به بهانه اختلا ف شوراي شهر و وزارت مسكن
زمان را از دست مي دهيم
نگاه مسكن
|
|
عليرضا قاسمي
چندين سال پيايي گستره تهران دستخوش انواع ساخت و سازهاي ناهمگون بود. هر آجري كه بي مطالعه و تنها در راستاي كسب سود روي هم كاشته مي شد، گويي تمام شهر را به زير زمين مي فشرد.
حال مدتي است كه به هر دليل، چه در جهت منافع شخصي و چه در جهت مصالح شهري اين گونه ساخت و سازها مهار شده و شوراي عالي شهرسازي، تهران را به چهار قسمت از شمال به جنوب و در جهت شرق به غرب تقسيم كرد است. شرايط ساخت و ساز در اين مناطق چهار گانه متفاوت است و در يك نگاه اجمالي مي توان دريافت كه هر چه از شمال به جنوب مي رويم امكان ساخت و ساز مهياتر است. اما آيا چنين وضعي جوابگوي بافت هاي فرسوده است؟
سوالي كه شايد جوابش را همه بدانند. هرگز خشت هاي نيمه ريخته در چنين وضعي يك ديوار محكم نخواهند گشت و هيچ گاه ساكنان چنين محله هايي فارغ از دلهره فرو ريختن سقف( نه تنها به علت زلزله بلكه شايد به دليل ريزش برف زمستاني) شبي به آسودگي نخواهند خفت.
به هرحال شوراي محترم شهر تهران طرحي ارائه كرد كه شايد راهكار مناسبي براي قسمتي از معضلا ت اين شهر بي در و پيكر باشد.
طرح تجميع، نوسازي و بهسازي بافت هاي فرسوده تهران زماني جدي تر شد كه حدود دو هفته بعد زلزله غم انگيز بم به وقوع پيوست و خطر بيشتر از پيش احساس گرديد. اما با گذشت دو ماه از اين موضوع و حتي موافقت شوراي اقتصاد با مصوبه مذكور در خصوص فروش تراكم تشويقي، عدم حصول سياستي هماهنگ از سوي شوراي شهر و وزارت مسكن بسيار مأيوس كننده است. در حالي كه تمام مسولا ن ذي ربط موظفند در صدد رفع مشكلا ت و ايجاد زمينه مناسب براي مقابله با حوادث اين چنيني برآيند، دو ارگاني كه به عنوان مهم ترين سازمان ها مي بايست در اين راه پيش قدم باشند چنين راحت زمان را از كف مي دهند.
هرگز قصد تأييد و يا رد نظر خاصي را نداريم كه صدالبته نگاه تخصصي از عهده ما خارج است؛ ولي اگر وزارت مسكن براي حل مشكل بافتهاي فرسوده تهران راه حلي بهتر دارد چرا آن را مطرح نمي كند و اصرار بر روي مصوبه اي كه در اين خصوص هرگز بازتابي روشن نداشته است به چه منظور است؟مسكن و جايگاه آن در زندگي چيزي نيست كه بتوان اجازه داد سياست هاي نادرست وضعيت فعلي آن را آشفته تر كنند.
اگر درجه مسكن به رتبه هاي چهار و پنج اهميت نزول مي كرد شايد مي شد از ساكنين بافتهاي فرسوده خواست كه خانه ها را رها كنند و به بيابان ها بروند، ولي مگر شدني است كه اين جمعيت چشمگير را اين چنين روي لبه تيغ رها كرد و منتظر ماند تا زمان سردادن نواي چه كنم فرا رسد؟
بايسته است كليه مسئولين امر فارغ از هرگونه اختلا ف سليقه مناسب ترين راهكارها را براي احياي بافت هاي فرسوده تهران ارائه كنند و در عملي شدن آن يكديگر را ياري دهند.
اگر وزارت محترم مسكن طرحي مفيدتر و بهتر دارد دست هاي ياري را به سمت متولي اصلي ساخت و ساز در كشور دراز كنيم و اگر نه، چشم را بر ايرادهاي جانبي طرح شوراي محترم شهر ببنديم و هرچه سريع تر فكري به حال دردانه شهرمان كنيم.
|