دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره - ۳۳۲۹
دكتر شاه كرمي مي گويد:در حال حاضر ما با مصالح، زمين و به طور كلي ،مهندسي ساخت و ساز ،به معني واقعي كلمه اش بيگانه شده ايم
از منار جنبان الگو بگيريد
در مورد بناهاي قديمي موجود از جمله ارگ بم، مي توان يا بايد از عامل پيوستگي بهره گرفت. پيوستگي در كل سازه را مي توان با استفاده از مصالحي مانند تارهاي شيشه اي ايجاد كرد
004056.jpg
«زماني كه سد كارزنيگتون انگليس قبل از افتتاح در زمان نخست وزيري تاچر (سال ۱۳۶۳ شمسي) تخريب شد، يك پرونده قضايي پيچيده عليه مشاور طرح (دانشگاه سوانسي)، پيمانكار سد (امپريال كالج) و كنترل كننده عمليات اجرايي (دانشگاه كمبريج) تشكيل شد. گر چه اين پرونده هيچ سرانجامي نيافت، اما پس از گذشت بيش از ده سال از اين اتفاق، علم تحليل عددي و مهندسي زلزله يا به مفهوم وسيع تر آن، ژئوتكنيك، پيشرفت قابل ملاحظه اي كردند.»
دكتر عبدالعظيم امير شاه كرمي، رييس گروه ژئوتكنيك دانشگاه اميركبير در سخنراني خود كه در سالن اجتماعات ساختمان مركزي سازمان ميراث فرهنگي ارايه شد، با بيان اين مطلب، به بررسي آثار تخريبي زلزله پرداخت. وي كه تحت عنوان «الگوي منار جنبان اصفهان (يك سازه هوشمند) جهت مقاوم سازي بناهاي قديمي» به سخنراني پرداخت تخريب ناشي از زلزله را از دو جهت قابل بررسي دانست و گفت: «زلزله دو گونه تخريب ايجاد مي كند: شكست در پوسته زمين و تخريب در سازه. با مطالعه شكل پوسته زمين و چگونگي قرارگيري آن، مي توان زمان، مكان و شدت وقوع زلزله را تشخيص داد. اين مطالعات چند سالي است كه در كشور ژاپن در حال انجام است.»
وي با تاكيد بر اين كه وقوع زلزله نشان دهنده زنده بودن زمين است گفت: «حيات بشر بر روي كره زمين بسته به وجود كوه ها است و كوه ها با عمليات كوه زايي زمين ايجاد مي شود. كوه زايي نيز حاصل حركت قاره ها و شكست متناوب و آرام پوسته زمين است.» اين متخصص مهندسي زلزله و مشاور فني سازمان ميراث فرهنگي سپس با تاكيد بر لزوم شناخت ويژگي هاي زمين به نوع دوم خرابي ناشي از زلزله اشاره كرد و گفت: «بررسي سازه از لحاظ مقاومت در برابر زلزله به طراحي مناسب آن منجر خواهد شد. به اين ترتيب مي توان با طراحي مناسب، ساختمان را در برابر خطر ناشي از تخريب در اثر زلزله مقاوم كرد.»
دكتر امير شاه كرمي ويژگي اصلي طراحي مناسب سازه را توجه به رفتار مصالح دانست و گفت: «در زمينه بررسي رفتار مصالح آزمايشگاه هاي متعددي در سرتاسر دنيا به وجود آمده است. در اين آزمايش ها دو موضوع بررسي مي شوند، جنس مصالح و شيوه بارگزاري آنها. بارگزاري نيز دو صورت دارد، جانبي و عمودي. يك طراح سازه اي موفق ويژگي هاي زمين منطقه، فرم سازه، شيوه بارگزاري، ميزان نيروهاي داخلي وارد شده به سازه و همچنين خواص مصالح قابل استفاده در سازه را مورد بررسي قرار مي دهد و شيوه توزيع نيرو در هر نقطه از بنا را مشخص مي كند. به اين ترتيب مي توان از نيروهاي جانبي به عنوان بارگزاري مفيد استفاده كرده و از تخريب بنا جلوگيري كرد.»
دكتر شاه كرمي كه در جمع مديران، معاونان و مشاوران سازمان ميراث فرهنگي كشور سخنراني مي كرد، در ادامه، گونه هاي مختلف مهندسي سازه را مورد بررسي قرار داد و گفت: «مهندسي سازه به چهار گونه انجام مي گيرد؛ اجتهاد شخصي، تجربه عملي، استقراء، تحليل. در روش نخست متخصصين براساس نظرات و استنباط هاي شخصي خود عمل مي كنند. در روش دوم كه شايد بتوان آن را مرحله دوم سير علم مهندسي ذكر كرد، تجربيات به دست آمده در گذشته و در كليه نقاط، مورد استفاده مهندسان ساخت و ساز قرار مي گيرد. كشور ما تقريبا در اين مرحله مانده است. طي چند دهه اخير روش استقراء رياضي و قياس، كاربرد فراواني در دنيا پيدا كرده است. در اين روش تجربه هاي به دست آمده و اطلاعات موجود از سازه و زمين با استفاده از محاسبات رياضي و با استناد به روش استقرا مورد بررسي قرار مي گيرد. اما روشي كه طي چند سال اخير در كشورهاي پيشرفته مورد استناد قرار گرفته است، روش تحليلي است.»
در اين روش با استفاده از محاسبات دقيق رياضي، كيفيت مصالح و جنس زمين در كنار يكديگر مورد تحليل قرار گرفته و ميزان فشار وارد آمده بر سازه در اثر زلزله محاسبه مي شود. اين روش براساس مدل سازي هاي كامپيوتري انجام گرفته و از دقت بالايي برخوردار است.
دكتر شاه كرمي عصر حاضر را عصر مصالح هوشمند دانست و گفت: «بشر در حال حاضر مي تواند هر مصالحي را با هر توانايي و قابليتي توليد كند. در چنين عصري مي توان سازه هايي ايجاد كرد كه در برابر نيروهاي زلزله مقاومت كنند. با مطالعاتي كه بر روي زمين قابل انجام است، ميزان و مكان زلزله قابل پيش بيني است، بنابراين مقاومت سازه در برابر اين نيروها نيز قابل سنجش خواهد بود.»
اين مهندس زلزله كه در جمع مديران پروژه بازسازي ارگ بم و ديگر كارشناسان سازمان ميراث فرهنگي سخنراني مي كرد در ادامه صحبت هايش خرابي هاي به وجود آمده در ارگ بم را با تقسيم بندي منطقه به سه نقطه كاخ يا شاه نشين، سازه هاي معمولي يا شهر مسكوني و برج ها و ديوارهاي اطراف بررسي كرد. وي بخشي از خرابي هاي ارگ را ناشي از شيوه مرمت در اين سازه بزرگ خشتي طي سال هاي اخير دانست و تاكيد كرد: «در حال حاضر ما با مصالح، زمين و به طور كلي مهندسي ساخت و ساز به معني واقعي كلمه اش بيگانه شده ايم.» دكتر عبدالعظيم امير شاه كرمي در پايان با مروري بر اصول مهندسي به كار رفته در منار جنبان اصفهان، آن را سازه اي معرفي كرد كه از نظر مهندسي داراي ويژگي هاي منحصر به فردي است. وي با اشاره به قطع شدن روند حركت نظام مهندسي ايران طي چند سده اخير، درباره منار جنبان گفت: «براي بارگزاري در اين بنا، در تك تك واحدهاي سازه اي پيوستگي به وجود آورده اند. اين پيوستگي به منار جنبان خاصيتي بخشيده است كه از تخريب آن هنگام وقوع زلزله جلوگيري مي كند.»
دكتر شاه كرمي در پاسخ به اين سوال كه تجربه منار جنبان براي بازسازي و مرمت اثري مانند ارگ بم چه كمكي مي كند، گفت:«در مورد بناهاي قديمي موجود از جمله ارگ بم، مي توان يا بايد از عامل پيوستگي بهره گرفت. پيوستگي در كل سازه را مي توان با استفاده از مصالحي مانند تارهاي شيشه اي ايجاد كرد. اما پيش از آن بايد مصالح، زمين و مهندسي گذشته كشورمان را بشناسيم.»
جلسه سخنراني دكتر شاه كرمي توسط معاونت حفظ و احياي بناهاي تاريخي برنامه ريزي شده بود.معاونت پژوهشي سازمان با همكاري تعداد ديگري از مديرانش قصد دارد تا اين سخنراني را به صورت سلسله بحث هايي در زمينه نظام پيشين مهندسي در ايران ادامه دهد.

شهر زيبا
خانه اي نو در بنايي كهنه...
004059.jpg
ساختن در آنچه قبلا بنا شده است، پوسته گذشته را براي طرح كردن خطوط زندگي جديد تغيير مي دهد؛ علاوه بر اين يك تمرين مجادله اي در تحقيقات تاريخي با تكنيك، اغلب به كشمكش منجر مي شود.
چه بايد كرد؟... آيا بايد تنها بناهاي قديمي را كشف كرد يا بازسازي كرد؟... آيا بايد آنها را با خلوص نيت و صادقانه به همان شكل اول تبديل كرد يا اينكه به سادگي ويرانشان كرد؟
سئوالات زيادي بهُُُُُ ذهن مي رسد.چرا بايد بازسازي كرد؟ چرا نبايد يك بناي جديد ساخت و گذشته را با نوشتن روي يك صفحه جديد پاك نمود!؟
با در نظر گرفتن تاريخ و ميراث، يك پاسخ اساسي آن است كه بناهاي بازسازي شده يك سيماي ابدي و جاودانه را به نمايش مي گذارند، در حاليكه بناهاي جديد چنين خصوصيتي را در بر ندارند.
سالهاي زيادي است كه نه تنها در كشورهاي ديگر بلكه در ايران نيز تلاشهايي در اين زمينه احيا ي بنا هاي تاريخي و لحاظ نمودن كاربريهاي نو در جهت كمك به حفظ آنها صورت گرفته است؛ كه البته بسيار جاي بحث دارد و نيز بررسي...
«خانه تعطيلات»(Holiday house) بنايي مسكوني در اسپانيا است كه كالبد دروني آن براي استفاده جديد بازسازي شده است؛ نمونه اي كامل از همزيستي كالبد قديم و زندگي جديد، آنجا كه معمار براي اعمال اين همزيستي، به طرزي موفقيت آميز، دخالت مي كند؛ و نتيجه نه ملغمه اي بي معنا از نشانه هاي گذشته و حال، بل، تركيبي زيبا و تعاملي از روند پيوسته زندگي در مفهومي متعالي است.
اين خانه كه بوسيله «وينست ون دويسن» طراحي و احيا شده است، داراي مشخصات و روح بومي (مايوركا(Majorca در بيرون است و در عين حال تصوير معاصر واضحي در داخل بوده، مناسب براي يك خانه دوره تعطيلات ساخته شده است.
پروژه با يك خانه روستايي قديمي شروع شد و سايت در ناحيه اي دور از دريا در جزيره اي زيبا واقع گرديده است؛ ظاهر بنا متشكل از يك رواق نمايشي در نماي اصلي و دو ساختمان مجاور كه به عنوان محل اقامت سرايدار و صاحبخانه عمل مي كند. «ون دويسن» درطراحي باغ مقابل ساختمان نيز هنر نمايي كرده است، كفسازي هايي متشكل از مصالح مختلف شامل بتن و سنگهاي بوم آورد، جعبه هاي گل منطبق با كليات طرح، و استفاده موثر از چوب، ارتباطات بصري بي بديلي را فراهم ساخته است؛ همچنين براي كف و داخل بنا نيز از اين مصالح به منظور ايجاد احساس پيوستگي داخل و خارج استفاده شده است.
يك حصار چوبي محكم بين فضاي مسكوني اصلي و محل استقرار سرايدار يا بين جهان بيرون و جهان درون، مانعي واقعي از نظر كالبدي و بصري تعريف كرده است؛ هنگامي كه ناظر در طول آستانه ورودي قدم برمي دارد، احساس وارد شدن به يك پاسيوي بزرگ را تجربه مي كند، فضايي كه با وجود بزرگي اش صميمي و دعوت كننده است!
اين احساس(وارد شدن به يك پاسيوي بزرگ) تا داخل خانه همچنان ادامه دارد .فضاي ورودي يك اتاق خالي است با پانلهاي چوبي نصب شده روي ديوار كه مسير حمام مهمان را پنهان مي كنند. ناظر، از ورودي به سوي آشپزخانه بزرگ و نهارخوري و همچنين به طرف پله هايي كه به اتاق خوابهاي طبقه بالا منتهي مي شوند، ميرسد.
زبري و خشونت مبلمان براي هر اتاق بوسيله سطوح ساده و احجام اصلي ايجاد شده است.المانهايي كه براي انبار كردن و نشان دادن اثاثيه به كار رفته است به نظر مي رسد قصد دارد مرجعي براي زندگي رهباني در معناي مدرن كلمه، در نهايت سادگي، بسازد.
غناي حسي مصالح استفاده شده (شن،چوب بلوط لكه دار،سنگ،مرمر و سراميك ( حال و هوايي از يك ظرافت بي نظير به وجود مي آورد! توجه بسيار دقيقي براي جزئيات (ديتايلها) و انتخاب تركيب رنگهاي لطيف صرف شده است تا فضاي استراحت مناسبي دراين خانه تعطيلات(Holiday house) ايجادنمايد.
پي نوشت:
مستعدي،آرينNew houses in old buildings
تنظيم و اقتباس:
بهرام هوشيار يوسفي ،نينا شاهرخي

پاسخ به يادداشت: «ابر خشت رويائي بيش نيست، آقاي پروفسور»
شتاب زده
در روزنامه همشهري مورخ چهارشنبه ۶ اسفندماه ۸۲، يادداشتي به قلم جناب آقاي مهندس ذواشتياق با عنوان «ابر خشت رويائي بيش نيست، آقاي پروفسور» به چاپ رسيده است كه مطالب مطرح شده در آن، از جنبه هاي مختلف و بويژه نحوه برخورد نويسنده با مقوله مورد مطالعه (سيستم ابرخشت)، قابل تعمق و بررسي است. هر چند بايد اذعان نمود سوابق درخشان و فعاليت هاي ارزنده جناب آقاي مهندس ذواشتياق، نوشتن پيرامون اين يادداشت را تا حد نسبتاً زيادي دشوار مي نمايد، اما در راستاي ترويج فرهنگ گفتمان معماري و باز شدن باب بحث و گفتگو، نكاتي را كه پيرامون مضمون و شيوه برخورد اين مقاله در بخش هاي مختلف آن به ذهن اينجانب مي رسد، با نويسنده محترم و خوانندگان روزنامه همشهري در ميان مي گذارم، بدون اينكه قصد طرفداري از ايده هاي نادر خليلي و تأييد كامل نظريات او را داشته باشم. متأسفانه در مقاله ياد شده حرف هاي كلي و قضاوت هاي يك طرفه زيادي پيرامون نظريات مهندس خليلي به چشم مي خورد كه فاقد مستندات علمي بوده و صرفاً در راستاي رد كامل نظريات وي مطرح گرديده اند و در مجموع، مطالب مطرح شده فاقد معيارهاي يك نقد علمي متكي بر استدلال هاي منطقي است كه به برخي از آنها در ادامه اشاره خواهد گرديد. عنوان انتخاب شده براي يادداشت نيز كه گويا نويسنده محترم در جريان انتخاب آن نبوده اند، عنوان مناسبي براي يك مقاله تحليلي نيست و مي بايست در انتخاب آن دقت بيشتري صورت مي گرفت. در آغاز مقاله چنين مي خوانيم: «... فاجعه بزرگ تر، آن كه به بهانه آن مباحثي مطرح مي شوند كه فقط جنبه تبليغاتي براي يك سري نظريه پردازان نظريات خام و ناپخته به همراه دارند.» و در بخش ديگري از اين مطلب به چشم مي خورد: «... همان فاجعه اي كه به زيادباوري خود؛ سير به قهقرا مي بريم!» آيا ارائه يك راهكار و تكنيك جديد براي ساختمان سازي، حداقل در مقام نظريه، فاجعه اي عظيم تر از فاجعه بم، و نيز زيادباوري خود و سير در قهقرا به حساب مي آيد؟ حتي اگر بر اين اعتقاد باشيم كه نظريات نادر خليلي نظريات خام و ناپخته اي است، اين موضوع مي تواند با ارائه شواهد و مدارك مطرح گردد، نه با يك جمله كلي و غيركارشناسانه. اصولاً موضع گيري اين گونه در برابر مقولات تازه، در شرايطي كه طرح و ابداع پيوسته مقولات نو از ويژگي هاي جهان امروز است، كمي غيرمنطقي به نظر مي رسد. آيا به جاي اين قبيل واكنش هاي شتاب زده، نمي توان با نقد علمي و انجام اصلاحات لازم در سيستم ابرخشت، اين روش را به روشي بهينه و كارآمد تبديل و در زمينه هاي مختلف از جمله بازسازي بم، از آن استفاده نمود؟
مهندس ذواشتياق علي رغم اذعان به اين نكته كه« ... چه خوب و مناسب است كه ما معمارها وارد مقوله سازه اي نشويم»، وارد مباحث سازه اي شده و بدون استناد به محاسبات دقيق سازه اي، ايستايي سيستم ابرخشت را به كل زير سؤال برده اند. در ادامه ايشان چنين عنوان مي كنند كه « ...آنچه در گذشته مطرح بوده با آنچه تكنولوژي امروز ديكته مي كند، زمين تا آسمان متفاوت است.» تفاوت تكنولوژي قديم ساختمان سازي با تكنولوژي جديد امري بديهي است، اما بايد اين نكته را نيز در نظر گرفت كه مباني تكنولوژي ساختمان سازي در مسائلي همچون ايستايي و اصول اوليه سازه، در هر دو شيوه قديم و جديد يكي است. امروزه تنها تكنيك ها و روش هاي اجرا نسبت به گذشته تغيير يافته است. در نتيجه مي توان از مباني سازه اي تكنولوژي قديم براي ابداع تكنيك هاي نوين استفاده نمود. در بخش ديگري از مقاله چنين آمده است: «خوشبختانه هنوز در ايران و در اين دوره زمانه كساني هستند كه دانش كافي به اين علم دارند و لزومي به وارد كردن متخصصان فرنگ رفته نيست.» آيا استفاده از نظريات «متخصصان فرنگ رفته» در جهان امروز كه جهان تضارب آرا و تبادل نظرات است، واقعاً لزومي ندارد؟ بر عكس، استفاده از دانش روز و كارآمد طيف ها و قشرهاي مختلف مهندسان، اعم از داخلي و خارجي، در امر خطير ساختمان سازي كه با جان و مال مردم سروكار دارد، مي تواند به افزايش توان كشور در اين زمينه كمك زيادي نمايد. در پايان ضمن تأييد كامل سخنان مهندس ذواشتياق در خصوص لزوم تجهيز مهندسان و عوامل اجرايي ساختمان به دانش روز و بدون رد يا پذيرش كامل نظريات مهندس خليلي، ذكر اين نكته را ضروري مي دانم كه بهتر است ما اين گونه شتاب زده در برابر نظرات نو مخالفت نكنيم و اگر نقدي بر اين نظريات داريم، نقدمان بر پايه استدلال هاي منطقي و با در نظر گرفتن تمام جوانب قضيه باشد و نه با تكيه بر سخنان كلي و غيركارشناسانه.
كمال يوسف پور - دانش پژوه كارشناسي ارشد معماري، تبريز

شما هم مي توانيد برق بفروشيد
همه ما با انرژي خورشيدي و سلول هاي خورشيدي آشنا هستيم، حداقل كلياتي درباره آن شنيده ايم. امروزه در كشورهاي پيشرفته مخصوصا كشورهايي كه از نعمت تابش فراوان خورشيد بهره مند اند فعاليت هاي بسياري در اين زمينه مي شود. با اين وجود هنوزاين سامانه ها بسيار گران اند بطوري كه تنها كارخانجات و موسسات بزرگ قادر به تهيه و استفاده از آنها هستند. اما كم كم با پايين آمدن قيمت ها و همچنين تمايل و گرايش مردم به داشتن منابع مستقل انرژي، صاحبان صنايع كوچك و بعضي از مالكان خانه هاي شخصي شروع به استفاده و نصب اين منابع تميز انرژي كرده اند.
بنابر اظهارات متخصصان انرژي، خاموشي هاي گسترده آمريكاي شمالي (۱۴آگوست ۲۰۰۳) بيدار باشي بود براي مسوولان و مردم كه ديگر سامانه هاي برق رساني و شبكه هاي انتقالي كنوني جوابگوي نيازهاي رو به گسترش جهاني نيست. عمده ترين دليل وقوع اين خاموشي ها مركزي بودن سامانه هاي توليد برق و بار بيش از ظرفيت شبكه هاي برق رساني تشخيص داده شد.
بعد از تحقيقاتي كه انجام شد، متخصصان به اين نتيجه رسيدند كه بايستي تا حد امكان منابع توليد انرژي الكتريسيته را كوچك تر و پراكنده تر و محلي تر كرد تا از وارد شدن بار بيش از حد به شبكه جلوگيري شود. يكي از موثرترين راه هاي ارايه شده استفاده از سلول هاي خورشيدي در خانه هاست. در حال حاضر اين سلول ها قيمتي در حد يك تلويزيون صحفه بزرگ را دارند، ولي بايد توجه داشت كه با نصب اين سلول ها به طور قابل ملاحظه اي از هزينه هاي جاري خانه كم شده و مصرف برق نيز به طول قابل ملاحظه اي كاهش مي يابد. هم اكنون تعدادي از شركت هاي توليدي و تحقيقاتي كه در اين زمينه فعاليت دارند، سامانه هايي طراحي كرده اند كه قابليت دارند تا انرژي خورشيد را به هر دو نوع جريان الكتريسيته D.C) و (A.C تبديل كنند و البته كاملا هماهنگ با سامانه شبكه برق رساني شهراند، اين سامانه ها حتي قادر به ذخيره سازي انرژي الكتريكي توليد شده اضافي در باتري هاي مخصوص هستند. با توجه به مزاياي اين سامانه ها و با درك اين موضوع كه با نصب آنها هم در هزينه هاي خانگي و هم در مصرف انرژي صرفه جويي مي شود و در نتيجه ديگر نيازي به كارخانجات توليد برق كه با سوخت هاي فسيلي يا هسته اي فعاليت مي كنند و باعث توليد گازهاي گلخانه اي، گرم شدن زمين، آلودگي محيط زيست و مصرف منابع تجديدناپذير طبيعي مي شوند، نيست. افراد بيشتري تمايل به استفاده از اين منابع جديد و تميز توليد انرژي پيدا كرده اند. اين مطلب را نيز مي توان اضافه كرد كه با وضع قوانين جديد در زمينه انرژي (مانند آنچه در بعضي از ايالت هاي آمريكا و كشورهاي اروپايي موجود است) مالكان خانه مي توانند برق اضافي خود را به شبكه برق رساني بفروشند و از اين طريق درآمدي نيز كسب كنند. اين انرژي اضافي را مي توان به صنايع و كارخانجات توليدي تخصيص داد كه اين امر باز هم به صرفه جويي بيشتر در انرژي، چيزي كه دنيا در وضع كنوني بسيار محتاج به آن است، منجر مي شود.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
در شهر
عكاس خانه
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  عكاس خانه  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |