ركوردداران جشنواره
آنهايي كه از جوايز جشنواره به عنوان تزيين استفاده مي كنند و آنهايي كه در صدر خبرسازي تمام دوره هاي جشنواره بوده اند
|
|
عليرضا كيواني نژاد
جشنواره فيلم فجر شروع شد، آن هم در بيست و دومين دوره اش. هنوز سينماها پذيراي علاقه مندان و حرفه اي هاي سينما نشده اند كه صحبت از برندگان نهايي است. عده اي آمار و ارقام سال هاي قبل را بازگو مي كنند و چون عمدتا حافظه كسي اينقدرها هم قوي نيست كه اين آمار و ارقام را به ياد داشته باشد پس حق با فردي است كه خود را آرشيو سخنگو مي نامد.
در بررسي دوره هاي قبل سراغ رشته هايي رفتيم كه اهميت خبري بيشتري داشته اند. با پوزش از تدوينگرها، صدابردارها و ...اما ادوار قبل جشنواره فجر از نگاه آمار و ارقام.
بهترين كارگرداني
هيچ كارگرداني بيش از ۲ بار موفق نشد طي ۲۱ دوره قبل عنوان بهترين كارگرداني را به خودش اختصاص دهد. داريوش مهرجويي به خاطر فيلم هاي هامون (۱۳۶۸) و پري (۱۳۷۲)، كيانوش عياري به خاطر تنوره ديو (۱۳۶۴) و آن سوي آتش (۱۳۶۶)، ابراهيم حاتمي كيا به خاطر روبان قرمز (۱۳۷۷) و آژانس شيشه اي (۱۳۷۶)، مجيد مجيدي به خاطر بچه هاي آسمان (۱۳۷۵) و باران (۱۳۷۹) تنها كارگردان هايي هستند كه در اين فهرست قرار دارند ضمن آنكه ابراهيم حاتمي كيا تنها كارگرداني است كه ۲ سال پياپي اين عنوان را از آن خود كرد.
به اين آمار و ارقام اطمينان و باور كنيد كه زد و بندي در كار نيست.
بهترين بازيگر نقش اول مرد
فرامرز قريبيان. اگر بازي او را مي پسنديد، اگر طرفدارش هستيد يا نه، فقط بدانيد تنها بازيگري است كه ۳ بار عنوان بهترين بازيگر نقش را به دست آورده است. ترن (۱۳۶۶)، بندر مه آلود (۱۳۷۱)، مرد باراني (۱۳۷۸) فيلمهايي هستند كه قريبيان به خاطر ايفاي نقش در آنها حالا در صدر ركوردداران جشنواره فيلم فجر است. بعد از او خسرو شكيبايي به خاطر حضور در دو فيلم رويايي هامون (۱۳۶۸) و كيميا (۱۳۷۳) اين عنوان را يدك مي كشد. عزت الله انتظامي هم به خاطر حضور در گراند سينما و روز فرشته نيز ۲ بار اين عنوان را كسب كرده است.
هر هنرپيشه ديگري كه به ذهنتان خطور مي كند، تنها يك بار توانسته اين عنوان را تصاحب كند.
بهترين بازيگر نقش اول زن
پروانه معصومي و فاطمه معتمدآريا يكه تازان اين فهرست هستند. معصومي پيش از اين به خاطر حضور در فيلم هايي چون گل هاي داودي (۱۳۶۳) و جهيزيه اي براي رباب (۱۳۶۶) دوبار به اين مهم دست يافته است. اما فاطمه معتمدآريا تنها بازيگر زني است كه تا امروز دو سال پياپي اين عنوان را از آن خود كرده است. آن هم به خاطر فيلم هايي چون يك بار براي هميشه (۱۳۷۱) و همسر (۱۳۷۲).
بازيگراني چون نيكي كريمي، هديه تهراني، مژده شمسايي، زنده يادجميله شيخي و ... تنها يك بار اين عنوان را به دست آورده اند.
بهترين بازيگر نقش دوم مرد
تحفه (۱۳۶۵)، ناخدا خورشيد (۱۳۶۴) و پرده آخر (۱۳۶۹). اين سه فيلم قطعا يك نام را در ذهنتان متبادر مي كند. بازيگري كه به خاطر ايفاي نقش مكمل مرد يا نقش دوم، توانست ركورد يك سيمرغ بهترين نقش دوم را به نام خودش ثبت كند، سعيد پورصميمي. فقط اين بازيگر در ادوار جشنواره فيلم فجر ركورددار تصاحب اين عنوان است و بازيگر ديگري در اين فهرصت نيست كه حتي دو بار توانسته باشد اين عنوان را به خودش اختصاص دهد.
بهترين بازيگر نقش دوم زن
شايد تنها هنرمندي باشد كه در دو زمينه ركورددار است. البته او در عرصه رقابتي براي كسب ركورد بهترين نقش اول زن، رقيبي چون پروانه معصومي را در كنار خود مي بيند اما تنها بازيگر زن است كه دو بار عنوان بهترين نقش دوم زن را نيز در كارنامه حرفه اي خود مي بيند؛ فاطمه معتمدآريا. برهوت (۱۳۶۷) و مسافران (۱۳۷۰) دو فيلمي هستند كه او را به كسب چنين افتخاري رهنمون ساختند. اما او اينجا هم تنها نيست. نيكو خردمند ديگر رقيب اوست كه چنين عنواني را دارد. يعني كسب دو سيمرغ بلورين براي بهترين نقش دوم زن. پرده آخر (۱۳۶۹) و بازيچه (۱۳۷۲) دو فيلمي هستند كه خردمند با ايفاي نقش در آنها به اين ركورد دست يافت.
بهترين فيلمبرداري
اين قسمت و ركورددارانش شايد يكي از شلوغ ترين گزينه هاي جشنواره فجر باشد. بزرگاني كه در اين عرصه ركورددار هستند جملگي براي علاقه مندان سينما آدم هايي سرشناس هستند و معتبر. هيچ كدام بيش از ۳بار اين عنوان را كسب نكرده اند. محمود كلاري را كه مي شناسيد. همو كه فيلمبرداري فيلم هايي چون سرب (۱۳۶۷)، گبه (۱۳۷۴) و بوي كافور عطرياس (۱۳۷۸) سيمرغ بهترين فيلمبرداري را به كلكسيون افتخارات او اضافه كرد.
محمد آلادپوش همانند همقطارش يعني كلاري ۳بار اين عنوان را به دست آورده است. گزارش يك قتل (۱۳۶۵)، سرزمين خورشيد (۱۳۷۵) و ايستگاه متروك (۱۳۸۰) فيلم هايي هستند كه به راي هيات داوران، عنوان بهترين فيلمبرداري را نصيب وي كرد.
اصغر رفيعي جم هم فيلمبرداري است با ۳ سيمرغ بهترين فيلمبردار. آن هم به خاطر فيلم هايي چون شايد وقتي ديگر (۱۳۶۶)، پرده آخر (۱۳۶۹) و سگ كشي (۱۳۷۹). فقط و فقط همين سه نفر، ۳بار سيمرغ را به خانه برده اند و سايرين در تعقيب آنها. تورج منصوري با جاده هاي سرد (۱۳۶۴) و هامون (۱۳۶۸) به اين عنوان مي رسد و سايرين چون عيلرضا زرين دست كه شايد از اعتبار دوچنداني برخوردار باشند، تنها يك بار به اين مهم رسيده اند.
بهترين فيلم نامه
اين بخش تنها نام يك كارگردان را دربردارد. كارگرداني كه از محبوبيت و كلاس خاصي در سينماي ايران برخوردار است و از معدود كارگردان هايي است كه سناريست هم هستند؛ يعني داريوش مهرجويي.
مهرجويي به خاطر هامون (۱۳۶۸) و سارا (۱۳۷۱) تا به حال دو بار عنوان بهترين فيلم نامه را به خود اختصاص داده است.
بهترين فيلم
ابراهيم حاتمي كيا و مجيد مجيدي. فقط اين دو كارگردان ركورددار اين عرصه هستند، جايي كه بهترين فيلم جشنواره انتخاب مي شود. ابراهيم حاتمي كيا به خاطر مهاجر (۱۳۶۸)، از كرخه تا راين (۱۳۷۱) و آژانس شيشه اي (۱۳۷۶).
اما مجيد مجيدي به خاطر پدر (۱۳۷۴)، بچه هاي آسمان (۱۳۷۵) و باران (۱۳۷۹) هم سه بار اين عنوان را كسب كرده است. يعني فيلم هايش به عنوان بهترين فيلم جشنواره انتخاب شده است.
اين آمار و ارقام بدون در نظر گرفتن بخش بين الملل است و در دوره هاي اول تا چهارم در بسياري از زمينه ها، كانديدايي معرفي نشد!
|