پسر جواني به نام خسرو مرتكب قتل دخترم شده است. فهيمه (همسرم) حدود دو سال است كه با پسر جواني به نام ناصر رابطه پنهاني دارد. مدتي قبل هنگامي كه متوجه رابطه آنها شدم با رفتن به كلانتري از آنها شكايت كردم. اما همسرم در كلانتري تعهد داد كه رابطه اش را با آن پسر قطع كند و من هم به خاطر زندگي و فرزندانم او را بخشيدم و از شكايتم صرف نظر كردم و او دوباره به خانه برگشت. اما پس از قتل دخترم دوباره پي بردم كه آنها با هم رابطه دارند و چون هيچ فردي در زندگي ام نبوده كه از ما كينه اي به دل داشته باشد كه براي آن بخواهد دخترم را بكشد، احتمال مي دهم ناصر با همدستي همسرم مرتكب اين جنايت شده باشد.»
من دخترم را نكشته ام 
پس از شكايت اين مرد، ماموران همسر او را براي بازجويي به اداره آگاهي احضار كردند ولي او در بازجويي ها با انكار ارتباط پنهاني با ناصر گفت: «پس از تعهد دادن در كلانتري ديگر رابطه ام را با ناصر قطع كردم و در ماجراي قتل دخترم هم من هيچ نقشي نداشتم و از موضوع بي اطلاعم.»
كارآگاهان سپس تحقيقات گسترده اي را براي شناسايي مخفيگاه ناصر آغاز كردند ولي او پس از جنايت فرار كرده بود و هيچ كس از او خبري نداشت. سرانجام پس از گذشت سه روز ماموران اداره آگاهي ورامين كه در اين مدت زير نظر سرگرد شاهسمند- از كارآگاهان مجرب اداره آگاهي- اين پرونده را پيگيري مي كردند، موفق شدند ناصر را كه در خانه يكي از دوستانش در روستايي حوالي ورامين مخفي شده بود، شناسايي و او را دستگير كنند.
ناصر در ابتدا منكر هر گونه اطلاعي از قتل سميه شد ولي پس از آن كه شواهد موجود در پرونده را عليه خود ديد، لب به اعتراف گشود.
متهم در بازجويي به ماموران گفت: «در روز جنايت مانند روزهاي قبلي با كليدي كه فهيمه به من داده بود وارد خانه شدم. فهيمه در خانه نبود و دخترش با ديدن من شروع به داد و فرياد و ناسزا گفتن كرد. من هم براي اين كه همسايه ها متوجه ماجرا نشوند، حوله اي را دور گردنش پيچيدم و به زيرزمين بردم و قبل از اين كه كسي متوجه ماجرا شود از آنجا فرار كردم. همچنين فهيمه به من قول ازدواج داده بود و قرار بود پس از جدا شدن از همسرش با من ازدواج كند.»
ماموران پس از اعترافات ناصر و با دستور قاضي پرونده، فهيمه را بازداشت كردند كه او سرانجام به داشتن ارتباط با ناصر اعتراف كرد. قاضي هاديان رئيس شعبه دهم دادسراي ورامين پس از چند جلسه محاكمه، ناصر را با توجه به تقاضاي اولياي دم، به قصاص نفس (اعدام) و همچنين فهيمه را به تحمل حبس محكوم كرد. حكم اعدام ناصر پس از ارسال به ديوان عالي كشور از سوي قضات ديوان عالي هم مورد تاييد قرار گرفت و شمارش معكوس براي اعدام اين جنايتكار آغاز شده است.

يك كشتي باري متعلق به كره شمالي در سواحل تركيه در درياي مديترانه به گل نشست.
اين كشتي باري با نام «توور۳ » در نزديكي سواحل شهرستان «كمر» در جنوب غرب تركيه به گل نشست.
مسوولان شهرستان «كمر» براي نجات خدمه كشتي ۷۰ متري «توور۳» از مسوولان نظامي تركيه تقاضاي كمك كردند و يك بالگرد متعلق به نيروي هوايي تركيه براي نجات سرنشينان اين كشتي از پايگاه هوايي قونيه به پرواز درآمده است. به دليل توفان شديد در درياي مديترانه امكان نزديك شدن قايق هاي نجات به اين كشتي ميسر نيست و كشتي در معرض غرق شدن قرار دارد.

ماموران منطقه حفاظت شده «باشگل» واقع در تاكستان، حين گشت شبانه ۳،شكارچي غير مجاز را دستگير كردند.
از متخلفان، دو قبضه اسلحه شكاري، ۲۰۰ عدد فشنگ، نيم كيلوگرم باروت، ۳۰۰ عدد چاشني و ۱۱عدد لاشه خرگوش شكار شده، كشف و ضبط شد.
متخلفان شكار غير مجاز نسبت به شكار در فصول مجاز محروم و از صدور پروانه شكار براي آنها خودداري مي شود.
پرونده شكارچيان مذكور جهت پيگيري قانوني تحويل مراجع قضايي تاكستان شده است.

اعضاي يك باند ترويج فساد و فحشا در اراك دستگير شدند.
در پي گزارش هاي مردمي و مراقبت نيروهاي انتظامي اعضاي اين باند در يك منزل شخصي در اراك، شناسايي و دستگير شدند. اعضاي اين باند در كمين دختران فراري بودند و آنان را به فساد مي كشيدند.
ماموران انتظامي با كنترل نامحسوس و هماهنگي با دادگستري، خانه مظنون را بازرسي و ۸ مرد و زن را در اين خانه دستگير كردند.
متهم اصلي اين پرونده پس از دستگيري به شناسايي دختران و زنان فراري و سوءاستفاده از آنان اعتراف كرد.

وجود هزاران راننده زنداني در زندان هاي انگليس و ولز موجب شده است تا جايي براي نگهداري سارقان باقي نماند. تازه ترين آمار منتشر شده از سوي وزارت كشور انگليس نشان مي دهد تا پايان سال ۲۰۰۲ تعداد رانندگان زنداني شده، تقريبا ۵ هزار نفر بيشتر از تعداد سارقان منازلي بوده كه روانه زندان شدند.
در اين سال ۲ هزار و ۸۱۹ جوان در انگليس و ولز به دليل جرايم رانندگي زنداني شدند كه از اين ميان حدود ۲۰ درصد به دليل نپرداختن جرايم نقدي بوده و ۲۰۰ مورد نيز به رانندگي پس از مصرف الكل و مواد مخدر ارتباط داشت. اين در حالي است كه تعداد سارقان جوان منازل كه در سال ۲۰۰۲ زنداني شدند ۲ هزار و۶۸۵ مورد بود.

۲۱ ايراني جوياي كار، ظرف هفته جاري به اتهام ورود غيرقانوني به خاك كويت بازداشت شدند. اين افراد خود را با قايق به منطقه «الزور» در جنوب كويت رسانده بودند اما به محض پياده شدن در ساحل كويت، توسط پليس دستگير شدند.
آنها اعتراف كرده اند كه براي كار در كويت از استان خوزستان به صورت قاچاق وارد كويت شده اند.
كويت براي كنترل بيشتر مرزهاي آبي خود از مردادماه گذشته، مرز دريايي خود را به زير پوشش سيستم جديد رادارهاي دريايي و دوربين هاي حرارتي برد. وزارت كشور كويت با خريداري سيستم جديدي از رادارهاي دريايي، با نصب ۱۲ مركز راداري در امتداد مرزهاي آبي، كنترل دقيق مرز را شدت بخشيد.

يك باند سرقت موتورسيكلت و احشام در شهرستان مانه و سملقان دستگير شدند.
سن اعضاي اين باند ۱۰ نفري، ۱۸ تا ۲۵ سال است و آنها تا به حال به چندين فقره سرقت اعتراف كرده اند.
همچنين يك باند توزيع مواد مخدر كه دامنه فعاليت آنها شهرستان زابل و شهرستان هاي شمالي خراسان بود در اين شهرستان متلاشي شد.
در اين رابطه پنج قاچاقچي به همراه چندين كيلوگرم مواد مخدر، تلفن همراه و يك دستگاه موتورسيكلت دستگير شدند.