يكشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۳۰۰
پشت خط فيلم فجر
گفته مي شد اين فيلمها در جشنواره فجر به نمايش درمي آيند، اما اين خبر بيش از حد خوشبينانه بود. از آثار جعفر پناهي و ماني حقيقي خبري نيست.
002508.jpg
فرانك آرتا
«دايره» و «طلاي سرخ» (جعفر پناهي)، آغاز دوم (مهشيد افشارزاده)، ناف (محمد شيرواني)، آبادان (ماني حقيقي) و... چرا اين فيلم ها به جشنواره راه نيافتند؟
آنچه كه در پي مي خوانيد گزارشي است در اين باره. البته در اين گزارش فقط به ديدگاه هاي كارگردانان و توليد كنندگان فيلم هاي حذف شده اشاره شده است و قطعاُ نظرات مسئولا ن انتخاب جشنواره با مواردي كه در اين گزارش ذكر شده است، مغاير است. به ويژه آنكه ظاهراُ لا زم است كه در سينماي ايران مرزهاي مفهوم «جسارت» به روشني تبيين شود زيرا در برخي موارد خامدستي در نمايش صريح معضلا ت فرهنگي و اجتماعي و يا در مواردي عبور از هنجارهاي نهادينه اجتماع، به سادگي جسارت نام گرفته است. جسارتي كه البته سرمايه توليدكننده فيلم را با خطر روبه رو كرده است.
-عفر پناهي يكي از بحث انگيزترين فيلمسازان سينماي ايران با دو فيلم «دايره» و «طلاي سرخ» مرد اول اين فهرست است. «دايره» فيلمي است كه حدود سه سال پيش تاكنون به دليل موضوع جسارت آميزش در محاق توقيف قرار گرفت، درست در زماني كه سه معاونت سينمايي؛ آقايان سيف الله داد، محمدحسن پزشك و محمدمهدي حيدريان جاي خود را با يكديگر عوض كردند اما چيزي همزمان تغيير نكرد. اينكه براي به نمايش درآمدن اين فيلم در ايران تلاش مي شد، در آن سوي مرزها «دايره» براي نخستين بار در تاريخ سينماي ايران جايزه «شير طلايي» قديمي ترين جشنواره قديمي دنيا يعني «ونيز» را به ارمغان آورد.«دايره» قدم به قدم در تور شركت فستيوال هاي خارجي، چاشني موفقيت را با خود همراه مي كرد و حركت دوارش در آن سوي مرزها به خط مستقيمي تبديل مي شد كه راه هاي بسته را باز مي كرد و در همين راه براي نخستين بار هم «جايزه منتقدان سال» را از آن خود ساخت. ولي در ايران اين حركت به كلاف سر در گمي تغيير شكل يافت و تا به امروز هم روز از نو، روزي از نو...
و اما داستان «طلاي سرخ...» كارگردان «طلاي سرخ» بعد از مراحل آماده سازي در مردادماه امسال فرم تقاضاي شركت در «جشن خانه سينما» را پر كرد ولي اين فيلم هم موفق نشد به «جشن اصناف سينمايي ايران» راه يابد!
ولي مدتي بعد توانست جايزه بخش نوعي نگاه جشنواره كن را در فهرست جايزه هاي خود به ثبت برساند. تا پيش از اين در طول تاريخ برپايي جشنواره كن در بخش نوعي نگاه «جايزه اي» اعطا نمي شد، در اولين دوره اهداي اين جايزه بخش، عنوان سينماي ايران زينت بخش اين دوره شد.اين روند ادامه دارد تا مي رسيم به بيست و دومين جشنواره فيلم فجر... . «پناهي» از جمله نخستين افرادي بود كه فرم تقاضاي شركت در بخش هاي مختلف جشنواره را براي دو فيلم «دايره» و «طلاي سرخ» پر كرد ولي در نهايت ناباوري، هيات انتخاب اين فيلم را نديد و دو هفته مانده به برپايي جشنواره، مسوولان اعلام كردند كه كارگردان، نسخه هاي دو فيلم را تحويل بگيرد.
«مهشيد افشارزاده» با سابقه چهارده ساله در بازيگري در سينما براي نخستين بار فيلمنامه اي را جلو دوربين برد كه به قول خودش ارزش هاي پايمال شده نسل جنگ و انقلاب را به تصوير مي كشد؛ فيلمي درباره بازمانده هاي جنگ. افشارزاده مي گويد: «من سوژه هاي مختلفي داشتم مثلا سناريوهاي عشقي، ولي خودم را موظف دانستم به شكلي در جامعه ارزش هاي پايمال شده نسل جنگ و انقلاب را بيان كنم. من وظيفه خود مي دانستم اين حرف را بزنم، منتها نه حرف بدي زدم و نه به كسي تهمت زدم. من فكر مي كردم با وجود دموكراسي مي توانستم اين موضوع را كار كنم.» اما اين فيلم هم بنابه گفته يكي از اعضاي هيات انتخاب، ديده نشد و از جشنواره كنار رفت.
«ناف» فيلمي از محمد شيرواني هم به سرنوشت فيلم قبلي دچار شد.
و از قرار معلوم موضوع اين فيلم هم «جسورانه» بود ولي گلايه شيرواني بيشتر از اين است «كه در كوچكترين جشنواره هاي دنيا وقتي فيلمي را نمي پذيرند دست كم طي يك نوشته اي كوتاه يا با ذكر دلايل و يا بدون ذكر دلايل، رد شدن فيلم را به فيلمساز اعلام مي كنند ولي متاسفانه در مورد فيلم من حتي اعلام نكردند كه فيلم را پس بگيرم و خودم با تماس ها و پيگيري هايي كه كردم، به اين نتيجه رسيدم.»
فيلم شيرواني هم «مجوز ساخت» داشته و هم كارت كارگرداني از كانون كارگردانان خانه سينما دريافت كرده و اخيرا درجشنواره روتردام هلند به نمايش درآمده و با استقبال خوبي مواجه شده است.
درباره موضوع فيلم «ناف » شايد حق با انتخاب كنندگان است! كارگردان مي گويد: «اساساً خيلي مايل نيستم فيلمي بسازم كه مسايل روز را نقد مي كند، بلكه فكر مي كنم كمي بايد فراتر نگاه كرد و به مسايل بشري پرداخت و دردهاي بشري را مطرح كرد. اساساً به نمايش تاريخ مصرف دار اعتقادي ندارم. بنابراين خيلي نگران فيلم نيستم كه چرا كنار گذاشته شده است چون اعتقاد دارم اين فيلم اگر سه سال ديگر هم به نمايش درآيد بازهم تازگي داشته باشد.»
درمورد فيلم «آبادان» به كارگرداني ماني حقيقي، نخستين پرسشي كه پيش مي آيد اين است كه اين فيلم از ابتدا پروانه ساخته نداشته است. ماني حقيقي ضمن تاييد اين نكته توضيح مي دهد: «اساساً قصد من از ساخت اين فيلم اين بود كه يك فيلم نمونه اي بسازم براي گرفتن مجوز كارگرداني از كانون كارگردانان سينماي ايران. از سوي ديگر در همان زمان آقاي پزشك، معاون سينمايي وقت، بيمار بودند و خبرها حاكي از آن بود كه ايشان به دليل بيماري مي روند. بنابراين هرج و  مرج بر فضاي سينماي ايران حاكم بود. از سوي ديگر نكته مهم اين است كه اساساً نفس گرفتن پروانه ساخت اين است تا تكليف فيلمسازاني كه مي خواهند از وام و وسايل فيلمبرداري وزارت ارشاد استفاده كنند مشخص شود. ولي ما نه وام مي خواستيم و نه امكانات و اداوات.
بنابراين عملاً نيازي به پروانه ساخت نداشتيم. در نهايت كانون كارگردانان بعد از آماده شدن فيلم و ديدن آن، مجوز كارگرداني من را صادر كرد. به هرحال از بهمن سال ۸۱ تا مردادماه ۱۳۸۲ درگير حل مسايل بوديم تا اينكه فيلم براي نمايش در بخش مسابقه جشنواره قاهره پذيرفته شد و چون اين مساله اتفاق افتاد، فشار بيشتري آورديم تا تكليف ما را روشن كنند. چند مورد اصلاحيه به فيلم خورد و بعد اين اصلاحيه يك روز پيش از برپايي جشنواره به دستم رسيد كه امكان عمل را از ما گرفت. از سوي ديگر بنياد سينمايي فارابي به جشنواره قاهره فاكس زد، درصورت نمايش فيلم آبادان، كليه مراودات بنياد سينمايي با آن جشنواره قطع خواهد شد. بنابراين جشنواره قاهره فيلم را از بخش مسابقه حذف كرد و ما هم نمي خواستيم به شكل غيرقانوني عمل كنيم. به هرجهت ما طبق ليست اصلاحيه حدود ۶ دقيقه از فيلم و مقدار زيادي از صداي فيلم را حذف كرديم و حتي چانه هم نزديم ولي با اين وجود براي شركت در جشنواره، هيات انتخاب فيلم مرا رد كرد.
و آخرين خبر هم اين است كه ده مورد ديگر اصلاحيه به فيلم وارد شد و ديگر نمي توانم كاري انجام دهم، چون فيلم نابود مي شود.»

آنها ايستاده مي ميرند
گزارش صف
002511.jpg
مسعود مير
۱-صف: ما جماعت ايراني كلا رابطه عجيبي با صف و ايستادن در آن داريم. اين صف ها براي امور مختلفي تشكيل شده است و مي شود.
شير، گوشت، كوپن، كنكور، تعويض پلاك، كمك به زلزله زدگان، موبايل و دعواي سرجاي هر كدام بهانه اي بودند براي اينكه هر كدام ما ساعاتي از زندگيمان را به عنون يك كوپه از اين ترن انساني به زمان هديه داده ايم.
اما يكي از صف هايي كه با ايستادن در آن كلي لذت مي بريد و اصلا آنقدر مهم است كه حضور در آن صف و زجركشيدن به خاطر ايستادن در آن جزء سلوك و سلسله مراتب سينما دوستان محسوب مي شود صف هاي جشنواره فيلم فجر است.
۲-ديروز: خيلي ها از صف هاي طولاني سال هاي پيش جشنواره و حس و حال آن خاطره دارند و خيلي هايش را ما در مجله ها و روزنامه ها خوانده ايم. خاطراتي كه شبيه افسانه هاي قديمي است. جلو در سينما خوابيدن و تا صبح منتظر بليت فروش سينما بودن ، سفر دسته جمعي بچه هاي شهرستاني به تهران ، ساعت۱۰ رفتن به سالن و۶ بعدازظهر با روياي پري گونه مهرجويي از سالن بيرون آمدن، عشق بازيگرهايي كه به اميد ديدن كارگردان ها، روزهاي جشنواره را آخرين شانس زندگيشان مي دانستند. سانس آخر و پياده رفتن به خانه، همه اين خاطره ها فرياد مي زنند: ما جشنواره را دوست داريم.
۳-امروز: همه مي گويند سينما لك و لك جلو مي رود. صف هاي جشنواره هاي گذشته، حسرت به دلمان كرده است. از فيلم هاي خوب كمتر خبري شنيده مي شود و خيلي ها نيستند . آنقدر اعصاب ها خرد شده كه كسي به جشنواره كاري ندارد. شهرستاني ها ديگر كمتر به ضيافت ۱۰ روزه ميآيند. خوابيدن جلو در سينما كه ديگر قديمي و از مد افتاده است. الان حسابي همه چيز عوض شده است.
حالا: شايد چيزهايي كه مي گوييم خيلي به مذاق خوش نيايد ولي خب:
صف هاي جشنواره اصولا لول كلاس شمار را ارتقا مي دهد. براي ايستادن در صف بايد حتما متفاوت باشيد كه تعاريف خودش را دارد.لباس ها، موها و شكل ظاهري مهم هستند.
اگر مي خواهيد در اين صف ها ساكت باشيد صحبت هاي بقيه مغزتان را مي خورد. انواع و اقسام نقد فيلم و اظهار نظرهاي بزرگان سينما به وفور گوشتان را مي نوازد. راستي بايد آرشيو يك مجله سينمايي قديمي را هم درذهنتان به صورت فايل داشته باشيد. البته خيلي ها هم در شرايط خلاف اين، در صف مي ايستند ولي خوب تمام اين نكات فرياد مي زند: هنوز جشنواره را دوست دارند.
صف پرستي: با تمام حرف ها، ما هنوز جشنواره را مهم مي دانيم. چند روز مانده به جشنواره، غوغاي روزنامه ها و سينما دوستان واهالي سينما همه را غافلگير مي كند، مثل هميشه. ما هم از اين قاعده مستثني نيستيم. قرار است در ايام جشنواره، هر روز صف هاي سينما را كنكاش كنيم. آدم ها را ببينيم و حرفشان را بشنويم. هر كسي كه هستند بالاخره مهم اند چون آنها تنها قبيله بازمانده سينما دوست هستند كه تمام مشكلات را به جانشان هموار مي كنند تا در بهمن ماه به پرده نقره اي سلام دهند و هنوز نبريده اند. شما هم اگر جزو اين افراد نيستيد... هيچي بابا جشنواره را بچسب.

جشنواره
عجيب ترين
درباره اسامي عجيب و غريب فيلم هاي جشنواره...
احتمالاً «من و نگين دات كام»، اسكار اين بخش را مي برد. كارگردان من و نگين... در كسب اين افتخار، رقابت تنگاتنگي با رهبر قنبري، كارگردان فيلم «او» داشت.
كوچكترين 
حنا مخملباف، دختر كوچك محسن مخملباف، كارگردان فيلم پنج عصر است. او كه جوانترين رژيسور اين دوره جشنواره است، در بخش مسابقه فيلم هاي اول و دوم قصد دارد نشان دهد: «نبين كي مي گه، ببين چي مي گه.» خلاصه اينكه اين دو روز، روزهاي مخملبافهاست، گرچه پدر، مدتهاست افتخار نمي دهد.
عاشق ترين 
اين عنوان به كسي مي رسد كه اولين كسي باشد كه بليت بي اهميت ترين فيلم جشنواره را مي خرد. براي اينكه سوءتفاهم پيش نيايد اسم فيلم را نمي نويسيم.
پرخرج ترين 
در «دوئل» احمدرضا درويش و «مزرعه پدري» رسول ملاقلي پور ، حسابي اسكناس خرج شده است. جالب اينجاست كه هر دو اين فيلم ها با موضوع دفاع مقدس، ساخته شده اند. در اين فيلم ها كمي تانك و مواد منفجره و... ايفاي نقش كرده اند. جالب اينكه در «دوئل»، چندين فروند هواپيماي جنگي، يك قطار را به آتش مي كشند. خب، اين كارها در سينماي ايران جديد است ديگر. اگر هزينه اين دو فيلم را با هم جمع كنيم چيزي حدود ۲ ميليارد تومان مي شود.
اول ترين 
مهدي  كرم پور بالاخره امسال اولين فيلم بلندش را در جشنواره مي بيند. «جايي ديگر» نيز اولين فيلمي است كه در آن دقايق نسبتاً طولاني انيميشن وجود دارد. كرم پور پيش از اينها «روي جاده نمناك»را ساخته بود. ولي به قول خودش با «جايي ديگر» فيلمي را كه دلش مي خواسته ساخته است. بايد ديد مجموعه بازيگران فيلم، انيميشن هاي خوب و موسيقي راك به داد جايي ديگر مي رسد يا نه.
محبوبترين 
محبوبترين فيلم، اگر هيچ حسني نداشته باشد، اين حسن را دارد كه دو بار اكران مي شود. يعني به غير از سانس اكران فيلم در جشنواره، روز ۲۲ بهمن هم نمايش داده مي شود. دارنده اين عنوان چون ازنظر تماشاگران سينما تاييد مي شود، احتمالاً در اكران عمومي هم با اقبال روبه رو مي شود. بايد سليقه تماشاگران از بهمن ۸۱ و «ارتفاع پست» تا بهمن ۸۲ كمي تغيير كرده باشد.
خوشمزه ترين 
اسم اين فيلم ها حسابي دلتان را آب مي اندازد. شكلات (افشين شركت) و صبحانه براي دو نفر (مهدي صباغ زاده) به خاطر عنوان فيلمشان هم كه شده در ذهنتان مي ماند. اميدواريم كه بعد از ديدن خود فيلم ها، همين احساس را داشته باشيم.
پايه ترين 
هيچ شكي نكنيد كه ماني حقيقي و مهدي كرم پور، پايه ترين آدم هاي جشنواره امسال بودند. چون هردوشان براي بار دوم، فيلمشان را به دبيرخانه جشنواره دادند. البته «آبادان» (ماني حقيقي) مجدداً حذف شد ولي كرم پور با سماجت، بالاخره فيلمش را جشنواره اي كرد.
پرفروش ترين 
«ملاقات با طوطي»، «باج نور» و «هم نفس» در صدر پيش فروش هاي جشنواره هستند. شهرام جليلي كه مسوول فروش بليت جشنواره ۲۲ است. اين خبر عجيب را در اختيار سايت ايلنا قرار داده. قبل از اين، ما روي دوئل، سربازهاي جمعه و مارمولك فكر مي كرديم.

مهرجويي گرفتار ميكس
در برنامه جشنواره اثري از «مهمان مامان» نيست
بيست و دومين جشنواره فيلم فجر، در حالي آغاز مي شود كه «داريوش مهرجويي» هنوز نتوانسته است مراحل پاياني ميكس فيلمش را به پايان برده و آن را به جشنواره برساند. با وجود آنكه او تلاش بسياري كرد تا هرچه زودتر مراحل تدوين را به پايان ببرد اما هنوز فيلمش در مرحله ميكس صدا مانده و آنگونه كه معلوم است و از برنامه جشنواره برمي آيد، «مهمان مامان» در فهرست فيلم هاي بخش مسابقه جاي نگرفته است. اگرچه مهرجويي، كار ميكس فيلمش را شبانه روز ادامه مي دهد اما بسيار بعيد به نظر مي رسد كه مشتاقان آثار او، آخرين فيلم مهرجويي را در اين جشنواره تماشا كنند. او در روزهاي آغازين جشنواره همچنان درگير مسائل فني فيلمش است و حتي نتوانسته با خبرنگار ايرانشهر كه در صدد تهيه گزارش از تلاش هاي او و گروهش است ارتباط برقرار كند و به دليل مشغله زياد، اطلاعات كافي درباره فيلمش بدهد.
فيلم هاي مهرجويي در جشنواره هاي گذشته، با مشتاقان بسياري روبه رو بوده. اما اينبار او به معضلي كه در فيلم «ميكس» به آن اشاره كرده دچار شده است. او در فيلم «ميكس» به سياست متوليان سينما كه بر اساس قانون جديدي، جشنواره فجر را برگزار كرده بودند، تاخته بود و خبر از مشكلاتي مي داد كه بسياري از فيلمسازان، براي رساندن فيلم هايشان به جشنواره در روزهاي پاياني با آن مواجه مي شوند. «مهمان مامان» در آخرين روزهاي باقي مانده تا جشنواره آماده نمايش نشد و اين فيلم در ليست ارايه شده توسط برگزاركنندگان جشنواره فيلم فجر، جايي نيافت. انگار مهرجويي، اسير همان مشكلات و معضلاتي شد كه در فيلم «ميكس» به آنها اشاره كرده بود.

عشق آقا مسعود
حسن جشنواره فيلم فجر اين است كه جذابيت اش پيش از روي پرده رفتن فيلم ها آغاز مي شود. مثلا شما مي توانيد جريان پيش فروش بليت ها را دنبال كنيد و به نتايج جالبي برسيد. در پيش فروش، علاقه هاي شخصي بيداد مي كرد. يك آقايي كه عشق آثار مسعود كيميايي بود حاضر شد هر ۱۱ بليت سينما را بخرد تا تماشاي اثر تازه كيميايي را به شانس و اقبال نسپارد. اين تنها يك نمونه از حركات احساسي اهالي سينما بود. از روند پيش فروش بليت ها يك خبر آماري هم برايتان داريم. اينكه حجم تقاضاي مردم، ارگان ها و نهادها نسبت به سال گذشته ۳ برابر شده بود. تكليف دانشجويان و هنرمندان - تماشاگران حرفه اي - هم كه مثل هميشه مشخص است. آنها اين ۱۰ روز را فقط به سينما اختصاص داده اند و تعجبي ندارد كه توانايي حضور در سانس هاي مختلف را داشته باشند و بالاخره اينكه مردم از پيش فروش بليت ها كاملا راضي بودند. اين را شهرام جليلي، مسوول پيش فروش مي گويد.
«با اطمينان خاطر مي گويم كه همه از اينجا راضي بيرون رفته اند.» آخرين خبر هم اينكه سينماهاي فرهنگ و فلسطين در پيش فروش بليت ركورددار هستند. به اين خبر آخر براي استفاده بهتر از جشنواره دقت كنيد.

ملا قات با جكي چان
او هنوز هم يك ستاره بين المللي است. دو سال پيش، فيلم «ساعت شلوغي۲ » با بازي او، پرفروش ترين فيلم آمريكا شد و فيلم بعدي اش «لباس رسمي» هم با اقبال خوبي مواجه شد. امسال چان را در فيلم «مدال» در جشنواره مي بينيم. داستان از اين قرار است كه يك مدال طلسم، ناميرايي و قدرت نامحدود به صاحبش مي دهد.
چان هم به عنوان يك پليس به دنبال به دست آوردن آن است تا سرعت حركات كونگ فويي اش چندبرابر شود.
اين فيلم را گوردون چان، كارگرداني كرده كه از كهنه كارهاي فيلم هاي رزمي است و در كارش چندان به جلوه هاي ويژه و كات هاي سريع، اعتقاد ندارد. ديدن جكي چان كه در پنجاه سالگي هنوز هم روي هوا كارهاي زيادي مي تواند بكند هنوز هم جذاب است. «مدال» امروز ساعت ۱۵ در سينما فلسطين نمايش داده مي شود.

آبديت كنيد
همه مي خواهيم بدانيم چه خبر است؟! از مهمانها كي آمده و كي نيامده؟ فيلم «مهمان مامان» به جشنواره رسيد يا نه يا حداقل آخرين خبر چيست؟ از فيلم هاي خارجي كدام غايب است و كدام رسيده است؟ و دهها سوال ديگر.
خب، قاعدتا معتبرترين منبع خبر ما دفتر جشنواره بيست و دوم است. امسال اين دفتر، سايتي تنظيم كرده است كه اخبار و اطلاعات را به روز در اختيار علاقه مندان قرار دهد ولي متاسفانه آخرين اخبار اين سايت در تاريخ ۶/۱۱/۸۲ تنظيم شده است كه خب، البته واضح است كه خيلي قديمي است.
راه اندازي سايت، اقدام جالب و حتما مشكلي است ولي به روز نگه داشتن اخبار از آن مشكل تر. «كه عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشكلها!»

شايد سينما
002514.jpg
شهرام فرهنگي 
«عشق فيلم» تنها يك عنوان نيست كه گاهي جذابيتي شود براي هجوم ما به سينما. بايد از پرده سينما كنده شد و به خيابان آمد.
عشق فيلم حقيقتي است زنده در قلب كوچه و خيابان و در ذهن بعضي ها. عشق فيلم مفهومي فراتر از يك عنوان دارد؛ دغدغه ايست بزرگ، مثل فكر نان و فكر اسكناس سبز.
بيرون گود نشسته بوديم و به رقابت هميشگي فوتبال و سينما فكر مي كرديم؛ سينما اغلب برابر فوتبال بازنده بود. فكر كرديم كه مسابقه استقلال و پرسپوليس در هياهوي جشنواره فيلم فجر چه عذابي است براي اهالي سينما. احتمالاً خيلي ها فكر سينما را از ذهنشان بيرون مي كردند تا از صبح مقابل ورزشگاه آزادي پرسه بزنند و آخرش چسبيده به ۱۰۰ هزار نفر ديگر، مهمترين مسابقه فوتبال ايران را تماشا كنند. در اين ميان قرباني بزرگ مثل هميشه سينما بود. جايي كه در جشنواره اش چند فيلم روي پرده مي سوختند.
دلمان به حال تنهايي سينما مي سوخت و ناگهان خبر آمد كه يك نفر مثل خيلي ها براي تماشاي اثر تازه مسعود كيميايي همه ۱۱ بليت يك سالن را خريده است. پس عشق سينما هنوز زنده است.در كوچه و خيابان، ميان مردم زندگي مي كند و نفس مي كشد. نه به وضوح نفس هاي فوتبال اما نفس مي كشد و اين هم اميدي است.
عشق سينما گاهي از خانه خارج مي شود،  مرخصي مي گيرد و مي رود دنبال يافتن راهي براي ورود به سينما و تماشاي مرخصي ۴ سرباز كه «سربازان جمعه» را ساخته اند.
نمونه ها زياد نيستند. دوره خوابيدن مقابل سينما، اعتراض و دغدغه براي تماشاي يك فيلم گذشته. اين است كه وقتي بعضي ها به عشق سينما از خواب و خوراك مي افتند ذوق زده مي شويم و آنرا بهانه اي مي دانيم براي نوشتن از شور سينما، نوشتن يك سرمقاله.
وقتي كه هنوز در اين شهر كساني زندگي مي كنند كه به خاطر عشق، ديوانگي را تنها راه عاقلانه مي دانند، سينما مي تواند سرش را بالا بگيرد و حتي به تحت تاثيرقراردادن فوتبال اميدوار باشد. كسي چه مي داند شايد فردا استقلال و پرسپوليس ناچار باشند مقابل رقمي كمتر از ۱۰۰ هزار جفت چشم دنبال توپ بدوند كه اگر چنين شود، سينما و فوتبال بحران را بين خود تقسيم كرده اند. راستي با اين عشق، بحران از كجا پيدايش شد؟

بعد از دليران تنگستان
بچه كه بوديم تماشاي سريال دليران تنگستان عادت ترك نشدني ما بود. شب ها مي نشستيم و ازديدن هيبت و شجاعت رئيسعلي دلواري كيف مي كرديم، يادتان هست؟ سازنده آن سريال همايون شهنواز بود كه حالا با پختگي بيشتر فيلمي را ساخته كه در واقع دو قسمت اول سريال تاريخي روزهاي به ياد ماندني است.
اينك مي پرسيد سريال چه ربطي به سينما دارد كاملا درست است اما به اين توضيح هم توجه كنيد: «شهنواز بعد از ساخت اين دو قسمت جاي خود را به تورج مصوري داده است.»
محمدرضا فروتن و مهتاب كرامتي و علي نصيريان هم در اين سريال (ببخشيد فيلم) حاضرند. خيلي اميدواريم كه كار خوبي از كار درآمده باشد. به هر حال، شهنواز سازنده دليران تنگستان است. ساعت۱۱، سينما كريستال۲، اگر دوست داريد.

جشنواره ۷
جشنواره ۱
جشنواره ۲
جشنواره ۳
جشنواره ۴
جشنواره ۵
جشنواره ۶
جشنواره ۸
|  جشنواره ۱  |  جشنواره ۲  |  جشنواره ۳  |  جشنواره ۴  |  جشنواره ۵  |  جشنواره ۶  |  جشنواره ۷  |  جشنواره ۸  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |