بخش سينماي حادثه اي
بيل رابكش بقيه را نه
اين روزها همه خارجي بازها درباره آخرين فيلم تارانتينو صحبت مي كنند. به نظر مي رسد روز نمايش بيل را بكش به اندازه روز اكران مطرح ترين فيلم هاي داخلي تماشاچي داشته باشد.
در بچه هاي جاسوس ۲ و ۳، آنتونيو باندراس چهره ثابت است و در قسمت سوم سر و كله چهره هايي مثل سيلوستر استالونه، سلما هايك، اليجا وود و جورج كلوني هم پيدا مي شود
جواد رسولي
براي اين بخش از جشنواره كه يك جورهايي مي تواند جزو بخش هاي پرطرفدار باشد چون تقريبا تمام فيلم هايش بزن بزن و اكشن است، ۱۲ فيلم انتخاب شده اند. بيشتر اين فيلم ها از توليدات درجه دو كمپاني هاي هاليوودي به شمار مي روند. چيزي در مايه هاي همين فيلم بالستيك كه تا پيش از شروع جشنواره در چند سينماي شهر اكران شده بود.
از ميان اين فيلم ها، بي چون و چرا(Undesputed) اسم و رسم دار ترينشان است. اين فيلم را والتر هيل ساخته كه براي خودش اعتباري دارد. فيلم هايي مثل «بيل وحشي»، «خيابان هاي آتش»، «عمليات مرداب» و «آخرين مرد مقاوم» را او كارگرداني كرده است. در «بي چون وچرا» دو بازيگر سياهپوست نقش اصلي را دارند. يكي وزلي اسنايپس و ديگري وينگ ريمز. ريمز همان سياهپوست اخمو و گنده اي است كه در «ماموريت غيرممكن ۱و۲ » به تام كروز براي انجام ماموريت هاي غيرممكنش كمك مي كند و طرفداران فيلم هاي تارانتينو هم او را با نام مارسلوس والاس بيشتر مي شناسند. نقشي كه او در فيلم داستان هاي عامه پسند بازي كرد. داستان فيلم «بي چون وچرا» در زندان مي گذرد. يك قهرمان بوكس به دلايلي به زندان مي افتد و آنجا حريفي پيدا مي كند كه مي خواهد با او مبارزه كند. نتيجه يك مسابقه نفس گير بوكس براي قهرماني جهان در زندان است.
حداقل يك فيلم با بازي استيون سيگال هم در اين بخش به نمايش درمي آيد. فيلمي به نام بيگانه.(foriegner) اما ۱۰ فيلم ديگر اين بخش هم اينها هستند: علامت امِت، قاتل روح، خلسه، راه حل هاي اضطراري، در جهنم، فاز چهارم، عزم كشتار، جرقه پرتاب، نيمه جان، وقتي كه آخرين شمشير كشيده مي شود و محل جنايت. همان طور كه از اسم فيلم ها پيداست، حجم عظيمي از شمشير و گلوله و آتش و اين جور چيزها در انتظار تماشاگران اين بخش است. يك ويژگي مهم اين فيلم ها البته جديد بودنشان است. يعني هيچ كدام آنها قبل از سال ۲۰۰۱ ساخته نشده اند.
بخش فيلم هاي روز
از اسم اين بخش پيداست كه فيلم هايش بايد داغ و جديد باشند، اما وقتي در ميان ليست فيلم ها به اسم هايي مثل «شهر كناردريا»و «اهميت ارنست بودن» برمي خوريد، مي شود حدس زد كه بعضي از اين فيلم ها قاچاقي وارد بخش شده اند. اگرچه اكثريت با فيلم هاي روز و جديد است. «شهر ساحلي» قرار است بعد از جشنواره در سينماهاي تهران اكران شود، بنابراين ديدنش آن قدرها ضروري نيست. هيجان انگيزترين فيلم اين بخش مطمئنا «بيل را بكش» قسمت اول است. آخرين ساخته كوئنتين تارانتينو كه خبر نمايشش در جشنواره، پيش از هر چيز يك موج حيرت و تعجب راه انداخت. چون «بيل را بكش» نه يك فيلم عامه پسند تمام عيار است و نه روشنفكرهايي كه با فيلم هاي قبلي تارانتينو سرشوق آمده بودند به آن علاقه اي نشان دادند. ديدن عكس العمل ايراني ها بعد از تماشاي اين فيلم بايد واقعا ديدني باشد. در اين بخش علاقه مندان به آرنولد شوارتزينگر و ترميناتور، مي توانند به تماشاي ترميناتور۳ بروند. نام اين قسمت از سري ترميناتور هست «رستاخيز ماشين ها» و داستانش باز هم جنگ انسان ها و ماشين ها است و روبوت هايي كه از آينده مي آيند تا سرنوشت جنگ را تعيين كنند. فيلم حفره ها با بازي سيگورني ويور و جان وويت هم مي تواند ديدني باشد. اين فيلم را اندرو ديويس كارگرداني كرده كه يك اكشن ساز قهار است. فيلم «فراري» و «خطر واضح و آشكار» از ساخته هاي اين كارگردان است.
فيلم هاي ديگر اين بخش اينها هستند؛ چارلي: زندگي و هنر چارلي چاپلين كه يك مستند درباره اين اسطوره سينما است و عجيب است كه آن را در كنار كلي فيلم داستاني و حادثه اي در اين بخش گذاشته اند، اهميت ارنست بودن، داستان هاي آشپزخانه (كه يك فيلم نروژي است)، از پا افتاده، افعي، تماس، جشن جنايت و بچه جاسوس هاي۳ .
قرار است در اين بخش پنج تا فيلم كوتاه هم به نمايش دربيايد كه همه شان اروپايي و آسيايي اند. درست بر عكس فيلم هاي بلند كه آمريكايي هستند: دختر روبوتي پيونگ يانگ (فنلاند)، گاهي يك ندا (كانادا)، ده دقيقه پيش از مردن (كانادا، اندونزي)، چلوار (فرانسه) و چرخ فلك (آلمان).
بخش سينماي تخيل و جلوه هاي ويژه: كامپيوترهاي معجزه گر.
پروپيمان ترين بخش فيلم هاي خارجي همين بخش است. به جز يكي دو تا، بقيه فيلم ها قابل توجه و ديدني اند. ترميناتور ۳ اينجا هم به نمايش در مي آيد. بيل را بكش هم همين طور. طنز ماجرا درباره نمايش اين فيلم در بخش جلوه هاي ويژه اين است كه تارانتينو در مصاحبه هايش بارها تاكيد كرده، تمام سعي او و تيم سازنده فيلم اين بوده است كه از جلوه هاي ويژه در فيلم استفاده نشود. تمام صحنه هاي مبارزه و خونريزي فيلم بدون دخالت كامپيوتر ساخته شده اند.
بچه هاي جاسوس ۲ و ۳، اما درست بر عكس بيل را بكش تمام موجوديت شان را مديون نرم افزارهاي رايانه اي هستند. جالب است كه روبرتو رودريگوئز، رفيق صميمي تارانتينو اين فيلم ها را كارگرداني كرده است. آنتونيو باندراس چهره ثابت اين سري است و در قسمت سوم سر و كله چهره هايي مثل سيلوستر استالونه، سلما هايك، اليجا وود و جورج كلوني هم پيدا مي شود تا سه گانه رودريگوئز در مفرح ترين حالت ممكن تمام شود.
يك فيلم از سينماي وحشت را هم در اين بخش مي توانيد ببينيد. فيلمي در ادامه سنت فيلم ترسناك هاي تين ايجري با نام «مترسك هاي وحشتناك» يا«Jeepers Creepers« كه يك جورهايي از فيلم دوئل استيون اسپيلبرگ الهام گرفته يعني تعقيب و گريز با يك راننده كاميون ناشناس. همراه كلي صحنه هاي منزجركننده مثل جسدهاي آويخته شده از سقف، روده هاي بيرون زده از شكم و هيولايي بال دار با صورت كريه و دندان هاي خون آلود. چطور است، ها؟
«قهرمان»، فيلمي از ژانگ ييمو فيلمساز جشنواره اي چيني در اين بخش به نمايش در مي آيد كه ديدنش يك تجربه غريب است. ييمو، شايد براي پاسخ به همتايش آنگ لي كه فيلم «ببر خفته، اژدهاي پنهان»اش موفقيت هاي زيادي كسب كرد، اين فيلم رزمي را با بازي جت لي ساخته تا در عين حال ثابت كند توانايي ساختن اين جور فيلم ها را كه سرشار از جلوه هاي ويژه تصويري هستند، دارد. قهرمان، علاوه بر روايت پيچيده، پس زمينه هاي تصويري زيبا و شاعرانه اي هم دارد، انگار كه هر نما از فيلم، يك تابلوي نقاشي مسحوركننده با رنگ هاي چشم گير است. در صدر تمام فيلم هاي اين بخش البته «بازگشت پادشاه»، قسمت سوم از سه گانه ارباب حلقه ها قرار دارد. فيلمي كه در بخش مسابقه بين المللي هم نمايش داده مي شود. مدال (فيلمي با بازي جكي چان)، ابسولون (يك فيلم اكشن ديگر با بازي كريستوفر لمبرت)، توازن و آرماگدون (با بازي بوروس ويليس، ليوتايلر و بن افلك) هم ديگر فيلم هاي بخش جلوه هاي ويژه هستند.
|