دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره - ۳۳۲۹
تهرانشهر
Front Page

روز اول نمايشگاه لباس در مصلاي تهران
فروش جين در غوغاي طاقهاي ضربي
غرفه ها كاملا ابتدايي هستند و هر كدام با حصير از هم جدا شده اند. اما داخل همين حصيرها آنقدر جنس تلنبار شده كه تصورش مشكل است
004104.jpg
مسعود مير
پانزدهمين نمايشگاه فروش بهاره امسال علاوه بر نمايشگاه بين المللي، صحن ها و رواق هاي مصلاي بزرگ را هم قبضه كرده است. نمايشگاه از ۱۵ تا۲۲ بهمن ماه بر پاست و با اينكه روز ابتدايي خود را مي  گذراند آنقدر شلوغ است كه خيابان هاي اطراف مصلي شبيه پاركينگ شده اند.
وارد سالن اصلي كه مي شوي پيش از اينكه بخواهي غرفه ها و جنس ها را بپايي، ميخكوب طراحي داخلي مصلا مي شوي.
تاكسي ها و ميني بوس ها باكرايه هاي دو برابر قيمت معمول، شما را به نمايشگاه مي رساند. براي وارد شدن به سالن ها بايد از يك محوطه بزرگ عبور كنيد. در اين محوطه كه يكي از صحن هاي مصلي به شمار مي رود جمعيت زيادي گوشه و كنار نشسته  اند. بعضي خريد هايشان را چك مي كنند و بعضي مشغول استراحتند. فروشندگان دوره گرد بازار گرمي دارند. پسري جلو مردم را مي گيرد و مي خواهد هر طور شده بسته هاي سيگارت اش را به آنها قالب كند. نكته جالب توجه حضور كلي مامور نيروي انتظامي با ماشين و موتور است كه احتمالا براي برقراري نظم و امنيت اينجا ايستاده  اند.
وارد سالن اصلي كه مي شوي پيش از اينكه بخواهي غرفه ها و جنس ها را بپايي، ميخكوب طراحي داخلي مصلا مي شوي. گچ كاري ها و مقرنس كاري هاي زيباي اسلامي و گوشه كاري هاي حيرت آور شما را هيجان زده مي كنند.
غرفه ها كاملا ابتدايي هستند كه هر كدام با حصير از هم جدا شده اند. اما داخل همين حصيرها آنقدر جنس تلنبار شده كه تصورش مشكل است. قبل از اينكه به غرفه لباس برسيم به يك غرفه ويژه كدبانوها مي رسيم با اجناسي مثل دم كني و كاور لوازم برقي.
كمي آن طرف تر لباس هاي جديد با بوي مخصوص توليد ي ها مثل موم همه را به دام مي  اندازد. جلوي غرفه ها آنقدر شلوغ است كه كسي توجه نمي كند بعضي از آنها اتاق پرو ندارند. پسر جوان پيراهنش را جلو غرفه درآورده و مشغول امتحان كردن تي شرتش است.
قيمت اجناس آنقدر كه فكر مي كنيد استثنايي نيست و با قيمت هاي بازار تفاوت چنداني ندارد و تنها حسن نمايشگاه اين است كه از ميان اجناس بيشتري حق انتخاب داريد. كنار يكي از غرفه ها يك سكوي بزرگ است كه عده اي روي آن نشسته اند. مادري مشغول درست كردن شيرخشك براي دختر خردسالش است و يك خانواده هم مشغول خوردن ساندويچ هاي خانگي شان هستند. در گوشه اي از سالن يك تابلوي بزرگ نصب شده كه روي آن نوشته شده به طرف محل اطفال گمشده. رد پيكان كشيده شده روي تابلو را مي گيريم و مي رسيم به يك غرفه كه در آن چند زن و تعدادي بچه حضور دارند. مادرهاي بچه گم كرده و بچه هاي مادر گم كرده، زير يك سقف نشسته اند و البته بلندگوي سالن هم مدام مشخصات بچه هاي گم شده را مي خواند: آرين محمدي با شلوار نوك مدادي... نه بابا بورس ماشين نيست مشخصات كودك گمشده است.
زير يكي از ستون هاي قطور سالن آنقدر كارتن خالي جمع شده كه آدم در حسرت يكي از سطل هاي زباله يك متري داخل محوطه مي ماند. يكي از آنها اگر اينجا بود اتفاق بدي نمي افتاد. به طبقه بالا كه مي روي ديدن جماعت مشغول خريد از آن بالا واقعاً جالب است. يك خانم با پاي شكسته همراه شوهر و فرزندش با مصيبت راه مي رود. مشخص نيست اينهمه عجله براي آمدن به نمايشگاه آنهم در روز اول براي چيست؟ در طبقه پايين مردم مانند كساني هستند كه بايد از جلوي غرفه ها حقشان را بگيرند و آنهايي هم كه خريد نمي كنند انگار يك دين به گردنشان است و حتماً بايد به نمايشگاه بيايند. جلوي غرفه ها گريه زاري بچه ها و اصرار براي خريد لباس مورد علاقه شان هم جالب است.
دخترك اصلاً حرف هاي پدرش درمورد جنس خوب و قيمت و اينطور چيزها را نمي فهمد. پيراهن مورد علاقه اش را برمي دارد و با اسكوترش فرار مي كند. وقتي مطمئن مي شود كه پدرش به او نمي رسد سر فرصت پيراهن را جلو بدنش مي گيرد و آنرا ورانداز مي كند. يكي از درهاي خروجي را نشان مي كني و از ميان طاق هاي سنتي آن مي گذري كه عكس هاي كتاب تاريخ دروس تحصيل را به ياد مي آوري. وارد محوطه كه مي شوي دوروبرت با چمن و درخت تا ارتفاع ۱۰-۱۵ متر محصور شده است. در اين محوطه سرويس بهداشتي آقايان و خانم ها قرار دارد و پله هاي دور و بر محوطه كه شما را به بالاي اين فضاي سبز مي رساند توقفگاه عده اي از خريداران شده است. نمايشگاه تا ساعت ۱۱ شب باز است اما هنوز آنقدر جمعيت در نمايشگاه است كه اگر به صورت اضطراري هم خارج شوند، يك ساعت طول مي كشد. بيرون نمايشگاه بازار سواري ها و ميني بوس ها همچنان داغ است. پسرك سيگارت فروش هنوز محموله اش را كامل نفروخته و بدون توجه به حضور نيروي انتظامي حسابي صدايش را بالا برده و مي گويد: «سيگارت، همه رقم همه رنگ، خريد شب عيد كردي، خريد چهارشنبه سوري يادت نره.

صبح تا شب
جواد رسولي 
سينما
به جز اكران بوتيك، كه جزو نمايش هاي نوروزي محسوب مي شود، فعلا تغيير ديگري روي پرده سينماهاي تهران رخ نداده است. دختر ايروني و بوي گل سرخ همچنان بيشترين سينماها را به خودشان اختصاص داده اند. ضمن اين كه چند نفر از فيلمسازهاي صاحب نام سينمايمان فعلا مشغول فيلم ساختن هستند. سيروس الوند دارد با بازي بهرام رادان فيلم «رستگاري در هشت و بيست دقيقه» را مي سازد، ابراهيم حاتمي كيا مشغول ساختن «به رنگ ارغوان» با بازي حميد فرخ نژاد در شمال كشور است. در همين شمال قطب الدين صادقي دارد فيلم «بهار خزر» را با بازي رضا كيانيان مي سازد و در تهران هم مجيد مجيدي فيلم «بازگشت» را با بازي پرويز پرستويي كليد زده است.
امروز، علاقه مندان به سينماي مارتين اسكورسيزي مي توانند در آخرين روز از دور آثار سه روزه اين سينماگر در دانشگاه صنعتي شريف، فيلم هاي عصر معصوميت، سلطان كمدي و يك مستند بلند به نام «آخرين والس» را تماشا كنند. اين مستند را اسكورسيزي درباره گروهThe Band ساخته و بزرگان موسيقي راك مثل اريك كلاپتون، نيل يانگ، ون موريسون، باب ديلان و خيلي هاي ديگر در آن حضور دارند. امروز محسن آزرم درباره سينماي اسكورسيزي حرف مي زند.
كتاب 
اگر شما هم جزو آنهايي هستيد كه مجموعه كتاب هاي ارباب حلقه ها را خوانده اند و از فضاي فانتزي و تخيلي اين شاهكار جي.آر.آر تالكين لذت برده اند - آن هم در شرايطي كه فيلم ساخته شده از روي قسمت سوم اين سه گانه به نام بازگشت پادشاه ۱۱ جايزه اسكار برده - پيشنهاد مي كنم حتما كتاب «درخت و برگ» را هم بخوانيد. اين كتاب مجموعه اي از چند داستان كوتاه تالكين است كه مراد فرهادپور آنها را ترجمه كرده و انتشارات طرح نو آن را چاپ كرده است. فرهادپور يك مقدمه مفصل هم درباره ويژگي هاي آثار تالكين نوشته كه خواندني و راه گشاست.
تئاتر
امروز در مجموعه تئاتر شهر اين نمايش ها را مي توانيد ببينيد:
محمد يعقوبي بعد از مدتي غيبت كار جديدش را روي صحنه برده. نام نمايش هست «قرمز و ديگران» و در تالار قشقايي به نمايش در مي آيد. بهروز بقايي، فريبا متخصص، پرستو گلستاني، نگار جواهريان و خيلي هاي ديگر در اين كار بازي مي كنند. اين نمايش را مي توانيد ساعت ۳۰:۱۹ تماشا كنيد. چسيتايثربي نويسنده پركار تئاتر هم بعد از تمام شدن نمايش «دوستت دارم با صداي آهسته» حالا «زنان مهتابي، مرد آفتابي» را به كارگرداني كوروش زارعي روي صحنه دارد. اين نمايش داستانش به مردي سالك مربوط مي شود كه در آخرين شب اعتكافش با جسد زن مرده اي مواجه شده و ... وفاطرفه و كوروش زارعي در اين نمايش بازي مي كنند. اين تئاتر ساعت ۳۰:۱۷ در تالار سايه اجرا مي شود. در تالار كوچك نمايش «زني كه زياد مي دانست» روي صحنه رفته است. متن را مهشيد ابراهيميان بر اساس داستان «خانم نزهت الدوله» اثر جلال آل احمد نوشته و عليرضا اوليايي آن را كارگرداني كرده است. نگار عابدي، شبنم مقدمي، فاطمه سوزنگر و... در نمايش بازي مي كنند و مي توانيد آن را ساعت ۳۰:۱۷ در تالار كوچك (شماره ۲) تماشا كنيد.
«چند كاپريس براي ويلون» كار محمودرضا رحيمي همچنان در تالار خانه خورشيد اجرا مي شود. اين نمايش را مي توانيد ساعت ۱۸ ببينيد.
موسيقي 
دوستداران موسيقي هاي خاص ايراني آلبوم «موسيقي مردمي فارسي زبانان ماوراءالنهر» را از دست ندهند. اين آلبوم از قطعاتي تشكيل شده كه مربوط به سال ها پيش هستند. همان وقتي كه ماوراءالنهر در شمال رود جيحون تمدني ايراني داشت، ظاهرا بعد از سامانيان، تمام حكومت هاي اين منطقه ترك بوده اند، اما هميشه فرهنگ ايراني اينجا غلبه داشته. قطعاتي مانند رقص سلزنده ها، مروگي، بيات، قره كوز، آواز تغزلي و... را مي توانيد در اين آلبوم بشنويد.
تلويزيون 
اول اين كه امشب نود را فراموش نكنيد، عادل دارد هر بار برنامه اش را جذاب تر و جنجالي تر مي كند. امشب قاعدتا محمد مايلي كهن درباره عملكرد تيم اميد توضيح مي دهد. مجموعه ديروز، امروز، فردا ساعت ۱۹ از شبكه تهران پخش مي شود. ورود ممنوع، كار مهران غفوريان را هم مي تواند ساعت ۲۰ از همين شبكه تماشا كنيد. ماموران پرونده هاي راكد سريال جديدي است كه امشب ساعت ۱۵:۲۰ از شبكه ۳ پخش مي شود و از همه مهم تر نقطه چين و ماجراهاي بامشاد است كه اگر پخش اش دوباره شروع شود، قابل توصيه ترين برنامه امشب است. دوشنبه خوش بگذرد.

ستون شما
روياي ببر خزر
محتواي يك پيغام خشم آلود تلفني!چند ماه پيش، صفحه سفر و طبيعت وعده داده بود خبر كشف بقاياي ببر خزر در مرز عراق و تركيه را پيگيري  كند و به اطلاع برساند. ما هنوز شب ها خواب اين خبر را مي بينيم!
- ظاهرا مرز عراق وتركيه آنقدر ناامن است كه انسان ها از رفتن به آن جا ابا دارند، چه رسد به بقاياي ببر خزر!
رسيدگي كنيد
«در منطقه... دو جسد كشف شده اين كابوسي است كه مدتها اين منطقه را فرا گرفته، از مسوولان درخواست مي كنيم به اين مساله رسيدگي كنند. »
- بعد از پيغام رويايي، تماس بعدي كابوسي است لاجرم!
تشكراز حوادث
خانم رويا اسدي از تهران، از صفحه حوادث تشكر كنيد. بابت اينكه نثر خوبي دارد كه شبيه ساير صفحات حوادث نيست.
- توضيح: اين خانم اسدي از بستگان بچه هاي حوادث نبود چون اصل ما بر برائت است!

ذهن زيبا
يك شي تيزگوش را مجروح مي كند و يك زبان تند روح و روان را.
پرمودا بترا
ضرب المثل ها آيينه تفكر هر ملت اند.
ضرب المثل  سوئدي
در راه رفتن روي يخ شكننده، سلامتي ما به سرعتمان بستگي دارد.
رالف والدو امرسون
معمولا فرضياتي را كه باورداريم واقعيت مي خوانيم و حقايقي را كه باور نداريم، تئوري و نظريه مي پنداريم.
فليكس كوهن 

قطار هوايي، حتما
ممطئن باشيد شما هم روزي در تهران سوار قطار هوايي مي شويد، چرا كه شهردار تهران گفت: «هيچ مانعي براي اجراي طرح قطار هوايي وجود ندارد و تنها جا به جايي در مسير انتهايي اين پروژه ايجاد مي شود.»
اين طرح قرار است با صرفه جويي در مصرف سوخت به سرانجام برسد، نه با كمك هاي دولتي. احمدي نژاد گفت: «كساني كه با الفباي مديريت آشنا هستند، مي دانند كه مي توان با صرفه جويي در مصرف سوخت، طرح هاي شهري را اجرا كرد.» گرچه مسوولان وعده داده اند قيمت بليت مترو و اتوبوس افزايش پيدا نمي كند، اما ازهمين چند روز مانده به آغاز سال جديد، رانندگان محترم تاكسي حداقل ۵۰ تومان بر مبلغ كرايه تاكسي افزوده اند. اميدواريم با طرح قطار هوايي هم از افزايش نرخ تاكسي ها بگريزيم و هم از ترافيك درهم پيچيده تهران.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   حوادث  |   در شهر  |   زيبـاشـهر  |   عكاس خانه  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |