|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
توليد شهروندان تهراني ؛
۱۸ ميليون كيلو زباله در روز
تفكيك زباله معضلي است كه همچنان بر جاي مانده و خسارات هنگفتي را وارد مي سازد
طبق آخرين آمار هر نفر روزانه تا ۵/۱ كيلوگرم زباله وارد چرخه زيستي تهران مي كند
معصومه صفايي
چه كسي تصور مي كند كه به طور متوسط روزانه ۱۸هزار تن زباله ( اگر جمعيت تهران را ۱۲ ميليون نفر در شمار آوريم )در شهر نه كلانشهر تهران توليد مي شود!
طبق آخرين آمار هر نفر روزانه بين ۹/۰ تا ۵/۱ كيلوگرم زباله وارد چرخه زيستي تهران مي كند.
راستي اين همه زباله را چه بايد كرد؟ دور بريزيم، يعني از محيط زندگي مان دورشان كنيم، مثلا بريزيم در بيابان هاي خارج از شهر يا در رودخانه و دريا بريزيم يا... اما هيچ يك از اين كارها عملي و حتي عقلاني نيست چرا كه مشكلات آن در كوتاه مدت دامنگير خودمان خواهد شد. اما راه حل هاي كمي منطقي تر؛ مثل سوزاندن كه البته راهكار منسوخي است چرا كه گازهاي متصاعد از اين عمل نقش به سزايي در گرمايش زمين دارد و نيز صدمات جبران ناپذيري را به لايه ازن وارد مي كند. پس منتفي است و اما دفن كردن، راه حل عمده اي كه امروزه بيشترين سهم را در كشور ما به خود اختصاص داده است كه البته مديريت آن در ساختار مديريت شهري يكي از اصول و مباني اساسي است.
زباله در هنگام دفن به ۲۰ درصد حجم اوليه خود كاهش مي يابد و هر متر مكعب آن با ۴۵۰ كيلوگرم وزن به حجم ۲/۰ متر مكعب تبديل خواهد شد كه در آن صورت هم اگر ۶۵۰۰ تن زباله در لايه اي به ضخامت ۲ متر دفن شود فضايي در حدود ۱۵۰۰ متر مربع در روز نياز دارد كه اين مساحت در سال برابر با ۵۴ هكتار خواهد بود. البته مشكل زباله تهران به اينجا ختم نمي شود. سيستم جمع آوري، حمل و دفن زباله نيز در اين كلانشهر سيستمي ناكارآمد و غيركارشناسي است؛ سيستمي قديمي كه مشكلات را دو چندان كرده. حتي بسيار اتفاق مي افتد كه به دلايل مختلف كيسه هاي زباله در كوچه ها و خيابان ها مدت ها باقي مي ماند و علاوه بر ايجاد بوي بد و منظره زشت و آلودگي، حيوانات موذي چون موش و انواع حشرات را در اطراف خود جمع مي كند.
پژوهشگران، زباله را به عنوان يكي از معضلات بزرگ شهر تهران عنوان مي كنند كه در درون خود مشكلات پايه اي از جمله نبود فرهنگ تفكيك زباله در ميان شهروندان، به دليل آموزش هاي پراكنده وناكارآمد طي سال هاي گذشته، عنوان مي كنند و اما طرح تفكيك زباله كه بارها و بارها سعي شده، در شهر رواج پيدا كند و طرح هاي زيادي در اين مقوله ارايه شده و حتي تا حدودي هم به اجرا درآمد. پس چرا پيشبرد چشمگيري در اين زمينه حاصل نشد؟
طرح تفكيك زباله در بسياري از مناطق تهران از جمله مناطق نوزده، هشت، پنج، سه و... با همكاري شهرداري و برخي تشكل هاي غيردولتي محلي صورت گرفت كه البته به صورت مقطعي و در مدت زماني كوتاه مورد آزمايش قرار گرفت. اما نتيجه اي در خور توجه و طولاني مدت در بر نداشت. البته به دلايل مختلف، از جمله يكي از شهروندان محترم كه اين كار را از خود شهرداري جدي تر گرفته است مي گويد: «يك روز چند تا جوان دم در خانه آمدند و با معرفي خود بروشوري را در اختيارمان گذاشتند و با كلي توضيح و تفسير و تشريح از ما خواستند كه زباله هايمان را از اين به بعد جدا بگذاريم. زباله هاي ارگانيك يعني آنهايي كه قابل بازگشت به طبيعت هستند و زباله هاي غيرارگانيك يعني غيرقابل بازگشت به طبيعت را جدا از هم بگذاريم. ما هم اين كار را كرديم. البته كلي هم با بچه ها كلنجار رفتيم تا تن به اين كار دادند. ولي ماشين حمل زباله اي كه از طرف شهرداري براي جمع آوري مي آمد به جز چند روز اول، زباله ها را يك جا در پشت وانت مي ريخت ما هم ديديم فايده ندارد، خب ديگر اين كار را نكرديم.»
زباله در واقع يك منبع عظيم انرژي است كه در صورت برنامه ريزي و بهره وري صحيح مي تواند يكي از بازوهاي حركتي باشد. البته در شرايطي كه مديريت اصولي و برنامه ريزي دقيق اعمال شود چرا كه امكان تفكيك زباله در مركز تجمع، كار عملي نيست. بنابراين بهترين راه حل تفكيك زباله از مبدا و جمع آوري صحيح آن و سپس استفاده از آن به عناوين مختلف از جمله كودهاي طبيعي و كمپوست است كه امروز بسيار مورد توجه قرار گرفته و چنانچه چنين مركزي يعني كمپوست سازي كه نمونه آن را در كهريزك داشتيم شكل صنعتي به خود مي گرفت، مي توانست كمك شاياني به صنعت كشاورزي بكند و علاوه بر آن راهي براي استفاده انرژي به وجود آورد. اما...
اما چرا زباله ها به طور جداگانه جمع آوري نشد؟ اولين جمله اي كه در جواب سوالمان شنيديم اين بود: عدم همكاري مركز جمع آوري زباله. چرا كه كارهاي انجام شده در بخش آموزش و ايجاد بستر مناسب جهت پياده كردن اين طرح، به صورت تمام و كمال صورت گرفته بود. اما از آنجا كه مساله «قير و قيف» در كشورمان يك بيماري مسري است اينجا هم گريبانگير صنعت زباله شده و با اين حال كه اصل كار يعني جداسازي زباله در منازل صورت گرفته، مراحل بعدي همچنان لنگ مي زند. اين عدم هماهنگي ها قاعدتا انگيزه همكاري را در مردم كه مهم ترين نقش را در موفقيت اين طرح ايفا مي كنند از بين مي برد.
از سوي ديگر مشكل زباله هاي خطرناك است نظير زباله هاي بيمارستاني. اين زباله ها از حدود ۱۲۵ بيمارستان، كلينيك، درمانگاه و... در تهران جمع آوري مي شود. طبق برآوردهاي انجام گرفته حدود ۶۳۰نوع مواد شيميايي مختلف در اين مراكز استفاده مي شود كه از اين تعداد حدود ۳۰۰ نوع آن غيرسمي و۳۰۰ مورد آن سمي و خطرناك و حدود ۳۰ نوع آن بي خطر است.
لازم به ذكر است در شبانه روز هر تخت بيمارستاني ۷۱۰/۲ كيلوگرم زباله توليد مي كند و اگر مجموع تخت هاي بيمارستاني تهران را حدود ۳۰ هزار فرض كنيم مجموع زباله توليدي در هر شبانه روز به ۸۱ هزار و ۳۰۰ كيلوگرم يا ۳/۸۱ تن خواهد رسيد و براي جمع آوري و دفع جداگانه اين قبيل زباله ها بايد امكانات خاص فراهم كرد، چنانچه در مركز دفن كهريزك اين كار تا حدودي صورت گرفته و به وسيله آب آهك ضدعفوني و سپس مدفون مي شوند. البته لازم به يادآوري است كه ظرفيت مركز دفن كهريزك تا پايان سال ۸۲ تكميل شده است.
|
|
|
جمعيت، جاي پاي اكولوژيك و فشار فزاينده بر كره زمين
نبض زمين چه تند مي زند
آمريكايي ها بيشترين جاي پاي اكولوژيك را دارند و بيشترين بهره برداري را از كره زمين به عمل مي آورند
نژاد بشر، اين نژاد به سرعت رشد يابنده و تكثير شونده، با كره زمين چه مي كند و چه خواهد كرد؟ آيا به اين حياتي ترين و سرنوشت سازترين معضل جهاني فكر كرده ايم؟
در سال ۱۹۹۹ ميلادي، نوع بشر از يك مرحله ديگر گذشت. اين مرحله چه بود؟ در اين سال جمعيت كره زمين از مرز ۶ ميليارد گذشت، يعني نسبت به ۴۰ سال قبل دو برابر شد! به همين سادگي.
رشد جمعيت كره زمين سالانه ۲/۱ درصد است - هر سال كه مي گذرد ۷۷ ميليون دهان باز براي خوردن اضافه مي شود، اگرچه ميزان باروري در بعضي از كشورها به طرز قابل توجهي كاهش يافته، تعداد بسياري از زنان به سن باروري مي رسند. تا سال ۲۰۵۰، بر اساس برآورد سازمان ملل متحد، جمعيت كره زمين بين ۹/۷ تا ۹/۱۰ ميليارد نفر خواهد بود.
از ۲/۶ ميليارد جمعيت فعلي كره زمين، يك پنجم در مناطق ثروتمند و مرفه مثل اروپا، ژاپن، آمريكاي شمالي و كانادا و استراليا، زندگي مي كنند.(در نمودار به رنگ زرد مشخص شده.) در مقايسه با كشورهاي در حال توسعه، آنها چه مقدار از زمين را مورد استفاده قرار مي دهند و آلوده مي كنند؟ تاثيركشورهاي صنعتي بسيار بيشتر از كشورهاي در حال توسعه است. به تاثير فرد بر محيط زيست كره زمين «جاي پاي اكولوژيك» مي گويند. هر انسان در كشورهاي صنعتي ۲۰ ايكر جاي پاي اكولوژيك دارد و هر واحد انساني در كشورهاي در حال توسعه ۵ ايكر. يعني تاثيرات مخرب انسان هاي كشورهاي توسعه يافته صنعتي پنج برابر افراد ديگر كشورهاي جهان است. (ايكر=آكر: واحد اندازه گيري زمين برابر با ۴۰۴۷ متر مربع)
حال توجه كنيم كه كمتر از پنج ايكر زمين بارآور قابل كشاورزي و آب براي زندگي پايدار در اختيار هر واحد انساني - به طور ميانگين - قرار دارد. بدين ترتيب ملاحظه مي شود كه ما به مراتب بيش از ظرفيت زمين از آن توقع داريم. در واقع بسيار بيشتر از آنچه كه زمين مي تواند بازسازي و احيا كند از آن بهره برداري مي كنيم - و اين يعني نابود كردن زمين و تيشه به ريشه خود زدن.
آفريقاي بزرگ
با توجه به اينكه هر زن به طور ميانگين شش بچه به دنيا مي آورد، نيجريه يكي از سريع ترين رشد هاي جمعيت را در آفريقا دارد و از پرجمعيت ترين هاي آفريقا به شمار مي رود. تا سال ۲۰۵۰ جمعيت فعلي اين كشور كه ۱۱۴ ميليون است به طرز فاحشي افزايش مي يابد و به ۳۰۰ ميليون نفر خواهد رسيد.
هنوز در حال رشد
دوره شكوفايي بعد از جنگ بر گذشته، اما ايالات متحده آمريكا هنوز يكي از بالاترين نسبت هاي رشد جمعيت را در ميان كشورهاي صنعتي دارد. مهاجران در اين كشور حدود يك سوم اين رشد را به عهده دارند. اكنون ۲۸۵ ميليون نفر در آمريكا زندگي مي كنند كه تا سال ۲۰۵۰ ممكن است به ۴۰۰ ميليون برسند.
جاي پاي اكولوژيك چيست
در يك جمعيت خاص، زمين داير وبارآوري كه براي تامين حوايج يك فرد از افراد جمعيت مفروض لازم است، جاي پاي اكولوژيك محسوب مي شود. اين زمين ها شامل كشاورزي، چراي دام، توليدات جنگلي، خانه سازي و نواحي اقيانوسي كه براي غذا مورد استفاده و بهره برداري قرار مي گيرد،است.
اين جاي پا همچنين شامل جنگل هايي كه براي جذب دي اكسيدكربن از مصرف سوخت هاي فسيلي مورد نياز است نيز مي شود. يك جاي پا در كشورهاي صنعتي به طور ميانگين، چهار برابر بيش از كشورهاي در حال توسعه است و نوع بشر در حال حاضر، يك سوم بيش از آنچه طبيعت مي تواند ترميم كند و پايدار بماند، از طبيعت بهره برداري مي كند.
رشد سريع
در ماه مي سال ۲۰۰۰، كشور هند تولد يك ميلياردمين كودك را اعلام كرد. اگر چه برنامه تنظيم خانواده از سال هاي دهه ۱۹۵۰ رسما از طرف دولت پيگيري مي شود، احتمالا تا سال ۲۰۵۰ جمعيت اين كشور به ۶/۱ ميليارد نفر مي رسد و از چين، پرجمعيت ترين كشور جهان مي گذرد.
|
|
|
ماجراهاي طبيعت
حيوانات شگفت انگيز زندگي من
|
|
دكتر ريموند ديتمارس
قسمت شانزدهم
«نمي دانم با ميمون بيچاره ام كه مدتي است فلج شده چه كنم ؟» يكي از سوالات بسيار رايج است كه با آن مواجهيم.
در اين موقع من بيش از آنكه براي صاحب ميمون متاسف باشم، از رنج حيوان نگون بخت رنج مي برم. فلج شدن حيوان نشان دهنده عشق و علاقه توخالي و ناآگاهانه اي است كه نثار او شده، عشقي كه احتياجات اساسي جانور را ناديده گرفته و رژيم غذايي نادرست و شرايط زندگي نامناسب را به او تحميل كرده است. معمولا كمبود آفتاب و وجود استخوان زياد در غذا باعث اين بيماري مي شود.
يك صاحب حيوان ديگر چنين شكايت مي كند: «دكتر چه كنم؟ خرس دست آموز من شب ها خيلي اذيت و سروصدا مي كند. همسايه ها را به تنگ آورده. خودم هم به تنگ آمده ام، چه كار بايد بكنم؟»
بررسي نشان مي دهد كه حيوان زبان بسته توله كه بوده وارد خانه اين آقا شده. كوچولو و دوست داشتني بوده و همه افراد خانواده دوستش مي داشته اند، از بغل اين مي رفته به بغل آن. شب ها هم تا صبح، مثل يك بچه، در آغوش يكي از آنها جاخوش مي كرده. اما طبيعي است كه وضع به همين منوال ادامه پيدا نكرده و توله خرس روز به روز بزرگ و بزرگتر شده. هم شكل و قيافه اش تغيير كرده، هم قد و قواره اش. عاقبت آنقدر گنده شده كه امكان نگهداري اش در اتاق، آن هم در يك خانه شهري با ابعاد كوچك، وجود نداشته، پس به حياط خلوت منتقلش كرده اند. طبيعتا، خرس دچار كمبود محبت شده و شروع به بهانه گيري و نق نق كرده تا جايي كه سروصداهايش به خرناسه و غرش تبديل شده و پليس را به آنجا كشيده است.
وظيفه ما اين است تا جايي كه مي توانيم دخالت كنيم. راهنمايي يا كمك، هر كدام لازم باشد. يادآوري مي كنيم چطور موضوعي كه در آغاز يك مزاحمت كوچك است ممكن است به سادگي تبديل به خطر بزرگي شود. ميموني كه به بلوغ نرسيده، كمي قبل از بلوغ - در بعضي موارد بسيار نادر- دچار حسادت خطرناكي مي شود و ممكن است دست تكان دادن يك همسايه را علامت حمله تلقي كند. پلنگي كه در هنگام توله گي مثل توپي پشمالو قشنگ و تو دل برو بود، ظرف چندماه بزرگ مي شود و به حيواني قوي و خطرناك بدل مي شود.
نامه هايي داريم كه براي پرورش حيوانات داراي پشم و پوست گران قيمت راهنمايي مي خواهند. بعضي مي خواهند اطمينان حاصل كنند كه مثلا حيوان كميابي مثل چين چيلا (نوعي پستاندار كوچك شبيه سنجاب با پوست گران قيمت -م.) را مي شود در قفس خرگوش نگه داشت. سوال درباره قد و وزن حيواناتي مثل فيل و زرافه، از سوي نويسندگان رمان مطرح مي شود كه مي خواهند اين جانوران را وارد داستان خود كنند، ضمنا جزييات را طوري دقيق بنويسند كه از نيش قلم منتقدان در امان بمانند. اما سوال مشابهي هم ممكن است از دفتر راه آهن برسد كه مي خواهد بداند براي حمل و نقل اين مسافران گهگاهي با قد و قواره غيرعادي، چه استانداردهايي را در تدارك واگن بايد رعايت كند.
|
|
|
حيات وحش ايران
۲۸- خدنگ
گونهHerpestes edwardsii :
خانواده:خدنگ هاHERPESTIDAE
راسته: گوشتخوارانCARNIVORA
رده: پستاندارانMAMMALIA
خدنگ را حتما در فيلم ها زياد ديده ايد. دشمن مار. اين حيوان ۸ برابر خرگوش در برابر سم مار مقاومت دارد وبه همين دليل مشهور است.
جثه اي به اندازه سمور ولي به شكل موش دارد. پوزه كشيده و نوك تيز و چشم ها كوچك اند. دم بلند و پرمو، دست و پا كوتاه با ناخن هاي بلند، قوي و جمع نشدني است. رنگ بدن گندمي متمايل به حنايي دارد. معمولا حلقه اي پهن و سفيد در نزديك پوزه اش مشاهده مي شود. طول بدنش به ۴۸ سانتي متر و وزن اش از ۶ تا ۵/۷ كيلوگرم است. بيشتر در بوته زارها، باغ ها و نخلستان ها ديده مي شود و اغلب در مجاورت انسان زندگي مي كند در ايران هم از بلوچستان تا جنوب كرمان، فارس تا بوشهر ديده شده است. در موقع دعوا، پشت خود را قوز مي كند و حالت تهديدآميزي به خود مي گيرد. در موقع خطر به پشت مي خوابد و از خود دفاع مي كند. همه چيز خوار است، اما مواد حيواني را ترجيح مي دهد. معمولا طعمه خود را تعقيب مي كند و با گاز گرفتن سر يا گردن او را مي كشد. به علت سرعت عمل و عكس العمل سريع اش بر مارهاي خطرناك غلبه مي كند، موهاي بلندش خطر دندان هاي سمي را كاهش مي دهد.
از وضعيت موجود اين حيوان اطلاع دقيقي در دست نيست. با توجه به مفيد بودن و عدم شكار آن، خطري جدي نسل اين حيوان را به خصوص در مناطق بلوچستان تهديد نمي كند.
|
|
|
مشكل زباله در تهران
گردهمايي بررسي اثرات زيست محيطي «پروژه مديريت مواد زائد جامد شهر تهران» برگزار شد. مدير عامل سازمان بازيافت و تبديل مواد شهرداري تهران در اين گردهمايي بامعرفي پروژه مذكور و بر شمردن اهميت اجراي آن، همكاري همه جانبه مردم و مسوولان امر در اجراي هرچه بهتر پروژه را خواستار شد.
پروژه مديريت مواد زائد جامد تهران از بزرگترين پروژه هاي بين المللي است كه با بكارگيري دانش و فناوري هاي داخلي و خارجي در بخش هاي مختلف اعم از جداسازي و تفكيك زباله در مبدا و انتقال به مخازن دفن بهداشتي و پروسه بازيافت و با استفاده ازتسهيلات بانك جهاني اجرا مي شود.
بخش پاياني گردهمايي به بحث و تبادل نظر در مورد گزارش مطالعات ارزيابي زيست محيطي محل دفن جديد زباله شهر تهران اختصاص يافت.
|
|
|
زريوار قرباني سد
تا بوده و بوده سد سازي يكي از پايه هاي پيشرفت و توسعه البته در كشورهاي جهان سوم بوده است اما انجام پروژه هاي عمراني بدون ارزيابي زيست محيطي، تبعاتي به دنبال دارد كه گاه خسارات جبران ناپذيري را به سرمايه هاي ملي كشور وارد مي كند. يكي از اين موارد، قرباني شدن درياچه زريوار، بزرگترين چشمه آب شيرين دنيا در احداث ديواره سد در محل خروجي اين درياچه است. در اين محل باتلاقي از رسوبات و املاح در پشت ديواره سد به وجود آمده كه ادامه اين روند نابودي كامل درياچه را در پي خواهد داشت.
محمدرضا باغباني مستند ساز مريواني كه اواخر پارسال براي اولين بار توانست از اعماق درياچه زريوار فيلم تهيه كند، ضمن اعلام اين خبر گفت ديواره سد، مانع خروج بخشي از آلودگي هاي آب و رسوبات بستر درياچه شده و آنچه كه از ديواره سد سرازير است، آبي زلال و عاري از هرگونه رسوب است، اما در شرايط فعلي بايد براي نجات اين درياچه دست به كار شد.
|
|
|
نوروز امسال با ۸۰ شكايت
بهار ۸۳ با برف و باران شروع شد. روز دوشنبه سوم فروردين هوا صاف و دلپذير شد. پايانه هاو جاده ها، شلوغ شد و مردم بر اساس پيش بيني هواشناسي برنامه ريزي سفر كرده بودند. وقتي آسمان آبي شد، مردم تهران به قصد سفر از خانه ها بيرون زدند.
سيد حسن قدمگاهي معاون سازمان ايرانگردي وجهانگردي در خصوص تعطيلات نوروزي وچگونگي مواجهه مردم با اين ايام به خبرنگار مهر گفت: بيشتر هتل هاي تهران خالي از ميهمان بود و به طور متوسط ۱۰ تا۱۵ درصد هتل ها را مسافران نوروزي اشغال كردند. اغلب مديران اقامتگاه ها مشغول تعمير و ترميم آنها بودند.
همچنين در استان تهران ۱۳۱ واحد بين راهي وجود دارد كه اين واحدها، از سوي ستاد نظارت بر سفرهاي نوروزي در اين ايام بيش از ۴ بار مورد بازديد و نظارت قرار گرفتند. در ايام نوروز، شكايتي در خصوص گرانفروشي گزارش و مشاهده نشد ودر مجموع ۷۰ تا۸۰ مورد شكايت از آژانس، هتل و بين راهي ها صورت گرفت كه در همان ايام بررسي و رسيدگي شد.
|
|
|
مارمولك كوتوله، سبك تر از پر كاه!
خزنده اي كه در عكس ملاحظه مي كنيد، نوعي مارمولك است به نام «مارمولك كوتوله كوچران» كه بيش از بيست سال به هيچ وجه مشاهده نشده بود. سرانجام در سال ۱۹۹۷ دانشمندان توانستند آن را دوباره كشف كنند. اين مارمولك كوچولو بر فراز تپه هاي پارك ملي لوس هاييتي سز در ميان گياهان جنگل هاي باراني كه دست نخورده باقي مانده اند، زندگي مي كند. مارمولك كوتوله در ميان برگ ها پنهان مي شود و از بي مهرگان ميكروسكوپي كه در اين اكوسيستم مينياتوري به وفور وجود دارند، تغذيه مي كند. عدم امكان دسترسي و پرت و صعب العبوربودن اين منطقه باعث شده زيستگاه هاي فراز تپه اي جنگلي آن از كشاورزي، قطع درختان و ديگر مزاحمت هاي بشر مصون بماند.
به عقيده دانشمندان، ضروري است زيستگاه جنگلي مارمولك كوتوله كوچران پس از اين نيز به خوبي حفظ شود تا امكان بقاي نسل اين گونه كمياب به مخاطره نيفتد.
اندازه اين جانور با احتساب دم ۶۲ ميليمتر و وزن آن ۸/۰ گرم است.
|
|
|
افزايش CO2، افزايش گرده افشاني
گرم شدن كره زمين روز به روز نشانه هاي تازه اي از مصيبت هاي احتمالي براي انسان و محيط زيست را نشان مي دهد. پديده گلخانه اي، يا همان گرم شدن زمين، ممكن است مشكل پيش بيني نشده اي را براي گروه زيادي از مردم كره زمين كه از آلرژي رنج مي برند به همراه آورد. بنا بر يك پژوهش تازه، بالا رفتن سطح دي اكسيد كربن در هوا، يكي از عوامل عمده گرم شدن كره زمين، باعث ازدياد توليد گرده نيز مي شود. دانشمندان طي آزمايش هايي گياهاني را در شرايط جوي با سطح ۲CO مشابه يك قرن پيش اكنون و شرايطي كه براي آينده پيش بيني مي شود پرورش دادند. در شرايط طرح ريزي شده براي آينده، گياهان بيش از چهار برابر گذشته گرده توليد كردند.
لوييس اچ زيسكا، پژوهشگر، در اين رابطه گفت: «سطح ۲CO مورد استفاده ما در ايجاد شرايط جوي آينده (صد سال بعد) كه باعث ايجاد گرده فراوان در گياه شد، هم اكنون عملا در بعضي از شهرهاي دنيا وجود دارد.»
|
|
|