يكشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۳۰۶
بازتاب
چرا نپرسيدند؟
آقاي رسولي، پرسيده بوديد- در ستون ما روز پنج شنبه ۱۶ بهمن- كه چرا روزنامه نگاران ما مدتهاست سوال درستي نمي پرسند؟ به سوال فكر كردم و به جوابش كه چند نفر از روزنامه نگاران حاضر در جلسه پرسش و پاسخ قبل از ديدن فيلم گاوخوني از سر كنجكاوي حرفه اي و به منظور آمادگي حضور در جلسه پرسش و پاسخ، كتاب گاوخوني آقاي مدرسي را كه به راحتي نيز در دسترس است مطالعه كرده بودند؟ كه اگر چنين بود حداقل با اين پرسش كه چگونه مي توان گفتارهاي ذهني راوي داستان را در قالب يك فيلم سينمايي به تصوير كشيد، به سالن نمايش مي رفتند. نوشته اي كه هر چند يكي از اتفاق هاي خوب ادبي ايران است، اثري است لذتبخش حاصل درك، شناخت و احساس صحيح نويسنده اش كه حتي در اثر بعدي او نيز تكرار نشد ولي يك رمان نيست و يا حتي يك داستان بلند تا بي واسطه  بتواند منبع يك فيلم سينمايي باشد. اگر خبرنگاران مي دانستند كه اين اثر براي تبديل به سي دي، بارها و بارها توسط آقاي افخمي بازخواني شده است، شايد مي پرسيدند كه آيا تكرار بارهاي اين داستان به صداي بلند عاملي براي جذبه نبوده است؟ جذبه اي كه بيننده اثر سينما بيش از آن بي بهره است؟ آيا هيچ كدام از اين دوستان به اين نكته انديشيدند كه متفاوت بودن در سينما تنها با ساخت زير پوست شهر، نفس عميق، شب هاي روشن و... اتفاق نمي افتد. گاه مي توان متفاوت بود چون ما خودمان آن را متفاوت مي دانيم، چون سرمايه اي هست تا خرج آن شود، چون كمتر بيننده اي تاب خواهد آورد يك سانس در يك سالن تاريك را و بالاخره آن كه اتفاق خوب هنر همين تفاوت هاست، با همين دلايل پذيرفتني و نپذيرفتني اش.
چرا نپرسيدند؟ آقاي رسولي، در جايي و زماني كه حرفه ها و مشاغل در بي اشتياقي و گذر تند روزها ذوب مي شوند، از خبرنگاران چه انتظار مي رود. به خصوص اگر براي شركت در جلسه پرسش و پاسخي رفته باشد بي هيچ دانش فني و يا انگيزه اي براي رجوع به آن، فيلمي را نقد كند وقتي در ميانه نمايشش به تماشاي فوتبال نشسته باشد، مطلبي بنويسد بي كمترين اطلاعي از حتي رخدادهاي روي پرده چند ماه گذشته وچرا نبايد اينگونه باشد وقتي مي توان با يكي دو عكس و نوشتن گزارشي از حاشيه و استفاده گاه گاه از يكي دو سوال دوستان، گزارشي نوشت، چاپ كرد و فروخت به خلق الله. وقتي براي معرفي بازيگري كه زمان زيادي از اكران مهمترين فيلم سينمايي اش نمي گذرد بنويسي: در اولين نقش سينمايي اش! و البته آب هم از آب تكان نخورد.
آقاي رسولي، وقتي تخصص، علاقه و اشتياق از حرفه اي خداحافظي كرد، نتيجه اش مي شود همين سوال شما، مي شود تمام تكذيبيه ها و كادرهاي معذرت خواهي.
آقاي رسولي گاه آن قدر دير مي پرسيم چرا كه يافتن پاسخ روشني براي آن سخت تر از جست وجوي انبار كاهي است براي يافتن سوزني كوچك.
تهران، سعيده پوستي

جشنواره ۱
جشنواره ۲
جشنواره ۳
جشنواره ۴
جشنواره ۵
جشنواره ۶
جشنواره ۷
جشنواره ۸
|  جشنواره ۱  |  جشنواره ۲  |  جشنواره ۳  |  جشنواره ۴  |  جشنواره ۵  |  جشنواره ۶  |  جشنواره ۷  |  جشنواره ۸  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |