شنبه ۲۲ فروردين ۱۳۸۳ - - شماره ۳۳۴۷
گزارشي از وضعيت نشريات دانشجويي
اسنادي از زندگي دانشجويي
نشريات دانشجويي منتشر مي شوند چون دانشجويان حرفي براي گفتن و انديشه هايي براي ارائه كردن دارند. انديشه ها و حرف هايي كه بايد گفته شود و اگر غير از اين باشد اساساً نشريات دانشجويي شكل نمي گيرند

نشريات دانشجويي از اهميت ويژه اي برخوردار بوده و در حقيقت بخشي از تاريخ زندگي جوامع دانشجويي كشور محسوب مي شوند، بسياري از معضلات اجتماعي موجود در عرصه خوابگاه ها و حتي خواسته هاي صنفي، اجتماعي و سياسي دانشجويان در اين نشريه ها ظهور مي كند
000318.jpg
شيده لالمي
كاغذهاي نامرغوب و بدرنگ با عكس هاي درهم و واژگان ريزو درشت كه از زير دستگاه ريسوگراف بيرون آمد، روي ميز فرسوده اي پهن مي شود، كنار جعبه مربع مستطيلي كه ناشيانه با كاغذهاي كاهي پوشانده شده و بر پيكر آن عبارت «۲۵ تومان» با خطي ناخوش نقش بسته است. اينجا كسي مسئول فروش نيست. دخل كوچك نشريات دانشجويي در همان جعبه مربع مستطيل دست  ساز خلاصه مي شود كه اغلب دخل و خرجش با هم نمي خواند؛ اما اينجا كسي به فكر درآمد نيست. شايد از همين روست كه تمام اين كاغذهاي بدقواره با آن عكس هاي درهم، «گاهنامه »اند و هرازگاهي اگر مجالي باشد و پولي در بساط، در ميان همهمه محيط هاي دانشجويي زاده مي شوند.
تحريريه نشريات دانشجويي سيار است. تحريريه اي كه گاه پشت ميزهاي كتابخانه دانشگاه و زماني در زمين سرد خوابگاه هاي كوچك دانشجويي شكل مي گيرد. در نشريات دانشجويي حروفچيني و نمونه خواني جزو مسئوليت هاي همه افراد محسوب مي شود. سردبيري و مدير مسئولي غير از موارد نادري، مفهوم خود را از دست مي دهند تا يك نشريه دانشجويي با همه ويژ گي هاي منحصر به فردش منتشر شود. اينجا در ميان ديوارهاي خوابگاه هاي دانشجويي و لابه لاي ميز و صندلي هاي فرسوده كتابخانه ها دغدغه ها شكل مي گيرند. دغدغه ها و انديشه ها كه بالا گرفت، ناگفتني ها كه در سينه انباشت شد و مجالي براي بروز نيافت، واژگان يك به يك كنار هم مي نشينند و جمله ها زاده مي شوند. سطرها پشت سطرها قلم مي خورد و نشريه اي با آرزوهاي بزرگ خلق مي شود.
انتشار يك نشريه در جامعه دانشگاهي اما، پيش از هر چيز نيازمند اخذ مجوزهاي لازم است. هر چند تعدادي از نشريات دانشجويي از جمله نشريه «هومان»  در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران مدت ها بدون مجوز منتشر شدند اما امضاي برگه التزام به قانون اساسي كشور، همراه رونوشتي از كارت دانشجويي و فرمي كه در آن عنوان نشريه، محل توزيع، موضوع، نام مدير مسئول و سردبير قيد شده و ارائه آن به معاونت امور فرهنگي دانشگاه، جزو شرايط اصلي درخواست مجوز براي يك نشريه دانشجويي محسوب مي شود.
براي اخذ مجوز انتشار نشريات دانشجويي، نيازي به صرف مدت زمان چهار و پنج ساله و بيشتر همانند مطبوعات رسمي كشور نيست. «هديه ترقي» دبير كانون نشريات دانشگاه تهران در اين مورد مي گويد:  «مجوز انتشار يك نشريه دانشجويي در مدت زمان كوتاهي صادر مي شود. متقاضيان درخواست مجوز براي انتشار يك نشريه دانشگاهي در نخستين مرحله بايد به دبيرخانه نشريات دانشجويي مراجعه كرده و فرم درخواست انتشار نشريه را پر كنند. سپس براي تعيين صلاحيت دانشجويي كه درخواست انتشار نشريه كرده از رئيس دانشگاه مربوطه، تمام تشكل هاي فعال و رسمي استعلام مي شود و در نهايت كميته ناظر بر نشريات معمولاً در دوره زماني يك ماهه از زمان درخواست مجوز،  نتيجه نهايي را به متقاضيان اعلام مي كند. ضمن اينكه هر نشريه بايد پس از انتشار، ۱۵ نسخه از هر شماره خود را به دبيرخانه نشريات دانشجويي تحويل دهد.»
اما همه نشريات دانشجويي كه مجوز دريافت مي كنند منتشر نمي شوند و مجوزهاي آنها پس از مدت كوتاهي باطل مي شود. نبود پشتوانه مالي همواره مهمترين مانع انتشار يك نشريه از نوع دانشجويي آن است. معضلي كه امكان انتشار پي در پي در يك دوره مشخص زماني را از اغلب نشريات دانشجويي سلب كرده و آنها را به «گاهنامه» تبديل مي كند. «احمد مشكلاتي» مدير مسئول نشريه دانشجويي توقيف شده «طليعه» و عضو كانون نشريات دانشگاه تهران در اين باره مي گويد: «معمولاً مسئولان هر نشريه دانشجويي در زمان انتشار نخستين شماره آن بر ضرورت انتشار منظم در تاريخ هاي معين و پي در پي تأكيد مي كنند اما مشكلات مالي همواره مانع از تحقق اين برنامه ريزي مي شود. براساس قوانين موجود دانشگاه ها بايد حداقل ۵۰ درصد از هزينه هاي انتشار يك نشريه دانشجويي را براساس فاكتورهاي موجود پرداخت كنند، اما عملاً بين زمان انتشار يك نشريه و زمان پرداخت هزينه هاي آن از سوي مسئولان دانشگاه فاصله افتاده و اين امر روند چاپ منظم نشريات دانشجويي را به كلي مختل مي كند. ضمن اينكه معمولاً دانشگاه ها با بهانه كمبود اعتبارات تنها بخشي از هزينه هاي نشريه ها، رقمي معادل ۳۰ درصد از كل هزينه هاي انجام شده را پرداخت مي كنند.» دخل و خرج نشريات دانشجويي اغلب با هم نمي خواند و حتي اگر تلاش هاي دانشجويان براي گرفتن آگهي از مؤسسات چاپ و نشر و انتشاراتي هاي كوچك و بزرگ هم به نتيجه برسد همچنان بخش عمده اي از هزينه هاي انتشار اين نشريات از محل پس اندازهاي اندك دوران زندگي دانشجويي تأمين مي شود. پس انداز هايي كه اغلب كفاف چنين برنامه هايي را نمي دهد. اينجاست كه كاغذ حكم كيميا را در محافل مطبوعاتي دانشجويي پيدا مي كند.
«محمد. م» مدير مسئول يكي از نشريات دانشجويي با تأكيد بر ضرورت همكاري بيشتر مسئولان و رؤساي دانشگاه ها براي راه اندازي و ادامه فعاليت و حيات نشريات دانشجويي در اين مورد مي گويد: «در نبود اين حمايت ها بسياري از خلاقيت هاي موجود در عرصه هاي دانشجويي امكان بروز نمي يابد و به همين دليل بسياري از نشريات دانشجويي تعطيل شده و از ادامه كار بازمي مانند، اين در حالي است كه دانشگاه ها مي توانند حداقل با تأمين كاغذ مورد نياز مانع از تعطيلي يك نشريه دانشجويي شوند اما در عمل چنين همكاري از سوي مسئولان و رؤساي دانشگاه ها مشاهده نمي شود.»
از سوي ديگر، فعاليت بسياري از نشريات دانشجويي به دليل عدم فعاليت مستمر گروه تحريريه آنها متوقف مي شود. هسته اصلي نشريات كه از ابتدا در زمينه راه اندازي نشريه فعال بوده اند به تدريج انگيزه هاي اصلي خود را براي ادامه كار از دست داده و از بدنه اصلي جدا مي شوند و كمتر نشريه دانشجويي توانسته تا پايان دوره چهار ساله دانشگاه نويسندگان ثابت خود را حفظ كند. به همين دليل است كه در سال هاي اخير رويكرد جديد براي انتشار نشريات تك برگي در قالب يك صفحه A3 در جوامع دانشجويي ايجاد شده است. نشرياتي كه تهيه مطالب آنها نيازمند نيروهاي كمتري بوده و اغلب با گروه هاي دو يا سه نفري اداره مي شوند.
نشريات دانشجويي از دانشگاهي به دانشگاه ديگر متفاوتند. نشريات طنز بيش از همه نشريات دانشجويي خواننده دارند اما با اين همه تمامي آنها نمايانگر باورها، ارزشها، آمال و آرزوهاي گاه و بيگاه دوران دانشجويي اند. آرزوهايي كه گاه در سطر سطر كاغذهاي بي رنگ اين نشريات و در خلال واژگان آنها مدفون مي شود. انديشه، آرمان و اصول را نمي توان رها كرد. واقعيت اين است كه نشريات دانشجويي بخش قابل توجهي از باورها، موضع گيري ها، درخواست ها و حتي اعتراضات جامعه دانشجويي را به صورت پنهان و آشكار ارائه مي كنند، به گونه اي كه مي توان با بررسي هاي دقيق خطوط اصلي انديشه دانشجويان را در دوران مختلف تحصيل آنها ترسيم كرد.
دكتر «ابوالفضل سعيدي»  استاد دانشگاه و آسيب شناس اجتماعي در اين مورد مي گويد: «نشريات دانشجويي زماني شكل مي گيرند كه انديشه يا حسي در وجود دانشجو غليان مي كند و اين حس مي تواند حس افشاگري باشد يا حتي حس ارائه يك راه حل جديد، وضعيت رواني، روحي و گاه حتي شيوه هاي سكونت و معيشتي دانشجويان را مي توان با مطالعه نشريه هاي دانشجويي مشخص كرد. بنابراين برخلاف آنچه تصور مي شود نشريات دانشجويي از اهميت ويژه اي برخوردار بوده و در حقيقت بخشي از تاريخ زندگي جوامع دانشجويي كشور محسوب مي شوند، بسياري از معضلات اجتماعي موجود در عرصه خوابگاه ها و حتي خواسته هاي صنفي، اجتماعي و سياسي دانشجويان در اين نشريه ها ظهور مي كند كه مي توان با شناسايي و برنامه ريزي هاي دقيق براي رفع و پاسخگويي صحيح به اين نيازها اقدام كرد.»
در واقع نشريات دانشجويي زماني شكل مي گيرند كه «ناگفته هايي براي گفتن در ميان باشد.» اين را «حميد مشكلاتي» مي گويد و مي افزايد: «پشت هر نشريه دانشجويي ناگفتني هاي بسيار نهفته است. نشريات دانشجويي منتشر مي شوند چون دانشجويان حرفي براي گفتن و انديشه هايي براي ارائه كردن دارند. انديشه ها و حرف هايي كه بايد گفته شود و اگر غير از اين باشد اساساً نشريات دانشجويي شكل نمي گيرند.»
اگر چه فضايي كه نشريات دانشجويي در آن منتشر و توزيع مي شوند محدود به دانشگاه هاي منطقه اي يا حداكثر دانشكده هاي استاني كشور است اما در همين فضاي محدود آزادي بيان براي ارائه انديشه هاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي وجود دارد. بسياري از محدوديت هاي عرصه مطبوعات كشور در عرصه نشريات دانشجويي رنگ مي بازند. با وجود اين بسياري از دانشجويان و فعالان در گروه تحريريه هاي اين نشريات معتقدند در سال هاي اخير نوعي بي ابتكاري و سكون و يا حتي تاثير پذيري از جريانات مختلف سياسي به صورت پنهان در لايه هاي مختلف جوامع دانشجويي رسوخ كرده است. اين در حالي است كه به گفته كارشناسان امور آموزشي رواج چنين پديده مخربي در عرصه هاي دانشگاهي عملاً مانع از بروز خلاقيت ، افزايش روح همگرايي و پژوهش و پويايي در اين محافل علمي شده و به تدريج به ساير حوزه هاي اجتماعي نيز سرايت كرده و در آن ماندگار مي شود.
«سعيدي» در اين باره معتقد است كه مهمترين ويژگي كه نشريات دانشجويي را از ساير نشريه هاي عمومي كشور متمايز مي كند فضاي باز اين نشريات براي ارائه انديشه ها و بروز خلاقيت هاي نوين در اين عرصه است. وي مي گويد: «نشريات دانشجويي بايد فضاي مناسبي براي گفتمان هاي مكرر، شفاف و سازنده در زمينه همه مسائل روزمره اجتماع دانشجويان باشد. در چنين فضايي است كه روحيه نقادانه و پرسشگر شكل مي گيرد . در صورتي كه متاسفانه چنين فضاهايي به عرصه هايي براي اعمال نفوذ جريانات سياسي و خطوط مختلف كه مدعي برآورده كردن آرمانها هستند تبديل شده است.اين وضع موجب مي شود كه نسل هاي آينده اين دانشگاه ها انسان هاي سرخورده و منفعلي شوند كه كمترين اراده اي در تصميم گيري هاي خود نخواهند داشت.»
نشريات دانشجويي از هر سبك و سياقي كه باشند هر سال در جشنواره اي گرد هم مي آيند. امسال نيز نشريات دانشجويي متعلق به اقوام مختلف همه در نهمين دوره از اين جشنواره كه ارديبهشت، آينده برگزار مي شود، در كنار هم براي انتخاب نشريات برگزيده رقابت خواهند كرد. حضور در جشنواره نشريات دانشجويي و همچنين نمايشگاه هاي اين نشريات هنوز هم به عنوان يكي از انگيزه هاي اساسي دانشجويان براي فعاليت در اين زمينه مطرح است. در هر حال به رغم اهميتي كه مسئولان دانشگاه هاي كشور از جنبه نظري براي نشريات دانشجويي قائلند اما اين نشريات براي ماندگاري با دشواري هايي اساسي روبه رو هستند و مجال بروز، درك و شناخت آنها در جنبه عملي به درستي فراهم نشده است. عدم دسترسي به امكانات مالي و تنگناهاي بسياري كه در روند چاپ يك نشريه دانشجويي وجود دارد بازدهي و كارايي آنها را به شدت كاهش داده است. اين در حالي است كه نشريات دانشجويي مي توانند كانون گفتمان هاي جدي در مقوله هاي اساسي و زيربنايي اجتماعي، سياسي، فرهنگي، اقتصادي و حتي صنفي دانشجويان باشند. بي توجهي به رسالت نشريات خودجوش دانشجويي در دانشگاه ها كه خود از سوي ديگر مي تواند محمل پيام ها و مشكلات موجود در جامعه دانشجويي كشور باشد قطعاً فرصت هاي زيادي را از مسئولان براي شناخت به موقع اين مشكلات و اتخاذ راه حل هاي پيشگيرانه در اين زمينه سلب خواهد كرد.
همچنين هر چند تخلفات و جرايم نشريات دانشجويي بر اساس قوانين مطبوعاتي كشور بررسي شده و درباره آنها تصميم گيري مي شود و در عين حال توجه به وضعيت اين نشريات و نارسايي آنها اغلب در محافل حرفه اي و رسمي مطبوعاتي كشور به ويژه در جشنواره هاي مطبوعاتي به كلي در حاشيه قرار گرفته است. بي اعتنايي و عدم آسيب شناسي روند فعاليت نشريات دانشجويي توسط كارشناسان و مسئولان متولي در اين زمينه در بلند مدت روح همگرايي و فعاليت هاي گروهي را در سطح دانشگاه هاي كشور كاهش مي دهد كه اين امر به طور حتم آسيب هاي فراوان و زخم هاي كاري بر پيكر جامعه دانشجويي كشور وارد خواهد كرد.

با دانشگاهها
توقف اعزام دانشجويان بورسيه وزارت بهداشت
كمبود اعتبارات ارزي اداره امور دانشجويان و بورس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي طي سال ۸۲، اين بخش را با مشكلات عديده اي روبه رو ساخت كه در نهايت به توقف اعزام دانشجو از سوي اين وزارتخانه براي ادامه تحصيل به خارج كشور منجر شد.
اداره امور دانشجويان و بورس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي كه وظايفي چون اعزام دانشجويان بورسيه، ايجاد تمهيداتي در جهت بازگرداندن دانشجويان بورسيه پس از اتمام تحصيلات، تأسيس دوره هاي مشترك بين المللي، پذيرش دانشجويان خارجي، ايجاد تسهيلاتي براي رفع موانع ادامه تحصيل فارغ التحصيلان وزارت بهداشت در خارج از كشور و تغيير شرايط انتقال دانشجوي پزشكي خارج به داخل كشور را برعهده دارد، تصميم گيري هايي را در سال گذشته داشته است.
000321.jpg

كسري بودجه دوميليون  دلاري
در همين رابطه دكتر حميد اكبري، رئيس مركز امور دانشجويي و بورس وزارت بهداشت با اشاره به كسري بودجه دو ميليون دلاري اين بخش اظهار كرد: در جلسه اخير با سازمان برنامه ريزي و بودجه مقرر شد تا پس از بررسي مشكلات دانشجويان بورسيه خارج از كشور و دانشجويان در نوبت اعزام، كسري اعتبارات ارزي تا پايان سال ۸۲ برطرف شود ولي تاكنون هيچ اقدامي در اين رابطه صورت نگرفته است.
دكتر اكبري همچنين با بيان اين كه ۱۵ درصد دانشجويان بورسيه وزارت بهداشت پس از اتمام تحصيلات به كشور باز نمي گردند، گفت: تا سال گذشته تنها وثيقه معتبر براي بازگشت دانشجويان بورسيه سند ملكي به ارزش ۲۰ ميليون تومان بود، ولي از سال جاري اين ميزان با توجه به كشورهاي مختلف و هزينه هاي مربوط به آن تغيير مي كند. براين اساس دانشجويان بورسيه براي ادامه تحصيل در دانشگاه هاي كشورهاي كانادا و آمريكا بايد سند ملكي به ارزش ۷۰ ميليون تومان، انگليس ۵۰ ميليون تومان و در كشورهاي آسيايي ۳۰ ميليون تومان به عنوان وثيقه ارائه دهند.
منع تبديل ويزاي دانشجويان به ويزاي كار
از تمهيدات وزارت علوم، تحقيقات و فناوري براي بازگرداندن دانشجويان بورسيه، انجام مذاكراتي با وزارتخانه هاي امور خارجه كشورهاي مختلف از جمله استراليا با هدف منع تبديل ويزاي دانشجويان از دانشجويي به ويزاي كار است.
دريافت يك ميليارد و ۶۰۰ ميليون تومان از محل وثيقه دانشجويان بورسيه بي بازگشت
دكتر اكبري در اين رابطه مي گويد: وزارت بهداشت طي سال گذشته يك ميليارد و ۶۰۰ ميليون تومان از محل وثيقه دانشجويان بورسيه بي بازگشت دريافت كرده است. همچنين بيشترين آمار دانشجويان بورسيه وزارت بهداشت مربوط به كشور كانادا و كمترين آن مربوط به كشورهاي آسيايي است. در مجموع حدود ۳۴۰ دانشجوي بورسيه علوم پزشكي در كشورهاي خارجي مشغول به تحصيل هستند كه از اين تعداد ۲۳۰ نفر بورسيه بلندمدت مقاطع دكتراي تخصصي و ۱۱۰ نفر بورسيه كوتاه مدت هستند.
تأسيس دوره هاي دكتراي مشترك و بين المللي دانشگاه هاي علوم پزشكي از ديگر فعاليت هاي اين حوزه در سال ۸۲ است كه در حال حاضر تنها يك دوره مشترك دكتراي سلامت دهان و دندان بين دانشگاه هاي علوم پزشكي شهيد بهشتي و هلسينكي فنلاند اجرا مي شود. همچنين دانشگاه علوم پزشكي اصفهان نيز در زمينه ايجاد PHD مشترك پرستاري با دانشگاه سوئد مذاكراتي داشته است.

ستون شما
پيامدهاي نظام آموزشي دانشگاه ها
مدتها بود كه به دنبال موقعيتي مي گشتم تا بلكه بتوانم گوشه اي ناچيز از آنكه بر من و فرزندم گذشته را به گوش ديگران برسانم.
فرزندم كارداني (فوق ديپلم) را در شهرستان دزفول قبول شد و مهندسي رشته ... را در شهرستان قائم شهر، اين مدت به قدري بر ما سخت گذشت كه به هر كس مي رسم توصيه مي كنم يك تهراني يا بايد در دانشگاه هاي تهران قبول شود يا ادامه تحصيل ندهد.
بعد مسافت، هزينه زياد، تردد در اين جاده هاي پرحادثه، خورد و خوراك، چگونه اوقات فراغت خود را مي گذراندند و با چه كساني در معاشرت است، اينها و خيلي مسائل ديگر مشكلات بزرگي هستند كه هر لحظه زندگي را بر اوليا و دانشجويان تلخ مي كند.
بچه تهران براي ادامه تحصيل به شهرستاني مي رود كه آن شهرستان سينما و باشگاه ورزشي ندارد و تمام شهر را در نيم ساعت مي توان گشت. فرهنگ آن شهر را نمي شناسد. از طرفي مي دانيم مردم هر شهر داراي فرهنگ خاص خود هستند و به دليل اين عقايد هر كسي نمي تواند در دايره دوستي آنها راه يابد. كما اينكه يك تهراني هم فرهنگ خاص خود را دارد.
چقدر موسيقي گوش كنند، درس بخوانند يا نظافت كنند.
اينها و عوامل ديگر دست به دست هم مي دهند و موجب افسردگي، نااميدي، كاهش اعتماد به نفس و نهايتا ترك تحصيل و خودكشي و يا پناه بردن به مواد مخدر دانشجويان مي شود. اين شخصيت جديد كه حتي نزديكانش نمي توانند او را بشناسند، اگر بتواند جان سالم به در ببرد با افت تحصيلي بسيار زياد روانه تهران مي شود.
از طرف ديگر مسئولان محترم دانشگاه (آزاد) آنچنان سرگرم مسائل ديگر هستند كه زحمت سركشي به شهرستانها را به خود نمي دهند. اگر هم بروند به طور رسمي و فقط يك يا دو ساعت طول مي كشد و آن هم بدون پرس و جو، تحقيق و يا ارتباط با دانشجويان كه طبيعتا خيلي راضي به پايتخت برمي گردند. آيا اين مسئول وقت پيدا كرد تا ببيند كه اين مدير گروه (كه بعضي از آنها رشته كشاورزي خوانده و مدير دروس عمران شده) چه اقتداري براي خودش به وجود آورده است و دانشجويان چقدر بايد جلوي او كرنش كنند و چقدر بين دانشجوي بومي و تهراني تبعيض قائل مي شود.
در مورد گرفتن واحد تابستاني بايد بگويم براي دانشجويي كه در همان شهر زندگي مي كند آزاد است اما مي دانيد چقدر بايد از مسئولان خواهش كند تا با اين امر موافقت كنند.درباره انتقال دائم يا ميهمان به تهران سالي دو بار مراجعه داشتم، پاسخ شنيدم كه آيين نامه اين اجازه را نمي دهد. ولي مي شنويد فلان دوست، فلان آشنا و نه يك نفر و دو نفر توانسته به تهران بيايد، حال سئوال اين است كه چگونه آيين نامه در مورد آنها صادق بوده است.
با توجه به مطالب ذكرشده آيا ما اولياي دانشجويان بايد توقع داشته باشيم يك جوان ۱۸ ساله كه اين همه تبعيض را ببيند، اين همه تفاوت را ببيند و سختي هاي زيادي را تحمل كند و سپس هماني باشد كه ابتدا بوده است. آيا اين توقعي غيرعادلانه نيست؟
مادر يك دانشجو

با ما تماس بگيريد
استادان و دانشجويان،مي توانند با مطالب، ديدگاه ها، گزارش ها و حتي مصاحبه هاي خود ياريگر همشهري دانشجو باشند.
با تماس خود ما را سرافراز كنيد.
تلفن: ۲۰۴۹۵۰۹ - نمابر : ۲۰۵۸۸۱۱ - روابط عمومي:۲۰۴۵۳۲۰
نشاني اينترنتي: Daneshjoo@Hamshahri.org
Daneshjoo@Hamshahri.net

دانشجو-۳
دانشجو-۲
دانشجو-۴
دانشجو-۵
|  دانشجو-۲  |  دانشجو-۳  |  دانشجو-۴  |  دانشجو-۵  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |