يكشنبه ۱۶ فروردين ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۴۱
زندگي
Front Page

۴ شيوه پدري
004347.jpg

با عنايت به اينكه در نهاد كليه انسانها چهار عنصر جسم، روح، فكر و اجتماعي بودن وجود دارد و با فرض اين مطلب و نكته كه زندگي افرادي موفق تر، شادتر و سالم تر خواهد بود كه بتوانند تعادل و توازن را در چهار عرصه مذكور برقرار كنند، روش پدري كردن به چهار نوع زير تقسيم مي شود:
۱- پدرگري جسمي (۲)(Physical fathring)
۲- پدرگري معنوي (Spiritual fathering)
۳- پدرگري معاشرتي (Social fathering)
۴- پدرگري فكري (Intellectual fathering)
به عبارتي روشن تر انسانها مي توانند با كمك به رشد جسمي، معنوي، فكري و معاشرتي خود و فرزندانشان به شادابي و سلامت جامعه و نسل آينده كمك شاياني نمايند.
پدرگري جسمي
حرفه پدر، تعميراتي كه انجام مي دهد، قبض هاي آب، برق و تلفني كه در بانك پرداخت مي كند و مايحتاج منزلي كه تهيه مي كند، همگي جزيي از «پدرگري جسمي» محسوب مي شوند. به عبارتي روشن تر دايره پدرگري جسمي شامل تأمين نيازهاي مادي و جسمي فرزند، اطمينان از تأمين غذاي كودك، نظافت منزل،  به فعاليت واداشتن فرزندان و خلاصه كمك به اينكه فرزندان احساس كنند براي آنها اهميت و ارزش قايل هستيد مي باشد.
روش هاي پدرگري جسمي
الف- با فرزندانتان ورزش كنيد.
ورزش كردن با فرزندان براي تمام سنين مناسب است. پياده روي و قدم زدن با آنان در خيابان و پارك به آنان لذت و اطمينان خاصي مي بخشد.
ب- به همراه فرزندتان آشپزي كنيد.
آشپزي كردن با فرزندتان را به مادرش واگذار نكنيد. از اينكه فرزندتان مشغول آشپزي شود اطمينان حاصل كنيد.
ج- تميزي و نظافت منزل را با همراهي فرزندتان انجام دهيد.
اوقات خاصي را در طول هفته به تميزي منزل به همراه فرزندتان اختصاص دهيد. مطمئن شويد كه فرزندتان تا حد ممكن در تميز كردن منزل مشاركت مي كند.
د- در فعاليت هاي ورزشي فرزندتان نقش مربي را به عهده بگيريد.
بچه ها نسبت به اينكه پدرشان در كسب مهارتهاي ورزشي آنها در فوتبال، شنا، كشتي، كوهنوردي و نرمش هاي ورزشي نقش مربي را داشته باشد، عشق مي ورزند.
هـ - مراقب رژيم غذايي فرزندتان باشيد.
آيا كودكانتان غذاي مناسبي دارند؟ آيا شما غذاي لازم براي رشد كودك خود را تهيه مي كنيد؟ آيا كودكان شما غذاي مناسب براي رشد را مي خورند؟
و- فرزندانتان را براي حضور در مراكز فعاليت هاي جمعي تا مراكز مذكور همراهي كنيد.
ز- برنامه هاي تلويزيوني مورد علاقه فرزندتان را مشاهده و كنترل نماييد.
در صورتي كه فرزندتان مدت زيادي را صرف تماشاي تلويزيون مي كند، با همراهي كردن، وي را تشويق به شركت در فعاليت هاي ديگري نماييد.
ح- در سرگرمي هاي مشترك با فرزندان مشاركت كنيد.
مي توانيد در لذت مشاركت در خيل عظيم سرگرمي هاي متنوعي همچون مسابقات هوش،  حل كردن جدول، چيستان ها و معماها و جمع آوري انواع كلكسيون ها به همراهي فرزندتان سهيم شويد.
ط- در انتخاب و تهيه يك وعده غذايي به كودكتان كمك كنيد.
از اين طريق شما مي توانيد متوجه شويد كه دختر يا پسرتان چه نوع غذايي را بيشتر دوست دارد و به آنها بياموزيد كه چگونه در وعده غذايي شان تعادل و توازن بوجود آورند.
ي- با فرزندتان حساب و كتاب كنيد.
اين كار در چگونگي ايجاد توازن بين دخل و خرج به فرزندتان كمك مي كند. نحوه اختصاص پول به تهيه و تأمين مواد غذايي، پرداخت قبض ها، تفريحات سالم و ... را به فرزندتان بياموزيد.
ك- هنگام خريد از فروشگاه ها و مغازه ها فرزندتان را همراه خود ببريد.
هنگام خريد به فرزندتان نحوه انتخاب كالاي مناسب با كيفيت و قيمت خوب، روش صرفه جويي و دقت هنگام خريد نقدي يا اجناس كوپني را بياموزيد.
پدرگري معنوي
منظور از پدرگري معنوي نوعي از پدري كردن است كه در آن علاوه بر ارايه تعليمات مذهبي شامل آموزش و تربيت مذهبي، خواندن كتب ديني و آموزش نحوه نماز خواندن و دعا براي كودكان، شامل خداشناسي و رسالت پيامبران، آموزش راه درست و نادرست به آنها و تعريف منطق نيز مي باشد.
هنگامي كه ما به فرزندانمان روش تصميم گيري هاي منطقي در زندگي را مي آموزيم و يا به آنها كمك مي كنيم كه چگونه به ديگران احترام گذاشته يا عشق بورزند و يا اينكه چطور با تكيه بر ايمان با مشكلات مواجه و با آنها برخورد نمايند، در واقع نقش پدرگري معنوي را ايفا نموده ايم. پدرگري معنوي عمل نمودن به ادعاهاي مذهبي بر اساس ارزش ها و اعتقادات ديني است.
روش هاي پدرگري معنوي
الف- جلسات منظم پرسش و پاسخ مذهبي با فرزندانتان برگزار كنيد.
اين جلسات فرصت مناسبي است براي آگاهي از خواسته ها و مشكلات يا ابهامات مذهبي فرزندان و كمك به آنها در رسيدن به اهداف شان.
ب- متون كتابهاي آسماني را با فرزندانتان مطالعه و مرور كنيد.
هنگام مرور كتاب هاي آسماني چون قرآن، انجيل يا تورات معاني آنها و برداشت هاي خود از متون مذكور را براي فرزندانتان تشريح كنيد.
ج- براي فرزندتان دعا كرده و نماز بخوانيد.
از خداوند بخواهيد كه فرزندتان را در پناه خود حفظ كرده، با وي باشد و به او كمك كند.
004344.jpg

د- با فرزندتان نماز بخوانيد و با يكديگر دعا كنيد.
اين بهترين روش آموزش خواندن نماز و نحوه دعا كردن به كودكان است و اين فرصت را فراهم مي كند كه فرزندتان شاهد دعا و نيايش پدرش براي وي باشد. هنگام دعا كردن با فروتني كامل از خداوند
درخواست كمك جهت اداي وظايف و تكاليف پدري خود در حق فرزندتان نماييد.
هـ- عمل به احكام شرعي و شئونات مذهبي را به اتفاق فرزندانتان انجام دهيد.
براي كمك به اينكه فرزندانتان فلسفه احكام شرعي و شئونات مذهبي را درك كنند، براي تعريف و تفسير آنها از فرزندانتان كمك بگيريد.
و- اصلاح خطاي فرزندانتان را با مهر و علاقه انجام دهيد.
اگر فرزندتان مرتكب اشتباهي شد، خطاي او را به وي متذكر شويد و با حفظ خونسردي و ابراز محبت عواقب آن را با هدف كمك به فرزندتان در جلوگيري از تكرار آن به وي گوشزد نماييد.
ز- با فرزندانتان در مراسم و مجالس مذهبي شركت نماييد.
در مراسم و مجالس مذهبي  اي كه جزيي از اعتقادات و ايمان شماست حتماً شركت نماييد در غير اين صورت فرزندانتان فكر خواهند كرد كه شما به آنچه كه ادعاي اعتقاد آن را مي كنيد عملاً ايمان نداريد.
ح- به موعظه هاي خود عمل نماييد.
از نظر فرزندتان عمل شما نشانگر اعتقاد واقعي تان مي باشد. اگر معتقديد كه بايد همه انسانها را دوست داشت، به همسايه اي كه مرتكب اشتباهي شده ناسزا نگوييد.
پدرگري معاشرتي
منظور از پدرگري معاشرتي درك نمودن فرزندان است. كودكان شما به اين احساس كه شما آنها را دوست داريد نيازمندند. عرصه پدري كردن اجتماعي شامل زمينه هاي درك كردن، عشق ورزيدن و همراهي كردن فرزندان مي باشد. هنگامي كه ما فرزندانمان را درك كنيم و آنها نيز متقابلاً ما را درك نمايند، غالباً با تحريك احساساتي همچون خنديدن، گريستن، جيغ كشيدن يا در آغوش گرفتن همراه خواهد شد، سهيم شدن در اين نوع احساسات با فرزندانمان براي آنها بسيار خوشايند مي باشد.
درك دوستان، اميدها، روياها، آمال و ترس هاي فرزندان نيز بخش ديگري از پدر معاشرتي است. بچه ها نياز دارند تا با كسي در مورد ايده ها، احساسات و مشكلاتشان صحبت نمايند. به عبارتي روشن تر دوست فرزندانتان باشيد. شما واقعي ترين دوست آنها خواهيد بود زيرا علي رغم هر مسئله اي كه در زندگي آنها رخ دهد شما همواره با آنها و در كنار فرزندانتان هستيد. گاهي اوقات آنها آرزو خواهند كرد كه شما آنجا نبوديد اما در اكثر مواقع از اينكه شما در كنارشان هستيد خوشحال خواهند بود.
روش هاي پدرگري معاشرتي
الف- دوستان فرزندتان را بشناسيد.
شناخت از دوستان فرزندتان به شما كمك مي كند تا از تأثيرات بد آنها بر فرزندتان جلوگيري كنيد. مهم اين است كه فرزندتان بفهمد كه اهميت دادن به دوستانش در واقع اهميت دادن به فرزند شماست.
ب- به فرزندتان بگوييد كه او را دوست داريد.
كودكان از اينكه از شما بشنوند آنها را دوست داريد لذت مي برند. از اينكه در نتيجه اين عمل جمله مشابهي را بعد از مدت كوتاهي از زبان فرزندتان خطاب به خود بشنويد متعجب خواهيد شد.
ج- فرزندانتان را چند وقت يكبار صميمانه در آغوش گرفته و آنها را ببوسيد.
در برابر دوستان فرزندتان اين عمل را انجام ندهيد. اگر فرزندتان تمايلي به اين كار ندارد، راههاي ديگري (سوار كردن بر پشت و شانه) را براي ابراز علاقه به وي امتحان كنيد.
د- با فرزندانتان صحبت كنيد.
با صحبت از دوران كودكي خود ضمن شنيدن آرزوها، ترس ها و حرف هاي كودك تان، در مورد آرزوها و ترس هاي خود با وي صحبت كنيد، دقت كنيد صحبت شما مبدل به سخنراني نشود.
هـ- فرزندتان را در مجالس و مهماني هاي دوستانه اش همراهي كنيد.
فرزندان دوست ندارند شما نقش نگهبان آنها را ايفاء نماييد، شما نيز لازم نيست كليه حركات فرزندتان را در مهماني ها زير نظر بگيريد، اما لازم است براي مواقعي كه فرزندتان به كمك شما نياز داشت، دسترسي به شما در مهماني ها به راحتي صورت پذيرد.
و- فرزندان را در احساسات خود شريك نماييد.
در صورتي كه احساس غمگيني، ناراحتي، عصباني، خوشحالي، هيجان زدگي، دلواپسي يا شادماني داريد به فرزندتان نيز اجازه دهيد كه از اين احساس و حالت شما مطلع باشند. اين كار به آنها كمك مي كند كه بتوانند نحوه برقراري ارتباط در حالتهاي خاص و احساساتشان را با الگوگيري از شما بهتر فراگيرند.
ز- سعي كنيد يكي از بهترين دوستان فرزندتان شويد.
اين كار نياز به زمان دارد، شايد آنها در ابتدا تمايلي به اينكه شما يكي از دوستان صميمي آنها شويد نداشته باشند، اما به مرور زمان اغلب هنگامي كه فرزندتان نياز به كسي پيدا مي كند، اين فرصت فراهم مي شود.
ح- به فرزندتان نشان دهيد كه به مادرش عشق مي ورزيد.
در كليه مواقع و حالات (متاركه، اختيار همسر دوم،...) هيچ گاه با فرزندتان از بد مادرش صحبت نكنيد، هرگز از نكات منفي مادر فرزندتان يا اينكه شما مادرش را دوست نداريد سخن نگوييد و همواره با وي از ميزان عشق ورزيدنتان به مادرش صحبت كنيد.
پدرگري فكري
آموزش نحوه خواندن، محاسبه كردن و نگارش به فرزندان در واقع همان پدرگري فكري و ذهني مي باشد. مهمترين راه آموزش فرزندان از طريق ارايه مثال و الگوست. به خاطر همان انتظاري كه از فرزندتان داريد براي او يك الگو باشيد. اگر در محاسبه ارقام مربوط به ماليات و ميزان حقوقتان صداقت نداريد از فرزندتان انتظار نداشته باشيد كه در انجام تكاليفش تقلب نداشته و دقت كامل بكار برد. اطلاع از علايق فرزندتان و همچنين آخرين موضوعات مورد علاقه مدرسه و معلمان نيز مهم است. در نشست انجمن اوليا و مربيان مدرسه حتماً شركت نماييد، اما در آنجا بيشتر در مورد فرزندتان صحبت كنيد تا موضوعاتي كه مربوط به كلاس معلم است. اگر مي خواهيد فرزندتان نمرات خوبي داشته باشد بايد در آموزش و پرورش وي سهيم شده و شركت نماييد. تشويق فرزندان، كار با آنها در منزل، كمك به آنها در انجام تكاليف مدرسه جايگاه آموزش و پرورش نزد شما را براي وي عيني تر خواهد كرد.
روش هاي پدرگري فكري
الف- در انجام تكاليف فرزندتان به وي كمك كنيد.
فرزندانتان را در رسيدن به جوابها راهنمايي كنيد، اگر توانايي اين كار را ندارد كسي كه توانايي اين كار را دارد براي فرزندتان پيدا كنيد.
ب- در نشست هاي انجمن اوليا و مربيان مدارس شركت كنيد.
در اين نشست ها اجازه ندهيد كه معلمان تنها در مورد موضوعات درسي مربوط به كلاسشان صحبت كنند، شما در مورد پيشرفت تحصيلي فرزندتان و راههايي كه مي توانيد به موفقيت آن كمك كنيد گفت وگو نماييد.
ج- در محل هاي مختلف با فرزندتان به اكتشاف بپردازيد.
هنگام حضور در مكاني تازه فرزندتان را در يافتن چيزهاي تازه و اكتشاف اشياء مختلف تشويق كنيد. به آنها كمك كنيد كه چيزهاي بيشتري در مورد چگونگي عمل كردن و يا اينكه امنيت، خنده و زيبايي چه مفهومي دارند، بفهمند و ياد بگيرند.
د- مسئوليت كارهاي كوچك را به فرزندانتان واگذار كنيد.
واگذاري مسئوليت و كارهاي كوچك به كودكان ضمن تجربيات زندگي آنها را در راه يادگيري مسئوليت پذيري و انجام وظايف مختلف محوله كمك مي كند.
هـ- به نقش خود به عنوان اولين معلم فرزندتان واقف باشيد.
فرزندتان نحوه صحبت كردن و راه رفتن و الگوي مواجهه با كليه تنش ها را از شما به عنوان اولين معلم فرا مي گيرد.
و- فرزندتان را براي كسب نمرات خوب تشويق كنيد.
تشويق شما براي فرزندتان مفهوم و ارزش بسياري دارد. اهميت و اهتمام شما در كسب نمرات خوب توسط فرزندتان به تقويت انگيزه آنان در اين كار كمك مي كند.
ز- به همراه فرزندتان از موزه ها بازديد كنيد.
اين عمل فرصت مناسبي را براي آشنا كردن فرزندانتان با تحولات فرهنگي فراهم مي كند و در خلال آن شما مي توانيد نظرات خود را در خصوص اينكه مشخصه هاي يك هنر خوب چيست و چرا، با وي مطرح نماييد.
ح- با فرزندتان از كتابخانه ها بازديد كنيد.
اين عمل ضمن كمك به معرفي و شناخت كتابخانه ها، زمينه استفاده از فضاي مهم آموزشي را براي فرزندان نيز بيشتر فراهم مي كند.
ط- براي فرزندتان كتاب بخوانيد.
اگر فرزندتان ببيند كه شما مشغول مطالعه هستيد او نيز تشويق مي شود اين كار را تقليد نماييد. والديني كه اهل مطالعه اند فرزندانشان نيز به مطالعه كردن عادت بيشتري دارند، خاصه اگر والدين آنها اوقاتي را نيز اختصاص به خواندن كتب براي فرزندانشان دهند.
ترجمه و تخليص- سيد محسن رشيد الاسلامي

۱- متن حاضر ترجمه اي است از مقاله «FOUR-FOLDFATHERING»متعلق به مؤسسه «مركزي براي پدران موفق» كه از شبكه اطلاع رساني اينترنت دريافت شده است. مهمترين انگيزه مترجم دربرگردان متن حاضر علاوه بر جذابيت و مبتلا به بودن موضوع رفتار با فرزندان شيوه تدوين و جمع آوري موجز و مفيد دستورات تربيتي توسط نويسنده يا نويسندگان متن مذكور است. آيا براستي نمي توان آيات ، احاديث و دستورات گسترده و جامع اسلامي مربوط به نحوه رفتار با فرزندان(از منظر پدر، مادر يا هر دو) را نيز به طور موجز، مختصر و مفيد تدوين نمود؟(م)
۲- نظر به اينكه واژه «پدرگري» در برخي از مناطق كشورمان از جمله استان قم واژه اي آشنا، متداول و رايج مي باشد، لذا در ترجمه متن حاضر واژه «پدرگري» به لحاظ رعايت اختصار به جاي لغت انگليسي «FATHERING» به كار برده شده است.

نكته
رئيس كيست؟
004338.jpg

آيا تا حالا اين سؤال را از خودتان پرسيده ايد كه رئيس كيست؟
در محيط كار، زندگي شخصي، زندگي اجتماعي، خيابان و كوچه، هر جا كه پا مي گذاريد، به نظر شما رئيس كيست؟ چه كسي دارد در اين محيط ها رياست مي كند؟ شما يا ديگران؟
خيلي از آدم ها،درموقعيت هاي متفاوت سعي مي كنند كه نشان دهند رئيس هستند و حتي بي مقدمه شروع مي كنند به رياست، البته بعضي ها رفتارشان بجاست و بعضي ها هم نابجا، آن كه بجاست اطرافيان تحسين اش مي كنند كه چه مديريت و كياست خوبي دارد و آنهايي كه نابجاست مردم لقب زورگو، فرصت طلب و غيره به آنها مي دهند. اينها نظرات بيروني بود كه از جهتي مي تواند درست باشد، چرا كه واكنش اطرافيان است و از طرفي هم تقريباً مي تواند صحت نداشته باشد.
اما اگر از نظرات بيروني بگذريم و به نظر دروني خويش توجه كنيم، به نظر شما رئيس كيست؟ شما چقدر تا به حال به اين موضوع فكر كرده ايد كه در محيط هاي مختلف يا كه نه،در محيطي كه فقط خودتان هستيد و خودتان،  يعني در شرايطي كه تنها هستيد،  رئيس كيست؟ آيا تو يك محيط تنها كه هيچ فردي جز شما نيست؟ احساس رياست مي كنيد يا نه؟ اگر نه چقدر تحت تأثير جو محيط، حتي فضاي فيزيكي آن ممكن است قرار گرفته باشيد و حتي آنجا هم احساس رئيس بودن داريد.
به نظر شما براي حس نيروي رياست چقدر به عوامل خارجي مثل وجود افراد،  امكانات و يا حتي يك دستور بالاتر براي شروع رياست نياز است؟
و يا اگر در دنيا فقط شما باشيد و شما، در اين صورت بين خودتان و خودتان چه كسي رئيس است؟ افكارتان، احساساتتان و يا خواسته ها و تمايلات دروني تان.
و اگر سر و كله يك نفر ديگر هم پيدا بشود، آن وقت بين شما و آن فرد دوم، چه كسي رئيس است و اصلاً آيا وجود رئيس ضرورت دارد يا نه؟ اگر بله اين رئيس را
چه كسي انتخاب مي كند؟ و چطور انتخاب مي شود؟
و يك سؤال ديگر، بين آن رئيسي كه در خلوت انتخاب مي كنيد و آن رئيسي كه بين شما و يك نفر ديگر انتخاب مي شود،  كدام يك رئيس ترند؟
و از روي چه متغيري آن را انتخاب كرده ايد، تمايل دروني، قدرت بيروني، يك پيشنهاد و يا يك توافق جمعي.
و سؤال ديگر اگر يكي از پاسخ هاي سؤال فوق باشد، يعني تمايل دروني، قدرت بيروني، يك پيشنهاد، يا يك توافق جمعي، چه عاملي باعث تبلور اين احساسات و خواسته ها مي شود و به آن جلوه بيروني مي دهد؟
به طور مثال، اگر از شما سؤال كنند كه شما سيب دوست داريد يا پرتقال ؟ كدام را انتخاب خواهيد كرد؟ يك لحظه تأمل كنيد. ببينيد چرا اين جواب را داده ايد و بيشتر دقت كنيد كه انتخاب شما تا چه حد تحت تأثير تجربيات گذشته، عوامل محيطي، عوامل اجتماعي و حتي اقتصادي است و در نهايت تا چه حد با آن خواسته واقعي دروني تان فاصله دارد؟ به طور نمونه، اگر شما پرتقال را دوست داريد، اما چون سيب ارزانتر است،  سيب را انتخاب مي كنيد. چقدر با انتخاب خود كنار آمده ايد؟ آيا اگر سيب را به دليل هزينه آن انتخاب نموده ايد، تمام مدت خوردن سيب به پرتقال فكر مي كنيد، يا اينكه نه، با خودتان و انتخابتان و امكانات و شرايطتان آگاه و راحت هستيد و كنار آمده ايد و به معنايي، پذيرش انتخاب خود را پيدا كرده ايد.
درست است، اينكه چگونه انتخاب كنيد و چگونه با انتخاب خود كنار بياييد هم يك نوع رياست است كه اگر به نقش آن تأمل و تفكر كنيد متوجه خواهيد شد كه الگوي مشابهي است براي ديگر نقش هاي رياست در ديگر فضاها و ديگر مكان ها.
پس نقش رياست با اولين پارامتر تفكر شروع مي شود، يعني من در هر كار و رابطه اي كه هستم براي خودم عقيده اي داشته باشم،  به بيان ساده تر، بدانم چه مي خواهم، چه دوست دارم و چه مي كنم و مؤثرتر از آن مسئوليت اين عقيده و خواسته را به عهده بگيرم و در قدم بعدي بتوانم براي آن برنامه ريزي وطراحي كنم.
به طور مثال، نمي دانم آيا شما هم خيلي ها را ديده ايد كه بي هدف به دوستانشان مي رسند و مي گويند بچه ها برويم يك جايي و اين خواسته يك جايي برويم را بدون عنوان پيشنهاد مطرح مي كنند تا بلكه در جمع يك نفر پيدا شود و آنها را به يك جايي براي تفريح ببرد و در مقابل يكسري افراد را هم مي بينيم كه با دوستانشان تماس مي گيرند و مي گويند من امروز مي خواهم ساعت ۶ بروم سينما و اگر شما هم بياييد خوشحال خواهم شد و بدين ترتيب، برنامه تفريحي خودش را با جمع دوستانش تكميل مي كند. خوب به نظر شما بين اين دو مثال چه كسي رئيس است؟ و به نظر شما آن فرد رئيس، چطوري رياست كرد؟
و درضمن، به نظر شما حال و هواي فرد اول كه فقط مطرح كرده بود،  يك جايي برويم و در جمع به توافق نرسند و با آن حال و هواي خودش كه احتمالاً  كسل بوده و نياز به تفريح و سرگرمي هم داشته، برنامه اي نيز جور نشود، با حال و هواي فرد دوم كه برنامه اش برقرار است و تنها قصد داشته همراهانش را تكميل كند و چنانچه همراهي هم برايش جور نشود، چه تفاوتي دارد؟
به نظر من اولين رئيس هر فردي، خودش است. خودش يعني تفكرش، احساسش و خواسته هايش. اگر بتواند براي خود يك فضاي مثبت، پويا و خودباورانه ايجاد كند. مي تواند زندگي شخصي، اجتماعي، مستقل و مثبتي را در پيش گيرد و حتي مي تواند در كنار بقيه رئيس ها نيز زندگي همزيستي و لذت بخش و پرمنفعتي را دنبال كند.
نيره سادات ريانه

كودك آزاري جنايت است
004341.jpg

كود ك آزاري پديده شوم و پايان ناپذيري است كه در سال هاي اخير بسيار درباره آن بحث شده است، اما همچنان اخبار ناگوار در اين باره منتشر مي شود. تلقي اوليه از كودك آزاري، صدمه سطحي به جسم انسان هاي نابالغ و غير رشيدي است كه شمار قابل توجه و به عبارتي اكثريت جمعيت را در كشور ما در برمي گيرند. اما با كمال تأسف آنچه گاه به گاه روي مي دهد جناباتي است برعليه تماميت جسمي و به تبع آن روح و روان كودك مصدوم و مجروح- و حتي مقتول- كه داغ غمبار ناشي از آن تا مدت ها بر افكار و روان ساير مردم هم سنگيني مي كند. قتل آرين گلشني در سال ۷۶ كه نقطه عطفي در كودك آزاري و در واقع «كودك كشي» به حساب مي آيد با محاكمه متهمان و در هياهوي تحولات سياسي و اجتماعي جامعه به سرعت به فراموشي سپرده شد تا سال گذشته كه مريم ۸ ساله در اهواز به قتل رسيد و بعد از آنها نوبت به كودكان بي پناه ديگري رسيد كه فقط نماينده رئيس دادگستري مي توانست در خوشبينانه ترين حالت ناجي آنها و در بدترين شكل آن ضامن خون پايمال شده اشان باشد.
قانون محكم براي دفاع از حقوق كودكان نداريم
مشايخ مديرعامل انجمن حمايت از حقوق كودكان نبود قوانين محكم براي دفاع از حقوق كودكان را مانع بزرگ و مهمي براي دفاع از حقوق كودكان مي داند و مي گويد: «ما هيچ گونه ضمانت اجرايي براي كارهاي خود نداريم. به عنوان مثال كودكي كه با ضربات چاقوي پدر مجروح شده را به كجا ببريم؟ به كلانتري ببريم مي گويند ما چه كنيم؟ به قوه قضاييه ببريم و شكايت كنيم؟ مگر ما حق داريم از يك پدر شكايت كنيم؟!» وي مي افزايد: «ما در هفته هاي گذشته مطلع شديم كه دختري با ضربات چاقوي پدر مجروح شده و چهل بخيه خورده است و اين پدر با شكايت مادر كودك دو شب زنداني شده است و كودك پس از ترخيص از بيمارستان دوباره به خانه همان پدر فرستاده شده در حالي كه پدر، سابقه دوبار بستري شدن در بيمارستان رواني را دارد. خلاصه آن كه نمي توانيم براي اين قبيل كودكان كاري انجام دهيم. حال آن پدر خشمگين تر و اين كودك بي دفاع تر شده است.»
با وجود آن كه نمايندگان مجلس ششم در ماده ۲ قانون حمايت از كودكان و نوجوانان تصويب كردند كه: «هر نوع اذيت و آزار كودكان و نوجوانان كه موجب شود به آنان صدمه جسماني يا رواني و اخلاقي وارد شود و سلامت جسم يا روان آنان را به مخاطره اندازد ممنوع است» و در ماده ۴ آن پيش بيني شده است: «هر گونه صدمه و اذيت و آزار و شكنجه جسمي و روحي كودكان و ناديده گرفتن عمدي سلامت و بهداشت رواني و جسمي و ممانعت از تحصيل آنان ممنوع و مرتكب به سه ماه و يك روز تا شش ماه حبس و يا تا ده ميليون ريال جزاي نقدي محكوم مي گردد» و حتي ماده ۵ قانون ياد شده كودك آزاري را جرم عمومي دانسته و بي نياز از شاكي خصوصي قلمداد نموده است، با اين حال ماده ۷ اين قانون با بيان اين كه «اقدامات تربيتي در چارچوب ماده ۵۹ قانون مجازات اسلامي مصوب ۷/۹/۱۳۷۰ و ماده ۱۱۷۹ قانون مدني مصوب ۱۹/۱/۱۳۱۴ از شمول اين قانون مستثني است»، آب پاكي را روي دست همه ريخته و غرض اصلي طراحان اين قانون را از ميان برده است، زيرا والدين (پدر و مادر) كودك كه به استناد دو ماده مندرج در ماده ۷ فوق الذكر تحت عنوان تنبيه، مجاز به تأديب- و در ظاهر ضرب و شتم ملايم- فرزندان خود شده اند، چنان چه مرتكب صدمه شديد و حتي قتل فرزند بشوند، اثبات عمدي بودن و سؤ نيت ايشان غيرممكن به نظر مي رسد. رابطه نسبي ميان والدين و فرزند مانع از احراز قصد و اراده مجرمانه ايشان مي شود. علاوه براين حتي ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامي پا را فراتر نهاده و با تصريح به اين كه: «پدر يا جد پدري كه فرزند خود را بكشد قصاص نمي شود و به پرداخت ديه قتل به ورثه مقتول و تعزير محكوم خواهد شد» به سادگي مجوز قتل فرزندان را تا زماني كه زنده باشند- حتي بعد از دوران كودكي- صادر كرده است. شاهد مثال سوءاستفاده از چنين مجوزي است كه باعث مرگ دختران و پسران و زنان و مرداني شده است و با وجود ماده قانوني يادشده خواهد شد.
مديرعامل انجمن حمايت از حقوق كودكان تأكيد مي كند: «بيش از ۸۰ درصد كودك آزاري ها در خانواده صورت مي گيرد؛ به وسيله پدر، مادر، ناپدري، نامادري، عمو و غيره در حالي كه بيش از ۸۰ درصد كودك آزاري ها در خانه انجام مي گيرد آيا باز هم ما مي توانيم براين عقيده پافشاري كنيم كه كودك «مال» پدر است. والدين حق دارند به خاطر «تربيت»، فرزندان خود را تنبيه كنند؟ آيا پدري كه از دختر خود سوءاستفاده جنسي مي كند، براي جابجايي مواد مخدر از او استفاده مي كند، آن پدري است كه در اسلام گفته اند حق دارد فرزندش را تنبيه كند.»
كودك آزار ديده نمي تواند شكايت كند
پيش از تصويب قانون حمايت از كودكان و نوجوانان كه به علت كاستي هاي آن، مورد انتقاد بسياري از حقوقدانان و فعالين عرصه حقوق كودك قرار گرفت، علي اعظم رفيع نژاد قاضي دادگستري و عضو هيأت علمي دانشگاه برضرورت ارايه تعريفي جامع از كودك آزاري تأكيد كرده و به خبرنگار ايسنا گفته بود: « يكي از مطالبي كه بايد در اين قانون مد نظر قرار داد آزار و اذيتي است كه به وسيله «ولي قهري» طفل صورت مي گيرد و چون براي اعلام شكايت در دادگستري اهليت لازم است و طفل براي اعلام شكايت اهليت ندارد و بايد ولي قهري كودك از طرف او اعلام شكايت كند در صورتي كه كودك از سوي ولي قهري يا قيم قانوني مورد آزار و اذيت قرار گرفت، قانون در اينجا كاملاً ساكت است. بنابر اين لازم است طرح موضوع آزار و اذيت اطفال از سوي ولي قهري آنها به صورت روشن مشخص شود».
اراده براي اجراي قانون وجود ندارد
نمايندگان عضو كميسيون حقوقي و قضايي مجلس هم به وضعيت موجود براي برخورد فضايي با كودك آزاري ديدگاه هاي انتقادي دارند. نور محمد ربوشه با اشاره به عدم احساس تكليف مسئولين و متوليان امور جامعه چنين مي گويد: «اگر ما بپذيريم كه مسئولين در برابر جامعه مسئوليت دارند بنابر اين دستگاه قضايي كه يكي از وظايف آن جلوگيري از جرم است بايد در اين زمينه نهايت دقت را به خرج دهد و در پديده كودك آزاري كه ظلم به انسان بي گناه نابالغ بي تكليفي است به عنوان مدعي العموم خود را نشان دهد.»
وي افزود: «متأسفانه عدم دلسوزي و تعهد باعث شده كه پديده كودك آزاري به هر شكلي صورت بگيرد، در واقع خانواده و متوليان امر دو بالي هستند كه در برابر كودكان مؤظف و مسئول هستند ولي متأسفانه اين دو بخش نسبت به مسئوليت خود پاسخگو نيستند.»
عضو كميسيون حقوقي و قضايي با بيان اين كه در برخورد با پديده كودك آزاري خلأ قانوني وجود ندارد افزود: «در واقع قوانين مربوط به پيگيري چنين جرايمي در كشور ما وجود دارد ولي متأسفانه مسئولين امر در اين رابطه تعهد و عرق و مسئوليتي كه دارا هستند را به خوبي انجام نمي دهند، در حالي كه در موضوعات مختلف قوانين خوبي در كشور وجود دارد، البته اگر قوانين روشن تر و مشخص تري در اين رابطه داشته باشيم اصلح و بهتر است اما با قوانين موضوعه فعلي و اصول مختلف قانون اساسي نيز مي توانيم جلو پديده كودك آزاري را بگيريم.»
مخبر كميسيون حقوقي و قضايي مجلس هم بر ضرورت پيش بيني راهكاري براي برخورد با كودك آزاري را كه عموماً توسط والدين انجام مي شود تأكيد كرد و گفت: «البته در اين راستا دست دستگاه قضايي در استناد به قانون براي مجازات والدين كه كودكان را مورد آزار و اذيت قرار مي دهند، باز است اما اگر مي توانستيم قانون و دادگاه ويژه اي براي اين امر اختصاص دهيم وضعيت به شكل مطلوب تري بود.»
محمد كاظمي با بيان اين كه در اين رابطه خلأ قانوني احساس مي كند افزود: «هرچند كه اگر اراده اي براي مجازات والدين كه مرتكب چنين عملي مي شوند وجود داشته باشد به هر حال قضات نيز مي توانند از استنادات فقهي و قانوني در اين باره بهره مند شوند.»
همچنين ابوالقاسم عابدين پور در باره نقش قانون در افزايش يا كاهش كودك آزاري گفت: «ما بيش از آن كه ضعف قانوني داشته باشيم با عدم اراده محكم براي اجراي قانون در جامعه روبرو هستيم و امروز اين عدم اراده قوي يك باور شده و ظاهراً قرار نيست كه كسي تن به قانون دهد يا به مسايل قانوني حرمت گذارد، جامعه اي كه مسايل به صورت رابطه اي حل و فصل مي شود و ضوابط اهميت درجه دوم و سوم محسوب مي شود، مسلماً با چنين مشكلاتي روبه رو خواهد بود.»
عضو كميسيون حقوق و قضايي مجلس معتقد است: «اگر قوانين ما كامل هم نباشند به اندازه كافي محكم بوده و مي توانند بسياري از مشكلات را حل كنند ولي سؤال اين است كه چه كسي مي خواهد قانون را اجرا كند و نظام هماهنگي كه مؤظف به اجراي آن است كجاست و به وسيله چه گروه يا چه كساني بايد اعمال شود؟ كه اين خلأ كاملاً محسوس بوده و مشاهده مي شود.» وي در مورد عدم اجراي تمام موارد كنوانسيون حقوق كودك در كشور افزود: «ما نه تنها به اين كنوانسيون بلكه به كنوانسيون هاي زيادي پيوسته ايم ولي اجراي قانون و اراده اجرا را در جامعه شاهد نيستيم. متأسفانه بنيان هاي اجتماعي ما در برخي از مواقع به اندازه اي سست و متزلزل شده كه گويي جزو باورها قرار گرفته كه ما تنها به صورت ظاهر و در يك قالب رياكارانه، خود را منتسب و متصل به يك جريان كنيم ولي در هنگام اجرا حاضر به پرداخت هيچ هزينه اي نيستيم.»
نماينده تربت حيدريه خاطرنشان كرد: «پيوستن ما به كنوانسيون حقوق كودك و عدم اجراي مواد اين كنوانسيون نيز مستثني از اين جريان نيست و متأسفانه اراده اجراي قانون وجود ندارد كه اين مسأله بايد به نحوي در اركان اجرايي كشور ثابت شود و در يك كلام عمق فاجعه و قضيه بي اعتنايي به قانون در مملكت ما بيشتر از آن است كه تنها به بحث كودكان آزاري خلاصه شود».

|  ادبيات  |   انديشه  |   زندگي  |   سياست  |   ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |