پنجشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۳۲۰
آيا قتل هاي سريالي در حال تكرار است؟
قاتلي با دستمال هاي رنگي
تمام سه قرباني به وسيله پارچه و يا روسري خفه شده اند كه مشابهت در نحوه قتل و جنس قربانيان احتمال يكي بودن عامل اين سه جنايت را قوت مي بخشد
در بررسي هاي اوليه مشخص شد، مقتوله حدود ۱۰ روز قبل به اين خانه در خيابان رودكي نقل مكان كرده بود. وي از همسر اولش طلاق گرفته و از سال ۸۰ صيغه مردي به نام عليرضا شده بود كه برگ صيغه نامه وي هم در خانه اش پيدا شد
003561.jpg
سعيد مسيح 
عامل جنايت 
احتمال يكي بودن عامل جنايت در چند قتل تهران مورد بررسي قرار مي گيرد. دادسراي امور جنايي تهران قصد دارد به طور واحد به پرونده قتل چند زن كه طي سه ماه به وقوع پيوسته است، رسيدگي كند.
جسد سه زن 
قرار بود بازرسان ويژه قتل تهران فيلم صحنه هاي كشف جسد سه زن كه احتمال يكي بودن عامل جنايت در آنها مطرح است را بازبيني كنند.
سرنخ ها
بازپرسان بهروز هنرمند، مجيد متين راسخ و محمد عرفان كه هر يك رسيدگي به يك جنايت را بر عهده داشتند فيلم صحنه هاي كشف جسد را بازبيني و در صورت كشف سرنخ هايي كه امكان وحدت عامل جنايت را محتمل بدانند رسيدگي به سه جنايت توسط يكي از آنان به طور گسترده ادامه يابد.
در اين بررسي ها قرار است نحوه خفگي زنان، نوع طناب ها و ديگر شواهد موجود به دست آمده در صحنه كشف جسد بررسي شود. تمام سه قرباني به وسيله پارچه و يا روسري خفه شده اند كه مشابهت در نحوه قتل و جنس قربانيان احتمال يكي بودن عامل اين سه جنايت را قوت مي بخشد.
در حالي كه بازپرسان ويژه قتل مجتمع امور جنايي و كارآگاهان دايره قتل اداره آگاهي تهران در حال تحقيق براي حل معماي قتل سه زن بودند، پنج شنبه شب گذشته قتل زن ۳۰ ساله اي به همان شيوه سه قتل ديگر در خيابان رودكي به هنرمند، بازپرس ويژه قتل، اطلاع داده شد.
عامل اين جنايت با پيچيدن دستمال قرمزرنگ به دور گردن مقتوله او را خفه كرده بود.
براي آنكه احتمالات مد نظر دوباره مورد بازخواني قرار گيرد، خوب است كه ماجراي قتل سه زن و آخرين جنايت را دوباره بازخواني كنيم.
قتل اول: در پي اطلاع اهالي منطقه قلهك واقع در بن بست لادن در خيابان قبا در تاريخ ۳ آذر امسال به مركز فوريت هاي پليسي ۱۱۰ ماموران كلانتري ۱۳۴ قلهك در محل حاضر و يك گوني مشكوك را مورد بررسي قرار دادند. در اين بررسي مشخص شد زني با روسري قرمز خفه شده و در حالي كه دستانش با طناب بسته شده بود درون گوني به محل انتقال داده شده بود. بازپرس «مجيد متين راسخ» پس از اطلاع در محل حاضر شد و رسيدگي به قتل اين زن ۳۱ تا ۳۵ ساله را آغاز كرد. در تحقيقات اوليه مشخص شد كه اين زن مدتي قبل از شوهرش جدا شده بود و سابقه خوبي هم نداشته است. با دستور بازپرس كشيك قتل جسد براي مشخص شدن علت اصلي مرگ به پزشكي قانوني منتقل شد.
قتل دوم: دومين جنايت از طريق ماموران شهرداري به پليس اطلاع داده شد. ماموران شهرداري در تاريخ ۲۳ دي ماه امسال هنگام لايروبي كانال آبي واقع در بزرگراه حقاني با گوني مشكوكي روبرو شدند و پس از باز كردن آن با جسد دختر جواني روبه رو شدند و موضوع را بلافاصله به ماموران كلانتري ۱۰۳ گاندي اطلاع دادند.
بازپرس بهروز هنرمند، پس از اطلاع از كشف جسد به همراه كارآگاه ويژه قتل و عوامل تشخيص هويت در محل حاضر و جسد مجهول الهويه دختر ۲۰ ساله اي را مورد بررسي قرار دادند كه با بسته بودن دستانش در يك گوني به وسيله طنابي زرد، با يك پارچه خفه شده بود.
پزشكان پزشكي قانوني پس از معاينه جسد دوم آثار تجاوز به اين دختر ۲۰ ساله را مشاهده كردند كه تلاش براي شناسايي هويت مقتوله همچنان از سوي ماموران تشخيص هويت ادامه دارد.
قتل سوم: قتل سوم از طريق ماموران كلانتري ۱۳۸ جنت آباد به بازپرس محمد عرفان، كشيك ويژه قتل، اطلاع داده شد. جسد اين دختر با لباس گرمكن پسرانه در حالي در تاريخ اول بهمن ماه در حوالي دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات حصارك كشف شد كه دست و پاهايش بسته و به شيوه دو جنايت ديگر يعني خفگي به قتل رسيده بود.
در معاينه جسد سوم آثار تزريق موادمخدر و وجود سوءسابقه اخلاقي براي مقتول وجود دارد.
اما آخرين جنايت كه پنج شنبه شب گذشته اتفاق افتاد از لحاظ جنسي مقتول و نحوه قتل با سه جنايت ديگر شباهت هايي وجود دارد كه مي توان ماجراي اين قتل را در كنار سه قتل ديگر مورد بررسي قرار داد.
قتل چهارم: جسد مقتوله كه «فاطمه» نام داشت پنج شنبه شب در خانه اش واقع در خيابان رودكي تهران كشف شد.
در بررسي هاي اوليه مشخص شد، مقتوله حدود ۱۰ روز قبل به اين خانه در خيابان رودكي نقل مكان كرده بود. وي از همسر اولش طلاق گرفته و از سال ۸۰ صيغه مردي به نام عليرضا شده بود كه برگ صيغه نامه وي هم در خانه اش پيدا شد.
صاحبخانه مقتوله كه به پليس تلفن زده بود، گفت: «از دو روز قبل عليرضا -شوهر صيغه اي فاطمه - به خانه فاطمه آمد و بعد از يك مشاجره طولاني آنجا را ترك كرد.
بدين ترتيب وقتي پليس به خانه فاطمه رفت با شكستن در وارد آپارتمان او شدند ولي جسد فاطمه با لباس خواب داخل اتاق افتاده بود و با پيچيدن يك دستمال قرمز رنگ دور گردنش او را خفه كرده بودند و آثار كبودي هم روي زانوي چپش ديده مي شد كه احتمالاً قبل از مرگ مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود.
با تحقيقات بيشتر، عليرضا نيمه شب جمعه با دستور بازپرس هنرمند، دستگير شد اما در بازجويي ها منكر قتل شد.
شايد اين چهار قتل در نگاه اول هيچ ارتباطي با يكديگر نداشته باشند اما رسيدگي واحد، امكان به خاطرافتادن امنيت جامعه و يا تكرار حوادث مشابه را سلب مي كند.
يك كارشناس جنايي درخصوص اين جنايت ها گفت: «پيگيري هاي مسوولان قضايي و كارآگاهان اداره آگاهي درخصوص اين نوع جنايت ها امكان وقوع قتل هاي سريالي را كاهش داده است. بحث وحدت عامل جنايت در قتل ها زماني مطرح مي شود كه يك نفر قتل هايي مرتكب شود كه در آن جنس قربانيانش يكي بوده و همه آنها را به يك شيوه به قتل رسانده باشد. وقتي قتل سريالي كه در آن عامل جنايت وحدت دارد مطرح مي شود كه حداقل سه قتل به يك شيوه روي داده باشد.»
وي افزود: «طي چند سال گذشته تجربه «مجيد سالك محمودي» كه طي شش سال در مناطق مختلف تهران بيش از ۴۰ زن را به يك شيوه با يك قطعه طناب سفيدرنگ به قتل رساند و يا غلامرضا خوشرو معروف به خفاش شب، كه مرتكب قتل ۹ زن به يك شيوه مشابه در سه ماه اول سال ۱۳۷۶ در تهران شده بود و نهايتاً سعيد حنايي كه مرتكب قتل چند زن به يك شيوه در مشهد شده بود،  حكايت از آن دارد كه اطلاع رساني دقيق درخصوص اين نوع جنايات باعث افزايش آمار قربانيان شده است و هميشه ماموران درپي وقوع چند جنايت مشابه متوجه فعاليت اين قاتلان سريالي شده اند. درخصوص اين جنايت ها اگرچه احتمالات غلط از آب درآيد عكس العمل پليس و دستگاه  قضايي باعث خواهد شد كه مردم به خصوص زنان به امنيت خود در شهر اعتماد كرده و با اطمينان خاطر در شهر حاضر شوند.»

شناسايي باند جعل اسكناس در همدان
ماموران نيروي انتظامي همدان در تجسس هاي خود موفق به كشف يك باند جعل اسكناس شدند.
ماموران پليس در حين گشت زني به پسر جواني به نام امين مظنون شدند و در بازرسي بدني او سه برگ اسكناس هزار توماني تقلبي كشف و او را براي بازجويي و تحقيقات بيشتر به اداره آگاهي منتقل كردند.
متهم در ابتدا منكر اطلاع از تقلبي بودن اسكناس ها شد، ولي سرانجام در بازجويي هاي فني پليسي، لب به اعتراف گشود و اقرار كرد كه اسكناس ها را از فردي به نام اسماعيل گرفته تا در بين مردم پخش كند. ماموران در ادامه، عليرضا را دستگير كردند كه او سرسختانه اتهام خود را رد كرد. ماموران در حال بازجويي از عليرضا بودند كه همسر او با مراجعه به پليس، پرده از فعاليت هاي خلافكارانه همسرش برداشت.
اين زن كه سهيلا نام دارد از مخفيگاه، وسايل جعل همسرش را برداشت و در بازرسي محل، ۴۷۴ قطعه اسكناس جعلي هزار توماني، ادوات جعل شامل چهار قطعه قاب فلزي حكاكي شده به جملات و تصاوير موجود در اسكناس و يك شيشه رنگ سبز مخصوص اسكناس هاي هزار توماني و تعدادي باندرول اسكناس مربوط به بانك ها كشف شد كه متهمان سرانجام مجبور به اعتراف شدند.
سردسته اين باند جعل گفت: «اسكناس ها را از مريوان وارد همدان مي كردند و با وسايل فوق طوري آنها را جعل مي كرديم كه تفاوتي با اسكناس هاي اصلي نداشت.»
طبق ماده ۵۲۶ قانون مجازات اسلامي هر كس اسكناس رايج داخلي يا خارجي يا اسناد بانكي نظير برات هاي قبول شده از طرف بانك ها يا چك هاي صادره از طرف بانك ها و ساير اسناد تعهدآور بانكي و نيز اسناد يا اوراق بهادر يا حواله هاي صادره از خزانه را به قصد اخلال در وضع پولي يا بانكي يا اقتصادي يا بر هم زدن نظام و امنيت سياسي و اجتماعي، جعل يا وارد كشور كند يا با علم به مجعول بودن استفاده كند چنانچه مفسد و محارب شناخته شود به حبس از ۵ تا بيست سال محكوم مي شود. همچنين طبق ماده ۵۲۵ اين قانون، اسكناس رايج داخلي و يا خارجي يا اسناد بانكي نظير برات هاي قبول شده از طرف بانك ها يا چك هاي صادره از طرف بانك ها و ساير اسناد تعهدآور بانكي را جعل كند، علاوه بر جبران خسارت وارده، به حبس از يك تا ۱۰ سال محكوم خواهد شد.

دست قطع شده يعقوب
اصلا! ابدا! آنچه را كه مي خوانيد نه قصه است نه فيلم نه حكايت. «يعقوب» نه آرنولد شوارتزينگر است و نه جكي چان. او يك راننده ساده كاميون است و ۳۶ سال سن دارد و ساكن تهران است. يعقوب از آبسرد به تهران برمي گشته كه كاميونش خراب مي شود. ساعت ۲ شب بوده و چاره اي جز اينكه خودش دست به كار شود، نداشته است. به ناچار زير كاميون و زير ميل گاردان دراز مي كشد تا كاميون را تعمير كند. البته يعقوب فراموش كرده بود كه كاميون را خاموش كند و وقتي براي بررسي علت سروصداي ميل گاردان دستش را به طرف آن دراز مي كند، ميل گاردان دستش را به طرف خود مي كشد و آنرا قطع مي كند. جالب اينجاست كه علي رغم آنكه دست يعقوب از بالاي آرنج قطع شده بود او نه بيهوش مي شود و نه اتفاق ديگري برايش مي افتد. بعد از چند دقيقه يعقوب دست خود را برمي دارد و با هزار زحمت سوار كاميونش مي شود و با دست قطع شده اش خود را به اولين آبادي مي رساند و در آنجا از هوش مي رود.
او در بيمارستان شهداء تجريش بستري شد و احوالش خيلي خوب بود. دكتر معالج او مي گويد: «وقتي يعقوب را به بيمارستان آوردند آنقدر از او خون رفته بود كه اميدي به بهبودي اش نمي رفت.» حالا يعقوب از بيمارستان شهداء ترخيص شده است. خدا را شكر!

باند سه نفره سرقت مانتو
اعضاي باندي كه با همدستي هم، از مانتوفروشي هاي ميدان هفت حوض مانتو سرقت مي كردند توسط يكي از فروشندگان، شناسايي و دستگير شدند.
اعضاي اين باند را «رناك »۱۹ ساله كه خانه دار است و به تازگي با يكي از بستگانش نامزد كرده، سيما ۱۸ ساله كه كارگر سفارت است و مجرد و بالاخره مهين ۲۲ ساله كه شغل آزاد دارد و مجرد است تشكيل داده اند.
شيوه سرقت 
اين باند براي سرقت از مانتوفروشي اول وارد فروشگاه مي شدند سپس يكي از آنها سر فروشنده را گرم مي كرد و دو نفر ديگر چند مانتو براي پروكردن انتخاب مي كردند و يكي از آن دو نفر مانتو را زير مانتوي خودش مي پوشيد و سريع از داخل مغازه خارج مي شد و دو نفر ديگر پس از تحويل مابقي مانتوها از فروشگاه خارج شده و پس از اطمينان از اينكه كسي به دنبالشان نيست به عضو سوم مي پيوستند و از صحنه مي گريختند.
و اما بشنويد از انگيزه يكي از اعضاي اين باند سه نفره 
«رناك» پس از دستگيري علت سرقت را تهيه جهيزيه براي ازدواجش عنوان كرد و گفت: مدتي است نامزد كرده ام اما به خاطر نداشتن جهيزيه، براي ازدواج امروز و فردا مي كردم.
شاكيان 
در اين پرونده دو شاكي به نام هاي محمد ۳۰ ساله و حسن ۳۸ ساله وجود داشتند كه پس از رسيدگي به پرونده رضايت خود را از متهمان اعلام كردند.
محمد يكي از شاكيان مي گويد ساعت شش در فروشگاهم مشغول گرفتن آمار بودم كه سه دختر وارد فروشگاه شدند.
به يكي از فروشنده ها كه درحال سرويس دادن به آنها بود تذكر دادم كه مراقب آن سه نفر باشد. ۱۰ دقيقه بعد از اينكه مشتري ها از فروشگاه بيرون رفتند، فروشنده به من گفت:  چوب كار يكي از لباس ها خالي است. سريع بيرون رفتم ديدم كه يك چهارراه  بالاتر داخل يك فروشگاه شدند.
آنها گفتند كه اين مانتو را از ميدان امام حسين خريده اند.
من هم با پليس ۱۱۰ تماس گرفتم.
اعترافات متهمان 
«رناك» در بازجويي به ماموران گفت: با خواهر و يكي از دوستانم براي خريد مانتو رفتيم، وسوسه شدم و يك مانتو برداشتم چون مدتي بود كه فكر ازدواج و تهيه جهيزيه افسرده ام كرده بود.
سيما در بازجويي به بازپرس پرونده گفت:  اول قصد خريد داشتم اما بعد وسوسه شدم ولي بعد پشيمان شديم و رفتيم كه مانتو را پس بدهيم اما صاحب فروشگاه نبود.
پرونده سرقت از دو فروشگاه مانتوفروشي صرف نظر از عدم پيگيري شاكي خصوصي، چون جرم به صدور كامل واقع نشده و شروع به سرقت بوده است، منع تعقيب خورد.

گروگانگيري
پسربچه دانش آموزي كه شش روز به اسارت چهار آدم ربا رفته بود و گروگانگيران براي آزادي او مطالبه ۱۰ ميليون تومان كرده بودند، با تلاش ماموران كلانتري ۲۱ فاز ۴ مهرشهر و اداره آگاهي كرج به دام افتادند.
پدر نوجوان ربوده شده، ضمن مراجعه به ماموران پليس گفت:-«...پسر يازده ساله ام به نام حميد در راه مدرسه به طور اسرارآميزي ناپديد شده است. در حالي كه ماموران همه جا در جست وجوي پسرك گمشده بودند، يك روز پس از ناپديد شدن حميد، مرد ناشناسي به پدر او اطلاع داد كه «... فرزندت نزد ماست نگران نباش...» در دو تماس ديگر گفت:«... به فكر پول باش و اگر به پليس حرفي بزني، ديگر پسرت را نمي بيني...» بايد مرغداري ات را بفروشي و ۱۰ ميليون تومان به ما بدهي تا پسرت را آزاد كنيم...» ماموران آگاهي كرج و ماموران اداره اطلاعات غرب استان تهران با هماهنگي هاي لازم، از پدر حميد خواستند كه با آدم ربايان قرار بگذارد.
پس از آموزش هاي لازم، قرار شد پدر حميد در ميدان دانشگاه حصارك كرج با آدم ربايان ملاقات كند و ۱۰ ميليون تومان پول نقد را به آنها بپردازد تا پسرش را آزاد كنند. تيم هاي عملياتي كه محل قرار ملاقات را در محاصره خود گرفته بودند، موفق شدند حميد را آزاد كرده و آدم ربايان را دستگير كنند.
سردسته باند و دو برادر و يك دوستش در مراحل تحقيق به ربودن پسرك اعتراف كردند و گفتند چون مقدار زيادي پولمان را دزديده بودند، نقشه ربودن اين پسر بچه را كشيديم تا در مقابل دريافت مبلغي پول، او را آزاد كنيم و بدين ترتيب بدهي مان را بپردازيم.
پرونده اين آدم ربايي در دادگستري كرج زير نظر «علي بصرنيا» بازپرس شعبه نهم دادسراي كرج تحت بررسي است.

خودسوزي دختري ۱۷ ساله
و اما بشنويد حادثه تلخ و دردناك دختري ۱۷ ساله را كه با ريختن نفت روي خودش جزغاله شد. پدر اين دختر در مراجعه به ماموران نيروي انتظامي پيرانشهر در استان آذربايجان غربي ادعا كرد كه دختر ۱۷ ساله اش در روز ۱۴ بهمن ماهي كه گذشت در منزل اش خود را آتش زد. بنا به اطلاعاتي كه ماموران آگاهي اين شهرستان به ما داده اند، هنوز انگيزه و علت اين خودسوزي مشخص نشده است. نكته دردناك در اين حادثه تلخ اين است كه پس از فهميدن پدر و مادر اين دختر از خودسوزي او را به بيمارستان منتقل كرده اند كه به علت دير رسيدن دخترك به بيمارستان و شدت جراحات ناشي از اين خودسوزي او در بيمارستان درگذشته است. البته كارآگاهان نيروي انتظامي در خصوص اين پرونده به دو نفر مظنون هستند كه تحقيقات خود را در اين خصوص آغاز كرده اند.

اخبار نگران كننده از مهدي فتحي
حال مهدي فتحي بسيار وخيم است. آيا او زنده مي ماند؟ البته ما هم مثل شما خداخدا مي كنيم تا او از آستانه خاموشي نجات يابد و دوباره به عالم پرده و صحنه و جعبه جادو بازگردد. حال مهدي فتحي به شدت نگران كننده است و با اين حال كسي جز تنها فرزندش بالاي سر او نيست. دخترش بار سنگين مبارزه پدر در تقلاي مرگ و زندگي را در سكوتي رازآلود تحمل مي كند. دكترها براي نجات او از فرو رفتن به اغماء دست و پا مي زنند. «آقاي فتحي...آقاي فتحي...» فايده اي ندارد. انگار نه انگار كه اتفاقي براي او افتاده است. او همچنان با چشم هاي فروبسته نقش اغماء را بازي مي كند و فرياد دكترها بي فايده است. بهتر است ما هم سكوت كنيم و براي بهبود او دعا كرده و از غريبي و تنهايي اش دق كنيم!

كشف جسد مثله شده
تحقيقات تخصصي كارآگاهان جنايي براي افشاي راز قتل فجيع مردي كه جسد تكه تكه شده اش كشف شده است، آغاز شد. كارآگاهان اداره آگاهي اروميه كه مسووليت پيگيري اين پرونده پيچيده را بر عهده دارند زماني از موضوع قتل آگاه شدند كه همسر مقتول با مراجعه به اداره آگاهي به آنان خبر داد شوهرش ناپديد شده است. كارآگاهان به كاوش براي يافتن مرد ناپديد شده پرداختند و بعد از گذشت ۵ روز جسد مثله شده وي را در باغي در باغي نزديك اروميه كشف كردند. كارآگاهان پس از كشف جسد در تحقيقات او نيز با چند فرضيه مواجه شدند. نخستين فرضيه اين است كه مقتول توسط قاتل يا قاتلان آشنا بر اثر يك اختلاف قديمي به قتل رسيده است. فرضيه دوم جنايت به انگيزه سرقت است. در حال حاضر تحقيقات روي اين فرضيه ادامه دارد و كارآگاهان اميدوار هستند با پيگيري سر نخ هاي موجود راز اين جنايت فجيع را فاش كنند.

رديابي جرايم كامپيوتري
دستگاه رديابي جرايم كامپيوتري هم به زودي به بازار مي آيد. در هند به منظور مبارزه با جرايم رو به افزايش كامپيوتري سه وسيله پيشرفته به كار گرفته خواهد شد. اين ابزار كه توسط مركز توسعه كامپيوتر هند ساخته شده است، مجموعه اي را تشكيل مي دهد كه به كمك آن مي توان ارتباطات الكترونيكي را كنترل و ايميل هاي مزاحم را رديابي كرد. مجموعه ياد شده با كمك و راهنمايي آكادمي پليس ملي هند در حيدرآباد ساخته شده و مي تواند پليس را در تحقيقات پيرامون جرايم كامپيوتري و اينترنتي ياري كند. گزارش هايي كه توسط اين دستگاه ها تهيه مي شوند، مي توانند به عنوان شاهد در دادگاه ها مورد استفاده قرار گيرند. دستگاه ردياب پست الكترونيكي قادر است، منبع اصلي ايميل هاي مزاحم و مجرمانه را شناسايي و در اختيار پليس قرار دهد.

۵۷۷ كيلو ترياك
ماموران مبارزه با مواد مخدر در كرمان موفق شدند بيش از ۵۷۷ كيلو ترياك و ۱۰كيلوگرم هروئين را در استان كرمان كشف و ضبط كنند. نكته جالب در اين خبر اين است كه اين ميزان مواد افيوني در محور ارتباط بم - كرمان از قاچاقچيان به دست آمد.
چهار گروه مجرب نيروي انتظامي پس از ۹ ساعت گشت زني در محورهاي ماهان - كرمان و ماهان - بم موفق به كشف اين مواد مخدر شدند.
در اين ماجرا ۳ نفر دستگير شده اند.

بمب پستي
از ايتاليا خبر مي رسد كه انفجار يك بمب پستي در يكي از مراكز پليس اين كشور در شهر پروجا، باعث زخمي شدن ۳ مامور شد كه حال يكي از آنها به شدت وخيم است.
گيرنده اين بمب پستي بعد از مشكوك شدن به بسته دريافتي، ماموران را درجريان گذاشت كه بعد از انتقال به مركز پليس، بمب منفجر شد و بر اثر آن انگشتان دست يكي از ماموران قطع شده است.
با توجه به تكرار چندين مورد ارسال بمب پستي در مناطق مختلف ايتاليا از سال گذشته تاكنون، ماموران، در حال انجام تحقيق هاي گسترده اي براي روشن كردن اين اقدام ها و بازداشت مظنونان هستند.

حوادث
ايرانشهر
تهرانشهر
در شهر
درمانگاه
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  طهرانشهر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |