چقدر پول داريد و در چه منطقه اي مي توانيد ساكن شويد؟
توضيحات :
قيمت هاي فروش هر متر مربع به «هزار تومان» و قيمت هاي اجاره هر مترمربع به «ريال» درج شده است.
هزينه اجاره بهاي آپارتمان و قيمت خريد و فروش در هر منطقه در پايين ترين سطح در ستون كمترين و در بالا ترين سطح در ستون بيشترين درج شده است.
براي محاسبه اجاره بها و قيمت فروش بايد قيمت اجاره بها يا فروش هر متر در مساحت آپارتمان ضرب شود.
قيمت هاي فوق به موقعيت جغرافيايي، تعداد طبقات، مصالح ساختماني، تعداد واحد در هر طبقه، پاركينگ، انباري، امكانات برودتي و حرارتي، تميزي، سبك معماري داخلي، نما و ساير امكانات و تجهيزات بستگي دارد.

من هم مانند شما از گزارش ستون بغلي متأثر شدم. از اين تبعيض هايي در گوشه و كناربسيار ديده ايم اما چه بايد كرد؟ شما نمي دانيد، ما هم نمي دانيم و جالب تر است بدانيم كه مسؤولا ن هم نمي دانند اما چاپ اين جداول در كنار هم بهانه اي شد تا باز بپرسيم كه وام مسكن در كدام منطقه كاربرد دارد؟ براي خانه اي كه متري دو ميليون قيمت دارد و حتما در متراژي بالا ي صد متر احداث شده كه وام كنوني حتي با توجه به افزايش اخيرش حدود پنج درصد آن را تأمين مي كند.
پرواضح است كه نيازمند اينگونه وام ها همان قشر آسيب پذير قصه ما هستند. آيا نبايد تفاوتي براي اينگونه اشخاص قائل شويم؟ در ابتداي نقل وانتقالا ت يادآوري افزايش نجومي قيمت مسكن در دو سال گذشته شايد گوشزدي باشد براي آنان كه نجواي گراني خانه را در گوش پر از وعده مردم مي خوانند.
گراني ۵ درصدي اجاره بها هم كه در بعضي نقاط اعمال مي شود به دليل تورم موجود در جامعه است و اينكه اين مبالغ نياز مادي گروهي از مردم را كه منبع درآمدي غير از خانه شان ندارند تأمين مي كند.
اما خيلي بهتر است كه نوك پيكان تفكرات اصلا حي ما به سمت مشكل گروه ضعيف  جامعه باشد و مثل خيلي گزينه ها كه تفكيك قشري جامعه را در پي دارد در اين مورد هم به فكر آنان باشيم كه بي خانمان اند.

عليرضا قاسمي 
شايد دو ماه طول نكشد كه بازار مسكن به داغ ترين دوره خود در طول سال برسد، دوره اي كه دو سه ماهي طول خواهد كشيد.
در اين بين هنوز اما و اگرهاي بسياري باقي مانده كه هيچ پاسخي براي آنها نيافتيم. تصميم گرفتيم كه امروز قيمت مسكن در مناطق متنوع تري را به اطلا ع شما برسانيم. نكته اين جا است كه از قضا چاپ دوره اي جداول به گونه اي بود كه حداقل قيمت در جنوبي ترين مناطق در كنار حداكثر قيمت در نقاط مرفه شمالي تهران در كنار هم آمدند كه شايد ذهن خوابآلود ما حداقل لحظه اي به اين تفاوت ها بنگرد. چه تفاوتي؟ حدود دو ميليون تومان تفاوت بين يك متر آپارتمان در شهر ري با يك آپارتمان در شميران. در كنار اين شكاف كه برخي ازعمق آن هاج و واج مانده اند و گروهي آن را طبيعي و عادي مي پندارند مشكل مسكن حل نشدني مي نمايد. چرا؟
نبود علم و تكنولوژي روز، رانت خواري،عدم سرمايه گذاري خارجي، ناتواني، سازمان هاي ذيربط همه و همه در كنار بازار توفان زده ما از مهم ترين عوامل هستند ولي اين وضع تا به كجا بايد ادامه يابد. باور كنيم فقدان سياست در مبحث مسكن عواقبي جبران ناپذير دارد. فقر در جامعه ما
نه تنها ريشه كن نشده بلكه ريشه دار هم شده و اين در حالي است كه ناتواني اين قشر در كسب مسكن روز به روز افزايش مي يابد. فهميدن اين موضوع سخت نيست اگر باور نداريد عين صحبت هاي يكي از آنها را بخوانيد.
«۳۲ سالمه. متأهل با سه فرزند. از ساعت ۱۰ شب تا ۵ صبح در انبار توزيع يكي از نشريات كار مي كنم، ماهي هشتاد تومان مي گيرم.»
تعجب كرديم. هشتاد هزار تومان كه جوابگوي هزينه فرزندانش نيست چه رسد به ...
«روزها هم از ساعت ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر در بازار تهران كارگري مي كنم. آنجا هم صد و بيست تا صد و سي تومان مي گيرم. حتماً مي پرسيد كي مي خوابم؟ دو، سه ساعت صبح ها، دو ساعت هم شب ها اگر ميهمان نيايد و... .»
با اينكه مجموع دو حقوق او عددي حدود دويست هزار تومان شد - كه هنوز زير خط فقر است - ولي باز اميدوار شديم هر چند اميدواري ما ديري نپائيد.
«محل كار شبهايم جاده دماونده. بازار هم كه مي دونين كجاست؟ خانه ام هم غرب تهران. يك ميليون پول پيش و يك صد هزار تومان اجاره.»
بله شما هم مثل ما احساس ريختن يك سطل آب يخ روي سرتان كرديد؟ نيمي از حقوقش را بابت اجاره مي دهد. آن هم حقوقي كه بابت آن، حدود پانزده ساعت كار بدني مي كند و كلي هزينه اياب و ذهاب مي دهد. تازه مدعي است كه خوش شانس است و اجاره كم مي دهد.