گفت وگو با سه تن از برجستگان موسيقي آذربايجان راميز قلي اف، آقاوردي پاشايف و توفيق باكي خان اف
زندگي ما به نوعي ماژور و مينور است، مثل نيكي و بدي. در اجراي تالار وحدت، ما تحت تأثير شادماني ديدار با مخاطب ايراني ماژور نواختيم و چون خواستيم يادي از قربانيان زلزله بم بكنيم، «بم ناله سي»(ناله بم) را در مينور نواختيم
اشاره: يكي از نقاط برجسته نوزدهمين جشنواره موسيقي فجر در سال گذشته، حضور اركستر موسيقي ملي جمهوري آذربايجان بود كه در همان شب هاي آغازين جشنواره توانست غالب توجهات را به سوي خود جلب كند. اجراي اركستر ۲۸ نفره آذربايجاني به رهبري پروفسور آقاوردي پاشايف و تكنوازي قابل توجه استاد راميز قلي اف و همچنين چيدمان خاص نوازندگان، خود به خود باعث شد انتقادهايي متوجه اركسترهاي مشابه داخلي بشود. استقبال شنوندگان در دو اجراي تهران و همچنين اجراي شهرهاي اصفهان و شيراز هم مهر تأييدي بر توفيق گردانندگان اركستر بود. اركستر ملي جمهوري آذربايجان از نظر ظاهري، شباهت زيادي به اركستر پر زرق و برق اروپايي ندارد. غالب سازهاي ايشان منهاي پيانو و فلوت متعلق به فرهنگ خودشان است. تعداد نوازندگان آن نيز در مقابل اركسترهاي ۸۰ نفره سمفونيك، عدد قابل توجهي نيست اما در عوض اين كاستي هاي ظاهري، ميزان شناخت هنرمندان جمهوري آذربايجان از مقوله موسيقي اركستري باعث شده است كه اركستر ملي آذربايجان در نوع خود، حرف اول را بزند. صداي پر اركستر آذربايجاني، آن هم با تركيب سازهايي تقريباً تمام سنتي، حكايت از پختگي چند ده ساله آذري ها مي كند كه علي رغم از دست دادن برخي ارزش هاي اصيل موسيقي مقامي آذربايجاني، همچنان قادرند دلهاي شرقي را به تسخير خود درآورند. اگرچه ضايعه حذف ربع پرده ها، موسيقي اين ديار را منحصراً در دو گام ماژور و مينور خلاصه كرده است، اما هنوز هم مي توان از حنجره نظر بيلراف- يكي از خوانندگان اركستر- گوشه اوج آواز دشتي را شنيد، حتي اگر هيچ يك از سازها فواصل دشتي او را همراهي نكنند.
حضور كوتاه مدت اعضاي اركستر در تهران، فرصت مغتنمي بود تا پاي صحبت سه تن از برجستگان موسيقي ملي كشور آذربايجان بنشينيم. آقاوردي پاشايف رهبر اركستر، راميز قلي اف تكنواز برجسته و توفيق باكي خان اف آهنگساز چيره دست، هر سه داراي عنوان هنرمند ملي كشور آذربايجان هستند كه در آنجا از ارزش و اعتبار خاصي برخوردار است.
* آقاي پاشايف! سازبندي اركستر تحت امر شما به جز پيانو و فلوت، تقريباً تمام آذري است. چه اصراري به اين تركيب ساز داريد؟
- پاشايف: اين اركستر ملي ماست. هر گاه آثاري ملي از آهنگسازان آذري اجرا شود، تمامي سازها بالطبع آذري و ملي خواهند بود. اما اگر اثري براي سازهاي غربي نوشته شده باشد، ما نيز از آن سازها بهره مي بريم و اين تحت تأثير اهداف آهنگساز قطعه است.
* در اركستر شما تارباس هم وجود دارد كه خيلي شبيه تار آذري است، بفرماييد آن را از كجا اقتباس كرده ايد؟
- پاشايف: ما در آذربايجان متخصصين و اساتيد فني در رابطه با ساختن سازهاي مختلف داريم. اين تارباس نخستين بار توسط آقاي احمدباكي خان اف پدر آقاي توفيق باكي خان اف، بر اساس يك تار قديمي به وجود آمد و الان هم بر همان اساس ما تارباس مي سازيم و استفاده مي كنيم.
* از چه زماني اين تارباس وارد اركسترهاي شما شده است؟
- پاشايف: الان حدود پنجاه شصت سال است. يعني از زماني كه احمدباكي خان اف نخستين بار آن را به كار برد.
- باكي خان اف: نكته اي را هم من خاطر نشان كنم كه در اركسترهاي سمفونيك، سازي به نام «كنترباس» وجود دارد كه محدوده صداهاي بم را پوشش مي دهد و اگر نباشد، اركستر يك مقداري، خالي صدا مي دهد. به همين دليل اركسترهاي آذربايجاني پس از تشكيل و بنا به ضرورت وجود صداهاي بم به اين سمت ميل كردند و تارباس رفته رفته جايش را در اركستر ملي آذربايجاني تثبيت كرد.
* آقاي پاشايف! جايگاه ساز «قانون» در موسيقي شما چيست؟
- پاشايف: در حال حاضر، قانون جايگاه خاص خود را در بين سازهاي موسيقي ملي آذربايجان به دست آورده است و در آينده ما برنامه هايي را براي ايجاد و استفاده از چند نوع جديد آن از جمله «قانون باس» را داريم.
* جناب راميز قلي اف! شما بفرماييد چرا موسيقي آذربايجان بيشتر در دو گام ماژور و مينور ارائه مي شود؟
- قلي اف: بسياري از آثار ملي و قديمي ما در همين دو گام، توسط آهنگسازان برجسته مان ساخته شده اند و براي همين، آثار جاودان قديمي خيلي برايمان مطلوب است. اما بگذاريد نكته اي را هم اينجا ذكر كنم كه خود زندگي ما هم به نوعي ماژور و مينور است، مثل شب و روز، خوب و بد، خير و شر، نيكي و بدي و الي آخر. در همين اجراي اخير تالار وحدت، ما تحت تأثير شادماني ديدار با مخاطب ايراني ماژور نواختيم و چون خواستيم يادي از قربانيان زلزله بم بكنيم، «بم ناله سي»(ناله بم) را در مينور نواختيم.
* ولي در همين قطعه اي كه به ياد درگذشتگان زلزله بم ساخته بوديد و اجرا كرديد، يك جايي از كار، خواننده اركستر شما، وارد فواصل ايراني و مشخصاً آواز دشتي شد.
- قلي اف: براي اينكه آن موسيقي از نظر ما آهنگ غريبه اي نيست. فرهنگ نياكان ما در گذشته خيلي به هم نزديك بوده و بنابراين نه تنها در موسيقي، بلكه در خيلي از شئون زندگي ما همفكر و هم سليقه ايم.
* جنابعالي تكنواز برجسته اي هستيد به طوري كه هم شنونده حرفه اي و هم غيرحرفه اي به سرعت مسحور تارنوازي تان مي شود. بفرماييد در حال تكنوازي و بداهه نوازي خودتان چه حسي داريد؟
- قلي اف: شما و ديگر شنوندگان تصور مي كنيد كه من ساز مي نوازم، ولي در اصل من نمي نوازم، بلكه بدين وسيله با خداي متعال سخن مي گويم و فكر مي كنم به اين خاطر است كه شنوندگان هم لذت مي برند. يعني در اين سخن گفتن با من همراهند.
* آقاي پاشايف! اركستر ملي آذربايجان، هم از لحاظ كار اركستري و هم به لحاظ تكنوازي همراه با اركستر، درخشش قابل ملاحظه اي دارد. شما چگونه اين دو مقوله يعني كار اركستري و امر بداهه نوازي را با هم حفظ كرده ايد، بي آنكه نگران آسيب ديدن يكي از ديگري باشيد؟
- پاشايف: در خصوص موسيقي اركستري، موسيقيدانهاي ما ابتدا در كنسرواتوار تحصيل علمي مي كنند و ياد مي گيرند چگونه از تك تك نوازنده ها در يك اركستر بزرگ استفاده كنند. از طرفي موسيقي مقامي ما كه بر پايه بداهه نوازي استوار است، هيچ مشكلي با اركستراسيون جديد ندارد. چنانكه ملاحظه كرديد هر جا لازم باشد اركستر كار خودش را با قوت انجام مي دهد و چون وقت تكنوازي مي رسد، آنجا تكنواز هنر بداهه پردازي خويش را به نمايش مي گذارد. در اينجا وظيفه اركستر حمايت از كار تكنواز است، هر جا لازم بود آرام مي نوازند، يعني فضا را در اختيار تكنواز قرار مي دهد و هر جا جمله تكنواز تمام شد، اركستر با صداي قوي تر وارد صحنه مي شود.
* از ديدگاه شما آيا تكنوازي و گروه نوازي اهميت يكساني دارند؟
- قلي اف: ببينيد! اركستر هم در واقع متشكل از تعدادي تكنواز است كه با اشاره و اراده رهبر اركستر كار مي كنند. تفاوتش با تكنوازي در اين است كه بار اجراي كار بر دوش تك تك نوازندگان قرار مي گيرد و به نوعي تقسيم كار مي شود، اما در حالت تكنوازي، شخص تكنواز مجبور است همه مطلب را به تنهايي ارايه دهد كه البته كار مشكلي است.
* يك تفاوت ديگر هم دارد. اركستر هميشه از روي نت مي نوازد ولي تكنواز ...
- قلي اف: تكنواز هم گاهي از روي نت مي نوازد و گاهي بداهه، هر دو وجود دارند. البته وقتي كه از روي نت تكنوازي مي كند، باز هم درونيات خود را بروز مي دهد. اگر غير از اين باشد، اجرا مؤثر نخواهد بود. يعني به صرف اينكه تكنواز از روي نت دقيق بنوازد، كفايت نمي كند. بايد استادي و خلاقيت خود را هم بروز دهد.
* آقاي باكي خان اف! در اجراي اخير اركستر ملي آذربايجان، دو قطعه از آثار شما هم اجرا شد. آيا اين نخستين بار است كه آثارتان در ايران اجرا مي شود؟
- باكي خان اف: من به عنوان يك آهنگساز، سفرهاي زيادي به ايران داشته ام و آثار من هم بارها در شوراي راديو و تلويزيون ايران به رياست جناب علي معلم مورد توجه و قبول واقع شده است. منتها آرزوي ديرينه من اين بود آثاري كه در آذربايجان به صورت اركستري نوشته ام، روزي در ايران اجراي زنده بشود كه خوشبختانه در نوزدهمين جشنواره موسيقي فجر و با توجهات آقايان پاشايف و قلي اف اين امر محقق شد.
* از اينكه آثارتان در ايران اجرا مي شود، چه احساسي داريد؟
- باكي خان اف: با توجه به سفرهايي كه به اقصي نقاط جهان داشته ام، تصور مي كنم كه در هيچ جا نسبت به ملت يك كشور به اندازه ايران احساس دوستي و نزديكي نكرده ام. من خودم متولد باكو هستم ولي پدرم در جواني مقيم تهران و از دوستان نزديك خواننده شهير ايراني، ابوالحسن اقبال آذر بوده است. از آنجا كه پدرم بر دستگاههاي موسيقي ايران اشراف كامل داشت، من نيز از زمان كودكي به موسيقي ايراني علاقه مند شدم. به همين دليل علاوه بر نوشتن موسيقي به سبك آذري و كلاسيك غربي، آثاري هم در فضاي موسيقي ايراني خلق كرده ام. از جمله مي توانم به قطعه «نغمه هايي از شرق» اشاره كنم كه بر اساس موسيقي ايراني و براي اركستر سمفونيك نوشته ام و اميدوارم فرصتي پيش آيد تا آن را در كنار هم بشنويم.
*گويا علاقه تان به فرهنگ ايراني بيش از اينهاست؟
- باكي خان اف: بله، يك بار فرصتي دست داد تا ديداري از شهر توس و مزار فردوسي داشته باشم. در آنجا تحت تأثير اثر جاودانه فردوسي و حال و هواي مزارش، حالي به من دست داد كه مشتي از خاك آنجا را به عنوان يادگاري به آذربايجان بردم.
* از شما و ديگر هنرمندان اركستر ملي آذربايجان بسيار سپاسگزاريم.
- باكي خان اف: اين را هم اضافه كنم كه پيوندهاي من با ايران و خلق ايراني ابدي است و در اينجا براي همه ملت ايران خير و بركت آرزو مي كنم.