محمد جباري 
«اگر نزديك يك اژدها زندگي مي كني، درست نيست آن را از محاسباتت كنار بگذاري.»
جي.آر.آر.تالكين 
دو عدد سكه بيست و پنج توماني را داخل دستگاه مي گذاري و پس از چند لحظه يك روزنامه داغ و تر و تازه تحويل مي گيري. ده توماني بقيه پولت را هم دستگاه فراموش نمي كند. دفعه بعد يك اسكناس صدتوماني داخل دستگاه مي گذاري و دوباره يك روزنامه ديگر و البته يك پنجاه توماني و يك ده توماني بقيه پولت. روزنامه ها را داخل كيفت مي گذاري و منتظري تا از خواب بلند شوي. ولي چند ثانيه مي گذرد و اتفاقي نمي افتد. چند نيشگون هم از خودت مي گيري ولي تاثيري ندارد. به دور و برت كه نگاه مي كني كم كم باور مي كني اينها واقعيت دارد. اينجا ايستگاه مترو است و اين هم دستگاه خودكار روزنامه.
كيوسك هاي مطبوعاتي و آدم هاي خوش اخلاق يا بداخلاقي كه در داخل اين چارچوب هاي تنگ جاي دارند، به جزيي از زندگي آدم هاي روزنامه خوان تبديل شده اند. جايي كه مي تواني به همه روزنامه ها نگاهي بيندازي، اگر چيزي مثل سيگار و تنقلات لازم داري بخري و بعد هم سراغ كارت بروي. ولي روزي را تصور كنيد كه جاي همه اين كيوسك ها، ماشين هاي عظيمي قرار گرفته اند كه به طور اتوماتيك هر چه را لازم داري به تو مي دهند، روزنامه ها را در صفحات مانتيور آن مي تواني ببيني و هر كدام را كه خواستي، پولش را بدهي و بخري. حتي ماشين هاي زرنگ تر ممكن است سيگار و شكلات و آدامس هم بفروشند.
اينها تصورات خيالي نيست. فعلا دستگاه ساده آن كه به شهر ما آمده و اعلام حضور كرده و جاي مرد روزنامه فروش را گرفته است. اين دستگاه  ها مدت زيادي است در جهان جاي باز كرده اند. دستگاه نوشابه فروش را حتما در فيلم ها ديده ايد. به دستگاه پول مي دهيد و يك قوطي سرد نوشابه تحويل مي گيريد. يك نمونه از اين دستگاه ها در مجتمع كامپيوتر پايتخت وجود دارد. اين دستگاه هاي خودكار در دنيا به نامVending مشهور هستند. سفارش اين دستگاه ها به يك شركت كامپيوتري داخلي داده شد. شركت كامپيوتري كه بيشتر اعضاي آن را جوانان تحصيلكرده اي از دانشگاه  صنعتي شريف تشكيل مي دهند. دستگاهي كه آنها ساخته اند از نمونه هاي خارجي راحت تر كار مي كند و راحت تر سكه و اسكناس قبول مي كند. فعلا ۶ نمونه از اين دستگاه ها در داخل ايستگاه هاي مترو نصب شده اند و قرار است تعداد بيشتري از آنها هم توليد شود. دستگاه هايي كه قرار است جاي مرد روزنامه فروش سر كوچه هاي ما را بگيرد.
قيام ماشين ها
به هر گوشه همين شهر نه چندان پيشرفته خودمان نگاه كنيد، تاثيري از حضور ماشين ها مي بينيد. عابر بانك ها شايد قديمي ترين باشند. به جاي صف ايستادن و با كارمند بانك سر و كله زدن در چند ثانيه پولت را مي گيري و مي روي پي كارت. در داخل بزرگراه به جاي مامور راهنمايي رانندگي سر و كارت با يك دوربين است كه اگر با سرعت زياد بروي، حالت را خواهد گرفت. در همين ايستگاه هاي مترو، با داشتن يك كارت، ديگر نيازي به برخورد با مرد بليت پاره كن نداري. تازه قرار است اين دستگاه ها در داخل اتوبوس ها هم نصب شود. رفتگرهاي مكانيزه هم كه آمده اند. بعيد نيست چند وقت ديگر به جاي كسي كه هر ماه زنگ خانه شما را براي «ماهانه» مي زند با يك موجود عظيم الجثه روبه  رو شويد. براي خريد كتاب ديگر حتما لازم نيست به خيابان هاي انقلاب سري بزنيد. كافي است در خانه خودتان در يك سايت فروش كتاب، سفارش كتاب مورد نظر را بدهيد تا با پست دم در خانه شما تحويل شود. اين فهرست را مي توان ادامه داد. فهرستي كه مطمئنا در سال هاي بعد درازتر خواهد شد. همچنان كه در كشورهاي پيشرفته نمونه هاي ورود ماشين ها خيلي بيشتر از اين حرف هاست. همه اين دستگاه ها زندگي انسان ها را خيلي راحت تر كرده است، ولي در اين ميان يك چيزي هر لحظه كمتر مي شود. ارتباط رو در رو و چشم در چشم آدم ها. شايد تا چند سال ديگر سر و كارمان تنها با ماشين ها باشد.
بازگشت به آينده 
اكنون سال ۲۰۰۹ ميلادي است. يك رايانه شخصي ۱۰۰۰ دلاري مي تواند حدود ۱ تريليون محاسبه در ثانيه انجام دهد. رايانه ها در پوشاك و زينت الدان انسان جاسازي شده اند. اكثر كارهاي روزمره تجاري و معاملات روزانه، ميان يك انسان و يك شخص مجازي صورت مي گيرد. اينها پيش بيني هاي «ري كورزويل» نويسنده كتاب «عصر ماشين هاي معنوي» براي سال ۲۰۰۹ است. اين نويسنده در كتاب قبلي اش عصر ماشين هاي هوشمند» پيش بيني هاي زيادي براي دهه نود كرده بود كه تعداد زيادي از آنها درست از آب درآمد. البته پيش بيني هاي او از جنس پيشگويي هاي نوسترآداموس نيست. او از روي نتايج علمي و نظريه ها و فرضيه هاي ثابت شده اين پيش بيني ها را بيان مي كند. اصل حرف او در همين كتاب عصر ماشين هاي معنوي، تسلط بي چون و چراي ماشين ها بر انسان است: «وقتي رايانه ها از هوش انسان پيشي مي گيرند.» بد نيست پيش بيني او براي سال ۲۰۱۹ را هم بخوانيم: «حالا يك رايانه هزار دلاري تقريبا برابر قدرت مغز انسان قدرت دارد. رايانه ها عمدتا نامريي هستند و همه جا كار گذاشته شده اند. صفحات نمايش سه بعدي واقعيت مجازي كه در عينك ها و لنزهاي چشمي كارگذاشته شده، ابزار اصلي ارتباط افراد با يكديگر، با شبكه جهاني اينترنت و با واقعيت مجازي را تشكيل مي دهند.
اكثر ارتباطات موجود با رايانه ها از طريق حركات دست و صورت و زبان طبيعي محاوره دوطرفه صورت مي گيرد. محيط هاي رايانه اي واقعي و واقع بينانه بصري، صوتي و لمسي مردم را قادر مي سازد تا به طور مجازي با هر كسي در دنيا، صرف نظر از نزديكي يا دوري فيزيكي آنها هر گونه ارتباطي را برقرار كنند. مردم كم كم با شخصيت هاي ماشيني به عنوان دوست، معلم، مربي و معشوق رابطه برقرار مي كنند.

يك پرتره قديمي از نويسنده بزرگ انگليسي ويرجينياوولف تازگي به نمايش درآمده است، آن هم در شرايطي كه خود وولف هميشه از اينكه نقاشي اش را بكشند نفرت داشته است.
اين نقاشي آ خرين بار سال ۱۹۳۴ ديده شده بود و كار خواهر نويسنده ونسابل است. وولف كه سال ۱۹۴۱ ازدنيا رفت، پيش از آن تقاضاي گالري ملي پرتره ها را براي كشيدن نقاشي از چهره اش رد كرده بود.
ويرجينيا وولف نويسنده رمان هايي چون خيزاب ها، به سوي فانوس دريايي و خانم دالووي در نامه اي به خواهرزاده اش كوئنتين بل، دليل رد تقاضاي گالري ملي راتوضيح داده بود. او باهمان بدبيني خاص خودش نوشته بود آنها نقاشي را يك گوشه نگه مي دارند و وقتي ۱۰ سال از مرگمم گذشت آن را بيرون مي آورند و مي  گويند كسي دوست دارد بداند خانم وولف چه شكلي بوده؟ همه جواب مي دهند نه و بعد هم نقاشي را پاره مي  كنند.
نقاشي بل از وولف سال ۱۹۳۴ در گالري لفرور در لندن به نمايش گذاشته شد. بعد يك كلكسيونر آن را خريد و از آن به بعد تا ۷۰ سال ديگر كسي تابلو را نديد. موزه چارلستون اخيرا طي يك مكالمه تلفني با صاحب تابلو، خيلي تصادفي آن را كشف كرده و آن را از صاحب اش قرض گرفته تا به نمايش بگذارد.
رئيس اين موزه در اينباره گفته است: «اين پرتره يك كشف هيجان  انگيز است و ماخيلي خوشحاليم كه توانستيم آن را اينجا در چارلستون در معرض بازديد بگذاريم. من مطمئن هستم با اين تابلو، موزه ما اين فصل درخشان ترين دوره خود را پشت سر مي گذارد و بازديدكنندگان فراواني خواهد داشت.

«تن تن» يك دوست سابق است.كسي كه وقتي در اين شهر جز توپ پلاستيكي ، نوشابه و پفك نمكي، تفريحي وجود نداشت سرگرممان مي كرد. حالا گاهي اين دوست دوران كودكي ونوجواني را در كوچه و خيابان مي بينيم. از ما گذشته كه به او نزديك شويم، اما همين كه نامش ما را ياد خاطراتمان مي اندازد برايمان كافيست. كسي چه مي داند شايد رفيق ما هم ناگهان بزرگ شود و ما دوباره مشتاقانه به ملاقاتش برويم.
شما كه مثل ما فكر مي كنيد بزرگ شده ايد حتما به خاطر مي آوريد كه وقتي بچه بوديم در بازار چشم هايمان دنبال نواركاست هاي داستان هاي تن تن و ميلو و كتاب هايش مي گشت. چقدر ذوق زده مي شديم وقتي خرچنگ پنجه طلا، گوش شكسته، هفت گوي بلورين، سيگارهاي فرعون و... را كشف مي كرديم. بعدها تعدادي از كارتون هاي «تن تن » هم به دستمان رسيد. البته اين هديه تازه تن تن به خوبي كتاب هايش نبود، اما به هر حال اينكه شخصيت هاي جذابي مثل تن تن، كاپيتان هادوك، پرفسور تورنسل و... روي صفحه تلويزيون برايمان به حركت در بيايند برايمان جذاب بود.
ما تمام اين حرف ها را نوشتيم كه برسيم به اصل مطلب. چرا حرف آخر را اول نزديم؟ به دليل ساده كه براي درك جذابيت خبر اول بايد خاطراتتان را به ياد مي آورديد.
جريان از اين قرار است كه بزودي تن تن دوباره تبديل به سوژه اي جذاب براي ما مي شود. قرار است فيلم سينمايي«تن تن» ساخته شود. اين پروژه را كسي در دست دارد كه حتي با نامش آشنا هستيد. «استيون اسپيلبرگ» كه پيش از اين با فيلم هايي مثل «ايتي» و «پارك ژوراسيك» اهالي سينما را هيجان زده كرده بود، حالا قصد دارد سه گانه  اي براساس تعدادي از داستان هاي «تن تن» بسازد. به اين ترتيب فيلم سينمايي «تن تن» نوستالژي دوران كودكي بسياري از مردم سراسر جهان را زنده مي كند. البته اين پروژه پيش از آغاز هم، منتقداني دارد، مثلا خانم «فاني رودول» همسر دوم ژرژ هرژه. او به اقتباس سينمايي موفق از مجموعه «تن تن » خوشبين نيست، حتي اگر كارگردان اين فيلم استيون اسپيلبرگ باشد.
فاني رودول كه رئيس بنياد هرژه است در مورد فيلم سينمايي تن تن مي گويد: «ژرژ در مجموعه تن تن از برخي ويژگي هاي سينمايي مثل كادربندي  يا ميزانس استفاده كرده بود. اما معلوم نيست كه سينما هم قادر به تصوير كردن اين شخصيت باشد، گذشته از اين، نكته اي كه كمتر كسي به آن توجه كرده اين است كه تن تن سن ندارد. در تصاوير كسي نمي داند كه تن تن ۱۸ ساله است يا ۳۰ ساله. متاسفانه اين ابهام در فيلم از بين مي رود. من هيچ بازيگر واقعي را نمي توانم در نقش تن تن تصور كنم.
با اين حال بنياد هرژه كه رياست آن بر عهده فاني رودول است حق اقتباس از مجموعه تن تن را به كمپاني «دريم وركز» واگذار كرده است. خيلي ها مي خواهند اين نكته را بدانند كه خانم رودول با وجود بدبيني به فيلم سينمايي تن تن، چرا حق ساخت آن را واگذار كرده؟
اول اينكه فروش حق اقتباس از مجموعه تن تن در شرايطي خاص صورت گرفت. گذشته از اين طبيعي است كه هر فيلمساز مشتاقي بايد ازاين بخت برخوردار باشد كه توانايي خود را در تهيه فيلم مورد نظرش نشان دهد. به هر حال فيلم تن تن ساخته مي شود و من تنها اميدوارم مثل فيلم «مرد عينكي» فروتنانه باشد.
من از فيلم مرد عينكي خوشم آمد. اين فيلم ادعايي نداشت و مي دانست زير سايه يك كميك استريپ پرطرفدار حركت مي كند. من به عنوان يك علاقه مند تن تن به اقتباس سينمايي موفق از آن خوشبين نيستم اما حداقل اميدوارم اين فيلم با مخاطب برخوردي مثل «مرد عينكي» داشته باشد.

پدرم و برادرم 
محمد محمدكاظمي از اراك، سه مطلب براي ما فرستاده است تا بخوانيم ولذت ببريم. اول مصاحبه با يك راننده كاميون (كه پدرش است!). بعد موزه حمام چهارفصل در اراك و آخر يك داستان. ما از اينكه چنين استعدادهايي در جاي جاي خاك سرزمين پرگهر و سرچشمه هنر و غيره وجود دارد، به خود مي باليم و توجه شما را به بخشي از مصاحبه - با پدر - جلب مي كنيم:
-رانندگي با كاميون خطرناك نيست؟
اگر با احتياط باشيم، خير.
-فرزندان شما به اين كار علاقه دارند؟
بله. پسرم علي!
صدمين روز
با وجود گذشت ۱۰۴ روز از زلزله بم، همچنان دل هموطنان براي بمي ها مي تپد. آقاي مهندس محمد مكي آبادي، متشكريم. نامه ايشان به مناسبت صدمين روز فاجعه به همشهري رسيده است.

سالن كوچك حوزه هنري، فيلم هاي خوب و مطرحي از سينماي جهان را در اين هفته ها به نمايش مي گذارد. اين هفته كه بازگشت پادشاه، قسمت سوم ارباب حلقه ها به نمايش درآمد. هفته آينده آخرين فيلم پيتروير، ارباب و فرمانده را مي توانيد ببينيد.
اين فيلم دريايي كه راسل كرو در آن ايفاي نقش كرده، در رشته هاي زيادي نامزد اسكار شده بود. پيتروير كارگردان فيلم هايي چون نمايش ترومن و انجمن شاعران مرده است. دو هفته بعد فيلم هيات منصفه فراري يكي از پرفروش ترين فيلم هاي سال گذشته جهان، به نمايش در مي آيد. در اين فيلم بازيگراني چون واستين هافمن، جان كيوزاك و جين هكمن حضور دارند. سه هفته بعد هم فيلم «ورونيكاگرين» را مي توانيد ببينيد. اين را جوئل شوماخر كارگرداني كرده و كيت بلانشت در آن بازي مي كند. هر كدام از اين فيلم ها در يك هفته و هر روز در دو سانس ۳۰:۱۶ و ۱۹ به نمايش در مي آيد.

تام آيكنس قطعاً چهره مشهوري نيست، اما در لندن، براي رفتن به رستورانش، به نام چلسي، سرودست مي شكنند. او در مسابقه ساليانه رستوران هاي انگليس دو جايزه برد.
نكته جالب، برگزاري مسابقه اي است كه در آن رستوران ها كيفيت خود و غذاي خود را براي قضاوت به مردم و كارشناسان واگذار مي كنند. نكته جالب تر اين است كه در بسياري از نشريات دنيا، آشپزي و رستوران از حوزه هاي جذاب خبري است. نكته جالب اين است كه در فلسفه اپيكوري لذت بردن از زندگي و از غذا كاملاً مجاز است و اشكالي ندارد كه در روزنامه يا رسانه اي با خيال آسوده بنويسيم، فلان رستوران غذاي خوبي دارد.
و يك نكته جالب ديگر... شغل منتقد غذا در تمام دنيا شغل پذيرفته شده و با كلاسي است و هيچ كس تصور نمي كند، شما ويزيتور روزنامه يا يك آگهي چي تمام عيار هستي كه در پوشش خبرنگار كار مي كني.
القصه، اول قرار بود گزارش كاملي از مراسم بهترين هاي سال رستوران هاي انگليس چاپ كنيم، ناگهان حرف هاي ديگري از نوك خودكار بيرون زد... مقصر ما نبوديم!

آژانس عكس ايران وابسته به انجمن سينماي جوانان از عموم هنرمندان دعوت مي كند تا جهت حضور در بيست و ششمين مسابقه بين المللي عكاسي مالزي، آثار خود را حداكثر تا تاريخ ۱۰ ارديبهشت ماه ۱۳۸۳ به نشاني: تهران خيابان سهروردي شمالي - ميدان شهيد قندي - شماره ۱۷- طبقه سوم ارسال كنند.
همچنين شماره تلفن ۸۵۱۸۱۱۷ جهت پاسخگويي به شركت كنندگان اختصاص يافته است.
اين مسابقه عكاسي توسط انجمن عكاسي مالزي و تحت نظارت فياپ (فدراسيون بين المللي عكاسي هنري) در سه بخش عكس رنگي، اسلايد رنگي و اسلايد با موضوع سفر برگزار مي شود.
لازم به ذكر است، روابط عمومي انجمن سينماي جوانان ايران اعلام كرد علاقه مندان به شركت در اين مسابقه بايد عكس ها را به اندازه ۴۰*۳۰ سانتيمتر و اسلايدها را به اندازه ۵*۵ سانتيمتر تهيه كنند.

جواد رسولي 
به يك آخر هفته خوب فكر كنيد. مثل رفتن به كوه و ييلاق هاي شمال تهران با خانواده يا همراه بروبچه ها. كوله پشتي را روي دوشتان محكم كنيد، واكمن را روشن كنيد و از هواي خوب لذت ببريد. اگر نشد هم عيبي ندارد. هنوز فردا را وقت داريد. براي امروز هم اين پيشنهادها وجود دارند.
سينما
قسمت سوم از سه گانه ارباب حلقه ها در سالن كوچك حوزه هنري امروز هم به نمايش درمي آيد. با اين تفاوت كه امروز سالن ها از ساعت ۱۴ شروع مي شود. اگر كوچكترين تعلق خاطري به تالكين و كتاب هايش داريد ديدن اين فيلم را با هيچ چيز عوض نكنيد. فقط اين نكته را يادتان باشد: فيلم ۱۹۵ دقيقه است، يعني سه ساعت و ربع كه زماني طولاني تر از ديدن دو تا فيلم معمولي است. بنابراين فقط درصورتي پا به سالن بگذاريد كه مطمئن باشيد طاقت اش را داريد.
امروز يك فيلم اسكاري ديگر هم در يك گوشه ديگر شهر نمايش داده مي شود. فيلم ذهن زيبا كه دو سال پيش در مراسم اسكار درخشيد و چند جايزه گرفت قرار است در مراسمي كه از ساعت ۳۰:۱۷ تا ۲۰ طول مي كشد در خانه هنرمندان به نمايش دربيايد. فيلم داستان زندگي جان نش رياضيدان نابغه اي است كه دچار نوعي بيماري رواني و توهم است. نقش اصلي فيلم را هم راسل كرو بازي مي كند. نكته جالب اين است كه فيلم توسط انجمن بيماران شيزوفرني نمايش داده مي شود.
كتاب 
شايد خيلي وقت است كه از اين همه قصه و داستان مدرن خسته شده ايد و دوست داريد يك شكم سير حكايتهاي قديمي و قصه پريان بخوانيد و ياد بچگي ها بيفتيد. اگر اين طور است، كتاب «روزي روزگاري» را حتماً امتحان كنيد. اين كتاب مجموعه اي از حكايت ها و افسانه هاي مردم مختلف دنياست كه به سه بخش تفكيك شده است.
حكايت هاي مشرق زمين، حكايت هاي مغرب زمين و حكايت هاي جانوران. داستان ها را سيد اكبر حسيني و سارا نصرتي ترجمه كرده اند و بزرگمهر حسين پور برايشان طرح هاي جالبي كشيده است. اين كتاب را نشر پژوهه در ۲۶۸ صفحه و با قيمت ۱۸۰۰ تومان منتشر كرده است.
فرهنگسرا
امروز در نگارخانه آبي فرهنگسراي بهمن از ساعت ۱۲ تا ۱۴ برنامه هاي كانون هنري مهر برگزار مي شود. اين كانون با حضور كارشناس هاي هنرهاي تجسمي برگزار مي شود و سير تحول تاريخي هنر در جهان، شناخت ويژگي هاي هنر اديان، آشنايي با فلسفه هنري دوران گذشته و هنر معاصر مورد بررسي قرار مي گيرد. اگر با مباحث تئوريك هنر حال مي كنيد شركت در برنامه هاي اين كانون فرصت خوبي است. امروز در اين فرهنگسرا كانون خبرنگاري هم تشكيل مي شود.
در فرهنگسراي دانشجو، نمايشگاه آثار گرافيكي كيانوش هاتفي هنوز ادامه دارد. از ساعت ۹ تا ۱۹ مي توانيد از نمايشگاه ديدن كنيد. فرهنگسراي خانواده آماده ثبت نام از بروبچه هاي حوالي نارمك است. در ترم بهار اين فرهنگسرا رشته هايي مثل هنرهاي تجسمي، هنرهاي دستي، موسيقي، زبان، كامپيوتر و ورزش هنرجو مي پذيرد. راستي فيلم ملاقات با طوطي عليرضا داوودنژاد را هم مي توانيد در سالن نمايش اين فرهنگسرا تماشا كنيد. براي شركت در مسابقه عكاسي باشگاه طبيعت فرهنگسراي بهمن كه اسمش را گذاشته اند «طبيعت، عكس، زندگي» تا ۲۵ اين ماه فرصت داريد. امروز و فردا هم كه آخر هفته است. دوربين ديجيتال را برداريد و بيفتيد به جان طبيعت. شايد جايزه هم برديد.
نگارخانه 
در نگارخانه پرديس (شهرك ژاندارمري، خيابان ابراهيمي، الوند ۲، شماره ۳۰۳) يك نمايشگاه گروهي نقاشي در سبك هاي مختلف و با موضوعات متفاوت برپا شده است. اين نمايشگاه شامل آثار نياكان، صميمي پور، بولحسن و افرازي است. چهره،منظره، گل و تعدادي تابلوي ويترا (نقاشي با خمير روي شيشه) كه شامل آيات قرآن است ازجمله آثار به نمايش درآمده هستند. كلاً ۸۰ تابلو در نمايشگاه عرضه شده كه با تكنيك رنگ روغن كار شده اند.
تلويزيون 
پدرخوانده ۳ را شبكه ۴ يك بار در ايام نوروز تكرار كرد، بنابراين معلوم نيست امروز چه فيلمي قرار است تكرارش نمايش داده شود. اما اگر اتفاق خاصي نيفتد، سينما يك سرانجام فيلم هنري پنجم را كه مدت هاست وعده اش را داده امشب ساعت ۲۲ پخش مي كند. اين فيلم را كنت برانا ساخته است. شبكه هاي سه و پنج هم امشب فيلم سينمايي دارند. مردان آهنين ساعت ۲۱ پخش مي شود كه گاهي مي شود به عنوان يك برنامه طنز هم به آن نگاه كرد و لذت برد. نقطه چين را هم فراموش نكنيد. بامشاد هنوز هم ستاره اصلي اين مجموعه است و مهران مديري به خوبي دارد از قابليت هاي اين بازيگر براي موفقيت برنامه اش استفاده مي كند.
گستره شريعت، برنامه اي كه شامل بحث هاي فلسفي درباره دين است امشب از شبكه ۴ پخش مي شود. آسمان شب را هم حدود ساعت ۲۲ مي توانيد از همين شبكه تماشا كنيد. يكي از بهترين مستندهايي كه امشب پخش مي شود هم روايت راوي است كه مي توانيد ساعت ۱۵:۲۰ از شبكه يك تماشايش كنيد.

بهتر است ميان شيرها دم باشي تا در جمع روباهان سر.
ضرب المثل عربي 
رهبر خوب با پرچمي كه در دست دارد پيروانش را هدايت مي كند؛ نيازي به فرياد نيست.
پرمودابترا
در جهان تنها دو گروه از مردم هستند كه هرگز تغيير نمي يابند؛ برترين خردمندان و پست ترين بي خردان.
كنفوسيوس 
ديگران شايد بتوانند به طور موقت راه تو را سد كنند اما تنها اين تو هستي كه مي تواني خودت را براي هميشه متوقف كني.
زيگ زيگلار

اين يك فرصت استثنايي است. اگر به داستان نويسي علاقه داريد و توي كشوي ميزتان مي شود كلي چرك نويس داستان تمام و نيمه تمام پيدا كرد و اگر به موضوعات مذهبي علاقه داريد اين فرصت را از دست ندهيد. خانه داستان ايران مسابقه بزرگي برگزار مي كند به نام «مسابقه داستان نويسي كربلا». براي شركت در اين مسابقه مي توانيد داستان هايتان را تا ۳۰ فروردين ماه به خانه داستان ايران بفرستيد. داستان هايتان بايد وقايع كربلا را از زواياي مختلف بررسي كنند و بهتر است كه از ديدگاه آدم هاي متنوعي كه در اين واقعه جنگيده اند، باشد. شاخص داوري اين مسابقه، پرهيز از مستقيم گويي و تعريف ساختار متناسب با فضاي تاريخي اين واقعه است. آدرس خانه داستان اين است: خيابان شريعتي، خيابان كاج، بعد از بيمارستان خانواده، شماره ۴۴.

انجمن شاعران قصد دارد به زودي يك فيلم مستند را در تالار بتهوون خانه هنرمندان ايران نمايش دهد. اين فيلم درباره مراحل جست وجوي سه تا از شاعران عضو دفتر شعر جوان در زلزله بم است. ماجرا از اين قرار است كه بعد از زلزله، وقتي اعضاي انجمن شاعران خبري از سرنوشت سه تا از شاعرهاي بمي در اين شهر به دست نياوردند، تصميم گرفتند به جست وجوي آنها بروند. فيلم مراحل اين جست وجو را نشان مي دهد كه با موفقيت همراه بوده و هر سه شاعر زنده پيداشده اند. فواد شجاع الديني، نغمه تسليمي و آرام مهني زاده اين سه شاعر هستند. مدت زمان فيلم ۳۷ دقيقه است و روي تصاوير قطعاتي از آثار يوهان سباستين باخ گذاشته شده. روز ۲۷ فروردين ماه ساعت ۱۸، فيلم در خانه هنرمندان به نمايش درمي آيد و قرار است نسخه نهايي در كرمان و با حضور اين سه شاعر نمايش داده شود.

مواظب باشيد قرار است از شما مردم نگاري به عمل آيد! البته زياد نترسيد اين فقط يك طرح پژوهشي به نام «مردم نگاري سرزمين» است.
قرار است نتيجه اين پژوهش ها در اطلس مردم نگاري ايران تدوين شود. اين اطلس در واقع شناسنامه فرهنگي كل سرزمين ايران است. تاكنون به غير از استان هاي اصفهان، خراسان، فارس و گلستان ساير استان هاي كشور مردم نگاري شده اند.
طرح مردم نگاري سرزمين از برنامه دوم پنج ساله شروع شده و طبق برنامه هاي زمانبندي شده قرار است اين طرح امسال و در پايان برنامه پنج ساله سوم توسعه به پايان برسد. اطلس مردم نگاري ايران به صورت كتاب وCD در دسترس علاقه مندان قرار خواهد گرفت.