سه شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره - ۳۳۳۷
گوناگون
Front Page

درحاشيه خبرها
بازار سكه طلا  رونق گرفته است
بازار خريد و فروش سكه طلا  در روزهاي پاياني سال رونق بيشتري گرفته است.
برخي ايرانيان براي دادن عيدي و كادو به نزديكان به سراغ گزينه هاي متنوعي از جمله پوشاك، طلا  و سكه، ظروف و ساير كالا ها مي روند، اما نكته مشترك در تمامي اين موارد صرف هزينه براي خريداران كادو و يا عيدي است.
سكه و يا طلا به عنوان عيدي و يا كادو البته در بين خانم ها طرفداران بسياري دارد و اين موضوع داراي سابقه ديرينه است. به هر حال هر يك از ما در اين ايام به نحوي عيدي دادن و عيدي گرفتن را تجربه مي كنيم.
سكه كه بسياري از مردم براي كادو دادن به سراغ آن مي روند در اين روزها دچار نوسان و افزايش قيمت شده است.
از آنجا كه قيمت هر مثقال طلا ي آب شده در بازار نيمه ربعي طلا ي تهران افزايش يافته، به نظر مي رسد كساني كه مايل اند براي دوستان و فاميل خود سكه طلا  عيدي بدهند، بايد هزينه بيشتري در مقايسه با گذشته بپردازند.
محمدي، يكي از خريداران سكه در بازار معتقد است: سكه و طلا  مانند ساير كالا ها و اجناس در روزهاي پاياني سال گران تر شده اند و براي كسي كه قصد كادو دادن سكه را دارد چاره اي جز صرف اين هزينه نيست.
وي مي افزايد: به نظر من بهترين كار در اين زمينه خريد سكه قبل از ايام نوروز و شب عيد است زيرا حداقل در اين روزها قيمت سكه و طلا پايين تر است.
نظر يك فروشنده درست برعكس است. ابراهيمي، فروشنده طلا  و سكه مي گويد: درخواست براي طلا  و سكه و به طور كل جواهرات طبيعتاً در ايام خاص مانند روزهاي پاياني هر سال و نوروز بيشتر مي شود و در نتيجه قيمت آن نيز افزايش پيدا مي كند.
وي در ادامه تأكيد مي كند كه طي هفته هاي اخير شاهد افزايش حدود ۲۰ درصدي نرخ سكه طلا  در بازار هستيم، البته اين ميزان در حال نوسان بوده و ثابت نيست.
وي مي  گويد: پيش بيني مي كنم كه اين روند موقتي بوده و پس از گذشت ايام تعطيل نوروز، بازار طلا  و سكه به وضعيت روزهاي قبل خود برگردد.

ديگر نيازي نيست
همه مي خنديم
چندي پيش مطلبي با عنوان كارم از گريه گذشته بدان مي خندم چاپ كرده بوديد و در آن به مشكلا ت معيشتي فرهنگيان و درج نامه چند تن از آنها پرداخته بوديد. در نامه اول مطالبي نوشته شده بود كه لا زم ديدم به عنوان همسر يكي از كارمندان وزارتخانه هايي كه نويسنده درباره مزاياي بي شمارشان نوشته بودند، جواب دهم. همسر من كارمند يكي از همين وزارتخانه هاي مورد نقد يعني «وزارت بازرگاني» بود كه بعد از ۲۵ سال خدمت در اواخر سال ۷۸ خودش را بازنشسته كرد و دست خالي بدون گرفتن هيچ گونه پاداشي از اداره بيرون آمد. چه در طول ۲۵ سال خدمت و چه در اين چند سال بازنشستگي، ما هيچ كدام از امتيازاتي را كه نويسنده به ساير وزارتخانه ها نسبت داده بودند مشاهده نكرديم. خيال تان راحت باشد كه هيچ خبري از بن خواربار و اين حرفها نيست و تمام مايحتاج زندگي خودمان را از همان حقوق ماهي ۸۰ هزار تومان بايد فراهم كنيم. ولي تا آنجا كه من اطلا ع دارم به تمام فرهنگيان در طول سال چند بار بن مي دهند. ما يك خانواده پنج نفره هستيم كه سه نوجوان در منزل داريم. دو دانشجو و يك دانشآموز، هر ماه هم ۵۰ هزار تومان بايد بابت قسط وام مسكن بدهيم. مي ماند سي هزار تومان كه بايد با اين مبلغ، پول قبض ها، خورد و خوراك، كرايه ماشين و ... را بدهيم. پوشاك را نام نمي برم چون سال به سال تهيه اش نمي كنيم. حتي نام ميوه و يا ماهي كه اين قدر از رسانه ها براي خوردنش تأكيد مي شود (لااقل هفته اي دوبار) و مرغ و گوشت و ... از ذهن  ما پاك شده. جالب اينجاست كه دو سال پيش شوهرم به خاطر كارهاي فرهنگي (چاپ  چند كتاب) به عنوان بازنشسته نمونه استان انتخاب شده و پاداش اين نمونه بودن هم دو عدد سكه بهار آزادي بود. همين بازنشسته نمونه، پارسال از فرط فشار مالي و به خاطر شرمندگي زن و بچه سكته قلبي كرد و حالا  هم زير نظر پزشك است و دارو مي  خورد. من نمي دانم چرا فرهنگيان محترم هميشه فكر مي كنند فقط به آنها ظلم مي شود و بقيه در رفاه و آسايش به سر مي برند؟ چرا هميشه خود را از ديگر كارمندان جدا مي سازند؟ به خدا، كمر ما هم زير فشار مالي شكسته و هميشه مضطرب و نگران هستيم. نگران حال و آينده بچه هايمان. يكي موقع بازنشستگي ده ميليون تومان و يا بيشتر پاداش مي گيرد و ديگري مثل شوهر من دست خالي از اداره بيرون ميآيد. چه فرقي بين اين دو نفر هست، نمي دانم، واقعاً نمي دانم. اين چه قانوني بود كه در سال ۷۹ وضع شد؟ آيا كارمندان قبل از سال ۷۹ به اين مملكت خدمت نكردند و موهاي خود را پشت ميزهاي اداره سفيد نكردند؟ چرا كسي به ما جواب نمي دهد؟ چقدر بايد زجر بكشيم؟ اين همه تبعيض؟ خدا خودش عاقبت ما را بخير كند.
در ضمن من سخني هم با مدير محترم سازمان خدمات درماني دارم كه هر كجاي روزنامه كه صلا ح ديديد، چاپ كنيد.
مي خواستم از مديريت محترم بيمه خدمات درماني سؤال كنم چه فرقي بين بيمه شده ها و بازنشسته هاي تأمين اجتماعي و خدمات درماني هست؟
چرا سازمان تأمين اجتماعي اين همه امكانات به بيمه  شده هايش مي دهد ولي سازمان شما نه، مگر ما حق بيمه نمي دهيم؟ چرا نبايد در طول سال حتي يك بن خواربار هم به ما بدهند؟ وقتي در اخبار و رسانه ها اعلا م مي شود امسال بازنشستگان حقوق بهمن و اسفند را يكجا و در اوايل بهمن ماه دريافت مي كنند، آيا منظور فقط بازنشسته هاي تأمين اجتماعي هستند؟ چرا؟
هر خبر مربوط به بازنشسته ها به بازنشستگان تأمين اجتماعي مربوط مي شود. ما گناه كرديم جزو كارمندان استخدام كشوري شديم؟ چرا قانون در مورد همه يكسان نيست؟ اگر ممكن هست لا اقل جوابي به من بدهيد، شايد قانع شدم.

آيينه تصوير
002304.jpg


سينگ چاتو مشغول بررسي تجهيزات مين يابي. اين كامبوجي جسور كه براي نجات هموطنانش تمام سرزمين خود را زير پا گذاشته يكي از نخستين زناني به شمار مي رود كه در گروه هاي مين يابي شروع به كار كرده و عمرش را وقف يافتن مين ها و بمب ها و خنثي كردن شان نموده است.


002310.jpg

تكنولوژي در هند سر به آسمان مي سايد.خبر ها نشان مي دهد ماهانه در هند دوميليون اشتراك جديد تلفن همراه واگذار مي شود تا جايي كه حتي مرتاض ها هم مي توانند دستورات استادان خود را با استفاده از اين تكنولوژي دريافت كنند.


002283.jpg

يك اثر هنري كه سگي را در حال حركت به نمايش درآورده. اهميت به حيوانات در اسپانيا تا جايي پيش رفته كه در يكي از شهرهاي اين كشور، كارآگاهاني توسط دولتمردان به كار گماشته شده اند تا صاحبان سگاني را كه به حيوانات شان رسيدگي نمي كنند،شناسايي و جريمه كنند.

صداي مصرف كننده
جوي خشك 
شهرداري منطقه ۳ فكري به حال جوي هاي خيابان شريعتي بكند. جوي يك سمت خيابان پر آب است و جوي سمت ديگر آب ندارد. به جاي آب، آشغال و موش در اين جوي ديده مي شود.اهالي منطقه

شير فاسد
شير فاسد با مارك ... براي دومين بار در منطقه ۱۳ پخش شد. مدير عامل در جواب به شكايت من گفت: آدرس منزل را بدهيد، از اين به بعد شير را درب منزل تحويل تان مي دهيم.قاسمي

بيمه شدگان اختياري 
چرا تامين اجتماعي بين بيمه شدگان اختياري و ديگر بيمه شدگان فرق مي گذارد. هيچ كدام از بن ها و ديگر مزاياي تامين اجتماعي به ما تعلق نمي گيرد.
خانم طاهري - بيمه شده اختياري 

درختان خشك مي شوند
نزديك ۲ ماه و نيم است آب قنات محموديه كه شبانه روز در نهرهاي محلا ت جاري بود، به دلا يل مبهم به نهر يكي از خيابانها منحرف شده و در نتيجه درختها بي آب مانده اند. اين طور كه به نظر مي رسد بين كارهاي ساخت و ساز بي رويه در خيابان الف محموديه و انحراف آب، رابطه مستقيم وجود دارد. لطفاً يك نفر به داد فضاي سبز و درختان منطقه برسد.مهدي قلي پسيان - از اهالي محموديه 

حكيميه بانك ندارد
شهرك حكيميه با اين كه فضايي وسيع دارد و از جمعيت بالا يي نيز برخوردار است، اصلا ً بانك ندارد. ساكنان مجبورند به فلكه دوم و چهارم تهرانپارس مراجعه كنند.بهبوديان

معابر خاموش 
معابر كوي وليعصر در ياخچيآباد، دو سالي است كه خاموش اند و مردم به ناچار از برق مصرفي خود براي روشنايي معابر مايه مي گذارند.چنگيزعرفانيان 

پياده رو يا آغل گوسفندان 
در دهه اول محرم پياده روهاي خيابان سبلا ن شمالي به محل نگهداري و فروش گوسفندان تبديل شده بود. بارها از شهرداري منطقه هشت درخواست كرده ايم با چنين معضلي كه سلا مت افراد را تهديد مي كند برخورد كنند ولي هنوز ترتيب اثري نداده اند.جنتي

پشت دخل بازارچه
نور خاموش
فرهاد فرجاد
  خدا لعنت كند اجنبي هايي را كه با سوءاستفاده از فضاي ملتهب زلزله بم، وعده هاي ميليوني و ميلياردي دادند و داد زدند: ما كمك مي كنيم. نيز، رحمت خدا بر آنان كه روشنگري كردند و بعد از ۳ ماه، گفتند نصف نصف نصف وعده ها هم به دستمان نرسيده. اصلا ً كسي نفهميد زلزله كي اتفاق افتاد؟ همه آن قول ها، دروغ بود.
  باوجود دلا يل و مدارك آشكار، هنوز هستند دير باوراني كه ماوراءالطبيعه را قبول ندارند. بابا، پس كي مي خواهيد باور كنيد راه افتادن قطار جهنمي و كباب شدن مردم، مقصر انساني نداشت و كار ماوراءالطبيعه بود؟
  بازنشستگان، شرمنده بي صبري، ناشكيبايي، توقع بي جا و شتاب زده خود شدند. چون پاداش سنوات، ۱۰ برابر مبلغ موعود پرداخت شد. ديديد عجله مي كرديد؟ ديگر لازم نيست در ۷۰ سالگي مسافركشي كنيد. حالا  شما ثروتمنديد و صاحب سرمايه. راستي، بد نيست چند صباحي، فارغ از تمام مشكلا ت، دست عيال را بگيريد و دور دنيا بگرديد. خيلي كيف دارد.
  امسال، معلم ها بهره مندترين گروه ها از مواهب و نعمات افق روشن كشور بودند. بدون تأخير و غيبت، تمام ۶ ماه سال تحصيلي جاري را سر كلا س رفتند و بيش از پيش، باانگيزه تر از هميشه، تمام دانسته هاي خود را در طبق اصلا ح گذاشتند و ارائه دادند تا دانشآموزان امروز، پدران و مادران فردا، آگاه ترين و فكورترين نسل تاريخ كهن ايران زمين باشند.
  كارگران مزد نجابت و عزت نفس خود را گرفتند. از سال جديد، تمامي آنها با قرارداد رسمي زير پوشش و حمايت بيمه كار مي كنند. دستمزدشان هم متناسب با زحمت شان شد. آسايش و آرامشي كه به حق نصيب شان شده، گواراي وجودشان باد.
  درود و سپاس بر مسؤولان ساعي و سخت كوش كه سرانجام، پس از ربع قرن، بچه هاي كار خياباني را به چشم ديدند و طرح «بيمه كودكان كار» را تصويب كردند. خوشا به سعادت تان بچه ها، مويد و پيروز باشيد. آينده از آن شماست، كه بيمه ايد.
  و آينده، حتماً روشن است. خيلي هم روشن، تا آنجا كه براي ديدنش، نه عينك آفتابي كه عينك جوشكاري هم جواب نمي دهد. من اميدوارم. بالا خره يك روز همه اميدوار مي شويم

|  بازارچه خوراك  |   بازارچه لوازم خانگي  |   بازارچه آرايش ، بهداشت و شست و شو  |   بازارچه آخر هفته  |   بازارچه حمل و نقل  |    گوناگون  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |