مدير كل اتباع و مهاجران خارج از كشور :درقالب طرح بازگشت افغان ها
۳۰ هزار زن ايراني اخراج مي شوند
نزديك به ۳۰ هزار زن ايراني با مرد افغان ازدواج كرده كه اين ازدواج ها عموما به صورت شرعي اما ثبت نشده است كه هر يك از آنها به طور متوسط ۳ تا ۴ فرزند دارند كه بايد همراه با مردان افغان ايران را ترك كنند
جنازه هايي از زنان پيدا شده كه شايع است بعضي از افغان ها از روي تعصب كه بعد از بازگشت به كشورشان زنانشان به دست كس ديگري نيفتند آنها را كشته بودند
|
|
عكس: ساتيار
سعيده عليپور
بيش از ۲۰ ميليون پناهنده و آواره در سراسر جهان وجود دارد و ايران با داشتن نزديك به ۲ ميليون پناهنده و آواره، از بزرگ ترين كشورهاي پناهنده پذير به حساب مي آيد. پذيرش اين تعداد پناهنده هر ساله هزينه زيادي را بر دولت ايران تحميل مي كند كه از اين ميان افغان ها بيشترين شمار پناهندگان قانوني و غيرقانوني كشور به شمار مي روند.
طرح بازگشت مهاجران افغان به كشورشان كه از سال ۸۱ شروع شده است ،در سال ۸۳ سال پاياني خود را سپري مي كند به طوري كه مديركل اتباع و مهاجران خارجي وزارت كشور اعلام كرد: «به طور قطع در سال ۸۴ چيزي به عنوان پناهنده و مهاجر و آواره افغان در ايران نخواهيم داشت.»
با وجود گذشت دو سال از شروع اين طرح جمعا ۷۱۰ هزار نفر از افغان ها از طرح بازگشت استفاده كرده اند و از ايران خارج شدند و حدود يك ميليون نفر از آنها بايد در طول اين يك سال از كشور خارج شوند.
پس از پايان جنگ افغانستان مقدمات بازگشت اتباع افغان به كشورشان فراهم شد.
به گفته احمد حسيني، مديركل اتباع و مهاجران خارجي وزارت كشور با توجه به شرايط سياسي افغانستان، مهاجران افغان در كشور ما نمي توانند عنوان پناهنده را براي آنها در نظر گرفت، بنابراين همه افغان هايي كه در ايران هستند بايد در طرح بازگشت به افغانستان شركت كنند.
البته به گفته او راه هاي ديگري هم براي اقامت يك افغاني در ايران وجود دارد. به اين صورت كه يك افغاني بايد هزينه زندگي كردن در ايران را بپردازد. ماليات اشتغال به كار، زندگي، هزينه تحصيل فرزند و ساير خدماتي كه در اختيار وي قرار مي گيرد كه البته با توجه به جايگاه اجتماعي و اقتصادي اكثر افغان هاي ساكن در ايران بعيد به نظر مي رسد جنبه عملي به خود بگيرد و يك افغاني در صورت اجبار ترجيح مي دهد به كشورش بازگردد تا چنين هزينه هايي را بپردازد.
حسيني همچنين گفت: «يك افغاني تا زماني كه در حالت آوارگي و پناهندگي قرار دارد يا بايد در طرح بازگشت شركت كند يا هزينه زندگي در ايران را بپردازد.»
پس از پايان تعطيلات نوروز، وزارت كشور با كمك كميسارياي عالي پناهندگان سازمان ملل متحد به طور جدي طرح بازگشت افغان هاي ساكن در ايران را پيگيري مي كند.
محمد نوري دستيار روابط عمومي دفتر كميسارياي عالي پناهندگان سازمان ملل متحد در تهران مي گويد: «در سال ۲۰۰۳ كمك سازمان ملل به پناهندگان در ايران به همان ميزان سال ۲۰۰۲ بود و در سال ۲۰۰۴ اين رقم به ۴۰ درصد كاهش يافت و در سال ۲۰۰۵ به صفر مي رسد.»
وي همچنين افزود: «چون جامعه جهاني، افغانستان و عراق را داراي ثبات نسبي مي داند بر اين اساس بحث پناهندگي آنها در كشوري مثل ايران منتفي مي شود.»
اما مشكلات به اينجا ختم نمي شود، بسياري از مهاجران افغان به خصوص مهاجران غيرقانوني ترجيح مي دهند در ايران با كارمزد پايين و بدون هيچ گونه بيمه اي به مشاغل سخت تن دهند، چرا كه در كشور خودشان شايد آب آشاميدني هم به راحتي پيدا نشود.
افغان ها كارگران ارزان قيمت و پركاري هستند كه صاحبان سرمايه را بيشتر مجذوب خود مي كنند، اين است كه دولتمردان عزم خود را جهت رفع اين موانع اشتغال كارگران ايراني جزم كرده اند.
به گفته مدير كل اتباع و مهاجران خارجي وزارت كشور با تسهيلاتي كه دولت و سازمان ملل به شكل رايگان و با پرداخت هزينه مالي لازم به افغان ها پرداخت مي كنند مقدمات بازگشت آنها به كشورشان فراهم مي شود.
امكاناتي مثل دادن كاميون جهت حمل وسايل و اسباب و اثاثيه و اتوبوس براي بردن افغان ها به كشورشان و انتقال بدون محدوديت وسايل و پول به كشورشان از نكات قابل توجه اين طرح است. سال ها پيش كه جنگ هاي داخلي در افغانستان آغاز شد بسياري از افغان ها كه ايران را موطن باستاني خود مي دانستند به عنوان مهاجر وارد ايران شدند و اكنون سال ها گذشته است و بسياري از آنها با زنان ايراني ازدواج كرده اند و فرزنداني دارند كه متولد ايران اند ودر همين جا در كنار دوستان ايراني خود بزرگ شده اند و شايد تنها فرقشان با دوستان ايراني شان چشمان كمي تنگشان باشد. گرچه طرح بازگشت افغان ها به كشورشان به سال نهايي خود رسيده است اما هنوز هم تكليف اين افراد به روشني مشخص نيست.
احمد حسيني، مدير كل اتباع و مهاجران خارجي وزارت كشور در اين رابطه مي گويد: «پس از انجام طرح شناسايي اتباع بيگانه در اواخر سال ۷۹ و اوايل سال ۸۰ مشخص شد ۸۰۰ هزار خارجي در ايران متولد شده اند و ۱۸ هزار نفر زن ايراني با اتباع خارجي كه عموما افغاني هستند ازدواج كردند.»
البته اين آمار رسمي است چون آمارغيررسمي رقمي بيش از اينهاست. نزديك به ۳۰ هزار زن ايراني با مرد افغان ازدواج كرده كه اين ازدواج ها عموما به صورت شرعي اما ثبت نشده است. كه هر يك از آنها به طور متوسط ۳ تا ۴ فرزند دارند.
زنان و فرزنداني كه به هيچ وجه افغانستان را به ايران ترجيح نمي دهند.
البته بر اساس قوانين افغانستان تابعيت مرد افغان بر زن ايراني تحميل مي شود و اين خانواده ها نيز بايد به افغانستان باز گردند اما به نظر مي رسد براي بازگرداندن آنها به افغانستان بايد تامل بيشتري كرد.
اما در دي ماه سال ۸۱، طرح اقامت دايم به همسران افغان زنان ايراني در كميسيون اجتماعي مجلس رد شد ، به دليل مخالفت شديد وزارت كشور و وزات امور خارجه با اين استدلال كه طرح شناسايي اتباع بيگانه كشور جواب داده است و افغان هادر قالب طرح بازگشت داوطلبانه در حال بازگشت هستند و تصويب چنين طرحي موجب تشويق به ماندن وافزايش مهاجرت افغان ها مي شود.
به گفته مسوولان امور مهاجران خارجي در جهت سياست كلي وزارت كشور مبني بر اينكه هيچگونه تسهيلاتي براي مهاجران افغان ايجاد نشود تا به ماندن در ايران تشويق شوند.
براساس قوانين ايران زن ايراني نمي تواند تابعيت خود را به فرزندان و شوهر خود بدهد و زن ايراني دراصل تابعيت خود را از دست مي دهد و به تابعيت شوهر خود در مي آيد.
اما بسياري از زنان ايراني كه به ازدواج مردان افغان درآمده اند به خواست و ميل خود ازدواج كرده اند، مثلا دختر نابيناي بلوچي كه به عقد پيرمرد افغان درآمده است و اكنون سه فرزند دارد.
همچنين در اخبار و گزارش ها به نقل از آذركشميري مشاور استاندار سيستان و بلوچستان آمده بود جنازه هايي از زنان پيدا شده كه شايع است بعضي از افغان ها از روي تعصب كه بعد از بازگشت به كشورشان زنانشان به دست كس ديگري نيفتند آنها را كشته بودند.
مدير كل اتباع ومهاجران خارجي مي گويد: «كساني كه ازدواج به صورت قانوني داشته اند بايد با شوهران خود به افغانستان بروند و با دريافت گذرنامه و ويزا جهت اقامت در ايران به شكل قانوني و به شكل مهاجر مقيم وارد كشور شوند».
حدود يك ميليون و ۴۵۰ هزار افغاني در طرح آزمايشي كه در تابستان و پاييز سال گذشته برگزار شد كارت شناسايي دريافت كرده اند و تعدادي نيز اين كارت را دريافت نكرده اند كه مهاجر غير قانوني محسوب مي شوند. به گفته حسيني:« برنامه بازگشت شامل همه افغان هاي ساكن در ايران مي شود.»
حسيني در مورد برخورد با افغان هايي كه بدون كارت شناسايي يعني به شكل غير قانوني ساكن در ايران بوده اند و خواهان بازگشت به كشورشان هستند ،گفت: «سياست دولت راجع به آنها به زودي اعلام خواهد شد.»
اما افغان هايي كه كارت و مدارك لازم را دارند مي توانند در تهران به اردوگاه هاي گل تپه ورامين و سليمان خاني مراجعه كنند واز تسهيلات سازمان ملل و دولت براي بازگشت استفاده كنند.
حسيني گفت: «در شهرستان ها نيز اتباع افغاني مي توانند ازطريق استانداري ها اقدام كنند».
|
|
تدريس زبان انگليسي درمدارس ابتدايي
بابا نانgave
بچه ها در اين مدارس الفباي زبان انگليسي را ياد مي گيرند و اگر فرصتي باقي ماند به يادگيري ساختار جملات مي پردازند
از ملاير ۱۲ مدرسه و از پاكدشت تنها دو مدرسه براي اين كار كانديدا شدند. در ملاير هر ۱۲ مدرسه در تمام سطوح دبستان - اول تا پنجم - زبان انگليسي را تدريس كردند اما در پاكدشت دو مدرسه در دو سطح مختلف، دوم و سوم دبستان. يكي دخترانه و ديگري پسرانه
|
|
عليرضا كيواني نژاد
«بابا آب داد. آن مرد اسب دارد» اينها جملاتي هستند اگرچه كليشه اي و نوستالژيك كه تا حدودي جاودانه براي تمام محصلان نظام آموزش ايران امروز و ديروز. وقتي معلم كلاس اول بعد ازاتمام فصل هايي موسوم به «لوحه» حروف الفباي فارسي را تدريس مي كرد بچه ها با ياد گرفتن هر كلمه دچار شادي و شعفي مضاعف مي شدند، انگار. امروز اما قرار است معلم روي تخته سياه با گچ سفيد بنويسيدThat man have a hourse به جاي آن جملات قديمي و بعضا احساسي.
خبر به شكل ناقص دريكي دو روزنامه صبح چاپ شد.
از سال آينده تدريس زبان انگليسي در مقاطع ابتدايي آغاز مي شود.
با خواندن اين خبر حتما پيش خود گمانه زني مي كنيد كه دانش آموزان مقطع ابتدايي قرار است همگام با كشورهاي پيشرفته و حتي نه چندان پيشرفته منطقه - مثل امارات و عمان - به يادگيري زبان انگليسي بپردازند.
وقتي كشورهاي جهان با سرعت باور نكردني هر روز به سمت نزديك شدن به يكديگر پيش مي روند، وقتي اينترنت وسيله اي است كه به تبع آن، دنياي كنوني را دهكده جهاني مي نامند و هزار و يك دليل ديگر بيانگر جايگاه و اهميت آموزش زبان انگليسي است آن هم از مقاطع پايه و اصطلاحا «بيسيك».
اگر جست وجوي خودمان را معطوف به ايران نكنيم و كشورهاي منطقه را به دليل نوع آموزش حاكم بر نظام تحصيلي، زير ذره بين ببريم، مي بينيم چند سالي است كه امارات و عمان - و گفته مي شود كويت- زبان انگليسي و تدريس آن را در مقاطع ابتدايي در دستور كار خود قرار داده اند. بنابراين طرح تدريس زبان بين المللي با چنين پيش فرض هايي در وزارت آموزش و پرورش مطرح مي شود. كارشناسان اين وزارتخانه با توجه به ساعت كم آموزش زبان در هفته و در عين حال قديمي بودن كتاب هاي زبان، كاري تحقيقي پژوهشي را پيشنهاد مي كنند.
اگرچه در كشورهايي چون آمريكا و انگليس زبان فرانسه به عنوان زبان دوم تدريس مي شود و در ساير كشورها زبان انگليسي زبان دوم محسوب شده اما آموزش اين زبان ها با بالا بودن ساعات تدريس همراه است يعني بيشتر از هفته اي ۴ ساعت كه زمان مفيد آن عمدتا كمتر از ۳ ساعت است و اين تدريس همراه است با روخواني ادبيات كلاسيك از آن زبان.
اينجا آنجا همه جا...
مجتبي مقصودي مدير اجرايي دفتر زبان خارجي برنامه ريزي و تاليف كتب درسي درباره اين خبر و صحت و سقم آن چنين مي گويد:«باتوجه به قديمي بودن كتاب هاي درسي زبان و متد آموزش آن، سال قبل قرار شد به شكل آزمايشي تدريس زبان انگليسي را در مقطع ابتدايي تست بزنيم. ببينيم اين امكان وجود دارد يانه؟ چنانچه جواب مثبت باشد، بايد ببينيم كدام مقطع در دوره دبستان آماده جذب اين طرح است؟»
استارت كار از اينجا بود. دو شهر يادو گزينه انتخاب شد. ملاير در استان همدان و پاكدشت در تهران. اما چرا ملاير و تهران؟ چرا شهرهاي بزرگي چون اصفهان، شيراز، مشهد و... براي تست زني انتخاب نشدند. مقصودي بزرگ بودن و داشتن امكانات را در اين شهرها عاملي براي جلوگيري از اجراي آزمايش اين طرح مي داند: «اگر در تهران، اصفهان يا هر شهر بزرگ ديگري اين كار را انجام مي داديم مي گفتند كه اينجا امكانات مهياست و مشكلي نيست، پس مجبور شديم در دو شهر كوچك كه امكانات كمتري دارند، اين مساله را آزمايش كنيم تا نتايج بهتري به دست بيايد.»
اما دست اندركاران اين طرح به خوبي واقفند كه در اين راه، گام اول را آنها برنداشته اند، در سال هاي پيشين تعدادي از مدارس غيرانتفاعي و بعضا دولتي با مشاركت مالي والدين اقدام به تدريس زبان انگليسي در سطوح ابتدايي كردند. حتي عده اي پا را از اين هم فراتر گذاشته در دوره هاي پيش دبستاني و مهدكودك نيز اقدام به تدريس زبان كردند.
كدام مدارس
از ملاير ۱۲ مدرسه و از پاكدشت تنها دو مدرسه براي اين كار كانديدا شدند. در ملاير هر ۱۲ مدرسه در تمام سطوح دبستان - اول تا پنجم - زبان انگليسي را تدريس كردند اما در پاكدشت دو مدرسه در دو سطح مختلف، دوم و سوم دبستان. يكي دخترانه و ديگري پسرانه. مقصودي ادامه مي دهد: «براي انتخاب معلمان، آزموني برگزار كرديم، از بين دبيران دبيرستان و معلمان راهنمايي. طبق معمول عده اي گزينش شدند و در تهران دوره اي يك ماهه را زير نظر يكي از موسسات تدريس زبان - بخش خصوصي- گذراندند. سپس كلاس ها شروع شد. در ملاير دو جلسه يك ساعت و نيمه در هفته و در پاكدشت ۴ جلسه يكساعته.»
بچه ها در اين مدارس الفباي زبان انگليسي را ياد مي گيرند و اگر فرصتي باقي ماند به يادگيري «استراكچر» يا ساختار جملات مي پردازند.
با اين اوصاف بعيد به نظر مي رسد اين طرح سال آينده اجرا شود، چرا كه تنها در دوره ابتدايي در كشور بيش از ۸ ميليون دانش آموز وجود دارد كه براي اين تعداد نياز به معلمان مجرب و دوره ديده بيشماري است. هم اكنون در عمان تمام معلمان دوره دبستان دوره فراگير را گذرانده و به دليل كم بودن تعداد دانش آموزان دوره ابتدايي در اين كشور است.
مقصودي با اشاره به اين مشكل مي گويد: «ما اين تعداد معلم مجرب را از كجا بياوريم؟ حتي مي توانستيم در صورت تامين بودجه از نيروهاي حق التدريس هم استفاده كنيم كه اين امر هنوز محقق نشده است، ضمن آنكه معلمان دوره هاي دبستان و راهنمايي حتي با داشتن مدارك فوق ديپلم ياليسانس، تبحري در زبان انگليسي ندارند و آنهايي كه در دبيرستان تدريس مي كنند نيز براي ادامه فعاليت در دبستان رغبت چنداني نشان نمي دهند.
با تمام اين اوصاف، طرح تدريس زبان انگليسي در دوره هاي دبستان، حتي در همان مراحل آزمايشي نيز دچار نقاط تيره و روشن بسياري است. اينكه هنوز مشخص نشده كداميك از شيوه هاي تدريس رايج در زبان چون تافل، اينترچنج و ... قرار است مبناي آموزش قرار گيرد و يا عدم وجود كتاب مدون. هر چند كه كتاب و تاليف آن به زماني بيش از اين نيازمند است و بعيد به نظر مي رسد حتي در مراحل آزمايشي نيز كتابي براي اين منظور در نظر گرفته شود.
شايد تا سال هاي آينده با پايان يافتن دوره دبستان و در صورت نياز، دبيرستان، شاگرداني كه آشنايي نسبي با زبان انگليسي دارند تربيت شوند كه اين مي تواند در بالا رفتن سطح آموزش و همين طور معلوماتشان مفيد به فايده باشد.
|
|
قانون منع حجاب
سياست كشف حجاب بعضي از كشورهاي اروپايي از جمله مشكلاتي است كه زنان شاغل در آن كشورها با آن مواجه هستند. اين كشورها كه به دليل حاكم بودن حكومت لائيك هرگونه تبليغ دين را در مجامع عمومي ممنوع مي كنند براي به اجرا در آوردن اين سياست با مشكلات فراواني روبه رو هستند. پس از آنكه يك معلم مسلمان زن به دليل پوشش روسري در مدرسه از ايالت «بادن وورتمبرگ» آلمان منتظر خدمت شد و به دادگاه شكايت برد، دادگاه قانون اساسي در ماه سپتامبر گذشته زمينه هاي حقوق منع حجاب براي معلمان زن در مدارس آلمان را فراهم ساخت و در همين راستا مجلس يك ايالت اين كشور قانوني تصويب كرده است كه طبق آن، پوشش اسلامي روسري براي معلمان زن را به هنگام تدريس در مدارس اين ايالت ممنوع كرده است. اين قانون با راي نمايندگان احزاب و دموكرات مسيحي، ليبرال و سوسيال دموكرات به تصويب رسيد.
|
|
دومين توافق
در راستاي كشمكش وزارت ارشاد و شهردار بر سر محل نمايشگاه بين المللي كتاب سرانجام تصميم بر اين شد كه امسال براي آخرين بار نمايشگاه كتاب در محل دايمي نمايشگاه بين المللي برگزار شود.
در همين مورد نايب رئيس شوراي شهر تهران اعلام كرد كه شورا و شهرداري تمام تلاش خود را به كار خواهند گرفت تا نمايشگاه كتاب هر ساله به نحو مطلوبي در تهران برگزار شود.
پيش از اين نيز براي برگزاري نمايشگاه بهاره كه هر سال در محل نمايشگاه هاي بين المللي برگزار مي شود بين شهرداري و اصناف پوشاك اختلاف ايجاد شده بود كه با موافقت شهرداري در دو مكان برگزار شد تا ازمشكلات ترافيكي منطقه بكاهد.
|
|
هيهات از دخالت دولت
كشمكش اقتصادي - ايدئولوژيكي بر سر بودن يا نبودن دولت در بخش اقتصادي موجب اشاعه دوشغله بودن شده است. طرفداران اقتصاد بخش خصوصي معتقدند كه دخالت دولت در امور اقتصادي مردم باعث شده تا تمامي امور اقتصادي و اجتماعي نابسامان شود.
دكتر هادي غنيمي فرد رئيس خانه صنعت و معدن استان تهران با بيان اينكه ۹۰ درصد افراد در شغل دوم،خودفرما هستند مي گويد: عدم سنخيتي كه بين دو شغل افراد ديده مي شود، مضراتي را به دنبال دارد ومسلما جامعه را با چالش هاي اقتصادي روبه رو خواهدكرد.
|
|
۱۵ريال سهم سلامت روان هر ايراني
هفته سلامت نزديك است و متوليان بهداشت و درمان كشور هنوز گام جدي را براي افزايش كيفيت بهداشت روان كشور بر نداشته اند. افسردگي، بيماري شايع در ميان مردم كشور است بدون اينكه تدبير جدي در اين خصوص انديشيده شود.
مي دانيد سرانه بهداشت روان هر ايراني فقط ۱۵ ريال است، اين رقم به هيچ وجه برازنده دولت جمهوري اسلامي ايران نيست كه بيماري هاي رواني در جامعه شايع تر از بيماري هاي جسمي باشند بدون اينكه بودجه اي براي درمان در نظر گرفته شود.
دكتر هادي رحيمي رئيس مركز بهداشت استان گيلان معتقد است: دانسته هاي ما در بسياري از موارد سلامت روان كم نيست بلكه مشكل ما در عمل نكردن ما به دانسته ها است.
|
|
زنان هميار هلال احمر
جمعيت هلال احمر براي كمك و همياري با زنان در بلايا و حوادث غير مترقبه، طرح زنان هميار زنان در سال گذشه توسط دفتر امور مشاركت زنان اين سازمان را تهيه و تنظيم كرده است. اين طرح با هدف اشاعه و ترويج آموزش ها و مهارت هاي لازم زنان در شهرها و روستاها و توانمندسازي دختران و زنان آسيب ديده در بلايا ، سالم سازي محيط هاي آسيب ديده براي دختران و زنان در سنين مختلف و شرايط گوناگون، احياي نشاط وشادابي از دست رفته زنان و دختران آسيب ديده، داشتن برنامه هاي لازم و مفيد براي فعال سازي مجدد زنان و دختران در خصوص زندگي پس از سانحه و آماده بودن هميشگي گروهي از زنان داوطلب جمعيت در سراسر كشور براي همياري با زنان و كودكان آسيب ديده از خرداد ماه امسال به اجرا در مي آيد.
|
|
كودكان حواس پرت و تلويزيون
بي دليل نيست كه پدرها و مادرها دايم به كودكانشان مي گويند، كمتر تلويزيون نگاه كنيد. حتي قبل از كشفيات جديد هم پدر و مادرها مي دانستند تماشاي زياد تلويزيون براي رشد تحصيلي كودكانشان مضر است. اين مطالعات نشان مي دهد كودكاني كه مرتب به تماشاي تلويزيون مي نشينند، در زمان مدرسه با مشكلات حواس پرتي زيادي روبه رو مي شوند، چرا كه تلويزيون ممكن است روند فعاليت مغزي را كاهش دهد. نگفتيم تلويزيون نگاه كردن زيادي مضر است. از آن گذشته آكادمي پزشكان اطفال آمريكا تماشاي تلويزيون براي اطفال زير دو سال را به كلي ممنوع كرده است احتمالا اين قانون هم مانند ممنوعيت پفك براي كودكان زير دو سال كاملا اجرا خواهدشد، از سوي ديگر مطالعات ديگري نشان داده است تماشاي تلويزيون سبب چاقي و پرخاشگري كودكان مي شود.
|