اسماعيل عباسي
اشاره : «آريستيد استبان ارناندس گررو» معروف به «آرس» كاريكاتوريست نامدار كوبا، در سال ۱۹۶۴ يعني اوج رويارويي ناوهاي آمريكا و شوروي بر سر پايگاههاي موشكي روسها در كوبا، چشم به جهان گشود. زندگي اين هنرمند همچون بسياري از كوبا ئي ها، در سالهاي آميخته به بحران هاي سياسي، محاصره اقتصادي و تهديد دايمي كوبا از سوي آمريكا سپري شد.
مهاجرت كوبايي هاي ناراضي به غرب و چشم انداز زندگي آنان در برابر آنچه در سرزمين زادبوم جريان دارد، آن روي سكه زندگي در كوباست كه شماري از هنرمندان اين كشور را نيز به مهاجرت كشاند. اما «آرس» كه تحصيلات خود را در رشته روانپزشكي به پايان برده، در كوبا ماندگار شده و در موطن خود به عنوان يكي از كاريكاتوريست هاي معروف جهان شهرت يافته است.
آرس در سال ۱۳۷۸ به عنوان ميهمان و داور پنجمين نمايشگاه بين المللي كاريكاتور دو سالانه تهران به كشور ما آمد و در يكي از جلسات پنجمين همايش بين المللي كاريكاتور در موزه هنرهاي معاصر، براي علاقه مندان به هنر كاريكاتور سخنراني كرد. دوستداران هنر كاريكاتور در ايران با آثار اين هنرمند آشنايند و مجموعه اي از آثار او در ايران چاپ و منتشر شده است.
هنر و ادبيات در «كوبا» سرزمين كوچكي كه در اوج جنگ سرد ميان بلوك غرب و شرق در ساختار سياسي جهان ديروز، از خبرسازترين كشورها بود، درونمايه اي متناسب با رخدادهاي ۵۰ سال اخير و سايه روشن هاي وقايع در آمريكاي لاتين دارد. جزيره «كوبا» پس از سقوط «باتيستا» و به قدرت رسيدن «فيدل كاسترو» و همراهان او، همواره سايه سنگين ايالات متحده آمريكا را، كه در ادبيات سياسي دوران جنگ سرد، سركرده امپرياليسم جهاني ناميده مي شد، بر خويشتن حس كرده است. زيستن در فضاي بيم و اميد و موجي از تهديد ها و توطئه هاي پي درپي ، تأثيرات ژرفي بر هنر و ادبيات مردم كوبا داشته است. در اينجا مجال آن نيست كه همه شاخه هاي هنر و ادبيات اين سرزمين مرور و يا بررسي شوند. در اين نوشتار، آثار يكي از برجسته ترين و معروف ترين هنرمندان كاريكاتوريست كوبا به نام «آريستيد استبان ارناندس گررو» معروف به «آرس» را پيش رو داريم. «آرس» از سرزميني برخاسته كه خود بخشي از آمريكاي لاتين به شمار مي رود. هنرهاي تجسمي به ويژه نقاشي در ميان مردم اين كشورها از غناي ويژه اي برخوردار است. آميزش استعدادهاي كم نظير بومي كه ذوق و توان خود را در تنديس هاي باشكوه چند هزار ساله به يادگار گذاشته، با فرهنگ اسپانيولي كه غني ترين ميراث هاي نقاشي جهان را دارا مي باشد، به خلاقيت هاي جديد و چشمگيري انجاميده است. همچنان كه هنرمندان مكزيكي در نقاشي هاي ديواري، صاحب ميراث گرانقدري اند و دو تن از برجسته ترين كاريكاتوريست هاي معاصر به نام هاي «كنيو» و «مورديلو» از «آرژانتين» برخاسته اند.اما «آرس»، روانپزشك هنرمندي است كه در اوج تحريم هاي اقتصادي و فشارهاي سياسي آمريكا عليه كوبا، در اين سرزمين چشم به جهان گشوده است. تأثير پذيري او از روحيه و فرهنگ ملتي كه ساليان دراز پذيرفته كه بايد مقاومت كند و براي درگيري بزرگ با يكي از قدرتمندترين ارتش هاي جهان گوش به زنگ باشد، آثاري را به جهان عرضه كرده است كه با ادبيات سياسي سرزمين كوبا، همخواني بسياري دارد. كاريكاتورهاي «آرس» بازآفريني واقعيت هايي از جهان نابرابر پيرامون اوست. اين آثار در عين حال كه خشونت ذاتي ناشي از بهره كشي از انسان را برمي تاباند، به تناسب موضوع آميخته با طنز و شوخي است. تفاوت ميان آثار آرس و برخي از هنرمندان كشورهاي سوسياليستي در دوران پيش از فروپاشي اتحاد شوروي را، در همين ظرافت ها مي توان ديد. «طنز» ويژگي اصلي كاريكاتور و در واقع شناسنامه اين هنر است. فصل مشترك كاريكاتوريست هاي اروپاي شرقي، اتحاد شوروي و كشورهايي مثل كوبا كه در زمره متحدان اصلي اين بلوك محسوب مي شدند، نماياندن خشونت هاي عريان در مناسبات غيرعادلانه بوده است. اين گرايش در عين حال كه نمايش بي عدالتي هاست، گاهي فاقد طنز است، اما «آرس» با وجود آن كه شيوه كارش از لحاظ تركيب بندي، بي شباهت به آثار هنرمندان
|
|
كاريكاتوريست پيش گفته نمي باشد، عنصر طنز را در تمامي آثار خود حفظ كرده است. تكنوكرات هاي چاق با كلاههاي سيلندري، از شخصيت هاي ثابت آثار اين هنرمند هستند. چاقي برآمده از يك مناسبات غيرعادلانه، آدم هاي آثار آرس را در هيأت پيشكارهايي، مي نماياند كه رفتاري لاقيدانه و تفرعن آميز دارند. اين يك برداشت كلاسيك از چهره هاي ارباباني است كه در قالب قصه هاي اسپانيولي به آمريكاي لاتين راه يافته است و آرس آنها را به عنوان نماد بهره كشي در جهان مدرن امروز نيز معرفي مي كند. در مرور آثار «آرس»، طيفي از برداشت هاي حسي هنرمند از وقايع جهان پيرامون او بخصوص «كوبا» را مي توان ديد. از طرح هاي آرماني كه چهره بيروني فرهنگ ملي و مقاومت كوبايي ها را در برابر يك تهديد بزرگ و دير سال به نمايش مي گذارد و كاريكاتور هايي كه قالب هاي مصوري از طنز عاميانه و روزانه مردم است.
سيگار برگ كه يكي از آنها ساليان دراز در گوشه لب هاي «فيدل كاسترو» رهبر كوبا جا گرفته بود، به عنوان يكي از نمادهاي «كوبا» در آثار «آرس» نيز جاي ويژه اي دارند. او در هجو چابلوسي، يكي از آن آدم هاي چاق كلاه سيلندري را نشان مي دهد كه سيگار برگ خود را كه آماده روشن كردن مي باشد، ميان انگشتش گرفته است و انبوهي از فندك بدستان با فندك هاي روشن از سر و كول هم بالا مي روند، تا سيگار اين نجيب زاده فربه را بگيرانند!
|
|
«آرس» به بغرنجي هاي جهان در سالهاي آغازين سده بيست و يكم ميلادي هم، نگاهي نقادانه و آميخته به طنز دارد. «جهاني شدن» با بيم ها و اميدهايش، اضطراب بزرگ بشر است، گام نهادن در مسير ناشناخته ها با همه تصويرهاي مبالغه آميزي كه از جهاني نوتر به نمايش مي گذارند، هراس انگيز است. در آن بخش از آثار آرس كه پديده جهاني شدن را هجو مي كند، لشكري از روبوت هاي مسلح از صفحه رايانه ها، به بيرون مي تازند. در شيوه طراحي، آرس، همچون بسياري از نقاشان و طراحان آمريكاي لاتين، از مهارت چشمگير در به كارگيري خطوط و تركيب بندي برخوردار است، اما او ترجيحاً، روش ساده و واقعگرايي را برگزيده است. در آثار اين هنرمند، خط به مفهوم عام چه در قالب مرزهاي محيطي اثر و چه به صورت هاشورهاي متقاطع، براي بيان تصويري واضح تر به كار گرفته شده اند. روايت تصويري «آرس» از رخدادهاي جهان معاصر با بيان طنز آميز، همچون قصه هاي جذاب، با كشش كم نظيري مخاطب را به خود مي خواند، بينندگان آثار او، با اندكي تعمق، بازتاب واقعيت هاي تلخ و شيريني را كه در پيرامون آنها جريان دارد، مي بينند و با آنها ارتباط برقرار مي كنند.*
* براي تهيه اين مقاله از كتاب مجموعه طرح هاي آرس، به كوشش حسن كريم زاده، نيز به عنوان منبع استفاده شده است.