احساس تخريب گر
|
|
هميشه در حال مقايسه كردن خود با ديگران است و به رغم اينكه از نظر مالي در وضعيت خوبي قرار دارد و همسرش خواسته هاي او را تأمين مي كند اما موفقيت و داشته هاي ديگران عذابش مي دهد و دوست ندارد كسي بالاتر از خودش باشد.
به گفته كارشناسان فرد حسود بي قرار و پرخاشگر است ، آرامش ندارد، شب بي خوابي مي كشد و تخريب گونه به ديگران فكر مي كند و در نهايت احتمالاً براي آرامش خود به استفاده از داروهاي اعصاب روي آورده است .
فرد مذكور دچار يك نوع بيماري اختلال خلقي به نام «حسادت » است و پزشكان براي معالجه اش دوره هاي روان درماني را توصيه مي كنند.
روانشناسان معتقدند: حسادت احساسي است كه بيش از همه خود شخص را آزار مي دهد.
به عقيده آنان ، افراد حسود در محيطي بزرگ شده اند كه انجام خواسته هاي ديگران مهم تر از خواسته و علاقه فردي خودشان بوده و اين احساس مي تواند به شدتي بروز يابد كه علاوه بر آزار خود، ديگران را نيز عذاب داده و مانع پيشرفت امور شوند.
آنان معتقدند: حسادت يك واكنش ناپسند و ناخوشايندي است كه در هر جامعه اي معناي خاصي داشته و هميشه وجود دارد، زيرا اگر تمام سرمايه هاي موجود را به طور مساوي بين مردم تقسيم كنند، شخصي كه سرمايه مشابه را با كمك هوش و درايت در جهت خوشبختي خود استفاده كند مورد حسادت ديگران قرار مي گيرد.
از سوي ديگر، عواملي مانند فقر، بيكاري ، تبعيض ، بي عدالتي ، توزيع نابرابر امكانات و رقابت هاي كاذب در جوامع توسعه نيافته مانند كشورهاي جهان سوم بستر ايجاد حسادتها را افزايش مي دهد.
به گفته روانشناسان ، حس حسادت در همه افراد به صورت كم و زياد مي تواند بروز يابد، اما اين حس در زنان قوي تر است و علت اين امر را اعتماد به نفس كمتر زنان در تحليل مسائل عنوان مي كنند.
اين در حاليست كه در احاديث و آيات قرآني ، از حسادت به معناي خوره اي كه در جان انسان ريشه مي دواند تعبير شده و بزرگان تنها راه مبارزه با حسد را كسب كمال عنوان مي كنند.
بنابراين حسادت درمان پذير است و كليد مبارزه با آن در دست خود انسان مي باشد و با باور كردن توانمندي هاي خويش مي توان بر اين حس نامطلوب غلبه كرد.
كارشناسان برآموزش گسترده مهارت هاي زندگي براي همه افراد جامعه از جمله شناخت و آگاهي از خود، خودباوري ، همدلي و داشتن روابط مؤثر اجتماعي جهت داشتن ذهني آرام و رسيدن به آرامش بيشتر تأكيد دارند.
«پرفسور رولف هوبل » در يكي از سايت ها در تعريف حسادت گفته است : حسادت وقتي به وجود مي آيد كه شخص احساس كند آنچه دارد، كمتر از آن چيزي است كه بايد داشته باشد.
به گفته وي ، هر چيز مادي و معنوي ممكن است موجب حسادت شود ولي به طوركلي وقتي انسان حسادت مي كند كه آنچه ديگري دارد برايش ارزش داشته باشد، مثلاً كسي كه حوصله جمع آوري تمبر را ندارد به كسي كه اين كار را مي كند حسودي نخواهد كرد.
اين روانشناس معتقد است: حسادت درواقع به خاطر خانه بزرگتر، اتومبيل شيك تر و زيبايي بيشتر نيست، بلكه انسان به خاطر اينكه شخص ديگري به علت داشتن چيزي مورد احترام واقع مي شود حسادت مي ورزد.
وي مي گويد: حسود هيچ وقت فكر نمي كند آن فردي كه بيشتر دارد حتماً خيلي سخت كار كرده ، او گمان مي كند كه هر موقعيت بهتر چه از نظر رواني يا مالي قيمتي دارد كه شخص حسود هرگز حاضر به پرداخت آن نيست و اكثر آنان فكر مي كنند كه حق آنان ضايع شده و آنها كمتر از ديگري به حقشان رسيده اند.
به گفته وي، حسوداني كه مي پذيرند ديگري حقش بوده كه بيشتر بهره ببرد رنج بيشتري مي كشند و سعي مي كنند با رفتار خشونت آميز به فرد مورد حسادتشان حمله كنند، يعني آنها با تمام قوا عملي انجام مي دهند كه طرف مقابل از امكانات بهتري كه دارد لذت نبرده و به اين وسيله هر آنچه را باعث موفقيت او مي شود، نابود مي كنند.
هوبل معتقداست : افراد حسود محبوب ديگران نيستند و معمولاً چهره واقعي خود را نشان نمي دهند و هميشه تظاهر مي كنند كه ديگري را تحسين كنند ولي در واقع رنج مي كشند.
وي با اشاره به اينكه حسادت يك احساس مطلق نيست بلكه مخلوطي از خشونت و شكست است، افزود: حسادت به مرور زمان و در اثر تجربياتي كه شخص حسود در زندگي به دست مي آورد شكل مي گيرد و حسادت در اين افراد معمولاً دراثر شناخت فردي غلط گسترش مي يابد.
افراد حسود احساس مي كنند فقط وقتي خواسته هاي ديگران را كامل انجام دهند مورد قبول مردم مي باشند و اين افراد معمولاً بيشتر اوقات دروغ مي گويند و مرتباً به دنبال اين هستند كاري كنند كه به وسيله آن رضايت ديگران را كسب نمايند.
هوبل در خصوص مبارزه با حسادت معتقد است : چگونگي خلاصي و رضايت هميشگي از حسادت در هر جامعه اي در مقايسه با وضعيت موجود افراد آن جامعه فرق مي كند اما هر انساني بايد سعي كند استعداد و امكانات فردي خودش را بيابد.
به گفته وي ، شخص حسود كسي است كه خيلي كم در مورد خودش مي داند و درحقيقت هيچ اطلاعي از توانايي هاي خودش ندارد و به همين دليل خودش را با گروهي مقايسه مي كند كه به طبقه اجتماعي ديگري تعلق دارد.
نكته مهم اين است كه شخص حسادت را پذيرفته و به خودش دروغ نگويد و سعي كند نقطه اي بين ايده آل و واقعيت بيابد و در زندگي خود توازن بوجود آورد.
پرفسور هوبل در خصوص محافظت از حسودان مي گويد: حسادت در مرحله نابودكننده آن بسيار خطرناك است و آن را نبايد ساده گرفت و بهتر است در هر گروه اجتماعي انسان سعي كند افراد حسود را آرام كند و با آنها به طريقي كنار بيايد و يا حداقل با آنها مواجه نشود. ولي متاسفانه اين روش در بسياري از موارد مانند فاميل و همكاران امكان پذير نيست و بنابراين شخص مورد حسادت بايد سعي كند از آنچه كه دارد مقداري به ديگري ببخشد و تا حدودي باعث آرامش نسبي و كاهش خشونت آنان شود.
وي با بيان اينكه افكار و واكنش ها در روابط افراد ايجاد توازن مي كند ،افزود: فرد مورد حسادت با گفتن مشكلات خود مي تواند آتش درون قلب حسود را كمتر كند و يا برعكس شخص حسود براي آرامش دروني خود بگويد فلاني ويلا و ماشين دارد ولي چه فايده بچه هاي او معتاد هستند.
يك مددكار اجتماعي در اين باره معتقد است : حسادت بيماري است كه انسان و جامعه را تخريب مي كند و مانع پيشرفت افراد مي شود.
«مونا صادقي » با اشاره به اينكه افراد حسود در پيشبرد امور سنگ اندازي مي كنند، افزود: اين افراد سست عنصر بوده و از اعتقادات مذهبي پاييني برخوردارند اما معمولاً تظاهر به دينداري مي كنند. اين افراد در درون مرتباً در استرس و فشار رواني قرار دارند.
اگر روحيه انساني پرورش يابد و كمال گرايي تقويت شود هر انساني از موفقيت ديگران خوشحال مي شود و به آرامشي دست مي يابد كه خير و صلاح همگان را خواستار است .
تنها كساني كه با كمبودهاي خود كنار مي آيند و با زحمت و مشقت زياد به امكانات رسيده اند در اين زمينه مشكلي نداشته و هميشه آرامش دارند.
دكتر «حسين حسن آبادي » مشاور در اين باره مي گويد: حسادت يك نوع اختلال شخصيت است و در صورتي كه پيشرفت كند باعث ايجاد مشكل براي خود فرد و اطرافيانش مي شود.
عضو هيأت علمي دانشگاه فردوسي مشهد افزود: كساني كه دچار حسادت مي شوند دچار ضعف شخصيتي هستند به اين تعبير كه قدرت پيشرفت و رسيدن به يكسري اهداف و مدارج بالاتر در زمينه مادي ، تحصيلات ، روابط اجتماعي و شغلي را ندارند.
از طرفي اين افراد نمي توانند موفقيت ديگران را تحمل كنند به جاي اينكه خودشان را بالا بكشند در ذهن خود سعي مي كنند ديگران را پايين بياورند تا هم سطح شوند و اين ضعف آنان را اذيت نكند.
حسن آبادي از حسادت به معناي احساس حقارت ، احساس بي كفايتي و عدم اعتمادبه نفس كافي ياد مي كند و معتقد است : فردي كه اعتماد به نفس داشته باشد توانايي پيشرفت دارد و در مقايسه با ديگران خودش را كم ارزش و دست پايين نمي گيرد.
افراد حسود اعتماد به نفسشان پايين است چون مرتباً خودشان را با ديگران مقايسه مي كنند و ناخود آگاه احساس مي كنند كه بقيه برتر از او هستند. مشكل اصلي اين است كه اين افراد خودآگاهانه و يا ناخودآگاهانه احساس مي كنند افراد پاييني هستند و احساس حقارت مي كنند.
يكي از ريشه هاي حسادت عدم اعتماد به نفس كافي و باور نداشتن خود مي باشد. اين افراد درقيد وبند خواسته و انتظارات ديگرانند و دوست دارند در جايگاهي باشند كه همه آنها را تأييد و تحسين كنند.
افراد حسود در حقيقت از خودشان دور هستند و دچار فرار و ياگريز از خود بوده و آگاهي كافي نسبت به توانمندي هاي وجودي خودشان ندارند و هميشه موفقيت و توانمنديهاي خودشان را اتفاقي ، تصادفي و بي ارزش مي پندارند. كسي كه از درون به كمال نرسيده و شخصيت او رشد نيافته است چون در درون رشد نكرده و خودش را قبول ندارد از نظر ظاهري هرچه پيشرفت كند، راضي نمي شود.
برخي از افراد به خاطر ديگران در پي كسب مدارج بالاتر و يا مهارت هاي مختلف هستند.
حسادت يك مكانيزم دفاعي و يك واكنش رواني براي مخفي كردن ضعف هاي فرد است . فرد حسود خودش را حسود نمي داند و هميشه رفتار خود را توجيه كرده و دلايل ظاهرپسند مي آورد.
احساس حسادت در زنان قوي تر از مردان است . از علل اين امر مي توان به حساس بودن زنان و تفاوتهاي موجود بين زنان و مردان در جامعه كه باعث كاهش اعتماد به نفس آنان شده اشاره كرد.
حسادت مردان بيشتر در محيط كار نسبت به همكارانشان است و ارتقاء شغلي آنان ممكن است باعث برانگيختن حسادت شود.
اين روانشناس از جمله ويژگي هاي افراد حسود را پرخاشگري ، تحقير كردن طرف مقابل ، داشتن چهره پريشان و با كنايه صحبت كردن عنوان كرد.
وي درخصوص درمان حسادت گفت : اگر حسادت به مرحله پيشرونده رسيده باشد كه با پند و اندرز بهبود نيابد بايد بوسيله جلسات مشاوره و روان درماني معالجه گردد.
|