يكشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۵۹
جمعه، ساعت ۹ صبح بيمارستان مهر- بخش مراقبت هاي ويژه
گل آقا؛ ملاقات ممنوع
عكس از: عباس كوثري 
005778.jpg
دوست داشتيم جاي اين عكس تصوير كيومرث صابري را چاپ كنيم اما امكان ملا قات با او و ثبت تصويري از بستري شدنش در بيمارستان ممكن نبود. در بيمارستان مهر، پشت در اتاقي كه گل آقا در آن بستري بود، نوشته بودند: ملا قات ممنوع

گزارش اول 
ايزوله معكوس، ملاقات ممنوع. واژه هاي خنده داري نيستند وقتي آنها را مي خوانيم، از رفتن ترديد مي كنيم، مي ايستيم، چند ضربه به در سفيد و بزرگ مي زنيم، مردي بلندقد و باريك، درحالي كه ماسك به صورت زده به استقبالمان مي آيد؛ اشتباه نكرده ايم اينجا اتاقي است كه كيومرث صابري، گل آقا، در آنجا بستري شده است. بعد از اينكه مردي كه ماسك به صورت زده مقابلمان مي ايستد، تازه مي فهميم كه صابري بيش از يك هفته است كه در اينجا به سر مي برد، در اتاقي كه ورود به آن ممنوع است.
نوشته ها و تصاوير هفته نامه گل آقا مقابلمان رژه مي رود، صفحه هاي رنگي و طنزهاي شيرين با مزه تلخ حضور پشت در اتاق و انتظار مي آميزد و مزه گس حضور در بيمارستان مهر و ملاقات با صابري زير پوستمان جا خوش مي كند.
شايد از ابتدا هم بايد مي دانستيم كه اصرارمان براي ملاقات با كسي كه روي در اتاقش نوشته «ملاقات ممنوع» بي فايده است. همراه تاكيد مي كند حضورمان در اتاق ممكن است سرايت كوچكترين ميكروب به بيمار باشد. اين است كه اصرار ما براي حضور عكاس و دوربين در اتاق هم به نتيجه نمي رسد.
او و پرستار بخش تاكيد مي كنند كه دوره درمان حساس ترين دوره بيماري است كه كيومرث صابري با آن دست به گريبان است، بيماري كه از كم خوني شروع شده و حالا رسيده است به ريه ها و بعد هم ميكروب هاي كوچكي كه تهديدش مي كنند.
صحبت هاي همراه و پرستار بخش باعث مي شود كه از اصرار دست برداريم، از اتاق فاصله بگيريم و كيومرث صابري را با خودش تنها بگذاريم.
گل آقا، از چهره هاي ماندگار تاريخ مطبوعات معاصرمان در بستر بيماري است. او كه دو سال پيش در تصميمي ناگهاني مجله محبوب وموفقش را تعطيل كرد، پس از آن هيچگاه حاضر نشد از دلايل اين تعطيلي صحبت كند.
كيومرث صابري، هواي تازه ژورناليسم ايران در اواخر دهه ۱۳۶۰ و اوايل دهه ۱۳۷۰است.
نشريه اي كه نقطه عطفي در فضاي ملال آور مطبوعاتي آن سال ها بود. گل آقا، سرآغاز طنز، در همه ابعادش در پس از انقلاب است. گروهي از طنزنويسان برجسته، كاريكاتوريست هاي بعدها مشهور شده و نويسندگان برنامه هاي طنز،كارشان را در گل آقا و در زير سايه تعليمات صابري آغاز كردند. صابري نمونه تمام عيار يك روزنامه نگار باهوش و خوش قريحه است. او موفق ترين و مشهورترين روزنامه نگار نيمه اول دهه ۷۰ است .خيلي پيش از آنكه طيف جديد روزنامه ها و نشريات سياسي راه بيفتند و نويسنده مطبوعاتي به چهره اي محبوب و مشهورتبديل شود، صابري خيلي پيش از اينها ودر فضايي تك بعد ي تر، نويسنده اي محبوب بود.
005844.jpg

او ظريف ترين و هوشمندانه ترين راه هاي ممكن را براي نقد و ملامت بر مي گزيد و در تمام اين سال ها چنان هوشمندانه در مرز خط قرمزها ماند كه گشايش اين راز خود مي تواند سوژه جالب يك پژوهش جدي باشد. او حتي در برابر انتقادات و طعنه ها و كنايه هايي كه «گل آقا» را سوپاپ اطمينان قدرت مي دانستند «گاردي طنازانه» مي گرفت، تا نشان دهد چقدر به كارش مسلط است.
گل آقا هيچگاه ابزار اصلي اش را كنار نگذاشت،حتي آنگاه كه مخالفانش در اعتراض به او دايره انصاف را ترك مي كردند و انواع و اقسام تهمت ها را به او نسبت مي دادند. صابري در اين مقاطع نيز طنز را كاراترين پاسخ مي دانست.
البته به تدريج و با گسترده تر شدن فضاي سياسي ايران و بيش از حد جدي گرفتن مباحثي كه گل آقا نيم دهه قبل تر، در قالب طنز به آن مي پرداخت كم كم نشريه گل آقا با افتي چشمگير روبه رو شد. به نظر مي رسيد كه گل آقا حاضر نيست خطوط قرمز را به اين راحتي زير پا بگذارد ، چيزي كه البته در سبك ژورناليسم اين دوره، جزو مشخصات اصلي روزنامه نگاري  شده بود. گل آقا با هوش ومدبرتر از هميشه مي دانست كه عصر چنين رويكردي كوتاه تر از حد تصور است و به همين دليل به اصول و قواعد خود وفادار ماند. تعطيلي نشريه گل آقا در اين مقطع از تاريخ ژورناليسم، هوشمندانه ترين تصميمي بود كه يك روزنامه نگار مي  توانست بگيرد و صابري همچون هميشه نشان داد كه شجاعت گاهي اوقات در سكوت است نه هوچي گري.
براي آقاي صابري از صميم قلب آرزوي سلامتي مي كنيم.

ستون شما
نظام جادويي تبليغات
رضا سميعي
از تبليغات به عنوان «نظامي جادويي» نام برده مي شود؛ جادويي كه مي تواند مس را به طلا تبديل كند. شايد به همين خاطر باشد كه كارشناسان اقتصادي معتقدند ۹۰ درصد از درآمدتان را صرف هزينه تبليغات كارتان كنيد.
با گسترش روز افزون رسانه ها و تنوع آن،  تبليغات نيز اشكال و كيفيات متفاوتي يافتند. هر كدام از اين رسانه ها، قالب ها و ويژگي هاي خاص خود در عرصه تبليغ را يافتند.
تبليغات در تلويزيون و راديو واجد شرايطي هستند كه تبليغات شهري يا روزنامه اي از آن بي بهره اند و بر عكس.
با گسترش كيفيت و كميت روزنامه ها در چند سال اخير و با بهبود صنعت چاپ در ايران، تبليغات نشريات نيز پا به عرصه هاي جديدي گذاشتند. ويژگي پايدار روزنامه و نشريه مكتوب، نسبت به صدا و تصوير در راديو و تلويزيون كه گذرا و آني هستند،ِ باعث شد تا نقش اطلاعات رساني و آگاه سازي تبليغات روزنامه اي از وجهه عميق تري برخوردار باشد. ضمن آنكه ماهيت راديكال تر نشريه و روزنامه نسبت به رسانه هاي تصويري-شنيداري باعث شد تا تبليغات در اين قالب مرزهاي جديدي را درنوردد.
به يمن فعال شدن تبليغات در روزنامه ها و نشريات، علاوه بر آنكه شاهد رونق فروش كالاهاي تبليغ شده هستيم، نسلي از گرافيست هاي خوش ذوق پرورش يافتند كه براي تاثير گذاشتن بيشتر بر مخاطب به فكرها و ايده هاي تازه متوسل شدند.
در چنين بستري است كه قريحه و ذوق نيز در بافت شهري گسترش و پرورش مي يابد. زيبايي بسياري از كلانشهرهاي دنيا حاصل ذوق و خلاقيت گرافيست هايي است كه با طراحي بيلبوردها و نئون هاي تبليغاتي، فضاي شهري را زيبا كرده اند، زيباسازي شهري كه خود پديده اي مهم و مدرن است، بسيار مديون تعامل صحيح تبليغات، مديريت شهري و گرافيست هاي خوش ذوق است.
اگر بتوان اين رابطه سه گانه را سامان بخشيد و به آن سمت و سويي عاقلانه داد، مي توان انتظار داشت كه تهران نيز درآينده اي نزديك براي خود در زيباسازي فضاي شهري صاحب هويتي مستقل باشد. هويتي كه شهري مثل پاريس را از لندن، نيويورك را از توكيو و رم را از وين متمايز مي كند.
در كنار چنين تاثيري، تبليغات مي تواند به حيات بسياري از نشريات و روزنامه هاي فرهنگي كمك كند. همانگونه كه شاهديم بسياري از نشريات و مجلات فرهنگي موفقيت و تداوم چاپ و انتشارشان را مديون نظام و دستگاه جذب تبليغات خود هستند.
در همه جاي دنيا نشريات مختلف چه آنها كه مخاطبان عام دارند و چه آنها كه مخاطبان نخبه و محدودي دارند،  بسيار وابسته به آگهي ها و تبليغات نهادهاي اقتصادي هستند.
در همين ايران خودمان تجربه نشان داده است، نشرياتي مي توانند بر پاي خود استوار بايستند كه بتوانند شبكه جذب آگهي خود را فعال كنند. براي فعال كردن اين شبكه نيز طبعا لازم است مجله اي با كيفيت چاپ و محتواي بالا و قابل قبول منتشر كنند.
اينجا نيز رابطه دو سويه ميان تبليغات و فرهنگ، نقشي بسزا در ارتقاي فرهنگ مكتوب دارد. نكته اي كه بسيار حساس و مهم است.

ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |