يكشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره - ۳۳۲۸
جنايات آخر سال
با طعم تلخ انتقام
۹ عدد تلخي است. قدر مطلق قتل هاي دهه اول اسفندماه. عددي كه به نسبت زمان مشابه سال گذشته رشد آزاردهنده اي داشته است.
004044.jpg
پليس در بررسي راه هاي ورود به قتلگاه به هيچگونه آثار شكستگي روي قفل ها بر نخورد كه حاكي از آن بود؛ قاتل با استفاده از آشنايي با قربانيان در نقش ميهمان وارد خانه مادر و پسر شده و نقشه شوم خود را به راحتي به مرحله اجرا در آورده است 
محمد غمخوار
نگاهي گذرا به آرشيو حوادث سال هاي گذشته حكايت از آن دارد كه در دهه اول محرم سال هاي گذشته در شهر تهران به طور ميانگين شاهد وقوع سه الي چهار قتل در هر سال بوده ايم كه اكثر قريب به اتفاق آنها به خاطر نزاع و درگيري هاي خياباني بود. قربانيان اين جنايت ها جوانان ۱۹ تا ۲۵ ساله اي بودند كه براي شركت در مراسم عزاداري امام حسين(ع) و يا ديدن دسته هاي عزاداري به خيابان ها آمده بودند و در پي درگيري هاي ساده به قتل مي رسيدند.
اما نكته قابل توجه ديگر اين است كه عاملان اين جنايت ها هم بلافاصله يا در محل جنايت و يا در مخفيگاه خود توسط ماموران زيرك دايره قتل اداره آگاهي دستگير شده اند.
اما امسال در دهه اول ماه محرم در سطح شهر تهران شاهد وقوع ۹ مورد قتل بوديم كه بررسي نحوه قتل ها نشان از آن دارد كه قربانيان اين جنايت قرباني كينه و انتقام قاتل شده اند.
يك كارشناس مسايل اجتماعي مي گويد: «در ماه محرم و رمضان كه از ماه هاي داراي حرمت بسيار بالا در بين مسلمانان است كمتر شاهد وقوع جرم و جنايت در كشور هستيم. مخصوصا دهه اول ماه محرم كه شاهد اوج عزاداري هموطنان براي شهادت امام حسين(ع) هستيم، عوامل بازدارنده بسياري وجود دارند كه مانع از وقوع جرم مي شوند.»
مرگ مرموز ۳ مرد
روزهاي ابتداي اسفندماه با مرگ سه مرد در تهران همراه بود. ساعت ۳۴:۱۶ عصر چهارشنبه ۶ اسفند مردي ۶۰ ساله در حالي كه پيكري خون آلود داشت از خانه اش در بن بست ياسمن حوالي خيابان ملك خارج شد و با از دست دادن كنترل خود روي زمين افتاد و از پاي درآمد. وقتي پليس و بازپرس «هنرمند» خود را به كنار جسد رساندند مشخص شد پسر ۱۸ ساله خانواده در هواخواهي از مادرش با پدر دوزنه خود درگير شده و در ممانعت از فروش اثاثيه خانه با چاقو ضربه اي به گلوي پدر زده است.
اما در ماجراي دوم ساعت ۵۰:۲۲ دقيقه همان روز، مرد مغازه داري در پارك پامچال حوالي خيابان خاوران صداي شليك گلوله و فريادهاي كمك مردي را شنيد. او مشاهده كرد كه جوان ۲۵ ساله اي به نام «عظيم رحيمي» در حالي كه با اصابت گلوله به پهلوي سمت راست زخمي شده بود پس از انتقال به بيمارستان از پاي درآمد. در بررسي هاي پليسي و بازپرس «هنرمند» در قتلگاه پسر جوان، خودرو پيكاني كه به شكل مورب به سمت پارك متوقف شده بود به دست آمد.
همچنين در بازرسي داخل خودرو ماموران پوكه اسلحه را كشف كردند.
در فرضيه قوي در اين جنايت، مسافر مسلحي هنگامي كه براي سرقت خودرو با مقاومت راننده روبه رو مي شود اقدام به تيراندازي به سمت او مي كند و پس از توقف اتومبيل با استفاده از تاريكي و خلوتي محل، اقدام به فرار مي كند. هم اكنون كارآگاهان اداره آگاهي تهران با دستور بازپرس هنرمند به دنبال مسافر مسلح هستند.
اما سومين ماجرا مربوط است به مرگ جوان ۳۴ ساله اي در خانه دوست نزديكش.
صبح روز چهارشنبه گذشته پسر جواني ماموران را در جريان مرگ دوستش به نام «فرشيد صديقي» قرار مي دهد. ماموران بلافاصله به همراه بازپرس كشيك قتل، در محل حادثه در طبقه دوم خانه اي واقع در خيابان هاشمي حاضر شده و تحقيقات خود را آغاز كردند.
صاحبخانه در بازجويي به ماموران گفت: «فرشيد شب گذشته درحالي كه از بيني اش خون مي آمد به خانه من آمد. او گفت كه با همسرش دعوا كرده است. فرشيد به حمام رفت. دوش گرفت و بعد خوابيد. اما صبح كه خواستم بيدارش كنم متوجه شدم او مرده است.»
پس از بررسي هاي اوليه، جسد با دستور بازپرس جنايي براي تشخيص علت اصلي مرگ به پزشكي قانوني منتقل شد و هم اكنون كارآگاهان در انتظار نظريه پزشكي قانوني هستند تا بتوانند معماي اين پرونده را هم حل كنند.
اما آزاردهنده ترين قتل در خيابان شانديز محله فلاح صورت گرفت كه زن ۲۳ ساله اي به نام «شهناز شاكري» به همراه پسر ۳ ساله اش كشته شد.
ساعت ۱۱ شب جمعه محرم ماه امسال مرد خياطي وقتي از شاگردش شنيد كه در خانه اش در خيابان شانديز فلاح كسي در را به روي او باز نكرده است با نگراني راهي خانه شد.
اين مرد وقتي زنگ طبقه همكف ساختمان شماره ۳۴ را فشرد و ديد كسي در را باز نمي كند، با زدن زنگ هاي ديگر واحدهاي ساختمان پس از بازشدن در ورودي ساختمان داخل شد و در پاگرد با در نيمه باز خانه اش روبه رو شد. پدر خانواده در داخل خانه اش هيچ اثري از شهناز و عليرضا پيدا نكرد. تلويزيون روشن بود، اما در جست وجوي حمام و آشپزخانه از اين مادر و پسر اثري به دست نياورد و او براي يافتن آنها و با تصور اينكه همسر و پسرش براي تماشاي دسته هاي عزاداري به سر كوچه رفته اند از خانه خارج شد.
وقتي «شهناز» و «عليرضا» در ميان جمعيت سر كوچه ديده نشدند، پدر خانواده با نگراني به خانه اش بازگشت و اين بار متوجه روشن بودن يكي از اتاق ها و قفل بودن در چوبي آن شد. مرد به حياط رفت و پنجره نيمه بسته اتاق را از پشت نرده هاي حفاظ آن باز كرد. ابتدا چشمانش به پاهاي عليرضا كوچولو افتاد و با تصور اينكه او مادرش در اتاق خوابيده اند، پرده را به كناري زد كه با پيكرهاي خون آلود و بي جان «شهناز» و «عليرضا» كه كنار هم افتاده بودند، مواجه شد. با فريادهاي مرد جوان، همسايگان به حياط ريختند. شيشه يكي از پنجره ها را شكستند و با وارد شدن به داخل قتلگاه مادر و پسر و مطمئن شدن از مرگ آنان به مركز فوريت هاي پليس ۱۱۰ زنگ زدند.
كارآگاهان در خانه قربانيان به هيچ به هم ريختگي اي برنخوردند كه نشان دهد عامل جنايت سعي در سرقت داشته است و از سوي ديگر جواهرات «شهناز» هم دست نخورده بود و هيچ چيز به سرقت نرفته بود.
پليس در بررسي راه هاي ورود به قتلگاه به هيچگونه آثار شكستگي روي قفل ها بر نخورد كه حاكي از آن بود، قاتل با استفاده از آشنايي با قربانيان در نقش ميهمان وارد خانه مادر و پسر شده و نقشه شوم خود را به راحتي به مرحله اجرا در آورده است.
بدين ترتيب، يك قاتل آشنا كه انگيزه اي مرگبار از انتقامجويي داشته باشد مدنظر قرار داده شد و پليس اقدامات تخصصي اش را روي قاتلي كه به خاطر خصومت شديد، انگيزه اي براي ضربه زدن به پدر خانواده يا آشنايان نزديك مادر و پسر خردسال داشته است، متمركز كرد.
همچنين در بررسي قتلگاه «شهناز» و «عليرضا كوچولو» مشخص شد كه قاتل، آنان را با تهديد چاقو به اتاق كشانده و پس از وارد آوردن ضربات چاقو به گردن به گونه اي كه صداي درگيري در ساختمان به گوش نرسد، در چوبي را از پشت قفل كرده، سپس با عجله در حالي كه در ورودي ساختمان را نيمه باز گذاشته، محل حادثه را ترك كرده است.
قرباني ديگر انتقامجويي 
اما يك روز بعد جسد دختري كه قرباني انتقامجويي نامادري اش شده بود از زير خروارها خاك در جنگل هاي لويزان پيدا شد. اين دانش آموز دختر كه الهه كريمي پور نام داشت، در اولين روز ماه محرم از سوي نامادري اش از برابر مدرسه اش در مجيديه شمالي ربوده شد.
ظهر روز يكشنبه اول محرم امسال، پدر الهه هراسان به پليس مراجعه كرد و گفت: «دخترم از مدرسه به خانه بازنگشته و شاهدان مي گويند نامادري اش او را به همراه خود برده است، اما وي چنين چيزي را نمي پذيرد. اين مرد در تحقيقات پليس ادعا كرد كه مادر و نامادري الهه را به خاطر اختلافات خانوادگي طلاق داده است و آنان هرازگاهي سراغ دختر بچه اش در مدرسه مي رفتند و او را تا خانه همراهي مي كردند، اما اينكه قبل از شروع مدرسه نامادري سراغ الهه رفته غيرعادي بوده است.
ماموران پس از شكايت پدر الهه به سراغ مسوولان مدرسه او رفتند كه آنها هم ادعاي پدر الهه را در مورد بردن او از مدرسه از سوي نامادري اش تاييد كردند. تحقيقات ماموران در خصوص روشن شدن سرنوشت دخترك از سوي ماموران ادامه داشت تا اينكه ساعت ۳۰:۶ دقيقه صبح روز شنبه ۷ محرم ماه سال جاري، كارگرهاي پارك جنگلي لويزان در حين گشت زني در بين درختان دست و پاي كودكي را ديدند كه از زير خاك بيرون آمده است. اين كارگران با ديدن يك قبر خاكي كه مشخص بود به تازگي حفر و جسد كودكي در آن دفن شده است، با ماموران كلانتري ۱۳۷ تهران تماس گرفتند و آنان را در جريان قرار دادند.
به دستور هنرمند بازپرس ويژه قتل، اكيپي از پزشك جنايي، تيمي از اداره ۱۰ پليس آگاهي و افسر پرونده، دختربچه ناپديد شده - الهه - در جنگل لويزان حضور يافتند و با وجود عدم تشخيص علت اصلي مرگ دختربچه، از روي آثار بر جاي مانده روي بدن كه هيچ بريدگي با چاقو يا كبودي بر اثر خفگي ديده نمي شد پليس پي برد كه قرباني همان الهه دختر دانش آموزي است كه در برابر مدرسه اش از سوي زني جوان ربوده شده بود. پس از كشف جسد بازپرس هنرمند دستور بازداشت نامادري الهه را صادر كرد كه او هم در بازجويي به قتل اعتراف كرد.

يك جوابيه
دبير محترم سرويس حوادث روزنامه همشهري
سلام عليكم
احتراما عطف به مطلب مندرج در روزنامه مورخ ۱۴/۱۱/۸۲ با عنوان خدا خواست كه فندكي روشن نشود، خواهشمند است بر اساس قانون مطبوعات دستور فرماييد در خصوص پارگي خط لوله ۱۲ اينچ انتقال فرآورده هاي نفتي از پايانه ري به انبار نفت كن، پاسخ ذيل در اولين شماره آن روزنامه درج گردد.
در ابتدا بايد يادآور شويم كه خداوند را شاكريم كه حادثه مذكورهيچ گونه صدمه جاني و مالي براي شهروندان عزيز در برنداشته است و اما براي تنوير افكار عمومي و ملت شريف و آگاه به اطلاع مي رساند، پس از دريافت استعلام از شهرداري منطقه پنج تهران در خصوص تعيين حريم شبكه برق فشار قوي، توسط شركت خطوط لوله و مخابرات منطقه تهران ( با اينكه مسووليت نگهداري و بهره برداري شبكه برق فشار قوي بر عهده اين شركت نمي باشد) نسبت به اعزام نماينده اي براي تعيين موقعيت ملك نسبت به حريم خط لوله فرآورده  اقدام گرديد. البته ملك مزبور بر اساس سند مالكيت، ۲هزار مترمربع مساحت داردومالك آن نيز اذعان داشته است كه قصد استفاده از كل زمين را نداشته و در حضور كارشناس اين شركت، محدوده اي را براي احداث بنا مشخص مي سازد كه در خارج از حريم موردنظر قرارداشته است. پس ازتعيين محدوده و حريم، كارشناس ذيربط، طي نامه اي به شهرداري منطقه پنج اعلام مي دارد كه از ملك مورد نظر در حضور مالك (به طوري كه مالك محل را مشخص كرده)بازديد به عمل آمد و محدوده مورد نظر درداخل حريم خطوط لوله نمي باشد ( نامه استعلام شهرداري و جوابيه اين شركت پيوست مي باشد) اما متاسفانه در زمان گودبرداري، راننده لودر براي سهلوت كار از محدوده اي خارج از حريم مشخص شده در شمال ملك مذكور اقدام به خاكبرداري مي نمايد كه اين برداشت غير معمول و خارج از حريم زمين مورد استعلام، باعث برخورد بيل لودر به لوله  فرآورده شده و پارگي مربوطه رخ داده است. كه لازم است نكاتي را يادآور شود.
۱-به نظر مي رسد در چنين مواردي شهرداري قبل از استعلام درخصوص تعيين حريم خطوط لوله مي بايد محدوده مورد نظر را با كروكي مشخص يا از مالك بخواهد كه قبل از درخواست اخذ پروانه كار نسبت به اصلاح سند مالكيت اقدام نمايد.
۲- تاريخ بهره برداري از خط لوله انتقال فرآورده ري- كن به حدود سي سال قبل باز مي گردد و طبيعي است كه در زمان احداث خط لوله مذكور، اماكن مسكوني در آن منطقه وجود نداشته و با گسترش شهر تهران، اين خط هم در بافت مسكوني قرار گرفت. براساس برنامه هاي مصوب، نسبت به انتقال اين خط لوله و احداث آن درنقاط غير مسكوني اقدام شده است به گونه اي كه از ۴۳ كيلومتر خط لوله جديد۳۶ كيلومتر آن احداث و ۷كيلومتر باقي مانده است كه متاسفانه به دليل عدم صدور مجوز لازم توسط شهرداري منطقه پنج هنوز به اتمام نرسيده است. در صورت تكميل اين خط،انشاءالله امنيت كامل دراين مسير ايجاد خواهدشد. لازم به يادآوري است كه عمليات تغيير مسير خط لوله انتقال سوخت هواپيما از ري به فرودگاه مهرآباد نيز خارج از بافت مسكوني شهر تهران به اتمام رسيده است، كه به ياري خداوند منان تا پايان سال جاري به بهره برداري خواهد رسيد. ضمنا در خصوص تغيير مسير خط لوله ري- قرچك نيز اقدامات لازم انجام گرفته و چند سال است مسوولان ذيربط در شركت ملي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي ايران در حال مذاكره با مسوولان محترم سازمان محيط زيست و پادگان هاي سپاه مستقر در مسير اين خط براي تحصيل اراضي مورد نياز مياشند كه متاسفانه تاكنون به نتيجه اي دست نيافته اند. البته حفظ استانداردهاي زيست محيطي لازم در احداث خط لوله جديد انتقال فرآورده در مسير ري -قرچك مدنظر بوده و مشكلي را براي سازمان محيط زيست ايجاد نخواهد كرد. و اما در صورت به تاخير انداختن احداث خط لوله انتقالي و ادامه استفاده از خط لوله موجود كه از مناطق مسكوني مي گذرد و با بروز هرگونه حادثه، ممكن است صدمات غير قابل جبراني به وجود آيد. باتوجه به ضرورت امر،توجه مسوولان سازمان محيط زيست و دست اندركاران محترم سپاه پاسداران را به اين امر جلب مي نماييم.
۳-كليه مسيرهاي عبور خطوط لوله با علايم هشدار دهنده مشخص شده اند .بنابراين مقرر گرديد، كليه پروژه هايي كه قرار است ساخته شوند،قبلا از لحاظ ايمني بررسي شده و سپس نسبت به ساخت و ساز اقدام گردد . متاسفانه در خصوص حادثه ملك مورد نظر،مالك محترم و راننده لودر به هيچكدام از علايم هشدار دهنده توجه نداشته اند.
۴ - ضمنا كليه شهرداري هاي مناطق مختلف تهران كتبا درخواست گرديده است تا مالكين محترم را موظف نمايند محدوده ملك خود را طبق نظر كارشناس رسمي ذيربط مشخص و سپس براي اخذ استعلام اقدام نمايند (سوابق مربوطه موجود مي باشد).

جعل گواهينامه
اعضاي يك باند حرفه اي جعل گواهينامه پس از دستگيري با صدور قرار بازداشت روانه زندان شدند.
اين گروه ۴نفري كه در شهرهاي بروجرد و اراك فعاليت داشتند پس از انجام تحقيقات گسترده از سوي ماموران نيروي انتظامي بروجرد دستگير شدند. ماموران هنگامي كه متوجه شدند اعضاي يك باند در بروجرد اقدام به جعل گواهينامه پايه يك و دو مي كنند، بررسي هاي خود را پيرامون اين پرونده حساس آغاز كردند و پس از مدتي تحقيق و تفحص توانستند تمامي متهمان را شناسايي و آنها را دستگير كنند. متهمان پس از دستگيري به اداره آگاهي بروجرد منتقل شدند و در بازجويي هاي پليس به جرم خود اعتراف كردند. يكي از اين متهمان گفت: «ما از متقاضيان مبالغ هنگفتي مي گرفتيم و براي آنها گواهينامه جعل مي كرديم. بيشتر مشتريان ما افرادي بودند كه براي گرفتن گواهينامه مشكل قانوني داشتند.»
پس از اعترافات اين متهمان پرونده آنها براي رسيدگي به مراجع قضايي ارجاع شد.

سه جنازه روي دست دريا
البته شدت امواج آنقدر زياد بود كه صحنه كاملا به هم ريخته بود، بنابراين هيچ كروكي خاصي از تصادف در دست نيست! گل محمد در ۵كيلومتري ساحل با قايقش مشغول صيد بود كه ناگهان يك قايق موتوري ديگر با سرعتي عجيب به نزديكي او رسيد. لحظه اي صداي مهيبي آمد و سه كشته روي دست دريا ماند.
اهالي روستاهاي اطراف مرداب گميشان در استان گلستان چند روزي هست كه از اين تصادف عجيب صحبت مي كنند. تصادفي كه مي توانست هرگز اتفاق نيفتد.

دستگيري دو قاتل فراري در اراك
ماموران نيروي انتظامي استان مركزي در چند سري عمليات گسترده پليسي و با هماهنگي مقامات قضايي، موفق به دستگيري اعضاي يك باند سارقان مسلح به همراه ۶ نفر سارق شدند.
همچنين در بازرسي مخفيگاه متهمان، ۲۰ قبضه اسلحه كلاشينكف، يك اسلحه كمري، دو دستگاه دوربين مادون قرمز به همراه ۱۸۰۰ تير فشنگ جنگي كشف شد.
ماموران همچنين در پي متلاشي كردن يك باند ۵ نفره تهيه و توزيع تجهيزات ماهواره در اين استان ۶۴ عدد «ال.ان.بي» پيدا كردند كه متهمان پس از اعتراف به فعاليت هاي خلافكارانه خود با تشكيل پرونده تحويل مقامات قضايي شدند.
كارآگاهان اداره آگاهي در ادامه اين عمليات همچنين دو قاتل فراري را شناسايي و دستگير كردند. اين قاتلان پس از جنايت هاي خود از محل متواري شده بودند كه در طي اين عمليات آنها در مخفيگاه هاي خود دستگير شدند.

شلاق در ملاء عام
حكم شلاق يك سارق سابقه دار گنبدي در ملاء عام اجرا شد. اين سارق حرفه اي كه «غلام - ن» نام دارم و ۳۸ ساله است پس از دستگيري از سوي شعبه اول دادگاه عمومي گنبد به ۷۴ ضربه شلاق و زندان محكوم و حكم وي در ملاء عام اجرا شد.
غلام پس از آنكه از سوي ماموران نيروي انتظامي دستگير شد، در جلسات دادگاه گفته بود من تا به حال ۲۹ سابقه كيفري دارم و ۱۶بار به اتهام سرقت از منازل و ۱۰بار به خاطر حمل موادمخدر زنداني شده ام.
وي افزود: من غير از سرقت هيچ كار ديگري بلدنيستم براي همين مجبورم براي امرار معاش به كارهاي خلاف روي بياورم و تخصص من در سرقت از خانه هاست. من پس از هر دستبرد اموال مسروقه را به مالخرهايي كه با آنها كارمي كنم مي فروشم.
اين سارق هم اكنون براي تحمل مجازات خود در زندان به سر مي برد.

۵۰۰ كيلوگرم مواد منفجره
از اسپانيا خبري داريم خواندني. پليس اين كشور موفق شده است دو عضو احتمالي سازمان جدايي طلبان باسك موسوم به «اتا» را با ۵۳۶ كيلوگرم موادمنفجره دستگير كند.
اين مواد درصورت انفجار قابليت ايجاد دهانه اي به عمق ۳۵ متر، خسارت جدي به ساختمان ها تا فاصله ۶۰ متري و آسيب به افراد تا شعاع يك و نيم كيلومتري از محل انفجار را داشت.
انفجار بمبي مشابه با ۲۵۰ كيلوگرم مواد منفجره توسط اتا در سال ۱۹۸۷ ميلادي در ساراگوسا در شمال اسپانيا ۱۱ كشته و ۴۰ مجروح در مركز فرهنگي اين شهر بر جاي گذاشت.

آقاي خطرناك
عمليات دستگيري آقاي خطرناك به عنوان يكي از خطرناكترين جنايتكاران بلژيك طي هفته گذشته در شهر كوچك «ارون» در نزديكي مركز لوكزامبورگ آغاز شد.
اين آقا «مارك روتروس» به آدم ربايي و تجاوز به شش دختر و كشتن چهار نفر از آنان در دهه ۱۹۹۰ متهم است.
جالب اينجاست كه بسياري از مردم كشورهاي مختلف جهان به اين محاكمه كه ۸ سال به تعويق افتاده است علاقه دارند و۱۳۰۰ روزنامه نگار براي پوشش اين خبر وارد شهر ۲۴ هزار نفري ارون شده اند.
البته علت اين ۸ سال تاخير ادعاهاي گسترده تر مربوط به شبكه آزار جنسي كودكان در بلژيك را دليل تاخير محاكمه اين جايتكار اعلام كرده اند.

اتوبوسي در آتش
خدا نصيب هيچ بني بشري نكند. فكر كنيد سوار اتوبوس شده ايد و براثر انفجار مخزن گاز اتوبوس يكدفعه...! از تاجيكستان خبر رسيده كه ۱۰ سرنشين يك اتوبوس،  در ميان شعله هاي آتش سوختند.
در اثر اين حادثه كه در جاده حصار - دوشنبه رخ داده است ۹ نفر ديگر از سرنشينان اين اتوبوس به شدت دچار سوختگي شده و به بيمارستان منتقل شدند.
شدت اين آتش سوزي به حدي بوده است كه هنوز اجساد قربانيان اين حادثه به دليل سوختگي شديد شناسايي نشده است.
در سالهاي اخير مثل اين ماجرا در اين كشور زياد به وقوع پيوسته است كه علت آن تجهيزنبودن خودروها به تجهيزات ايمني بوده است.

جعل دلار
جعل اسكناس البته يك كار عادي در ميان تبهكاران هر كشوري است، اما اينكه اين تبهكاران علاقه وافري به جعل دلار دارند امري غيرعادي است. بگذريم! از عربستان خبري داريم مبني بر اينكه پليس شهر بندري جده در عربستان سعودي يك باند بزرگ جعل دلار را در اين شهر دستگير كرده است.
اين باند كه متشكل از چند نفر آفريقايي است، قصد داشتند بزرگترين عمليات جعل دلار طي ۱۰سال اخير در عربستان را اجرا كنند. البته اين باند چند باند كوچك تر در زمينه جعل و كلاهبرداري را هدايت مي كرد. هنگام دستگيري اين باند علاوه بر وسايل و دستگاه هاي ويژه چاپ اسكناس، پنج ميليون قطعه كاغذ آماده جعل اسكناس هاي صددلاري نيز كشف شد.

در شهر كوچك وان
در شهر كوچك «وان» كه در شرق تركيه واقع شده است، بيش از يك هزار و ۴۰۰ كيلوگرم مواد مخدر را نابود كرده اند.
اين مقدار مواد مخدر طي دو سال و به دنبال عمليات هاي مختلفي كه پليس در اين شهر انجام داده است، به دست آمده و شامل بيش از ۷۰۰ كيلوگرم ترياك، ۵۰۰كيلوگرم هروئين و ۲۶۰ كيلوگرم ماده اوليه ساخت هروئين بوده است.
اين يك هزار و ۴۰۰ كيلو در كوره يك كارخانه سيمان در نزديكي اين شهر به آتش كشيده شد.
شهر وان نزديك ايران و تركيه است و از مبادي اصلي ورود مواد مخدر به اروپا محسوب مي شود.

كارخانه هروئين سازي
در افغانستان مردم از فرط بي پولي و بيكاري دنبال چه كارها كه نمي روند.باور نمي فرماييد! اگر بشنويد كه يك كارخانه هروئين سازي در شرق اين كشور كشف و نابود شده چي؟ اين كارخانه در روستاي «خواران» شهرستان «خوگياني» ننگرهار قرار داشت كه روز گذشته طي عملياتي توسط پليس محلي، شناسايي و تخريب شد.
در اين عمليات بيش از ۶۰ كيلو هروئين، ۱۵۰ كيلو ترياك و مقادير ديگري مواد مخدر كشف شده است.
بد نيست بدانيد كه افغانستان در سال گذشته زراعي كه شهريورماه پايان يافت، نزديك به ۴هزار تن ترياك توليد كرده كه يك ركورد جديد در جهان محسوب مي شود و اين كشور بيش از دو سوم ترياك و هروئين مصرفي جهان را توليد مي كند.

حوادث
ايرانشهر
تهرانشهر
در شهر
درمانگاه
سفر و طبيعت
طهرانشهر
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |