دوشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۴۸
آموزه هايي درباره مرگ
چهره اي براي كودكان
004914.jpg
مهتاب صفرزاده خسروشاهي
هنگامي كه دختر كوچولوي من؛ پدربزرگش را از دست داد؛ تنها چهار سال داشت. او براي درك اين مسأله آنقدر كوچك بود كه نمي دانست نبايد والدينش را در اين شرايط با سؤالاتش كلافه كند. اما كنجكاوي او تمام شدني نبود. او مي پرسيد: «براي چه پدربزرگ را زير خاك گذاشتند؟ او را ايستاده زير خاك گذاشتند يا او را نشاندند؟ خوابيده يا بيدار است؟» او مرا گيج كرده بود و من نمي دانستم چه بگويم...!
او حتي درباره خاكسپاري، نحوه خاكسپاري و خيلي چيزهاي ديگر فكر كرده بود و اولين باري بود كه «مرگ» را حس مي كرد...
شايد شما هم تا به حال با اين وضعيت روبه رو شده ايد و يا اين كه هميشه به اين فكر مي كنيد كه اگر اين قبيل حوادث اتفاق بيفتد؛ چگونه با كودكتان برخورد كنيد؛ اما مطمئناً  اين مسأله نيز راه حلي دارد...
۱. قبل از وقوع اين حوادث ناگوار، از اين حوادث صحبت كنيد
اغلب والدين، تا زماني كه حادثه اي رخ نداده، با كودكان از اين مسائل صحبتي به ميان نمي آورند و متأسفانه درست زماني كه شديداً درگير اين مسائل مي شوند، كودكان آنها را سؤال پيچ مي كنند. بنابراين بهتر است در مواقع مناسب در مورد مسأله «مرگ و زندگي» و يا مسائلي از اين دست؛صحبت كنيد.
نظر فرزندتان را درباره اين مسائل جويا شويد و عقايد خودتان را براي او بيان كنيد. اگر چه مرگ يك عزيز؛ قابل قياس با مرگ يك حيوان خانگي نيست، ولي براي شروع صحبت، موضوع بدي نيست. آرام آرام و در خلال بحث به او بفهمانيد كه «مرگ» اختصاص به يك گروه خاص از مردم، يك كشور يا منطقه اي خاص ندارد. اگر او بفهمد كه همه مردم در تمام نقاط دنيا با اين مسأله روبه رو مي شوند، آن را راحت تر قبول مي كند. او خواهد فهميد كه تنها او نيست كه «مرگ» را لمس مي كند، بلكه ديگران نيز مانند او هستند.

۲. «چرخه حيات» را با زباني ساده براي او توضيح دهيد
اگر كودك، «مرگ» را پايان همه چيز تصور كند، سخت آشفته مي شود. براي درك بهتر مسأله،  گلدان گلي براي او بخريد. در اتاقش بگذاريد و مراحل تولد، تكامل و رشد و مرگ را با گلدان اتاقش توضيح دهيد. به او بياموزيد، انسان در ابتداي تولد مانند غنچه گلي است، سپس مي شكفد و پس از مرگ، روحش مانند ريشه گل پايدار و ابدي است.
دكتر فريدمن مي گويد: «كودكان به راحتي مي توانند مرگ را بپذيرند و از آن نهراسند، اگر والدين به آنها اجازه داده و مسأله را برايشان به ساده ترين زبان، توضيح بدهند.»

۳. ناراحتي و غم و غصه خود را پنهان نكنيد؛ آن را با فرزندتان تقسيم كنيد
از آنجايي كه والدين، حامي كودكان هستند،  دوست ندارند غم و غصه شان را كودكان ببينند، اما اين درست نيست. «جوليا»، دختر ۲۹ ساله اي كه پدرش را در ۵ سالگي از دست داده مي گويد: «هيچ كس از افراد فاميل با من درباره فوت پدرم صحبتي نكرد. آنها فقط مي گفتند: او بيرون رفته است! من هميشه از خودم مي پرسيدم پس او كي برمي گردد؟ چرا برنمي گردد؟ و اين مسأله باعث تزلزل شخصيت من شد. هميشه فكر مي كردم پدرم ما را ترك كرده و در مقابل سؤال دوستانم، فقط شرمنده بودم، نمي دانستم چه توضيحي بدهم.» او ادامه مي دهد: «مي دانم آنها نمي خواستند مرا غمگين كنند، اما اين قبيل دروغ ها، تا مدتي براي كودك قابل قبول است، اما پس از مدتي، باعث گيجي و سردرگمي او مي شود. اين كه من به دوستانم مي گفتم پدرم فوت كرده است، زيباتر از اين بود تا بگويم پدرم ما را ترك كرده...».
اين كه ما به راحتي احساساتمان را بروز داده و گريه وفرياد وشيون كنيم، نه تنها زيبا نيست ، بلكه در چشم كودك «حقير» نيز مي شويم. اما اگر به طور منطقي غممان را بروز بدهيم، نه تنها زشت نيست، بلكه كودك را وامي دارد تا علت غم ما را جويا شود و اين، بهترين فرصت براي آگاهي دادن به او است. به او اجازه دهيد تا بفهمد، غم، ناراحتي، مرگ و ... نيز بخشي از زندگي هستند. وقتي ناراحتيم، بايد گريه كنيم تا رها شويم و هنگام خوشحالي بايد بخنديم تا شاد شويم. پس، بگذاريد او با مشكلات زندگي، آرام آرام آشنا شود، اما آرام آرام و با ملايمت....

۴. راستگو و صادق باشيد
پاسخ به سؤالات كودكان درباره «مرگ» دشوار است، اما نشدني نيست. بهترين راه پاسخگويي «صداقت داشتن» است. اگر او درباره «خاكسپاري» از شما سؤال مي كند ، با ساده ترين بيان برايش توضيح دهيد. اگر درباره مرگ «خودش يا شما» سؤال كرد به او دروغ نگوييد و هرگز نگوييد، تو و ما نخواهيم مرد. به او بگوييد تا زمان مرگ او و شما، زمان درازي مانده و او و شما بايد سالها زندگي كنيد تا به اين مرحله برسيد. آن زمان خيلي دور است. كودكان به راحتي دروغ هاي ما را مي فهمند و ديگر به ما اعتماد نخواهند كرد... پس والديني صادق باشيد تا آنها به شما اعتماد كنند...
از گفتن دروغ هايي مثل، «پدر بزرگ فوت نكرده، به سفر رفته»،  «او خوابيده»، «بيرون رفته»، ... جداً بپرهيزيد. اين پاسخ هاي نابه جا و نامناسب، كودك را گيج مي كند. به راحتي بگوييد: «او فوت كرده.»
فراموش نكنيد در مقابل سؤال هايي كه جواب منطقي نداريد يا اين كه تشخيص مي دهيد او پاسخ شما را درك نمي كند، فقط بگويد:  «من هم مثل تو پاسخ اين سؤال ها را نمي دانم. مي پرسم و به تو مي گويم»... سلب اعتماد از شما سرآغاز تزلزل شخصيت كودك است.

۵. با مسأله «مرگ» ، منطقي روبه رو شويد
با استفاده از علوم ديني، به راحتي مي توان به كودكان پاسخ داد. اما گاهي كودكان توان درك بعضي پاسخ هاي سنگين را ندارند. مثلاً اگر بگوييد: «او نزد خدا رفته است»، او به راستي نمي داند خدا كيست و گاه توضيح شما را نيز درك نمي كند. بنابراين راه ديگري انتخاب كنيد.
به فرزندتان بياموزيد كه «كارهاي خوب او و شما، رفتگان شما را شاد مي كند.» شيريني، گل و يا هر چيز ديگري را كه فرزندتان دوست دارد خريده و به او بدهيد تا به مردم تعارف كند و سپس به او توضيح دهيد كه : «روح پدر بزرگ امروز به وسيله خدا شاد شده است چون تو از طرف پدر بزرگ به مردم هديه داده اي» و يا «چون تو امروز به من كمك كرده اي، مادر بزرگ شاد است.»
راه ديگر آن است كه برايش توضيح بدهيد كه «هر چيزي علتي دارد، حتي مرگ.» مثلاً ما مثل دانه هاي تسبيح هستيم، هر كدام برويم، از طرف ديگر يك دانه ديگر اضافه مي شود. با رفتن پدر بزرگ يا مادر بزرگ، پسر دايي كوچكت به دنيا آمده و او جاي آنها را پر مي كند.»
دكتر گري مي گويد: «نگذاريد مرگ عزيزان، كودكان را مأيوس كند، اين كه به او بگوييد به جاي يك عزيز از دست رفته، عزيز ديگري از راه مي رسد، او اميدوار مي شود.»

۶. ياد درگذشتگان را زنده نگه داريد
به جاي آن كه «درگذشتگان» را فراموش كنيد، خاطرات خوشي را كه با آنها داشته ايد، تعريف كنيد. به ياد آنها، با فرزندتان به جاهايي برويد كه با آنها رفته بوديد. عكس هايي را كه كودكتان با پدر بزرگ يا مادربزرگ و يا... دارد، در آلبومي جدا بگذاريد و هر از گاهي به اين آلبوم مراجعه كنيد و با فرزندتان خاطرات را مرور كنيد. با فرزندتان به رستوران مورد علاقه پدربزرگ يا مادربزرگ برويد و يا خوراكي هايي را كه آنها دوست داشته اند بخريد و با فرزندتان ميل كنيد. به اين ترتيب، فرزندتان با يادآوري خاطرات گذشته،  آرام مي  شود و آنها را در كنارش احساس مي كند. پس از مدتي فرزندتان خواهد گفت: «من اين غذا يا خوراكي و يا اين رستوران را دوست دارم چون مادر بزرگ آن را دوست داشت.» «من اين كار را مي كنم چون مادر بزرگ اين كار را مي كرد.» و خواهيد ديد روحيه  او چقدر بهبود خواهد يافت.
دكتر گري مي گويد: «از ياد نبريد، خاطره هاي رفتگان را در حد زياد با گريه، غم و غصه و يا اين قبيل مسائل يادآوري نكنيد. كودكان، خسته، كسل و افسرده شده و از رفتگان بيزار مي شوند. تنها خاطرات خوش را، آن هم با نشاط و طراوت يادآوري كنيد.»

۷. فرزندتان را با بهترين شيوه آگاه كنيد
مرگ عزيزان، اولين تجربه فرزندتان از حوادث تلخ روزگار است. بنابراين، قبل از وقوع حادثه آنها را آگاه كنيد. به آنها بياموزيد چگونه دعا كنند، خيرات كنند و ياد رفتگان را زنده نگه دارند. از تجربه هاي خود در اين مورد، با او صحبت كنيد. در مورد عزيز از دست رفته صحبت كنيد، متأثر شويد، اما شيون و زاري نكنيد. آگاهي دادن صحيح به «كودك» او را مقاوم، استوار و با شخصيت مي كند و در صورت بروز اتفاقات ناگوار، كودك كنترل خود را چه اكنون و چه در بزرگسالي از دست نخواهد داد.

* اما يك نكته و يك سؤال مهم، اين كه آيا كودك را بايد به مراسم تشييع جنازه يا عزاداري برد يا نه؟
دكتر گري مي گويد: «بله»، اما بعد از ۲ سالگي و اين حضور در مراسم رسمي جايز است و براي مراسم تدفين و خاكسپاري نبايد كودك را همراه ببريد.
در طول مراسم، كودك پاسخ بسياري از سؤال هايش را مي فهمد و شما نيز مي توانيد به او پاسخ دهيد. اگر خودتان نيز نتوانستيد، از يكي از اقوام آگاه خود بخواهيد تا به او پاسخ دهد.
اگر چه روبه رو شدن با مصائب و مشكلات براي كودك سخت است، اما آشنايي تدريجي او با اين مشكلات، او را آبديده مي كند. اما، توضيح شما بايد كامل، آگاهانه و منطقي باشد. كودك را با غم آشنا نكنيد، بلكه به او بياموزيد چگونه غم ها را تحمل كند، آنها را فراموش كند و از آنها پند بگيرد.
قانع كردن كودكان، اگر چه آسان است، اما نيازمند مصرف وقت و آگاهي است. بگذاريد فرزندتان همه چيز را فقط از خود شما بياموزد، چرا كه شما به رفتار و حالات او بيش از هر كسي آگاهيد و او را به بهترين وجه راهنمايي خواهيد كرد... فراموش نكنيد، والديني كه فرزنداني با شخصيت، استوار و موفق دارند، در كودكي براي رشد شخصيتشان وقت صرف كرده اند. موفق باشيد.

سايه روشن دانش
بيش فعالي ناشي از تلويزيون
پژوهشگران  دريافته اند هرچه  كودكان  يك  تا سه  ساله  مدت  زمان  بيشتري  رابه  تماشاي  تلويزيون  بپردازند خطر ابتلا به  اختلال  بيش  فعالي  در سن  ۷ هفت سالگي  در آنها افزايش  مي يابد.
به  گزارش  خبرگزاري  رويترز به  ازاي  هر ساعتي  كه  كودكان  پيش دبستاني  به  تماشاي  تلويزيون  مي پردازند خطر بروز اختلالاتي  مانند اختلال  بيش فعالي و  كمبود توجه  حدود ۱۰ درصد بيشتر مي شود.براساس  نتايج  اين  تحقيق  بي توجهي  به  فهرست  آثار مضر تماشاي  بيش  از حدتلويزيون  از جمله  چاقي  و رفتار پرخاشجويانه  افزوده  شده  است .
«فردريك  زيمرمان » از دانشگاه  واشينگتن  در سياتل  مي گويد: تعيين  يك  مدت زمان  بي ضرر براي  تماشاي  تلويزيون  در كودكان  يك  تا سه  ساله  ناممكن  است . هر ساعتي  كه  كودك  جلوي  تلويزيون  مي نشيند ميزان  خطر را بيشتر مي كند.
بررسي  ۲۵۰۰ كودك  نشان  داد اين  كودكان  در سن  يك  سالگي  بطور ميانگين روزانه  ۲/ ۲ ساعت  و در سه  سالگي  ۶/ ۳ ساعت  به  تماشاي  تلويزيون  مي پردازند.
در برخي  از كودكان  مدت  تماشاي  تلويزيون  به  ۱۲ ساعت  مي رسد. اين  تحقيق  نشان  مي دهد سن  كودك  مساله  مهمي  است  زيرا مغز در اين  دوران  در حال  رشد و نمو است .
«ديميتري  كريستاكيس » پزشك  و سرپرست  اين  مطالعه  مي گويد نتايج  اين  تحقيق بيانگر ارتباط مهمي  بين  تماشاي  تلويزيون  در سنين  پايين  و ابتلا به  اختلالات توجه  در سنين  بعدي  است .كودكان  در سنين  يك  تا سه  سالگي  بطور متوسط روزانه  دو تا سه  ساعت  به تماشاي  تلويزيون  مي پردازند و ۳۰ درصد از كودكان  در اتاق  خود تلويزيون  دارند.
ساخت دستگاه اتوماتيك خاك گيري و بذرپاشي سيني نشاء برنج در اصفهان
محققان مركز تخصصي كشاورزي جهاد دانشگاهي واحد صنعتي اصفهان، براي نخستين بار در كشور، موفق به طراحي و ساخت دستگاه اتوماتيك خاك گيري و بذرپاشي سيني نشاء برنج شدند.
به گزارش روابط عمومي جهاد دانشگاهي، مهندس عباس ستايش، مجري طرح ساخت اين دستگاه در مورد پيشينه توليد اين دستگاه در كشور گفت: نمونه ايراني اين دستگاه در كشور ساخته نشده است. نمونه هاي خارجي اين دستگاه نيز عموماً ساخت ژاپن و كره هستند كه نمونه اي از آنها فعلاً در مركز تحقيقات برنج كشور وجود دارد. اين دستگاه كه به منظور آماده سازي سيني نشاء برنج طراحي و ساخته شده است، شامل شاسي، واحد آبپاش، واحد بذرپاش و خاك ريز است و در هر ساعت توانايي آماده سازي ۲۰۰ عدد سيني نشاء برنج را دارد.
وي در ادامه از انتقال يك فناوري پيشرفته در راستاي توسعه پايدار، تأمين وسايل و ادوات مورد نياز كشاورزان در داخل، ايجاد اشتغال مفيد، سهولت در نشاء برنج براي شاليكاران، كاهش زمان و هزينه توليد محصول برنج، حذف نياز به زمين خزانه گيري، افزايش محصول دهي برنج و افزايش سطح زيركشت به عنوان برخي از اهداف ساخت اين دستگاه در مركز كشاورزي جهاد دانشگاهي ياد كرد.
طراح و سازنده دستگاه خاك گيري و بذرپاشي خودكار سيني نشاء (سيدر) در ادامه با تأكيد براين كه تمامي قطعات اين دستگاه در داخل كشور قابل تهيه و ساخت است تصريح كرد: اين دستگاه نسبت به نمونه خارجي داراي سازوكار ساده تر و از نظر قيمت نيز بسيار ارزان تر از نمونه خارجي است.

فرهنگ
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |