نگاه امروز
دوپينگ پديده تازه ورزش
جهانگير كوثري
بنابر افسانه اي قديمي، در شمال سرزميني كه بعدها قاره آمريكا ناميده شد، شكارچي جواني نزد جادوگر قبيله اش رفت تا با وردي سحر آميز او را به چابك ترين و ماهرترين شكارچي قبيله مبدل سازد. جادوگر در پاسخ گفت: «اولين پروانه طلايي فصل بهار را صيد كن، سپس گرد طلايي بالهايش را بر سينه ات بمال، آن گاه خود را به سبك بالي پروانه خواهي يافت.» مرد جوان چنين كرد و همچون پروانه اي سبك بال، تيزرو شد.
تاريخ چنين بازگو مي كند كه در روم باستان نيز، گلادياتورها گوشت حيوانات وحشي را خام خام مي بلعيدند تا قدرت و درندگي اين حيوانات را كسب كنند. در يونان نيز مريدان و رقيبان از عرق و گرد و خاك بدن كشتي گيران، اكسير نيروبخشي فراهم مي آوردند و بر اين باور بودند كه نيروي حيات و شجاعت معبودانشان از اين طريق به آنان نيز منتقل مي شود. نوشته هاي به جا مانده از وقايع نگاران قاره نو مبين آن است كه تمدن هاي پيشين اين قاره از خواص گياهان مختلف آگاه بودند و از آنها براي مقاصد درماني يا در مراسم مذهي بهره مي جستند. سرخپوستان مكزيك كه تحت فرماندهي هرنان كورتس فاتح مكزيك مي جنگيدند، در نبردهاي طولاني و خسته كننده از گياهي به نام پيوتل استفاده مي كردند و سرخپوستان منطقه كوهستاني بوليوي، پرو، اكوادور و كلمبيا به منظور رفع خستگي و گرسنگي، برگ بوته اي به نام اريتروكسيلن كوكا را مي جويدند. استفاده از برگ كوكا چنان رواج داشت كه عاقبت به پول رايجي به نام «كوكارا» مبدل شد.
در خلال جنگ جهاني دوم، «جيره غذايي خاصي» ميان سربازان توزيع مي شد تا مانع سرما و خستگي شود و آنان را براي جنگيدن مهيا سازد. در جنگ ويتنام نيز، سربازان آمريكايي به طور گسترده اي از حشيش و ديگر داروهاي روان گردان استفاده مي كردند.
ما از اين امر آگاهي نداريم كه از چه زماني، استعمال چنين موادي به دنياي ورزش راه يافت، با وجود اين روشن است كه آدمي از ديرباز در جستجوي راهي براي افزايش توان مندي هاي عقلاني و جسماني اش بوده، كه البته اين امر در سايه پيشرفت علم و توليد داورهاي آنابوليسمي و آمفتامين ها به بيراهه كشيده شده است.
پيروزي به هر قيمت
همگي مي خواهيم برنده باشيم ،چرا كه در عصر ما، پيروزي شرايط خوشبختي و كليد فردوس زميني است و در حقيقت موفقيت به هر بهايي، فلسفه دنياي مدرن است.
شگفت انگيز بود اگر مي توانستيم اين وسوسه يا باور نادرست را از ورزش بزداييم. در حقيقت خلاصه كردن هدف در پيروزي به هر بهايي به معناي ابتذال مفهوم اصيل ورزش و تخريب آن روحيه ورزشكارانه اي است كه بارون پي يردوكوبرتن مي خواست در كالبد بازيهاي المپيك بدمد؛ او در ۱۹۰۸ گفت كه اصل، شركت كردن در بازيهاست، نه بردن.
اما چرا اين روحيه وجود دارد؟ آيا به خاطر لذت محض از پيروزي در اول شدن است؟ قطعاً چنين نيست. چندين دهه است كه اصولي كه به ورزش جان مي بخشيدند، جاي خود را به اصولي نازل تر داده اند، اصولي كه صرفاً با يك جامعه مصرفي همخواني دارد.
امروزه پيروزي در ميدان هاي ورزشي معادل با كسب جوايز مادي است كه اين خود مغاير با آراي يونانيان باستان يا كساني است كه به همراه پي يردوكوبرتن، ورزش نوين را پايه ريزي كردند. اما در اين ميان سودجوياني كه منافعشان در استثمار ورزشكاران مفهوم مي يابد، با واداشتن آنان به استعمال داروهاي تحرك زا و افزايش قدرت بدني كاذب كه بعدها لطمات جبران ناپذير آن آشكار مي شود، سلامت آنان را به خطر مي اندازند.
از سويي ديگر، كفه فشارهاي جاه طلبانه فرد، درخواستهاي اعضاي تيم، توقعات سازمان هاي ورزشي و تجاري و از همه بالاتر انتظارات كل جامعه، سنگين تر از كفه خطرات استفاده از دوپينگ و ممنوعيت هاي قانوني آن است.
مشكل اخلاقي
در نتيجه، قهرمانان ورزشي بر سر دو راهي قرار مي گيرند: از يك سو استفاده از مواد تحرك زا يا هر داروي كمكي ديگر براي برتري يافتن در مسابقات و از ديگر سو، پرهيز از دوپينگ و پذيرش پيروزي رقيباني كه در استعمال اين مواد ترديدي به خود راه نمي دهند.
دوپينگ نيز همانند ديگر شيوه هاي تقلب به تقويت كاذب پتانسيل جسماني افراد مي انجامد كه به اين ترتيب مغاير با روح ورزش است؟ چرا كه ورزشكاران ديگر قادر نخواهند بود با تلاش طبيعي خود بر ديگر رقبا فائق آيند. اين عمل با ارزاني كردن برتري نامشروع به يكي از رقبا، ابتدايي ترين قوانين مسابقه را نقض مي كند. اين عمل موجب تباهي روحي و جسمي ورزشكار مي گردد و تعادل رواني وي را تحليل مي برد و ذهنيت جامعه را نسبت به وي خدشه دار مي سازد. در آخر، دوپينگ تصوير ورزش را ملوث مي كند و بدين ترتيب، سايه شوم خود را بر مسابقات ورزشي مي افكند.
|