هميشه تايپيست ها را روي صندلي هايشان مي بينيد، صندلي هايي ثابت كه احتمالا ً در طول سال جايشان تغيير هم نخواهد كرد. اما اگر از آن ها بپرسيد >سرعت چيست؟< توصيف روشني را از مفهوم >سرعت< ارائه مي دهند. تايپيست ها معمولا  با كارفرماياني كه خواهان سرعت بيشتر و بيشتر هستند، مواجه مي شوند. كساني كه خرواري از نامه ،گزارش و جدول به تايپيست ها ارائه مي دهند، و در حداقل زمان خواهان آماده شدن آن ها با كيفيتي خوب و بدون اشتباه هستند.تايپيستي كه سرعت را نمي شناسد خيلي زود قافيه را به رقباي سريعش مي بازد.
تايپيستي كه سريع نيست آسان شغل خود را از دست مي دهد. بنابراين تايپيست ها در مقايسه با ساير مشاغل در مسابقه اي بي امان به سر مي برند، و هميشه سايه بلند همتايان سريع را بالا ي سر خويش احساس مي كنند. جوان بودن اكثر تايپيست ها مترادف با كنار گذاشته شدن تايپيست هاي ميانسال است. به همين دليل به ندرت تايپيست سالمندي را در اداره ها مي يابيد. آن ها خيلي زود كنار گذاشته مي شوند.

به كاغذ ها نگاه سريعي مي اندازد به جمله هايي كه چندان خوانا نيستند و ريز نوشته شده اند. دقت از چهره اش مي بارد.دستانش سريع روي كليدها مي چرخند، او توامان به مونيتور پيش رويش هم نگاه مي كند. هماهنگي انگشتها و چشمهاي او فوق العاده هستند.
او تايپيست است و روزي ۸ تا ۱۰ ساعت را روي آن صندلي كوچك با چهره اي كه به مونيتور چسبيده سپري مي كند. او تايپيست است و حداقل روزي ۲۰ نامه و دو گزارش را تايپ مي كند.
تايپيست ها همه جا هستند و همه چيز خواه ناخواه از صافي آن ها مي گذرد. آن ها هستند كه همه چيز را روي كاغذ ها نقش مي بندند. آيا مي دانيد درآمد آن ها چقدر است و زندگي را چگونه سپري مي كنند؟
آيا مي دانيد چشمان آن ها چه زود فرسوده مي شوند؟ آيا مي دانيد تا چه حد تحت فشار زندگي روزمره قرار دارند؟
افزايش جمعيت، تورم و كمبود اشتغال، خانواده ها را با مشكلا ت اقتصادي زيادي روبه رو كرده. مدتها است در خانواده هاي كم درآمد كارهاي چند نوبته باب شده و افراد خانواده به دنبال شغل ديگر براي ساعات فراغت خود هستند. زنان نيز وارد بازار كار شده اند تا بتوانند حداقل بخشي از مخارج زندگي را تأمين كنند. تعدادي از زنان و دختران تحصيل كرده در حوزه تخصصي خود مشغول به كار مي شوند. اما زنان و دختران بسياري كه موفق به ورود به دانشگاه نمي شوند براي فرار از خانه نشيني وارد بازار كار مي شوند.
يكي از زمينه هايي كه بيشتر مورد توجه زنان و دختران قرار مي گيرد، تايپ است. گرچه عده اي از آقايان نيز وارد اين حرفه مي شوند ولي تعداد زنان شاغل در اين بخش بسيار بيشتر است و خيلي ها از اين حرفه به عنوان كاري زنانه ياد مي كنند. همه شركت ها و مؤسسات براي انجام امور خود به شخصي مسلط به تايپ نياز دارند. بنابراين علا قه مندان به اين حرفه با حضور در كلا س هاي مختلف كامپيوتر تسلط خود را در اين زمينه افزايش مي دهند.
نيلوفر اشرفي، ۲۰ سال دارد و به كلا س كامپيوتر كه وابسته به وزارت كار است مي رود.او مي گويد: دوره مقدماتي كامپيوتر را پشت سر گذاشته ام و اكنون مي خواهم دوره هايWORD و زرنگار را نيز بگذرانم تا شايد بتوانم جايي مشغول به كار شوم. كار در يك شركت به عنوان متصدي امور رايانه اي بسيار مناسبتر از كار در توليدي ها است.
بسياري از دختران براي فرار از جو نامناسب توليدي ها تلا ش مي كنند، در يكي از سازمان ها و مراكز دولتي يا خصوصي مانند مدارس، روزنامه ها، مؤسسات تجارتي، اطلا عاتي و يا آموزشي مشغول به كار شوند.
افسانه - پ مي گويد: بعد از اتمام دوره دبيرستان، موفق به ورود به دانشگاه نشدم. براي رفع نيازهاي مالي به دنبال كار گشتم. مدتي در يك توليدي كار بسته بندي انجام مي دادم. ولي از محيط توليدي ها راضي نبودم به همين دليل سعي كردم دوره هاي آموزش رايانه را بگذرانم مطمئناً كار با رايانه حقوق بيشتري دارد و براي دختران مناسب تر است.
پشت كامپيوترها و مونيتورها
دورنماي حرفه براي جوانان بسيار جذاب به نظر مي رسد. حروفچيني، تايپ و اقدامات ديگري كه به وسيله رايانه انجام مي گيرد به عقيده بسياري از جوانان مناسب تر از كار در توليدي ها و بسته بندي ها قلمداد مي شود. جوانان جوياي كار گمان مي برند با اشتغال در اين حرفه از حقوق و مزاياي بيشتري برخوردار مي شوند. گرچه كار در چنين اماكني كه معمولا ً محيطي فرهنگي دارند بسيار مناسب تر از كار در توليدي ها و مراكز شبيه آن ها است. ولي اين حرفه نيز براي كساني كه با آن در ارتباط هستند مشكلا تي را به ارمغان مي آورد. حقوق كم، حجم كاري زياد و گاهي عدم خدمات بيمه اي از سوي كارفرما از جمله دشواري هايي است كه كاربران كامپيوتر معمولا  با آن مواجه هستند.
ز- عارفي خانم متأهلي كه دو فرزند دارد و در يك شركت خصوصي خدمات تايپي انجام مي دهد ومدتي است به دنبال كار ديگري مي گردد.وي مي گويد: ساعت كاري طولا ني و حقوق كمي دارم با اضافه كار ماهي ۸۰ هزار تومان دريافت مي كنم. ولي مجبورم ادامه دهم چون به همين درآمد اندك نياز دارم.
عارفي مي گويد: شوهرم دبير است و فرزندم در دانشگاه آزاد يكي از شهرها مشغول تحصيل است. حقوق او كفاف زندگي مان را نمي دهد زيرا با خرج تحصيل دخترم هزينه هاي زندگي دوبرابر شده و من هم مجبور شدم كار كنم. ولي كارم بسيار سخت است. صبح ساعت شش ونيم از خانه بيرون مي زنم و شبها ساعت هفت به خانه برمي گردم.
الهه. م، دختر جواني كه در يكي از مدارس، خدمات كامپيوتري انجام مي دهد، مي گويد: توسط يكي از آشنايان به يكي از مدارس غيرانتفاعي تهران معرفي و از آغاز سال تحصيلي جاري مشغول كار شدم. اكنون كليه خدمات رايانه اي مدرسه كه تايپ است را به عهده دارم. او مي گويد: ساعت كارم روزانه هفت ساعت است، ولي حقوق دريافتي ام بسيار كم است. مبلغي حدود ۶۰ هزار تومان كه فقط ۱۰ هزار تومان اين مبلغ در هر ماه به عنوان هزينه رفت و برگشت خرج مي شود.
محبوبي، يكي ديگر از كاربران مي گويد: ۱۰ ساعت در روز كار مي كنم و بين ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تومان در ماه حقوق مي گيرم. در حالي كه هزينه هاي زندگي از جمله مخارج تحصيل و اياب و ذهاب مبلغي بيشتر از اين است. او مي گويد: خوشبختانه هنوز ازدواج نكرده ام و تنها براي كمك هزينه تحصيل كار مي كنم؛ اما هستند كساني كه براي تأمين مخارج زندگي به اين كار روي ميآورند و مجبورند حقوق كم و ساعات طولا ني كار را تحمل كنند. كساني كه روز به روز خسته تر و فرسوده تر مي شوند.
كار در منزل 
طي سال هاي اخير شركت هايي تأسيس شده اند كه با آموزش تايپ در دوره هاي كوتاه مدت وعده اشتغال با حقوق بالا  را مي دهند؛ اما اين وعده ها تا چه حد صحت دارد و باور آن ها چقدر عاقلا نه است؟
در پي تماس تلفني با يكي از اين شركت ها خانمي توضيح داد:  براي استخدام بدون آزمون، ابتدا بايد دوره يازده جلسه اي كه هر جلسه يك ساعت و نيم است را بگذرانيد و براي اين منظور مبلغ ۱۵ هزار تومان پرداخت كنيد.
او افزود: استخدام بدون گذراندن اين دوره حتي اگر با امور تايپي آشنايي داشته باشيد هم امكان ندارد. بعد از گذراندن دوره كار را در منزل انجام مي دهيد و براي تايپ هر صفحه كه معمولا ً ۱۸ سطر دارد ۱۰۰ تا ۳۰۰ تومان دريافت خواهيد كرد. وقتي مي پرسيم حقوق ۲۵۰ هزار توماني كه در تبليغات بدان اشاره شده است چيست؟ مي گويد: اين مبلغ بستگي به كار شما دارد. هرچه دستتان تندتر باشد مطالب بيشتري را تايپ مي كنيد پس حقوقتان بيشتر مي شود. مراكز مشابه نيز توضيحي اين چنين مبهم مي دادند و تنها مبالغي كه براي دوره هاي آموزشي و تايپ هر صفحه تعيين مي كردند متفاوت بود. اين مبالغ براي هر دوره آموزشي بين ۱۰ تا ۲۰ هزار تومان و براي تايپ هر صفحه بين ۷۰ تا ۸۰ تومان بود.
ناهيد. الف، كه در دوره چند ماهه يكي از اين مراكز شركت كرده بود، مي گويد: حدود چهار ماه پيش يك دوره از اين كلا س ها را گذراندم. سپس آنها جزوه اي صد صفحه اي را دادند تا برايشان تايپ كنم. در هر صفحه اين جزوه جدولها و اعدادي پر شمار بودند كه تايپ آنها بسيار مشكل بود و اين جزوه را بايد در مدت سه روز به آنها باز مي گرداندم. پس از سه روز جزوه را به ايشان پس دادم چرا كه قادر نبودم با آن سرعت كار كنم.
اشرف بينا مي گويد: با اين كه دوره هاي تايپ را قبلا ً گذرانده بودم اما با پرداخت ۱۰ هزار تومان دوره اي يك ماهه را طي كردم تا بتوانم مشغول كار شوم. سپس جزوه اي دادند تايپ كنم، جزوه اي ۷۰ صفحه اي با فرمول و جدول بندي. قرار شد دو روز بعد آن را به ايشان تحويل دهم. كار مشكلي بود، اين كار براي كساني خوب است كه اول سرعت زيادي در تايپ داشته باشند و افراد عادي خيلي آسان وقت و پول خود را از كف مي دهند.
اين مؤسسات پس از طي دوره آموزشي جزواتي مي دهند تا كاربران در منزل تايپ كنند. آنها نيز موظف هستند در مدت زمان خواسته شده مطالب را باز گردانند از وعده هاي ديگر اين مراكز فروش كامپيوتر به صورت قسطي و يا ارائه وام براي خريد كامپيوتر است. اين در حالي است كه بسياري از كساني كه به دنبال كار مي گردند پس از مدتي از حجم زياد كار خسته مي شوند ولي به خاطر بدهي كه به اين موسسات دارندمجبور به ادامه هستند.
تايپيست هاي مرد
وضعيت نامناسب اقتصادي و كمبود اشتغال در جامعه به ويژه براي مردان باعث شده آنان نيز به انجام اين كار روي بياورند. ارتزاق با اين حرفه براي مردان بسيار مشكل تر است. آن هم در عرصه اي كه خودشان با عنوان >حرفه اي زنانه< از آن ياد مي كردند.
سعيد. الف مي گويد: براي تأمين مخارج تحصيل مجبور به كار هستم و به دليل فقدان شغل مناسب مشغول به كار در يك شركت شده ام. ساعات كاري ام حدود ۸ ساعت است البته به جاي روزهايي كه به دانشگاه مي روم گاهي اضافه  كار مي كنم. حقوق دريافتي ام نزديك ۱۳۰ هزار تومان در ماه است. اما اين مبلغ براي كساني كه ازدواج كرده باشند، بسيار ناچيز است 
علي محجوب نيز در مورد شغل خود مي گويد: مخارج زندگي بسيار سنگين است. حقوقم براي ۸ صبح تا ۷ بعدازظهر حدود ۲۰۰ هزار تومان در ماه است. البته بايد بگويم در دو مكان مشغول كار هستم. نزديك ۲۰ هزار تومان از اين مبلغ صرف هزينه هاي رفت وآمد مي شود. خدا را شكر اجاره مسكن نمي دهم زيرا در يكي از شهرك هاي كرج خانه اي را رهن كرده ام، ولي به طور كلي مخارج زندگي در تهران بسيار سنگين است. صبح ساعت ۶ از خانه خارج مي شوم و شب ها نيز نزديك ساعت ۹ به خانه مي رسم و به همين دليل ساعات كمي را كنار خانواده ام بسر مي برم.
چه بايد كرد؟ اين است زندگي 
اكثر آن ها يك جمله را به زبان مي آورند: نمي توان گرسنه ماند و بايد براي ادامه زندگي كار كرد. امرار معاش در شهري مانند تهران بسيار سخت است. هر كاري نيز مشكلا ت خاص خود را دارد. معلمان، پرستاران، پزشكان، كارگران و ... هر يك در زمينه كاري خود از مشكلا تي رنج مي برند. كساني كه زماني با علا قه مشغول به انجام كار مي شوند خيلي زود نسبت به كار خود دلسرد و خسته مي شوند و تنها دليل اين امر را مسائل اقتصادي مي دانند.
تايپيست ها كار مي كنند، امرار معاش مي كنند، مثل ديگران، اما خب به سختي. ولو آن كه كارشان ساده به نظر برسد.

تايپيست ها بيش از هر فرد ديگري در ساير حرفه ها از چشمان خود بهره مي برند. تايپ آميزه اي از نگاه مداوم و حركت انگشتان است. اما خيره شدن چند ساعته در روز به جمله هاي ريز و درشت با حروف كم رنگ و پررنگ چشمان بسياري از آن ها را در بلند مدت ضعيف و فرسوده مي كند.
يك تايپيست ۴۵ ساله  كه بيش از بيست و پنج سال است اين حرفه را دنبال مي كند در اين زمينه مي گويد: چشمان من در گذر زمان فرسوده شدند. البته بسيارزودتر از هم سن و سال هايم. چشمان من حداقل ده سال زودتر از ديگران به ضعف گراييد. از سن ۲۶ سالگي مجبور شدم عينك به چشم بگذارم و درجه عينكم طي پانزده سال خيلي زود بالا  رفت. در حقيقت ما بخشي از درآمد نه چندان زياد خود را صرف حفاظت از چشمان خود مي كنيم. حفاظتي كه چندان كارساز نيست و نمي تواند جلوي ضعيف شدن آن را بگيرد.
آن چه او اشاره مي كند نكته كليدي سلا متي و هزينه زندگي تا يپيست ها است. اگر تايپست هاي نسل قبل فقط به كاغذ چشم مي دوختند، تايپيست هاي امروز، هم به كاغذ و هم به مونيتور خيره مي شوند، و همه مي دانند نشستن روزي ۸ تا ده ساعت برابر مونيتورها چه ضايعات زيادي براي چشمها به بار ميآورد.
يكي از آنها در اين زمينه مي گويد: خيلي ها كار تايپ را كوچك و بي  اهميت و ساده مي انگارند. ولي فرسودگي كه بر ما تحميل مي شود بيش از بسياري از مشاغل است. كاري فاقد تحرك با فشار دائمي برچشم كه نياز به تمركز دائمي ذهن براي گم نكردن واژه ها و درست تايپ كردن آن ها دارد. هزينه اي كه ما در اين زمينه ها مي پردازيم هرگز كم نبوده. ما بسيار بيش از ساير مشاغل به چشم پزشك مراجعه كرده و هزينه هاي مربوط به آن و تهيه عينك هاي مناسب را مي پردازيم.

شكي نيست كه لا زمه اقتصاد پويا، حضور مداوم و كاراي تمام اقشار جامعه در عرصه فعاليت هاي اجتماعي - اقتصادي است. اين امري است بديهي و نه مخالفتي را بر مي تابد و نه مي توان قلم انكار بر چهره اش كشيد اما بديهي است كه براي موفقيت هر عملي، بستر سازي فرهنگي مهم ترين بارزه است. بدون تسري فرهنگ مناسب و ايجاد آگاهي، هرگز نمي توان انتظار كامروايي در تكاپويي را داشت.
از اين رو است كه بايد در جهان واقعيت ها زيست، با آنها كنار آمد و تا حد امكان در دگرگون ساختن شان كوشيد.
زندگي در دنياي روياها تنها به شكست مي انجامد.
چگونه مي توان در جامعه اي كه طيف گسترده اي از مردان همسران شان را >متعلقه، ضعيفه، منزل، تيمور و ... < مي خوانند، انتظار داشت بانوان حضوري موفق و گسترده  در سطح توليد و خدمات داشته باشد.
همين فرهنگ نابه جاي رواج يافته در ميان گروه گسترده اي از مردان است كه سبب شده آنها كارايي هاي زنان را ناديده بشمارند و حتي به ديده حقارت نظاره شان كنند. اين امر از يك سو باعث مي شود حضور زنان در كارهاي اجتماعي كمرنگ و در بسياري مواقع بيهوده شود و از سوي ديگر اعتماد به نفس زنان را از بين مي برد.
در نتيجه آنان براي استخدام خواستار حقوق كمتري در قياس با جنس مخالف مي شوند. اگر يك زن خود سرپرست خانواده باشد اين مساله برايش دردسرزا مي شود و اگر نه، كمك مالي چنداني براي خانواده اش در پي نخواهد شد چون، كارفرمايان با وجود خانم هايي كم توقع، ترجيح مي دهند از مردان استفاده نكنند يا حقوق آنها را نيز بسيار اندك تعيين مي كنند و پيرو آن، باز هم خانواده مشكل مالي خواهد داشت. فعلا  تنها حاصل اين حضور زنان، كثيف شدن آشپزخانه است و شسته نشدن ظرف ها و اعصاب خرد خانمي كه قرار بود آرامش را براي خانه به ارمغان بياورد. پس بهتر است ابتدا فرهنگ سازي كنيم و تا آن زمان، ترجيحاً خانم ها خانه را به عنوان محل >فعاليت مقدس شان< تعريف كنند تا زمانيكه برخي آقايان به حقوق زنان پي برند.
امضا محفوظ

بنابر قوانين كويت، ۱۰ درصد كل درآمدهاي اين كشور در >صندوق كويت براي نسلهاي آينده< ذخيره مي شود.
به گزارش خبرگزاري فرانسه، درآمدهاي كويت به دليل قيمت هاي بالاي نفت و افزايش توليد به بيشترين ميزان طي ۲۵ سال گذشته رسيد.
پيش بيني مي شود طي سال مالي منتهي به ۳۱ مارس (۱۲ فروردين) مجموع درآمدهاي كشور كويت به ۹/۶ ميليارد دينار (۲۳ ميليارد دلا ر) برسد كه به نوبه خود ركوردي از سال ۱۹۷۹ تاكنون محسوب مي شود.
براساس اين گزارش، پيش بيني درآمدهاي نفتي كويت ۶/۲۰ ميليارد دلا ر و درآمدهاي غيرنفتي اين كشور ۴/۲ ميليارد دلا ر تخمين زده مي شود.
اين گزارش حاكي است؛ ميانگين قيمت نفت كويت طي سال مالي گذشته ۹/۲۶ دلار براي هر بشكه بوده در حالي كه در بودجه اين كشور قيمت نفت ۱۵ دلار محاسبه شده است.

تلفن تحريريه : ۷-۶۹۵۵۲۵۴
فاكس : ۶۹۵۳۳۵۹
E-mail:info@hamshahri-bazar.com

معمولا  به عادت ما تبديل شده كه شهريور را با وعده هاي دولت در قبال كاهش نرخ تورم در طول سال گذشته به پايان برسانيم. خب، دولتمردان عزيز در جلسه هيات وزيران شركت مي كنند وميوه پوست مي كنند در پايان هم منشي يا دبير جلسه - چه فرقي مي كند - صورت جلسه اي را كه دو سه روزي تقلا  كرده تا به اجلا س برساند، در حين عرق كردن، مي خواند تا ثابت شود تورم نداشته ايم.
با اين مرحمت، عيد فرا مي رسد تا سنت باستاني گران شدن بنزين را بر پا داريم و چون بنزين گران شود، از برنج تا وسايل جراحي بيني بانوان - هيولا ي سابق - به افزايش بها دچار مي شوند و ما مي مانيم و يك جيب خالي و لبخند گل و گشاد - و شايد پوزخند - بقال محل و حقوق كارمندي كه قرار است ما را از گرسنگي نجات دهد. تنها مفرمان هم همان جلسه هيات دولت و ميوه خوري است و اثبات كاهش تورم تا خيال مان خنك شود.

سادگي ما يا وعده دروغ؟
نزديك به ۸ سال پيش شبكه تهران با همكاري سازمان حج و زيارت به مناسبت تولد حضرت فاطمه(س) اقدام به برگزاري مسابقه اي كردند كه طي آن قرار شد به قيد قرعه به تعدادي از افرادي كه اسامي آنها يكي از نامها يا القاب آن حضرت مي بود جايزه بدهند. پس از ثبت نام كتبي در اين مسابقه من كه در آن زمان نوزادي شيرخواره بودم به عنوان نفر اول برگزيده شدم و جايزه آن سفر عمره به خانه خدا از آن من شد. اما متاسفانه پس از گذشت سالها هيچ اقدامي براي وفاي به عهد خود نكرده اند و پيگيريهاي پدر و مادرم هم چنان بي نتيجه مانده و هيچ كس جوابگو نيست. لطفاً بگوئيد چگونه حقم را بگيرم؟
بازارچه: اگر متوجه شديد كه چگونه مي توان حق را گرفت لطفاً به ما هم بگوئيد.
محدثه علي 
چرا قطعي برق در اين زمان 
در روزهاي بيست و پنجم و بيست وششم اسفندماه كه همه مشغول خانه تكاني بودند در خيابان پيروزي خيابان اول تا ششم نيروي هوايي از ساعت ۱۰ تا ۱۳ با قطعي برق مواجه بوديم به اداره برق اعتراض كرديم هيچ نتيجه اي نگرفتيم.
اهالي محل 
باز هم در منزل مانديم 
براي سوم فروردين بليت رفت و برگشت قطار تهران به بندرعباس تهيه كردم، اما در اواخر اسفند متوجه شدم كه بليت براي سوم اسفند صادر شده بود. پس از مراجعه مسئولين جوابگوي شكايت من نشدند. سهل انگاري كارمند راه آهن موجب ۱۸۰ هزار تومان خسارت مالي شد و به اين ترتيب نوروز را هم در منزل مانديم. خسارتم را از كجا بايد بگيرم؟
تهراني
حقوق وارونه
در سال جديد به جاي اين كه حق عائله مندي اضافه شود، در عوض ۱۷ هزار تومان كسر شده است.بازنشسته عاصي 
همه چيز گران شده است 
هر ساله با افزايش قيمت بنزين مردم بايد انتظار گراني همه چيز را داشته باشند. با وجود اين كه چند روزي است از افزايش قيمت بنزين مي گذرد قيمت اكثر موا د غذايي خصوصا لبنيات بالا  رفته است. اين در حالي است كه حقوق و مزايا هنوز اضافه نشده است.
كارمند دولت 
باز باران باز آب گرفتگي 
طي روزهاي اخير كه شاهد نزول نعمت الهي يعني باران در شهر تهران بو ده ايم متاسفانه شاهد آب گرفتگي معابر شهرمان هستيم كه مشكلا ت بسياري براي عابران ايجاد كرده است.كمالي 
نرخ كرايه تاكسي ها چند بار افزايش مي يابد؟
در روزهاي پاياني سال ۸۲ در هر مسيري شاهد افزايش ۱۰ تا ۵۰ درصدي نرخ كرايه تاكسي ومسافركش ها در تهران بوديم كه بهانه رانندگان نزديكي سال جديد و گراني بود ولي باز در آغاز سال نو نيز رانندگان اقدام به بالا  بردن كرايه هاي افزايش يافته سال قبل كرده اند. پاسخگو كيست؟حسين رهنما
بيمار يا مجرم؟
با آنكه هميشه اعلا م مي كنند معتادان بيمارند نه مجرم ولي عملكرد مسئولا ن در مقابل آنها نشان مي دهد كه هنوز معتادان را مجرم مي شناسند و به جاي آنكه در پي بهبود آنها گام بر دارند هم چنان به مقابله با آنها مي پردازند. آيا بهتر نيست همانند گذشته با شناسايي معتادان و قرار دادن سهميه مواد براي آنها هم به مداواي آنها بپردازند و هم دست قاچاقچيان مواد مخدر را كه براي سودجويي بيشتر خود، به معتاد كردن جوانان سالم مشغولند، كوتاه كنند.
مايلي 
وعده سرخرمن 
قرار بود قبل از فرا رسيدن ايام نوروز پاداش و عقب افتادگي بازنشستگان ريخته شود اما تاكنون فقط به افرادي كه كارت عابر بانك داشته اند پرداخت شده. مسئولين نيز از طريق راديو و تلويزيون زمان پرداخت ۳۵۰ هزار تومان را اين هفته و آن هفته اعلا م مي كنند. چرا به مردم و بازنشستگاني كه زحمات زيادي براي اين مملكت كشيده اند وعده سرخرمن مي دهند.
بازنشسته ارتش 
توقف هاي بي جا
قانون مشخصي براي حركت اتوبوسها وجود ندارد. هر راننده هر وقت كه دلش خواست حركت مي كند. در عين حال در طول مسير هر كجا كه بخواهد مي ايستد و مسافر سوار مي كند. مگر نه اين است كه اتوبوس هاي شركت واحد بايد فقط در ايستگاه هاي مربوطه توقف و حركت كنند.مجتبي دهلران 
رفتار ناشايست به دليل كمبود صندوقدار
بانك سپه شعبه نيلوفر در تهرانسر تنها يك صندوق دار براي پرداخت پول به مردم دارد. همين امر باعث شده كه در روزهاي آخر ماه صف هاي طولا ني و بعضاً برخوردهاي ناشايست ديده شود.اهالي محله 
دريغ از يك سوت 
سر هر چهار راه با وجود اين كه افسرهاي نظام وظيفه ديده مي شود اما قانوني پياده نمي شود. معمولا ً وقتي چراغ راهنما قرمز است موتورها هم چنان به حركت خود ادامه مي دهند و جالب اين كه هيچ گونه عكس العملي از اين ماموران ديده نمي شود. دريغ از يك سوت.
عابر پياده 
باز هم بدقولي 
در نيمه دوم سال ۸۲ از يكي از نمايندگيهاي فروش ايران خودرو، خودروي سمند پيش خريد كردم كه تحويل قطعي آن در كارتكس اسفند ماه سال ۸۲ نوشته شده ولي هنوز اتومبيل را به ما تحويل نداده اند.
شما بگوئيد ما كار اشتباهي كرده ايم يا اينكه هنوز اسفند ۸۲ نيامده؟
خريدار پشيمان 
يك خواهش 
وضعيت نظافت خيابان بيستون منشعب از ميدان فاطمي خيلي خراب است. با تماس با امور رفتگران شهرداري مربوطه گفتند به رفتگر محل پول بدهيد تا تميز كند ولي باور كنيد هيچ رفتگري را در اين محل نديده ايم. از شهرداري محترم خواهشمنديم فكر بهتري كند.
عزيزي 
سرعت گير مورد نياز است 
خيابان ۲۰ متري عباسي واقع در منطقه ياغچي آباد تهران روزانه شاهد تصادفات زيادي است از شهرداري محترم منطقه ۱۶ تقاضا داريم چند سرعت گير در اين خيابان نصب كند تا تصادفات كمتري را شاهد باشيم.
چندين تماس تلفني